۵. حکیمه بنت موسی بن جعفر
حکیمه، یکی از دختران با فضیلت امام کاظم (ع) است که در شمار محدثه های مورد اطمینان و ثقه آمده است. حکیمه بانوی دانش مند، عابد و دارای صلاحیت بوده که عمری طولانی داشته است. او از اصحاب برادرش امام رضا (ع) و از راویان حدیث آن حضرت به شمار می رود، نام وی در اکثر کتب رجال و انساب ذکر شده و از او تجلیل به عمل آمده است. حکیمه را از زنان برجسته، صاحب نفوذ خاندان رسالت و از بزرگان سادات و علویین عصر خویش به شمار آورده-اند. در بیشتر کتاب های شیعه روایات او نقل شده است.
حکیمه می گوید:
در ماه رمضان سال 195 قمری برادرم امام رضا (ع) برای کمک و مساعدت زایمان همسر خویش «سبیکه» که خود او را «خیزران» می نامید، مرا دعوت کرد و فرمود: ای حکیمه امشب نزد همسرم خیزران باش، قابله هم راه توست، زیرا امشب فرزندی برای من متولد می شود. آن گاه برادرم ما را در اتاق قرار داد و چراغی برای ما روشن کرد. درب اتاق را بست و خود بیرون رفت. اما وقتی کودک به دنیا آمد، چراغ اتاق خاموش شد و ما نگران شدیم، ولی بعد متوجه شدیم نورانیت نوزاد ما را از چراغ بی نیاز می کند. تازه کودک را در دامن خود گذاشته بودم که امام رضا (ع) وارد اتاق شد، کودک خویش که نام او «محمد» تعیین شده بود، در آغوش گرفت گونه هایش را بوسید، و آن گاه او را در گهواره گذاشت و مراقبت و نگه داری او را به من سپرد. همین که روز سوم ولادت کودک رسید، او چشم باز کرد و در حالی که به جانب آسمان می نگریست، با عبارت فصیح زبان به وحدانیت خداوند و نبوت پیغمبر(ص) گشود، و این صحنه برای من تعجب آور بود، بدین جهت آن را با امام رضا(ع) در میان گذاشتم، او فرمود: ای حکیمه! چیزهای عجیب دیگری هم از او خواهی دید.
بررسی مدفن حکیمه خاتون
در بهبهان، گچساران و کرمان، چند بارگاه وجود دارد که منسوب به حکیمه دختر امام کاظم (ع) می باشد.
اولین مدرکی که مزار حکیمه دختر امام کاظم(ع) را در کوه های مسیر بهبهان منسوب می-کند. گزارش سیدجعفر آل بحرالعلوم است. وی می نویسد:
در مسیر کوه های بهبهان مزاری است که به حکیمه دختر امام کاظم (ع) منتسب است.
۶. زینب بنت موسی بن جعفر
در کتاب های تاریخ و انساب، برای امام کاظم (ع) دو دختر به نام زینب نوشته اند. و محل دفن هیچ کدام را ذکر نکرده اند. بارگاهی منسوب به ایشان در اصفهان وجود دارد که در ذی-الحجه سال 1351 قمری شهرت یافت. مقبره ای در ارزنان اصفهان که در بین ساکنان آن نواحی به «بچه زینب» معروف بود یکی از دختران بدون واسطه امام کاظم (ع) می باشد. در این که امام کاظم (ع) دختری به نام زینب داشته، شکی نیست.
بررسی شهرت زینبیّه
همان گونه که بیان گردید زینبیّه اصفهان قبل از سال 1351 قمری ناشناخته بوده و کسی نمی دانست که در این مکان فعلی که در حال حاضر به زینبیه مشهور است دختری از امام کاظم (ع) مدفون است گرچه مقبرۀبه نام بچه زینب در همین مکان فعلی وجود داشته است ولی کسی نمی انست که یکی از اولاد ائمه(ع) در این مکان مدفون است.
در سال 1351 قمری شیخ عباس قمی، در حاشیه کتاب المجدی فی انساب الطالبیین مطلبی را می بیند که مقبره زینب دختر امام کاظم(ع) را در قریه ارزنان یکی از روستاهای اصفهان ذکر می کند وی میرسعید طباطبائی را که در خراسان بوده از طرف خود به اصفهان روانه می کند و به او می گوید در نسخه ای از کتاب المجدی دیدم که زینب دختر امام کاظم(ع) در قریه ارزنان اصفهان مدفون است، شما بروید تحقیق کنید که در آن جا مقبره ای به این نام وجود دارد؟
از تحقیق معلوم می شود که مقبره ای با گنبد آجری و صحن در قریه ارزنان به نام بچه زینب موجود است، بعد از این حادثه، موضوع در میان مردم اصفهان شایع می شود مردم دسته دسته از شهر و روستاها به آن جا می آیند. و اکنون در محله زینبیه زیارتگاه زائران است.
نوشته های در مورد امام زادگان با استفاده از مقاله هایی در سایت ویکی فقه و حوزه نت و ... آماده شده است.
کانال روضه های مکتوب
@rozehayemaktoub
مجلس دوم: روضه امام جواد (علیه السلام)
ای مزارت چراغ دل ما
یاد تو گرمی محفل ما
مهر تو روح آب و گل ما
نام تو حل هر مشکل ما
سیدی یا جواد الائمه
کاظمین تو دار الولایم
قبر تو کعبه و کربلایم
تو جواد استی و من گدایم
با عنایات تو آشنایم
سیدی یا جوادالائمه
باب صحن تو باب المردام
چهره بر آستانت نهادم
دل به مهر و ولای تو دادم
هر که هستم گدای جوادم
سیدی یا جوادالائمه
رشتة دل جز از تو گسستم
از ازل دل به مهر تو بستم
زیر کوه معاصی شکستم
کس نگیرد به غیر از تو دستم
سیدی یا جوادالائمه
یابن زهرا ببین روسیاهم
هستیم گشته بار گناهم
خاری افتاده در خاک راهم
جان زهرا بکن یک نگاهم
سیدی یا جوادالائمه
کیا دلشون تنگ شده برا کاظمین
عرضه بداریم آقا جان
خیلی هامون این دست جمع مدتها دستمون نرسیده به ضریح شما
این شب ها بگیریم از امام جواد زیارت اربعین ایام اربعین زیارت سیدالشهدا کاظمین سامرا امضا کنند برامون
رسول خدا فرمود هیچ پیغمبری مثل من اذیت نشد
یکی از اونجا ها که پیغمبر رو اذیت کردن قرآن اشاره می کند همسران پیغمبر بودند اما پیغمبر تنها نیست
قرآن فرمود اگر بخواهید در مقابل پیغمبر بایستید خدا پشتیبان پیغمبر است جبرئیل هست و صالح المومنین یعنی علی کناره پیغمبره فان الله هو مولاه و جبریل و صالح المومنین
اگر بخواهید پیغمبر را اذیت کنید علی مقابل تون می ایسته
یاران دیگه بودند فاطمه بود
امام مجتبی همسرش خائن در اومد نفوذی دشمن بود تو خونه امام مجتبی
آخر هم با زهر جفای همین همسر امام مجتبی به شهادت رسید
اما کنار امام مجتبی هم زینب بود ابا عبدالله بود یاران و برادران بودند
اما عرض کنیم یا امام رضا قربون عزیز شما جوان شما جواد الائمه
تو غربت بغداد تو حجره در بسته کسی رو نداره
فرمودند امام رضا همین یک فرزند رو داشته
نه خواهری نه برادری ...
مثل فردا با زهر ام الفضل دختر مامون ملعون گوشه حجره می افته کسی نیست کمکش کنه کسی نیست یه ظرف آب برا پسر زهرا بیاره
با آن جلال و عزت و قدر و جلال و جاه گردید بر تو خانه در بسته قتلگاه
شد همسر تو قاتلت ای حجت اله
شد قسمت تو زهر جفا آه آه آه
از یار بی وفای تو یا حضرت جواد
امشب گریه کنیم برا عزیز امام رضا برا غریب بغداد مجلس مجلس جوان امام رضا است
در بین حجره سوختی و دست و پا زدی
وز سوز دل رسول خدا را صدا زدی
هنگام مرگ ناله به یاد رضا زدی
در بیت خویش ناله وا غربتا زدی
کی بود این سزای تو یا حضرت جواد
از مظلومیت این آقا است
خیلی از مصیبت های اهل بیت رو تاریخ ننوشته برای ما نقل نشده
اما یکی از مصیبت های امام جواد رو که نقل کردن
جنات الخلود نوشته میگه به همین هم اکتفا نکردن وقتی آقا رو با زهر شهید کردند معتصم ملعون دستور داد بدن مطهر امام را روی زمین انداختند و کسی حق نداشت نزدیک اون بدن مظلوم بشه
عرضه داریم یا امام رضا ای کاش بودی در شهر بغداد بدن جوان شما روی خاک افتاده
کسی جرات نمیکرد نزدیک این بدن بشه
یا حضرت معصومه ای کاش بودید کنار بدن برادر زاده اما خود امام رضا فرمود یابن شبیب ان کنت باکیا لشیئ فابک للحسین ...
میگن آخر محبین جمع شدن بدن امام جواد را گرفتند در کنار بدن موسی بن جعفر در مقابر قریش دفن کردند
اما دلها بسوزه برای اون آقاییی که دخترش آمد کنار یک بدن بی سر صدا میگن صدا زد عمه این بدن بدن کیه؟
یه وقت خودش را انداخت و این بدن پاره پاره بدن بابا رو بغل کرد
یه وقت سکینه خاتون در حالت بیهوشی ببینه این گلوی بریده سخن میگه
حسین داره برا خودش نوحه خوانی میکنه
این نوحه رو خود ابی عبدالله برای خودش خواند
شیعتی مهما شربتم ماء عذب فاذکرونی
أو سمعتم من قتیل أو شهید فاندبونی
چقدر فرق میکنه آقای مظلومی خودش برای خودش نوحه خوانی کنه
شیعیان من وقتی که آب گوارا می خورید به یاد لب های تشنه من باشید
آه از آن ساعتی که با تن چاک چاک
نهادی ای تشنه لب صورت خود روی خاک
یه جمله دیگه و التماس دعا
از بین همه روضه ها ابی عبدالله یه روضه جدا کرد
فرمود ای شیعیان من ای کاش بودید و تماشا می کردید
لیتکم فی یوم عاشورا جمیعاً تنظرونی!
ای کاش بودید و تماشا می کردید چطور برای طفل شیرخوارم طلب آب کردم اما کسی به حسین رحم نکرد ...
کانال روضه های مکتوب
@rozehayemaktoub
روضه امام جواد ۱۴۰۱.mp3
8.59M
کانال روضه های مکتوب
@rozehayemaktoub
ارتباط روضه امام جواد با روضه حضرت زهرا (سلام الله علیهما)
مجلس سوم روضه امام جواد (علیه السلام)
#امام_جواد_شهادت
میان حجره غریبانه دست و پا میزد
همان که روضه اش آتش به جان ما میزد
میان اشهد خود گاه یا رضا میگفت
و گاه مادر مظلومه را صدا میزد
تمام حاجت او انتقام سیلی بود...
....از آن که مادرشان را به کوچه ها میزد
صدای ناله ی او: آه سوختم ،جگرم
شراره ها به دل حضرت رضا میزد
دلش گرفت برای کسی که در گودال
عدو به پیکر او نیزه بی هوا میزد (۱)
عرضه بداریم آقاجان دهه ذی الحجه و روز عرفه نزدیکه گفتن اگر در ماه رمضان بخشیده نشدید امید است که در روز عرفه در به روتون باز بشه
همه اهل بیت روضه خوان مادرشون بودن
پیغمبر روضه زهرا رو خوند فرمود ویل لمن احرق بابها
امیرالمومنین کنار بدن زهرا روضه خوند فرمود: قل یا رسول الله عن صفیتک صبری یا رسول الله ببین صبرم تمام شده
امام مجتبی یه جور امام حسین یه جور امام صادق علیه السلام یه جور
اما بین همه اهل بیت ناله های امام جواد یه جور دیگه است
زکریا ابن آدم میگه وارد اتاق شدم دیدم جواد الائمه به فکر فرو رفته دست به زمین میزنه و و به آسمان نگاه میکنه امام رضا وارد شد فرمود بنفسی انت پسرم بابا فدات بشه داری به چی فکر می کنی؟
عرضه داشت بابا فیما صنع بامی فاطمة
بابا دارم فکر می کنم مگه مادرم چه گناهی کرده بود!
به خدا یه روز از خاک بیرونشون می کشم
یه روز انتقام مادرم را میگیرم ... (۲)
عرضه بداریم آقاجان یا جواد الائمه نبودی تو کوچه های مدینه تماشا کنی اما دلها بسوزه
برا جد غریب شما امیر المومنین
نوشتن چند سال بعد ماجرایی پیش آمد خلیفه دوم از چند نفر غرامت گرفت اما از قنفذ چیزی طلب نکرد
عباس از امیرالمومنین پرسید چرا از قنفذ غرامت نگرفتن؟
دیدن چشمای علی پر اشک شد، فرمود این جایزه اون تازیانه ای بود که به بازوی زهرا زد ...
یا امام جواد شما نبودین مدینه اما امام مجتبی سالها بعد در مجلس معاویه به مغیره فرمود انقدر مادرم رو زدی از بدن مادرم خون جاری شد ...
(۱) شعر از مهدی نظری به نقل از کانال اشعار آیینی
(۲) متن عربی:
حَدَّثَنِي زَكَرِيَّا بْنُ آدَمَ، قَالَ: إِنِّي لَعِنْدَ اَلرِّضَا (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) إِذْ جِيءَ بِأَبِي جَعْفَرٍ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ)، وَ سِنُّهُ أَقَلُّ مِنْ أَرْبَعِ سِنِينَ، فَضَرَبَ بِيَدِهِ إِلَى اَلْأَرْضِ، وَ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى اَلسَّمَاءِ فَأَطَالَ اَلْفِكْرَ ، فَقَالَ لَهُ اَلرِّضَا (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ): بِنَفْسِي أَنْتَ، لِمَ طَالَ فِكْرُكَ؟ فَقَالَ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ): فِيمَا صُنِعَ بِأُمِّي فَاطِمَةَ (عَلَيْهَا اَلسَّلاَمُ)، أَمَا وَ اَللَّهِ لَأُخْرِجَنَّهُمَا ثُمَّ لَأُحْرِقَنَّهُمَا، ثُمَّ لَأُذَرِّيَنَّهُمَا، ثُمَّ لَأَنْسِفَنَّهُمَا فِي اَلْيَمِّ نَسْفاً. فَاسْتَدْنَاهُ، وَ قَبَّلَ مَا بَيْنَ عَيْنَيْهِ، ثُمَّ قَالَ: بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي، أَنْتَ لَهَا. يَعْنِي اَلْإِمَامَةَ .
دلائل الامامة ج۱ ص۴۰۰
کانال روضه های مکتوب
@rozehayemaktoub
نامردی اینجا باز پابرجاست برگرد
مسلم میان کوچه ها تنهاست برگرد
.
دیشب به یاد چشم های تو نخفتم
امشب سرم بر شانه ی غم هاست برگرد
.
من آب می نوشم ولی از اشک دیده
چشمم به یاد لعل تو دریاست برگرد
.
اینجا برای درهمی سر می فروشند
بازار کوفه بعد از این غوغاست برگرد
.
اینجا گلوی طفل را بوسند با تیر
صد حرمله بر گِرد من پیداست برگرد
.
اینجا تسلّای یتیمان تازیانه است
سیلی جواب طفل بی باباست برگرد
.
سنگ و سر مسلم اگر زیباست اما
سنگ و سر زینب چه واویلاست برگرد
.
.
.
سید محمد جوادی
کانال روضه های مکتوب
@rozehayemaktoub
حضرت مسلم بن عقیل ع
به خون چهره دادم غسل از پا تا سر خود را
زیارت میکنم با دست بسته رهبر خود را
به یاد حنجر خونین و کام خشک مولایم
لب عطشان نهادم زیر خنجر، حنجر خود را
به هر جا پا نهادم بر رویم بستند درها را
که بر دیوارها بگذاشتم امشب سر خود را
به فرقم هر چه آتش بارد، از گل دوستتر دارم
که وقف خاک جانان کردهام خاکستر خود را
به موج تیغ دشمن دوست را کردم چنان پیدا
که گم کردم حساب زخمهای پیکر خود را
عذار نیلی از سیلی کنم تا هدیه بر زهرا
فرستادم به همراه سکینه دختر خود را
یقین دارم که مولا از برای دیدنم آید
که سوی مکّه افکندم نگاه آخر خود را
صدای نالهی زهرا به گوشم میرسد آری
که بالای سرم آورده مولا، مادر خود را
الا ای یوسف زهرا میا کوفه که میترسم
به چنگ گرگها بینی علیِّ اکبر خود را
میا از کعبه ای مولای من در این منای خون
که بینی بر فراز دست، ذبح اصغر خود را
به دار عشق (میثم) تا زبان در کام خود داری
مگوئی جز ثنای عترت پیغمبر خود را
استاد غلامرضا سازگار
🔰روضه های کوتاه حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام
🔸قسمت اول: روضه منزل طوعه
شب اول ماه محرم، متعلق به سفیر غریب اباعبدالله الحسینه
دلها رو روانه کنیم شهر کوفه پیش اون آقایی که تو کوچه های کوفه داره غریب و تنها می گرده خانواده ای نداره ... تشنه ... خسته ...! (۱)
یه وقت رسید در خانه طوعه
طوعه دم در ایستاده بود
مسلم صدا زد بنده خدا قدری آب داری برای من بیاری تشنه م
طوعه آب آورد
آب رو نوشید
دید دوباره نشسته
صدا زد برای من خوب نیست تو اینجا نشستی مگه تو خانواده ای نداری؟
صدا زد خانم! من تو این شهر کسی رو ندارم من مسلم ابن عقیلم
طوعه تا نام مسلم رو شنید پناهش داد شب در خانه طوعه به عبادت و دعا مشغول بود (۲)
فردا تا دشمن حمله کرد شروع کرد تو کوچه های کوفه مثل شیر بنی هاشمی می جنگید (۳) صدا می زد اقسمت ان لا اقتل الا حرا
قسم خوردم جز با آزادگی جون ندم
این قدر جنگیدن صدای همه در اومد
یه وقت شروع کردن از بالای بام ها سنگ زدن آتش پرتاب کردن (۴)
نمی دونم دل مسلم کجا رفت؟ شاید گفت حسین ببین منو دارن سنگ می زنن یه روزی هم خواهرتو تو همین شهر کوفه سنگ می زنن...
(۱)الإرشاد ؛ ج2 ؛ ص54
ثُمَّ خَرَجَ مِنَ الْبَابِ فَإِذَا لَيْسَ مَعَهُ إِنْسَانٌ فَالْتَفَتَ فَإِذَا هُوَ لَا يَحِسُّ أَحَداً يَدُلُّهُ عَلَى الطَّرِيقِ وَ لَا يَدُلُّهُ عَلَى مَنْزِلِهِ وَ لَا يُوَاسِيهِ بِنَفْسِهِ إِنْ عَرَضَ لَهُ عَدُوٌّ. فَمَضَى عَلَى وَجْهِهِ مُتَلَدِّداً فِي أَزِقَّةِ الْكُوفَةِ لَا يَدْرِي أَيْنَ يَذْهَب
(۲) ِهمان ، فَقَالَ لَهَا يَا أَمَةَ اللَّهِ اسْقِينِي مَاءً فَسَقَتْهُ وَ جَلَسَ وَ أَدْخَلَتِ الْإِنَاءَ ثُمَّ خَرَجَتْ فَقَالَتْ يَا عَبْدَ اللَّهِ أَ لَمْ تَشْرَبْ قَالَ بَلَى قَالَتْ فَاذْهَبْ إِلَى أَهْلِكَ فَسَكَتَ ثُمَّ أَعَادَتْ مِثْلَ ذَلِكَ فَسَكَتَ ثُمَّ قَالَتْ لَهُ فِي الثَّالِثَةِ سُبْحَانَ اللَّهِ يَا عَبْدَ اللَّهِ قُمْ عَافَاكَ اللَّهُ إِلَى أَهْلِكَ فَإِنَّهُ لَا يَصْلُحُ لَكَ الْجُلُوسُ عَلَى بَابِي وَ لَا أُحِلُّهُ لَكَ. فَقَامَ وَ قَالَ يَا أَمَةَ اللَّهِ مَا لِي فِي هَذَا الْمِصْرِ مَنْزِلٌ وَ لَا عَشِيرَة
(۳) همان ص58 َ فَخَرَجَ إِلَيْهِمْ بِسَيْفِهِ وَ اقْتَحَمُوا عَلَيْهِ الدَّارَ فَشَدَّ عَلَيْهِمْ يَضْرِبُهُمْ بِسَيْفِهِ حَتَّى أَخْرَجَهُمْ مِنَ الدَّارِ ثُمَّ عَادُوا إِلَيْهِ فَشَدَّ عَلَيْهِمْ كَذَلِك.
(۴)الإرشاد ؛ ج2 ؛ ص58 ِ فَلَمَّا رَأَوْا ذَلِكَ أَشْرَفُوا عَلَيْهِ مِنْ فَوْقِ الْبَيْتِ فَأَخَذُوا يَرْمُونَهُ بِالْحِجَارَةِ وَ يُلْهِبُونَ النَّارَ فِي أَطْنَانِ الْقَصَبِ ثُمَّ يُلْقُونَهَا عَلَيْهِ مِنْ فَوْقِ الْبَيْتِ
کانال روضه های مکتوب
@rozehayemaktoub
🔰روضه کوتاه حضرت مسلم بن عقیل
🔸قسمت دوم: گریه حضرت مسلم و پیام ایشان به امام
تا مسلمو دستگیر کردن بردن تو کاخ ابن زیاد ملعون یه وقت دیدن مسلم داره گریه می کنه
صدا زدن: مسلم تو مرد جنگی! برای تو زشته گریه کنی!
صدا زد: مردم من برای خودم گریه نمی کنم... من برای اون آقایی گریه می کنم که دست زن و بچه شو گرفته داره میاد ... ابکی للحسین و آل الحسین (۱)
بعد صدا زد هرکی میتونه این پیام رو از طرف من به حسین برسونه پیام بده حسین جان برگرد ...!
کوفه میا حسین جان کوفه وفا ندارد
ارجع فداک ابی و امی باهل بیتک (۲)
(۱) همان ص59، فَقَالَ لَهُ عُبَيْدُ اللَّهِ بْنُ الْعَبَّاسِ السُّلَمِيُّ إِنَّ مَنْ يَطْلُبُ مِثْلَ الَّذِي تَطْلُبُ إِذَا نَزَلَ بِهِ مِثْلُ الَّذِي نَزَلَ بِكَ لَمْ يَبْكِ قَالَ إِنِّي وَ اللَّهِ مَا لِنَفْسِي بَكَيْتُ وَ لَا لَهَا مِنَ الْقَتْلِ أَرْثِي وَ إِنْ كُنْتُ لَمْ أُحِبَّ لَهَا طَرْفَةَ عَيْنٍ تَلَفاً وَ لَكِنْ أَبْكِي لِأَهْلِي الْمُقْبِلِينَ إِلَيَّ أَبْكِي لِلْحُسَيْنِ ع وَ آلِ الْحُسَيْنِ.
(۲) ؛ ص59
يَقُولَ لَهُ إِنَّ ابْنَ عَقِيلٍ بَعَثَنِي إِلَيْكَ وَ هُوَ أَسِيرٌ فِي أَيْدِي الْقَوْمِ لَا يَرَى أَنَّهُ يُمْسِي حَتَّى يُقْتَلَ وَ هُوَ يَقُولُ ارْجِعْ فِدَاكَ أَبِي وَ أُمِّي بِأَهْلِ بَيْتِكَ وَ لَا يَغُرُّكَ أَهْلُ الْكُوفَةِ فَإِنَّهُمْ أَصْحَابُ أَبِيكَ الَّذِي كَانَ يَتَمَنَّى فِرَاقَهُمْ بِالْمَوْتِ
ج2 ؛ ص63 فَصَعِدَ بِهِ وَ هُوَ يُكَبِّرُ وَ يَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ يُصَلِّي عَلَى رَسُولِهِ وَ يَقُولُ اللَّهُمَّ احْكُمْ بَيْنَنَا وَ بَيْنَ قَوْمٍ غَرُّونَا وَ كَذَبُونَا وَ خَذَلُونَا وَ أَشْرَفُوا بِهِ عَلَى مَوْضِعِ الْحَذَّائِينَ الْيَوْمَ فَضُرِبَتْ عُنُقُهُ وَ أُتْبِعَ جَسَدُهُ رَأْسَهُ.
کانال روضه های مکتوب
@rozehayemaktoub
🔰روضه کوتاه حضرت مسلم
🔸قسمت سوم: روضه دار الاماره و گودال قتلگاه
مسلم رو بالای دار الاماره بردن اول سر مطهرشو جدا کردن بعد بدن مطهرشو از بالا به زمین انداختن (۱)
توکوچه های کوفه می کشیدن (۲)
باز عرض کنیم آقاجان اینجا سرشما رو جدا کردن بچه هات خواهرت نبود تماشا کنه دلها بسوزه برای خواهری که آمد بالای بلندی نگاه کنه ببینه والشمر جالس علی صدر الحسین ... .
(۱)الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد ؛ ج2 ؛ ص63 فَصَعِدَ بِهِ وَ هُوَ يُكَبِّرُ وَ يَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ يُصَلِّي عَلَى رَسُولِهِ وَ يَقُولُ اللَّهُمَّ احْكُمْ بَيْنَنَا وَ بَيْنَ قَوْمٍ «2» غَرُّونَا وَ كَذَبُونَا وَ خَذَلُونَا وَ أَشْرَفُوا بِهِ عَلَى مَوْضِعِ الْحَذَّائِينَ الْيَوْمَ فَضُرِبَتْ عُنُقُهُ وَ أُتْبِعَ جَسَدُهُ رَأْسَهُ.
(۲) الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد ؛ ج2 ؛ ص74 َ قَالَ نَعَمْ لَمْ أَخْرُجْ مِنَ الْكُوفَةِ حَتَّى قُتِلَ مُسْلِمُ بْنُ عَقِيلٍ وَ هَانِئُ بْنُ عُرْوَةَ وَ رَأَيْتُهُمَا يُجَرَّانِ بِأَرْجُلِهِمَا فِي السُّوقِ. و نیز: الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد ؛ ج2 ؛ ص64
وَ فِي مُسْلِمِ بْنِ عَقِيلٍ وَ هَانِئِ بْنِ عُرْوَةَ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَيْهِمَا يَقُولُ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الزُّبَيْرِ الْأَسَدِيُّ-
إِنْ كُنْتِ لَا تَدْرِينَ مَا الْمَوْتُ فَانْظُرِي إِلَى هَانِئٍ فِي السُّوقِ وَ ابْنِ عَقِيلِ
تَرَيْ جَسَداً قَدْ غَيَّرَ الْمَوْتُ وَجْهَهُ وَ نَضْحَ دَمٍ قَدْ سَالَ كُلَّ مَسِيل
کانال روضه های مکتوب
@rozehayemaktoub
🔰رسیدن خبر شهادت مسلم به سیدالشهدا
🔸گويند: چون حسين عليه السّلام از زرود حركت فرمود، مردى از بنى اسد را ديد و از او درباره اخبار كوفه پرسيد. گفت:
« هنوز از كوفه بيرون نيامده بودم كه مسلم بن عقيل و هانى بن عروة كشته شدند و خود ديدم كودكان پاهاى آن دو را گرفته[ بودند] و بر زمين مىكشيدند.»
امام حسين عليه السّلام انّا للّه فرمود و گفت:« جانهاى خود را در پيشگاه الهى حساب مىكنيم.»
آن مرد به امام حسين گفت:« اى پسر رسول خدا! تو را به خدا سوگند مىدهم كه جان خود را حفظ كنى و جانهاى افراد خاندانت را كه همراه تو مىبينم. به جاى خود برگرد و رفتن به كوفه را رها كن كه به خدا سوگند در آن شهر براى تو ياورى نيست.»
فرزندان عقيل كه همراه آن حضرت بودند، گفتند:« ما را پس از مرگ برادرمان مسلم، نيازى به زندگى نيست و هرگز برنمىگرديم تا كشته شويم.»
امام عليه السّلام هم فرمود:« پس از ايشان خيرى در زندگى نيست.» و حركت فرمود.
\J دامغانى، ترجمه اخبار الطّوال،/ 294- 295\E
🔸متن عربی:
قالوا: و لمّا رحل الحسين من زرود، تلقّاه رجل من بني أسد، فسأله عن الخبر، فقال: لم أخرج من الكوفة حتّى قتل مسلم بن عقيل و هانئ بن عروة، و رأيت الصّبيان يجرّون بأرجلهما. فقال: إنّا للّه و إنّا إليه راجعون، عند اللّه نحتسب أنفسنا. فقيل له:
ننشدك اللّه يا ابن رسول اللّه في نفسك، و أنفس أهل بيتك هؤلاء الّذين نراهم معك، انصرف إلى موضعك، ودع المسير إلى الكوفة، فو اللّه ما لك بها ناصر. فقال بنو عقيل- و كانوا معه-: ما لنا في العيش بعد أخينا مسلم حاجة، و لسنا براجعين حتّى نموت.
فقال الحسين: فما خير في العيش بعد هؤلاء. و سار.
الدّينوري، الأخبار الطّوال،/ 246
موسوعة الامام الحسين(عليهالسلام) ؛ ج2 ؛ ص281
کانال روضه های مکتوب
@rozehayemaktoub
🔰روضه کوتاه حضرت مسلم
🔸ارتباط روضه حضرت مسلم با روضه حضرت زهرا
مسلم رو بالای دار الاماره بردن اول سر مطهرشو جدا کردن بعد بدن مطهرشو از بالا به زمین انداختن
توکوچه های کوفه می کشیدن
بگیم آقاجان یا حضرت مسلم!
اینجا شما رو تو کوفه تو کوچه ها کشیدن اما همسری نبود تماشا کنه دلها بسوزه برای عموی غریب شما امیرالمومنین ...
یه روزیم تو مدینه علی رو جلوی چشم زهرا تو کوچه ها می کشیدن ...
کانال روضه های مکتوب
@rozehayemaktoub
🔰شهادت عبدالله بن مسلم بن عقیل (فرزند برومند مسلم بن عقیل (ع))
🔸فرزندان عقيل بن ابى طالب، نقش مؤثّرى در نهضت حسينى داشتند. علاوه بر مُسلم بن عقيل، برادرانش جعفر و عبد اللّه و عبد الرحمان، و نيز فرزند يكى ديگر از برادرانش، محمّد بن ابى سعيد همگى در اين راه، به شهادت رسيدند. لذا امام زين العابدين عليه السلام، ابراز علاقه ويژه اى نسبت به فرزندان عقيل داشت.
🔸 در روايات آمده است كه به ايشان گفته شد:
ما بالُكَ تَمِيلُ إلَى بَنِي عَمِّكَ هَؤلاءِ ...؟أجاب: إنّي أذكُرُ يَومَهُم مَعَ أبي عَبدِاللّه ِ الحُسَينِ بنِ عَلِيٍّ عليه السلام، فَأرِقُّ لَهُم. كامل الزيارات ابن قولويه قمي: ص ٢١٤ ح ٣٠٧.
🔸ترجمه: به امام سجاد گفته شد: تو را چه مى شود كه به اين عموزاده هايت ( فرزندان عقيل )، بيشتر متمايلى؟
امام عليه السلام پاسخ داد: آن روزِ سختشان با ابا عبد اللّه حسين بن على عليه السلام را به ياد مىآورم و دلم برايشان مى سوزد.
🔸عبدالله بن مسلم بن عقيل، يكي از اصحاب امام حسين و از شهداي كربلا
سنّ او هنگام شهادت ٢٦ سال گزارش شده است. برخى وى را نخستين شهيدِ خاندان پيامبر صلى الله عليه و آله دانسته اند و بر پايه گزارش شمارى از منابع وى پس از على اكبر عليه السلام به شهادت رسيده است.نام او در زيارت هاى «ناحيه مقدسه» آمده است. در «زيارت ناحيه مقدّسه» امام زمان ميفرمايد:
🔸السَّلامُ عَلَى القَتيلِ ابنِ القَتيلِ، عَبدِ اللّه ِ بنِ مُسلِمِ بنِ عَقيلٍ و لَعَنَ اللّه ُ قاتِلَهُ عامِرَ بنَ صَعصَعَةَ.
🔸ترجمه: سلام بر كُشته شده ، پسر كُشته شده ، عبد اللّه بن مسلم بن عقيل ! لعنت خدا بر قاتل او عامِر بن صَعصَعه
🔸كيفيت شهادت عبدالله بن مسلم بن عقيل در روز عاشورا:
امالي، شيخ صدوق: ص ٢٢٥ و روضة الواعظين، ابن فتّال نيشابوري: ص ٢٠٧.
الأمالي للصدوق عن عبد اللّه بن منصور عن جعفر بن محمّد بن عليّ بن الحسين عن أبيه عن جدّه زين العابدين عليهم السلام: بَرَزَ مِن بَعدِهِ [أي بَعدِ هِلالِ بنِ حَجّاجٍ ] عَبدُ اللّه بنُ مُسلِمِ بنِ عَقيلِ بنِ أبي طالِبٍ، وأنشَأَ يَقولُ:
أقسَمتُ لا اُقتَلُ إلّا حُرّا وقَد وَجَدتُ المَوتَ شَيئاً مُرّا
أكرَهُ أن اُدعى جَباناً فَرّا إنَّ الجَبانَ مَن عَصى وفَرّا
ترجمه به نقل از سایت حاج میثم مطیعی
کانال روضه های مکتوب
@rozehayemaktoub
🔰زیارت حضرت مسلم بن عقیل
هنگامى که از اعمال مسجد کوفه فارغ شدى به سوى قبر مسلم بن عقیل (رضوان الله تعالى علیه) ـ سفیر مخصوص امام حسین(علیه السلام) و نخستین شهید از خیل شهیدان کربلا ـ که در کنار مسجد است مى روى و نزد آن قبر شریف مى گویى:
اَلْحَمْدُ للهِِ الْمَلِکِ الْحَقِّ الْمُبینِ، اَلْمُتَصاغِرِ لِعَظَمَتِهِ جَبابِرَةُ الطّاغینَ،
ستایش از آن خداى پادشاه برحقّ آشکار آن که کوچک گردند در برابر عظمتش گردن کشان سرکش
اَلْمُعْتَرِفِ بِرُبُوبِیَّتِهِ جَمیعُ اَهْلِ السَّمواتِ وَالاَْرَضینَ، اَلْمُقِرِّ بِتَوْحیدِهِ
و آن کس که اعتراف دارند به پروردگاریش همه اهل آسمانها و زمینها و اقرار دارند به یگانگیش
سآئِرُ الْخَلْقِ اَجْمَعینَ، وَصَلَّى اللهُ عَلى سَیِّدِ الاَْنامِ، وَاَهْلِ بَیْتِهِ الْکِرامِ،
همه مخلوقات به تمامى و درود خدا بر آقاى تمامى بشر و خاندان گرامیش
صَلاةً تُقِرُّ بِها اَعْیُنَهُمْ، وَتُرْغَمُ بِها اَنْفَ شانِئِهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الاِْنْسِ
درودى که روشن گردانى بدان دیدگانشان را و به خاک بمالى بدان بینى بدگویشان را از جن و انس
اَجْمَعینَ، سَلامُ اللهِ الْعَلىِّ الْعَظیمِ، وَسَلامُ مَلائِکَتِهِ الْمُقَرَّبینَ، وَاَنْبِیآئِهِ
همگى سلام خداى والاى بزرگ و سلام فرشتگان مقرّبش و پیمبران
الْمُرْسَلینَ، وَ اَئِمَّتِهِ الْمُنْتَجَبینَ، وَعِبادِهِ الصّالِحینَ، وَجَمیعِ الشُّهَدآءِ
مرسلش و پیشوایان برگزیده اش و بندگان شایسته اش و همه شهیدان
وَالصِّدّیقینَ، وَالزّاکِیاتُ الطَّیِّباتُ فیـما تَغْتَدى وَتَرُوحُ، عَلَیْکَ یا مُسْلِمَ
و راستگویان و درودهاى پاکیزه و پاک در بامداد و پسین بر تو اى مسلم
بْنَ عَقیلِ بْنِ اَبیطالِب، وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ، اَشْهَدُ اَنَّکَ قَدْ اَقَمْتَ الصَّلاةَ،
بن عقیل بن ابى طالب و رحمت خدا و برکاتش گواهى دهم که براستى تو برپا داشتى نماز را
وَآتَیْتَ الزَّکاةَ، وَاَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ، وَجاهَدْتَ فِى
و بدادى زکات را و امر کردى به معروف (کار نیک) و نهى کردى از منکر(کار زشت) و جهاد کردى در
اللهِ حَقَّ جِهادِهِ، وَقُتِلْتَ عَلى مِنْهاجِ الْمُجاهِدینَ فى سَبیلِهِ، حَتّى لَقیتَ
راه خدا آن طور که شاید و کشته شدى بر راه جهادکنندگان در راه خدا تا این که خداى عزّوجل را دیدار کردى
اللهَ عَزَّوَجَلَّ، وَ هُوَ عَنْکَ راض، وَاَشْهَدُ اَنَّکَ وَفَیْتَ بِعَهْدِ اللهِ، وَبَذَلْتَ
در حالى که او از تو خشنود بود و گواهى دهم که تو براستى وفا کردى به پیمان خدا و بدادى جان
نَفْسَکَ فى نُصْرَةِ حُجَّةِ اللهِ وَابْنِ حُجَّتِهِ، حَتّى اَتیکَ الْیَقینُ، اَشْهَدُ لَکَ
خود را در یارى حجّت و فرزند حجّت خدا تا این که مرگ به سراغت آمد گواهى دهم براى تو
بِالتَّسْلیمِ وَالْوَفآءِ وَالنَّصیحَةِ، لِخَلَفِ النَّبِىِّ الْمُرْسَلِ، وَالسِّبْطِ الْمُنْتَجَبِ،
به این که تسلیم گشتى و وفادارى و خیرخواهى کردى براى یادگار پیمبر مرسل و آن سبط (نوه) برگزیده
وَالدَّلیلِ الْعالِمِ، وَالْوَصِىِّ الْمُبَلِّغِ، وَالْمَظْلُومِ الْمُهْتَضَمِ، فَجَزاکَ اللهُ عَنْ
و راهنماى دانشمند و وصى تبلیغ کننده وآن ستمدیده اى که حقش را پایمال کردند پس خداوند پاداش دهد تو را از
رَسُولِهِ وَعَنْ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ، وَعَنِ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ، اَفْضَلَ الْجَزآءِ بِما
جانب پیامبرش و از امیر مؤمنان و از حسن و حسین بهترین پاداشها را به خاطر
صَبَرْتَ وَاحْتَسَبْتَ وَاَعَنْتَ، فَنِعْمَ عُقْبَى الدّارِ، لَعَنَ اللهُ مَنْ قَتَلَکَ، وَلَعَنَ
آن بردبارى و پاداش جویى و کمکى که کردى و چه خوب است خانه سرانجام تو خدا لعنت کند کسى که تو را کُشت و خدا لعنت کند
اللهُ مَنْ اَمَرَ بِقَتْلِکَ، وَلَعَنَ اللهُ مَنْ ظَلَمَکَ، وَلَعَنَ اللهُ مَنِ افْتَرى عَلَیْکَ، وَلَعَنَ
کسى که دستور داد به کُشتنت و خدا لعنت کند کسى که به تو ستم کرد و خدا لعنت کند کسى را که بر تو دروغ بست و خدا لعنت
اللهُ مَنْ جَهِلَ حَقَّکَ، وَاسْتَخَفَّ بِحُرْمَتِکَ، وَلَعَنَ اللهُ مَنْ بایَعَکَ وَ غَشَّکَ،
کند کسى که نادانى کرد در حقّ تو و سبک شمرد حرمت تو را و خدا لعنت کند کسى که با تو بیعت کرد و فریبت داد
وَخَذَلَکَ وَاَسْلَمَکَ، وَمَنْ اَلَبَّ عَلَیْکَ وَ لَمْ یُعِنْکَ، اَلْحَمْدُللهِِ الَّذى جَعَلَ
و دست از یاریت برداشته تو را تسلیم دشمن کرد و آن که دشمن را بر علیه تو شوراند و کمکت نکرد ستایش خدایى را که
النّارَ مَثْویهُمْ، وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ، اَشْهَدُ اَنَّکَ قُتِلْتَ مَظْلُوماً، وَاَنَّ اللهَ
دوزخ را جایگاه ایشان قرار داد و بد جایگاهى است براى واردین گواهى دهم که براستى تو مظلوم کشته شدى و حتماً خداوند
🔰ادامه زیارت حضرت مسلم بن عقیل
مُنْجِزٌ لَکُمْ ما وَعَدَکُمْ، جِئْتُکَ زائِراً عارِفاً بِحَقِّکُمْ، مُسَلِّماً لَکُمْ، تابِعاً
وفا کند به آن وعده اى که به شما داده است آمده ام به درگاهت براى زیارت و شناسایم به حقّ شما و تسلیم شمایم و پیرو
لِسُنَّتِکُمْ، وَنُصْرَتى لَکُمْ مُعَدَّةٌ، حَتّى یَحْکُمَ اللهُ وَ هُوَ خَیْرُ الْحاکِمینَ،
طریقه و روش شما هستم و یاریم براى شما آماده است تا این که خدا حکم فرماید و او بهترین حکم کنندگان است
فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لامَعَ عَدُوِّکُمْ، صَلَواتُ اللهِ عَلَیْکُمْ، وَ عَلى اَرْواحِکُمْ
پس با شمایم با شما نه با دشمن شما درودهاى خدا بر شما و بر ارواحتان
وَاَجْسادِکُمْ وَشاهِدِکُمْ وَغائِبِکُمْ، وَالسَّلامُ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَةُ اللهِ وَ
و بر اجسادتان و بر حاضر و غایبتان و سلام بر شما و رحمت خدا
بَـرَکـاتُـهُ، قَتَـلَ اللهُ اُمَّةً قَتَلَتْکُمْ بِـالاَْیْدى وَ الاَْلْـسُنِ.(1)
و برکاتش، بکشد خدا آن مردمى که شما را کشتند بوسیله دستها و زبانهاشان.
یادآورى: «مزار کبیر» بخشى از کلمات فوق را به منزله اذن دخول قرارداده است.(2) آنگاه اشاره به ضریح کرده، مى گویى:
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْعَبْدُ الصّالِحُ، اَلْمُطیعُ للهِِ وَلِرَسُولِهِ، وَلاَِمیرِ
سلام بر تو اى بنده شایسته پیرو خدا و رسولش و امیر
الْمُؤْمِنینَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ عَلَیْهِمُ السَّلامُ، اَلْحَمْدُ للهِِ، وَسَلامٌ عَلى
مؤمنان و حسن و حسین علیهم السّلام ستایش براى خدا است و سلام بر
عِبادِهِ الَّذینَ اصْطَفى مُحَمَّد وَآلِهِ، وَالسَّلامُ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ
بندگان برگزیده خدا (یعنى) محمّد و آل او و سلام بر شما و رحمت خدا و برکاتش
وَمَغْفِرَتُهُ، وَعَلى رُوحِکَ وَبَدَنِکَ، اَشْهَدُ اَنَّکَ مَضَیْتَ عَلى ما مَضى عَلَیْهِ
و آمرزشش و بر روح تو و بدنت گواهى دهم که تو براستى برفتى بر همان راهى که رفتند بر آن
الْبَدْرِیُّونَ والْمُجاهِدُونَ فى سَبیلِ اللهِ، اَلْمُبالِغُونَ فى جِهادِ اَعْدآئِهِ
جنگجویان بدر و جهادکنندگان در راه خدا و کوشش کنندگان در پیکار دشمنان خدا
وَ نُصْرَةِ اَوْلِیآئِهِ، فَجَزاکَ اللهُ اَفْضَلَ الْجَزآءِ، وَاَکْثَرَ الْجَزآءِ، وَاَوْفَرَ جَزآءِ
و یارى دوستانش پس خدایت پاداش دهد بهترین پاداش و بیشترین پاداش و شایان ترین پاداش
اَحَد مِمَّنْ وَفى بِبَیْعَتِهِ، وَاسْتَجابَ لَهُ دَعْوَتَهُ، وَاَطاعَ وُلاةَ اَمْرِهِ، اَشْهَدُ
هر کدامیک از آنها که وفا کرد به بیعتش و پاسخ داد به دعوتش و پیروى کرد از زمامداران فرمانش گواهى دهم
اَنَّکَ قَدْ بالَغْتَ فِى النَّصیحَةِ، وَاَعْطَیْتَ غایَةَ الْمَجْهُودِ، حَتّى بَعَثَکَ اللهُ فِى
که تو کوتاهى نکردى در خیرخواهى و حد اعلاى کوشش را کردى تا این که خداوند تو را برانگیخت در
الشُّهَدآءِ، وَجَعَلَ رُوحَکَ مَعَ اَرْواحِ السُّعَدآءِ،وَاَعْطاکَ مِنْ جِنانِهِ اَفْسَحَها
زمره شهیدان و قرار داد روح تو را با ارواح نیک بختان و بداد به تو از بهشتش وسیعترین
مَنْزِلاً، وَاَفْضَلَها غُرَفاً، وَرَفَعَ ذِکْرَکَ فِى الْعِلِّیّینَ، وَحَشَرَکَ مَعَ النَّبِیّینَ
منزلها و بهترین غرفه ها را و بالا برد نامت را در جایگاههاى بلند و تو را محشور کرد با پیمبران
وَالصِّدّیقینَ وَالشُّهَدآءِ وَالصّالِحینَ، وَحَسُنَ اوُلئِکَ رَفیقاً، اَشْهَدُ اَنَّکَ لَمْ
و صدیقان و شهیدان و شایستگان و چه نیکو رفیقانى هستند گواهى دهم که براستى تو
تَهِنْوَلَمْ تَنْکُلْ،وَاَنَّکَ قَدْمَضَیْتَ عَلى بَصیرَة مِنْ اَمْرِکَ،مُقْتَدِیاًبِالصّالِحینَ،
سستى نکردى و کُندى نورزیدى و با بینایى کامل در کار خویش گام برداشتى به شایستگان اقتدا کردى
وَمُتَّبِعاً لِلنَّبِیّینَ، فَجَمَعَ اللهُ بَیْنَنا وَبَیْنَکَ، وَبَیْنَ رَسُولِهِ وَاَوْلِیآئِهِ فى
و از پیمبران پیروى نمودى پس خدا گرد آورد میان ما و تو و میان پیامبر و دوستانش
مَنازِلِ الْمُخْبِتینَ، فَاِنَّهُ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ*
در منزلگاههاى بندگان فروتن او که براستى او مهربانترین مهربانان است
🔰ادامه زیارت حضرت مسلم بن عقیل
سپس دو رکعت نماز در بالاى سر بخوان و آنرا به آن جناب هدیه نما وبگو:
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَلا تَدَعْ لى...
خدایا درود فرست بر محمّد و آل محمّد و بجا نگذار برایم گناهى. *
و این همان دعایى است که در حرم حضرت عبّاس(علیه السلام) خوانده مى شود و بعداً خواهد آمد.
و اگر خواستى وداع کنى با جناب مسلم(علیه السلام) همان وداعى را که در زیارت جناب عباس(علیه السلام) ذکر مى شود، بخوان
ترجمه زیارت به نقل از سایت آیت الله مکارم
🔰وحدت نور امیرالمومنین و پیامبر (علیهما السلام)
از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله روايت شده كه فرمود: من و على نورى بوديم كه در پيشانى حضرت آدم قرار داشتيم، آنگاه از صلبهاى پاك و پاكيزه به رحمهاى پاك و مطهره انتقال يافتيم تا اينكه در صلب عبد المطّلب جايگزين شديم. آن نور به دو قسم تقسيم شد، يك قسم آن در وجود عبد اللّه و قسم ديگر آن در وجود أبي طالب عليهما السّلام جاى گرفت، من از عبد اللّه و على از أبي طالب به وجود آمدیم، اين است معنى قول خداى تعالى كه ميفرمايد:
الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً وَ كانَ رَبُّكَ قَدِيراً.
روضه کوتاه حضرت علی اصغر علیه السلام
یکی از جاهایی که ابی عبدالله روز عاشورا نفرین کرد روضه شیرخواره است
اشاره ای کنیم همه حوائج و گرفتاری ها و بیماران مد نظر باشن
حسین آمد به میدانو علی اصغر در آغوشش
چو ابری بر رخ ماهی عبای شاه رو پوشش
میگن عباشو به دوش انداخته بود
گفتن شاید اومده ما رو به قرآن قسم بده...!
دیدن از زیر عبا بچه شیر خوارش رو بلند کرد روی دست گرفت
صدا زد: #یا_قوم_ان_لم_ترحمونی_فارحموا_هذا_الطفل
مردم اگه به من رحم نمی کنید به این بچه شیرخواره رحم کنید
"اما ترونه کیف یتلظی عطشا"
مگه نمیبینید علی چه طور بیتابی میکنه
ببینید ...
ببینید...
گلم رنگ ندارد...
سر جنگ ندارد...
مردم ببینید به تن علی لباس نظامی نکردم
مردم ببینید قد علی از شمشیرای شما کوتاه تره
یا صاحب الزمان دیگه نمیگم چی شد فقط یه وقت ابی عبدالله دید دستاش از خون علی گرم شد
علی داره آروم آروم رو دست بابا دست و پا میزنه
اینجا بود دست برد زیر گلوی علی خون ها رو با آسمان ریخت
صدا زد: #اللهم_لا_یکون_علیک_اهون_من_فصیل
خدایا علی من کمتر از بچه ناقه صالح نباشه
ای گل یاس سپیدم صاعقه زد ساقه ات را
با چه رویی سوی خیمه من برم قنداقه ات را...!
الا لعنة الله علی القوم الظالمین
و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون.
خدایا ثوابی از این ذکر مصیبت رو به روح امام و شهدا خصوصا حاج قاسم برسان✅
رهبر عزیز تر از جانمون به حق امام زمان محافظت بفرما✅
گرفتاری ها از بیماران و خانواده هاشون رفع بفرما✅
هدیه به همه حق داران امام و شهدا خصوصا حاج قاسم صلوات.🌹
#حضرت_علی_اصغر
#علی_اصغر علیه السلام
کانال روضه های مکتوب:
@rozehayemaktoub
هدایت شده از روضه های مکتوب ( متن روضه اهل بیت )
پیوند روضه حضرت عبدالله با روضه حضرت علی اصغر (علیهما السلام)
همه شهدای کربلا رو سر از تنشون جدا کردن و به نیزه زدن
اما جانسوز تر اینه
سه نفر بودن روز عاشورا هنوز جونی در بدن داشتن و سرشونو جدا کردن
اول همین یادگار امام مجتبی عبدالله بن حسنه
با دست بریده افتاده تو بغل عمو
یه وقت دیدن حرمله طوری گلوی عبدالله رو هدف گرفت
نوشتن فذبحه یعنی گلوی عبدالله رو برید
دومین جا که خیلی دل امام زمان رو به درد آورده شیرخواره حسینه ...
دیدی بچه تا ببینه می خواهی بهش آب بدی لبهاشو به هم میزنه
بمیرم هنوز علی داشت لب هاشو مثل ماهی به هم می زد
الهی دستت قلم شه حرمله
نگم چه کرد
فقط نوشتن یه وقت حسین نگاه کنه فذبح الطفل من الاذن الی الاذن و من الورید الی الورید
سومین جام اونجاییه که امام رضا فرمود یابن شبیب ان کنت باکیا لشیئ فابک علی الحسین
پسر شبیب برا هر غریبی خواستی گریه کنی برا حسین گریه کنه
اگه امام رضا نفرموده بود جا نداشت بگیم
فرمود پسر شبیب آخه جد ما رو مثل قربانی سرش رو از تنش جدا کردن ...
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
مجلس دوم روضه حضرت حر (علیه السلام) : (روضه کوتاه)
سرشو انداخته بود پایین فکر نمی کرد جنگ بشه
به رفیقش خطاب کرد نمی خوای اسبتو آب بدی به این بهانه از لشگر کناره گرفت (1)
بعضی نقل کردن به پسرعموش گفت ببین حسین داره استغاثه میکنه
حسین ایستاده بود مقابل لشگر(2)
اما من مغیث یغیثنا لوجه الله اما من ذاب یذب عن حرم الله(3)
تا این صدا رو شنید لرزه به بدنش افتاد رفت خودشو فدای حسین کرد
اما عرض کنیم یا امام زمان اینجا حر جواب استغاثه جد غریب شما رو داد
دو نفر دیگه ام جواب حسینو دادن
یکی امام سجاد علیه السلامه اون لحظه ای که راوی میگه حسین دور وبر خودشو نگاه کرد دید یه نفر نمونده
یه وقت امام سجاد به شمشیر تکیه داد هر چی ام کلثوم خواست جلوی آقا رو بگیره به تعبیر من فرمود مگه نمیبینی بابام تنها شده آرام خودشو رسوند به بابا اما اینجا حسین زین العابدین رو برگرداند (4)
اما نفر دوم اونجایی بود که ابی عبدالله عصر عاشورا بین لشگر ایستاد دوباره شروع کرد ندای غربت بلند کردن هَلْ مِنْ ذَابٍّ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ هَلْ مِنْ مُوَحِّدٍ يَخَافُ اللَّهَ فِينَا
یه وقت صدای ناله بانوان حرم از خیمه بلند شد وَ ارْتَفَعَتْ أَصْوَاتُ النِّسَاءِ بِالْعَوِيلِ حسین برگشت طبق این نقل فرمود بیارید علی رو یه بار دیگه وداع کنم (5)
از بین خیمه اومد سرباز شش ماهه ای بابا قنداقه برتن کفن پوشه ثاراللهه ای بابا
من مرد مردم حیدری ام بابا مرد نبردم اکبری ام بابا
اما چه کردن با این سرباز شش ماهه حسین
یه وقت دیدن با تیر سه شعبه ...
...................................................................
(1) وقعة الطف ؛ ؛ ص213 فأقبل [الحرّ] حتى وقف من الناس موقفا، و معه رجل من قومه يقال له: قرّة بن قيس فقال: يا قرة! هل سقيت فرسك اليوم؟ قال: لا، قال: انما تريد ان تسقيه؟
(2) اشکهای خونین در سوگ امام حسین، ترجمه ذریعة النجاة ص 205 به نقل از مقتل ابی مخنف ص120
(3) اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى ؛ النص ؛ ص102 قَالَ الرَّاوِي ثُمَّ صَاحَ ع أَ مَا مِنْ مُغِيثٍ يُغِيثُنَا لِوَجْهِ اللَّهِ أَ مَا مِنْ ذَابٍّ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ قَالَ فَإِذَا الْحُرُّ بْنُ يَزِيدَ قَدْ أَقْبَلَ إِلَى عُمَرَ بْنِ سَعْد ... .
(4) بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج45 ؛ ص46 ثم التفت الحسين عن يمينه فلم ير أحدا من الرجال و التفت عن يساره فلم ير أحدا فخرج علي بن الحسين زين العابدين ع و كان مريضا لا يقدر أن يقل سيفه و أم كلثوم تنادي خلفه يا بني ارجع فقال يَا عَمَّتَاهْ ذَرِينِي أُقَاتِلْ بَيْنَ يَدَيِ ابْنِ رَسُولِ اللَّهِ فَقَالَ الْحُسَيْنُ ع يَا أُمَّ كُلْثُومٍ خُذِيهِ لِئَلَّا تَبْقَى الْأَرْضُ خَالِيَةً مِنْ نَسْلِ آلِ مُحَمَّدٍ ص.
(5) و لما فجع الحسين بأهل بيته و ولده و لم يبق غيره و غير النساء و الذراري نادى هَلْ مِنْ ذَابٍّ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ هَلْ مِنْ مُوَحِّدٍ يَخَافُ اللَّهَ فِينَا هَلْ مِنْ مُغِيثٍ يَرْجُو اللَّهَ فِي إِغَاثَتِنَا وَ ارْتَفَعَتْ أَصْوَاتُ النِّسَاءِ بِالْعَوِيلِ فَتَقَدَّمَ ع إِلَى بَابِ الْخَيْمَةِ فَقَالَ نَاوِلُونِي عَلِيّاً ابْنِيَ الطِّفْلَ حَتَّى أُوَدِّعَهُ فَنَاوَلُوهُ الصَّبِيَّ.
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
مجلس هفتم: مکالمه امام سجاد با زینب کبری با مشاهده قتلگاه
🔸خودش فرمود وقتی نگاه کردم دیدم بابام اهل بیت پیغمبر همه کشته رو زمین افتادن
طوری غم دلم رو گرفت داشت جون از بدنم خارج می شد زینب متوجه شد صدا زد مالی اراک تجود بنفسک یا بقیة جدی
چرا داری با جونت بازی میکنی تو یادگار برادرمی
فرمود عمه جان چطور گریه نکنم وقتی می بینم پدرم برادرم عموهام مضرجین بدمائهم مرملین بالعری
وقتی می بینم عزیزان خونی رو خاک افتادن این ملعون ها همه کشته های خودشون رو دفن می کنن اما شهدای ما روی زمین افتادن
قافله سالار من ، کجایی ای دوای دردم …
پی تو هرکجا میگردم ، تو رو تو قتلگاه گم کردم…
ای بدن صد پاره ، رو خاک داغ این صحرایی!!
چرا مقطع الاعضایی ، بگو کجا برم تنهایی ،
وای من از عاشورا… زمین و آسمون غمگینه ، یه خواهری داره میبینه!!!
یکی میشینه روی سینه ،
وای من از عاشورا… باید بمیره از غم دنیا ، تو قتلگاه به پیش زهرا…
دوازده ضربه زد واویلا ،داغته روی سینم و…
چه حالی داشت امام سجاد علیه السلام گفتن چندین سال شتری که بر او سوار می شو تازیانه نمی زد.
عمری بر بابا گریه می کرد
مگه یادم میره اون داغی که کسی ندیده
مگه یادم میره من بودم و گلای چیده
مگه یادم میره من بودم و سر بریده
مگه یادم میره یک کاروان بچه و زن رو
مگه یادم میره اون ماجراهای کفن رو مگه یادم میره طعنه های خولی به من رو
کانال روضه های مکتوب:
@rozehayemaktoub
🔰چند روضه کوتاه از امام کاظم (علیه السلام)
🔸مجلس دوم:
السلام علیک ایها المعذب فی قعر السجون
سه نفر از اهل بیت پیغمبر بودن که دستشونو بستن
اول از همه تو کوچه بنی هاشم بود
بعضی گفتن دست علی رو بستن برخی هم گفتن به گردن علی طناب انداختن و تو کوچه ها می کشیدن
نمی دونم چه حالی پیدا کرد فاطمه وقتی ببینه علی رو دارن کشان کشان می برن
دومین جا روز یازدهم محرم زین العابدین رو سوار بر شتر بی محمل کردن
اما به همین اکتفا نکردن
دستور داد با زنجیرهای آهنی دست و پای امام سجاد علیه السلام را بستن
و صفدوا فی الحدید فوق اقتاب المطیات یساقون فی الفلوات تلفح وجوههم حر الهاجرات
گفتن وقتی رسیدن به شهر شام سهل ساعدی اومد جلو آقا جان آیا کاری از دست من بر میاد یا نه؟
فرمود آیا پارچه همراه خودت داری یا نه؟
دیدن تا پارچه رو داد حضرت حلقه زنجیر رو کنار زد پارچه رو روی زخم بذاره یه وقت دیدن خون از بدن امام سجاد علیه السلام جاریه
سومین امام هم موسی بن جعفره (ذی الساق المرضوض بحلق القیود)
می خوام عرض کنم گفتن از بدن امام سجاد خون جاری شد اما نمی دونم این چه زنجیری بود به بدن موسی بن جعفر بستن
و مکبل فی السجن قد رضت بالحدید اعضاوه
قربون اون آقای مظلومی که اعضای بدنش از این زنجیرها خرد شده
کانال روضه های مکتوب:
@rozehayemaktoub