#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#بستر
#علی_انسانی
منِ بیمار، مداوا نکند خشنودم
غم طبیبم شده ومرگ شده بهبودم
هیچ کس نیست که باری زدلم بردارد
عاقبت داغ و غم و درد کند نابودم
لحظه ای نیست که بی اشک بوددیده ی من
سروبشکسته ی خم گشته کناررودم!
گه زحق مرگ طلب میکنم وگه گویم
کاش می ماندم وغمخوارعلی می بودم
زیراین چرخ علی دوستتر ازفاطمه نیست!
سند مستندم، بازوی خون آلودم!
من نفس میزدم و اوکف افسوس به هم
من چسان گویم و اوچوُن شنود؟بدرودم
ای اجل بهرعیادت برِبیماربیا
جزتوکس نیست که ازلطف کندخشنودم
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#بعد_شهادت
#علی_انسانی
دگر خانه ی ما، صفایی ندارد
دلم غیر غم، آشنایی ندارد
من و یک دل، آن هم ز صد جا شکسته
ولی این شکستن، صدایی ندارد
هوای دلم، ابری است و گرفته
به جز شور تو سر، هوایی ندارد
تو رفتیّ و، گفت و شنود علی رفت
که نای شکسته، نوایی ندارد
پس از داغ جانانه، سیرم ز دنیا
بهارانِ بی گُل، بهایی ندارد
اگر در مدینه نمانم، چه بهتر
که بی تو مدینه صفایی ندارد
بهشتی ندارم، به جز خاک قبرت
دلم، انس دیگر به جایی ندارد
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#بعد_شهادت
#علی_انسانی
چه میشدگرمراباغربت خودآشنامیکرد
چه میشدسفرهاش گر،گل برای غنچه وامیکرد
چرامیکرددورازچارطفلش بسترخودرا
گل ازچه خویش راازغنچههای خودجدامیکرد
اگرازگریهاش همسایگان راشِکوه برلب بود
دل شبهانمیزدپلک وآنان رادعامیکرد
به چشم خویشتن دیدم که بشکستندبازویش
ولی مادرمگردامان حیدررارهامیکرد
هم ازسینه هم ازبازوش خون میرفت درآنروز
ولیکن میدویدوبازبابم راصدامیکرد
نمازعشق نیّت کردمابین درودیوار
ولی زان پس رکوع خودمیان کوچههامیکرد
مرامیبردودست اوبه روی شانهی من بود
قددخترکنارمادرش کارعصا میکرد
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#وداع
#علی_انسانی
ای بر حدیث غربت من ترجمان، بمان
بر ماندنم پس از تو ندارم گمان، بمان
دستاس و جانماز تو و مُهر و چادرت
گویند یک صدا همه با هم بمان، بمان
منشان به خاک، خانه نشین مدینه را
خورشید را مگیر از این آسمان، بمان
روی زمین نشاند مرا، راه رفتنت
با آن که تیر میخورم از این کمان، بمان
صد چشم گشتهام که ببینم قد تو را
ای سروِ من، اگر چه نماندی چمان، بمان
🔹
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#کفن
#دفن
#علی_انسانی
شب غریب و شب بیستارهای دارم
به ماه از سر حسرت نظارهای دارم
مگر توان، گُل خورشید را به گِل پوشاند؟
چسان به خاک سپارم؟ چه چارهای دارم؟
ز روی دختر من درد و داغ میبارد
چه هاله گِرد رخ ماهپارهای دارم
تنی کبود و دو کودک میان یک حجره
ضریح و زائر و دارالزیارهای دارم
دو گوشوارۀ عرش برین، حسین و حسن
کنار مادر بیگوشوارهای دارم
🔹
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#بستر
#علی_انسانی
نه تنها روز، کس بر دیدن زهرا نمیآید
که بردیدارچشمم خواب هم شبهانمیآید
مریز اینقدرپیش چشم زهرااشک مظلومی
ببین ای دست حق دستم دگر بالا نمیآید
نگوید کس چرا بانو گرفته دست بر زانو
به روی پا ستادن دیگر از زهرا نمیآید
چو میبینندحال مادرخود، کودکان گویند
که میسوزیم وغیر ازسوختن ازمانمیآید
چراغ عمرکوتاهم،کندسوسو ولی افسوس
که هستم چشم بر راه اجل اما نمیآید
🔹
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#بستر
#علی_انسانی
شده هلالی مه منیرم
کمانِ قدّش، زند به تیرم
اگر روَد همسر جوانم
کند برایِ، همیشه پیرم
برای گریه، بهانه دارم
که چار کودک، به خانه دارم
پرستوی من، اگر کند کوچ
سراغ او از کجا بگیرم
کتاب عشقم، ورق ندارد
نماز شب را، رمق ندارد
برای عمرم، نمانده عمری
بدون او من زعمر سیرم
به گوش او تا صدایم آید
به زحمت آید که در گشاید
خدا کند بیش از این نمانم
خدا کند پیش از او بمیرم
مرا اگر دست بسته دیدی
به کنج خانه نشسته دیدی
امیر صبرم نه من اسیرم
اسیر یارم ولی امیرم
🔹
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#بستر
#علی_انسانی
من شبنمم به ماندنِ مهمان مرا ببین
فرصت بسی کم ست، فراوان مرا ببین
این خشت وگِل سرای تو بوده بهشت من
راهی به سوی وادی هجران مرا ببین
طفلان من اگر چه به کنجی نشستهاند
صد طفل اشک، گوشۀ دامان مرا ببین
ای آینهیْ تمام قد قامت رسول
بر روی خود چو آینه حیران مرا ببین
🔹
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#بستر
#علی_انسانی
چه غم گرهرکسی ازمن بجزغم روبگرداند
مبادا از سرم رو کاسهی زانو بگرداند
رهین منّت دردم که بنشسته به پهلویم
به بستر،اومرا زین سوی،برآن سو بگرداند
نگاه همسر تنهای من این راز میگوید
که دیده؟همسری ازهمسر خود رو بگرداند
زبس بیزارم ازدشمن عیادت چون کندازمن
کمک از فضّه گیرم تا رخم از او بگرداند
دلم را مژده دادم تا اجل آید به امدادم
کجا بیمار رو، از کاسهی دارو بگرداند
پرستاری ندارم بر سر بالین بیماری
مگر آهم ازین پهلو به آن پهلو بگرداند
فدایی علی هستم پی حفظش دلم خواهد
اجل دست مرا گیرد به دور او بگرداند
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#بعد_شهادت
#علی_انسانی
نشاط خانهء مارفت و عشق، دیگر نیست
که چارطفل دراین خانه هست ومادرنیست
ازآن بهشت که بی فاطمه ست بیزارم
بهشت با گل بی خار من، برابر نیست
سرم به چاه کنم درد دل به او گویم
کسی که درد دلم می شنید دیگر نیست
زبان گرفتن زینب شنیدنی باشد
که ورد روز و شب او به غیر مادر نیست
به روی من،همه درهای خانه هابسته ست
یکی که باز کند در، به روی حیدر نیست
ز پا فتاده ام و هر که بیندم گوید
که این علی،مگر آن قهرمان خیبر نیست؟
منم به خانهء آتش گرفته بی دلسوز
دلی که سوخت به حالم به جز دلِ درنیست
زآیه آیهء غم،مصحف دلم پر شد
ازآن زمان که به قرآن عشق کوثر نیست
#امام_حسن_مجتبی_علیه السلام
#علی_انسانی
🌴🌸🌱🌴🌸🌱🌴🌸🌱
ای از بَهار، باغ نگاهت بَهارتر
از فرش، عرش در قدمت خاکسارتر
شبنم زپاکی تو، به گلبرگها نوشت
گل پیش روی توست زهرخار، خوارتر
باران کرَم نمود و ترنّمکنان سرود
کزهرچه ابر، دست تو گوهرنثارتر...
شهر مدینه با فقرا جمله واقفند
آن شهرکس نداشت زتو سفرهدارتر
ایّوب دیدصبرتو،بیصبرگشت وگفت
چشم فلک ندیده ز تو بردبارتر
نامت حَسن،ولیک به هرحُسن،اَحسَنی
ناورده دست صُنع، ز تو شاهکارتر
بودی لبالب ازغم ودرد نهان، ولیک
آیینهای نبود ز تو بیغبارتر
باشد یکی، قیام حسین و قعود تو
گشتی پیاده تا که شود او سوارتر
#حضرت_موسی_بن_جعفر_شهادت
#امام_کاظم_شهادت
کسی آیا از آن چاه و از آن یوسف خبر دارد
تمام شهر شد یعقوب و چشم از اشک، تر دارد
چنان هر حلقه زنجیرش فرو در استخوان رفته
که خونهایی که میریزد ز پا، راه از جگر دارد
تو ای بغداد! ننگت باد و تختت واژگون هارون!
امام بحر و بر، تابوت از یک تخته در دارد
برد آثار جرم خصم، نزد مادرش زهرا
مباد از پای او کس حلقۀ زنجیر بردارد
نه در تشییع او خیل ملائک اشک میبارند
که جبریل امین هم در غمش آتش به پر دارد
پی تشییع او بغداد تعطیل عمومی شد
ز غم هر دیده اشک و هر دلی در خود شرر دارد
#علی_انسانی
#مجموعه_کانالهای_مدح_و_مرثیه