eitaa logo
کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
4.6هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
2.5هزار ویدیو
329 فایل
بروزترین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1 ارتباط با مدیران کانال👈 @msoghandi@y_a_m_h 👈
مشاهده در ایتا
دانلود
دم‌به‌دم فاطمه با هر قدمش گفت: «علی» چه مبارک قدمی و چه مبارک غزلی! و خدا گفت «عَلِیٌّ بَشَرٌ کَیْفَ بَشَر» و علی گفت که «زَهْرا بَشَرٌ کُفْوُ عَلِی»! کیست زهرا؟ همه گفتند: همانند علی‌ست و علی کیست؟ همانی که ندارد بدلی به خدا گفت: هوادار علی تا ابدم و خدا گفت: هوادار علی از ازلی گفت آهت به دل سنگ اثر خواهد کرد که نماند پس از این لات و عُزیٰ و هُبَلی بعد هر ذکرِ دعا، فاطمه نجوا می‌کرد: «بِعَلِیٍّ بِعَلِیٍّ بِعَلِیٍّ بِعَلِی» 📝شاعر: محمد حسین ملکیان ─┅═ঊঈ🏳️ঊঈ═┅─
درخانه حال فاطمه ات روبراه نیست دربین بستراست وشبش غیر آه نیست می خواست جان دهد به ره تو ولی نشد حیدررفیق بی کسی ات نیمه راه نیست من میروم ولی ،توفراموش من مکن آسوده باش فاطمه ات بی پناه نیست یک دست من میانه کوچه شکسته شد در دیده گان خسته ام،اذن نگاه نیست جرم وگناه فاطمه ات دوستی توست اینجا علی محب تو بودن گناه نیست ملعون لگدبه در زد ومحسن ز بار رفت اینجامیان کوچه کسی سر به راه نیست زهرا کجا و سیلی نامردمان کجا هفتادمردجنگی ویک پهلوان کجا درکوچه زیر ضربه ی پا،دست و پا نزن کشتی مرا دگر، تو علی راصدا نزن بانوی قدخمیده من،من فدای تو زهرای من تو حرفی ازین ماجرا نزن زهرابه کوچه ها، تو شدی تازیانه خور درکوچه تازیانه به او بی حیا نزن از کوچه ای گذشت و که نامحرمان پراست قنفذ به فاطمه، سخن نابجا نزن دیدم به کوچه ؟! فاطمه ام میخورد زمین دیگرمغیره برتن اوضرب پا نزن اصلا به جان فاطمه سوگند خورده ام درکوچه تازیانه برای خدا نزن اذنم بده دمی ،که شود ریسمان جدا دربین کوچه فاطمه را بی هوا نزن زهرا کجا و سیلی آن بی حیا کجا (مجنون)علی کجاو غم کوچه ها کجا _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) کانال اشعار‌چهارده معصوم ع و...👇 @nohevarozechahardahmasomsoghandi
زهراست، یادگاری نور خدای من خورشید صبح و ظهر و غروب سرای من  پرواز می کنیم از این خانه تا خدا من با دعای فاطمه، او با دعای من  ما نور واحدیم، نه فرقی نمی کند من جای او بتابم، یا او جای من   مست تجلیات خداوندی همیم من با خدای اویم و او با خدای من   یک طور حرف می زند انگار بوده است در ابتدای خلقت و در ابتدای من   دنیا! تمام آنچه که داری برای تو یک تار موی خاکی زهرا، برای من  کاری که کرد فاطمه، کار امام بود زهراست پس علی من و مرتضای من  ما یک سپر برای جهازش فروختیم چیزی نبود تا که بمیرد به پای من  هر شب دلم به گفتن یک فاطمه خوش است از من مگیر دلخوشی ام را خدای من   علی اکبر لطیفیان
اگر چه صفحه ی اعمال من سیه رنگ است دلم برای تو، یا صاحب الزمان تنگ است ز لطف کن نظری ای کریم بر حالم کجا مجالست با گدا تو را ننگ است به روی بام تو خوانم اگر چه می دانم سزای مرغ بد آواز، عاقبت سنگ است امان ز کوتهی دست ما و دامن تو! فغان ز راه درازی، که رَهروش لنگ است شباهت من مسکین و حضرتت این است که بخت تیره، چنان زلف تو، سیه رنگ است ز عمر خویش ندیدم به غیر غم، خیری که دهر با من بیچاره، بر سر جنگ است صدای پای أجل می رسد، خدا را شکر که این نوای رهائی، مرا خوش آهنگ است بیا و از قفس هجر خود رهایم کن که این قفس، به من آسمان نشین تنگ است غم فراق تو و داغ کربلایم، کشت عنایتی که غمت با دلم هماهنگ است  محمد مبشری
. چه میخواهد لب تشنه به غیر از لطف بارانی چه میخواهد شکسته دل به غیر از چشم گریانی شب طولانی و تسبیح و سجاده چه میچسبد بهار زود هنگام اند ، شبهای زمستانی توکل بر توسل کن ، توسل بر توکل کن درین دنیای حیرانی ، درین دریای طوفانی اگر تا شام میخندی ، اگر تا صبح میخوابی تو از مردن چه میفهمی؟ تو از برزخ چه میدانی؟ خلاصه بار باید بست ، یا امروز یا فردا مده از کف مجال این دو روزی را که مهمانی نیاز مستمندان را بنه بر دیده منت مباد آنکه بگیرد دامنت را آه انسانی اگر آشفته ات کردند یعنی لایق وصلی به او نزدیکتر هستی زمانی که پریشانی من و پروانه در آغوش هم تا صبح میسوزیم که با این سوختن روشن شود کنج شبستانی مرا هر وقت میدیدی گریبان پاره میدیدی از اول نیز می آمد به من پاره گریبانی به دامان تو دست انداختم شاید که این دفعه بگیرد دامنت دستی از این آلوده دامانی به جز تو جور عاشق را کسی گردن نمیگیرد گناهش را زلیخا کرد ، یوسف گشت زندانی به لطف گریه کار طفل بهتر راه می افتد چه بهتر بیشتر از دیگران ما را بگریانی اگر چه گریه هجران شکسته میکند ما را ولی از آب پیشانی ست بهتر ، چین پیشانی گره هایی ست در عالم که بی تو وا نخواهد شد نمیاید به کار این گره ها هیچ دندانی دگر فرقی ندارد جمعه یا شنبه...فقط برگرد گرفتاریم ما از دست این هجران طولانی پشیمان میشود آنکه برای تو نمیمیرد چرا عاقل کند کاری که بعد آرد پشیمانی خبر داری تو که رفتی به کوچه گردی افتادم ؟!! به من از تو فقط هجران رسید...آنهم چه هجرانی . . . همه با دامن آتش گرفته رو به گودالند عجب شام غریبانی ، عجب شام غریبانی سر پیراهن تو ، گریه ی ما را درآوردند میان این همه کشته چرا تنها تو عریانی علی اکبر لطیفیان 🍂العجل_یا_منتقم_کربلا 🌴
بی علی، فاطمه جان پر زدنت، می کُشدم اینکه گردیده أجل هم سخنت، می کشدم چه زنی غیر تو از شوهر خود، رو گیرد؟ آخر این روی گرفتن ز منت، می کشدم زینبم مانده کمک حال تو باشد یا من یاس من، عاطفه ی یاسمنت، می کشدم هر شب از خواب حسن می پرد و، فریادِ مادرم را نزنید، حسنت، می‌ کشیدم پیش چشمت به چه حالیست حسینم که مرا پیرهن بر تن او دوختنت می کشدم رحم کن بر دل من، نام ز تابوت مبر که همان حرف ز غسل و کفنت می کشدم کمکم کن بتوانم بدنت غسل دهم نیمه شب شستن زخم بدنت می کشدم حیدر توکلی
بسم الله الرحمن الرحیم " هم‌سر " در میان خلق با او بوده هم‌سر فاطمه از ازل ساقی علی بوده ست، کوثر فاطمه نام زهرا می درخشد در میان اهل بیت سیزده معصوم ما دُرّند، گوهر فاطمه چون کلام حق که با "هُم فاطِمَه" آغاز شد در میان پنج تن هم بوده محور فاطمه در بهای آفرینش از نبی و از علی با حدیث قدسی "لولاک" شد سر فاطمه هردو یک روحند اما در دوتن، با این حساب فاطمه شد حیدر کرّار و حیدر فاطمه سیب در معراج با دست پیمبر شد دو نیم نیم آن شد ذوالفقار و نیم دیگر فاطمه مرتضی با ذوالفقار انگار جولان می دهد خطبه خوانی می‌کند تا روی منبر فاطمه هر خطیبی که دم از فضل و دم از ایثار زد انتهای منبر او ختم شد بر فاطمه هرکسی در روضه های بچه هایش کار کرد پاسخش را می دهد چندین برابر فاطمه بر قلوب شیعیان مهر شفاعت می زند می تکاند چادرش را روز محشر فاطمه 🌹🍃🏴🏴🏴
#▪️امام_موسی_کاظم_علیه_السلام تو را بردند نامردان؛ از این زندان به آن زندان شدی با خونِ دل مهمان؛ از این زندان به آن زندان شنیدم در غل و زنجیر با توهین ِ پی در پی تو را انداخت زندانبان از این زندان به آن زندان مناجاتت دو چندان شد! پس از هر سجده ات میرفت... صدای جذبۂ قران؛ از این زندان به آن زندان به جای آه و نفرین ذکر میگفتی و جاری شد- دعای بارش ِ باران؛ از این زندان به آن زندان عبایت را کشیدند و امان از هتک حرمت ها شدی حیران و سرگردان؛ از این زندان به آن زندان سرِ افطار خوردی تازیانه های محکم را به جای آب و قدری نان؛ از این زندان به آن زندان به دست سِندی بن شاهِک ملعون زمین خوردی بمیرم! با تنی لرزان؛ از این زندان به آن زندان سکوت و کظم غیظَت، زهرِ دشمن را دو چندان کرد چه مظلومانه دادی جان؛ از این زندان به آن زندان به یادِ جدّ لب تشنه گلویَت سوخت و خواندی- چه روضه با لبِ عطشان؛ از این زندان به آن زندان! 🍃✨▪️🍃✨▪️🍃✨▪️
🔳سالروز تخریب قبور بقیع را تسلیت عرض میکنیم ✨ 🥀 🔹خلوت افلاکیان🔹 جلوهٔ جنت به چشم خاکیان دارد بقیع یا صفای خلوت افلاکیان دارد بقیع گرچه با شمع و چراغ این آستان بیگانه است الفتی با مهر و ماه آسمان دارد بقیع گرچه محصولش به‌ ظاهر یک نیستان ناله است یک چمن گل نیز در آغوش جان دارد بقیع گرچه می‌تابد بر او خورشید سوزان حجاز از پر و بال ملائک سایبان دارد بقیع می‌توان گفت از گلاب گریهٔ اهل نظر بی‌نهایت چشمهٔ اشک روان دارد بقیع این مبارک بقعه را حاجت به نور ماه نیست در دل هر ذره خورشیدی نهان دارد بقیع اینکه ریزد از در و دیوار او گرد ملال هر وجب خاکش هزاران داستان دارد بقیع در پناه مجتبی، در ظلّ زین‌العابدین ارتباط معنوی با قدسیان دارد بقیع باقر علم نبی و صادق آل رسول خفته‌اند آنجا که عمر جاودان دارد بقیع قرن‌ها بگذشته از آن ماجرا اما هنوز داغ هجده‌ساله زهرای جوان دارد بقیع آخر اینجا قصه‌گوی رنج بی‌پایان توست غصه و غم، کاروان در کاروان دارد بقیع حوریان گیسوپریشان‌اند در این آستان شاید از انسیۀ حورا، نشان دارد بقیع تربت زهرای اطهر بی‌نشان است ای دریغ تا به کی مُهر خموشی بر دهان دارد بقیع؟ شب که تنها می‌شود با خلوت روحانی‌اش ای مدینه! انتظار میهمان دارد بقیع شب که تاریک است و در بر روی مردم بسته‌اند زائری چون مهدی صاحب زمان دارد بقیع 📝
. شهادت امام سجاد علیه‌السلام دیدم گرفته شعله گریبانِ خیمه را آتش رسانده است به‌لب جانِ خیمه را چنگی رسید و گیسویِ دُردانه را کشید وقتی شنید ناله و اَفغانِ خیمه را بر سر گرفت دخترِ بی‌معجرِ حرم با آه و گریه گوشه‌یِ دامانِ خیمه را سیلی رسید و دیدِ کسی رنگِ دود شد اِنگار دور دید نگهبانِ خیمه را با دست‌هایِ بسته علمدارِ نهضتم دیدم به چشم مویِ پریشانِ خیمه را تو دست‌وُپا زدی و غلِ دست‌و‌ُپایِ من آشوب کرده حالِ عزیزانِ خیمه را ای کاش جایِ دست دوتا دیده بسته بود دیدم به نیزه قاریِ قرآنِ خیمه را خورشید غرقِ خون شد و مهتاب سرنگون می‌داد ندبه‌خوانِ تو تاوانِ خیمه را علیه_السلام
السلام علیک یا بنت فاطمه الزهراس 🌿 🌿 🔳🔳🔳 ای نخل کوثر را ثمر یا ام کلثوم ای مایه ی فخر بشر یا ام کلثوم ای دومین زینب، سراپا زینت اب ای زینت نام پدر یا ام کلثوم ای چارمین خورشید نور از نسل کوثر بر فاطمه نور بصر یا ام کلثوم ای کوکب افلاک، ای نور مجسم ای خواهر شمس و قمر یا ام کلثوم زینب که سر تا پا علی بود و علی بود رفتی به زهرا بیشتر یا ام کلثوم حتما تو هم مانند زینب دیده بودی که مادرت در پشت در ... یا ام کلثوم حتما تو هم از داغ کوچه داغداری از ماجرا داری خبر یا ام کلثوم از کوچه ها تا کوچه های شام رفتی رفتی کنار تشت زر یا ام کلثوم با خیزران دیدی چه غوغایی به پا کرد جام شراب و چشم تر ... یا ام کلثوم ای وای از ساعات قتل صبر ای وای ای وای از ساعات سر ... یا ام کلثوم هر کس می آمد جای زخم قبل می زد با نیزه و سنگ و سپر یا ام کلثوم سرها که شد بر نیزه ها، تازه شروع شد وقت هجوم صد نفر یا ام کلثوم هر کس که آمد قتلگاهش دست پر رفت انگشتر و دستار سر ... یا ام کلثوم 🔳🔳🔳 بروزترین کانال‌ نوحه و روضه دفتری👇👇 ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
دارم از پای بساط سفره‌ات پا می‌شوم بعد از این شبها خدایا باز تنها می‌شوم دور بودم سی شب از دنیای وانفسا ولی بعد از این سی شب دوباره غرق دنیا می‌شوم دست شیطان بسته بود و دست سلطان باز بود تا ابد ممنون این الطاف مولا می‌شوم میهمانی رو به پایان است و حالم خوب نیست میزبانم که رود من عبد هرجا می‌شوم حال و روزم مثل حال و روز عبدی مذنب است چاره‌ای دیگر نمانده رو به صحرا می‌شوم امشب از درد فراق اشکم به راه افتاده است میل گریه دارم و راهیِ دریا می‌شوم امشب این العفوها بوی جدایی می‌دهد الوداع ای ماه، دلتنگ سحرها می‌شوم چهره‌ام از فرطِ معصیت غبارآلوده شد با چنین وضعیتی عبد تو آیا می‌شوم؟ توبه‌هایم را بخر، اما گناهم را ببر ورنه امشب دست بر دامان زهرا می‌شوم تشنگی این روزها لبهای ما را خشک کرد با لب خشکیده غرق واحسینا می‌شوم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرا دلبر و دلدار دلم میسوزد همچنان شمعِ شب تار دلم میسوزد غربت به گلو بسته خدا آهم را پشت این آهِ شرربار دلم میسوزد گرفته جگرم از ستمِ همسر خود من ز بی مهریِ این یار دلم میسوزد نیرنگ پیِ یاری اُمُّ الفضل است زآتشِ زهر ستمکار دلم میسوزد عمرم از او زخم زبان میخوردم یارب از اینهمه آزار دلم میسوزد بیداد چونان روزِ مرا شب کرده که چه در خواب و چه بیدار دلم میسوزد تا دور تنم هلهله دارد دشمن همچنان زینب از این کار دلم میسوزد لبِ تشنه مرا بُرد به گودالِ عطش از غم قافله سالار دلم میسوزد من روضۀ طفلان حرم میخواند مثل چشمان علمدار دلم میسوزد علقمه و بوی گل یاس علی یادِ آن مادر بیمار دلم میسوزد اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج کربلایی محمد رفیعی
1_1220213515.mp3
9.42M
مهدی رسولی ◾️🍁🍁◾️🍁🍁◾️🍁🍁 به خاک تربتت هر بار بگذارم جبینم را درونم حس کنم انوار رب العالمینم را معاد و عدل و توحید و نبوت را تو معیاری نخواهم داد بر شک بقیه این یقینم را منِ گمراه و حیران را به راه راست آوردی ز گیسویت گرفتم رشته ی حبل المتینم را همیشه روح من حس امانت کرد با مهرت نگیر از من به جان مادرت روح الامینم را شکسته دل شدن را از سخای مادرت دارم گدایی کرده ام از فاطمه قلب حزینم را اگرچه دست خالی آمدم، چشم پُری دارم بخر چشم ترم را، این متاع کمترینم را گره افتاده در کارم، گرفتارِ گرفتارم پذیرا باش نذرِ سفره ی اُم البنینم را همه آماده ی رفتن شدند و باز جا ماندم بیا امضا کن از لطفت برات اربعینم را نگیر از عمر من اوقات خیر و برکتم، یعنی همین که در میان روضه هایت می نشینم را سرش را دید و با گریه سکینه گفت با بابا تماشا کن میان شام حال شرمگینم را همین که معجرم در آن شلوغی سوخت با شعله به روی سر گرفتم تکه های آستینم را : شیرازی
الله علیها علیه السلام 🍁🌾✨▪️🍁🌾✨▪️ دیگر از امشب محرم من میشوی ای چاه در بی کسی ها همدم من میشوی ای چاه فریادهای بی صدایم را کسی نشنید آغوش جان بر هر دم من میشوی ای چاه تا عقده ی دل وا کنم در این تب اندوه دامان اشک نم نم من میشوی ای چاه تیغ سقیفه مرتضی را از نفس انداخت زخمی ترینم ، مرهم من میشوی ای چاه ? زهرای من نه که تمام آرزویم رفت یک شب شریک ماتم من میشوی ای چاه ؟ این قسمت هرکس نمی گردد که تو آگاه از رازهای مبهم من میشوی ای چاه سنگ صبور حیدری اما تو هم یک روز بی طاقت از حجم غم من میشوی ای چاه کمیل کاشانی @rozeh_daftari1
🏴 شروع فاطمیه باز هم  فاطمیه آمد و سینه زن شدیم بازهم گریه کنِ سینه ی پرمَحَن شدیم باز  هم   هَروله  زیر  عَلَم   فاطمیون شکرحق باردگر رخت عزابه تن شدیم باز هم خاطره ی کوچه وسیلیِ عدو باز،  همناله ی غربت دلِ حسن شدیم باز هم  از  کرمِ  حسین   شاه  کربلا سینه چاک مادرِ امامِ بی کفن شدیم دل شده عازم کوی بی نشانِ فاطمه عاقبت مسافرِ مدینه ی وطن شدیم @rozeh_daftari1
السلام علیک یا بنت فاطمه الزهراس 🌿 🌿 🔳🔳🔳 ای نخل کوثر را ثمر یا ام کلثوم ای مایه ی فخر بشر یا ام کلثوم ای دومین زینب، سراپا زینت اب ای زینت نام پدر یا ام کلثوم ای چارمین خورشید نور از نسل کوثر بر فاطمه نور بصر یا ام کلثوم ای کوکب افلاک، ای نور مجسم ای خواهر شمس و قمر یا ام کلثوم زینب که سر تا پا علی بود و علی بود رفتی به زهرا بیشتر یا ام کلثوم حتما تو هم مانند زینب دیده بودی که مادرت در پشت در ... یا ام کلثوم حتما تو هم از داغ کوچه داغداری از ماجرا داری خبر یا ام کلثوم از کوچه ها تا کوچه های شام رفتی رفتی کنار تشت زر یا ام کلثوم با خیزران دیدی چه غوغایی به پا کرد جام شراب و چشم تر ... یا ام کلثوم ای وای از ساعات قتل صبر ای وای ای وای از ساعات سر ... یا ام کلثوم هر کس می آمد جای زخم قبل می زد با نیزه و سنگ و سپر یا ام کلثوم سرها که شد بر نیزه ها، تازه شروع شد وقت هجوم صد نفر یا ام کلثوم هر کس که آمد قتلگاهش دست پر رفت انگشتر و دستار سر ... یا ام کلثوم 🔳🔳🔳 بروزترین کانال‌ نوحه و روضه دفتری👇👇 ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
یا مَن اَرْجوهْ ! ببین دیدهٔ گریان دارم ذکرِ اَلعَفو به لب،حاجتِ غفران دارم همه خوبان به مناجات و دعا مشغولند من زِ تأثیرِ گنه حالِ پریشان دارم بسکه نَفسانیَتَم شعله به جانم انداخت خجلت از عترت و شرم از رخِ قرآن دارم یادِ تاریکی قبر و لحد و حشر و صراط دلِ آتشکده و سینه سوزان دارم خسته از معصیتم، کن به گدا لطف حسین من به آقاییِ بی حدّ تو ایمان دارم بدم اما ز غمِ کرببلایت عمری است ناله بر مرثیه های لبِ عطشان دارم یادِ آن پیکرِ زیرِ سُمِ اسبان رفته در دل غمزده ام درد فراوان دارم باحذف دوبیت، به دلیل ایراد قافیه
مسجدی باید به نام حضرت سجاد ساخت گوشه این صحن باید پنجره فولاد ساخت بغض ها در سینه اما فرصت فریاد نیست روضه خواندن در کنار این حرم آزاد نیست باد مویم را پریشان میکند مانند آن_ _پرچمی که روی گنبد در مسیر باد نیست اشکهایم راه سقاخانه را گم کرده اند حاجتی دارم ولیکن پنجره فولاد نیست چند گنبد در کنار چند تا ایوان طلا مطمئناً تا نباشد قلب زهرا شاد نیست مادری در لابه لای خاک گندم ریخته پس کبوتر هست گرچه صحن گوهرشاد نیست غیر پرواز کبوترهای غمگین در حرم سایه بانی بر مزار حضرت سجاد نیست حک شده بر سینه ی ما "نَحْنُ اَبْناء الْحَسَن" بین ما جز عاشق و مجنون مادرزاد نیست می نویسم آرزویم را به روی خاکها خانه ات آباد، ای که خانه ات آباد نیست‌...
. دهان شیرین به قول قال صادق می‌شود گاهی حدیثت نقل استادان حاذق می‌شود گاهی برای روشنی بخشی به دنیا هستی اما حیف که ابری سد راه صبح صادق می‌شود گاهی هوای بین گیسویت تنفس‌گاه خوش‌بوییست اگر هر حزب بادی هم موافق می‌شود گاهی رییس مذهبی و هادی راه و بنی آدم سزاوارخلایق هرچه لایق می‌شود گاهی تنور نان این خانه محب‌ات را نسوزاند که از نان محبت نار عاشق می‌شود گاهی همیشه سفره‌ی روضه کنار منبرت پهن است که از روضه دلی با دین مطابق می‌شود گاهی اگر در چنگ دشمن جانمازت مانده طوری نیست متاع قیمتی اقبال سارق می‌شود گاهی مسیر روضه‌ات از معبر کوچه گذر کرده در و دیوار هم‌رنگ شقایق می‌شود گاهی اگر حتی نسوزد مادری پشت در از هیزم نصیب از احتراق بیت هق‌هق می‌شود گاهی زغالی سرخ و میخی گر گرفته باز هم‌دست‌اند در چوبی اگر آیینه‌ی دق می‌شود گاهی @rozeh_daftari1
  از پیر خمین من به خال لبت اى دوست گرفتار شدم چشم بیمــــار تــــو را دیــدم و بیمار شدم فارغ از خود شدم و کوس اناالحق بزدم همچــــو منصــور خــــــریدار سرِ دار شدم غم دلدار فکنده است به جانم، شررى کـــه بـــه جــــان آمدم و شهره بازار شدم درِ میخانه گشایید به رویم، شب و روز که من از مسجد و از مدرسه، بیزار شدم جــــامــه زهد و ریا کَندم و بر تن کردم خــــرقــــه پیــــر خـــراباتى و هشیار شدم واعـــظ شهــر کــه از پند خود آزارم داد از دم رنــــد مــــى‏آلــــوده مــــَددکار شدم بگـــذاریــــد کــــه از بتکــده یادى بکنم مـــن کـــه با دستِ بت میکده، بیدار شدم @rozeh_daftari1
  از حضرت آیت الله خامنه ای جواب غزل امام خمینی ره تو که خود خال لبی از چه گرفتار شدی تو طبیب دل مایی ز چه بیمار شدی تو که فارغ شده بودی ز همه کون و مکان دار منصور بریدی همه تن دار شدی عشق معشوق و غم دوست بزد بر تو شرر ای که در قول و عمل شهره بازار شدی مسجد و مدرسه را روح و روان بخشیدی وه که بر مسجدیان نقطه پرگار شدی خرقه پیر خراباتی ما سیره توست امت از گفته در بار تو هشیار شدی واعظ شهر همه عمر بزد لاف منی دم عیسی مسیح از تو پدیدار شدی یادی از ما بنما ای شده آسوده ز غم ببریدی ز همه خلق و به خلق یارشدی @rozeh_daftari1
🏴 🏴 ✍شاعر:قاسم نعمتی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ من علمدار گریه کن هایم وارث ناله های زهرایم انقلابی ترین دعا خوانم نعرهٔ حیدری ست نجوایم روضه خوان ها همه غلام منند به همه نوکران من آقایم من گلوی بریده بوسیدم خون رگهاست روی لبهایم تنِ بی سر شده بغل کردم جمع کردم ز خاک بابایم هرچه چیدم تنش درست نشد زائر ِ قطعه قطعه اعضایم کمکم کرد بوریا آن شب تا که برخواستم من از جایم شاهدِ گریهٔ بنی اسد و ناله های وحوش صحرایم بعد ازاین ماجرا حسینی ها بنشینید پای غمهایم غیرتی ها بلند گریه کنید شد اسارت بلای عظمایم حیدر دسته بستهٔ شامم جای زنجیر بر سروپایم عمه ام را بهم نشان دادند داد زد ای حسین تنهایم دیدی آخر نمود ،آخرِ عمر چشم نامحرمان تماشایم وسط آن همه ارازل شهر گفت عمه کجاست سقایم سخت بر من گذشت آن ساعات بد شکستند حرمت سادات اوج بی غیرتی نشان دادند سنگ در دست این وآن دادند اول شهر عنان مرکب را دست یک مشت بد دهان دادند جای عرضِ سلام ، پیرو جوان ناسزاها به کاروان دادند راسِ بابام زیرِ پا افتاد بسکه سر نیزه را تکان دادند دستِ سادات بر سرِ بازار صدقه تکه های نان دادند سرِ هر کوچه با سرِ انگشت دخترِ فاطمه نشان دادند بوسه گاهِ رسول خاتم را به دمِ چوبِ خیزران دادند کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
. مهدوی (مناجاتی) سلام الله علیک یا صاحب الزمان چشمم اگر که لایق دیدارتان نشد یعنی دلم اسیر و گرفتارتان نشد هرچند در هوای شما پر کشیده‌ام اما دلم هوایی دیدارتان نشد وقتی گنه محبت‌تان را ، ز من گرفت جایم به زیر سایه‌ی دیوارتان نشد بر هر دری زدم بجز از خانه شما دل مستحق تابش انوارتان نشد دلگیرم از خودم که نشد نوکری کنم دلگیرم از خودم که دلم یارتان نشد تا که شدم مریض شما با خلوص دل این دل ، اگرچه لایق دربارتان نشد آقا! نظر به حالت این کمترین کنید بر این کسی که شامل بسیارتان نشد آقا! دلم هوایی شب‌های کربلاست رفت از دلم قرار که زوارتان نشد .
774.1K
. علیهاالسلام 🎧اجرا:استادپیرزاده 🎤 بی‌تو چه کند مولا؟ یا فاطمة الزهرا افتاده علی از پا، یا فاطمة الزهرا وقت است که از رحمت، دستی ز علی گیری افتاده ز پا مولا، یا فاطمة الزهرا بعد از تو علی، از پای افتاد و به غم خو کرد با خانه‌نشینی‌ها، یا فاطمة الزهرا... چون محرم رازی نیست، با چاه سخن گوید تنهاست علی، تنها، یا فاطمة الزهرا... بر خرمن جان او، چون شعله شرر می‌زد می‌ریخت چو آب اسما، یا فاطمة الزهرا... هم وصف تو ناممکن، هم قدر تو نامعلوم هم قبر تو ناپیدا، یا فاطمة الزهرا
4_5798567739249396996.mp3
5.98M
#⃣.. #⃣ امام_زمان #⃣ #⃣ شوق بی کرانه شب های 😢😢😭😭😭😭😢😢😭😢😢😭😭😭😭😢😢😭 ای شوق بی کرانۀ شب های جمعه ام  تنهاترین بهانۀ شب های جمعه ام  از لطف آفتاب نگاهت هنوز هم  گرم است آشیانۀ شب های جمعه ام  هر هفته التماس تو را دارم از خدا  با نالۀ شبانۀ شب های جمعه ام  سنگینی گناه مرا می کشد به دوش  دریای عفو شانۀ شب های جمعه ام  عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان  نجوای عاشقانۀ شب های جمعه ام  در کربلا؟ مدینه؟ کجا گریه می کنی  آقای بی نشانۀ شب های جمعه ام  انگار بی مقدمه کرب و بلاییم  وقتی گدای خانۀ شب های جمعه ام  از سفرۀ حسین بلندم نکن که من  محتاج آب و دانۀ شب های جمعه ام ای شوق بی کرانه ی شب های جمعه ها  تنهاترین بهانه ی شب های جمعه ها  از لطف آفتاب نگاهت هنوز هم  گرم است آشیانه ی شبهای جمعه ها  شب جمعه وقتی که از حرم بوی سیب میاد  تو صفای سینه زنها صدای حبیب میاد  شب جمعه ها پای روضه ها یه غریب میاد  میخونه با دل مضطر میزنه به سینه و سر  الهی برات بمیرم یا حسین غریب مادر  حسین حسین حسین ......  یه خیابونه که به خون نشونده چشامونو  یه خیابونی که دیوونه کرده دلامونو  یعنی میشه باز ببینم من این خیابونو  به خدا بهشت قلبم خود 🤲اللهم الرقنا زیارت کربلا..
السلام علیک یا بنت فاطمه الزهراس 🌿 🌿 🔳🔳🔳 ای نخل کوثر را ثمر یا ام کلثوم ای مایه ی فخر بشر یا ام کلثوم ای دومین زینب، سراپا زینت اب ای زینت نام پدر یا ام کلثوم ای چارمین خورشید نور از نسل کوثر بر فاطمه نور بصر یا ام کلثوم ای کوکب افلاک، ای نور مجسم ای خواهر شمس و قمر یا ام کلثوم زینب که سر تا پا علی بود و علی بود رفتی به زهرا بیشتر یا ام کلثوم حتما تو هم مانند زینب دیده بودی که مادرت در پشت در ... یا ام کلثوم حتما تو هم از داغ کوچه داغداری از ماجرا داری خبر یا ام کلثوم از کوچه ها تا کوچه های شام رفتی رفتی کنار تشت زر یا ام کلثوم با خیزران دیدی چه غوغایی به پا کرد جام شراب و چشم تر ... یا ام کلثوم ای وای از ساعات قتل صبر ای وای ای وای از ساعات سر ... یا ام کلثوم هر کس می آمد جای زخم قبل می زد با نیزه و سنگ و سپر یا ام کلثوم سرها که شد بر نیزه ها، تازه شروع شد وقت هجوم صد نفر یا ام کلثوم هر کس که آمد قتلگاهش دست پر رفت انگشتر و دستار سر ... یا ام کلثوم 🔳🔳🔳 بروزترین کانال‌ نوحه و روضه دفتری👇👇 ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
Tu delam.mp3
7.59M
#⃣ امام زمان(عج) #⃣... #⃣ میرداماد 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸😢😢😢😢😢😢😢😢 تو دلم یه دنیا حرفه ،كه می خوام بگم براتون تو بگو به من كجایی، تا ببوسم خاك پاتون آقا جون دلم گرفته ،مثل آسمون پاییز می دونم مرغ دل من، دوباره كرده هواتون با خودم یه نذری كردم، كه اگه تورو ببینم با همون نگاه اول، جونمو بدم براتون گل زهرا، گل زهرا.... چه خوبه خونه ی قلبم، بشه جای تو همیشه حك كنی رو صفحه دل، نقش روی دلرباتو چی می شه یه بار شبونه، رد شی از كوچه قلبم روی ماه تو ببینم، یا كه بشنوم صداتو ماروهم یه نیمه شب ،تو نماز شب دعا كن تاصبا برام بیاره ،صدا و سوز دعاتو بیا تا برات بمیرم ،كه به عشق تو اسیرم الهی به جون بگیرم ،همه دردو بلاتو بیا تا دورت بگردم ،حالا كه اسیر دردم بیا ای یوسف زهرا ،ببوسم شال عزاتو گفتی پر خون میشه چشمات، از غم داغ شقایق الهی كه من بمیرم، نبینم خون چشاتو قربون چشات آقا ،خال رو لبات، میمیرم برات
. 🔹صبر و بصیرت🔹 عمری‌ست بی‌قرار، به سر می‌بریم ما بر این قرار تا نفس آخریم ما همراز روضه‌ها و نواخوان نوحه‌ها دمساز سوز سینه و چشم تریم ما ما را به سر هوای شهیدان بی سر است از سر گذشته‌ایم چو بر این سریم ما نام حسین محشر عظمای جان ماست جان دادگان زندۀ این محشریم ما محشر به پا کنیم به فریاد یا حسین امروز لشکر شه بی‌لشکریم ما ما را به دست، پرچم صبر و بصیرت است با عشق و شور همدم و همسنگریم ما ما امّت نه دی و اهل حماسه‌ایم مرد جهاد و همقدم حیدریم ما حرف ولیّ ماست که «من انقلابی‌ام» در راه انقلاب ز جان بگذریم ما با طلحه و زبیر بگویید تا ابد عمّار وار همنفس رهبریم ما «اَلفتنةُ أشدُّ مِن القتل» خوانده‌ایم هرگز ز جرم فتنه‌گران نگذریم ما با فاتحان بدر ز سازش سخن مگو امروز رهسپار دژ خیبریم ما چشم انتظار منتقم آل مصطفی چشم انتظار معرکۀ آخریم ما 📝 .
از مرتضی یک قطره خون در پیکرش باشد... باید تمامِ نُه فَلک  خاکِ دَرَش باشد پشتِ سرِ زینب قدم برداشت با دقّت پس حق به مریم می‌دهم پشتِ سرش باشد این دخترِ مرضیه است و کوثری جاری باید هر آن کس حیدری شد نوکرش باشد مثلِ حسن مظلوم و چون زهراست معصومه تصویرهایِ کـربلا در باورش باشد در کوفه بعد از خواهرِ خود خطبه می‌خوانَد یعنی همیشه خواسته هم‌سنگرَش باشد این اُمِّ‌کلثوم است اِرثِ یاسِ مظلومه با اینکه دارد مقبره چون مادرش باشد گریه‌کنانِ کوچه و گودال و بزمِ شام بانو همیشه روضه‌ای دور و بَـرَش باشد پایِ سرِ بر نیزه ندبه‌خوانِ دیدار است در آرزویِ روزِ وصل دلبرش باشد