بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_مناجات_روز_عرفه
#مناجات_با_خدا
#دلتنگ_محرم
#سیدپوریا_هاشمی
هرقدَر محتاج اینجا با خجالت میرسد
پابه پای این خجالت ها به عزت میرسد
کاسه ها و کوزه ها را بشکن اصلا بر سرم
دل همینکه خُرد شد باران رحمت میرسد
گریه ام را دوست داری گریه بهتر میکنم
اشک کاری میکند آدم به جنت میرسد
جای دعوا کردنم قدری در آغوشم بگیر
میرسد بنده به هرجا از محبت میرسد
من مسلمانم مسلمان امیرالمومنین
طفل از آقاییِ بابا به شهرت میرسد
دست ما بر رشتهی چادر نماز مادر است
فاطمه راضی که باشد برگ دعوت میرسد
غالبا ازسوی مادر لطف بی حد میرسد
غالبا از ما به مادر شر و زحمت میرسد
هرزمان از چشمت افتادم حسین آمد کمک
بسکه این ارباب ما خیرش به رعیت میرسد
حاجیان دیگر هوای کربلا دارد حسین!
بوی اسپند محرم بوی هیئت میرسد !
تا محرم چند روزی مانده!یعنی زنده ام؟
راستی عمرم به عاشورای حضرت میرسد ؟!
جای پای حضرت صدیقه را بوسیده است
خوش بحال هرکه لبهایش به تربت میرسد
کاش بودم زیر سقف آسمان کربلا
رحمت ارباب ما آنجا به غایت میرسد
گرچه انگشتش بریده دستگیر عالم است
منجی ما از ته گودال غربت میرسد
***
داد میزد که نرو فریاد میزد که نزن
خواهرش تادید شمر بی مروت میرسد
یک لباس کهنه دارد در نیاور از تنش
لعنتی! از خیمه زنها غنیمت میرسد
نیزه داران رفته اند و پیرها جا مانده اند
منتظر هستند تا کی وقت غارت میرسد
کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام👇
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozeh_daftari1
#مناجات_روز_عرفه
#امام_حسین_ع_مناجات_روز_عرفه
#خروج_کاروان_سیدالشهدا_ع_از_مکه_به_سوی_کربلا
رو به درگاهت زدم، با حال خوش عازم شدم
دور تو میگردم و امسال هم مُحرم شدم
یا إلهي آمدم در را به رویم باز کن
آمدم با دست خالی، باز هم اعجاز کن
عاصی ام! گفتم نیایم باز اما آمدم
شرم دارم از گناهانم، خطاکارم، بدم
هر کسی غیر از تو باشد زود طردم میکند
بعدِ عمری نیستم راهِ گدایی را بلد
خوبی ات را دیدم و هر آن بد و بدتر شدم
چشم پوشیدی، گذشتی، باز طغیانگر شدم
باز هم بنده نوازی کن، به خود کردم ستم
یاغیاث المستغیثین از دلم بردار غم
عاشقم کن! سایه اش را از سر من کم نکن
توبه کردم، با حسینت(ع) آمدم ردم نکن
آن حسینی که گره خورده ست با عشقت مدام
قصد جان کرده، رها کرده ست حج را ناتمام
جلوه ها داده مناسک را؛ نمانده زیرِ دیْن
سر تراشیدن که نه! «سر» داده در راهت حسین(ع)
کعبه دورش گشته و بیتابِ این غربت شده
جامۂ إحرام او پیراهن غارت شده
گفت روی خاک، زیر نیزه های گاهگاه
آخرین ذکرِ «لکَ لبیکْ» را در قتلگاه
شد نماز عید قربان و گرفت از خون وضو
خواند با لب نه! که با رگ های خونبارِ گلو
حج به جا آورده بود و بی کفن جان داده بود
جان به لب شد خواهرش، روی زمین افتاده بود
دستی از غیب آمد و از جا بلندش کرد زود
«کربلا در کربلا می ماند اگر زینب(س) نبود»
داغ را در دل نهان کرد و قیامش شد عیان
شد علمدارِ برادر، مکتبش شد جاودان
گوش عالم پُر شد از صوت مناجات الحسین(ع)
یار میخواهد خدایا...یا لثارات الحسین(ع)
راهی ام کن! درد هجران بدترین نوعِ بلاست
سخت دلتنگ طوافم! کعبۂ من کربلاست
وعده با شش گوشه دارم یا إله العالمین
تشنۂ آب فراتم؛ زائرم کن اربعین!
شاعر: #مرضیه_عاطفی