eitaa logo
متن روضه اهل بیت (منبع متون کانال روضه های مکتوب)
5.3هزار دنبال‌کننده
29 عکس
24 ویدیو
95 فایل
فهرست های «روضه های مکتوب» به پیام های این کانال ارجاع داده می شود همچنین صوت روضه ها و ... راه ارتباط: @Yazahra1357 روضه های مکتوب: https://eitaa.com/rozehayemaktoub منبر: از شرح بی نهایت https://eitaa.com/azsharhebinahayat تبادل و تبلیغ نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰گرفتن لباس حضرت به در و اعلام آمادگی برای شهادت [قالت ام کلثوم:] فلما وصل إلى الباب فعالجه ليفتحه فتعلق الباب بمئزره فانحل مئزره حتى سقط ، فأخذه وشده وهو يقول : اشدد حيازيمك للموت فإن الموت لا قيكا ولا تجزع من الموت إذا حل بناديكا ولا تغتر بالدهر وإن كان يواتيكا كما أضحكك الدهر كذاك الدهر يبكيكا ثم قال : اللهم بارك لنا في الموت ، اللهم بارك لي في لقائك ، قالت ام كلثوم : وكنت أمشي خلفه ، فلما سمعته يقول ذلك قلت : واغوثاه يا أبتاه أراك تنعي نفسك منذ الليلة ، قال : يا بنية ما هو بنعاء ولكنها دلالات وعلامات للموت تتبع بعضها بعضا فأمسكي عن الجواب ، ثم فتح الباب وخرج. بحار ج۴۲ ص۲۷۸ @rozehayemaktoub
🔰ندای جبرئیل و حالات مردم و فرزندان امیرالمومنین در هنگام ضربت خوردن حضرت هنگامی که مردم صدای ناله و ضجه شنیدند هر که در مسجد بود به سوی امام علیه السلام شتافت. آن‌ها دور می‌زدند و از شدت صدمه و ترس نمی دانستند که کجا بروند. آن گاه امیرالمؤمنین علیه السلام را احاطه کردند و خون بر صورت و محاسن مبارکش می‌ریخت و از خون خضاب گشته بود. امام علیه السلام فرمود: این همان است که خدا و رسولش وعده داد و خداوند و رسولش راست گفت. راوی گفت: پس درهای مسجد تکان خورد و فرشتگان در آسمان ندای دعا سر دادند و طوفان سیاه و تندی شروع به وزیدن کرد و جبرئیل علیه السلام بین آسمان و زمین با صدایی که هر انسان بیداری می‌شنید ندا برآورد «به خدا سوگند پایه‌های هدایت و ستارگان آسمان و پرچم‌های تقوا ویران و نابود گشت و ریسمان محکم پاره شد. پسر عموی محمد مصطفی، جانشین و وصی مجتبی، علی مرتضی، سید اوصیا کشته شد. او را شقی ترین شقی‌ها کشت» هنگامی که‌ام کلثوم شنید که جبرئیل علیه السلام خبر مرگ می‌دهد بر صورت و گونه هایش سیلی زده و گریبان درید و فریاد زد: وا پدر جان، وا علیاه، وا محمداه، وا سیداه، آنگاه نزد دو برادرش حسن و حسین علیهما السلام آمده و آن‌ها را بیدار کرد و به آن دو گفت: پدرتان کشته شده است. آن دو بلند شدند و گریه کردند، حسن علیه السلام به‌ام کلثوم فرمود: خواهرم گریه نکن تا از صحت خبر آگاه شویم تا دشمنان سرزنش نکنند. پس بیرون رفتند و دیدند که مردم نوحه سر می‌دهند و می‌گویند: وا اماما وای امیرالمؤمنین، به خدا سوگند امامی عابد و مجاهد کشته شد که برای بت‌ها سجده نکرده است او شبیه ترین مردم به رسول خدا صلی الله علیه و آله بود، هنگامی که حسن و حسین علیهما السلام فریادهای مردم را شنیدند صدا زدند: وای پدر جان وای علی جان ای کاش مرگ به زندگی ما پایان دهد. @rozehayemaktoub
متن حدیث بالا👆👆👆 قال الراوي : فلما سمع الناس الضجة ثار إليه من كان في المسجد ، وصاروا يدورون ولا يدرون أين يذهبون من شدة الصدمة والدهشة ، ثم أحاطوا بأميرالمؤمنين 7 وهو يشد رأسه بمئزره ، والدم يجري على وجهه ولحيته ، وقد خضبت بدمائه وهو يقول : هذا ما وعدالله ورسوله وصدق الله ورسوله. قال الراوي : فاصطفقت أبواب الجامع ، وضجت الملائكة في السماء بالدعاء ، وهبت ريح عاصف سوداء مظلمة ، ونادى جبرئيل 7 بين السماء والارض بصوت يسمعه كل مستيقظ : « تهدمت والله أركان الهدى ، وانطمست والله نجوم السماء و أعلام التقى ، وانفصمت والله العروة والوثقى ، قتل ابن عم محمد المصطفى ، قتل الوصي المجتبى ، قتل علي المرتضى ، قتل والله سيد الاوصياء ، قتله أشقى الاشقياء » قال : فلما سمعت ام كلثوم نعي جبرئيل فلطمت على وجهها وخدها وشقت جيبها و صاحت : وا أبتاه وا علياه وامحمداه واسيداه ، ثم أقبلت إلى أخويها الحسن والحسين فأيقظتهما وقالت لهما : لقد قتل أبوكما : فقاما يبكيان ، فقال لها الحسن 7 : يا أختاه كفي عن البكاء حتى نعرف صحة الخبر كيلا تشمت الاعداء فخرجا فإذا الناس ينوحون وينادون : وا إماماه وا أميرالمؤمنيناه ، قتل والله إمام عابد مجاهدلم يسجد لصنم،كان أشبه الناس برسول الله 9 فلما سمع الحسن والحسين 8 صرخات الناس ناديا : وا أبتاه واعلياه ليت الموت أعدمنا الحياة بحارالانوار جلد ۴۲ ص۲۸۲ @rozehayemaktoub
🔰مرثیه امام مجتبی برای پدر: وای کمرم شکست! وتقدم الحسن  فصلى بالناس وأميرالمؤمنين  يصلي إيماءا من جلوس ، وهو يمسح الدم عن وجهه وكريمه الشريف ، يميل تارة ويسكن اخرى ، و الحسن  ينادي : وا انقطاع ظهراه يعز والله علي أن أراك هكذا ، ففتح عينه و قال : يا بني لاجزع على أبيك بعداليوم ، هذا جدك محمد المصطفى وجدتك خديجة الكبرى وامك فاطمة الزهراء والحور العين محدقون منتظرون قدوم أبيك ، فطب نفسا وقرعينا وكف عن البكاء ، فإن الملائكة قد ارتفعت أصواتهم إلى السماء. ترجمه: پس حسن علیه السلام جلو آمد و با مردم نماز خواند و امیرالمؤمنین علیه السلام با حالت نشسته و با اشاره نماز می‌خواند و خون از صورت مبارکش پاک می‌کرد و لحظه ای می‌افتاد و لحظه ای آرام می‌گرفت. حسن علیه السلام فریاد زد: به خدا سوگند بر من سخت است که شما را این چنین ببینم. امام علیه السلام چشمانش را باز کرده و فرمود: بعد از این هراسی بر پدرت نیست، این جدّت محمد مصطفی و مادربزرگت خدیجه کبری و مادرت فاطمه زهرا و حوریان بهشتی هستند که گرد آمده اند و منتظر رفتن پدرت هستند، پس دل شاد و شادمان باش و گریه نکن، به راستی صدای فرشتگان در آسمان بلند شده است. بحارالانوار جلد ۴۳ ص۲۸۳ @rozehayemaktoub
🔰مکالمه حضرت با امام مجتبی و حالات ایشان و یادآوری مظلومیت حسنین در آینده مردم وارد مسجد شده و دیدند که حسن علیه السلام سر مبارک پدرش را بر دامنش گرفته است آن حضرت علیه السلام خون پدر را پاک کرده و جای ضربه را بست و بعد از بستن، باز هم خون از آن بیرون می‌زد و صورتشان سفید آمیخته با زردی گشت در حالی که با گوشه چشم به آسمان خیره می‌شد و زبانش تسبیح و ذکر وحدانیت خدا را می‌گفت. حضرت علیه السلام می‌فرمود: «ای پروردگار بلند مرتبه و بزرگ از تو مسألت دارم» پس حسن علیه السلام سرش مبارکشان را در دامن گرفت و دید که امام بیهوش شده است. در این هنگام به شدت گریه کرد و شروع به بوسیدن صورت و بین چشمان و جای سجده پدر کرد و از قطرات اشک هایش به صورت امیرالمؤمنین علیه السلام چکید. علی علیه السلام چشمانش را باز کرده و حسن علیه السلام را گریان دید و فرمود: پسرکم این گریه برای چیست؟ فرزندم از امروز ترسی بر پدرت نیست، این جدّت محمد مصطفی و خدیجه و فاطمه و حورالعین هستند که گرد آمده اند و منتظر آمدن پدرت هستند، پس خوشحال و شادمان باش و گریه نکن اکنون صدای فرشتگان در آسمان بلند شده است. پسرکم آیا برای پدرت گریه می‌کنی در حالی که در آینده مسموم و مظلومانه کشته می‌شوی؟ و برادرت نیز با شمشیر این چنین کشته می‌شود و شما دو نفر به جد و پدر و مادرتان خواهید پیوست. فدخل الناس الجامع فوجدوا الحسن ورأس أبيه في حجره ، وقد غسل الدم عنه وشد الضربة وهي بعدها تشخب دما ، ووجهه قد زاد بياضا بصفرة ، وهو يرمق السماء بطرفه و لسانه يسبح الله ويوحده ، وهو يقول : « أسألك يا رب الرفيع الاعلى » فأخذ الحسن  رأسه في حجره فوجده مغشيا عليه ، فعندها بكى بكاء شديدا وجعل يقبل وجه أبيه وما بين عينيه وموضع سجوده ، فسقط من دموعه قطرات على وجه أميرالمؤمنين  ، ففتح عينيه فرآه باكيا ، فقال له : يا بني ياحسن ما هذا البكاء؟ يا بني لاروع على أبيك بعد اليوم ، هذا جدك محمد المصطفى وخديجة وفاطمة والحور العين محدقون منتظرون قدوم أبيك ، فطب نفسا وقر عينا ، واكفف عن البكاء فإن الملائكة قد ارتفعت أصواتهم إلى السماء ، يا بني أتجزع على أبيك وغدا تقتل بعدي مسموما مظلوما؟ ويقتل أخوك بالسيف هكذا ، وتلحقان بجد كما وأبيكما و امكما بحارالانوار جلد ۴۲ ص۲۸۳ @rozehayemaktoub
🔰سفارشی دیگر برای قاتل اسیر پس به فرزندش حسن علیه السلام رو کرد و فرمود: فرزندم اسیرت را ببر و با او مهربانی کرده و به او احسان کن، آیا نمی بینی که وحشت زده است و قلبش از ترس و وحشت می‌لرزد. حسن علیه السلام به ایشان فرمود: پدر جان این لعین ستمکار شما را ضربت زد و ما را داغ دار شما ساخت آن گاه می‌گویید که با او مهربانی کنیم؟! علی علیه السلام فرمود: با ظلم در حق ما اهل بیت جز به بخشش و گذشت ما افزون نمی شود و رحمت و مهربانی از عادات ماست نه او، پسرکم به حقی که نسبت به تو دارم قسمت می‌دهم که هر غذا و شرابی که می‌خوری و می‌نوشی به او نیز بده و دست و پاهای او را با غل و زنجیر نبند و اگر من از دنیا رفتم او را به این ترتیب قصاص کن که فقط یک ضربت به او بزن  ثم التفت  إلى ولده الحسن  وقال له : ارفق يا ولدي بأسيرك وارحمه ، وأحسن إليه وأشفق عليه ، ألا ترى إلى عينيه قد طارتا في ام رأسه ، وقلبه يرجف خوفا ورعبا وفزعا ، فقال له الحسن  : يا أباه قد قتلك هذا اللعين الفاجر وأفجعنا فيك وأنت تأمرنا بالرفق به؟! فقال له : نعم يا بني نحن أهل بيت لا نزداد على الذنب إلينا إلا كرما وعفوا ، والرحمة والشفقة من شيمتنا لا من شيمته ، بحقي عليك فأطعمه يا بني مما تأكله ، واسقه مما تشرب ، ولا تقيد له قدما ، ولا تغل له يدا ، فإن أنامت فاقتص منه بأن تقتله وتضربه ضربة واحدة @rozehayemaktoub
🔰درد دل امام حسین و زینبین با پدر و بیهوشی های مکرر حضرت پس حسین علیه السلام در حالی که گریه می‌کرد به ایشان نگاه کرد و فرمود: پدر جان ما بعد از تو چه کسی را داریم؟ هیچ روزی جز روز رسول خدا صلی الله علیه و آله مانند روز تو نیست. به خاطر تو گریه کردن را یاد گرفتم. والله بر من سخت است که شما را این چنین ببینم. علی علیه السلام او را صدا زده و فرمود: ای حسین، ای اباعبدالله نزدیک من بیا. حسین علیه السلام نزدیک او شد در حالی که پلک هایش از گریه زخم شده بود. امام علیه السلام اشک از صورت او پاک کرده و دستش را روی قلبش گذاشت و فرمود: فرزندم خداوند تو را صبر دهد و برای تو و برادرانت جزای بزرگ عطا فرماید. بی تابی ات را فرونشان و گریه را بس کن، خداوند به تو برای مصیبت بزرگت اجر دهد. آنگاه حضرت علیه السلام را وارد اتاقش کردند و ایشان در محرابشان نشستند. راوی گفت: زینب و‌ام کلثوم سلام الله علیهما بر سر بالین حضرت علیه السلام آمدند و ناله سر دادند و گفتند: پدر جان چه کسی کودکان را سرپرستی کند تا بزرگ شوند؟ و چه کسی سرپرستی بزرگ ترها در بین مردم بر عهده گیرد؟ پدر جان اندوهمان بر تو بزرگ و اشک هایمان قطع نمی شود، آن گاه مردم از پشت اتاق صدای گریه و ناله سر دادند و در آن هنگام اشک از چشمان امیر مؤمنین علیه السلام جاری شد و نگاهش را برگرداند و به اهل بیت و فرزندانش نگاه کرد سپس حسن و حسین علیهما السلام را صدا زد و شروع به آغوش گرفتن و بوسیدن آن دو کرد و مدت طولانی بیهوش شد و به هوش آمد. رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز همین احوال را داشت ایشان نیز لحظه ای بیهوش می‌شدند و لحظه ای به هوش می‌آمدند چون مسموم گشته بودند. ثم التفت إليه الحسین وهو يبكي. فقال له:يا أبتاه من لنا بعدك؟لا كيومك إلا يوم رسول الله من أجلك تعلمت البكاء ، يعز والله علي أن أراك هكذا ، فناداه فقال : يا حسين يا أبا عبدالله ادن مني ، فدنا منه وقد قرحت أجفان عينيه من البكاء ، فمسح الدموع من عينيه ووضع يده على قلبه وقال له : يا بني ربط الله قلبك بالصبر ، وأجزل لك ولاخوتك عظيم الاجر ، فسكن روعتك واهدأ من بكائك ، فإن الله قد آجرك على عظيم مصابك ، ثم ادخل إلى حجرته وجلس في محرابه. قال الراوي : واقبلت زينب وام كلثوم حتى جلستا معه على فراشه ، وأقبلتا تند بانه وتقولان : يا أبتاه من للصغير حتى يكبر؟ ومن للكبير بين الملا؟ يا أبتاه حزننا عليك طويل ، وعبرتنا لا ترقأ [١] ، قال : فضج الناس من وراء الحجرة بالبكاء والنحيب ، وفاضت دموع أميرالمؤمنين 7 عند ذلك ، وجعل يقلب طرفه وينظر إلى أهل بيته وأولاده ، ثم دعا الحسن و الحسين وجعل يحضنهما و يقبلهما ، ثم اغمي عليه ساعة طويلة وأفاق ، وكذلك كان رسول الله يغمى عليه ساعة طويلة ويفيق اخرى ، لانه كان مسموما. @rozehayemaktoub
┈┅❁ـ﷽ـ❁┅┈ علی بن عبدالواحد نهدی در کتاب «عمل شهر رمضان» نقل کرد که اسحاق بن عمار می‌گوید: عده ای از امام صادق علیه السلام پرسیدند: آیا روزی‌ها در شب نیمه ماه شعبان تقسیم می‌گردند؟ آن حضرت فرمودند: به خدا سوگند، خیر. این مطلب در شب نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم ماه رمضان واقع می‌شود؛ به این صورت که در شب نوزدهم دو گروه با هم برخورد می‌کنند، و در شب بیست و یکم تمام امور استوار از هم جدا می‌شوند، و در شب بیست و سوم هر چه را که خداوند جلّ جلاله بخواهد، به صورت سرنوشت حتمی مشخص و امضا می‌کند؛ و این شب، شب قدر است که خداوند درباره آن می‌فرماید: {بهتر از هزار ماه است. } عرض کردم: معنای این که فرمودید: دو گروه با هم برخورد می‌کنند، چیست؟ فرمودند: یعنی خداوند در آن شب، امور مختلف، اعم از تقدیم و تاخیر و اراده و سرنوشت حتمی را گرد می‌آورد. عرض کردم: معنای امضا در شب بیست و سوم چیست؟ فرمودند: در شب بیست و یکم امور از هم جدا می‌شوند و امکان بدا (و تغییر) در آن راه دارد، ولی در شب بیست و سوم امضا می‌گردد و حتمی می‌شود و امکان بدا (و تغییر) در آن راه ندارد. عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السّلام) قَالَ: سَمِعْتُهُ یَقُولُ وَ نَاسٌ یَسْأَلُونَهُ یَقُولُونَ إِنَّ الْأَرْزَاقَ تُقْسَمُ لَیْلَةَ النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ، فَقَالَ (علیه‌السّلام): لَا وَ اللَّهِ مَا ذَلِکَ إِلَّا فِی لَیْلَةِ تِسْعَ عَشْرَةَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ إِحْدَی وَ عِشْرِینَ وَ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِینَ، فَإِنَّ فِی لَیْلَةِ تِسْعَ عَشْرَةَ یَلْتَقِی الْجَمْعَانِ وَ فِی لَیْلَةِ إِحْدَی وَ عِشْرِینَ یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ وَ فِی لَیْلَةِ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِینَ یَمْضِی مَا أَرَادَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ ذَلِکَ وَ هِیَ لَیْلَةُ الْقَدْرِ الَّتِی قَالَ اللَّهُ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ قُلْتُ: مَا مَعْنَی قَوْلِهِ یَلْتَقِی الْجَمْعَانِ؟ قَالَ: یَجْمَعُ اللَّهُ فِیهَا مَا أَرَادَ اللَّهُ مِنْ تَقْدِیمِهِ وَ تَأْخِیرِهِ وَ إِرَادَتِهِ وَ قَضَائِهِ قُلْتُ: وَ مَا مَعْنَی یَمْضِیهِ فِی لَیْلَةِ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِینَ؟ قَالَ: إِنَّهُ یُفْرَقُ فِی لَیْلَةِ إِحْدَی وَ عِشْرِینَ، وَ یَکُونُ لَهُ فِیهِ الْبَدَاءُ، فَإِذَا کَانَتْ لَیْلَةُ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِینَ أَمْضَاهُ، فَیَکُونُ مِنَ الْمَحْتُومِ الَّذِی لَا یَبْدُو لَهُ فِیهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی. [📚 بحارالأنوار، ج۹۵، ص۱۴۴ https://lib.eshia.ir/71860/95/144 و فی الکافي، ج۴، ص۱۵۸ https://lib.eshia.ir/11005/4/158 و غیرهما من الجوامع الروائية و التفسیریة]
┈┅❁ـ﷽ـ❁┅┈ 💠 عملی کوتاه و پُر اثر در شب قدر از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روایت شده است: هرکس در شب قدر دو رکعت نماز بخواند: در هر رکعت سوره فاتحه الکتاب را یک بار، و سوره «قُل هُوَ اللَّهُ أَحَد» را هفت بار، و وقتی نماز را به پایان برد، هفتاد بار استغفار کند، از جای خود بر نمی خیزد مگر این که خداوند او و پدر و مادرش را می‌آمرزد، و فرشتگانی را می‌گمارد تا سال آینده برای او اعمال نیک بنویسند، و نیز فرشتگانی را به سوی بهشت‌ها گسیل می‌دارد تا برای او درخت بکارند و قصر بسازند و جوی‌ها جاری کنند، 👌 و پیش از آن که از دنیا برود، این‌ها را می‌بیند. 🔻عن النبيّ صلّى اللَّه عليه و آله أنّه قال: من صلّى ركعتين في ليلة القدر، يقرأ في كلّ ركعة فاتحة الكتاب مرّة، و «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» سبع مرّات، فإذا فرغ يستغفر سبعين مرّة، لا يقوم‌ من مقامه حتّى يغفر اللَّه له و لأبويه، و بعث‌ اللَّه ملائكة يكتبون له الحسنات إِلى سنة أخرى، و بعث‌ اللَّه ملائكة إِلى الجنان يغرسون له الأشجار، و يبنون له القصور، و يجرون له الأنهار، و لا يخرج‌ من الدّنيا حتّى يرى ذلك كلّه‌. [📚 الإقبال بالأعمال الحسنة(ابن‌طاووس)، ج۱، ص۳۴۴ https://lib.eshia.ir/71423/1/344 و عنه فی البحار و الوسائل و المستدرک و في مفاتیح‌الجنان و ...]
🔰سفارش به رسیدگی به قاتل اسیر هنگامی که حضرت علیه السلام به هوش آمد حسن علیه السلام کاسه شیری به ایشان داد. امام علیه السلام مقداری از آن را نوشید و از باقی آن صرف نظر کرد و فرمود: بقیه را به اسیرتان بدهید، و به حسن علیه السلام فرمود: پسرکم به حقی که نسبت به تو دارم قَسَمت می‌دهم که طعام و شراب او را نیکو گردانید و تا موقع مرگم با او مهربانی کنید و از آن چه می‌خوری و می‌نوشی به او بده تا بخشنده تر از او باشی. آنگاه شیر را به او دادند و از محبتی که امیر مؤمنین علیه السلام در حقش انجام داده بود آگاهش ساختند. ملعون آن را گرفت و نوشید. فلما أفاق ناوله الحسن  قعبا من لبن ، فشرب منه قليلا ثم نحاه عن فيه وقال : احملوه إلى أسيركم ، ثم قال للحسن  : بحقي عليك يا بني إلا ما طيبتم مطعمه ومشربه ، وارفقوا به إلى حين موتي ، وتطعمه مماتأكل وتسقيه مما تشرب حتى تكون أكرم منه ، فعند ذلك حملوا إليه اللبن وأخبروه بما قال أميرالمؤمنين  في حقه ، فأخذ اللعين وشربه. @rozehayemaktoub
🔰مکالمه ابن ملجم لعین با ام‌کلثوم درباره مسموم بودن شمشیر ،‌ام کلثوم سلام الله علیها درحالی که می‌گریست و به او گفت: وای بر تو، پدرم مشکلی ندارد امّا خداوند تو را در دنیا و آخرت رسوا می‌گرداند و سرنوشت تو در آتش هست و در آن جاویدان خواهی بود، ابن ملجم لعنه الله گفت: اگر می‌خواهی گریه کنی زیاد گریه کن؛ به خدا سوگند من این شمشیرم را هزار دینار خریدم و هزار دینار هم داده‌ام تا آن را مسموم کرده اند، اگر این ضربه‌ام را به تمامی کوفیان می‌زدم هیچ یک از آن‌ها جان سالم به در نمی بردند. قال : ولما حمل أميرالمؤمنين إلى منزله جاؤا باللعين مكتوفا إلى بيت من بيوت القصر فحبسوه فيه ، فقالت له ام كلثوم وهي تبكي : يا ويلك أما أبي فإنه لا بأس عليه ، وإن الله مخزيك في الدنيا والآخرة ، وإن مصيرك إلى النار خالدا فيها ، فقال لها ابن ملجم لعنه الله : ابكي إن كنت باكية فوالله لقد اشتريت سيفي هذا بألف وسممته بألف ، ولو كانت ضربتي هذه لجميع أهل الكوفة مانجا منهم أحد. @rozehayemaktoub
🔰سفارش درباره فرزندان فاطمه به دیگر فرزندان ثم التفت إلى أولاده الذين من غير فاطمة وأوصاهم أن لا يخالفوا أولاد فاطمة يعني الحسن والحسين آنگاه به فرزندان دیگر که از غیر فاطمه بودند رو کرد، ایشان را وصیت کرد که با اولاد فاطمه سلام الله علیها یعنی حسن و حسین مخالفت نکنند. @rozehayemaktoub
🔰تاثیر سم بر پاهای مبارک حضرت عن محمد ابن الحنفیة ثم تزايد ولوج السم في جسده الشريف ، حتى نظرنا إلى قدميه وقد احمرتا جميعا ، فكبر ذلك علينا وأيسنا منه ، ثم أصبح ثقيلا  از محمد ابن حنفیه نقل شده است: سپس اثرات سم در بدن مبارکش نفوذ کرد و وقتی ما به پاهایشان نگاه کردیم که قرمز شده است برما گران آمد و از بهبودیشان مأیوس شدیم و او سنگین شد. @rozehayemaktoub
ترجمه قسمت آخر این حدیث اصلاح شد تعبیر شک در ترجمه آمده بود که واژه درست : «بداء و امکان تغییر» است.
🔰سند جمله فزت و رب الکعبه قوله‌ لما ضربه ابن ملجم: فزت بربّ الكعبة رواه جماعة من أعلام القوم: منهم العلامة ابن الأثير الجزري في «اسد الغابة» (ج 4 ص 38 ط مصر سنة 1285) قال: أنبأنا عمر بن محمّد بن طبرزد، أنبأنا أبو القاسم بن السمرقنديّ، أنبأنا أبو بكر ابن الطبريّ، أنبأنا أبو الحسين بن بشران، أنبأنا أبو عليّ بن صفوان، حدّثنا ابن أبي الدّنيا، حدّثني هارون بن أبي يحيى، عن شيخ من قريش‌ أن عليّا لما ضربه ابن ملجم قال: فزت و ربّ الكعبة. و منهم المؤرخ الشهير ابن قتيبة الدينوري في «الامامة و السياسة» (ج 1 ص 160 ط مصطفى البابى الحلبي بمصر) قال: و ضربه على قرنه بالسّيف فقال عليّ: فزت بربّ الكعبة. و منهم العلامة القندوزى في «ينابيع المودة» (ص 164 و 372 ط اسلامبول) قال: و لمّا ضرب رأسه الشريف بالسّيف قال: فزت و ربّ الكعبة. و منهم العلامة الشيخ عبيد اللّه الحنفي الامرتسرى في «أرجح المطالب» (ص 651 ط لاهور) عن هارون بن يحيى قال: إنّ عليّا لمّا ضربه ابن ملجم قال: فزت بربّ الكعبة (أخرجه ابن الأثير في كامل التواريخ). إحقاق الحق و إزهاق الباطل نویسنده : التستري، القاضي نور الله جلد : 8 صفحه : 795 @rozehayemaktoub
🔰صیحه آسمانی یکی از علائم قطعی ظهور از مجموع روایات برداشت می شود: « آسمانی یکی از علائم ظهور امام زمان علیه السلام است که در ماه رمضان از آسمان شنیده می شود. در این ندا نام امام زمان و پدر ایشان برده می شود و ایشان داده می شود. همچنین ندا داده خواهد شد آگاه باشید . این ندا بعد از اختلاف بنی فلان خواهد بود. همچنین این ندا بعد از آشکار شدن صورتی در ماه و دستی در آسمان که در ماه رجب خواهد بود شنیده می‌شود. پس از صیحه امام زمان در قیام خواهد کرد.» ممکن است منظور از بنی فلان بنی عباس باشد که در این صورت چه بسا در زمان ظهور بدا [و تغییر] حاصل شده باشد یا روایت معنی دیگری داشته باشد که علم آن را به اهل آن وا می گذاریم. 🔸همچنین باید توجه داشت که احتمال [و تغییر] در این علائم نیز قابل بررسی است که باید سوالات در این موارد از عالم دین (یعنی مجتهد جامع الشرایط) پرسیده شود. در ادامه چند روایت در این باره آورده می شود: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb/550 @rozehayemaktoub
🔰صیحه آسمانی یکی از علائم قطعی ظهور متن عربی روایت اول: ابن عقدة ، عن أحمد بن يوسف ، عن ابن مهران ، عن ابن البطائني عن أبيه ، ووهيب ، عن أبي بصير ، عن أبي جعفر  أنه قال : إذا رأيتم نارا من المشرق شبه الهروي [٢] العظيم تطلع ثلاثة أيام أو سبعة فتوقعوا فرج آل محمد : إن شاءالله عزوجل إن الله عزيز حكيم. ثم قال : الصيحة لا تكون إلا في شهر رمضان شهر الله وهي صيحة جبرئيل إلى هذا الخلق. ثم قال : ينادي مناد من السماء باسم القائم  فيسمع من بالمشرق ومن بالمغرب لا يبقى راقد إلا استيقظ ، ولا قائم إلا قعد ، ولا قاعد إلا قام على رجليه فزعا من ذلك الصوت ، فرحم الله من اعتبر بذلك الصوت فأجاب ، فان الصوت الاول هو صوت جبرئيل الروح الامين. وقال : الصوت في شهر رمضان في ليلة جمعة ليلة ثلاث وعشرين فلا تشكوا في ذلك واسمعوا وأطيعوا ، وفي آخر النهار صوت إبليس اللعين ينادي ألا إن فلانا قتل مظلوما ليشكك الناس ويفتنهم ، فكم ذلك اليوم من شاك متحير قد هوى في النار ، وإذا سمعتم الصوت في شهر رمضان فلا تشكوا أنه صوت جبرئيل. وعلامة ذلك أنه ينادى باسم القائم واسم أبيه حتى تسمعه العذراء في خدرها فتحرض أباها وأخاها على الخروج. وقال : لابد من هذين الصوتين قبل خروج القائم  : صوت من السماء وهو صوت جبرئيل ، وصوت من الارض ، فهو صوت إبليس اللعين ، ينادي باسم فلان أنه قتل مظلوما يريد الفتنة ، فاتبعو! الصوت الاول وإياكم والاخير أن تفتتنوا به. ثم قال  : إذا اختلف بنو فلان فيما بينهم ، فعند ذلك [ فانتظروا ] الفرج وليس فرجكم [٢] إلا في اختلاف [ بني ] فلان ، فاذا اختلفوا فتوقعوا الصيحة في شهر رمضان بخروج القائم ، إن الله يفعل ما يشاء ، ولن يخرج القائم ولا ترون ما تحبون حتى يختلف بنوفلان فيما بينهم ، فاذا كان ذلك طمع الناس فيهم واختلفت الكلمة ، وخرج السفياني. [روایت خلاصه شده است] @rozehayemaktoub
🔰صیحه آسمانی از علائم قطعی ظهور ترجمه روایت اول: "غیبت نعمانی: ابو بصیر از حضرت امام محمد باقر علیه السلام روایت کرده است که فرمود: «هر گاه دیدید آتشی مانند لباس هروی و بزرگ، سه روز یا هفت روز از مشرق طلوع کرد، به خواست خداوند عزوجل منتظر فرج و ظهور دولت آل محمد صلی الله علیه و آله باشید! زیرا خداوند بر همه چیز غالب و حکیم است. » آنگاه فرمود: «صدای آسمانی فقط در ماه رمضان است، یعنی ماه خدا و آنهم صدای جبرئیل خطاب به این مردم است. » سپس فرمود: «گوینده ای از آسمان نام قائم علیه السلام را می‌برد، به طوری که از مشرق تا مغرب آن را می‌شنوند؛ هر کس خواب است بیدار می‌شود، هر کس ایستاده است می‌نشیند و هر کس که نشسته، از وحشت آن صدا برمی خیزد. خدا رحمت کند کسی را که از آن صدا عبرت می‌گیرد، زیرا صدای اول، صدای جبرئیل امین است. » همچنین فرمود: «آن صدا در شب جمعه بیست و سوم ماه رمضان است؛ نسبت به آن شک نکنید، آن را بشنوید و از آن پیروی کنید. در آخر آن روز، صدای شیطان ملعون به گوش می‌رسد که می‌گوید: «آگاه باشید! فلانی (مقصود عثمان است) مظلوم کشته شده است» تا بدین وسیله مردم را به شک بیندازد و در میان آنها فتنه انگیزد. چه بسیار مردم مردد و متحیری که در آن روز به واسطه این شک، به آتش دوزخ درافتند. ولی شما اگر صدای اول را در ماه رمضان شنیدید، شک نکنید که صدای جبرئیل است. علامت آن نیز این است که اسم قائم و پدرش را می‌برد، به طوری که دختران پرده نشین نیز آن را می‌شنوند و پدر و برادر خود را تشویق به بیرون آمدن می‌کنند. » و فرمود: «قبل از قیام قائم علیه السلام این دو صدا باید اتفاق بیفتد: صدایی از آسمان که صدای جبرئیل است و صدایی از زمین که صدای ابلیس لعین است که ندا می‌دهد: «فلانی (یعنی عثمان) مظلوم کشته شده است» و می‌خواهد این گونه مردم را بفریبد. بر شما باد به پیروی از صدای نخست و مبادا فریفته صدای دوم شوید! » و نیز فرمود: «قائم قیام نمی کند، مگر گاهی که ترس شدیدی مردم را فرا گیرد؛ زلزله‌های پی در پی بیاید؛ مردم در آشوب و بلا و طاعون به سر برند؛ و شمشیر برنده میان عرب کارگر باشد. و اختلاف شدیدی در بین مردم پدید می‌آید؛ همه درامر دین خود متفرق و حالشان متغیر خواهند شد، تا جایی که آرزومندان از سختی آنچه از مردم سگ صفت می‌بینند که چگونه یکدیگر را می‌درند، صبح و شام انتظار قیام او را می‌کشند. آمدن او به هنگامی است که مردم از دیدن ظهور دولت آل محمد صلی الله علیه و آله مأیوس و ناامیدند! خوشا به حال کسی که او را می‌بیند و از یاران اوست! وای وای بر کسی که دشمنی و مخالفت می‌کند و از دشمنان اوست! همچنین فرمود: «قائم به امر جدید و کتاب جدید و قضای جدید که بر عرب دشوار است، قیام می‌کند. کار او جز جنگ و کشتن بی دینان نیست. یکنفر بی دین را در روی زمین باقی نمی گذارد و سرزنش ملامت کنندگان، او را و از تعقیب هدفش باز نمی دارد. » اضافه فرمود: «هر وقت اولاد فلان با هم اختلاف کردند، موقع فرج است. صبر و بردباری در اختلاف اولاد فلان است. هنگامی که با هم اختلاف کردند، شما منتظر صیحه آسمانی در ماه رمضان باشید که مژده به آمدن قائم می‌دهد، زیرا خداوند آنچه خواهد، می‌کند. قائم خروج نمی کند و هنگامی که اولاد فلان با هم اختلاف پیدا کردند. وقتی چنین شد، مردم نیز چشم به دولت آنها می‌دوزند، از هر طرف گفتگو درمی گیرد و سفیانی خروج می‌کند. » [روایت خلاصه شده است] @rozehayemaktoub
🔸روایت دوم درباره صیحه: "غیبت نعمانی: داود بن سرحان می گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: «آن سالی که در آن صیحه آسمانی شنیده می‌شود، در ماه رجب پیش از آن، علامتی خواهد بود. » عرض کردم که آن علامت چیست؟ فرمود: «صورتی است که در قبر می‌تابد و دستی که آشکار است. » مُحَمَّدُ بْنُ هَمَّامٍ عَنِ الْفَزَارِیِّ عَنْ مُوسَی بْنِ جَعْفَرِ بْنِ وَهْبٍ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ عَبَّاسِ بْنِ عُبَیْدِ اللَّهِ عَنْ دَاوُدَ بْنِ سِرْحَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: الْعَامُ الَّذِی فِیهِ الصَّیْحَةُ قَبْلَهُ الْآیَةُ فِی رَجَبٍ قُلْتُ وَ مَا هِیَ قَالَ وَجْهٌ یَطْلُعُ فِی الْقَمَرِ وَ یَدٌ بَارِزَةٌ [۱] . -. غیبت نعمانی: ۲۵۲ - ---------- [۱]: ۱. هذا هو الصحیح کما فی المصدر ص ۱۳۴ و فی الأصل المطبوع: وجه یطلع فی القبر و یدانیه، و هو تصحیف و هکذا صحف فیه« محمّد بن همام» بمحمّد بن هاشم، راجع ص ۱۶۳ من طبعة الکمبانیّ. 🔸روایت دوم درباره صیحه: غیبت نعمانی: عبداللَّه بن سنان از امام صادق علیه السلام روایت می‌کند که فرمود: «صدای آسمانی از امور حتمی است؛ آمدن سفیانی نیز حتمی است؛ کشته شدن مردی پاکدل نیز حتمی است؛ گرفتن خورشید نیز حتمی است. » آنگاه فرمود: «وحشتی در ماه رمضان خواهد بود که هر کس به خواب رفته باشد، بیدار و آنها که بیدارند، هراسان می‌شوند و دختران از پرده بیرون می‌آیند. » -. همان - ---------- للنعمانی عَلِیُّ بْنُ أَحْمَدَ عَنْ عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ مُوسَی عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ عَنْ زِیَادِ بْنِ مَرْوَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: النِّدَاءُ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ السُّفْیَانِیُّ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّکِیَّةِ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ کَفٌ [۲] یَطْلُعُ مِنَ السَّمَاءِ مِنَ الْمَحْتُومِ قَالَ علیه السلام وَ فَزْعَةٌ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ تُوقِظُ النَّائِمَ وَ تُفْزِعُ الْیَقْظَانَ وَ تُخْرِجُ الْفَتَاةَ مِنْ خِدْرِهَا. [۲]: ۲. راجع المصدر ص ۱۳۴ و فی الأصل المطبوع: کسف یطلع، و هو تصحیف. 🔸روایت سوم درباره صیحه: غیبت نعمانی: عبداللَّه بن ابی یعفور گفت: حضرت صادق علیه السلام به من فرمود: «نابودی فلانی، آمدن سفیانی، کشته شدن مرد پاکدل، فرو رفتن لشکر در زمین و صدا از آسمان را به عنوان علامت در دست خود نگهدار. »عرض کردم: «صدا کدام است؟ همان گوینده است؟ » فرمود: «آری! صاحب الامر به همین صدای آسمانی شناخته می‌گردد. [روایت ادامه دارد تا آنجا که راوی نقل می کند:] عرض کردیم: «آیا پیش از آن یا بعد از آن، اتفاقی روی می‌دهد؟ » فرمود: «آری، صدایی است که در ماه رمضان شنیده می‌شود، به طوری که مردم بیدار را به وحشت می‌اندازد و آنها که در خوابند بیدار می‌شوند، و دوشیزگان از پرده‌ها بیرون می‌دوند. » -. غیبت نعمانی: ۲۵۸ - للنعمانی ابْنُ عُقْدَةَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَهْزِیَارَ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ مُخْتَارٍ عَنِ ابْنِ أَبِی یَعْفُورٍ قَالَ: قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ أَمْسِکْ بِیَدِکَ هَلَاکَ الْفُلَانِیِّ وَ خُرُوجَ السُّفْیَانِیِّ وَ قَتْلَ النَّفْسِ وَ جَیْشَ الْخَسْفِ وَ الصَّوْتَ قُلْتُ وَ مَا الصَّوْتُ هُوَ الْمُنَادِی قَالَ نَعَمْ وَ بِهِ یُعْرَفُ صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ [.....] قُلْنَا هَلْ قَبْلَ هَذَا مِنْ شَیْ ءٍ أَوْ بَعْدَهُ فَقَالَ صَیْحَةٌ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ تُفْزِعُ الْیَقْظَانَ وَ تُوقِظُ النَّائِمَ وَ تُخْرِجُ الْفَتَاةَ مِنْ خِدْرِهَا. 🔸روایت چهارم درباره صیحه روایت شده است که امام صادق علیه السلام فرمود در شب ۲۳ قائم به نام ندا داده خواهد شد و در روز عاشورا روزی که حسین بن علی به شهادت رسید قیلم خواهد کرد. الفضل ، عن محمد بن علي الكوفي ، عن وهيب بن حفص ، عن أبي بصير قال : قال أبوعبدالله  : إن القائم صلوات الله عليه ينادى باسمه ليلة ثلاث وعشرين ويقوم يوم عاشورا يوم قتل فيه الحسين بن علي . بحار ج52ص390 @rozehayemaktoub
🔸روایت پنجم درباره صیحه: روایت شده است امام صادق علیه السلام فرمودند: اختلاف بنی عباس از حتمیات است و نداء از حتمیات است و خروج قائم نیز از محتومات است. گفتم: نداء چگونه است؟ فرمود: در اول روز ندا داده می شود آگاه باشید علی و پیروان او رستگارانند و در آخر روز ندایی خواهد آمد: آگاه باشید عثمان و پیروان او رستگارانند. مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِي جَمِيلَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْحَلَبِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ‌ اخْتِلَافُ بَنِي الْعَبَّاسِ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ النِّدَاءُ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ خُرُوجُ الْقَائِمِ مِنَ الْمَحْتُومِ قُلْتُ وَ كَيْفَ النِّدَاءُ قَالَ يُنَادِي مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ أَوَّلَ النَّهَارِ أَلَا إِنَّ عَلِيّاً وَ شِيعَتَهُ هُمُ الْفَائِزُونَ قَالَ وَ يُنَادِي مُنَادٍ فِي آخِرِ النَّهَارِ أَلَا إِنَّ عُثْمَانَ وَ شِيعَتَهُ هُمُ الْفَائِزُونَ‌ کافی ج8ص310 @rozehayemaktoub
🔰شرمندگی سیدالشهدا بین روضه حضرت علی اصغر و روضه حضرت زهرا علیه السلام 🔸خدای متعال به زن حیا و به مرد غیرت ارزانی داشت و به همین جهت بود که رسول خدا در شب عروسی کارهای بیرون خانه را به علی سپرد تا پرده حیای عصمت الله الکبری در برخورد با بیگانه به زحمت نیافتد. امیرالمومنین پیوسته تلاش می کرد در کنار جهاد همیشگی با دشمن، از امور خانه نیز غافل نماند. زهرای مرضیه نیز همیشه مراقب بود علی در انجام این وظیفه شرمنده نشود. چنین بود که نوشته اند روزی امیرالمومنین متوجه شد زهرای مرضیه و فرزندان حضرت چند روز است گرسنه اند. پرسید:« چرا از من نخواستی تا برای شما غذا فراهم کنم؟» فاطمه عرضه داشت:« یا ابالحسن من از خدا حیا می کنم تو را به کاری وا بدارم که نتوانی انجام دهی!» 🔸اما دو نفر از اهل بیت نزد همسر خویش شرمنده شدند: یکی اینجا که دست تقدیر بر این بود که امیر المومنین نزد زهرای مرضیه خجالت زده شود. نوشته اند تا علی خود را کنار در خانه رساند دید زهرای مرضیه بدون چادر پشت در افتاده است بدون عمامه با چشمی کاسه خون «حاسراً مُحمَرَّ العَینَین» خود را به زهرا رساند اولین کاری که کرد عبای خود را روی بی بی دو عالم انداخت. دومین جا نیز عصر عاشورا بود شاید رباب که شاگرد مکتب فاطمه زهرا است حیا می کرد که از پدر بخواهد تا از این مردم آبی طلب کند اما زینب کبری علی را به ابا عبدالله رساند به امیدی که کمی آب برای او طلب کند، اینجا نیز نوبت شرمندگی سید الشهدا بود خدا می داند که به دل حسین چه گذشت وقتی خون از قنداقه علی روی سینه حسین جاری بود. لذا در زیارت داغ علی اصغر را ممتاز از همه مصائب حضرت ذکر می کند و می فرماید:« صلی الله علیک ... و علی وَلَدِکَ عَلیٍّ الاصغر الذی فُجِعتَ بِه» شاید به همین دلیل بود که ابی عبدالله دیگر مادر را صدا نزد بلکه زینب کبری را صدا زد، علی را به دست زینب داد و تیر از گلوی علی بیرون کشید و پس از آن به خیمه بانوان برنگشت، راه خود را عوض کرد و با شمشیر خود قبر کوچکی برای علی کند علی را با خون خود غسل داد، بر پیکر علی نماز خواند و درون خاک گذاشت . یاس خشک و تشنه کامم بی تو اقیانوس دردم من فدای لحظه ای از عمر کوتاه تو گردم ای گل یاس سپیدم صاعقه زد ساقه ات را با چه رویی سوی خیمه من برم قنداقه ات را @rozehayemaktoub
🔰جهاد با سلاح گریه علیه السلام بین روضه علی اصغر با روضه حضرت زهرا سلام الله علیها 🔸یکی از نعمت های بزرگ خدای متعال به انسان «بیان» است، که: «علمه البیان» انسان با بیان، حال درونی خود را بیان می کند یکی از فوائد بیان ابراز غم و اندوه است یعقوب پیامبر می فرماید:« أَشْكُوا بَثِّي وَ حُزْني‏ إِلَى اللَّهِ » همچنین نعمت دیگر بیان دفاع از خود است و همین است که می گویند به زبان آمدن و سخن گفتن باعث تسکین درون است و مردم طفل نوزاد را «طفل بی زبان» می گویند از این جهت که بچه اگر دردی داشته باشد نمی تواند بیان کند لذا یکی از لحظات سخت برای مادر اینجاست که بچه گریه می کند اما مادر نمی فهمد درد بچه چیست؟ 🔸دو شهید از اهل بیت بودند که هرگز فرصتی برای اعتراض پیدا نکردند: یکی محسن شهید زهرای مرضیه بود که وقتی بین در و دیوار به شهادت رسید این غم در دل زهرا ماند که فرزند او حتی ناله ای هم برای اعتراض نزد. روز عاشورا نیز هر شهیدی که بر زمین افتاد ناله ای برآورد علی اکبر فریاد برآورد «یا ابتاه علیک منی السلام» قاسم عمو را صدا زد: «یا عماه ادرکنی»، وقتی دستان عبدالله بن حسن جدا شد فریاد بر آورد «یا أماه» و این ناله ها همانگونه که ناله استغاثه بود فریاد اعتراض مظلوم بر ظالم نیز بود اما جان عالمی فدای طفل شیرخوار ابا عبدالله ... تکلّم کن تکلّم کن بگو من آب می خواهم تلظّی کن تلظّی کن فدای کام عطشانت نه ناله می زنی نه دست و پا نه اشک می ریزی مزن آتش مرا این قدر با لب های خندانت تنها کاری که از دست علی برمی آمد تلظی و گریه بود. گفته اند: تلظی به التهاب آتش می گویند و وقتی کسی از شدت گرما خیلی بی قراری کند به این کار «تلظی»می گویند گویا مانند آتشی شده است که زبانه می کشد. اسفراینی در کتاب نور العین تعبیر دیگری آورده است: «و هو یتقلب فی یدیه من شدة العطش» گویا طفل از شدت تشنگی در دست پدر دست و پا می زد. اینجا بود که اباعبدالله خود دست به کار شد علی را روی دست گرفت «فأخذه على يده» و فریاد زد: «يا قوم! إن لم ترحموني‏، فارحموا هذا الطّفل.» یعنی مردم اگر به من رحم نمی کنید به این طفل شیرخوار رحم کنید. مگر نه شیر مادر هم غذا هم آب می باشد تو کودک هم گرسنه بودی و هم تشنه جان دادی @rozehayemaktoub
🔰تظلم حضرت زهرا سلام الله علیها در قیامت علیه السلام 🔸فرموده اند در روز قیامت وقتی مردم در عرصه محشر جمع می شوند ندا بلند می شود: «ای اهل محشر چشم های خود را به زیر اندازید که فاطمه وارد محشر می شود ناگهان بی بی دو عالم سوار بر مرکبی از نور و در حلقه فرشتگان وارد می شود.» نوشته اند:« وقتی حضرت در میان صحرای محشر می ایستد همه انتظار دارند بی بی سوار بر ناقه به بهشت برود اما می بینند حضرت از ناقه پیاده می شود و چند پیراهن خونی از جمله پیراهن خونی ابا عبدالله را به دست می گیرد و ناله بر می آورد که خدایا بین من و قاتلین فرزندانم حکم فرما» سپس عرضه می دارد:« خدایا حسنین را به من نشان بده!» و طبق نقلی عرضه می دارد:« خدایا وارد بهشت نمی شوم تا ببینم با فرزندان من چه کردند!» اینجاست که خدای متعال می فرماید:« فاطمه! به قلب قیامت نگاهی بینداز!» نگاه فاطمه بر پیکر بی سر ابا عبد الله و سر غرق به خون حسین می افتد در حالیکه از رگهای بریده خون جاری است. اینجاست که فاطمه ناله بر می آورد: «وا ولداه! وا ثمرة فواداه!» و فرشتگان از ناله فاطمه غش می کنند. کامل الزیارات نقل می کند: امام صادق علیه السلام فرمود: «اولین کسی که در روز قیامت به حساب او رسیدگی می شود قاتل محسن بن علی است و بعد از او قنفذ.» از این روایت معلوم می شود قاتل محسن غیر از قنقذ است زیرا قنفذ طبق روایت دیگر قاتل حضرت زهرا سلام الله علیها است. می گویند: وقتی مادر باردار است باید خیلی مراقب خودش باشد، زیرا اولین کسی که ضربه می بیند بچه است. لذا محسن آن لحظه ای به شهادت رسید که فاطمه زهرا به پشت در خانه آمد تا دیدند فاطمه پشت در است در را به سینه زهرا زدند، ناله زهرا بلند شد :«یا فضة خذینی» فضه به فریادم برس که محسنم را کشتند. عرضه می داریم: یا صاحب الزمان! اگر اینجا طفل شش ماهه زهرا را نمی کشتند کسی جرئت نمی کرد در کربلا گلوی طفل ابا عبدالله را هدف بگیرد. 🔸توجه داشته باشید که این روضه برداشتی از روایات متعدد این باب است که تجمیع و کنار هم قرار گرفتن الفاظ با دقت انجام شده و باید در مقام اجرا نیز همین دقت صورت بگیرد. @rozehayemaktoub
🔰سه مجلس ارتباط روضه حضرت زهرا سلام الله علیها و حضرت علی اصغر علیه السلام از محضر استاد () رحمه الله ـ سؤال شد: كسانى كه در حال دعا و قرائت قرآن ندارند، چه عملى را انجام دهند؟ فرمودند: ...در روايت، ـ سلام الله عليها ـ ليلة القدر خوانده شده، بنابراين خوب است توسل به ايشان و نورانيت وى و هم چنين به نورانيّت ـ عجل الله تعالى فرجه الشّريف ـ كه همه مقدّرات در شب قدر به نظر اين بزرگوار مى رسد، توجّه شود. 📚برگرفته از کتاب ، نوشته آیت الله سعادت پرور ج1، ص 121🌱 به نقل از کانال ندای سعادت http://eitaa.com/nedayesaadat بر پایه این مطلب سه مجلس روضه تقدیم می شود: شرمندگی سیدالشهدا جهاد با سلاح گریه تظلم حضرت زهرا در قیامت @rozehayemaktoub