eitaa logo
کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
4هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
2.3هزار ویدیو
302 فایل
بروزترین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1 ارتباط با مدیران کانال👈 @msoghandi@y_a_m_h 👈
مشاهده در ایتا
دانلود
34866-attachment-samavati-roze-emam-ali.mp3
2.43M
|⇦•غریبانه و دل شب... وتوسل به امیرالمومنین علیه السلام اجرا شده ماه مبارک رمضان به نفسِ حاج مهدی سماواتی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ صحرای کوفه شام غریبان کربلاست امشب علی به باغ جنان پیش فاطمه است
|⇦•حالا که اومده..... و توسل با خدا ویژهٔ ماه مبارک رمضان اجرا شده رمضان به نفسِ سید رضا نریمانی •✾• 🖤🖤🖤 حالا که اومده شبای آخر بیا به حقِّ عاشقات صدام کن خودت میدونی خیلی رو سیاهم مهمونتو‌ مَحل بده نگاه کن شرمنده ی خوبیاتم، خدا جون دستای خالیمو‌ برات آوردم گناهامو ندید بگیر مهربون من که میدونم آبروتو بردم سرم پایینه از خجالت ولی ببین چشام ابری و بارونیه دل نگرونم برا این که دیگه لحظه های آخره مهمونیه چی میشه بیدار شم از این غفلتام باید دیگه خودم‌ رو‌ پیدا کنم بسه دیگه گناه، میخوام‌ دلم رو با گریه به حسین احیا کنم گریه برا منی که کم آوردم مثل دوای درد بی درمونه گریه خوبه فقط برای حسین خوش به حال چشمایی که گریونه گریه صلاحه و با چشم‌ گریون میخوام‌ برا آقام‌ غلامی کنم میخوام اگه بهم اجازه بده به محضرش عرض سلامی کنم سلام آقای مظلوم‌ و غریبم به درد تو‌ نمیخورم میدونم بغضِ زیارت گلومو‌ گرفته با گریه رو به حرمت میخونم کرب و بلات من و دیوونه کرده خیلی دلم خسته شده کاری کن این دلی که زدم به نامت سند سراغتو داره میگیره هرشب ناخود آگاه دلم میگه داد بزن ای امون‌از دل صبور زینب... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
|⇦•هر که از لجّه ی.... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید رضا نریمانی•✾• 🖤🖤🖤🖤 هر که از لجّه ی غم جرعه مکرر نخورد روز محشر‌ به جز این حسرت دیگر نخورد پدرم گفت به من ، مثل حسین بن علی هیچ شاه دگری غصه ی نوکر نخورد گریه کردم که فقط زخم تنش خوب شود گیرم این اشک به درد صف محشر نخورد هر کس که عمر خویش را با عشق سر کرد از اول عمرش هوای دردسر کرد من به کسی از گریه ام چیزی نگفتم یک شهر را چشمان سرخم با خبر کرد حتما سرم را می گذارند زیر پایش از کوچه ما هم اگر روزی گذر کرد هر چه من کمتر برایش کار کردم مزد مرا هر روز اما بیشتر کرد اینبار هم دیر آمدم، روضه ولیکن مثل همیشه چشم من را زود تر کرد اینجا ادای گریه را هم میپذیرند هرکس نشد مهموم در روضه ضرر کرد هرچند ما را عشق او دیوانه کرده مهر علی اکبرش دیوانه تر کرد جان داد وقتی باغبان خسته فهمید؛ یک لشکر از روی گل باغش گذر کرد :مرضیه نعیم امینی *اون مداح از مازندران راه افتاد. خودشو رسوند کربلا. همچین که چند فرسخی حرم رسید؛ دفتر شعرشو درآورد. گفت باز میکنم؛ هرچی اومد میخونم. تا دفتر رو باز کرد روضه علی اکبر علیه السلام اومد. شروع کرد روضه رو بخونه و وارد حرم بشه..شب تو عالم رؤیا خواب ابی عبدالله رو دید. دو سه تا چیز بهش فرمود. اول بهش فرمود:«سلام ما رو به چایی ریز هیئتتون برسونید. ما حواسمون به همه هست.» آی اونایی که برا ابی عبدالله(ع) کار میکنید! هرکی یادش بره؛ مادرش یادش نمیره. قیامت که میشه همه تونو با اسم صدا میزنه. میگه تو بیا. تو بیا. روایت میگه:« مثل مرغی که از لابه لای سنگ ها دونه رو پیدا میکنه و جدا میکنه یکی یکی گریه کن های حسینشو جدا میکنه. میگه تو بیا... تو برا حسینم گریه کردی.» ملائکه میان عرضه میدارن:« بی بی جان! بهشت رو برای شما آذین بستن. شما قدم تو بهشت بگذارید.» میفرماید: من پامو تو بهشت نمی ذارم تا تک تک گریه کن هام نرن من نمیام. نکته ی آخری که أبی عبدالله به اون فرد مداح فرمودند این بود:« فلانی! دیگه اگه شب جمعه زائر ما شدی تو حرم ما اومدی روضه جَوون ما رو نخون. چرا آقا جان؟ نکنه بی ادبی کردم.فرمودند:« نه. شب های جمعه مادرمون فاطمه مهمون ماست. مادرِ ما طاقت این روضه رو نداره.» من اینجوری فهم کردم از این جمله: کسی که خودش درد پهلو کشیده باشه می فهمه....* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
🤞🤞بسم الله الرحمن الرحیم روضه حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها ..حاج آرمین غلامی وقت پرپر زدنم برگ و برم میسوزد موقع پر زدنم بال و پرم میسوزد 🔹اونایی که اهل روضه باشن،با یه کلمه جلوتر میرن،اگه میخوای امشب بهت سوز بدن،تو روضه آتیشت بزنن،هی بگو میسوزم،ببین چه روضه هایی برات مجسم میشه وقت پرپر زدنم برگ و برم میسوزد موقع پر زدنم بال و پرم میسوزد بس که کبریت کشیده است به جانم این زهر آسمان دود، زمین در نظرم میسوزد ای مادرم کنیز و بابایِ من غُلامت ای مادرِ اباالفضل جان ها فدایِ نامت با نامِ عباست ، خیلی گِره وا شد تا نذرِ تو کردم دردم مُداوا شد ستاره میبارم قمر ندارم من به من نگید مادر، پسر ندارم من «ام البنینم وای...» *حضرت ام البنین آنقدر مهربونه غیر ممکنه بری در خونه ش درو باز نکنه. شنیدی اون فقیر رو که هر سال میومد جیره ی یه سالش رو می‌گرفت و میرفت..اومد در خونه ی عباس در زد بی بی فرمودکیه؟ گفتن اون مسکینی که هر سال میاد... گفت برو‌ بهش بگو اون آقایی که تو میگی کربلا جامونده هرچی میخواد بهش بدید بره تا بهش دادند.. گفت من از دست شما نمیخوام. من از دست همون آقا میخوام .مادر قسمش داد انقدر دل ما رو نسوزان من مادر عباسم ،اینا همش ماله عباسه... اونی که میگی دستاش رو قطع کردند عمود آهنین به فرقش زدند..* «ام البنینم وای...» جسم عزیزم رو چه زیرورو کردند به پیکرِ عباس نیزه فرو کردند وقتی به خاک افتاد علقمه شد بیتاب تا مشک آبش ریخت شد از خجالت آب «ام البنینم وای...» *پیش زینب اصلاً اسم عباس رو نمی آورد پیش رباب اسم عباسش رو نمی آورد.همش سرش پایین بود میگفت: رباب ببخش عباسم رو، خانوم ببخش عباسم رو، شنیدم دور عباسم رو گرفتن، شنیدم از دور تیربارونش کردن، وگرنه مَشک رو میرسوند به خیمه، به من قول داده بود. شنیدم خیلی نامردی زدنش، شنیدم از آقا اجازه خواست.. آقا اجازه نداد بره میدون. وگرنه عباس همه رو حریف بود به من قول داده بود...* کجاست علی اصغر رباب پریشونه گهواره خالی رو لالایی میخونه کاروان با این دلم چه ها کردی سه ساله ی ما رو چرا نیاوردی «ام البنینم وای...» چو خیمه ها وا رفت وقتی علمدار رفت ناموس آل الله تو کوچه بازار رفت شنیده ام زینب زد دست غم بر سر از داغ اون گودال از دست اون خنجر به سمت گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود دیر رسیدم من سر تو دعوا بود داد کشیدم من سرتو رو بردن دیر رسیدم من ای عزیز دلم ای حسین شهیدم ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 . .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ام البنین۴(ع) شنبه5/دی ماه مداح..حاج آرمین غلامی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
|⇦•پای شهادت نامه ات... و توسل ویژه سانحه هوایی و شهادت رئیس جمهور حضرت آیت الله رئیسی و هیئت همراه به نفس استاد حاج‌منصور ارضی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ با رفتنت سر فصلی از غم را نوشتی معلوم شد از پیکرت زهرا سرشتی با خستگی, زخم زبان هم می شنیدی مظلوم تر بودی تو حتی از بهشتی دستان تو‌دامان دنیا را رها کرد گویا تو را از عرش اربابت صدا کرد جای تمام بی وفایی ها که دیدی روی تو آقای رئوف آغوش وا کرد پای شهادت نامه ات امضای سلطان آمد به استقبال تو شاه خراسان پیراهن خدمت برای تو کفن شد نام تو جاویدان کنار نام ایران یادم نرفته گریه های بی صدایت بالای سر، وقت سحر یاربنایت اذن شهادت را گرفتی در شب قدر وقت گریز روضه های کربلایت گم شد اگر آن چند ساعت پیکر تو چشم انتظارت بود گریان مادر تو جسم توهم آخر شبیه حاج قاسم پیدا شده با دیدن انگشتر تو روضه نمی خواهد تنی که سر ندارد قربان آن آقا که انگشتر ندارد یک جای سالم در همه پیکر ندارد جایی برای بوسه مادر ندارد من بی وضوموی تورا شانه نکردم حالا به دنبال سرت باید بگردم ✍ ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ارواح مطهر شهدا خصوصا شهیدان آیت الله رئیسی و هیئت همراهش صلوات... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
1.58M
|⇦•پای شهادت نامه ات... و توسل ویژهٔ سانحهٔ هوایی و شهادت رئیس جمهور حضرت آیت الله رئیسی وهیئت همراه اجرا شده ۱۴۰۲به نفسِ استاد حاج‌منصور ارضی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ خادم الرضا .. خستگی را خسته کردی وقت ِ استراحت در آغوش امام رضا علیه السلام است..
روی تو را دوباره ندیدم ، غروب شد بغضم گرفت ، تا که شنیدم ، غروب شد تا یادم آمد این همه سال است رفته ای  آهی ز عمق سینه کشیدم ، غروب شد باران نداشت شهر ، که او شرم هم نداشت  یک قطره اشک هم نچکیدم ، غروب شد آقا به ندبه ات نرسیدم مرا ببخش  شرمنده تا ز خواب پریدم ، غروب شد آقا کلافه ام من از این نفس سرکشم  جمعه به پای نفس پلیدم ، غروب شد خورشید سرخ شد ، به گمانم که گریه کرد  بیچاره گفت تا که خمیدم ، غروب شد از عصر جمعه بغض عجیبی است در گلو  این بار هم تو را ندیدم ، غروب شد روزی که بود فرصت دیدارتان گذشت  مثل همیشه تا که رسیدم ، غروب شد 🌸
«بسم ربّ المهدی جان» ❤️ بدون نام تو حاجت ، روا نمی گردد گره ز کار فرو بسـته ، وا نمی گردد طبیب قلب شکسته ! بیا که بیمارم بدون لطف تو دردم دوا نمی گردد
روضه خانگی - امام جواد(ع) - 1119.mp3
12.45M
|⇦•کیستم من... و توسل به حضرت جواد الائمه علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج سعید حدادیان•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ جوان‌ترین اختر آسمان امامت، با غروب غم‌گسترش، زمین را از داغ هجران لبریز کرد.
و توسل به حضرت جواد الائمه علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی روح الله بهمنی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *وقتی می‌زدنت دخترت نگاه نمی‌کرد وقتی می‌زدنت خواهرت نگاه نمی‌کرد* ولی به سوی تو خیره نگاه دختر نیست به روی جسم تو سایه به جات کبوتر نیست هزار شکر که جسم تو نامرتب نیست هزار شکر که بر بام،جای مرکب نیست *اما یه آقایی رو من سراغ دارم.. بمیرم* آقا تو گودال سر تو تشنه بریدن ده تا اسب با نعل تازه روی پیکرت دویدند *اون زن میگه از کوچه‌های بغداد رد می‌شدم نگاه کردم دیدم کبوترها بالای یه پشت بامی ایستادند بال‌هاشونو به هم نزدیک کردند کَاَنّ می‌خوان از چیزی حفاظت کنند. صحنه عجیبی رو رقم زده بودند. ایستادم نگاه می‌کردم دیدم یه کنیزکی از در اومد بیرون. گفتم چه خبره؟ این وضع عادی نیست.. یه نگاه بالا پشت بوم واین طرف اون طرف کرد گفت به کسی نگو.. می‌دونی چرا این کبوترا دارن این کار رو می‌کنند؟ بدن جوادالائمه سه روزه زیر آفتابه این کبوترها بال‌هاشونو به هم دادند همه روضه خون‌ها اینجا رو گریز می‌زنند میگن کاشکی این کبوترها کربلا بودند درسته.. ولی امشب یه چیز دیگه می‌خوام بگم. این کبوترها کربلا بودند آره، کبوترهای کربلا کی بودند؟ یکیشون سکینه بود، یکیشون زینب بود، یکیشون نازدانهٔ ابی عبدالله بود. اینا وقتی دیدن نور آفتاب رو بدن حسین افتاده خودشون رو حائل کردند بدن بابا آفتاب نخوره. اما این کبوترا خیلی فرق دارند با کبوترهای بغداد.. یه وقت یه صدای بچه بلند شد.. بابا! بابا! پاشو، بابا! پاشو این نامحرم‌ها الان ما رو می‌کشند. انقدر این کبوترها رو تازیانه زدند انقدر شلاق زدند..حسین... کیا دلشون برای محرم امام حسین تنگ شده.. چند صباح، دیگه بیشتر نمونده این ناله‌هاتو برسون به ناله‌های محرم حسین.. بگو حسین* میزنه قلبم داره میاد دوباره باز بوی محرم یواش یواش محرم از راه میاد دوباره ماهی که اشک و سوز و گریه داریم یواش یواش غبار غم به دلا میشینه عشق حسین زهرا خدایی که شیرینه «حسین حسین جان ...» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜
60709غریب-تر-ز-حسین-غریب-تر-ز-حسن.mp3
25.52M
|⇦•غریب تر ز حسین و... و توسل به حضرت جواد الائمه علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی روح الله بهمنی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ علیِّ اکبر شاه خراسان میان حجره از پا تا سرش سوخت به پشت در زنی در پای کوبی ولی مرغی همه بال و پرش سوخت
4_5922669127050202423.mp3
18.67M
و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام # سید رضا نریمانی 🖤🖤🖤 وقتی که تربتِ تو شفاست درمونِ دردامون کربلاست بوی سیبت رو حس می‌کنم من حیاتم توی روضه‌هاست سالِ من تا کنار توأم روز و شب در جوار توأم این تبِ عشقو از من نگیر عاشقِ بی‌قراره توأم چراغ هیئت‌ها همیشه روشنه همین اشکِ روضه‌ست که مصباحِ منه «حسین یا ثارالله» من اگه راست می‌گم نوکرم باید از غیر تو بُگذرم زیرِ سایه ات بمونم تاکه باشه قلبم مقیم حرم ساکن کربلای شما میشه هرکس به پای شما لحظه لحظه همه زندگیش بگذره در هوای شما ایشالا نوکریم، بشه ختمِ به خیر سرم رو پات باشه، آقا مثل زهیر «حسین یا ثارالله» قافله قافله خسته‌ام من از این فاصله خسته‌ام جا بمونم می‌میرم آخه من به این جاده دل بسته ام تو شلوغیو تو ازدحام چاییِ موکباتو می‌خوام زائرم زائری بی‌قرار نه نگو که نمی‌شه بیام ایشالا جمعِمون دوباره جمع میشه خروش یا حسین میمونه همیشه (حسین یا ثارالله) ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
|⇦•سلام من به مدینه.... و توسل به راوی دشت‌ کربلا حضرت امام‌ محمد باقر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج مهدی رسولی •✾• 🍁🍂🍂🍁🍂🍂 سلام من به مدینه به آستان رفیعش سلام من به بقیع و به چهار قبر غریبش🍁🍂🍁🍂🍂 سلام من به علی و به صبر و حلم عجیبش ای امامی که غربت ارث شماست شعله می بارد از گلستان زهرکینه چه برسرت آورد پدرومادرم به قربانت گرچه از زهر کینه می سوزی شعله های غمِ تو دیرینه است قدر کرب وبلا، بلا داری این همان راز آتشین اس خاطرات درون ذهنت را نیمه شب مرور می کردی یاد غم های روز عاشورا پلک خود را نمور می کردی *امشب آخرین یادگار کربلا از این دنیا می ره شاید امشب برای بار آخر مجلس روضه گرفته.. کدوم روضه؟؟؟* دیده ای درسنین کودکی ات بین گودال جسمِ بی سر را چه کشیدی در آن غروب غریب تا شنیدی صدای مادر را *روضه خونا،علما، گریه کنا، من میگم شایدیه دست بی بی تودستای عبدالله بوده یه دست هم تو دستای امام باقر بوده، هی باخودش میگفت عبدالله دست عمه رو رها کرد من نتونستم آخه عبدالله بالای مقتل دید هی صدا می زد عمه! عمو افتاد شاید امام باقرهم‌میگفته عمه ول کن دستمو اینا بابای ما رو تنها گیر آوردندغریب گیرآوردند خیلی چیزا دیده توکربلا..* لابه لای صدای تیر و کمان ناله های رباب می آید چه بلایی سر علی آمد که حسین باشتاب می آید لالالالا لالا لالایی یکم دیگه دووم بیار دندون روی جیگر بذار مشک سقا و اشک اهل حرم گویی از حلقه اش نگین افتاد لحظه ها، لحظه های غارت شد تا که عباس بر زمین افتاد سالار حرم صولت سرداره نه گلدی قانلی عَلَمین گتدون علمداره نه گلدی آت اوسته گلمیردی پیاده گتیریدین نعشین ییقیب اکبر تک عباده گتیریدین *عرضه داشت محضر امام سجاد آقا جان کجا سخت بود براتون؟ آقا! کربلا حتما سخت بوده.. آخه ابن مقرّم میگه وقتی میخواست خبر عباس رو بیاره تو‌خیمه ها وسط خیمه ایستاد زن وبچه دورش رو‌ گرفتن جلو زن و بچه ها بلندبلند گریه کرد..اونجا سخت بود؟؟ فرمود: نه، بدن ارباًاربای علی اکبر و آوردندخیمه اونجا بود؟؟ فرمود:نه! حتما قنداقه ی علی رو وسط میدان بغل گرفته؟؟ نه هیچکدوم..آقا اینا نباشه حتما کوفه است. توشهر باباتون شما رو غریبونه می گردوندند فرمود: نه! "الشام الشام الشام" ازهمه ی خاطرات سخت تر این خاطره است..* ضرب سیلی و صورت نیلی ظلم های بنی امیه را خواندی زیرلب با صدای جانسوزی روضه های رقیه را خواندی بابا بیا دخترت داره می میره بابابیا بابابیا بابابیا.. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱
Mahmoud Karimi - Muharram 1402 Shab 4 - 6(1).mp3
6.32M
|⇦•شاه گفتا....... و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمود کریمی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ سری به نیزه بلند است، در برادر زینب خدا کند که نباشد، سر برادر زینب
حکایت عبدالله دیوونه اسمش عبدالله بود . . تو شهر معروف بود به عبدالله دیوونه همه میشناختنش! مشکل ذهنی داشت خانمش هم مثل خودش بود ... وضع مالی درست و حسابی نداشت زوری خرج شکم خودش و خانمش رو میداد تو شهر این آقا عبدالله دیوونه، یه هیئتی بود هر هفته خونه یکی از خادمای هیئت بود نمیدونم کجا و چطور ولی هرجا هیئت بود عبدالله دیوونه هم میومد . . یه شب بعد هیئت مسئول هیئت اعلام کرد که هرکی میخواد هفته بعد هیئت خونه اش باشه بیاد اعلام کنه دیدن عبدالله دیوونه رفت پیش مسئول هیئت نمیتونست درست صحبت کنه به زبون خودش میگفت . . . حسین حسین خونه ما مسئول هیئت با خادما تعجب کرده بودن گفتن آخه عبدالله تو خرج خودتو خانمت رو زوری میدی هیئت تو خونه گرفتن کجا بود این وسط . . !' عبدالله دیوونه ناراحت شد به پهنای صورت اشک میریخت میگفت آقا ؛ حسین حسین خونه ما. . خونه ما بعد کلی گریه و اصرار قبول کردن حسین حسین خونه عبدالله باشه . . اومد خونه به خانمش گفت ، خانمش عصبانی شد گفت عبدالله تو پول یه چایی نداری خونه هم که اجاره ست ... !! چجوری حسین حسین خونه ما باشه کتکش زد . . گفت عبدالله من نمیدونم تا هفته دیگه میری کار میکنی پول هیئت رو در میاری . . واِلا خودتم میندازم بیرون از خونه عبدالله قبول کرد معروف بود تو شهر ، کسی کار بهش نمیداد هرجا میرفت قبول نمیکردن که هی میگفت آقا حسین حسین قراره خونه ما باشه . . روز اول گذشت ، روز دوم گذشت ... تا روز آخر خانمش گفت عبدالله وقتت تموم شد هیچی هم که پول نیاوردی تا شب فقط وقت داری پول آوردی آوردی نیاوردی درو به رو خودت و هیئتیا باز نمی کنم . . عبدالله دیوونه راه افتاد تو شهر هی گریه میکرد میگفت حسین حسین خونه ما رفت ؛ از شهر خارج شد بیرون از شهر یه آقایی رو دید آقا سلام کرد گفت عبدالله کجا ؟ مگه قرار نبود حسین حسین خونه شما باشه ؟! عبدالله دیوونه گریش گرفت تعریف کرد برا اون آقا که چی شد و . . . آقا بهش گفت برو پیش حاج اکبر تو بازار فرش فروشا بگو یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بهت بده ، بفروش خرج حسین حسین خونه رو بده عبدالله خندش گرفت دوید به سمت بازار فرش فروشا به هرکی میرسید میخندید میگفت حسین حسین خونه ما . . خونه ما رسید به مغازه حاج اکبر گفت یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بده ! حاج اکبر برق از سرش پرید عبدالله دیوونه رو میشناخت گریش گرفت چشمای عبدالله رو بوسید عبدالله ... !!! امانتی یابن الحسن رو داد بهش رفت تو بازار فروخت با پولش میشد خرج ۱۰۰ تا حسین حسین دیگه رو هم داد . . با خنده دوید سمت خونه نمیدونم گریه میکرد ، میخندید میگفت حسین حسین خونه ما رسید به خونه شب شده بود . . دید خادمای هیئت خونه رو آماده کردن خانم عبدالله رفت چایی و شیرینی گرفت چه هیئتی شد اون شب آره یابن الحسن خرج هیئت اون شب خونه عبدالله دیوونه رو داد🚶🏻‍♂ عبدالله خودش که متوجه نشد ولی دیگه عبدالله دیوونه نبود ، خیلی خوب صحبت میکرد آخه یابن الحسن رو دیده بود میخوام بگم حسین تو حواست به عبدالله بود حواست بود خرج هیئتت رو نداره اینجوری هواشو داشتی آقا حتما حواست هست نوکرات دلشون برات تنگه ... *میشه یه شب حسین حسین بین الحرمین باشه؟!*🚶🏿‍♂ میشه درد منم دوا کنی بیام حرم یا امام حسین خیلی ها دلشون میخواد بیان کربلا اما...... خودت مثل عبدالله دیوونه براشون درست کن...بحق مادرت . 🍃 *اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🍁*
|⇦•شاهد مقتل همه... وتوسل به راوی دشت کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی حسینی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ آنقدر داغ بود از تب که آب اگر بود بر لبش می‌سوخت احتیاجی نبود بر آتش خیمه هم داشت از تبش می‌سوخت درد را چاره‌ای اگر بکند چه کند با غمِ پریشانیش نیست آبی که دستمالی خیس بگذارند روی پیشانیش خویش را می‌خورَد ، ندارد جان قوَتی نیست جز تقّلا حیف یک به یک می‌روند یاران و چاره‌ای نیست جز تماشا حیف بارها شد به دست بی جانش پرده‌ی خیمه را به بالا زد شاهدِ مقتل همه ، هربار به سرِ خویش دستِ خود را زد دید از خمیه روی یک نقطه لشکری را که بی هوا می‌ریخت دید در بین راه تا به حرم چقدر اکبر از عبا می‌ریخت بین بستر نشست در خیمه زد به سر با دو دست در خیمه تا صدای برادرش آمد کمرِ او شکست در خیمه باز هم پرده را کناری زد قاسمش بود و سنگ باران بود یک یتیم و هزارها می‌دید لحظه‌ی پایکوبیِ سواران بود ناله‌ی دختران به او فهماند دستهایی میان راه اُفتاد دید از خیمه خواهرش غَش کرد مادری بینِ خیمه‌گاه اُفتاد پرده را زد کنار و گفت: ای وای حرمله آمده گلو بزند او خجالت کشید وقتی دید پدرش رفته است رو بزند بی برادر شدن چه حسی داشت کمرش را دو مرتبه خَم کرد تشنه‌ای بود یک سپاهی که هرچه آورده بود دَرهَم کرد چند باری فقط برای وداع پدرش بوسه‌اش زد و برگشت دید در قتلگاه خولی را سمت گودال آمد و برگشت او گرفت از عصا که برخیزد تا پدر تکیه داد بر نیزه او زمین خورد تا حسین اُفتاد داد می‌زد بجای سرنیزه گرد و خاکی بلند شد فهمید آخرش شمر با سنان آمد غم ناموس دارد او یعنی عمه‌اش هم نفس زنان آمد عمه فریاد می‌زند که نزن چکمه بردار، احترامش کن چقدر طول میدهی نامرد زیر و رویش نکن تمامش کن : حسن لطفی *خواهر که رسید توی گودال، چشماش رو بست، گفت: دوباره یادِ روزِ دوشنبه افتادم، روزی که توی مدینه به مادرم جسارت کردن...چه جوری مگه کارِ حسین رو تموم کردن؟ زیارت ناحیه مقدسه اینجوری میگه:...* دارن زنده زنده ترا دفن میکنند برجسم نیمه جان تو رحمی نمی کنند *اومد خدمت امام صادق، آقاجان چرا اینقدر برا مصیبت جدتون گریه می کنید؟ شما خانواده ی شهادت هستید... آقا فرمودن: همه ی گریه ما برا اون ساعتی بود که حسین هنوز داشت با خواهرش حرف میزد" یَا أُختَاه! إِرجِعِی إِلَی الفُسطَاط" خواهرم برگرد به خیمه ها...نانجیب تا دید زینب داره میاد بدن رو برگردوند، سر رو از قفا جدا گرد... ناله بزن بگو: یا حسین... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
4_5787274152809335435.mp3
11.44M
بانوای کربلائی 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 پناهم بده ، کسی رو به جز تو ندارم پناهم بده ، برا دیدنت بی قرارم پناهم بده ، پناهم بده .. دلتنگِ حرمم .. دلم برا نسیم صبحِ حرمت پر میزنه دلتنگِ حرمم .. دلم یه وقتایی میاد به گنبدت سر میزنه دلتنگِ حرمم .. امام رضا ، منو دوباره دعوتم کن امام رضا ، دلم گرفته امام رضا ، یه کاری کن برای اون که چند وقته ، حرم نرفته امام رضا ، آقای من … بمیرم برات ، کسی رو نداشتی کنارت بمیرم برات ، برایِ دلِ بی قرارت بمیرم برات ، بمیرم برات کنجِ حنجره ای و به یادِ مادرت پاهاتُ رویِ خاکا میکشی میسوزه جیگرت جوانت اومده بالاسرت یکم آروم بشین آقا ولی ، پیراهنت نرفت به غارت کسی نزد حرفِ اسارت زیر لب هی میگفتی لحظه هایِ آخر فدایِ تو غریبِ مادر حسین ، غریبِ مادر .. 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
مداحی آنلاین - ای غایب از نظرها کی می شود بیایی - سلحشور.mp3
2.9M
ای غایب از نظرها کی می‌شود بیایی برقع ز رخ بگیری صورت به ما گشایی 🔊 (عج)💚 💔 🔅 🎙 کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
مداحی آنلاین - گرچه پرم وا می شود با ذکر استغفار ها - نریمانی.mp3
3.33M
گرچه پرم وا می‌شود با ذکر استغفارها پرواز دشوار است با سنگینی این بارها 🔊 (عج)💚 💔 🔅 🎙 کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آرزوی دیدنت تموم نمیشه عمری که پای تو رفت حروم نمیشه 💔 🌷 | | 📲 کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
مداحی_آنلاین_نماهنگ_منجی_عالم_حنیف_طاهری.mp3
3.39M
چشم زمین و‌ زمون مونده به راهت عالم امکان همه چشم به راهت با یه نگاهت جا بده ما رو بین سپاهت ای منجی عالم ای وارث خاتم 🔊 (عج)💚 💔 🔅 🎙 کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
1.39M
☘اِلتجا به ذات الهی☘ امید نا امیدان ای  اِلهم تویی غفّار ومن غرق گناهم چراغ مَعرفت در دل بِیاَفروز وگرنه من همان گُم کرده راهم ترازوی عَمل خِیرم کَم آمد به پشت اَبر عُصیان مانده ماهم نکردم بَهر تو شایسته طاعت اسیر غفلت و در اشتباهم اگرچه عاصیم مشغول دنیا بِلطف تو فقط مانده نگاهم بِسان مُرغکی بی آشیانم پناهم دِه کریما بی پناهم پشیمانم پشیمانم پشیمان بوَد این بارش دیده گواهم تودستم گرنگیری پس که گیرد نِیَم یوسف ولی در قَعرچاهم اِلهی حُرمت آن هَشت و چارَت بِدادم رَس اگر چه روسیاهم کجا ماند به(نادر) عمر فانی رَود آخر بخواهم یا نخواهم به عُقبا میروم امّا تُهیدست شده دیوان شعرم زاد راهم 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ✍ استاد نادر بابایی اجرا : احسن دهقان