eitaa logo
اشعار روضه های مکتوب
1.7هزار دنبال‌کننده
9 عکس
9 ویدیو
1 فایل
انشاالله به مرور در این کانال اشعار مدح و مرثیه اهل بیت قرار داده خواهد شد. متون مرثیه آل الله را در کانال روضه های مکتوب ببینید: https://eitaa.com/rozehayemaktoub
مشاهده در ایتا
دانلود
؛ بزم عزای او نه تنها در زمین است وقف بساط روضه‌اش، عرش برین است هفت آسمان از غُصه مشکی‌پوش هستند آوازه‌ی ماه محرم بیش از این است مرثیه خوان وقتی رسول الله باشد سردسته‌ی گریه‌کنان روح الامین است پیراهنش را بر فراز نیزه کردند ماه محرم آمد و دل‌ها غمین است اجر رسالت در رفاقت با حسین است این دوستی دستور قرآن مبین است در سایه‌سار پرچمش آسوده هستیم این خیمه‌ها، این تکیه‌ها حصن حصین است اسباب این وادی، شفیع روز حشراند فرش حسینیه خودش حبل المتین است هرکس نشسته روی فرش روضه‌ی او با حضرت زهرا یقیناً همنشین است سینه‌زنی‌ها مورد تحسین زهراست سینه‌زنِ او مستحق آفرین است باید براتم را شب اول بگیرم وقتی تمام فکر و ذکرم اربعین است آغاز راه کربلا غیر از نجف نیست روزی من دست امیرالمؤمنین است ما را برای گریه کردن آفریدند با اشک در روضه سرشک ما عجین است ما و جدایی از حسین امری محال است این حرف، حرف اولین و آخرین است اصرار دارد دستگیر شمر باشد باب نجات خلقِ عالم اینچنین است دردی که دارد می‌کشد از نیزه‌ها نیست دردی که در گودال دارد، درد دین است مثل سرش، انگشترش را هم بدزدند تنها نه خولی، ساربان هم در کمین است ✍ 📝 |
؛ چگونه شکر بگویم؟ که زنده ماندم و دیدم رسیده نوبت گریه، دمیده ماه محرم چگونه شکر بگویم؟ که زیر سایه‌ی پرچم کنار حضرت زهرا نشانده‌اند مرا هم! چگونه شکر بگویم؟ چگونه شکر بگویم؟ دوباره گرم گلوی بریده است گلویم! چگونه شکر بگویم که بنده... نوکرتانم؟ همیشه طالب فیض عظیمِ محضرتانم تمام سال گدای کنار معبرتانم غلام لطف لطیفِ نگاه مادرتانم ستاره های هدایت، موالیان کرامت! من و هراس قیامت، شما و لطف و عنایت شما... ولیّ خدا، من شکسته‌ی غم‌تانم شما دلیلِ شفا، من مریض یک دم‌تانم شما نسیم صفا، من غبار مقدم‌تانم شما امیر وفا، من اسیر پرچم‌تانم ز دست عشق شما که زدید شعله به جانم چرا غزل ننویسم؟ چرا ترانه نخوانم؟ درست مثل قناری، قناریِ لب‌تانم شبیه ماه، گرفتار خلوت شب‌تانم همیشه مشتری روضه‌های پُر تب‌تانم چه می‌شود که ببینم شبی مقرّب‌ تانم؟ همان که اول خلقت اساسنامه نوشته مرا به راه ولایت دریده‌جامه نوشته من و نگاه شما و پناه صحن و سراتان چگونه شکر کنم که شدم مدیحه سراتان؟ شکسته باد سری که زمین نخورده به پاتان فرشته‌های خدایی مقیم بزم عزاتان به شوق بارش رحمت، غریق زمزمه هستم دخیل بزم عزای عزیز فاطمه هستم عزای هستی عالم، عزای عشق مجسّم! عزای کشته‌ی تشنه، عزای صاحب زمزم عزای یک سر بر نی، عزای یک تن درهم بخوان که جان بسپارم ز داغ وارث آدم "سری به نیزه بلند است در برابر زینب خداکند که نباشد سر برادر زینب" ✍ 📝 |
سفره‌ی ماه عزا، خوان اباعبدالله باز عالم شده مهمان اباعبدالله لک لبیک حسین از همه‌سو می‌شنوم فاطمه داده فراخوانِ اباعبدالله آمده بزم پسر را سر و سامان بدهد مادری بی سر‌و‌سامانِ اباعبدالله خیمه برپاست، عزادار چقدر آمده‌است ای بنازم به محبانِ اباعبدالله همگی سر به گریبانِ غم غربت او همگی سائل احسانِ اباعبدالله این جوانان که همه گریه‌کن و سینه‌زنند همه قربان جوانانِ اباعبدالله <بوی پیراهن خونین کسی می‌آید> عرش را کرده پریشانِ اباعبدالله ** با لبِ تشنه، لبِ بام سفیرش می‌گفت به فدای لب عطشانِ اباعبدالله تن‌مسلم که زمین خورد، صدا کرد: «حسین» سرش افتاد به دامانِ اباعبدالله ✍ 📝 |
؛ نه فقط حال ما پریشان است در عزایش رسول (ص) گریان است خشکسالیِ چشم‌مان کافی‌ست وقت وقت نزول باران است می‌روم روضه بعد هر روضه رعیتی سوگوار سلطان است منِ نوکر سیاه تن کردم شاهِ عالم به خاک عریان است ** کوفه مهمان نواز خوبی نیست رسم این شهر، قتل مهمان است ✍ 📝 |