eitaa logo
روضه حاج عباس طهماسب پور
419 دنبال‌کننده
284 عکس
487 ویدیو
11 فایل
کانال تخصصی روضه همراه با متن با نوای دلنشین #حاج_عباس_طهماسب_پور هیئت محبان الزهرا سلام الله علیها #بابل ارتباط با خادم کانال @youssof_62
مشاهده در ایتا
دانلود
کوتاه کن کلام ، بماند بقیه اش مُرده است احترام،بماند بقیه اش از تیرهای حرمله،یک تیر مانده بود آن هم نشد حرام،بماند بقیه اش هرکس که زخمی از علی و ذوالفقار داشت آمد به انتقام،بماند بقیه اش شمشیرها تمام شد و نیزه ها تمام شد سنگ ها تمام، بماند بقیه اش گویا هنوز باور زینب نمیشود بر سینه امام، بماند بقیه اش 😭😭 پیراهنی که فاطمه با گریه دوخته در بین ازدحام،بماند بقیه اش 💠💠 🔸نیزه شکسته هارو کنار داد 🔸شمشیرهارو کنار زد 🔸سنگا و کلوخارو کنار زد 🔹دید بدن سر نداره 🔹اگه حسینم سر نداره، یادگار مادرم که هست 🔹پیراهنی که مادرم با دستای خودش،دوخته 😭😭😭😭 🔅🔅🔅🔅🔅 پیراهنی که فاطمه با گریه دوخته در بین ازدحام،بماند بقیه اش راحت شد از حسین،همین که خیالشان شد نوبت خیام،بماند بقیه اش رو کرد در مدینه که یا ایهاالرسول یا فاطمه،سلام بماند بقیه اش خدا رحمت کنه محتشمو این کشته فتاده به هامون حسین توست از قتلگاه آمده شمر و ز دامنش خون عَلَی الدّوام،بماند بقیه اش سر رفت،آه...بعد هم انگشت زد کاش از پیکر امام،بماند بقیه اش بر خاک خفته ای و مرا میبرد عدو من میروم به شام،بماند بقیه اش 💠بسوی شام و کوفه ام 💠چه ظالمانه میبرن 💠نمیروم ولی مرا 💠چه وحشیانه میبرن دلواپسم برای سرت، روی نیزه ها از سنگ پشت بام،بماند بقیه اش ⚫️بی بی جان، خودت اشک بده دلواپسی برای من و بهر دخترت در مجلس حرام،بماند بقیه اش 👈یهو یه نامرد سرخ مویی وارد بزم شد گفت یزید اینجور که معلومه،خیلی خوشحالی روز پیروزیه منه هرچی بخوام میدی،گفت بله یهو یه نگاه کرد به نازدانه حسین 😭😭😭😭😭😭😭 حالا قرار هست کجاها رود سرش؟ از کوفه تا به شام،بماند بقیه اش تنها اشاره ای کنم و رد شوم از آن از روی پشت بام،بماند بقیه اش قصه،به سر رسید و تازه شروع شد شعرم نشد تمام،بماند بقیه اش اومد تو گودال هرکی تو گودال اومد،باید خونی بشه هرکی توی گودال اومد،دیگه بوی خون میده میرسد از گوشه مقتل،صدای مادرش ای زنازاده بیا و دست بردار از سرش گیسوان مادر مارا پریشان میکنی بی حیا،با خنجرت بازی نکن با حنجرش تو نمیبینی مگر،غرق مناجات است او پای خود را برپار از روی لبان اطهرش دل مسوزان بی حیا،عمه تماشا میکند با نوک نیزه مزن،پهلو به پهلو پیکرش نیزه بازی با تن بی سر، زمن آغاز کن طعمه نیزه مگردانید جسم اصغرش؟! از ضریح سینه اش برخیز ای چکمه به پا پای خود مگذار روی بوسه پیغمبرش دیر اگر برخیزی از جای خودت یابن الدعی عمه نفرین کرده دست خود بَرَد بر معجرش 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
خسته شده خمیده شده خون جگر شده لاغر شده شکسته شده محتضر شده زهرا برای مادر خود،گریه میکند مادر برای دختر خود،گریه میکند مادر برای دختر خود،دیده تر شده او پابه پای من،سر خود سنگ خورده است 🔹زخم شنیده و بشکسته تر شده قسمت نشد عروسیه اورا بپا کنم با حسرت عروسیه او همسفر شده روزیه روضت همین چند خطه تورو خدا دل بده، خوب گریه کن قسمت نشد عروسیه اورا بپا کنم با حسرت عروسیه او همسفر شده زهرای خویش را که بر ما سپرد،گفت دلواپس هجوم دری شعله ور شده 💠فاطمه جان... از بابات رسول الله شنیدم یه روزی قراره بین در و دیوار 🔸 هیزم..لگد...تازیانه..سیلی..محسن وقتی کفن نبود و عبا خواست،گریه کرد وقتی کفن رسید،غمش بیشتر شده 😭او دوختن،به دختر خود یاد میدهد 🔸نمیدونم گرفتی یا نه او دوختن،به دختر خود یاد میدهد گویا ز غارت نوه اش باخبر شده ❣حسین... سالار زینب وقتی کفن نبود و عبا خواست،گریه کرد 💠گفت هرچی داشتم،تقدیم بابات کردم تمام مال و ثروتمو برا احیای دین خرج کردم،،، حتی پول یه کفنم ندارم 💠اگه میشه به بابات بگو تو اون عبای مخصوص خودش منو کفن کنه که خانم حضرت زهرا اومد جبرییل 5تا کفن آورد از عالم بالا 💠کفنو داد یکیش مال خانوم حضرت خدیجه بود بزار من یکی دو خطو بگم ادامه این روضه رو بگم او دوختن،به دختر خود یاد میدهد گویا ز غارت نوه اش باخبر شده زهرا،نبی، خدیجه،،، همه گریه میکنن این یک کفن برای همه دردسر شده 🔸از همه بیشتر میدونه کی سوخته؟ اون شبی که خانوم فاطمه فرمود زینبم اون بقچه رو بردار بیار 5تا کفن بوده که از بالا اومده 🔹یکیش مال خانوم خدیجه بوده 🔹یکیش مال بابام رسول الله بوده 🔹یکیشو فردا بده بابات علی منو کفن کنه 🔹یکی رو 21 رمضان بده دست داداشت حسن،باباتو کفن کنه 🔸زینب نگاه کرد، یه کفن مونده دوتا داداش.. 🔹یکی دیگشو 28ماه صفر بده دست داداش حسینت،حسنو کفن کنه 😭این خانوم،برادریه از نوع حسینشا یه نگاه غریبونه ای کرد،،، مادر مگه حسینم کفن نداره؟! 😭😭😭😭 مگه حسینم کفن نداره؟؟ یه پیرهنی داد بهش دخترم این پیرهنو با دستای خودم دوختم روز عاشورا بده به داداشت اون صحنه ای که زیر گلوی حسینو بوسیده این یادگار مادرمه دست باف خوده مادرم فاطمس ببین چیکار کرده ابی عبدالله تا این لباسو دید،خنجر در آورد شروع کرد به پاره کردن 😭داداش،یادگار مادرمه 😭بوی مادرم فاطمه رو میده برا چی داری یادگار مادرمو پاره پاره میکنی؟؟ صدا زد این نانجیبایی که من دیدم،بی حیاتر از این حرفان میترسم بدنمو برهنه کنن گرفتی چی میخوام بگم،، ها؟؟ 💠یه چند ساعتی نگذشت زینب اومد تو گودال نیزه شکسته هارو کنار زد شمشیر شکسته هارو کنار زد دید یه بدن بی سره گفت حالا که داداشم،سر نداره از یادگار مادرمم میفهمم داداشمه ... قتلگاه نگو که غوغا بود سر پیراهن تو،دعوا بود آن چه در میان شعله ها میسوخت گیسوی دختران زهرا بود کاش مادر نبود در گودال از بد روزگار اما بود سیب من، نَرم همچو بِه شده ای زیر پاهای اسب، له شده ای آیینه بوده ای و ترک خوردی از همه بی هوا کتک خوردی 😭😭😭😭 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
خسته شده خمیده شده خون جگر شده لاغر شده شکسته شده محتضر شده زهرا برای مادر خود،گریه میکند مادر برای دختر خود،گریه میکند مادر برای دختر خود،دیده تر شده او پابه پای من،سر خود سنگ خورده است 🔹زخم شنیده و بشکسته تر شده قسمت نشد عروسیه اورا بپا کنم با حسرت عروسیه او همسفر شده روزیه روضت همین چند خطه تورو خدا دل بده، خوب گریه کن قسمت نشد عروسیه اورا بپا کنم با حسرت عروسیه او همسفر شده زهرای خویش را که بر ما سپرد،گفت دلواپس هجوم دری شعله ور شده 💠فاطمه جان... از بابات رسول الله شنیدم یه روزی قراره بین در و دیوار 🔸 هیزم..لگد...تازیانه..سیلی..محسن وقتی کفن نبود و عبا خواست،گریه کرد وقتی کفن رسید،غمش بیشتر شده 😭او دوختن،به دختر خود یاد میدهد 🔸نمیدونم گرفتی یا نه او دوختن،به دختر خود یاد میدهد گویا ز غارت نوه اش باخبر شده ❣حسین... سالار زینب وقتی کفن نبود و عبا خواست،گریه کرد 💠گفت هرچی داشتم،تقدیم بابات کردم تمام مال و ثروتمو برا احیای دین خرج کردم،،، حتی پول یه کفنم ندارم 💠اگه میشه به بابات بگو تو اون عبای مخصوص خودش منو کفن کنه که خانم حضرت زهرا اومد جبرییل 5تا کفن آورد از عالم بالا 💠کفنو داد یکیش مال خانوم حضرت خدیجه بود بزار من یکی دو خطو بگم ادامه این روضه رو بگم او دوختن،به دختر خود یاد میدهد گویا ز غارت نوه اش باخبر شده زهرا،نبی، خدیجه،،، همه گریه میکنن این یک کفن برای همه دردسر شده 🔸از همه بیشتر میدونه کی سوخته؟ اون شبی که خانوم فاطمه فرمود زینبم اون بقچه رو بردار بیار 5تا کفن بوده که از بالا اومده 🔹یکیش مال خانوم خدیجه بوده 🔹یکیش مال بابام رسول الله بوده 🔹یکیشو فردا بده بابات علی منو کفن کنه 🔹یکی رو 21 رمضان بده دست داداشت حسن،باباتو کفن کنه 🔸زینب نگاه کرد، یه کفن مونده دوتا داداش.. 🔹یکی دیگشو 28ماه صفر بده دست داداش حسینت،حسنو کفن کنه 😭این خانوم،برادریه از نوع حسینشا یه نگاه غریبونه ای کرد،،، مادر مگه حسینم کفن نداره؟! 😭😭😭😭 مگه حسینم کفن نداره؟؟ یه پیرهنی داد بهش دخترم این پیرهنو با دستای خودم دوختم روز عاشورا بده به داداشت اون صحنه ای که زیر گلوی حسینو بوسیده این یادگار مادرمه دست باف خوده مادرم فاطمس ببین چیکار کرده ابی عبدالله تا این لباسو دید،خنجر در آورد شروع کرد به پاره کردن 😭داداش،یادگار مادرمه 😭بوی مادرم فاطمه رو میده برا چی داری یادگار مادرمو پاره پاره میکنی؟؟ صدا زد این نانجیبایی که من دیدم،بی حیاتر از این حرفان میترسم بدنمو برهنه کنن گرفتی چی میخوام بگم،، ها؟؟ 💠یه چند ساعتی نگذشت زینب اومد تو گودال نیزه شکسته هارو کنار زد شمشیر شکسته هارو کنار زد دید یه بدن بی سره گفت حالا که داداشم،سر نداره از یادگار مادرمم میفهمم داداشمه ... قتلگاه نگو که غوغا بود سر پیراهن تو،دعوا بود آن چه در میان شعله ها میسوخت گیسوی دختران زهرا بود کاش مادر نبود در گودال از بد روزگار اما بود سیب من، نَرم همچو بِه شده ای زیر پاهای اسب، له شده ای آیینه بوده ای و ترک خوردی از همه بی هوا کتک خوردی 😭😭😭😭 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas