♻️داد از این درد که افتاده به جانم،ای داد
♻️من زمین خورده ترین،مرد جهانم،ای داد
🔰من جوانم، تو جوان، پیر شدی پیر شدم
🔰زود می افتد از این غم،ضربانم، ای داد
فاطمه جان
🔹نوزده سالگیت قسمت ما،حیف نشد
🔹چشم خوردیم، من و تازه جوانم ای داد
😭😭😭😭😭
من که لب دوخته ام...
با کی حرف بزنم؟؟
با کی درد و دل کنم
به کی، غم و غصه هامو بگم؟؟
فاطمه جان،گمونم چاهم از من خسته شد
🔸من که لب دوخته ام،اما جگرم را چه کنم؟!!
🔸میشود تا دوسه خط،روضه بخوانم،ای داد..
حالا بشنو..
☑️همه ی شهر،به افتادنمان خندیدند
☑️این سخن ورد زبانها افتاد...
☑️#دیدی_آخر_علی_از_پا_افتاد
😭😭😭😭
🌐همه ی شهر،به افتادنمان خندیدند
🌐همه دیدند که پاشید توانم ای داد
😭😭😭
❇️هفت جای بدنت تا در مسجد بشکست
❇️و نمیشد به تو خود را برسانم،ای داد
این حرفارو یه مرد داره میزنه
همه گفتند...
اینی که علی رو کشت،اینجاست
همه گفتند علی بود و زنش را کشتند
فاطمه جان...
هی بهم زخم زبون میزنن
میگن جلو چشای علی،همسرشو زدند
✳️همه گفتند علی بود و زنش را کشتند
✳️من جگر سوخته از زخم زبانم،ای داد
💢درِ خیبر،صف دشمن،همه هیچ
💢این غم را نتوانم،نتوانم ای داد
کار هر شب مولا این بود
به زحمت بچه هارو میخوابوند
آروم آروم حرکت میکرد سمت قبر فاطمه
درد و دل میکرد
حرفاشو به فاطمه میزد
حسینو،میخوابوند حسن بیدار میشد
تا حسن میخوابید،زینب دل نگرون حسینش میشد
نکنه آب،بالاسر حسینم نزاشتم
مادرم وصیت کرد حواست به حسین باشه
بایه زحمتی،بچه ها میخوابیدن
آروم آروم حرکت میکرد میرفت سمت قبر فاطمه
یکی از این شبا،تا اومد حرکت کنه ، دید دامن عربیشو گرفت
بابا امشب من باهات میام
نگاه کرد،دید حسینه
هرکاری کرد بخوابه،نشد
دست حسینو گرفت آروم آروم اومدن سمت قبر مادر
از دور گفت فلان جا،قبر مادرته
حسین خودشو انداخت
سینه خیز رفت سمت قبر مادر
مادر پاشو،حسینت اومده
حسین اینجا سینه خیز رفت سمت قبر مادر
گریه کنا
عزادارا
♨️خانوم فاطمه، زیر دِین احدی نمیمونه
👌حتی حسینش
⬅️هر دید بازدید داره
⬅️اینجا حسین اومد کنار قبر مادر
🔺فاطمه هم جبران کرد
🔘کجا؟!
⚫️اون لحظه ای که الشمر..
😭میگه هر ضربه ای که میزدم،یه صدای مادرانه میومد
بُنیَّ.. قتلوک
😭😭😭😭😭
#ڪانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
♻️داد از این درد که افتاده به جانم،ای داد
♻️من زمین خورده ترین،مرد جهانم،ای داد
🔰من جوانم، تو جوان، پیر شدی پیر شدم
🔰زود می افتد از این غم،ضربانم، ای داد
فاطمه جان
🔹نوزده سالگیت قسمت ما،حیف نشد
🔹چشم خوردیم، من و تازه جوانم ای داد
😭😭😭😭😭
من که لب دوخته ام...
با کی حرف بزنم؟؟
با کی درد و دل کنم
به کی، غم و غصه هامو بگم؟؟
فاطمه جان،گمونم چاهم از من خسته شد
🔸من که لب دوخته ام،اما جگرم را چه کنم؟!!
🔸میشود تا دوسه خط،روضه بخوانم،ای داد..
حالا بشنو..
☑️همه ی شهر،به افتادنمان خندیدند
☑️این سخن ورد زبانها افتاد...
☑️#دیدی_آخر_علی_از_پا_افتاد
😭😭😭😭
🌐همه ی شهر،به افتادنمان خندیدند
🌐همه دیدند که پاشید توانم ای داد
😭😭😭
❇️هفت جای بدنت تا در مسجد بشکست
❇️و نمیشد به تو خود را برسانم،ای داد
این حرفارو یه مرد داره میزنه
همه گفتند...
اینی که علی رو کشت،اینجاست
همه گفتند علی بود و زنش را کشتند
فاطمه جان...
هی بهم زخم زبون میزنن
میگن جلو چشای علی،همسرشو زدند
✳️همه گفتند علی بود و زنش را کشتند
✳️من جگر سوخته از زخم زبانم،ای داد
💢درِ خیبر،صف دشمن،همه هیچ
💢این غم را نتوانم،نتوانم ای داد
کار هر شب مولا این بود
به زحمت بچه هارو میخوابوند
آروم آروم حرکت میکرد سمت قبر فاطمه
درد و دل میکرد
حرفاشو به فاطمه میزد
حسینو،میخوابوند حسن بیدار میشد
تا حسن میخوابید،زینب دل نگرون حسینش میشد
نکنه آب،بالاسر حسینم نزاشتم
مادرم وصیت کرد حواست به حسین باشه
بایه زحمتی،بچه ها میخوابیدن
آروم آروم حرکت میکرد میرفت سمت قبر فاطمه
یکی از این شبا،تا اومد حرکت کنه ، دید دامن عربیشو گرفت
بابا امشب من باهات میام
نگاه کرد،دید حسینه
هرکاری کرد بخوابه،نشد
دست حسینو گرفت آروم آروم اومدن سمت قبر مادر
از دور گفت فلان جا،قبر مادرته
حسین خودشو انداخت
سینه خیز رفت سمت قبر مادر
مادر پاشو،حسینت اومده
حسین اینجا سینه خیز رفت سمت قبر مادر
گریه کنا
عزادارا
♨️خانوم فاطمه، زیر دِین احدی نمیمونه
👌حتی حسینش
⬅️هر دید بازدید داره
⬅️اینجا حسین اومد کنار قبر مادر
🔺فاطمه هم جبران کرد
🔘کجا؟!
⚫️اون لحظه ای که الشمر..
😭میگه هر ضربه ای که میزدم،یه صدای مادرانه میومد
بُنیَّ.. قتلوک
😭😭😭😭😭
#ڪانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas