eitaa logo
روضه حاج عباس طهماسب پور
423 دنبال‌کننده
292 عکس
493 ویدیو
11 فایل
کانال تخصصی روضه همراه با متن با نوای دلنشین #حاج_عباس_طهماسب_پور هیئت محبان الزهرا سلام الله علیها #بابل ارتباط با خادم کانال @youssof_62
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸مادری خورد زمین و همه جا ریخت بهم 🔸همه ی زندگی شیرخدا ریخت بهم 🔹داغی و تیزیه مسمار،اذیت میکرد 🔹تا که برخاست زجا، عرش خدا ریخت بهم ▪️بشکند پای کسی که لگدش،سنگین بود ▪️تا که زد، سلسله آل عبا ریخت بهم 🔵ثلث سادات،میان در و دیوار افتاد 🔵نسل سادات،به یک ضربه پا ریخت بهم 🔻گُر گرفته بدن فاطمه ای، دَر...بس کن 🔻وسط شعله ببین،زمزمه ها ریخت بهم روی او ریخت بهم،پهلوی او ریخت بهم دهنش غرق به خون گشت و صدا ریخت بهم ➖شدت ضربه چنان بود که سَر خورد به دَر ➖روی آشفته ی اُمُّ النُّجَبا ریخت بهم ⬅️پشت در سینه ی سنگین شده هم،ارثی شد ⬅️گیسوان پسرش،کرببلا... ریخت بهم ☑️فهمیدی دیگه؟! ها؟؟! اومد بالا سینه هرکاری کرد،خنجر نگرفت بدنو برگردوند،،، دست گرفت گیسوان حسینو خنجر بالا آورد... تجسم کن .... 🌾پشت در سینه ی سنگین شده هم،ارثی شد 🌾گیسوان پسرش،کرببلا... ریخت بهم 🍂مادرش آمده گودال،نچرخان بدنش 🍂استخوان های گلویش زِ قفا،ریخت بهم 😭😭😭 با ترک های لبش با نوک پا بازی کرد همه صورت او،با کف پا ریخت بهم 😭😭😭 چیکار کنیم امروز؟ فلذا خانوم حضرت زینبم فرمود: 😭فدای اون داداشی که روز ،کشتنش دقیقا روزیکه خانوم حضرت زهرا به شهادت رسیده یوقتایی تو اینجور جلسات دست خوده آدم نیس کجا بریم؟ 👈بایدم کوچه باشیم هم بین در و دیوار باشیم هم جاییکه... این روزای آخر،دختر طلحه اومده بود عیادت خانوم 👈گفت بی بی جان،حالت چطوره؟ گفت اگه میخوای بهت بگم حالم چطوره،بچه هارو دور کن 💥بچه هارو دور کرد نشست گفت زیر بغلامو بگیر زیر بغلاشو گرفت،،، نشست گفت قول بده تا وقتی من زنده ام به علی چیزی نگی غم و غصه های علی بسه برا خودش اینهمه مقدمه برا یه سوال؟؟! بی بی جان،حالت چطوره؟ گفت دو سه ماه از قضیه در و دیوار،میگذره هربار نفس میکشم،پیراهنم خونی میشه کار اسما و فضه این شده هر روز پیراهنمو بشورن و عوض کنن یه مقدمه بچینم، تابوتُ بیارن تورو حضرت زهرا،مدینه باش خونه علی گفت اسما یه چند لحظه گذشت،منو صدا بزن اگه جواب دادم ینی هنوز زندم اگه جواب ندادم بدون دیگه بی فاطمه شدی اسما اومد نزدیک حجره دید فاطمه میگه السلام علیک یا رسول الله السلام علیک یا امین الله السلام علیک یا جبراییل،،، یا میکاییل یهو یه چیزی گفت بند دلم پاره شد السلام علیک یا عزراییل اومدم گفتم خانومم؟؟ جواب نداد بی بی جان جواب نداد یا بنت رسول الله جواب نداد یا ام الحسن و الحسین جواب نداد سریع اومدن خبرشو برسونن به علی درو که باز کردم،دیدم حسنین دارن میان تو 🔹کجا میرین؟؟ 🔸بچه ها غذا حاضره بیایین غذا میل کنید 🔸امام حسن امام حسین از همون بچگی معصوم بودن و خیلی خیلی بیشتر از اینکه من و تو فکر کنیم،میفهمیدن گفتن کی دیدی ما بی مادر،غذا بخوریم؟! سفره،سفره مادرونس... بخدا الکی نیس امام صادق میفرماید خدا رحمت کنه اونیکه بلند بلند برا مادرمون گریه کنه ببین چه داغی تو دلشون گذاشتن
🔸مادری خورد زمین و همه جا ریخت بهم 🔸همه ی زندگی شیرخدا ریخت بهم 🔹داغی و تیزیه مسمار،اذیت میکرد 🔹تا که برخاست زجا، عرش خدا ریخت بهم ▪️بشکند پای کسی که لگدش،سنگین بود ▪️تا که زد، سلسله آل عبا ریخت بهم 🔵ثلث سادات،میان در و دیوار افتاد 🔵نسل سادات،به یک ضربه پا ریخت بهم 🔻گُر گرفته بدن فاطمه ای، دَر...بس کن 🔻وسط شعله ببین،زمزمه ها ریخت بهم روی او ریخت بهم،پهلوی او ریخت بهم دهنش غرق به خون گشت و صدا ریخت بهم ➖شدت ضربه چنان بود که سَر خورد به دَر ➖روی آشفته ی اُمُّ النُّجَبا ریخت بهم ⬅️پشت در سینه ی سنگین شده هم،ارثی شد ⬅️گیسوان پسرش،کرببلا... ریخت بهم ☑️فهمیدی دیگه؟! ها؟؟! اومد بالا سینه هرکاری کرد،خنجر نگرفت بدنو برگردوند،،، دست گرفت گیسوان حسینو خنجر بالا آورد... تجسم کن .... 🌾پشت در سینه ی سنگین شده هم،ارثی شد 🌾گیسوان پسرش،کرببلا... ریخت بهم 🍂مادرش آمده گودال،نچرخان بدنش 🍂استخوان های گلویش زِ قفا،ریخت بهم 😭😭😭 با ترک های لبش با نوک پا بازی کرد همه صورت او،با کف پا ریخت بهم 😭😭😭 چیکار کنیم امروز؟ فلذا خانوم حضرت زینبم فرمود: 😭فدای اون داداشی که روز ،کشتنش دقیقا روزیکه خانوم حضرت زهرا به شهادت رسیده یوقتایی تو اینجور جلسات دست خوده آدم نیس کجا بریم؟ 👈بایدم کوچه باشیم هم بین در و دیوار باشیم هم جاییکه... این روزای آخر،دختر طلحه اومده بود عیادت خانوم 👈گفت بی بی جان،حالت چطوره؟ گفت اگه میخوای بهت بگم حالم چطوره،بچه هارو دور کن 💥بچه هارو دور کرد نشست گفت زیر بغلامو بگیر زیر بغلاشو گرفت،،، نشست گفت قول بده تا وقتی من زنده ام به علی چیزی نگی غم و غصه های علی بسه برا خودش اینهمه مقدمه برا یه سوال؟؟! بی بی جان،حالت چطوره؟ گفت دو سه ماه از قضیه در و دیوار،میگذره هربار نفس میکشم،پیراهنم خونی میشه کار اسما و فضه این شده هر روز پیراهنمو بشورن و عوض کنن یه مقدمه بچینم، تابوتُ بیارن تورو حضرت زهرا،مدینه باش خونه علی گفت اسما یه چند لحظه گذشت،منو صدا بزن اگه جواب دادم ینی هنوز زندم اگه جواب ندادم بدون دیگه بی فاطمه شدی اسما اومد نزدیک حجره دید فاطمه میگه السلام علیک یا رسول الله السلام علیک یا امین الله السلام علیک یا جبراییل،،، یا میکاییل یهو یه چیزی گفت بند دلم پاره شد السلام علیک یا عزراییل اومدم گفتم خانومم؟؟ جواب نداد بی بی جان جواب نداد یا بنت رسول الله جواب نداد یا ام الحسن و الحسین جواب نداد سریع اومدن خبرشو برسونن به علی درو که باز کردم،دیدم حسنین دارن میان تو 🔹کجا میرین؟؟ 🔸بچه ها غذا حاضره بیایین غذا میل کنید 🔸امام حسن امام حسین از همون بچگی معصوم بودن و خیلی خیلی بیشتر از اینکه من و تو فکر کنیم،میفهمیدن گفتن کی دیدی ما بی مادر،غذا بخوریم؟! سفره،سفره مادرونس... بخدا الکی نیس امام صادق میفرماید خدا رحمت کنه اونیکه بلند بلند برا مادرمون گریه کنه ببین چه داغی تو دلشون گذاشتن 👇👇👇👇👇👇