eitaa logo
کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
5.9هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
2.8هزار ویدیو
373 فایل
بروزترین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1 ارتباط با مدیریت کانال👈 @msoghandi
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ‍ روضه ی تخریب قبور ائمه ی بقیع و گریز به روضه ی حضرت عباس علیه السلام چون حرم نیست زائری هم نیست خادمی نیست نوکری هم نیست چون که گنبد ندارد این بقعه پس یقیناً کبوتری هم نیست هر که رفته بقیع میداند خبر از قبر مادری هم نیست دور تا د‌ور چون که دیوار است مطمئن باش که دری هم نیست نیمه شبها به غیر نور ماه بخدا شمع دیگری هم نیست در مدینه علی غریبتر است خبر از نام حیدری هم نیست نه حیاطی نه حوض آبی هست ظاهراً آب آوری هم نیست سقای دشت کربلا اباالفضل، اباالفضل مادر چهارتا شهید رفته بود خدمت امام (ره) تو جماران، میگن از زیر چادر یه عکس درآورد گفت: این پسر بزرگم محمود شهید شده، امام هم همینجوری بهت زده داشت نگاه می کرد، میگن دست برد تو چادر یه عکس دیگه جلو امام گذاشت گفت: اینم دومین پسرم سعید اینم شهید شده، دوباره دست کرد تو چادر یه عکس گذاشت جلو امام این بچه سومم علیِ اینم شهید شد، یه مرتبه دیدن امام دستمالش درآورد گذاشت رو صورتش های های گریه کرد؛ جانم مادرای شهید که یه الگو داشتن، میدونی این مادر شهید چیکار کرد، میگن عکس ها رو جمع کرد گذاشت زیر چادرش، به امام گفت: من بچه هام دادم که شما گریه نکنید. میومد تو آفتاب ام البنین چهارتا قبر درست میکرد، مادری که داغ دیده باشه گریه اش معلومه، گریه ی ام البنین مدینه رو پر کرده بود، اما هر کی میومد نزدیک بقیع گوش میداد، میدید فقط میگه آخ غریب حسین....عزیز دلم حسین...ای تشنه لبم حسین..... ای بی کفن حسین....آخر سر مروان اومد به ام البنین گفت:آی زن مگه تو مادر عباس نیستی، مگه تو چهار تا پسرات کربلا کشته نشدن، چرا همه اش میگی حسین، میدونی چی جواب داد؛ اینجوری نگو، آخه حسین مادر نداره، کسی نیست براش گریه کنه، شنیدم کربلا مادرش سر عباسم بغل کرده، شنیدم عباسم به آرزوش رسونده، شنیدم بچه ام لحظه ی آخر حسین صدا زده برادر حسین..... مادر به قربون جمالت رخ چون بدر و ابروی هلالت شنیدم عطشان جان سپردی گل ام البنین شیرم حلالت شنیدم دست هایت را بریدن شنیدم چشم نازت را دریدن چو طفلان این سخن ها رو شنیدن همه از هم خجالت می کشیدن 🌾🌾🌾
🩸قربان‌صدقه‌های حضرت امّ‌البنین علیهاالسلام برای ماهِ بنی‌هاشم ابالفضل العباس علیه‌السلام... در کتاب «المُنمّق فی أخبار قریش» _ از منابع قرن «۳ ه‌ق» _ آمده است: 🔖 حضرت امّ‌البنین علیهاالسلام در ایام طفولیتِ حضرت عباس علیه‌السلام، با این اشعار قربان‌صدقهٔ ماه بنی‌هاشم می‌رفت و می‌فرمود: 📋 أُعيذُهُ بِالْواحِد/ مِن عَينِ كُلِّ حاسِد/ (مِن) قائٍِم و القاعِد/ مُسلِمِهم و الجاحِد/ صادِرهِم والوارِد / مَولودِهِم و الوالِد ▪️ابالفضلم را به خدای یگانه می‌سپارم؛ از هر چشم حسودی! از هر ایستاده و نشسته‌ای! از چشم هر مسلمان و کافری! از چشم هر آن‌کس که می‌رود و هر آن‌کس که می‌آید! از چشم هر پسر یا پدری! 📚 المُنمّق فی أخبار قریش، ج۱ ص۳۵۱ ✍ آه یا امّ‌البنین! کجا بودید در آن ساعتی که چشم حسودان کوفی و شامی، قد و بالای رعنای ابالفضلت را نظر زدند ... ➖ در همان ساعت دردناکی که مقاتل نوشته‌اند: 📜 فَضَرَبَهُ حَكيمُ بنُ الطُّفَيلِ مِن وَراءِ نَخلَةٍ بِعَمودٍ مِن حَديدٍ عَلىٰ رَأسِهِ الشَّريفِ، فَسَقَطَ مُخُّ رَأسَهُ عَلىٰ كَتِفِهِ ▪️حکیم بن طُفیل ملعون، پشت درخت نخلی کمین کرد و از پشت آمد و با عمود آهنین چنان ضربه ای بر فرق مبارک حضرت عباس علیه‌السلام زد که جمجمه حضرت بر روی کتف او افتاد. 📜 فَهَوَىٰ عَن مَتنِ الْجَوادِ و هو يُنادِي: وا أخاه! وا حسيناه! وا أبتاه! وا عليّاه ▪️پس از بالای اسب، با صورت به زمین افتاد و فریاد برآورد: وا أخاه! وا حسيناه! وا أبتاه! وا عليّاه 📚اسرارالشهاده ص٣٣۴