#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#ورود_به_ماه_محرم
لطف مولاست نوکرش باشم
و برایش نفسنفس بزنم
پدرم کرده وقف روضه مرا
هم غلام حسین، هم حسنم
کودکی بیشتر نبودم که
مادرم بین روضه شیرم داد
مادرم اشک بین شیرم کرد
برکت حق بر این معامله باد
زلف من را گره به زلف زدند
پای در بند این کمند شدم
تا قدم از قدم گذارم پیش
یا علی گفتم و بلند شدم
ماهها پشتهم گذشت و گذشت
و دلآشوب و خانهی غم شد
پدر آهسته گفت در گوشم
که عزیز دلم محرم شد
مادرم گفت روز تاسوعا
که سپردم تو را به دست عمو
پدرم بین نوحهخوانی گفت
جان بابا بگو حسین... بگو
مادرم گریه کرد و گفت رباب
پدرم روضه خواند در گوشم
و از آن روز در غم ارباب
هر محرم سیاه میپوشم
در لباس سیاه هیئتیام
گوئیا چیز دیگری میدید
بأبی أنتَ را که میخواندم
پدرم بین گریه میخندید
من نفهمیدم آنچه شیری بود
که برای حسین دربهدرم
سالها رفت و ماند پرسش من...
خندهی بین گریهی پدرم
سالها بعد، بعدازآن دوران
کلبهی کوچکی منور شد
و به لطف و نگاه مولا بود
همسر مؤمنی که مادر شد
ماهها پشتهم گذشت و شدیم
مثل هرسال جرعه نوش حسین
و محرم رسید از راه و...
پسرم شد سیاهپوش حسین
در دل مجلس عزای حسین
من جواب سؤال را دیدم
با نگاهی به اشک فرزندم
وسط اشک و روضه خندیدم
نور و رحمت به شیر مادرم و...
لقمهی پاک سفرهی پدرم
لطف مولا همیشه همرهشان
و دو جمله برای تو پسرم:
نذر کردم که نوکرش باشی
و برایش نفسنفس بزنی
پسرم وقف روضهات کردم
هم غالم حسین، هم حسنی
✍️ #سیدمهدی_میری_لواسانی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه |
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#ورود_به_ماه_محرم
ماییم و باز حال و هوای محرمت
دنبال کار هیأت و دنبال پرچمت
دلتنگ عطر ناب ترین فصل ماتمت
تسبیح ماست زمزمه و نوحه و دمت
با هر محرم تو نفسها عوض شدند
در پای منبر تو چه کسها عوض شدند
از هرچه بگذریم از این غم نمیشود
از روضهی حسین و محرم نمیشود
مهر تو لحظهای ز دلم کم نمیشود
آدم بدون عشق که آدم نمیشود
در من دوباره عاشقی آغاز کردهای
صد پنجره به روی دلم باز کردهای
این اشکها برای تو، تقوا برای ما
دنیای ما فدای تو، فردا برای ما
بی تو نداشت جاذبه دنیا برای ما
این روضههاست مثل مسیحا برای ما
ما را رفیق روضهات آقا حساب کن
بر چشمهچشمه اشکِ دلِ ما حساب کن
من زندهام که گریه کنم پای روضهات
در من که مست میشوم از چای روضهات
حتی بهشت پُر نکند جای روضهات
جبریل پای ثابت شبهای روضهات
دنیا بدون کرببلا دیدنی که نیست
خاکی به غیر خاک تو بوسیدنی که نیست
✍ #حسن_کردی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه |
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی؛ #شب_اول
#ورود_به_ماه_محرم
بزم عزای او نه تنها در زمین است
وقف بساط روضهاش، عرش برین است
هفت آسمان از غُصه مشکیپوش هستند
آوازهی ماه محرم بیش از این است
مرثیه خوان وقتی رسول الله باشد
سردستهی گریهکنان روح الامین است
پیراهنش را بر فراز نیزه کردند
ماه محرم آمد و دلها غمین است
اجر رسالت در رفاقت با حسین است
این دوستی دستور قرآن مبین است
در سایهسار پرچمش آسوده هستیم
این خیمهها، این تکیهها حصن حصین است
اسباب این وادی، شفیع روز حشراند
فرش حسینیه خودش حبل المتین است
هرکس نشسته روی فرش روضهی او
با حضرت زهرا یقیناً همنشین است
سینهزنیها مورد تحسین زهراست
سینهزنِ او مستحق آفرین است
باید براتم را شب اول بگیرم
وقتی تمام فکر و ذکرم اربعین است
آغاز راه کربلا غیر از نجف نیست
روزی من دست امیرالمؤمنین است
ما را برای گریه کردن آفریدند
با اشک در روضه سرشک ما عجین است
ما و جدایی از حسین امری محال است
این حرف، حرف اولین و آخرین است
اصرار دارد دستگیر شمر باشد
باب نجات خلقِ عالم اینچنین است
دردی که دارد میکشد از نیزهها نیست
دردی که در گودال دارد، درد دین است
مثل سرش، انگشترش را هم بدزدند
تنها نه خولی، ساربان هم در کمین است
✍ #علیرضا_خاکساری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه |
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#ورود_به_ماه_محرم؛ #شب_اول
چگونه شکر بگویم؟ که زنده ماندم و دیدم
رسیده نوبت گریه، دمیده ماه محرم
چگونه شکر بگویم؟ که زیر سایهی پرچم
کنار حضرت زهرا نشاندهاند مرا هم!
چگونه شکر بگویم؟ چگونه شکر بگویم؟
دوباره گرم گلوی بریده است گلویم!
چگونه شکر بگویم که بنده... نوکرتانم؟
همیشه طالب فیض عظیمِ محضرتانم
تمام سال گدای کنار معبرتانم
غلام لطف لطیفِ نگاه مادرتانم
ستاره های هدایت، موالیان کرامت!
من و هراس قیامت، شما و لطف و عنایت
شما... ولیّ خدا، من شکستهی غمتانم
شما دلیلِ شفا، من مریض یک دمتانم
شما نسیم صفا، من غبار مقدمتانم
شما امیر وفا، من اسیر پرچمتانم
ز دست عشق شما که زدید شعله به جانم
چرا غزل ننویسم؟ چرا ترانه نخوانم؟
درست مثل قناری، قناریِ لبتانم
شبیه ماه، گرفتار خلوت شبتانم
همیشه مشتری روضههای پُر تبتانم
چه میشود که ببینم شبی مقرّب
تانم؟
همان که اول خلقت اساسنامه نوشته
مرا به راه ولایت دریدهجامه نوشته
من و نگاه شما و پناه صحن و سراتان
چگونه شکر کنم که شدم مدیحه سراتان؟
شکسته باد سری که زمین نخورده به پاتان
فرشتههای خدایی مقیم بزم عزاتان
به شوق بارش رحمت، غریق زمزمه هستم
دخیل بزم عزای عزیز فاطمه هستم
عزای هستی عالم، عزای عشق مجسّم!
عزای کشتهی تشنه، عزای صاحب زمزم
عزای یک سر بر نی، عزای یک تن درهم
بخوان که جان بسپارم ز داغ وارث آدم
"سری به نیزه بلند است در برابر زینب
خداکند که نباشد سر برادر زینب"
✍ #مجتبی_روشن_روان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه |
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#ورود_به_ماه_محرم؛ #بصیرت
چاووش میخواند دوباره روضهی غم را
باز این چه شورش، چه عزا، چه نوحه، ماتم را
چاووش میخواند که ای مردم! محرم شد
داغ عزای اشرف اولاد آدم شد
جن و ملک هم تکیهی ماتم به پا کردند
گریه برای غربت خون خدا کردند
کوچه به کوچه شد سیهپوشِ عزای او
از هر طرف آید به گوشِ دل صدای او
هل من معینِ اوست در گوش زمان پیچید
فریاد او در وسعت هفت آسمان پیچید
امر به معروف است و نهی از منکر آئینش
حق و عدالت، مکتب و آزادگی دینش
آیا کسی اندیشهاش را یار خواهد شد؟
بر فرق ظلم و تیرگی آوار خواهد شد؟
آیا فقط باید برایش روضهخوانی کرد؟
یا اینکه از مشی و مرامش پاسبانی کرد؟
در کل ارض کربلا پیغام آگاهیست
هر روز عاشوراست یعنی روز حق خواهیست
او تشنه اما تشنهی عشق و عدالت بود
او دشمن ظلم و تباهی و جهالت بود
یک روز داغ لاله و یاس و شقایق دید
در موج خون افتاده هفتاد و دو عاشق دید
زخم از ستاره بر تنش افزون، به خاک افتاد
عصر شهادت غسل کرد از خون، به خاک افتاد
افتاد تا اسلام و آزادی به پا باشد
بر مأذنه گلنغمهی «حَیَّ علی» باشد
در آخرین فریاد خود فرمود راهش را
هم گریه باید کرد، هم پیمود راهش را
اینک شما و این مسیر سرخ و نورانی
پیمودن این راه با چشمان بارانی
✍ #کمیل_کاشانی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه |
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#ورود_به_ماه_محرم
با ذکر یاحسین دمادم گریستم
یک سال در فراقِ محرّم گریستم
با گریه بر تو، توبهی آدم قبول شد
من هم شبیه حضرت آدم گریستم
بارِ گناه، برکتِ چشم مرا گرفت
شرمنده در مصیبت تو کم گریستم
شکر خدا که چشم و سرم وقف روضه شد
هم بر سرم زدم ز غمت، هم گریستم
مُردم به پای خط به خطِ مقتلت حسین
از بس که با "لُهوف و مُقَرّم" گریستم
✍ حجتالاسلام #علی_مقدم
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه |
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#ورود_به_ماه_محرم
برپا کنید خیمهی ماتم، شروع شد
ماه عزای شاه دو عالم شروع شد
شبهای ماتم است، سلامٌ علی الحسین
عالم محرم است، سلامٌ علی الحسین
حسرت به خاکِ سردِ مزاری نَبُردهایم
شکر خدا که قبل محرم نمردهایم
احیای خشکسالی چشم است با حسین
"صد مرده زنده میشود از ذکر یاحسین"
دارد برای تو کفنم میکند پدر
پیراهن سیاه تنم میکند پدر
بالاتر از تمام نسبهاست حدِّ من
جاروکش عزای تو بوده است جدِّ من
دست از شراب ناب بهشتی کشیده است
آنکس که چای تازه دمت را چشیده است
برگشتهایم، چشم به عفو تو داشتیم
حُرّیم و چکمه بر سر شانه گذاشتیم
خاکم ولی به زر بدلم کن حسینجان
مثل حبیبِ خود بغلم کن حسینجان
دستی به روی گونهی سینهزنَات بکش
اشک مرا بگیر و به زخم تنات بکش
ما با غم تو فارغ از این بند میشویم
در آتش عزای تو اسپند میشویم
امروز اگر که در دل هیئت نشستهایم
مدیون لطف مادر پهلو شکستهایم
زهرا به روی گریهکُنانت حساب کرد
ما را برای نوکریات انتخاب کرد
ما پای دیگ نذر تو برکت گرفتهایم
از پادوییِ مجلسات عزت گرفتهایم
در اوج درد، نام تو اعجاز میکند
دست سهسالهی تو گره باز میکند
این اربعین حوالهی پای مرا بده
جان رقیه یک سفر کربلا بده
تا با لب ترک ترکم پرپرت شوم
قربان تشنگیِ علیاصغرت شوم
پائینِ پات نالهی جانکاه میکشم
یاد عبا و اکبر تو آه میکشم
در علقمه دلت به چه دردی دچار شد
با آبروی اهل حرم شرمسار شد
**
تنها شدی که شمر تو را زیر پا گرفت
لبهات جای آب به سرنیزهها گرفت
✍ #بردیا_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه |
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#ورود_به_ماه_محرم
کجا شیرینتر از این غم در عالم میشود پیدا
که شادیهای عالم در همین غم میشود پیدا
همین که تکیه برپا میشود با رخت خونآلود
هوای روضه در عرش معظم میشود پیدا
خدا مرثیهخوان است و ملائک مستمع هستند
در آن بزمی که حتی مثل آن کم میشود پیدا
هوای شهر رنگ عشق میگیرد به خود، وقتی
که روی سردر هر خانه پرچم میشود پیدا
گناهان تمام عمر او بخشیده خواهد شد
همین که کنج چشمی اشک نمنم میشود پیدا
حسین بن علی فیض وسیع حضرت حق است
که در اطراف او هرجور آدم میشود پیدا
مگر اعجاز جز این است که با نام این آقا
میان چشمهای ما دو زمزم میشود پیدا
هوای گریه کردن دارم و دلتنگ بارانم
مسیر روضه از این بین کمکم میشود پیدا
غمی کهنه دلم را میفشارد هر زمانی که
هلال تازهی ماه محرم میشود پیدا...
✍ #مجتبی_خرسندی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه |
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#ورود_به_ماه_محرم؛ #اخلاقی_و_اندرز
پیش از آنی که عزادار مُحّرم باشی
سعی کن درحرمش مُحرم و مَحرم باشی
خاک از حُرمت ششگوشۀ او حرمت یافت
گر شوی خاک رهش قبلۀ عالم باشی
منزلت نیست تو را بی مدد مهر حسین
گرچه موسی شوی و عیسی مریم باشی
گرچه نیکوست به اندوه و غمش ناله زدن
سعی کن زینت این روضه و پرچم باشی
همره زمزم اشکی که تو را بخشیدند
میتوان مُحرم بیتلَله اعظم باشی
شادی هردو جهانت به خدا تأمین است
گر در این ماه عزا همسفر غم باشی
به همان دست و سر و سینۀ مجروح قسم
شرط عشق است براین زخم تو مرهم باشی
خوش به حال تو «وفایی» که خدا خواسته است
درهمه حال عزادار مُحّرم بـاشی
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه |
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#ورود_به_ماه_محرم
میرسد آوای حزن از سوی جنات النعیم
داغ شد آغاز، بسم الله رحمن الرحیم
انبیا دارند جنت را سیاهی میزنند
اولیا دارند میگریند بر داغی عظیم
عرش با پیراهنی خونین مزین میشود
چشمهامان همچو یعقوباند دنبال شمیم
هرکه حیران است، بسم الله، این باب نجات
هرکه گم کرده است خود را، این صراط المستقیم
ما نه از امروز و دیروز و نه یکصد سال پیش
ما گرفتار حسینیم از همان عهد قدیم
کربلا تنها اقامتگاه قلب مبتلاست
دل بهجز پایین پا، جایی نمیگردد مقیم
✍️ #حمیدرضا_عباسی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه |
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#ورود_به_ماه_محرم
اشاره به حضرت رقیه سلام الله علیها
برپا کنید خیمهی ماتم، شروع شد
ماه عزای شاه دو عالم شروع شد
شبهای ماتم است، سلامٌ علی الحسین
عالم محرم است، سلامٌ علی الحسین
حسرت به خاکِ سردِ مزاری نَبُردهایم
شکر خدا که قبل محرم نمردهایم
احیای خشکسالی چشم است با حسین
"صد مرده زنده میشود از ذکر یاحسین"
دارد برای تو کفنم میکند پدر
پیراهن سیاه تنم میکند پدر
بالاتر از تمام نسبهاست حدِّ من
جاروکش عزای تو بوده است جدِّ من
دست از شراب ناب بهشتی کشیده است
آنکس که چای تازه دمت را چشیده است
برگشتهایم، چشم به عفو تو داشتیم
حُرّیم و چکمه بر سر شانه گذاشتیم
خاکم ولی به زر بدلم کن حسینجان
مثل حبیبِ خود بغلم کن حسینجان
دستی به روی گونهی سینهزنَات بکش
اشک مرا بگیر و به زخم تنات بکش
ما با غم تو فارغ از این بند میشویم
در آتش عزای تو اسپند میشویم
امروز اگر که در دل هیئت نشستهایم
مدیون لطف مادر پهلو شکستهایم
زهرا به روی گریهکُنانت حساب کرد
ما را برای نوکریات انتخاب کرد
ما پای دیگ نذر تو برکت گرفتهایم
از پادوییِ مجلسات عزت گرفتهایم
در اوج درد، نام تو اعجاز میکند
دست سهسالهی تو گره باز میکند
این اربعین حوالهی پای مرا بده
جان رقیه یک سفر کربلا بده
تا با لب ترک ترکم پرپرت شوم
قربان تشنگیِ علیاصغرت شوم
پائینِ پات نالهی جانکاه میکشم
یاد عبا و اکبر تو آه میکشم
در علقمه دلت به چه دردی دچار شد
با آبروی اهل حرم شرمسار شد
**
تنها شدی که شمر تو را زیر پا گرفت
لبهات جای آب به سرنیزهها گرفت
✍ #بردیا_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه |
#ورود_به_ماه_محرم
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
به استعانتِ اشکِ عَلَی الدَّوامِ حسین
شروع میکنم این ماه را به نام حسین
دوباره چشمهی خون بین عرش جوشیده
تمام عالمِ امکان سیاه پوشیده
هزار شکر عجینیم با غم تو حسین
رسیدهایم به ماه محرم تو حسین
هزار شُکر که درگیر ماتمت شدهایم
دوباره مُحرِم ماهِ مُحَرَّمت شدهایم
قَبای بندگیِ خویش را کفن کردیم
لباس نوکری شاه را به تن کردیم
اجازه داده خدا تا ثواب کسب کنیم
سیاهههای عزا را دوباره نصب کنیم
میان سینهی ما آهِ تازه..، دم شده است
بساط چایی و اسپند هم علم شده است
چقدر فرش حسینیّه جا به جا کردیم
چقدر پادویی روضهی تو را کردیم
بقای نوکری از ربَّنای فاطمه است
به روضه آمدن ما دعای فاطمه است
در این حسینیه تحت لوای مولائیم
به زیر سایهی چادر نماز زهرائیم
خوشا به حال دو چشمی که غرقِ دریا شد
کسی که گریهکُنات شد..، عزیز زهرا شد
قسم به کوثر و زمزم، شفاست گریهی تو
برای هرچه مریضی، دواست گریهی تو
قسم به تذکرهی قدسی خدای جهان
"حسین"..، راه علاج است..، آی بیماران
اسیر معصیتِ ممتدم نکن ارباب
تو را به جان رقیه ردم نکن ارباب
مرا فقیر نگاهت بدانیام خوب است
گدای شاه خراسان بخوانیام خوب است
رکوع اشک شدم، گریهی نماز شدم
به جان دختر تو کربلانیاز شدم
چه میشود که به سمتت قدم قدم برسم
چه میشود که دم اربعین حرم برسم
**
چراغ سرخ دم قتلگاه روشن بود...
هزار نیزهی خونین درون یک تن بود
نفس نفس زدن او به آه بند شده
صدای چکمهی یک بددهن بلند شده
سنان کشانده عقب جمع نیزهداران را...
خدا بخیر کند حلق شاه عطشان را...
✍ #بردیا_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه |