#شب_نهم_محرم
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
متن روضه 1
🔸ای اهل حرم میرو علمدار نیامد
یا ابوالفضل العباس
🔸ای اهل حرم میرو علمدار نیامد
🔸سقای حرم سید و سالار نیامد
یاابوالفضل العباس
باب الحوائج... اقا جان....
امشب اومدیم در خونه شما اقای من...
آقا امشب کلیمی ها...
امشب مسیحی ها میان در خونتون...
دست خالی ردشون نمیکنی آقا...
من که یه عمره گدای در خونه شمام....
میشه یه نگاهی هم به مجلس ما کنید آقا....
خدا ميدونه ...
اینها همشون عاشق شما هستند...
امشب به عشق ابالفضل اومدند آقا...
به یه امیدی اومدند آقا...
خیلی ها مریض دارند...
گرفتارند...حاجت دارند...
🔸سقای حرم میر و علمدار نیامد
روز عاشورا وقتی صدای غربت ابی عبدالله بلند شد...
ابالفضل العباس سریع خودش رو رسوند کنار برادر...
صدازد آقا جانم...
قَدْ ضَاقَ صَدْرِي
دیگه سینه ام تنگ شده...
دیگه طاقت ندارم صدای غربتت رو بشنوم...
اجازه میدان بده ...
ابی عبدالله فرمودند.. برادرم...
يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي
تو علمدار منی ...
تو پرچمدار منی ..
عباسم میخای بری برادرت رو تنها بگذاری...
تمام دلخوشی بچه ها تویی عباسم...
این بچه ها میان نگاه میکنند میبینند...
هنوز خیمه عباس برپاست خوشحال میشند...
فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ
میخواهی بری اول برا بچه ها آب بیار عباسم...
صدا زد سمعا و طاعتا مولای...
عباس علمدار مشک و گرفت...
حرکت کرد...
اما دید صدای غربت بچه های حسین بلنده...
هی بچها میگن االعطش العطش...
خدا ميدونه چه کرد صدا العطش بچه ها با دل عباس...
رفت به سمت شریعه ی فرات...
دیدن مشک رو پر از آب کرد ...
دست برد زیر آب...
میخواد آب بنوشه اما...
ذَكَرَ عَطَش الحسين و اهل بيته
یادش اومد از لب تشنه ی حسین...
یادش اومد از لب تشنه علی اصغر یادش اومد از لبان تشنه بچه های ابی عبدالله...
آی عباس تو میخای آب بنوشی...
درحالیکه بچه های حسین توی خیمه ها تشنه اند...
صداشون به ناله بلنده...
هی میگن العطش...
برگشت به سمت خیمه ها...
یه نانجیبی خدا لعنتش کنه...
دست راست حضرت رو قطع کرد...
صدا زد...
وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني، اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني
بخدا اگه دست راستم رو قطع کنید من از دینم دست برنمیدارم...
یه نانجیبی هم دست چپ آقا رو قطع کرد...
(یارب مکن امید کسی را تو ناامید)
همه ی امید اباالفضل اینه آب رو به خیمه ها برسونه...
🔸ای مشک تو لااقل وفاداری کن
🔸من دست ندارم تو مرا یاری کن
🔸من وعده آب تو به اصغر دادم
🔸یک جرعه برای او نگهداری کن
چهار هزار نفر کمان دار دور آقا رو گرفتند...
هرکسی تیری از کمان رها میکنه...
یک تیر آمد و به مشک اصابت کرد...
آب روی زمین ریخت...
یا زهراا ... همین جا بود که دیگه امید اباالفضل نا امید شد...
آقا جانم ابالفضل ....اینام امشب به یه امیدی اومدن درخونه ی شما آقا...
فَوَقَف متحیرا
متحیر ایستاد...
دیگه دست دربدن نداره...
آب هم نداره...
با چه رویی برگرده به سمت خیمه ها...
در همون حالت تیری آمد و به چشم مبارک....
ای وای... ای وای...
هرچی سر رو حرکت داد این تیر از چشم بیرون نیومد...
سر رو خم کرد...
نانجیب... آنچنان با عمود آهنین بر فرق ابالفضل زد...
صدای ناله اش بلند شد...
(یا اخا ادرک اخاک)
برادر حسین به فریادم برس
یاصاحب الزمان منو ببخشید آقا...
هر کسی از بلندی بر زمین میخوره...
اول کاری که میکنه دستانش را سپر میکنه...
عباس که دست در بدن نداشت...
بمیرم باصورت به زمین افتاد...
تا صدای ابالفضل رو ابی عبدالله شنید...
خودش رو سریع رساند کنار برادر...
خدایا چکار کردن با برادرم...
اومد کنار بدن عباسش نشست...
صدا زد...
🔸گر نخیزی تو زجا کار حسین سخت تر است
برادرم عباسم پاشو ببین دیگه تنها شدم
🔸نگران حرمم آبرویم در خطر است
آی برادر خوبم...
بلند شو ببین بچه ها بهونه ی آب گرفتند
نه... میگن دیگه آب هم نمیخواهیم...
بگید عموجانمون عباس برگرده...
🔸قامت خم شده را هر که ببیند گوید
برادر ببین دیگه قدم خمیده...
🔸بی علمدار شده دست حسین بر کمر است
نگاه کرد به بدن عباسش...
دید دستهای برادر رو قطع کردن...
تیر به چشم عباسش زدند...
عمود آهنین به فرقش زدند...
بدن رو قطعه قطعه کردند...
طاقت نیاورد...
دستهاش رو گذاشت روی کمر...
صدا زد...
اَلآن اِنْکَسَر ظهری، وَقَلَّتْ حیلتی ، وَشَمَتَ بی عدوّی
الان کمرم رو شکستند...
بلند شو عباسم ببین دشمن داره به من میخنده...
🔸تا تو بودی خیمه ها آرام بود
🔸دشمنم در کربلا ناکام بود
🔸تا تو بودی خیمه ها پاینده بود
🔸اصغر ششماهه ی من زنده بود
🔸تا تو رفتی چهره ها نیلی شدند
🔸دستها آماده سیلی شدند
فایل صوتی👇
#شب_نهم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
🔸ای وعده ی خدا ز چه تاخیر کرده ای
یابن الحسن...
آقا جان...
🔸دیگر برای آمدنت دیر کرده ای
آقا چرا نمیای پسر فاطمه ...
🔸خورشید اهل بیت طلوعی دوباره کن
ای خورشید پشت ابرها...
امام زمان ...
@roze1
🔸خورشید اهل بیت طلوعی دوباره کن
🔸عمرم به آخر آمده و دیر کرده ای
شاید حرف دل خیلی از این پیر غلامان ابی عبدالله این باشه...
امام زمان... یوسف فاطمه...
محرم های ما یکی یکی اومدند و رفتند...
عمر ما داره تمام میشه
اما شما نیامدید آقاجانم ...
🔸عمرم به آخر آمده و دیر کرده ای
@roze1
🔸هر خیمه ای که روضه ی عباس خوانده شد
آقا بیا ببین امشب مجلس ما روضه آقا ابالفضل العباس خونده میشه...
مگه خودتون نفرمودین هرکجا روضه ی عمو جانم اباالفضل باشه من اونجا حضور دارم...
میام میشینم توی مجلس آقا اباالفضل العباس....
یه گوشه ای زار زار برا عمو جانم اشک میریزم...
امشب اینجا هم عزا خانه ی عباس علمدار آقا...
هر کجای عالم هستی...
پسر فاطمه ...
یک عنایتی هم به مجلس ما...
🔸هرخیمه ای که روضه عباس خوانده شد
🔸گریه برای دست علم گیر کرده ای
هرکجا نشستی از همین اول مجلس...
آقات رو صدا بزن ...
امشب باید با امام زمان هم ناله بشیم...
برا آقامون اباالفضل العباس اشک بریزیم...
صداش بزن یابن الحسن..
فایل صوتی👇
4_5940561866316054819.mp3
728.7K
#شب_نهم_محرم
#نمونه_شروع_روضه
بسم الله الرحمن الرحيم
( #نمونه_شروع با سلام بر حضرت ابالفضل علیه السلام)
السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِيعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ سَلَّمَ السَّلامُ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ وَ مَغْفِرَتُهُ وَ رِضْوَانُهُ وَ عَلَى رُوحِكَ وَ بَدَنِكَ
🔸بیا یا بـــن الحسن جانم فدایت
🔸تمــــــام زندگی باشد برایت
🔸بیا یا بـن الحسن دردم دوا کن
🔸مرا با دیدنت حاجت روا کن
🔸بیا یا بن الحسن دورت بگردم
🔸بیا تــا دست خالی بر نگردم
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
یا صاحب الزمان...
@rozehdaftari
4_5940561866316054821.mp3
51.4K
#شب_نهم_محرم
#صلوات_اول_مجلس
✔️ شب نهم شب تاسوعای حسینی ست خدای متعال ان شاءالله به حق آقامون اباالفضل العباس این دسته جمع به زودی زود به کربلای معلی کنار حرم آن حضرت برساند از نزدیک عرض ادب کنیم اجماعا صلوات بلندی ختم کنید.
✔️ شمس جمال دلربای قمر منیر بنی هاشم، علمدار کربلا، وجود نازنین ابالفضل العباس علیه الصلاة و السلام هر چقدر به این آقا ارادت دارید صلوات بلند ختم کنید.
(الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم)
@rozehdaftari
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️
#روضه حضرت عباس (ع)
شب نهم محرم
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمان یا رحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
♦️خدا كند كه كسي تير اينچنين نخورد
♦️بدون دست به يك لشگرِ لعين نخورد
♦️سه شعبه تا كه رها شد نشستم و گفتم
♦️خدا كند كه به آن چشم ِ نازنين نخورد
♦️بدونِ دستْ كسي كه تنش پُر از تير است
♦️خدا كند ز بلندي فقط زمين نخورد
♦️كنار ِ پيكرت افتاده استخوانِ سرت
♦️خدا كند كه كسي گُرز ِ آهنين نخورد
♦️به رويِ دست زدم تا كه دادمت از دست
♦️بدونِ تو كه كسي آب بعد از اين نخورد
⬅️اجرومزده همه شما برادران و خواهران وعزاداران با بی بی دوعالم فاطمه زهرا(س) انشاالله درهر گوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشید شب نهم محرم شب تاسوعای حسینی است امشب دیگه کسی آرام نباشه روضه اباالفضله
بریم در خانه اباالفضل، همون اباالفضلی که باب الحوائجه...
دست توسل بزنیم ..درسته کربلا دستاشو قطع کردند اما دست عالمی را گرفته
اگه حاجت مندی بسم الله... اگه گرفتاری بسم الله... اگه مریض داری بسم الله ...اگه جوون داری بسم الله.....
⏪نمیدونم با چه نیتی امشب اومدی تو مجلس اباالفضل دامن مادر اباالفضل بگیر
بخدا عباس مشکل گشاست...
مشکل گشایی میکنه...
عباس درد بی درمونو دوا میکنه...
یاد شهدا امام شهدا روح رئیس جمهور محترم وهمراهان اموات جمع حاضر فیض ببرند حالا دلها آمده شد برات روضه اباالفضل بخونم همه اسیران خاک فیض ببرند
⬅️آقا ابوالفضل درروز عاشورا صدا زد حسین جان بادر برادر
برادر درخون تپیده ات را دریاب
صدای ابوالفضل به گوش امام حسین رسید آمد کنار بدن پاره پاره برادر.. دید برادر دست دربدن ندارد.. تیر به چشم برادر اصابت کرده... فرق ابوالفضل تا به ابرو شکسته امام حسین صدا زد ..
عباسم برادر آیا وصیتی دارید
صدا زد چرا برادر سه وصیت دارم
🔻وصیت اول برادرجان خون ازچشمم پاک کن تا یک بار دیگرتو برادرم راببینم حسین جان یک بار دیگر عزیز زهرا راببینم
🔻وصیت دوم تا زنده هستم مرا به خیمه مبر برادرجان چون به سکینه ات وعده آب دادم
مرا به خیمه مبر تا که حالتی دارم
چراکه ز روی سکینه خجالتی دارم
سکینه اب طلب کرد وپاره شد جگرم
نشد که قطزه ابی برای او ببرم
🔻اما وصیت سوم برادر حسین جان
سلام من را به خواهرم زینب برسان
بگو زینب جان وقتی رفتی مدینه سلام من را به مادر چشم انتظارم ام البنین برسان انشاالله هیچ مادری را چشم انتظار فرزند نکنه
بگومادرجان اجل مهلت نداد بیام یک باردیگر ببینمت مادر..
🔸صبابیا مددی کن که سخت دلگیرم
🔸سلام من را برسان نزد مادر پیرم
🔸بگو گذشت آمدن من دگر به وطن مادر
🔸غرض که جان تو و طفلهای بی کس من مادر
حسین آرام جانم ..حسین روح وروانم
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️▪️
۱۴۰۳/۳/۱۳
@rozehdaftari
رفع گرفتگی صدا .mp3
4.38M
🌹علت گرفتگی صدا چیست😳؟
🎼برای محرم روشهایی هست که
ازاین معظل راحت بشیم 💯
➖➖➖➖
https://eitaa.com/rozehdaftari
نوحه شب نهم محرم
حضرت اباالفضل (ع)
به زبان سیستانی
♦️ای علمدار مه...میر وسردارمه
♦️پوشو تبره وحرم له له وفادار مه(2)
🔶پوشو له له که حرم تشنو چعشه ودره
🔶کربلا قعطی حو هستنو سوزه جگره
🔶له له برآل علی اوکه فرات در خطره
🔶پوشو عباس علی له له وفادار مه (2)
♦️ای علمدار مه ..میرو سردار مه
♦️پوشو تبره وحرم له له وفادار مه
🔶له له جو داره فرات حسرت لعل لب.تو
🔶مه وخیرات تنو لعل لب پرتوو تو
🔶میایه از نخله و گوش بنگ خوش یا رب تو
🔶پوشو له له که توی میرو سپهدار مه له له وفادار مه (2,)
♦️ای علمدار مه.. میر وسردارمه
♦️پوشو تبره و حرم له له وفادار مه
🔶مشک حو گریه منه بر دس مردانه تو
🔶دس تو گریه منه ورچشه پروانه تو
🔶که حسین سوره منه بر قد جانانه ای تو
🔶آخه شب دیدی وخاک ای گل بی خاره مه
له له وفادار (2)
♦️ای علمدار مه میرو سردار مه ( 2)
♦️پوشو تبره وحرم له له وفادار (2)
🔶له له جو پوشو که دشمن اگه سردار نییه
🔶دیگه حسین یکه شه و میر سپهدار نسیه
🔶و خدا لشکر منه جز تو علمدار
نییه
🔶ای اباالفضل رشید دل دلدار مه له وفادار مه (2)
♦️ای علمدار مه میرو سردار مه
🔶پوشو تبره و حرم له وفادار مه 2
🌾🌾🌾🌾🌴🌴🌴
@rozehdaftari
--❅ೋ❅💚💔💚❅ೋ❅--
﷽
#روضه
#روز_یازدهم_محرم
#امام_حسین(ع)
#روز_یازدهم
(وداع و خروج اسرا از کربلا)
این دل تنگم هوای کربلا دارد حسین💔💔 مرغ جانم میل دیدار ترا دارد حسین
سالها دم از تو و کربلایت می زنم گر شود قسمت مرا صد بار جادارد حسین
گر که هستم رو سیاه اما بود مویم سپید این سپیدی با تو بودن را ندا دارد حسین
گر چه هنگام نماز کعبه باشد پیش رو قبله ای جز کربلا دل در کجا دارد حسین💔💔
هر چه بشکست از بها افتاد غیر از دل که دل چون شکست از داغ تو قدر و بها دارد حسین
می شود آیا که مژگانم کند جارو کشی خاک پاک زائرت را چون شفا دارد حسین
کی شود گوشه قبرت را ببرگیرم چو جان
در میان قتلگاه مردن صفا دارد حسین
روز یازدهم محرم است ، روز عزا ست ، امروز امام زمان عزادار است برای عمه اش زینب گریه می کند
همه😭😭
زن و بچه ها را سوار کرد ، اما کسی نیست زینب را سوار کند یک وقت دیدند
زینب سرش را برگرداند ، طرف گودال قتلگاه صدا زد : حسین جان پاشو زینبت را
سوار کن ، خودش را انداخت روی بدن پاره پاره برادر،(یاد امام ، شهدا ،
اموات ) . صدا زد : حسینم
چرا انگشت و انگشتر نداری چرا عَمّامه بر سر نداری
چرا این حنجرت خشک است و بی آب مگر عباس آب آور نداری
زبان بگشوده زخم سینه تو
💔 مگر ای کشته تو مادر نداری
یک وقت دختر امام حسین از تو محمل صدا زد : بابا پاشو ببین دارند عمه ام را تازیانه می زنند
😭😭😭
#التماس دعای فرج
@rozehdaftari
8.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 یک داروی گیاهی مفید برای مداحان
🔘 استاد : حاج #محمود_کریمی
@rozehdaftari
کانال روضه دفتری مجمع الذاکرین👆👆👆👆
🕊﷽🕊
#روضه_حضرت_عباس_ع
#کوتاه
#دفتری_عباس_ع 2
✨ کرب و بلا آب و هوای داره
✨دو بارگاه باصفایی داره
(رفتی ؟؟خدایی دیدی؟؟)
✨روی یکی از این حرم های زیبا
✨نوشته یا حسین عزیز زهرا
(دلت رفت کربلا؟)
✨اون یکی با سیم دلت می شه وصل
✨روسر درش نوشته یا اباالفضل
(یا اباالفضل)3
امروز گرفتارا بگن یا ابالفضل
امروز مریض دارابگن یا ابالفضل
مشکل دارابگن یا ابالفضل
✨آخ همه دار و ندارم را بگیرید
✨ولی عباس را از من نگیرید
⬅️ بگو آقا میدونی گرفتارم میدونی مریض دارم میدونی حاجت دارم،میدونی مشکل دارم آبرو دارم یا اباالفضل یا ابالفضل
بگو آقا ارمنیا میان در خونت جواب میگیرنُ برمیگردند، آقا غیرمسلمونا صدات می زنند ناامید برنمیگردن،
بگو آقاجون من گریه کن داداش حسینتم،
آقاجان دلت میاد دست خالی برگردم،
امیدمو ناامید نکن آقا جان،
آقا خودت میدونی دست خالی برگشتن چقدر سخته،
آقا امروز امیدمو ناامید برنگردون....
⬅️(اوج)امروز خدارو قسم بده به حق اون آقایی که کربلا امیدش ناامید شد..
آقایی که خجالت کشید...
بگو آقا نزار دست خالی برگردم...
امان امان2
(بگمو نالشو بزنی؟)
دستاشو از بدن جدا کردند..
تیر به چشم نازنینش زدند...
آخ عمود آهن به فرق نازنینش زدن...
⬅️(اوج)همچین که از بالای مرکب با صورت به زمین آفتاد.....
آخ صدا زد .....
برادر... برادر تو دریاب...
الهی نبینی داغ برادرتو...
(اگه برادر داری الهی داغشو نبینی)
آی برادر دارا یه وقت دیدن عزیز زهرا حسین ع داره میاد...
اما دیگه پاهاش قدرت نداره...
دوزانو اومد کنار بدن اباالفضل...
سر عباسُ از زمین برداشت رو زانو گذاشت..
✨ کمتر بزن بازوی خود را بر زمین اباللفضل
( داداش)
✨ شرمنده ام کردی گل ام البنین اباالفضل
✨بودُ امیدم مرا یاری کنی
✨ سالها بهرم علمداری کنی
✨آخ بی برادر گشتمُ پشتم خمید2
🌾 دیده بگشا که طبیبت سر بالین آمد
🌾دیده بگشا که حسین با دل خونین آمد
🌾 دیده بگشا ای سرو بخون غلطیده
🌾 تا نگویند حسین داغ برادر دیده
🌾هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها(صلوات)🌾
کانال روضه دفتری👇👇
@rozehdaftari
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
متن روضه حضرت ابوالفضل
@rozehdaftari
رفته امیر لشکرش را پس بگیرد
از کوفیان آب آورش را پس بگیرد
رفته بگوید تشنگی ها برطرف شد
تا حرف هایِ دخترش را پس بگیرد
یک دستش اکبر بود که کشتند او را
باید که دست دیگرش را پس بگیرد
از مشک باید آبروی رفته اش را
از تیر ها چشم ترش را پس بگیرد
*همه ی نگرانی ها یک طرف نگرانی های زینب یک طرف .. میگه تا عباس دارم غصه ندارم تا عباس بالا سر بچه هاست غم و غصه ندارم .. همین که میدان رفت هول و هراس تو دل زینب اومد .. گفت خدا کنه برگرده ..*
زینب پریشان است بی دستان عباس
حالا چگونه معجرش را پس بگیرد ؟!
حسین آرام جانم …
*اجازه بدید زبان حال بگم .. همین که عباس میدان رفت زینب می اومد معجر های بچه ها رو محکم میکرد .. رقیه بیا معجرت رو محکم ببندم .. سکینه خلخال هارو به من بده عمو داره میره ..
خودش فرمود به اون عالم روضه ی منو اینطور بخوانید :.. مگه تو کربلا بودی چه بلایی سر من آوردن اولین کاری که کردن از پشت یه نخل اون نامرد شمشیرشُ کشید اون دستی که مشک روش بود قطع کرد .. مشکُ به دست چپم گرفتم .. چند قدم جلوتر یه نامرد دیگه دست چپمُ قطع کرد .. نمیخوام مشک رو زمین بیوفته .. مشکُ با دندوناش گرفت .. میدونه اینا الان سراغ مشک میان ، همینطور که با دندون گرفته بود نامرد حرمله چشمهایِ قمر بنی هاشمُ نشونه گرفت ..
چشم نابینا شد دیگه جایی رو نمیبینه ..
کجا بره ؟! .. گفت فقط یه کاری میکنم مشکُ کسی تیر نزنه .. سرشُ پایین آورد مشکُ تو بغلش گرفت کلاه خود از سرش افتاد ..
گفتن اینجوری نمیشه .. این مشکُ رها نمیکنه .. باید یه بلایی سرش بیاریم مشکُ رها کنه .. همه ی بدنش مشک و پوشونده بود .. گفتن الان یه بلایی سرش بیاریم مشکُ رها میکنه .. یه مرتبه یه صدایی بلند شد .. همینجوری که خون از فرقش میرفت مشکُ تیر بارون کردن .. افتاد رو زمین گفتن اینجوری نباید رهاش کنیم ، انتقام علی رو باید از عباسش بگیریم .. کیا شمشیر دارن ؟!.. کیا نیره دارن ؟!.. کیا کعب نی دارن ؟! همه اومدن .. انقدر به بدن عباس زدن …
سقای دشت کربلا اباالفضل
دستش شده از تن جدا ابالفضل
یک گل کنار علقمه فتاده
دستش شده از تن جدا اباالفضل
چهارتا صورتِ قبر کنده بود اول میومد سر بچه ی اولیش می نشست گریه میکرد ، گریه هاش که تموم میشد میرفت سر قبر دومی سومی اما چهارمی که میرسید میگفت عباسم من برا تو گریه نمیکنم .. آخه تو گریه کن داری .. آخه تو مادر داری .. منِ ام البنین مادرتم .. برا حسینی گریه میکنم که مادر نداره ..
آرزوی قمرت نقش بر آب است حسین
بعداز این خیمه ی خورشید خراب است حسین
دست عباس که افتاد حرم ریخت بهم
نگرانی پس از این حفظ حجاب است حسین
مشک ساقی هدف تیرُ کمان ها شده است
گوییا بخت علمدار به خواب است حسین
آب پاکی به روی دست ابالفضل که ریخت
ناله ی اهل حرم وای رباب است حسین
حرف تاراج حرم در دل لشگر پیچید
گوییا غارت این خیمه ثواب است حسین
عاقبت خیمه ی خورشید ستونش افتاد
بعد از این ام بنین خانه خراب است
حسین….
@rozehdaftari