منو این همه مصیبت
منو زینب منو زینب
ای ز من،بریده دل،ای رفیق نیمه راه
خفته ای چرا به گِل،ای رفیق نیمه راه
مردم از داغ جدایی
مردم از داغ جدایی
نیمه جان علی،جوان علی
گل نیلوفر، کمان علی
❎فاطمه جان بمان به جان علی
❎سخنی حرفی هم زبان علی
⬅️ رو نگیر انقدر از من زهرا
💠پشت من،تکیه گاه نیست،بمان
💠همدمی غیر چاه نیست،بمان
دور حیدر،سپاه نیست،بمان
خانه ام روبه راه نیست،بمان
⬅️#یا_بمان_یا_مرا_ببر_زهرا
❤️#فاطمه_جانم
❇️با منه خسته،خوب تا کردی
❇️سر شب،مرگ را دعا کردی
پای تابوت را که وا کردی
کفنت را چرا سوا کردی؟!
⬅️به دلم میزنی شرر،زهرا
غم گرفتی و حرف غم نزدی
تا سحر سوختی و دم نزدی
شانه بر موی دخترم،نزدی
حرفی از زخم سینه هم نزدی
🔹گفت قریب به دوسه ماه از واقعه در و دیوار میگذره
هروقت نفس میکشم...
😭😭
❤️#فاطمه_جانم
با مدینه تو بی حساب شدی
خانه به خانش عذاب شدی
چقدر رو زدی جواب شدی
سر من از خجالت آب شدی
⬅️جلوی مردم گذر،زهرا
من که یادم نرفته چین خوردی
جلوی دخترت،زمین خوردی
هم کشیده از آن لعین خوردی
هم به دیوار،با جبین خوردی
⬅️که علی را شبیه سپر،زهرا
با چه وضعیتی رسیدی تو
وسط کوچه میدویدی تو
شال من را که میکشیدی تو
حرف های بدی شنیدی تو
🔹اصلا نیتشون این نبود که درُ بشکونن
یه در چوبی،با یه لگدم باز میشه
اونم نه یه نفر،،، قریب به 40نفر پشت در
درُ آتیش زدن که خونه رو با اهلش بسوزونن
خانوم حضرت زهرا،پشت در
یکی داد زد،امروز به هر قیمتی شده باید علی رو ببریم برا بیعت
مادر من و شما فرمود: مگه از رو جنازه من رد بشید
یکی داد زد، اگه کار به اینجا بکشه از رو جنازتم رد میشیم
امروز باید علی رو ببریم
#صحنه_رو_تجسم_کن
در،نیم سوخته با یه اشاره هم باز میشه
فاطمه پشت در، دوتا دستش به دو طرف در...
تجسم کن این در که لگد بخوره
این در،کجا باید بیفته؟؟!!
معطل نکردن همچین که در افتاد،،،
خاک تو دهنم اینجوری دارم روضه میخونم
و اینی که در رو فاطمه افتاد،قریب به 40نفر وارد منزل شدن
صحنه رو تجسم کن
غیرتیا ببخشید منو
همینقد بهت بگم امیرالمومنین تا این صحنه رو دید، گفت یکی یه عبایی بندازه رو #خانومم
😭😭
روضه رو شنیدید
بیهوش شد و به هوش اومد
نگفت پهلوم نگفت بازوم
اماممو کجا بردن؟؟
آقای غریبمو کجا بردن؟؟
آقارو با سر و پای برهنه و دست بسته سمت مسجد میبردند
بعضیا گفتن یه دست به دیوار گرفته یه دست به پهلو
حسنو صدا زد حسینو صدا زد
امام حسن یه طرف زیر بغل مادرو گرفت امام حسین یه طرف زیر بغل مادرو گرفت...
امام مجتبی میگه یه چند قدم که رفتیم دیدم شونه هام سنگین شده
خوب که نگاه کردم دیدم مادرم دوتا پاشو به زمین میکشه
برا روضه حضرت زهرا باید غیرتی گریه کنی
بیخود نبود امام صادق فرمود: خدا رحمت کنه کسی رو که برا مادرم بلند بلند گریه میکنه
رسید به امیرالمومنین، به هر زحمتی بود
شال آقارو گرفت، بی حیا داد زد چرا بیکار نشستی؟؟
دست فاطمه رو کوتاه کن
دیدی یه جا دعوا میشه،،، دوستاشو صدا میزنه رفیقاشو صدا میزنه
دست جمعی دعوا میکنن
تو این شلوغی وقتی دعوا میخوابه، میری جلو میبینی یکیخونی افتاده
میگه کی زدتش؟
میگی تو این شلوغی نفهمیدم
هرکی از راه رسید،زد
گریه کنا... سینه زنا
مادرمونو تو کوچه اینجوری زدن
هرکی از راه رسید،زد..
میدونم الان دلت کجا رفت
نزن،ببین که مادرم جوونه
جوونی قامتش کمونه
میخواد پاشه،اما نمیتونه
نزن اونکه با تو کاری نداره
ببین که بار شیشه داره
😭😭😭😭
آقامونم تو کربلا دوره کردن و زدنش
تو گودالم تو شلوغی،هرکی رسید زد
حسین...
😭😭😭😭
مگه یادم میره شری که شمر،اینجا به پاکرد
مگه یادم میره با چکمه هاش رو سینه،جا کرد
مگه یادم میره چند ضربه زد،سرُ جدا کرد
#حسین...
😭😭😭
یه جمله دیگه بگم و سینه بزنیم
زنای محجبه و متدینه با نامحرم،چش تو چش حرف نمیزنن
امام حسن میگه بی هوا زد مادرمو
حرف از بی هوا زدن میشه،دلت کجا میره؟؟
♻یکی هم بی هوا موهاشو گرفت
هی گفتم بهش، میام میام میام
موهامو نکش،میام میام میام
هرکی رسیده، بهم میخنده
وَرَم چشامو، داره میبنده
دختر شامی،کنایه ام زد
ببین موهامو چقد بلنده
😭😭😭
🔵میگن جلو چش بچه کوچیک سعی کنید گوسفند،سر نبرید
پدر و مادرا حواسشون باشه جلو چش بچه های کوچیک،دعوا نکنن
🔵بچه کوچیک صحنه های تلخ و وحشتناک ببینه، افسردگی میگیره
شبا تو خواب کابوس میبینه
خبره های روضه گرفتن چی میخوام بگم
☑️یهو از خواب بلند شد گفت من بابامو میخوام.. لج کردا
هی میزد خودشو،، امشب من بابامو میخوام باید بابامو ببینم
😔مُلا اسماعیل میگه این دختر صحنه های تلخ و وحشتناک زیاد دیده
☑️حتما کابوس دیده
تو خواب دیده باباشو دارن میزنن
تو خواب دیده باباشو دارن سر میبرن
حتما تو خواب دیده بزم شراب،،، چوب خیزران
لب و دندان
😭😭😭😭😭
#حسین...
#ڪانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas