eitaa logo
کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
6.1هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
2.9هزار ویدیو
374 فایل
بروزترین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1 ارتباط با مدیریت کانال👈 @msoghandi
مشاهده در ایتا
دانلود
چه غم گرهرکسی ازمن بجزغم روبگرداند مبادا از سرم رو کاسه‌ی زانو بگرداند رهین منّت دردم که بنشسته به پهلویم به بستر،اومرا زین سوی،برآن سو بگرداند نگاه همسر تنهای من این راز می‌گوید که دیده؟همسری ازهمسر خود رو بگرداند زبس بیزارم ازدشمن عیادت چون کندازمن کمک از فضّه گیرم تا رخم از او بگرداند دلم را مژده دادم تا اجل آید به امدادم کجا بیمار رو، از کاسه‌ی دارو بگرداند پرستاری ندارم بر سر بالین بیماری مگر آهم ازین پهلو به آن پهلو بگرداند فدایی علی هستم پی حفظش دلم خواهد اجل دست مرا گیرد به دور او بگرداند
نشاط خانهء مارفت و عشق، دیگر نیست که چارطفل دراین خانه هست ومادرنیست ازآن بهشت‌ که بی فاطمه ست بیزارم بهشت با گل بی خار من، برابر نیست سرم به چاه کنم درد دل به او گویم کسی که درد دلم می شنید دیگر نیست زبان گرفتن زینب شنیدنی باشد که ورد روز و شب او به غیر مادر نیست به روی من،همه درهای خانه هابسته ست یکی که باز کند در، به روی حیدر نیست ز پا فتاده ام و هر که بیندم گوید که این علی،مگر آن قهرمان خیبر نیست؟ منم به خانهء آتش گرفته بی دلسوز دلی که سوخت به حالم به جز دلِ درنیست زآیه آیهء غم،مصحف دلم پر شد ازآن زمان که به قرآن عشق کوثر نیست
. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم - شام غریبان حضرت زهرا سلام الله علیها - ... از کاشانه می‌روی روی شانه می‌روی چرا از خانه‌یِ من شبانه می‌روی جسمِ تو شسته‌ام از روی پیرهن چرا شکفته می‌شود آلاله به رویِ این کفن خدا کند دمی بگیرد آرام خدایِ من حسن دارد جان می‌دهد از داغت اباالحسن زهرا مظلومه‌یِ من (۴) یاسِ ارغوانی‌ام جوانِ کمانی‌ام وقتِ تشییعِ تنت صاحب زمانی‌ام بیا که روزگار گلِ مرا گرفت بیا بهارِ فاطمه از این غم علی عزا گرفت صدای ناله‌اش درآمد دستِ شکسته را گرفت در روضه دلِ شَهِ کرب و بلا گرفت زهرا مظلومه‌یِ من (۴) دارم بر لبم نوا رخصت یا امام رضا دلتنگم بِدِه آقا براتِ کربلا ولی نعمتِ ما علی موسی الرضا بده به نوکرِ حرم آقاجان براتِ کربلا که در حرم بخوانم از ساقیِ تشنه و باوفا ... رفتی و برادرِ تو بیچاره شده... مشکت صد پاره شده قلبم آواره شده رفتی و برادرِ تو بیچاره شده گلِ وفای من شِنو صدای من زمین و آسمان ببین می‌لرزد به ناله‌های من شدم غریب و قاتلت می‌خندد به گریه‌های من رفتی و برادرِ تو بیچاره شده... .👇
. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم - شام غریبان حضرت زهرا سلام الله علیها - ... از کاشانه می‌روی روی شانه می‌روی چرا از خانه‌یِ من شبانه می‌روی جسمِ تو شسته‌ام از روی پیرهن چرا شکفته می‌شود آلاله به رویِ این کفن خدا کند دمی بگیرد آرام خدایِ من حسن دارد جان می‌دهد از داغت اباالحسن زهرا مظلومه‌یِ من (۴) یاسِ ارغوانی‌ام جوانِ کمانی‌ام وقتِ تشییعِ تنت صاحب زمانی‌ام بیا که روزگار گلِ مرا گرفت بیا بهارِ فاطمه از این غم علی عزا گرفت صدای ناله‌اش درآمد دستِ شکسته را گرفت در روضه دلِ شَهِ کرب و بلا گرفت زهرا مظلومه‌یِ من (۴) دارم بر لبم نوا رخصت یا امام رضا دلتنگم بِدِه آقا براتِ کربلا ولی نعمتِ ما علی موسی الرضا بده به نوکرِ حرم آقاجان براتِ کربلا که در حرم بخوانم از ساقیِ تشنه و باوفا ... رفتی و برادرِ تو بیچاره شده... مشکت صد پاره شده قلبم آواره شده رفتی و برادرِ تو بیچاره شده گلِ وفای من شِنو صدای من زمین و آسمان ببین می‌لرزد به ناله‌های من شدم غریب و قاتلت می‌خندد به گریه‌های من رفتی و برادرِ تو بیچاره شده... .👇
سجّاده ام معطّر از بوی ربّنا بود آنچه شنیده می شد از من فقط خدا بود یک عمر آه و نفرین، از این و آن شنیدم تنها به جرم اینکه نفرین من دعا بود دیشب برای مردم تا صبح گریه کردم ای کاش یک نفر هم دیشب به فکر ما بود طفلان من به جای مردم گُرُسنه بودند افطار خانه یِ ما در سفره یِ شما بود امروز را نبینید این بی حیا لگد زد دیروز پشت این در جمعیتِ گدا بود من هیچ شِکوه ای از بیگانگان ندارم آنکه به حال و روزم خندید آشنا بود من درد مرتضی را با جان خود خریدم در راه دوست باید آماده یِ بلا بود دستم شکست اما من درد حس نکردم اسم علی دوا بود ، ذکر علی شفا بود رفتم برای مردم حُجّت تمام کردم او را که می کشیدید او حُجّت خدا بود ای کاش می شکستند این دست دیگرم را اما به جای این دست آن دستِ بسته وا بود با کفش های خاکی در خانه ام قدم زد آن خانه ای که فرشش بال فرشته ها بود ای کاش ماجرا را حیدر ندیده باشد وقتی سَرَم به در خورد، فضه! علی کجا بود؟!! تازه میان کوچه قلبم به درد آمد حیدر برهنه سر بود ، حیدر برهنه پا بود تا قبر بردنم را همسایه هم نفهمید از بس که مردن من چون شمع، بیصدا بود از بس که قطره قطره بر پای تو چکیدم تابوت من سبک تر حتی ز بوریا بود ای آخرت وفا کن با ما شکسته دل ها با ما شکسته دل ها دنیا که بی وفا بود /علی اکبر لطیفیان/
5cd82e792a4b751f3adfa089_-7835027926110041497.mp3
زمان: حجم: 4.46M
. (سلام الله علیها) روایت شده که آن حضرت بعد از پدرش ...مَا زَالَتْ بَعْدَ أَبِيهَا مُعَصَّبَةَ اَلرَّأْسِ نَاحِلَةَ اَلْجِسْمِ مُنْهَدَّةَ اَلرُّكْنِ بَاكِيَةَ اَلْعَيْنِ مُحْتَرِقَةَ اَلْقَلْب، یُغشی عَلیها ساعَة بَعدَ ساعَة... ...دستمال مصیبت بر سر بسته در حالی که بدن او لاغر شده، دیگر توانی برایش نمانده، چشمش گریان و سوزش دل او زیاد و ساعتی بعد از ساعتی غش می‌کرد... و به دو فرزند خود می‌گفت: کجا رفت پدربزرگ شما که از همۀ مردمان بیشتر به شما مهربان بود و نمی‌گذاشت روی زمین راه روید؟و دیگر هرگز نمی‌بینیم او را که این در را بر روی شما باز کند و شما را برگردن خود سوار کند، چنانچه همیشه این کار را با شما می‌کرد. .»(میرجهانی طباطبایی، 1392، 651) میرجهانی طباطبایی، سیدمحمدحسن، (1392). جُنّة ُالعاصمة، در تاریخ ولادت و حالات حضرت فاطمه(سلام الله علیها)چاپ سوم، تهران:شمس الضحی. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🎤 بروزترین کانال نوحه و روضه دفتری👇ایتا ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @nohevarozechahardahmasomsoghandi
🥀🍂 حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام کنار بستر زهرا علیها السلام🍂🥀 (من ایرانم و تو عراقی.....) گلِ یاسِ من،گُلِ طاها/نَرو زهرا، نَرو زهرا نزار حیدرُ، تک و تنها /نَرو زهرا، نَرو زهرا چشماتو وا بُکُن، بده به من جواب ای سکینه یِ، دلِ اَبوتُراب فاطمه بِری، میشم خونه خراب عزیزِ جونم از بابات بَرام، آخه نِشونی تو کاش میشد خانم، یه کَم بمونی تو یارِ خسته ام، هنوز جَوونی تو عزیزِ جونم علی ناله سین، گَل اوجاتما/بیله یاتما بیله یاتما منی فاطمه، گوزدن آتما/بیله یاتما بیله یاتما فاطمه یاتما، بو گون باتان زمان ای شهریده، علینی تک قویان آچ گوزلرون، عم اوغلووام اویان دوزَنمیرم من نچّه آیدی کی، غَم و نَوالیسان درد و غمدن، باشی بَلالیسان گیتمه زهرا، هَله یارالیسان دوزَنمیرم من علی ناله سین، گَل اوجاتما/بیله یاتما بیله یاتما منی فاطمه، گوزدن آتما/بیله یاتما بیله یاتما غُصّه و محنت، آلوب قراریمی سولدوروبلار، گُلِ بَهاریمی ثانی ووردی، ایویمده یاریمی کیمه دیوم من قلبیمی زهرا، بو غملی سوز دوتور اَبرِ محنت، یاغاندا گوز دوتور یاریم مندن، ایویمده اوز دوتور کیمه دیوم من علی ناله سین، گَل اوجاتما/بیله یاتما بیله یاتما منی فاطمه، گوزدن آتما/بیله یاتما بیله یاتما رَحم ایله زهرا، اَماندی (بیکَسم) سندن تـِزدی، عَلاقه می کَسَم زنده قالسام، سَنیله ئُولمه سَم چتیندی هجران هجرانوندان، دولار بالالارون باشدا زلفون، یولار بالالارون گیتسن زهرا، سولار بالالارون چتیندی هجران علی ناله سین، گَل اوجاتما/بیله یاتما بیله یاتما منی فاطمه، گوزدن آتما/بیله یاتما بیله یاتما التماس دعای فرج الاحقر مهدی عبادی              ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
حضرت زینب در عزای مادر ✨✨▪️🌾✨✨▪️🌾 ناحلةَ الجسم سن سن اَریتدی خسته جسمی غم لر مصیبتونده یاندی دیللر زینبون آدیوی هی سسلر باکیةَ العین سن سن اشکون یوزووه دائم آخدی یاندیردی غملر سنی یاخدی بابام سولان یوزووه باخدی منهدةَ الرُکن سن سن سیندی قابیرقالارون مادر سنه تاپیلمیوبدی یاور قالیبدی یالقیز آتام حیدر معصبةَ الرأس سن سن باش آغریسی آنامی یوردی فلک بساط دردی قوردی ثانی ندن سنی ووردی مصیبت حضرت فاطمه زهرا(س) بعد از رحلت پدر نوشته اند:«ما زالت بعد ابیها معصبة الراس،ناحلة الجسم،باکیة العین،منهدة الرکن ».زهرا را بعد از پدر ندیدند که هیچ وقت عصابه ای را که به سر بسته بود از سر باز کند.روز به روز زهرا لاغرتر و ناتوانتر می شد.بعد از پدر همیشه زهرا را با چشمی گریان دیدند.«منهدة الرکن »این جمله معنی عجیبی دارد.«رکن »یعنی پایه،مثل یک ساختمان که پایه هایی دارد و روی آن پایه ها ایستاده است.از نظر جسمانی،پا و ستون فقرات رکن انسان است،یعنی انسان که می ایستد روی این بنای استخوانی می ایستد.گاهی از نظر جسمی،این رکن خراب می شود،مثل کسی که فرض کنید پاهایش را بریده باشند یا ستون فقراتش درهم شکسته باشد.ولی گاهی انسان از نظر روحی آنچنان درهم کوبیده می شود که گویی آن پایه های روحی که روی آن ایستاده است خراب شده است.زهرا را بعد از پدر اینچنین توصیف کرده اند.زهرا و پیغمبر عاشقانه یکدیگر را دوست می دارند.به فرزندانش امام حسن و امام حسین که نگاه می کند،بی اختیار می گرید،می گوید:فرزندان من!کجا رفت آن پدر مهربان شما که شما را به دوش می گرفت،شما را به دامن می گذاشت و دست نوازش به سر شما می کشید؟ منبع: مجموعه آثار جلد 16 شهیدمطهری حال حضرت زهرا(س) بعد از وفات پیامبر(ص) و وصیت های حضرت: روایت شده كه حضرت زهرا(س) بعد از فوت پدر بزرگوارش دائماً سر خود را مى‏بست، جسمش ناتوان بود، قوّت خود را از دست داده بود، چشمانش گریان و قلبى سوخته داشت، ساعت به ساعت غش مى‏كرد و به حسنین علیهما السّلام مى‏فرمود: پدر (یعنى جدّ) شما كه شما را گرامى مى‏داشت و مرتّب شما را در آغوش مى‏گرفت كجاست؟ كجاست آن جدّ شما كه از همه مردم بیشتر به شما مهربان بود، نمى‏گذاشت كه روى زمین راه بروید، افسوس كه هرگز نخواهم دید جدّ شما در خانه مرا باز نماید و شما را به دوش خود بگیرد، در صورتى كه دائما این عمل را انجام مى‏داد. سپس حضرت زهرا(س) مریض شد و مدت چهل شب بیمارى او ادامه پیدا كرد. آنگاه امّ ایمن و اسماء بنت عمیس و على علیه السّلام را خواست و به على(ع) سه وصیّت كرد: 1- با اَمامه دختر خواهرش ازدواج نماید، زیرا كه او فرزندان حضرت زهرا را دوست مى‏داشت. 2- از براى حضرت فاطمه تابوت بسازد، زیرا ملائكه صورت تابوت را به او نشان داده بودند و آن بانو اوصاف آن را براى حضرت امیر شرح داد. 3- احدى از آن افرادى كه در حقّ آن بانو ظلم كرده بودند در تشیع جنازه‏اش حاضر نشوند و بر جنازه‏اش نماز نخوانند. متن عربی: وَ رُوِیَ أَنَّهَا مَا زَالَتْ بَعْدَ أَبِیهَا مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ نَاحِلَةَ الْجِسْمِ مُنَهَّدَةَ الرُّكنِ بَاكِیَةَ الْعَیْنِ مُحْتَرِقَةَ الْقَلْبِ یُغْشَى عَلَیْهَا سَاعَةً بَعْدَ سَاعَةٍ وَ تَقُولُ لِوَلَدَیْهَا أَیْنَ أَبُوكُمَا الَّذِی كَانَ یُكْرِمُكُمَا وَ یَحْمِلُكُمَا مَرَّةً بَعْدَ مَرَّةٍ أَیْنَ أَبُوكُمَا الَّذِی كَانَ أَشَدَّ النَّاسِ شَفَقَةً عَلَیْكُمَا فَلَا یَدَعُكُمَا تَمْشِیَانِ عَلَى الْأَرْضِ وَ لَا أَرَاهُ یَفْتَحُ هَذَا الْبَابَ أَبَداً وَ لَا یَحْمِلُكُمَا عَلَى عَاتِقِهِ كَمَا لَمْ یَزَلْ یَفْعَلُ بِكُمَا ثُمَّ مَرِضَتْ وَ مَكَثَتْ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً ثُمَّ دَعَتْ أُمَّ أَیْمَنَ وَ أَسْمَاءَ بِنْتَ عُمَیْسٍ وَ عَلِیّاً (ع) وَ أَوْصَتْ إِلَى عَلِیٍّ بِثَلَاثٍ 1. أَنْ یَتَزَوَّجَ بِابْنَةِ أُخْتِهَا أُمَامَةَ لِحُبِّهَا أَوْلَادَهَا 2. وَ أَنْ یَتَّخِذَ نَعْشاً لِأَنَّهَا كَانَتْ رَأَتِ الْمَلَائِكَةَ تَصَوَّرُوا صُورَتَهُ وَ وَصَفَتْهُ لَهُ 3. وَ أَنْ لَا یَشْهَدَ أَحَدٌ جَنَازَتَهَا مِمَّنْ ظَلَمَهَا وَ أَنْ لَا یَتْرُكَ أَنْ یُصَلِّیَ عَلَیْهَا أَحَدٌ مِنْهُم‏. مناقب ابن شهر آشوب، ج 3 ص 132 به بعد. ناحله_الجسم_سن_سن🍂 دعای فرج الاحقر مهدی عبادی
ای وای از آن حدیث به دفتر نیامده ای وای از آن شروع به آخر نیامده ای وای از آن یقین به باور نیامده ای وای از آن مزار کبوتر نیامده ای وای از آن که رفته و دیگر نیامده ای دل! حدیث دختر طاها شنیده‌ای؟ «یَرضی» شنیده‌ای؟ «لِرضاها» شنیده‌ای؟ هنگامۀ نماز دعاها شنیده‌ای؟ «حتّی تَوَرَّمَت قَدَماها» شنیده‌ای؟ «أمّن یُجیب» این همه مضطر نیامده یا لَلعَجَب، «فَصَلِّ لِرَبِّک» ولادتش واحیرتا «لِیُذهِبَ عَنکُم» شرافتش «طوبی لَهُم وَ حُسن مَآب» است مدحتش جبریل با تمام بزرگی و رتبتش از عهدۀ ستایش او برنیامده اما چه سود حرمت قرآن شکسته شد یک‌باره قلب سورۀ انسان شکسته شد در را زدند و حرمت مهمان شکسته شد نان ریخت، سفره سوخت، نمکدان شکسته شد فصل غریبی تو چرا سرنیامده؟ زهرا هنوز گریۀ بی‌گاه می‌کند مولا هنوز سر به دل چاه می‌کند پاییز ادّعای «أنا الله» می‌کند صبحِ بهار از آمدن اکراه می‌کند آیا هنوز وقت مقرّر نیامده؟ @rozeh_daftari1
نوری که هیچ می نگرد ماهتاب را در سایه‌اش پناه دهد آفتاب را زهراست کوثری که به آیات روشنش آب حیات می دهد ام الکتاب را همسایهٔ قنوتش اگر ما نبوده‌ایم خرج چه کرده آن نفس مستجاب را حتی به قیمت پر کاهی نمی‌خرند بی التفات فاطمه کوه ثواب را زهرا که هست غصهٔ محشر برای چه ای شیعه دور کن ز خود این اضطراب را روزی که چشم ام ابیها به خواب رفت از چشم بوتراب گرفتند خواب را بانو كجاست قبر تو؟ بايد به گور برد اين پرسش همیشه بدون جواب را @rozeh_daftari1
خسته و مضطر شدی هرگاه؛ یازهرا بگو بسته شد وقتی به رویَت راه؛ یازهرا بگو تا که مِهرش در وجودت بیشتر جاری شود با دلی از عاشقی آگاه؛ یازهرا بگو توبه ات تا که قبول افتد بگو: جانم حسین تا شوَد کوهِ گناهَت کاه؛ یازهرا بگو با دعایش دور خواهد کرد از عصیان تو را تا نباشی لحظه ای گمراه؛ یازهرا بگو دلبری کن از علی در زیرِ ایوانِ نجف هر سحر با نغمه ای دلخواه؛ یازهرا بگو در میان روضه هر چه از فراق کربلا- گریه کردی و کشیدی آه؛ یازهرا بگو إذنِ پابوس پسر بی واسطه با مادر است کربلا رفتی اگر گهگاه؛ یازهرا بگو روی تلّ زینبیه مثل زینب بیقرار... خیره بر گودالِ قتلگاه؛ یازهرا بگو! @rozeh_daftari1