eitaa logo
کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
4.1هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
2.4هزار ویدیو
305 فایل
بروزترین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1 ارتباط با مدیران کانال👈 @msoghandi@y_a_m_h 👈
مشاهده در ایتا
دانلود
161K
بند اول یه عمره از داغت میسوزم داغت برام تازه ست هنوزم میگذره با غم شب و روزم هر روز،تیره و تاره برام با روضه هات هر روز،میسوزم به یاد خشکیه لبات ای وای ای وای هر روز ،روضه ها پیش چشام مرور میشه هر روز خاطرم زخمی دود و آتیشه ای وای ای وای بند دوم بنی اسد وقتی رسیدن پیکر بی سرت رو دیدن رو یه حصیر تنت رو چیدن سخت بود ،پیدا کردن تموم بدنت سخت بود ، اینکه بوریا شد آخر کفنت ای وای ای وای سخت بود ، اینکه از قفا جدا شده سرت سخت بود ، بوسه دادم به رگای حنجرت ای وای ای وای بند سوم یادم نمیره شام و ازار امون از این مردم بی عار خیلی شلوغ شد سر بازار سخت بود، دست بسته رفتنِ با سلسله سخت بود، خنده های شوم شمر و حرمله ای وای سخت بود، همسفر شدن با اون حرومیا سخت بود، طعنه و زخم زبون شامیا ای وای کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢 خطبه امام سجاد در شام 🏴 مردم شام در اثر تبلیغات چهل ساله معاویه شناخت صحیحی از اسلام و خاندان نبوت علیهم السلام نداشتند. امام سجاد علیه السلام با کلام خود در مجلس یزید و در مقرّ حکومت اموی غوغایی ایجاد کرد و در میان اقشار مختلف مردم چنان تحولی به وجود آورد که یزید ترسید شورش شود و به مؤذن دستور داد اذان بگوید اما با ادامه سخنان امام علیه السلام فشار افکار عمومی بر یزید اوج گرفت و او مجبور شد بر خلاف مواضع قاطع قبلی، خود را تبرئه کند و مسئولیت فاجعه کربلا را به گردن ابن زیاد اندازد. 📚 بحار الانوار، ج۴۵، ص۱۳۷. 📎 📎 📎 کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
چند خط درددل ساده و خودمونی خطاب به عزیزانی که در حاشیه عزاداری‌های ماه محرم، از وضع ظاهریِ برخی بی‌خبران در خیابان‌ها ناراضی و دلواپس تحریف عزادارای اصیل عاشورایی بودند...: _واقعیت اینست که وقتی دسته‌های عزاداری که اصول و معیارها را رعایت می‌کنند در کف میدان نباشند دسته‌های نامتعارف، میدانِ خالی را غنیمت خواهند شمرد و آلات موسیقی جای ناله های[آه حسن،وا حسین] را خواهند گرفت _حواسمون باشه وقتی بانوان محجبه با حضور در عرصه، چادر مشکی‌شان را عَلم حضرت زینب نکنند طبیعی‌ست که افراد دیگری که قربانی دشمن شده اند با مناظر دیگری چشم‌ها را آزار خواهند داد _در ضمنِ همین حرمت‌شکنی‌ها، جریان عاشورا به همین راحتی و با همین سرعت در مقابل دیده‌هامان تحریف می‌شود و البته که این امرِ حضور اجتماعی باید در سبک زندگی‌مان باشد نه فقط در ایام‌خاص.. مثلا چه اشکالی دارد یک زوجی که ظاهر موجه و اسلامی دارند وقت بیشتری در اجتماع بگزرانند مثلا هر از چندی در یه کافی‌شاپ دنج بنشینند و یک بستنی بخورند یا در اماکن سیاحتی حضور پیدا کنند که دیگران بدانند که افراد مومن هم شادی و خوشحالی دارند در عین اینکه اهل هرزگی نیستند... و الّا مثلا همین کافی‌شاپ‌ها و همین مجامع را آقا و خانم هایی با ظاهر آنچنانی پر خواهند کرد که چه‌بسا بجای بستنی و قهوه و هات‌چاکلت وغیره سر از مسائل و نوشیدنی‌های دیگر درآورده و به ریش من و شما خواهند خندید...! تک‌تک ما نقش تعیین کننده در این اجتماع آخرالزمانی داریم
4_6048804332189516640.mp3
8.64M
📚 استفاده از جملات عربی صحیح سطح روضه خوانی را بالا می برد چه جمله عربی هایی رو نقل کنیم 🎙 📌 ♨️ ‼️ 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
. «» نامیدن امام سجاد(ع) نهایت بی‌معرفتی است ⚠️ 🔰 آیت‌الله فاطمی‌نیا : 🔸زمانی مداحی [درباره امام زین‌العابدین] می‌گفت «بیمار کربلا». به او گفتم: من به تو بگویم «مداح بیمار» خوشتان می‌آید؟ گفت نه، گفتم پس چرا به امام می‌گویی؟ آنچه در روایت آمده این است که حضرت در روز عاشورا مریض بودند. بیشتر از این روایات نشان نمی‌دهد که بگوییم در شام هم مریض بوده‌اند. بیماری حضرت حداکثر روز عاشورا و یا شب عاشورا بوده و بیشتر از آن را مدرکی نداریم که بگوییم ایشان مریض بوده، هنگامی که خیمه‌ها را می‌خواسنتد آتش بزنند ایشان بیمار بودند. 🔹تمامی علمای اهل سنت نوشته‌اند وقتی حضرت می‌آمدند کنار کعبه در قضیه «فرزدق» که مردم حتی خلیفه، هشام خون‌آشام را محل نگذاشتند تا استلام حجر بکند، وقتی حضرت آمد آنها که می‌شناختند احترام گذاشتند و آنهایی هم که نمی‌شناختند با آن قدرت ولایت بی‌اختیار به کناری رفتند. 🔸اهل سنت همه ایشان نوشتند «و کان من اجمل الناس وجها و اطیبهم ریحاً». وقتی امام سجاد(ع) از خوشبوترین و خوشروترین افراد بود، حال به خاطر دو شب تب او را بیمار کربلا بنامیم؟! جای تأسف است که من شیعه بگویم بیمار کربلا. چقدر ما باید بی‌معرفت باشیم که این حرف‌ها را بزنیم؟!
🩸آمدن إمام سجاد علیه‌السلام برای دفن پیکر مطهر سیدالشهداء علیه‌السلام و شهدای کربلا... | خاک و خورشید، چه بر سر پیکر مطهر شهدای کربلا آورده بود... در نقل‌ها آمده است: 🥀 بعد از که گذشت سه روز از عاشورا وقتی که بنی اسد، بر بالای بدن پاک و مطهر سیدالشهدا علیه‌السلام رسیدند، او از روی نشانه های امامت و نوری که از او ساطع می‌شد، شناختند. دور پیکر امام علیه‌السلام را گرفتند و شروع به گریه و زاری در اطراف او کردند. 📋 و حٰاوَلوا تَحريكَ عضوٍ من أعضائه، فلَم يَتمكّنوا. ▪️سعی کردند یکی از اعضای او را جابجا کنند، اما نتوانستند. 🥀 یکی از آنها گفت: چگونه ما می توانیم این بدن‌ها را دفن کنیم؟! ما از کجا می‌دانیم که هر جسد از آن کیست؟! 📋 و هُم كما تَرونَ جُثثٌ بلا رؤوس، قد غَيّرتْ مَعالمَهُم الشّمسُ و التّرابُ ▪️خودتان هم می‌بینید که اینها اجسادی هستند بدون سر؛ خاک و خورشید، وضعشان پریشان کرده است. 🥀 در همین حینی که مشغول صحبت باهم بودند، سواری را مشاهده کردند که نزدیک آن ها می آمد و نقاب بر صورت زده بود. آن ها _به گمان اینکه این سوار از بنی امیه است _ از اجساد فاصله گرفتند و دیدند که آن مرد از اسب پیاده شد و در حالی که کمرش، منحنی شده، آرام آرام از کنار اجساد، رد می‌شد؛ 📋 حتّى إذا وَقعَ نَظرَهُ على جسدِ الحسين رَمَى بِنَفسِه عليه، و احتَضَنه، و جعلَ يَشمّه تارةً، و يُقبّله أخرى، و هو يَبكي و قد بَلّ لِثامُه مِن دموع عينيه، ▪️تا اینکه که چشمش به بدن امام حسین علیه‌السلام افتاد ، پیش آمد و خود را بر آن انداخت ، آن را در آغوش گرفت و شروع کرد به گریه کردن.گاهی آن ها را می بوسید و گاهی آن را می بویید. آن قدر گریه کرد تا نقاب چهره اش، خیس از اشک شد و می فرمود: 📋 «يا أبتاه بِقَتلك قَرّتْ عيونُ الشّامتين، يا أبتاه بِقتلك فَرِحت بنو أميّة، يا أبتاه بعدك طالَ حُزنُنا، يا أبتاه بعدك طالَ كَربُنا» ▪️پدرجان! با کشتن تو، چشم های مردم کوفه و شام، روشن شد. پدرجان! با کشتن تو، بنی امیه خوشحال شدند. پدرجان بعد از تو اندوه ما طولانی است و غصه هایمان تمامی ندارد. 🥀 سپس رو به بنی اسد کردند و به آنها فرمودند: چرا دور و بر این اجساد ایستاده‌اید؟ گفتند: ما آمدیم آن را تماشا کنیم.حضرت فرمود: قصد شما چه بود؟ آنها گفتند: بدان ، ای برادر ، اکنون ما آنچه را در دل خود داریم در مورد آن جنازه ها به تو می گوییم. 🥀 ما آمده‌ایم تا جسد امام حسین علیه‌السلام و اصحاب او را به خاک بسپاریم و مشغول این کار بودیم که تو از دور نمایان شدی و ما به گمان اینکه تو از اصحاب بنی امیه هستی، دست از کار کشیدیم. 🥀 سپس امام علیه السلام ، خطی را روی زمین کشیدند و رو به بنی اسد کرده و فرمودند: اینجا را حفر کنید. بنی اسد مشغول حفر شدند. سپس حضرت دستور دادند که هفده جسد را در آن حفره به خاک بسپارند. سپس کمی آن طرف تر خطی را روی زمین کشیدند و دستور دادند تا آن جا را حفر کنند و باقی جسدها را در آن به خاک بسپارند به جز یک جسد را... 📚مقتل الحسین علیه‌السلام، بحرالعلوم ص۴۶۶ ✍ از روی دلسوزی دهاتی‌های اطراف تاصبح دور پیکر تو گریه کردند همراه حیواناتِ صحرا دور گودال با گریه‌های مادر تو گریه کردند از تکه‌های چادری بر خاک پیداست با زور خواهر را جدا کردند از تو تا وقت بوده پیکرت را جمع کرده بر جای دست خواهر تو گریه کردند پیرِ قبیله گفت کی؟ سر را بریده در مکتب ما ذبح کردن حکم دارد چون گیسوی آشفته گشته وضع رگ‌ها بر حال و روز حنجر تو گریه کردند دربین پیکرها دوتایش فرق دارد یک پیکری پامال قدری قد کشیده آن دیگری پیچیده بین یک عبا بود بر ارباً اربا اکبر تو گریه کردند نزدیک نخلستان صدا آمد بیایید یک پیکر بی دست اینجا بر زمین است پای فرات و باصدای موج دریا بر ساقی آب‌آور تو گریه کردند بر پشت خیمه مشتی از زن‌ها نشستند بالای قبر کوچکی که زیر و رو شد ناخواسته جای ربابِ دست بسته بهر علیِ اصغر تو گریه کردند از راه زین العابدین آمد صدا زد من صاحب اسرار این گودال هستم بوسه به بوسه پیکرت را شرح می‌داد آن‌ها همه دور و بر تو گریه کردند فرمود مردم تکه بوریا بیارید باید کنار هم بچینم این بدن را دیدند پیدا کرد یک انگشتِ خونین بر دست بی انگشترِ تو گریه کردند
enc_17171700040523648201155.mp3
3.46M
غروب جمعه واسه من یعنی یه دنیا خاطره پدربزرگم دم غروب میرفت کنار پنجره صداش هنوز تو گوشمه که آل یاسین میخونه نوار کافی رو میذاشت همیشه یادم میمونه حالا دلم میگیره دوباره قبل از غروب نه اون پدربزرگ هست نه دیگه اون حال خوب تو کجایی؟ کدوم دیاری؟ کدوم؟ السلام علیک حین تقوم این من و این غروب بغض گلو السلام علیک حین تقوم ای تو ز خورشید و قمر نور تر ای دو سه تا کوچه ز ما دور تر دور تر دور تر ... اگه نباشم یاد تو ولی تو بازم یادمی تو مثل نبضی واسه من اصل حیات آدمی همیشه تو روزای سخت حضورتو حس میکنم یه سوره یاسین نذر حضرت نرجس میکنم به قدر کل هفته طی میشه هر ثانیه چقدر غروب جمعه عجیب و طولانیه عصر جمعه همیشه میخونم صلوات جناب ضرابو گوشه خونه اشک میریزم خط به خط دعای سردابو تو کجایی؟ کدوم دیاری؟ کدوم؟ السلام علیک حین تقوم این من و این غروب بغض گلو السلام علیک حین تقوم ای تو ز خورشید و قمر نور تر ای دو سه تا کوچه ز ما دور تر دور تر دور تر ... . 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚السلام حضرت عشق 🤍از من سلام خدمت مذبوح ڪربلا 💚جانها فدای آن تن مجروح ڪربلا 🤍ڪشتی شڪستگان بلاییم یاحسین 💚در انتظارمرحمت نوح ڪربلا 🤍السلام علیک یا اباعبدالله الحسین🤍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام امام زمانم سلام آقای من سلام پدر مهربانم نفس بده تا برایت نفس نفس بزنم نفس به جز تو نخواهم برای کس بزنم مرا اسیر خودکرده ای آقا دعایی کن که آخرین نفسم را در رکابت بزنم اللّهمَّ‌ عَجِّلْ‌ لِوَلِیِّڪَ‌ الفَرَج
کار بردی درشب جمعه دعای کمیل بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن و یا رحیم ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ هر شب جمعه به صدافسوس و آه فاطمه آید کنار قتلگاه بر حسینش ناله از دل میکند شِکوهاازدست قاتل میکند آخ چی گفت !گفت مادرآب مگه مهریه ی مادرت نبود؟ مادرشنیدم لب تشنه کشتنت😭شنیدم وقتی خودت ومعرفی کردی وندادادی(اَنابن فاطمه الزهرا)و(اَنابن علی المرتضی) بازم اثرنکرد! الهی بمیرم برات یااباعبدالله😭دلارفت کوچه بنی هاشم یانه؟خوشاچشمی که برحسین فاطمه گریان شود 😭قربان دل مادرش زهرا. 😭برحسینش ناله ازدل می کند. شکوه ازدست قاتل می کند😭 اماده ای بقیه اش وبگم.گویدای جانم به قربان سرت😭 دست برپهلورسیده مادرت. کِای حسین نور چشمان ترم سوخت قلب من زِه آه دخترم😭 زینبم بالای،تَل من در برت پیش چشمم جابه جا شد پیکرت آسمان از دودآهِ من گرفت (حسینم) کاکولت را پیش من دشمن گرفت 😭 یا حسینُ یا حسینُ یا حسین. کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
🥀🥀🥀🥀🥀🥀 حضرت فاطمه زهرا(س) حسین (ع) بسم الله ارحمن الرحیم یا رحمن ویا رحیم [[ اللهم صل على فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها والسر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمك.]] 🔸دلم به یاد مدینه بهانه می گیرد 🔸سراغ گلی را شبانه می گیرد 🔸چه حکمت است چون نام فاطمه آید 🔸دلم برای گریه بهانه می گیرد ⬅️بی بی وصیت کرد: (یا علی غسلنی ولا تکشف انی..) منو از زیر پیراهن غسل بده، من رو شبانه دفن کن. امیرالمومنین فرمود: مشغول غسل دادن شدم به دستورات زهرا عمل کردم، یه وقت دیدن علی دست از غسل کشید آی مادر.. امیرالمومنین بدن زهرا رو غسل داد، کفن کرد، وقتی خواست بنده های کفن ببنده، زینبین روصدا کرد، حسنین روصدا کرد بیاید از مادر توشه برگیریدآخه دیگه دیدارها میمونه برا قیامت ، روایته بچها خودشون رورو بدن بدن بی جان  مادر انداختن،(وامصیبتاخیلی سخته داغ مادر ،مادر دارین قدر مادر بدونید ) دارن ناله میزنن، واحسرتا، وا حزنا، مادر مادر، مادر سلام ما رو به رسول خدا برسون، امیرالمومنین فرموددیدم  صدای ناله ی زهرا بلند شد، بنده های کفن زهرا بازشد یه دست حسنین دربغل یه طرفم زینبین دارن ناله میزنن یه وقت صدای منادی بلند  شد  علی بچه ها رو از روی مادر بردار  ملائکه ی آسمان به گریه شدن، ای بمیرم اینجا فاطمه زهرا حسنین تسلی داد، با امام حسن و حسین خداحافظی کرد،امام علی بچه ها را از روی سینه مادر بلند کرد یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر کسانی که بین من وشما بودند حالا جایشان بین من وشما خالیست پدران ومادران که از دنیا رفتند فیض ببرندحالا دلهاتان را ازمدینه ببرم کربلا )راوی میگه)روزعاشورا شمر لنت الله علیه از گودی قتلگاه امد بیرون اما لرزه براندامش افتاده تمام این دست وپاه تمام این بدن می لرزه میگه رفتم سوال کردم چرا لرزه به اندامت افتاد درجواب گفت آن لحظه ای که من بر روی سینه ای عزیزفاطمه بودم وای حسین وای حسین😭😭😭 گفت آن لحظه ای که من داشتم سر از بدن جدا می کردم در ان لحظات از گوشه گودال قتلگاه صدای ناله ای شنیده می شد از ان وقتی که ان صدا به گوشم رسید لرزه به اندام افتاد مگر چه صدای بود چه ناله ای بود چه فریادی بود 😭 ناله مادری بودکه فریاد می زد غریب مادر حسین مظلوم مادر حسین شهید مادر حسین😭 🔸یا ای تشنه لب مادر حسین جان 🔸به خون اغشته ای مادرحسین جان آه کربلا رفته ها ای کسانی که دل تنگ کربلا شدید انشالا خداقسمت کنه من وتواز نزدیک بریم کنار ضریح شش گوشه ابا عبدالله یاحسین یا حسین😭 ♦️ایا ای تشنه لب مادر حسین جان 😭 ♦️به خون اغشته ای مادر حسین جان ♦️چرا بی سرفتاده پیکر تو مادر😭 ♦️به روی نیزه ها بینم سرتو😭 امان امان امان ازدل فاطمه حسین آرام جانم ..حسین روح روانم وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات تایپ وارسال مداح اهل بیت (ع) احمدبهزادی التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀
50.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سرود همخوانی اجتماع عفاف و حجاب در ورزشگاه آزادی تهران با نوای: حاج ابوذر روحی حاج امیر عباسی شاعر: مرتضی عابدینی پنجشنبه، چهارم مردادماه ۱۴۰۳ کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
سلام مجموعه ی برای ی واجب چندین سال است که اجتماعات با شکوهی برگزار میکند. توقع تعریف و تمجید هم از کسی نداشته و ندارد. امسال به دلایل متعددی که شرحش در این مجال نمی گنجد، مشکلاتی در اجرای مراسم پیش آمد و شاید نقد هایی بر آن وارد باشد وَ شاید به حق هم باشد. ولی مسئله اینجاست که کسانی که این روز ها شروع کردند به و تحلیل و بررسی این مراسم خودشان تا به حال برای اِحیای این فریضه ی واجب در چه کردند؟ واقعاً مشتاقیم بشنویم که عزیزان منتقد تا به حال برای این امر دینی چه حرکتی انجام داده اند که الان به این مراسمِ به قول آنها ضعیف اینطور نقد میکنند. خوشحال هستم از اینکه لااقل یک مراسم ضعیف به اسم حجاب و مطالبه ی برخورد با این ناهنجاری اجتماعی برگزار شد تا بعضی از عزیزان دوباره کلمه ی حجاب و کشف حجاب به گوششان بخورد و یادشان بیفتد که بیحجابی رسماً در خیابان های امّ القرای به امری طبیعی تبدیل شده است این مجموعه مردمی تلاشش را کرد ان شالله منتقدین محترم بتوانند برای این فریضه کارهای بهتر و اثرگذار تری انجام دهند، ما هم دعا گوی همه ی عزیزان هستیم، التماس دعا🙏 کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
ای به آقایی ملقّب، یامُعزّالمؤمنین نام ِ تو ذکرِ مجرّب، یامُعزّالمؤمنین نزد ِ سائل ها کریم و در هیاهویِ نبرد؛ از جنم هستی لبالب، یامُعزّالمؤمنین محض ِ یاری دادنت حق می کند لشکرکِشی می نشینی تا به مَرکب، یامُعزّالمؤمنین با غضب ابرو گره کردی جمل شد تار و مار دشمنت افتاد در تب، یامُعزّالمؤمنین خوش درخشیدی! علی(ع) احسنت گفت و در دلش یادِ خیبر بود و مرحب، یامُعزّالمؤمنین صلح تو اوجِ بصیرت بود و سر تا پا قیام صبرِ تو ناجیِ مذهب، یامُعزّالمؤمنین شک ندارم پیش از هر خطبه های خود حسین(ع) گفته در آغازِ مطلب... یامُعزّالمؤمنین ضربۂ شمشیرِ قاسم(ع) شد کُشنده، چون بر آن حک شده با دست زینب(س)، یامُعزّالمؤمنین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
در جگر می سوزد آهى در گذر از کوچه ها خاطـراتی دارم امـا بیشتر از کوچه ها آن چه دیدم را نگفتم لحظه ای با مادرم آن چه دیدم را نگفتم با پدر از کوچه ها یک کبوتر، نامه ای در دست، بس کن، بگذریم جمع کردم بعد از آن یک مشت پَر از کوچه ها از دوشنبه می رود تا کــربلا، تیر سه سر می رود بر حلق قاسم نیشتر از کوچه ها کوچه ها یک روز سیلی، کوچه ها یک روز تیر دائما می بارد آری دردسر از کوچه ها شام کوچه، کوفه کوچه، در مدینه کوچه بود زینب از من بیشتر دارد خبر از کوچه ها شام اگرچه شام اما صبح محشر می شود می رود بر نیزه خورشید و قمر از کوچه ها نــوكـــر نـوشـــت: بوی پیراهن یوسف به وطن می آید اربعین می رود و بوی حسن می آید اشکـهایی که چهل روز حسینی شده بود همه خـون گشته و از لای کـفـن می آید 😭 صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
روضه امام حسن مجتبی ع همراه با گریز بر درد دل خلق طبیب است حسن هرچند زدرد وغم نصیب است حسن مهدی به کنار قبر او می گرید تا خلق نگویند غریب است حسن دلها را روانه ی مدینه کنیم براغربت امام مجتبی ع اشک بریزیم، زینب (س) فکر میکرد برادرش مثل دفعه های قبل میخواهد زهر راپس بیاورد . بایک امیدی طشت آورد ، ولی ناگهان متوجه شد پاره های جگر آقا درون طشت است ..ای وای برادم ….ای وای حسنم …..اینجا حضرت زینب (س) خودش طشت آورد ؛ ولی یک جا برایش طشت آوردند . طشت طلا سر بریده ی برادر ….مجلس یزید …مجلس نامحرمان …چوب خیزران …. از دو طشت آمد صدای شورو شین گاهی از طشت حسن ؛ گاه از حسین برسر آن طشت قاسم سینه چاک عابدین در شام بود از غم هلاک گرزلبهای حسن خون میچکید خورده لبهای حسین چوب یزید تکیه بردوش حسین زد مجتبی بود بالین حسین خاک کربلا منبع:كتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
روضه و توسل جانسوز _ویژۀ هفتم صفر شهادت کریم آل الله امام حسن مجتبی علیه السلام _96_سید مهدی میرداماد خواندن روضه ات از بس که جگر می خواهد کار هر بی هنری نیست ؛ هنر می خواهد یا کریمی به تمنای کریمی که تویی پرشکسته به بقیع آمده؛ پر می خواهد * ای خدا! چی میشه ما یه غروب هفت صفر پشت پنجره های بقیع،اصلاً قول میدیم داد نزنیم،قول میدیم بلند گریه نکنیم،همین جوری فقط به سینه بزنیم،بگیم:ای غریب آقا....* ابرها روی مزارت دلشان می گیرد باد هم از سر کوی تو خبر می خواهد گرچه بی شمع و چراغ است مزار تو ولی شبِ ماتم زدگان از تو سحر می خواهد ای وجودت همه اکسیر نفهمیده تو را یارت از دشمن اگر کیسه ی زر می خواهد *نوشتن یه کنیزی یه شاخه گُل داد به آقا امام حسن مجتبی،آقا گل رو گرفت،فرمود:تو در راه خدا آزادی،دیگه نمیخواد کنیزِ این خانه بشی...گفتن:آقا! یه شاخه گل داد آزادش کردید؟ فرمود:آری او به اندازه کَرَمِش به ما عطا کرد،ما هم به اندازه ی کَرَمِمون... یا امام حسن! به ما هم یه کربلا بده...دلِ ما پرپر میزنه برا کربلا....به داداشت حسین سفارش مارو بکن،شما برادر بزرگِ حسین هستید،شما امام او هستید...* حرز بازوی پسر داشت نشان از این که سرفرازی همه جا اذن پدر می خواهد *قاسم هی رفت و اومد دید عمو به این راحتی اجازه نمیده،برگشت پیش مادرش،مادرش گفت:حالا که کار به اینجا کشید بذار این حرز رو برات باز کنم،ببین رو بازوت بابات برات چی یادگاری گذاشته،برات دست خط نوشته... ابی عبدالله تا نگاه کرد به دست خط برادرش،اشک ریخت،قاسم رو بغل کرد،عبارت میگه:این عمو و برادر زاده تو بغل هم گریه کردن"حتی غُشِیَ علیهما..." اینقدر حسین گریه کرد از حال رفت...این جا یه بار قاسم رو بغل کرد از حال رفت،قاسمی که سالم بود،زخم نداشت،ساعتی بعد همین قاسم رو از زیر پای اسب ها...سینه ی شکسته اش رو به سینه چسباند...یه صحنه ای دید ابی عبدالله شروع کرد داد زدن"کانَ یَفحَصُ بِرِجلَیه..." دید این بچه هی داره پاهاش رو میکشه رو زمین،هی میگه: عمو استخونام شکست... حسین....وسط شعر امام حسن دلت رفت کربلا... این دلم تنگم عقده ها دارد....* صحبت از عاشقی قاسم و عبدالله است صحبت از وادی عشق است که سر می خواهد روضه ات با جگر و تشت فقط کامل نیست روضه ات بی کسی و کوچه و در می خواهد می زد مرا مغیره و یک تن به او نگفت زن را کسی مقابل شوهر نمی زند *یه صحنه ای که هیچکی ندید،به هیچکی نگفت...یه موقع است یه صحنه ای رو می بینی برا این و اون میگی،دلت آروم میشه،اما مادرش فاطمه گفت:حسن جان! مواظب باش حرفی از کوچه به کسی نزنی... یه لحظه میگه:دیدم مادرم قدم هاش رو بُرد عقب،نمیدونم چی از رو سرم رد شد،صدایی شنیدم، مادرم محکم به دیوار خورد...افتاد رو خاکِ کوچه...وای مادرم...روضه امام حسن همینِ...وای مادرم...* کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
پنجره فولاد رضا برات کربلا میده - @Maddahionlin.mp3
5.44M
🎤 مهدی_رسولی 🍃پنجره فولاد رضا برات کربلا میده 🍃پنجره فولاد رضا مریضارو شفا میده بابام ميگه امام رضا مريضارو شفا ميده دواي دردِ مَردمو از طرف خدا ميده ميخوام برم به مشهدُ يه هفته اونجا بمونم تو حرم امام رضا نماز حاجت بخونم شنیدم امام رضا مریضارو شفا میده شنیدم پنجره فولاد رضا برات کربلا میده  شنیدم که ضامن آهو شدی امام رضا میشه ضامن منم شما بشی پیش خدا  میشه یک روزی بیاد که خادم حرم بشم خادم حرم باشم پیش شه کرم باشم شنیدم هرکی بره زیارت امام رضا برا دیدنش میاد سه جا غریب الغربا برا بار اولی سر پل صراط میاد دومی وقتیه که نامه ی تو برات میاد بار سوم که میخاد آقا به دادت برسه وقتی که ملک میاد تا به حسابت برسه عبد خدا رو مددی،ای گل خشبو مددی یوسف زهرا و علی،ضامن آهو مددی لالهٔ موسیٰ مددی،دلبر دلها مددی عالِمِ آلِ مصطفی،سَیّد و مولا مددی اهل زمین وآسمان،مَحوِ تو و کمال تو بوسهٔ نجمه مادرت،به مُصحفِ جمال تو ای که تو هستی صاحبِ،قدر و مقامِ بیکران آمدی و خنده نشست،روی لبِ فرشتگان خوشا به حالِ آن کسی،که بندهٔ قدیم توست خاکِ سرِ کوی تو و،کبوترِ حریم توست عزّت من همین بُوَد،گدایی از شما نه غیر مرا فدای خود نما،که گردم عاقبت بخیر زائرِ دست خالیِ،صحنِ گوهر شادِ تو ام دخیلِ دل را بسته بر،پنجره فولاد تو ام بی تو به بیراهه رَوَم،بی تو شوم زار و تباه مرا جدا مَکُن زِ خود،در این زمانِ پر گناه از قدیما گفتن آقا،مریضارو شفا میده ((پنجره فولاد رضا،برات کربلا میده)) دلتنگ شش گوشه ایم و،گواهِ ماست اشکِ بصر قبلِ مُحرّم آقا جون،مارو یه کربلا ببر