eitaa logo
روضه حاج عباس طهماسب پور
423 دنبال‌کننده
292 عکس
493 ویدیو
11 فایل
کانال تخصصی روضه همراه با متن با نوای دلنشین #حاج_عباس_طهماسب_پور هیئت محبان الزهرا سلام الله علیها #بابل ارتباط با خادم کانال @youssof_62
مشاهده در ایتا
دانلود
انقده گشت تو این بیابون غضب همه وجودشو گرفت همونجوری که خوده خانوم گفت: 👇👇 دشمن رسید و گفتم حتماً دلش برایم سوخت اما کوفیه نامرد آنقدر سیلی زد که من افتادم از پا آهسته رفتم،پیچید دور دست خود موی سرم را ....با گریه دارد میکند من را تماشا 🔅هی گفتم بهش میام میام 🔅موهامو نکش میام میام 🔸حرف بد میزد بابا بابا بابا 🔸با لگد میزد بابا بابا بابا 💠💠💠💠💠 آدم توی وطنش بی خانمان باشه،اما تو شهر غربت یه شب مقیم نباشه آدم خودش عمری توی وحشت باشه ولی یه لحظه خونوادش تو ترسو و بیم نباشه آدم روزی صد دفعه بمیره و زنده بشه ولی میون مردم، طفل یتیم نباشه اگه یتیم بود لااقل دختر بی گناه نباشه دختر بی گناه باشه،بی کس و بی پناه نباشه بی کس و بی پناه باشه،دیگه رخش سیاه نباشه حالا رخش سیاه باشه، حداقل یه دوست بگیره اگه باهاش دوست نمیشن،دیگه نگن دختره پیره پیر بگن و نگن که دوست،میخواد چیکار... داره میمیره 😭😭😭😭😭😭😭 ⚫️⚫️ مپرس از من از یه دختر بچه بپرس چرا جون میده تا باباشو کسی ازش نگیره مپرس از من از یه پدر و مادر بپرس چرا بچه گرسنه باشه،ولی عطش نگیره مپرس از من،از اون که سرش اومد بپرس چرا بدن شکسته باشه ولی آتش نگیره دختری آتش نگیره، اگه گرفت نشه فراموش ترسش ندن تا بدوه،بگه خدا سوختم بابام کوش یکی به دادش برسه، نرسه آتیش به سر و روش هرکی اونو دید نکنه، با لگدش آتیشو خاموش اگه لگد هم میزنه، مرد باشه و نزنه به پهلوش لگد به پهلوش بزنه، بگذره از گوشواره و گوش ♻️♻️♻️♻️ اینجا رسمه طفلی که باباشو از دست میده دست رو سرش کشیدن، اما نه با کشیدن اینجا رسمه دور و بر یتیمو شلوغ کنن فقط برا محبت نه که برا خندیدن اینجا رسمه یتیمو به بازار میبرنش نه که برا فروختن، چرا باید 3ساله ای،همش بپرسه،روزه یا شب؟ یه اتفاقی افتاده،خون میریره از گوشه لب وقت راه رفتن میگیرم،زیر بغل هاشو مرتب چرا برا قد کوتاهیش،حلالیت میخواست ز زینب از وقتی گیر زجر افتاد،همش میگه وای سُم مرکب روزی نشد نریزه اشک،شبی نشد نسوزه از تب 🔸بابا دلم خیلی برات تنگ شده 🔸انقده وعده امروز فردا بهم دادن 🔸هر موقع میپرسیدم،میگفتن بابات زود برمیگرده 🔸باباجون چشاتو دور دیدن 🔹انقده مسخرم کردن 🔹این دخترای شامی فکر میکردن من پاهام میلنگه 🔹نمیدونستن از بس خار رفته تو پاهام، نمیتونستم درست راه برم 💠آتیشم زدن بابا 💠جگرمو سوزوندن بابا 💠غرورمو شکوندم بابا 💠بازیم نمیدادن بابا 👈انقده گریه کرد تا به گوش یزید رسید 👈گفت چیکار میکنی؟ 🔹خوابو ازم گرفت 🔹گفتن بهونه بابارو گرفت سر باباشو آوردن خانم زینب از همونجا که طبقو دید، فهمید چه خبره 😭گفت این دختر اگه ببینه،میمیره 😭بابا آدم بزرگ،سر بریده ببینه میترسه اینکه 3سالشه وقتی فهمید سر باباشه... 😭😭😭😭😭😭 انقدر ضعف به پیکر دارم نتوانم سر تو بردارم هرجوری بود، لرزون لرزون سرو بغل گرفت لب خونیه، صورت خونیه،محاسن سوخته موهاش سوخته... بوی تنور میده بالاتر بگم غیرتیا ببخشید منو سر بوی شراب میده 😭😭😭 انقده زد خودشو انقده به لب و دندونش زده انقده به صورتش زده، گفت تا مثل بابا نشم دست بر نمیدارم همه صورتشو خونی کرد یوقت دیدن سر یه طرف رقیه یه طرف عزیز برادر، نازدانه حسینم شیرین زبون برادرم روضه خون قافله چرا جواب نمیدی؟؟ هرچی صدا زد، صدایی نشنید زین العابدین اومد، گفت عمه رقیه جون داده... یه روضه دیگه و ختم کلامم باشه بدنو آوردن با اون کیفیتی که اون زن غساله دست برداشت، گفت من این بدنو غسل نمیدم گفتن چرا؟ گفت غیر ناخوناش،همه بدنش سیاه بمن بگید چه مریضی داره این دختر تا نگید غسل نمیدم هرطوری بود، غسلش دادن مث بابام باید بی کفن باشم آوردن موقع دفن کردن، نزاشتن تو قبرستون دفنش کنن آخه تا خواستن وارد قبرستون بشن، یکی بلند صدا زد این قبرستون مال مسلموناست شما که دین ندارید شما خارجی هستید شما مسلمون نیستید با این کیفیت که اومدن دفنش کنن، شده موقع خاک ریختن خانم رباب هی عجله میکنه خاک بریزید... زینب جان زودتر خاک بریزید تا اون نامردا نیومدن دفنش کنید رباب، چرا انقده عجله داری؟ چرا انقده عجله میکنی برا دفن کردن؟؟ خانوومم زینبم این نامردارو من خوب میشناسم مگه کربلا یادم میره بدن اون یکی بچمو از تو خاک در آوردن، با نیزه در آوردن سر از بدنش جدا کردن سرُ به نیزه زدن این نامردا حیا ندارن میترسم سر رقیه رو هم از بدن جدا کنن... 😭😭😭😭 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas