eitaa logo
اشعار روضه های مکتوب
1.4هزار دنبال‌کننده
9 عکس
8 ویدیو
0 فایل
انشاالله به مرور در این کانال اشعار مدح و مرثیه اهل بیت قرار داده خواهد شد. متون مرثیه آل الله را در کانال روضه های مکتوب ببینید: https://eitaa.com/rozehayemaktoub
مشاهده در ایتا
دانلود
؛ پیش از آنی که عزادار مُحّرم باشی سعی کن درحرمش مُحرم و مَحرم باشی خاک از حُرمت شش‌گوشۀ او حرمت یافت گر شوی خاک رهش قبلۀ عالم باشی منزلت نیست تو را بی مدد مهر حسین گرچه موسی شوی و عیسی مریم باشی گرچه نیکوست به اندوه و غمش ناله زدن سعی کن زینت این روضه و پرچم باشی همره زمزم اشکی که تو را بخشیدند می‌توان مُحرم بیت‌لَله اعظم باشی شادی هردو جهانت به خدا تأمین است گر در این ماه عزا همسفر غم باشی به همان دست و سر و سینۀ مجروح قسم شرط عشق است براین زخم تو مرهم باشی خوش به حال تو «وفایی» که خدا خواسته است درهمه حال عزادار مُحّرم بـاشی ✍ 📝 |
بازهم پیک صبا مُشک فشان آمده است برمشام همه عطری ز جنان آمده است هاتفِ غیب خبر می‌دهد از رویش گُل صحبت از بانوی گُل‌ها به میان آمده است با گُل یاس، زمین را به فلک پُل زده‌اند روی سینه به ادب، خیل مَلک گُل زده‌اند این چه شوری است که در ذکر جمیل همه است کوثری ناب روان‌گشته از این زمزمه است ابر رحمت به سر خلق دمادم جاری است همه آفاق پُر از فاطمه یا فاطمه است به فلک وادی این طور چه دیدن دارد نغمه‌ی اهل سماوات، شنیدن دارد تا که قدسی نفسان جلوه‌ی طوری دیدند در دل ختم رُسل شوق و سروری دیدند همه لبخند زنان عطرفشانی کردند روی دامان خدیجه، گُل نوری دیدند مات بودند که نوزاد چها می‌گوید که شنیدند همه، حمد خدا می‌گوید چه مبارک سحری داشت شب میلادش جبرئیل آمده ازبهر مبارک‌بادش همه جا پُرشده از زمزمه‌ی «اعطینا» دیدنی بود رسول للَه و روی شادش کوثری گشت روان، عطر حیاتی برخاست و به شادیِ دلِ او صلواتی برخاست کوثر و قدر بخوان، جلوه‌ی توحید رسید قبله‌ی جانِ همه، کعبه‌ی امید رسید باز هم زمزمه کن آیه‌ی تطهیر بخوان زُهره و فاطمه و طاهره، خورشید رسید ذرّه ذرّه همه محو گُل خورشید شوید زائر عارف این کعبه‌ی توحید شوید به فروغش، به جمالش، به جلالش به فضائل، به خصائل، به کمالش صلوات به خداوند که سادات جهان مادری‌اند به خود فاطمه تنها نه، به آلش صلوات هردل غرق غمی، نور امیدش زهراست هرکه مشتاق جنان است، کلیدش زهراست آمد او تا که بشر فانی فی‌الله شود بشر از جهل رها گردد و آگاه شود می رود زود ولی چند بهاری کافی است تاکه او بر همه روشنگر این راه شود تاکه از خواری دنیا به همه حرفی گفت عطر بیداری او خواب جهان را آشفت هر زبانی که به «یا فاطمه» تطهیر شود گوید او آمده تا نور سرازیر شود هدف آمدنش چیست؟ همین می دانم تا ولایت به خود فاطمه تفسیر شود صحبت اهل ولایت به جز این زمزمه نیست «زیر این چرخ، علی دوست‌تر از فاطمه نیست» عمر پُر برکت او از چه حکایت دارد؟ از چه از مردم این شهر، شکایت دارد؟ همه ی عمر کمش گفت، «وفایی» بر خلق که علی برهمه‌ی خلق، ولایت دارد بی علی هیچ ره سیر الی‌اللهی نیست جز از این راه، به فردوس برین راهی نیست شاعر: ©به نقل از اشعار آیینی حسینیه