وقتی همه جا شهره به عنوان تو باشیم
باید که فقط ریزه خور خوان تو باشیم
دامن نکش از دست گداهای گرفتار
بگزار کمی دست به دامان تو باشیم
خیرالعمل این است که ارباب تو باشی
ما هم یکی از مزد بگیران تو باشیم
فردای قیامت خبر از دربه دری نیست
امروز اگر بی سر و سامان تو باشیم
در سیر مقامات، پی گوهر اشکیم
ما چله نشستیم که گریان تو باشیم
اسلام بنا بر « لک لبیک حسین» است
ما نیز بنا شد که مسلمان تو باشیم
گویی که ابالفضل دعاگوی لب ماست
هرجا که به یاد لب عطشان تو باشیم
#حسین_غریب_مادر
گویی که ابالفضل دعاگوی لب ماست
هرجا که به یاد لب عطشان تو باشیم
ما یاد گرفتیم که در روضۀ گودال
آشفتهتر از زلف پریشان تو باشیم
#حسیــــــــــــــــن
کسی نداد جواب سلام هایش را
به احترام، نبردند نام هایش را
تمام مردم نامرد خویش را،کوفه
به کوچه ریخته حتی غلام هایش را
♻️دوم محرم که رسید کربلا، علی اکبرها دورش بودن
♻️تا اون روز کسی به خودش جرأت نداد به قد و بالای زینب، نگاه کنه
🔸اما اینجا، کوفه چه اتفاقی افتاده؟؟!
😭
☑️به کوچه ریخته حتی غلام هایش را
♻️بچه های کوچیک و بزرگ، همه اومده بودن
♻️انقده تمرین کرده بودن
♻️هرکی سنگ میزد،به هدف میخورد
🔸همه، نگاه به سر بریده
👈حسین،ابالفضل
✔️مسیر تنگ،مکافات رد شدن دارد
💠دیگه ازم نخواه،مصرع به مصرع رو باز کنم برات
مسیر تنگ،مکافات رد شدن دارد
خدا بخیر کند ازدحام هایش
ز کوچه رد شد و گیرم کسی نگاه نکرد
ولی چکار کند،پشت بام هایش را
یکیست نیزه نشین و یکیست ناقه نشین
ببین چگونه میارند امام هایش را
به این سه ساله بچسبد،سکینه می افتد
🔸#خودت_تجسم_کن
☑️یه طرف ریسمان به دستای زینب، یه طرف به گردن زین العابدین، ما بین... بچه های کوچیک امام حسین
☑️طناب دور گردن بستن
یعنی هرکدوم اگه آروم یا تندتر میرفتن، بچه ها خفه میشدن
به این سه ساله بچسبد،سکینه می افتد
مراقبت کند آخر،کدام هایش را؟!
🔘تا رسیدن کوفه، زینب رنگش پرید
یه نگاه کرد گفت عمه جان، بابامو کربلا سر بریدن، عمو عباسمو کربلا کشتن،داداش اکبرمو کربلا، بدنشو ارباً اربا کردن
🔰کوفه... رنگت پریده،،، چه اتفاقی افتاده
☑️سرشو پایین گرفت، گفت برادرزاده همه این زنایی که دارن رو پشت بوم،کف میزنند، یه روزی شاگرد کلاس قرآن من بودن
کار به جایی رسید...
🔻 آن یکی گفتا که اینان کیستند
🔺دیگری گفتا مسلمان نیستند
🔰دختر علیِ ... امام زین العابدینه
روضه امشبم همین باشه
🔅روضه تنور خولی...
☑️زن خولی میگه تنورو خاموش کردم
نیمه های دل شب دیدم نور میاد بیرون
☑️اومدم نزدیک شدم
دیدم چنتا خانوم نشستن
☑️یه خانومی داره روضه میخونه
هی میگه بُنیَّ...
👈این بُنیَّ فاطمه، عالمو آتیش زده
✔️اون شبم زینب تو خیمه نیم سوخته،بچه هارو جمع کرد
✔️رقیه سکینه همه تو خیمه نیم سوخته جمع شدن
یکی میگفت عمه پاهام میسوزه
یکی میگفت عمه گوشام درد میکنه
🔲عمه اَیْنَ عَمّیَ الْعَباس...
🔳اینا چشم عمو عباسمو دور دیدن دارن 🔳اینهمه بی احترامی میکنن
🔳زینب با هزار زحمت بچه هارو آروم کرد
🔳گفت دلم برا دلدارم تنگ شده...
برا #حسینم
♻️اومد سمت گودال،نزدیک گودال دید یه صدای آشنایی به گوشش میخوره
بُنیَّ... قتلوک و مِنَ الماء مَنَعوک
دوتا بُنیَّ که شنیدم...
یکی زن خولی یکی زینب
یه دشمنی هم صدای بُنیَّ فاطمه رو شنید
گفت 12ضربه خنجر به حنجر حسین زدم
میلرزید و میگفتا... دشمن
سنگدل ترین دشمنا
هربار که خنجر پایین میومد یه صدای مادرانه به گوشم میخورد
#حسین...
😭😭
#ڪانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas