❇️اصغر، چقد تو بیتابی
❇️همش توی خیمه راه میرم، طفل بی شیرم
#چرا_نمیخوابی؟
❇️بخواب گل نازم، اصغر چرا تو بیتابی
❇️همش توی خیمه راه میرم، طفل بی شیرم
#چرا_نمیخوابی؟
💎اگر چشای بازت،چشم به راه سقا موند
💎ببند چشماتو که بابا دست بر کمر برگشت
#ولی_عمو_جا_موند
♻️بچه که قنداق میشه، دست و پاش بستس
آورد
بین راه صدا زد حسین...
🔅به روی دست رویش را بپوشان
🔅به پیش باد، مویش را بپوشان
🔆ببین تیر و کمان حرمله را
🔆سپیدیه گلویش را بپوشان
بچه رو آورد روی دست...
ارباب همه ی عالم...
حرمله میگه همچین که تیر زدم، سر به یه پوست بند شده...
😭 فَذُبِحَت طفل مِنَ الاُذُنِ اِلیَ الاُذُن
یهو دیدم حسین خنجر در آورد
تو دلم گفتم حتما میخواد یه مقدار پوست جدا کنه سر جدا بشه
خوب که نگاه کردم دیدم اول کاری که کرد، بند قنداقو پاره کرد
مثل مرغی که سر از بدنش جدا میکنن، این بدن شروع کرد به بال بال زدن
ای حسیـــــن
نیزه دارا مست میکردن، بین راه نیزه هارو به هم میزدن
سر کوچولوی علی اصغر، از بالا نیزه میفتاد
رباب نگاه میکرد،،، مادر برات بمیره
😭😭😭😭
علی اصغرم
ببین بر دست و پا زنجیر دارم
بیا پایین ز نیزه شیر دارم
یه مقدار آب خوردم...
⬅️آبش بدید میمیره،آبشم ندید میمیره
⬅️تیر و کمون لازم نیست، از تب شدید میمیره
🔻#نا_نداره_پسرم_آب_نداریم_تو_حرم
💢دوسه روزه بیقرار، رو دست مادرش، ربابِ
💢اگه هلهله بزاره شاید،لحظه ای بخوابِ
☑️داغ دلم بدتر شد،غنچه ی رباب پرپر شد
☑️این حنجر صدپاره،مثل پیکر اکبر شد
😔رنگ حسین پریده، گوش تا گوشت بریده
😭یه وقت دستاش گرم شده، یه نگاه کرد
فذبح الطفل من الاذن الی الاذن
تیر 3شعبه، گوش تا گوش علی اصغر رو بریده
♦️رنگ حسین پریده، گوش تا گوشت بریده
با عبا حالا که قنداقه ات رو مخفی کرده بابا
♦️یه قدم به خیمه یک قدم باز برمیگرده بابا
#کانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔http://eitaa.com/rozehajabbas