eitaa logo
روضه حاج عباس طهماسب پور
419 دنبال‌کننده
284 عکس
487 ویدیو
11 فایل
کانال تخصصی روضه همراه با متن با نوای دلنشین #حاج_عباس_طهماسب_پور هیئت محبان الزهرا سلام الله علیها #بابل ارتباط با خادم کانال @youssof_62
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠﷽💠            اَلّلهُمَّـ عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ الفَرَج                                             ┄┅─═◈═─┅┄⁣  سخنران حجت الاسلام             با نوای:                  ┄┅─═◈═─┅┄⁣                       🗓 🕣:30 مکان: . 🆔http://eitaa.com/navayehajabbas
🌸نگاهم کن! دلم یک خلوت جانانه می‌خواهد 🌸کبوتروار آمد روی گنبد!‌ دانه می‌خواهد   🌺عطش دارم! تو در جریانی و دیریست می‌دانی 🌺دلم یک جرعه از دریای سقاخانه می‌خواهد 🔰ضمانت کردی و از دست‌های مهربان تو 🔰برای بستن پیمان، دلم پیمانه می‌خواهد ✅فدای آن گلایُل‌های بالای ضریحت که ✅ملائک پرور است و دور خود پروانه می‌خواهد 💠گدا آداب درباری نمی‌داند، فقط از تو 💠سلامی مهربان و کاملاً شاهانه می‌خواهد ❇️سر از دیوار گوهرشاد عمری برنمی‌دارم ❇️که غم‌های وسیع و بی شمارم، شانه می‌خواهد 💢به گنبد عادتم دادی، کنار صحن آزادی 💢کبوتر بچه‌ات را رد نکن که لانه می‌خواهد 🔆به دعوتنامه محتاجم، نگاهم خیره مانده ست و 🔆برات کربلا از دست صاحب خانه می‌خواهد 💔 💔 😭 😭 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔹چگونه سر کنم بدون عشق صبح و شام را 🔹چه علتی بیاورم ندیدن مدام را 🔸شلوغ شد دل من از برو بیای هر کسی 🔸ولی دوباره یاد تو شکست ازدحام را ☘منم که از تو دورمو صدای تو نمیرسد ☘وگرنه که تو میدهی جواب هر سلام را ☑️اینی که منه روسیاه نمیشنوم، این نیست که آقا جواب نمیده ❇️منم که از تو دورمو صدای تو نمیرسد ❇️وگرنه که تو میدهی جواب هر سلام را ⬅️نشانه های آخر الزمان رسیده پشت هم ⬅️و کرده است جا به جا، حلال را حرام را 🍁جهاد اکبر است انتظار تو در این زمان 🍁نه ساده نیست ، هرکسی ندارد این مقام را 💎به این یقین رسیده ام که دیدنت ملاک نیست 💎جهان مگر ندیده بود یازده امام را ؟ ✴️تو روزی عدل و داد را اقامه می کنی و من ✴️ز نام قائمت فقط بلد شدم قیام را 👌بعید نیست عاقبت، فقط به خاطر 👌تو زودتر بیایی و بگیری انتقام را 🍂بیا بخواه خون آن ذبیح را که ذبح او 🍂به کربلا کرد حج ناتمام را 🌸مهربونم… تپش قلب و جونم 🌸ذکر زبونم… سخته بگی نوکرتم میدونم 🌸حقمه جونم… فقط تا تو بیای میمونم یا نمیمونم 🍃شرمنده ام، نخورده ام به دردت 🍃خیر ندیدی از نوکر نامردت 🍃بیش از هزار ساله که از ظلیمه 🍃میرسه از مرکب صحراگردت 🌾آقا... آره درسته من بد 🌾توکه… کرامتت نداشت حد 🌾هروقت گفتم که آقا دارم 🌾هرکس شنید یه طعنه ای زد 🌱هروقت که خون میریزی از چش تر برای نوکر 🌱محاسنت میشه شبیه جدت، کنار اکبر 🌱لاغر شدی آقا شبیه مادر 😭😭😭😭 🔥آقا دیگه دلم آروم نمیشه 🔥یه نظری نگات حروم نمیشه 🔥هر روز منو وعده ی فردا دادی 🔥این فرداها، چرا تموم نمیشه?? ⭐️ز داغ عمه ات و یا ز حال زین العابدین ⭐️خودت بگو ز روضه ها بخوانمش کدام را . ✔️ز دیر راهب و تنور کوفه روضه خوان شوم ✔️و یا که بازگو کنیم شام شام شام را 🔵تمام اختیار هر دو تا جهان به دست اوست 🔵اگرچه بسته ریسمان دو دست این امام را 🔴شکست قلب عمه زینبت شبیه قامتش 🔴در آن دمی که خیزران شکست احترام را 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❇️در بین راه، نیزه ی تو ایستاده بود ❇️جاماندن که باعث تأخیر نیزه هاست ✅گفتم که چند لحظه بخوابم ولی نشد ✅این خواب هم تصویر تجسم نیزه هاست ☑️سه شبانه روز، پشت دروازه ی ساعات نگهشون داشتن یعنی چی?? یعنی ✔️سه روز وقت داشتن سنگ جمع کنن ✔️سه روز وقت داشتن هدف گیری یاد بگیرن ✔️سه روز وقت داشتن به بچه ها یادبدن چه فحشی بدن 🔘تو دلش فکر میکرد الان که در دروازه ساعات باز بشه، همه جارو سیاه پوش کردن تا در دروازه باز شده، یوقت دید همه جا آذین بسته، همه دارن شادی میکنن کف میزنن هلهله میکنن… 🔳خانم یه تقاضایی کرد،،، فرمود اگه میشه از یه مسیری مارو عبور بدید که اینهمه چشم نامحرم به ما نیفته 😡شمر بی حیا گفت حالا که اینجوریه چشم… مسیرو عوض میکنم اما اونجاییکه من میگم ♻️دستور داد قافله رو ببرن سمت محله ی یهودیا ☑️یکی اومد جلو گفت آی اوناییکه بغض علی تو دلتونه،، آی اوناییکه مرداتون به دست علی کشته شده الان وقت تلافیه چیکار کردن? تا قافله وارد محله شده،هر کی تونست سنگ زده 😭😭😭 ⚪️مگه سنگا، خطا میرفت?? همه به هدف میخورد 😭 🔘حالا یوقت آدم دستاش بازه، سنگ که سمتش میاد میتونه جلو صورتش نگه داره دستاشو بستن… یکی به رقیه،، به زینب،، به زین العابدین 😭😭 بخونم دیگه ها؟؟ ☑️یه پیرزنی بلند شد، گفت به من بگید سر حسین کدومه?? اون سری که از همه زخمی تره اون سری که دندوناش شکسته، لباش ترک خورده ⚪️اون سر سر حسینه.. خم شده، یه سنگ بزرگی رو گرفته چنان به سر بریده ی… 😭😭😭 😭تو بازار برده ها آوردن و شامیا رقصیدن و خندیدن و رفتن 😭تا شامیان ز آمدنم باخبر شدن 😭این چشم های خیره به ما، خیره تر شدن 😭در ازدحام بُردن ناموس های تو 😭این مردمان کوچه نشین دردسر شدن 😭این نیمه روسری همه جا داد میزند 😭گیسوی دختران تو کوتاهتر شدن 💔 💔 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🌸اهل دیار علویون هستیم 🌸محمدی مصطفویون هستیم ❤️فاطمه مادر و علی،بابای ماست ❤️فاطمیون، مرتضویون هستیم 👌مازندرانی; مهمون نوازه 👌نذر حسن در خونش، همیشه بازه 👏مازندرانی; حماسه سازه 👏حسینیه پای عقیده،جون میبازه ❇️سر سجاده ی عشقیم، یه سجادیه عاشق ❇️تو دانشگاه باقر، یه دانشجوی صادق ✅قوم بی کینه ی کاظم، که با رضا و شادی ✅لب دریای جوادیم، تو راه سبز هادی 🔰لشکر عسکریون،میمونیم با دل و جون 🔰پای نائب تا بیاد، آقا صاحب الزمون 💠شیعه ی اثنی عشریم، آدم و افراد علی 💠سروریه،،، نوکریه علی و اولاد علی 💢حیدریمی و ذکر حیدر گیرمی 💢مست بومی، تا به نجف پر گیرمی 💢هرچی علی باوته امه سر بالا 💢قرآنه ناطقه که شه سر گیرمی 💢علی ره دارمی، خداره دارمی 💢خاکی ولی همدیگه ی هواره دارمی 💢علی ره دارمی، دنیاره دارمی 💢رفق بومی دشمنای بناره دارمی 💢اره تا خدا، خدائه فقط علی علیه 💢اونجه که بهشت گدائه، نجف شاه پلیه 💢سالی یکبار ونه حتما امام رضاره بوریم 💢شه امام رضاجا خوامی، تا کربلاره بوریم 💢یا امام رضا مدد، خوامی داریم خار و بد 💢چهلم کرببلا، چهلو هشتمه مشهد 💢 امام رضا هم علی مشهد نجف آباده علی 💢سروریه،،، نوکریه علی و اولاد علی 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
☑️ کانال ✅ مرکز انتشار نوحه (،،،،) 🔵 با نوای 👌👌کانال روبه دوستانتون معرفی کنید 🔹🌺درنشر مَراثی ومناقب اهلبیت علیهم السلام شریک باشید 🆔 http://eitaa.com/navayehajabbas
🔸این روزگار، روز مرا تار کرده است 🔸هر آنچه داشت بر سرم، آوار کرده است 🔹دردی بزرگ قلب مرا پاره میکند 🔹دردی مرا به خویش گرفتار کرده است 🔻دردی که زخم سینه ی پنهانیه مرا 🔺در گیسویی سپید، پدیدار کرده است ▫️هر روز کوچه دیدن و آن خاطرات شوم ▫️من را هزار بار عزادار کرده است ✅نیش و کنایه های همه یک طرف،، ولی ✅روی مغیره حال مرا زار کرده است ☑️یه روز آقا مریض بود، ابی عبدالله اومد مسجد ☑️این نانجیبُ دید، رفت بالا منبر شروع کرد هر چی در شأن خودش بود، به آقام علی گفت ☑️آقامون ابی عبدالله طاقت نیاورد، از بالا منبر آوردتش پایین گفتن الانه که این نانجیبُ بکشتش رفتن در خونه ی امام حسن، گفتن آقاجان یه همچین اتفاقی افتاده 🔘آقا با همون حالش اومد مسجد، گفت چی شده داداش?? ✔️یه نگاه غریبونه ای کرد گفت داداش، بالامنبر پیغمبر هرچی سزاوار خودش بود، به بابام علی میگفت 🔘یه نگاه غریبونه ای کرد گفت داداش حسین، یه روز اومدی این صحنه رو دیدی طاقت نیاوردی،،، هر روز جلو چشای خودم… ☑️تازه جلو چشای خودم میدیدم این صحنه بماند تازه این چشام، یه چیزایی رو دیده که شما ندیدین 😭😭😭 ✔️هر شب به هر بهونه ای از خواب میپرید، میگفت نزنید مادرمو 😭😭 🟠کوچه میبینه تنش میلرزه 🟠درد و دیوار میبینه بدنش میلرزه ⬅️خانوم فاطمه زهرا، خیلی روضه ی امام حسن رو دوست داره ◀️آخه اون روز تو کوچه انقده خجالت کشیده آروم آروم خاک چادر مادر رو پاک کرده 😭😭 امشب میخواییم از زبون خانوم فاطمه بگیم ✴️حسن… ✴️حسن.. آروم؛ یواش ✴️سرش نمیشه، بچه ای ✴️گرفته خون جلو چشاش 💢بیا عقب جلو نرو 💢میفتی زیر دست و پاش ♻️کوچیکترین ضربه ی این دست که دیدم میمونه جاش ♻️جواب باباتو نمیتونم بدم، حسن یواش… 😭😭 🔰حسن،، حسن ای قمرم 🔰مگه چند وقته رو خاکام که شب شده دور و برم?? فهمیدی چی گفتم دیگه هاا… ؟؟ ❇️حسن،، حسن ای قمرم ❇️مگه چند وقته رو خاکام که شب شده دور و برم?? 💠تو ساکتی یا گوش من نمیشنوه ای پسرم?? 💠اگه تو رو هم با همون دست زده باشه، خاک بر سرم… 😭😭😭 خداکنه امروز تورو زنده به خونه ببرم 😭😭 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas