#مادر
روضه ی حضرت زینب(س)
#کاربردی درمجالس ختم مادر و خواهر
گر کسی بهر تو مشغول دعا نیست ببخش
دست این طایفه از سوی خدا نیست ببخش
در نبودت همه بازیچه ی این نفس شدیم
اگر آقا سر ما گرم شما نیست ببخش
اصلا انگار نه انگار که تو را گم کردیم
بودنت دغدغه ی قلبی ما نیست ببخش
نشده نیمه شبی با تو مناجات کنیم
نیمه شب پشت در خیمه گدا نیست ببخش 2
سوز هر ناله ی ما پای گناهان رفته
در دعاهای فرج سوز صدا نیست ببخش
از وطن دور شدیم و غم غربت خوردیم
خانه ی ما طرف کرببلا نیست ببخش
گریه کن های حسینیم ولی آقا جان
اشک ما مثل شما صبح و مسا نیست ببخش
السلام علیک یا ابا عبداله
بذار اول دلتا آماده کنم. چند جمله از علاقه ی زینب و ابی عبداله برات بگم .خانم فضه اومد خدمت امیرالمومنین ، عرضه داشت علی جان زینبت نو عروسه ، رسم مدینه ، وقتی عروس سه روز خونه ی بخت میره مادر بره به نو عروسش سر بزنه ،ها ها ها، زینب که مادر نداره. بایدم نالت بره مدینه
بایدم اینگونه ناله بزنی. علی جان میدونی وقت چیه، امیرالمومنین سرشا پائین انداخت چشاش پر اشک شد ، فضه اومدی دل علی را خون کنی.
گفت نه علی جان فقط میخوام بگم زینبت چشم به راهه، میخوام بگم لی جان زینبت مادر نداره ، اومدم اجازه بدی برم یه سری به زینب بزنم. . آی مادر مادر مادر.
فضه میگه اجازه گرفتم اومدم خونه ی عبداله جعفر(اله اکبر2) من یه چیز میگم تو یه چیز میشنوی ، تو ذهنت مجسم کن این لحظه را ببینم طاقت میاری با نه.
میگه خودم دیدم زینب سجاده انداخته ، زار زار داره گریه میکنه. ناله میزنه. عرضه داشتم زینب جان شما نو عروسی اول شادیتونه چرا داری گریه میکنی ، فرمود فضه سه روز حسینما ندیدم(ای حسین).
زینب جان اینکه کاری نداره ، الآن میرم به حسینت میگم میاد بهت سر میزنه میگه اومدم خدمت آقا امام حسین ،اما دیدم زانوی غم بغل گرفته چشاش پر اشکه ، حسین جان چته عزیزم چرا داری گریه میکنی فرمود فضه دست رو دلم نذار سه روز زینبما ندیدم. (ای حسین)
قضیه را برا حسین گفتم هنوز حرفم تموم نشده دیدم دوید سمت خانه ی زینب اما وقتی رسید ، دید خواهرش توی اتاق خوابیده اما از شکاف در نور داره صورت زینبا اذیت میکنه ، میدونی چه کرد (الهی قربون تو برادر برم)
اومد جلوی نور ایستاد زینب راحت بخوابه . (الهی قربون تنت برم حسین)
اجازم میدید یه جمله بگم . آیا زینب خبر داره یه روز میاد بالا سر این بدن میبینه تمام این بدن پاره پاره. حسین جان شنا اینجا جلوی یه ذره نورا گرفتی زینب راحت بخوابه ، آیا زینبت خبر داره یه روز میاد تو صحرای گرم کربلا ، میبینه این بدن پاره پاره زیر برق آفتاب کرلات. (ای حسین) .
یه وقت زینب حس کرد حسینش اومده ، بوی حسین به مشام زینب خورد بیدار شد چرا وارد نمیشی داداش فرمود زینبم نور آفتاب نمی ذاره بخوابی میدونی چی گفت : داداش خدا سایتا از سرم کم نکنه.
اما آیا گذاشتن سایه ی حسین بالا سر زینب باشه. یه روز اومد تو گودی قتلگاه دید این بدن پاره پاره.(اله اکبر2)
حسین جان آیا تو برادر منی آیا تو پسر مادر منی
معمولا خواهر و برادر موقع ملاقات دست به گردن هم میندازن صورت هما میبوسن . میخوام صورتتا ببوسم سر در بدن نداری. میخوام دستتا ببوسم ساربان جسارت کرده. (ای حسین)
چه کرد زینب: اون لحظه ای که مدینه رو کشته ی مادر افتادن هاتفی ندا علی جان ملائکه ها طاقت ندارن این لحظه را ببینن میخوام بگم علی جان آیا ملائکه ها طاقت آووردن این صحنه را ببینن اومد بدن حسینا گذاشت رو زانوهاش لبها را گذاشت رو رگهای بریده ....
یه وقت دیدن ؛ سری به نیزه بلند است در برابر زینب
خدا کند که نباشد سر برادر زینب
@rozehdaftari
#شور آخرمجلس بی بی رقیه(س)
-امشب تو خرابه ، واست روضه خونم
بی تو چی کشیدم بابا جونم بابا جونم
میخونم من امشب با قد کمونم
بی تو چی کشیدم بابا جونم بابا جونم
بشین امشب پای حرفام پای درد و پای غم هام
دویدم بس که رو خارا ببین تاول زده پاهام
بابایی تار میدید چشمام میدیدم که تک و تنهام
یه مرد بی حیا اومد کشید گوشواره از گوشام
بی تو بابا چه قد اشک یتیمی از چشام ریخته
سرم سوخته توی آتیش اگه بابا موهام ریخته
امون ای دل امون ای دل
بابا دخترت بعد از تو شد زمین گیر
بستن دست و پامو غل و زنجیر غل و زنجیر
پای این اسیری من خیلی شدم پیر
بستن دست و پامو غل و زنجیر غل و زنجیر
زروی ناقه افتادم من انگاری که جون دادم
چی شد اون شب قدم خم شد نمیره هیچ وقت از یادم
نبودی گم شدم تنها دل شب تو بیابونا
اومد بالا سرم اون زجر منو برد با کتک بابا
بهش گفتم نکش مومو خودم دارم میام همرات
بهش گفتم نزن سیلی گوشم سنگینه از دستات
امون ای دل امون ای دل
بی تو من محاله که زنده بمونم
میخونم امون از دل خونم دل خونم
میبینی که لکنت داره این زبونم
میخونم امون از دل خونم دل خونم
تا که اسم تو رو بردم
بابایی هی کتک خوردم
یه جوری زجر منو میزد
همه گفتن که من مردم
نبودی حرمله اومد
غمم شد دیگه بیش از حد
جلو چشمای تو بابا به پهلوهام لگد میزد
دیگه از بس کتک خوردم ندارم نا
بیا و با خودت امشب سه سالت رو ببر بابا
بهش گفتم نکش مومو خودم دارم میام همرات
بهش گفتم نزن سیلی گوشم سنگینه از دستات
@rozehdaftari
🕊﷽🕊
روضه چهارده معصوم علیه السلام
#روضه_های_کوتاه_دعای
توسل_همراه_دعا
#چهارده معصوم ع
#دفتری
🥀#امیرالمومنین_علی_ع
✨ای انیس دردمندان یا علی
✨ای پناه بی پناهان یا علی
✨یک نظر بنما دم جان دادنم
✨جان زهرا و محمد یا علی
⬅️یه روز خانم فاطمه زهرا صدا زد علی جان مردم مدینه بهت سلام میدن یا نه؟
صدا زد فاطمه جان سلامشون میکنم جواب سلامم رو نمیدن ...
امان امان امان
#خدا به اول مظلوم عالم آقا امیرالمومنین قسمت میدیم به اون لحظه ای که سر در چاه میکردناله میکرد
الا ای چاه یارم را گرفتند
گّلم عشقم بهارم را گرفتند
میان کوچه ها با ضرب سیلی
همه دار و ندارم را گرفتند
خدا قسمت میدیم در سرازی قیر علی و اولاد علی رو به فریاد دلمان برسان
🥀🥀🥀
🥀#حضرت_فاطمه_زهرا
سلام_الله_علیها
#هر کی قلب بی قرار داره بیاد
هر کی با فاطمه کار داره بیاد
آخ من گدایم و دلم شکسته است
بر در خانه تو نشسته است
⬅️صدا زد جان غسلنی فی الیل/کفنی فی الیل /دفنی فی الیل/یا علی منو شبانه غسل بده شب کفن من شب بدنمو دفن کن
حالا تو دل شب علی داره بدن زهراشو غشل میده
(تورو خدا برا خودت تجسم کن)
اسما بریز آب روان
برروی گلبرگ گلم
ولی آهسته آهسته
آخ ببین بشکسته پهلو
سیه گردیده بازویش
بریز آب روان رویش
ولی آهسته ولی آهسته آهسته
اسمامیگه یه مرتبه دیدم علی سر گذاشت به دیوار بی کسی بلند بلند داره گریه میکنه
گفتم آقا جان شما سفارش کرده بودید بچه ها بلند بلند گریه نکنند چرا خودتون دارید بلند بلند گریه میکنید
صدا زد اسما ..دست از دل علی بردار اسما ...اسما فاطمه ام رفت اما درد دلشو به منه علی نگفت اسما
🔸آخ تو میبینی علی را زار و خسته
🔸وای نمیبینی تو پهلوی شکسته
🥀🥀🥀
🥀#امام_حسن_علیه السلام
غریب نوازا کجا نشستند...
اونایی که حسرت بقیعشو دارن کجا نشستند....
اونایی که رفتن و غربت ائمه بقیع رو دیدن کجا نشستند....
(دلتو ییرم قبرستان بقیع کنار اون قبری که بی شمع و چراغه، زائر نداره ، بارگاه نداره، آقام غریبه غریبه...
▪️آخر برات شیعه حرم میسازه
▪️حرم برای تو شه گرمم میسازه
⬅️رسول خدا فرمود هر کس برا حسنم گریه کنه فردای قیامت کور وارد محشر نمیشه ...
فرمود به قدری حسنم مظلومه که ملائکه و مرغان آسمان برا حسنم گریه میکنند...
⬅️خدا به پاره های جگر امام حسن قسمت میدم هر کس هر دردی تو سینه داره دردشو دوا بفرما ..
خدا به غریب مدینه قسمت میدیم هر چه زودتر مارو زائر یقیع بگردان
🥀🥀🥀
🥀#امام_حسین_سلام_الله_علیه
⬅️(دشتی)
🌾لبُم لبریز از جام حسینه
🌾وای عروج دل سر بام حسینه
🌾اگه جراح قلبم رو شکافه
🌾وای به روی لوح دل نام حسینه
🎋آخ حسین را در غریبی سر بریدن
🎋آخ تن پاکش به خاک و خون کشیدن
🎋آخ تنش در کربلا عریان فتاده
🎋وای سرش بر نیزه های کین دشمن
⬅️وقتشه برات کربلات امضا بشه
بگو یا امام حسین خیلیا خداحافظی کردند و رفتن کربلا...
هر بار دلم شکست گفتم حسین جان، آقا جان،،،
مگه من دل ندارم ...
مگه من شیعه نیستم،....
آقاجان خیلی بَده شیعه حرم آقاشو نبینه....
آقاجان قِسمت و روزیم کن بیام حرمت از نزدیک گریه کنم،.....
زار بزنم، به سینه بزنم ...
#خدا به ابی عبدالله قَسمت میدیم ما رو گریه کن حسین زنده بدار
در این دنیا زیارت حرم آقا و در قیامت شفاعت آقا رو نصیب و بهره ما بگردان
🥀#امام_سجاد_علیه السلام
⬅️قربون اون آقایی که 30یا 35 سال بعد از واقعه کربلا آب می دید گریه میکرد...
آتش می دید گریه میکرد.....
گوسفند میدید دارن سر میبرند گریه میکرد...
قصاب های مدینه حواسشون بود جلو چشم آقا سر از بدن حیوان جدا نمی کردند،
از گوشه کنار دید سر از بدن گوسفند جدا میکند...
جلو اومد ...
بگین ببینم به این گوسفند آب دادید یا نه
گفتن آقاجان ما مسلمونیم مگه می شه لب تشنه سر از بدن حیوان جدا کنیم....
می نشست شروع میکرد گریه کردن ...
صدا میزد یه عده به به ظاهر مسلمون اومدن کربلا... لب تشنه سر از بدن بابای غریبم حسین جدا کردن....
به ساعتی ۱۸ تن از عزیزانم رو سر بریدند
#خدا به امام سجاد قسم میدم ما را جزو نمازگزاران واقعی قرار بده
🥀🥀🥀
🥀#امام_موسی_ابن_جعفر
علیه_السلام
آخ دلم میل هوای یار داره
#که او موسی ابن جعفر نام داره
#همون شاهی که جان داد کنج زندان
#بدان باب الحوائج نام داره
⬅️خدا به سوز دل آقا موسی بن جعفر گوشه زندان
مسافران اسلام را به سلامت به وطن شان بازگردان
⬇️⬇️⬇️⬇️
🥀#امام_سجاد_علیه السلام
⬅️قربون اون آقایی که 30یا 35 سال بعد از واقعه کربلا آب می دید گریه میکرد...
@rozehdaftari
آتش می دید گریه میکرد.....
گوسفند میدید دارن سر میبرند گریه میکرد...
قصاب های مدینه حواسشون بود جلو چشم آقا سر از بدن حیوان جدا نمی کردند،
از گوشه کنار دید سر از بدن گوسفند جدا میکند...
جلو اومد ...
بگین ببینم به این گوسفند آب دادید یا نه
گفتن آقاجان ما مسلمونیم مگه می شه لب تشنه سر از بدن حیوان جدا کنیم....
می نشست شروع میکرد گریه کردن ...
صدا میزد یه عده به به ظاهر مسلمون اومدن کربلا... لب تشنه سر از بدن بابای غریبم حسین جدا کردن....
به ساعتی ۱۸ تن از عزیزانم رو سر بریدند
خدا به امام سجاد قسم میدم ما را جزو نمازگزاران واقعی قرار بده
🥀🥀🥀
🥀#امام_موسی_ابن_جعفر
علیه_السلام
آخ دلم میل هوای یار داره
که او موسی ابن جعفر نام داره
همون شاهی که جان داد کنج زندان
بدان باب الحوائج نام داره
⬅️خدا به سوز دل آقا موسی بن جعفر گوشه زندان
مسافران اسلام را به سلامت به وطن شان بازگردان
🥀🥀🥀
🥀#امام_رضا_ع
یا امام رضا ع 3
🔸قربون کبوترای حرمت امام رضا
🔸قربون این همه لطف و کرمت امام رضا
🔸 تو که آخر گره وا می کنی امام رضا
🔸 پس چرا امروز و فردا می کنی امام رضا
⬅️ دلتو ببرم پنجره فولادی که امید همه شیعیان جهانه.....
هر وقت گره به کار داری امام رضا را صدا بزن....
دست رد به سینه ات نمیزنه...
آقا خیلی کَرم داره خیلی رئوفه...
پنجره فولاد رضا مریضارو شفا میده
پنجره فولاد رضا برات کربلا میده
پنجره فولاد رضا شیعه و سنی نداره
پنجره فولاد رضا جواب بَدهارم میده
آقاجان خوب یا بد زشت یا زیبا
رونده شدم از همه جا
جون همه کبوتراش به من نگو اینجا نیا
🥀🥀🥀
🥀#امام_جواد_ع
◾️خسته و دلشکسته و زارم
◾️ گره افتاده است در کارم
◾️ جز به کویت کجا پناه آرم
یا جوادالائمه ادرکنی
◾️ای که خون شده از زهر جگرت
◾️به تو و جد و مادر و پدرت
◾️من بیچاره را مران ز درت
یا جوادالائمه ادرکنی
⬅️خدا تورو به جوادالائمه قسم میدهم نسل ما را از دشمنان اهلبیت قرار نده
🥀🥀🥀
🥀#امام_زمان_عج
(دشتی)
🎋گل سرخ و سفیدم کی میایی
🎋الا تنها امیدم کی میایی
#یا صاحب الزمان آقا جان
🎋 تو گفتی گل در آی من می آیم
🎋 گل عالم تموم شد کی میآیی
🎋 بهار اومد گل اومد سنبل آمد
🎋الا تنها امیدم کی میایی
⬅️ آقاجان نمی دونم خیمه غریبی رو کجا به پا کردی....
آقاجان نمیدونم امروز کجایی...
آقا هر کجا که هستی التماس دعا....
آقاذجان،، منم کنار این خوبا قبول کن ...
⬅️خدا قلب امام زمان را از ما خشنود و راضی و خشنود کن
@rozehdaftari
🥀🥀🥀🥀🥀
❣﷽❣
💮 #دفتری_شریفه س
💮 #روضه_بی_بی_شریفه_بنت_الحسن
روضه بی بی شریفه دختر امام حسن مجتبی ع
📿رخسار شهید کربلا را صلوات
📿تقدیم بر آن نگار والا صلوات
📿او زینت عرشو زینت دوش نبی ست
📿بر زینت عرش بر آن دل آرا صلوات
(دعای فرج)
💠اللهم صل علی … محمد… و آل محمد
السلام علیک یا بنت الحسن و المجتبی، یا بی بی سیده الشریفه
🔅(دست توسل بزنیم به دامان بی بی شریفه دختر امام حسن مجتبی علیه السلام)
▪️ای خانه زاد هل اتی بی بی شریفه
▪️ریحانه خیر النساء بی بی شریفه
▪️آید بُرون از قبر تو عِطر مدینه
▪️ای یادگار مجتبی بی بی شریفه
▪️امسال اگر شد اربعین توفیق یارم
▪️از حله آیم کربلا بی بی شریفه
⚜دختر بلافصل امام حسن مجتبی ست
مزار بی بی حله ی عراقه ،
( از مظلومیت این بانو اینه که کمتر کسی ایشونو میشناسه)
(مثل باباش امام حسن غریبه..)
مثل باباش امام حسن کرامات زیادی. داره، حاجت هر دردمندی رو به اذن خدا برآورده بخیر میکنه،
همراه اسرای کربلا تا شام بوده، زیر سم اسب ها تو مسیر به شهادت رسیده…
🌀اونایی که مریض دارن متوسل میشن به این خانم
(آخه ملقب به طبیب اهل بیته، مرضای زیادی رو شفا داده بی بی )
▪️با یک جهان امید رو کردم به سویت
▪️گیرد مریض من شِفا بی بی شریفه
▪️ای آن که باشد نسخه های داروی تو
▪️بر درد بی درمان دوا بی بی شریفه
▪️من هم مریضم من مریض کربلایم
▪️کن قسمت من کربلا بی بی شریفه
▪️مولاتی از این گفته ی خود شرمسارم
▪️دارم سوالی از شما بی بی شریفه
▪️بد نیست قبر دختر شاه کریمان
▪️تا گنبدش باشد طلا بی بی شریفه
▪️اما مدینه قبر بابایت خرابُ
▪️بی گنبد و صحن و سرا بی بی شریفه
▪️امشب دلم گَه کربلا گاهی مدینه ست
▪️یک بام دارد دو هوا بی بی شریفه
🍁وقتی برادرش قاسم از حرم میدان میرفت
بی بی جان بودی … همه صحنه هارو دیدی
🏴بيا مادر از حرم بيرون
🏴سروِ بستانت ميرود ميدان
🏴كفن بنما بر تنِ قاسم
🏴مونسِ جانت ميرود ميدان
🏴شود جسمش؛ طوطیا از کین
🏴جان جانانت میرود میدان
💢همتون شنیدید و می دونید ، که تو روز عاشورا چند تا بدن رو سنگ باران کردن
یکی از اونها بدن قاسم ابن الحسنه، که بدن نازک و لطیفشو سنگ باران کردن
آخ بمیرم به غریبیش رحم نکردن،
یه یتیمی و کوچکی و تشنگیش رحم نکردن،
(خدا لعنت کن فضیل عزری رو)
چنان با شمشیر به فرق قاسم ابن الحسن زد، که تا پیشونی شکافته شد
✨از حسن هر کس که در دل کینه داشت
✨ضربه ای بر جسم قاسم میگذاشت
✨قاتل قاسم کند این زمزمه
✨میکشم او را بیاد فاطمه
🔰هر چقدر ناله داری به سوز جگر ابی عبدالله صدای ناله تو بلند کن ، ناله بزن یا حسین
صلوات حذف نشه لطفا👇👇
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
@rozehdaftari
1.1M
#شریفه_بنت_الحسن
#بیبی_شریفه
چشم من و احسان تو بی بی شریفه
درد من ودرمان تو بی بی شریفه
باباکریم عالم و توهم کریمه
جانم شود قربان تو بی بی شریفه
هر عاشقی که میشود کرببلایی
بایدشودمهمان تو بی بی شریفه
ای بانویی که توطبیبان را طبیبی
این بهترین عنوان تو بی بی شریفه
دست توسل تابه درگاه توبردم
دیدم یم احسان تو بی بی شریفه
مادردمندوتوطبیب اهلبیتی
این لطفی ازیزدان تو بی بی شریفه
تودرمسیرزائران اربعینی
این جلوه ی ایمان تو بی بی شریفه
مابی سروسامان شاه سرجدائیم
ای کربلا سامان تو بی بی شریفه
بهر تو میگریم که ضرب تازیانه
گردیده آب و نان تو بی بی شریفه
بهر تو میگریم که در راه اسارت
بر لب رسیده جان تو بی بی شریفه
بهر تو میگریم که از کین خنده کردند
بر اشک دیدگان تو بی بی شریفه
بهر تو میگریم که همچون عمه بستند
با ریسمان دستان تو بی بی شریفه
#محمد_خرمفر
@rozehdaftari
روضۂ دفتری حضرت علی اکبر(ع)
👈🏻بانوای جانسوز:استاد پرویزی🎙️
👈🏻تایپ و ارسال: علیمحمدی✍🏻
«السلام علیکَ یا علی بن الحسین ایهاالشهیدُ بکربلا، السلام علیکَ یا علی اکبر حسین»
هرآن مادرکه اندردل غمِ مرگِ پسردارد
زِحالِ اُمِ لیلای جوان مرده خبر دارد
نشایدداغِ مرگِ نوجوان رابُردن ازخاطر
خصوص آن مادری درزندگانی یک پسر دارد
اگر نالد زنی از بهرِ مرگِ نوجوان خود
یقین آهِ جگرسوزش به هرقلبی اثردارد
◾شبِ هشتم ماهِ محرمه، امشب شبه علیِ اکبره ،از همه ی شهدا دعوت کنید، شبه شهداست، به یاد اونایی که شبهای عملیات با مصیبت علی اکبر می سوختند ، آرزوشون این بود که با علی اکبر حسین محشور بشن
آی عاشقان اباعبدالله ، آی گریه کنندگان حسین:
آی مردم : امشب برای غصه های دلِ آقا ابا عبدالله گریه کنید، برای زخمِ روی سینه ی آقا گریه کنید، بمیرم برا دلِ سوختت آقا جان
آی مادرای شهید، آی جوون از دست داده ها شما بهتر میدونید حسین چی کشید بالای نعش جوونش
خدا رحمت کنه اون عالِم دلسوخته(حاج شیخ حسینِ کبیر)می فرمود: سالها روضۂ علی اکبرِ حسین رو خوندم ، اما از وقتی خبر شهادت تنها پسرم رو به من دادن ، فهمیدم حسین کنار بدن علی اکبر چی به دلش رسید، میگفت زمستون و تابستون جگرم می سوخت، هر چه آب سرد میخوردم فایده نداشت، ی روز مادر شهید صدا زد حاج شیخ حسین این عطش عادی نیست داغ بچه س که جگرت رو میسوزونه ، با آب سرد دوا نمیشه(آی اهلِ روضه خوب گرفتی میخوام چی بگم)
به یاد اون ساعتی که آقا اباعبدالله رسید کنار نعش علی اکبر هی صدا میزد آااااخ پسرم زینب بیا ببین داغ ب جگرم انداختن😭😭😭
چند بار صدا زد ولدی دیگه دیدن صداش نیومد،اونایی ک جوون دارن خوب میفهمن من چی میگم، سر علی اکبرشُ رو پاش گذاشت، شروع کرد نوازش کردن، خون از دهانش پاک کرد ،سرشو پایین آورد ببینه علی اکبر نفس میکشه یا نه، دید صدا نیومد ، بدنُ آروم آروم بغل کرد، چرا آروم؟ 😭😭😭
آخه بدن ارباً اربا یعنی ریز ریز شده بود، اونو به سینه چسباند دلش آروم نشد،خدایا اگه بالاتر بیاره بدن پاشیده میشه، بدنوخوابوند رو زمین ، دستاشو گذاشت اینور اونور بدن ، حالا همه دارن نگاه میکنن، صورت ب صورتِ علی گذاشت😭😭😭
رو به آسمان کرد و گفت خداوند آن قوم را بکشد که تو را کشتند
(علی لعنة الله علی القوم ظالمین)
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈•@rozehdaftari
صلوات اول مجلسی حضرت رقیه #
با رنج و غمی رقیه (س) در شام خراب
چون دید سََرِ پدر به خوناب خضاب
روحش به جنان رفت برایش صلوات
از غصه و غم تا به ابد رفته به خواب
« اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم »
آن منبع پر فروغ فیض اَزلی
یعنی که رقیه ی حسین بن علی
پیوسته فرستید سلام و صلوات
بر هدیه ی قدسی نفس لم یزلی
« اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم »
ای شیعه اگر طالب فیضی و برات
مصباح هدی حسین بود راه نجات
اولاد حسین مروج اسلامند
بر روح رقیه تا قیامت صلوات
« اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم »
لب تشنه به شام رفتی از سوی فرات
ای غنچه پژمرده باغ حسنات
ای اُم ابی دچار غم چون زهرا
بر اشک شبانه ات رقیه صلوات
« اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم »
فرزند حسین رقیه اش قبل ممات
تر کرد لب خشک پدر ز آّب فرات
از کربلا اسیر تا شام خراب
تا شام ابد به روح و عزمش صلوات
سروده امیر حمزه صابری
« اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم »
در محفل عشقتان ادب آوردم
غم از دلتان برده ، طرب آوردم
یادت نرود یک صلواتی بفرست
تا نام رقیه را به لب آوردم
« اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم »
هر جا سخن از رقیه جان می آید
صوت صلوات عرشیان می آید
در مجلس این سه ساله من معتقدم
عطر خوش صاحب الزمان می آید
« اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم »
بر بنت حسین ،رقیه از جان صلوات
بر سه ساله ، عمه ی شهیدان صلوات
او فاتح شام و بحث با دخت یزید
بر سیرت فاطمی جانان صلوات
« اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم »@rozehdaftari
ای سری که در سحر با دخترت هم صحبتی
شب نرو جای دگر، شام غریبان دعوتی
به عمو جانم بگو شد مجلس تدفین بیا
غیرت الله حرم، از نیزه ها پایین بیا
ای که جاری در نگاه توست ، صد دریا غزل
وقت غسل من شده، آبی بیاور لااقل
گوش من پاره ست ای پاره بدن ، کم آه کن
رو به قبله نه ، سرم را رو به قتلگاه کن
هر تکان این بدن ، دردسر تلقین شود
خاک را طوری نریزی سینه ام سنگین شود
خاک، من را از تو دورم کرده هق هق می کنم
زود از بالای قبر من نری ، دق می کنم
ای کسی که هر خزانی را بهارش می کنی
ترس از تاریکی من را چه کارش می کنی
بر مزارم آمدی، با یک لب بهتر بیا
فاتحه خوان رقیه ، با علی اصغر بیا
وارث روی کبود مادرت زهرا منم
سفره داری که گرسنه رفت از دنیا منم
آسمانی بودم و ویرانه ماوای من است
قبر پروانه ست هرجایی که شمعی روشن است
#ناصر_دودانگه
@rozehdaftari
#شام غریبان رقیه
متن مداحی حاج مهدی اکبری# کاش بودی کرب و بلا کنار حرمم حرم داشتی حسن
—–|●♯♩♪♫♬♬♫♪♩♯●|—–
کاش بودی کرب و بلا کنار حرمم حرم داشتی حسن! – ♫♪
کاش بودی کرب و بلا یه ایوون طلا تو هَم داشتی حسن
دور ضریحت پر سینه زن بود ، مادرمون فاطمه بی محن بود.. – ♫♪
یک شبِ جمعه حَرم حسین و یک شب جمعه حرم حسن بود
من گنبدی دارم و گنبد بقیع گرد و غباره – ♫♪
من یک ضریح دارم و تو سایه بونم قبرت نَداره
برادر بی حرمم ، حسن حسن حسن… – ♫♪
کاش بودی کرب و بلا تو بین الحرمین حَرم داشتی حسن
کاش یه گنبدی شبیه به گنبدِ حسین، تو هم داشتی حسن!! – ♫♪
گنبدامون شبیه کاظمین بود، قشنگترین بهشت عالمین بود!
پرچم سبز یا حسن کنار پرچم سرخِ ذکر یا حسین بود… – ♫♪
صحن و سرایِ من؛ شلوغه و بقیع زائر نَداره
صحنت تو دلم و چشام، آسمونش پر از ستاره – ♫♪
برادر بی حرمم ، حسن حسن حسن…
کاش بودی کرب و بلا کنارِ خیمه گاه حرم داشتی حسن – ♫♪
پیش قبر من تو هم یه دونه بارگاهِ تو هم داشتی حَسن
هیچکسی غربت حسن نداره ، این همه داغ دل شکن نداره!! – ♫♪
درسته که بی حرمی حسن جان، وَلی حسینت هم کفن نداره..
لا یوم کَیومکَ حسین به کربلا عَطشان حسین جان – ♫♪
ذکرِ شب و روز امام مجتبی عریان حسین جان
@rozehdaftari
برادر بی کَفنم ، حسین حسین حسین…….. – ♫♪
—–|●♯♩♪♫♬♬♫♪♩♯●|—–
کاش بودی کرب و بلا کنار حرمم حرم داشتی
.
#روضه_امام_حسن مجتبی علیه السلام و گریز به روضه ی #حضرت_رقیه سلام الله
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
اجازه بدید ببرمتون یه جای دیگه ... دور بستر امام حسن نشستن ... خواهرا و برادرا ... با اشاره زینب رو صدا زد . زینب جان بیا جلو . سرش توی دامن امام حسینه ... فرمود زینب جان بچه هامو بگو بیان ، میخوام وداع کنم باهاشون . با یکی یکی بچه ها پسرا دخترا وداع کرد ... قاسم خیلی گریه میکرد ... قاسم سه سالشه اما سایه حسین بالاسرشه .. سایه عباس بالاسرشه . سایه عموها ، عمه جانی مثل زینب ، سایه مادرش بالاسرشه ... میخوام ببرمتون گوشه خرابه شام...
دلها بسوزه برای اون سه ساله ای که نه بابا داره ، نه عمو داره ، برادراشو کشتن ، یه عمه کتک خورده داره ...
لحظه های نهایی و پایانی امام حسن ، عباس قاسم رو بقل کرد برد از حجره بیرون . گفت لحظه جان دادن برادرم ، بچه برادرم جون دادن باباشو نبینه ...
اما گوشه خرابه یه سر بریده آوردن گذاشتن جلوش ... أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذی قَطع وَ رِیدَیْكَ! ...
حسین
خون همه جارو گرفت ... نگاه کن ببین صورتها همه سرخه ... (صورتهای شما با نور چراغهای سرخ ، سرخ شده) ... این نازدانه یه نگاه به صورت بابا کرد ... کی پیشونیتو شکسته !؟!! ... همه روضه خوان بشن ...*
ای پدر کاش به جای سر تو
می بریدند سر دختر تو
این به دلداری و آن ، گرم دل آرایی بود
گفتگوهای دو دلداده تماشایی بود
*خدایا به حق این سه ساله ریشه داعشو بکَن.ای خدا . این دعارو بکنیم . اللهم اشغل الظالمین بالظالمین،خدایا خودشونو باعث ریشه کنی خودشون قرار بده.
خدایا ریشه وهابیا و سلفیا و تکفیریا و سعودیا و داعشیا و هر سگ و شغالی هستن که دشمن امیرالمؤمنین و شیعه هستن همین الان به عنایت و امضای امام حسن بکَن .
خدایا با ریشه کنی داعش دست مارو به گنبد و بارگاه امام حسن برسان ... ای خدا ... اینقدر التماسش میکنیم إن شا الله دست ما بیفته اینقدر التماسش میکنیم تا اجازه بده براش گنبد بسازیم ... اینقدر التماسش میکنیم تا اجازه بده براش گلدسته بسازیم .... به به . چی بشه بریم حرم بقیع ،صحن امام حسن، حرم بقیع صحن خانوم ام البنین ، حرم بقیع صحن خانوم حضرت زهرا سلام الله علیها ،خدایا با ریشه کنی سعودیا ، گنبد و بارگاه امام حسن و ائمه بقیع رو برپا کن ،خدایا به حق امام حسن مارو اهل معرفت این خانواده قرار بده.
............
*یا صاحب الزمان،اگه لایق دونستی رو ما حساب کن،لباس کارگری میپوشیم میایم بقیع رو میسازیم،قبل ازاینکه شروع کنیم اگر اجازه بدید با کارگرای حرم های ائمه اطهار همه دور هم جمع میشیم،یه ذره روضه میخونیم،آماده بشیم،دلامون جلا بگیره..." در وسط کوچه،امشب منو رد نکن...؛ با یه امیدی آمدم...*
*خب روضمو جمع کنم،مسیر رو ضه رو کجا بردن؟حرم بقیع خراب شد،خرابه شد،ویرانه شد،من یه خرابه ی دیگه هم سراغ دارم*
دلم از خرابه دیگه خونه امشب ...
مزاحم شدم من برا عمه زینب ...
*چی میشه منم بیام از حرمت دفاع کنم؟چی میشه منم در این خرابه بایستم؟*
دلم از خرابه دیگه خونه امشب
مزاحم شدم من برا عمه زینب
میسوزم تو این تب
( صورت من کبوده و زرده
حرف دلم گلایه و درده
یه دختر شامی رو دیدم که
روسری منو سرش کرده ) 2
یه دنیا درد دل دارم بابا
ازاون شب سرد توی صحرا
*چی شد؟! نمیگم بهت بابا*
موی سرم سپیده و قدم
شده شبیه مادرت زهرا 2
دعا کن بمیرم برم از خرابه
برای همیشه سه سالت بخوابه
که موندنم عذابه
دوری تو طاقتمو برده
دیر برسی دختر تو مرده
تموم راه شام و بازارو
عمه به جای من زمین خورده
تو این خرابه نفسم تنگه
🍃
*بابا ، بابا ، کی به لب هات سنگ زده؟!*
(تو این خرابه نفسم تنگه
چرا رو لب هات اثر سنگه)2
راستی تو بازار حراجی ها
دیدم سر خاتم تو جنگه 2
*روضه ی بقیع میخوندیم چی شد؟دلامون کجا رفت؟اینم برای امام زمان میگم*
یکی نیست بپرسه گناهم چی بوده؟
چی بوده که رنگم پریده،کبوده
تو آتیش و دوده
نگفتی که سه ساله جون میده
واسه تصدق یکی نون میده
خسته شدم بس که تو این بازار
یکی همش ما رو نشون میده
جای طناب مونده رو گردن ها
حتی حیا نکردن از زن ها
از روی ناقه افتادم ، گفتم
الهی هیچ زنی نشه تنها 2
*بابا یاد مادرت افتادم که تو کوچه ها تنها گیرش آوردن،بابا امام حسن نتونست کاری برای مادرش کنه*
از روی ناقه افتادم ، گفتم
الهی هیچ زنی نشه تنها
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
#هفتم_صفر #پنجم_صفر
@rozehdaftari
.
نوحه سینه زنی #واحد
زائرین کربلا #
چه حالی داره ای خدا
سینه زدن تو کربلا
غسل زیارت از فرات
نگاه به گنبد طلا
کربلا عشقت منو
دیوونه کرد
از تو چه پنهون آقا جون
دیگه امیدی ندارم
عمرم کفاف بده بیام
سر رو ضریحت بذارم
میگن نمیدونی چقدر
قشنگه بین الحرمین
دور تا دورش نخلای سبز
صفا میدن به عالمین
کربلا عشقت منو
دیوونه کرد
زندگی و حیات من
بدون تو جهنمه
خاطرخواتم دیوونتم
دوست دارم یه عالمه
داد میزنم دیوونتم
تا در رو روم وا بکنی
دیوونتو ببینی و فکری به حال ما کنی
همه میگن دیوونه ها آواره و در به درن
شبا اسیر روضه و از غم تو بی صبرن
کربلا عشقت منو دیوونه کرد
گریه برای بچه هات
برای من توشه شده
این قدر برات سینه زدم
دلم یه شش گوشه شده
گمان کنم دشمنان خیز
به کام من زبان
ز دور بسکه با سرت
سر اشاره می کنند
سر تو را به روی نی
هر چه نظاره می کنم
سیر نمی شود دلم
نگه دوباره می کنم
به دختران خود بگو
که گوشواره ها چه شد
گریه به گوشواره نه
به گوش پاره ها چه شد
@rozehdaftari
روضه ی مخدرات #
اسارت #*مجتبی رمضانی
روايت داريم،شبِ اولِ مُحرم، حضرتِ حق، لباسِ خونينِ امام حسين رو به عرش آويزان ميكنه…*
رَختِ شه عریانِ شده ، از عرش آویزان شده
جن و مَلَک گریان شده ، روضه مجسم می کنند
نَظمِ زمین و آسمان یکدفعه بر هم می خورد
تا جسمِ شاه کربلا را نامنظم می کنند
*چيكار كردن خواهرت هم تو رو نشناخت آقا؟…*
نامردها با حوصله، یک بی کس و بی یار را
تنها برای دِرهمی دارند دَر هم می کنند
ده تا سوار از یک طرف ، یک ساربان از یک طرف
دارند تکه تکه عضو از پیکرش کم می کنند
*هر كسي يك گوشه رو بُرد“السلامُ عَلَي الحُسين، السلامُ عَلَيكَ يا اَباعبدالله” شب دوم مُحرمِ، كاروانِ امام حسين رسيد كربلا، زياد شنيديد يه نفر اومد زمين رو معرفي كرد: آقا! اينجا كربلا هم نام داره…ابي عبدالله يه دو جمله روضه مكشوف خوند، فرمود: “هاهُنا وَاللّهِ هَتْکُ حَریمِنا” اينجا حُرمت ما رو زيرِ پا ميذارن“وَ هاهُنا وَاللّهِ ذِبْحُ اَطْفالِنا”… رُباب!رُباب!،رُباب!…اول كه نيزه هارو ديدن، بچه ها فكر كردن نخلستونِ، عمه داريم مي رسيم، الان ميآن استقبالِ ما…*
پريشون و خسته ام،پُر از اضطرابم
بيا و نگاه كن، به حالِ خرابم
بذار بيشتر از قبل، چشات رو ببينم
الهي كه هيچ وقت، غمت رو نبينم
هوايِ دلامون، زمستونيِ
چرا چشمِ تو، خيس و بارونيِ
برايِ خوش آمد، يه لشكر رسيد
آخه اين چه جور، رسمِ مهمونيِ
شنيدم كه كوفه، پُر از نيزه دارِ
برا اينه داداش، دلم بي قرارِ
چه كابوسِ تلخي، بازم پيشِ رومِ
چه بغضِ عجيبي، ميونِ گلومِ
نگو بي تو بايد بمونم داداش
نگاه كن به بارونِ چشمِ تَرَم
نگو يه روزي با حالِ خراب
از اينجا تا گودال بايد برم
بگو شيبِ گودال، اصلاً كجاست؟
كه از هولِ غارت زمين مي خورن
نگو كه رگايِ داداشِ منُ
با يه خنجر كهنه، كج مي بُرن
*آره امروز كاروان رسيد كربلا، با چه احترام و عزتي مخدّرات رو پياده كردن، حضرتِ عباس زانو گذاشت، خواهرم پياده شو، پا رويِ زانويِ من بذار، علي اكبر يه طرف، قاسم يه طرف، نامحرم نباشه، خانوم پياده بشه…
خواهرا از خدا بخواهيد، سايه مَردت هميشه بالا سرت باشه، اگه سايه ي مَردت بالا سرت باشه، كسي به خودش اجازه ي بي ادبي نميده، لذا زينب تا سايه ي مرد بالا سرش بود كسي بهش نگاهِ چپ نكرد، كسي بي ادبي نكرد، آي حسيني ها! من اشاره به عاشورا نميكنم، چهل رو ميرم جلوتر، كاروان از كوفه و شام برگشت كربلا، اومد زينب كنارِ قبرِ حسين، گفت: داداش! مستحبِ، وقتي كنارِ يه قبري ميري آب بريزي، داداش! چطور آب رو قبرت بريزم، الهي خواهرت بميره، يادم مياد از لبايِ خشكت، داداش!يه چيزي بهت بگم، حيف كه نامحرما دارن مي بينن، اگه نامحرما نبودن لباسم رو بالا ميزدم كبودي و زخم هاي تنم رو ببيني، كنايه از اينكه همه ي كاروان همين وضع رو دارن…
عزيزِ دلم يه مسافرت ميخواي بري، بچه ي كسي رو همراه خودن نبر،اگه اتفاقي براش بيوفته، رويِ برگشتن نداري،گفت: داداش! يه امانت پيشِ من داشتي، داداش! براش كم نذاشتم،اما دستِ خالي برگشتم، اگه اون شب سَرِ تو رو نياوُرده بودن، من سالم مي آوردمش…ديدن خانم از سَرِ قبر بلند شد، كجا ميري؟ گفت: عباس مادرش كربلا نيست، عباس گريه كن نداره…اي حسين…
.@rozehdaftari
🕊﷽🕊
#روضه_امام_حسن_مجتبی
#امام_حسن
✨برحسن سبط مصطفی صلوات
✨به گل باغ مرتضی صلوات
✨به جگر گوشهٔ حبیبهٔ حق
✨به گل روی مجتبی صلوات
(دعای سلامتی امام زمان/ دعای فرج)
💥💥#السلام_علیک_یاابامحمد_یاحسن_ابن_علی_ایهاالمجتبی_یابن_رسول_الله_یا_حجة_الله_علی_خلقه_یاسیدنا...
🌾مرغ دل من گشته گرفتار بقیع
🌾قربان بقیعُ اشک زُوّار بقیع
🌾شبها که در بقیع را میبندند
🌾من گریه کنم به پشت دیوار بقیع
⬅️دلها را ببریم مدینه کنار قبرستان بقیع....
کنار اون قبری که بی شمع و چراغه...
زائر نداره.... بارگاه ندارد ....آقام غریبه... غریبه... غریبه....
رسول خدا فرمود : به قدری حسنم مظلومه که ملائکه و مرغان آسمان برا حسنم گریه می کنند .....
فرمود هر کس برا حسنم گریه کنه فردای قیامت کور محشر نمیشه....
↙️حالا چشم سرتو ببند، چشم دلتو باز کن بریم مدینه...
🔹 دلم میخواد یه شب مدینه باشم
🔹زائر آن شکسته سینه باشم
🔹 دلم میخواد یه شب بقیع بشینم
🔹 آخ قبر غریبِ حسنو ببینم
🌐 اما بگم چه کردند با این امام مظلوم تو مدینه ...
آی حاجت دارا...آی جوون دارا... آی ناله دارا....
آی غریب نوازا....
⬅️ آقا روزه بود موقع افطار همسرش جعده رو صدا زد آب طلبید... تا آبُ نوشید فرمود انا لله و انا الیه راجعون.....
🌐 هر مردی از دردی داشته باشه تو خونه به اول کسی که میگه همسرشه،،،
اما من بمیرم امام مجتبی تو خونش هم غریب بود محرم نداشت....
صدا زد آخ حالا که مادر ندارم همسرم دشمنمه،،،
صدا زد کنیزا برید به خواهرم زینب بگین بیاد...
💥#آخ_میون_همه_دلها...
💥#امون_از_دل_زینب....
چه خون شد دل زینب
⬅️دلا بسوزه برا اون لحظه ای که...
تا خبر به زینب دادن، زینب بیا بی برادر شدی....
الهی نبینی داغ برادرُ...
الهی نبینی اونچه که زینب دید...
(اومد کنار بستر برادر....
شروع کرد گریه کردن)
زینب بمیره حسنشو تو بستر نبینه...
امان امان..
صدا زد زینب جان گریه نکن خواهر،، برو حسینمو خبر کن...
یه وقت دیدن زینب داره تو کوچه های بنی هاشم میدوه..... صدامیزنه عباسم بیا... عون بیا... جعفر بیا..
آخ حسینم بیا (چه خبر شده خواهر)
آخ بیایید حسنم داره جون میده...
(الهی این لحظه رو نبینی به خدا خیلی سخته)
⬅️ همه اومدن کنار بستر امام حسن همه دارن گریه میکنن همه دارن ناله میکنند ....
امام حسین تا برادرو تو اون حال دید شروع کرد گریه کردن...
⬇️ امام حسن یه لحظه چشم شو باز کرد، دید امام حسین داره گریه می کنه....
صدا زد حسین جان داداش،،، چرا گریه می کنی،،،
شاید گقته باشه...
داداش تو رو به این حال می بینم گریه می کنم....
دارم میبینم بی برادر میشم گریه می کنم....
داغ بی برادری برام سنگینه دارم گریه می کنم...
یه وقت صدا زد حسین جان داداش....
گریه نکن داداش....
گریه نکن حسین جان..
💥الهی که عالم برا حسین گریه کنه ولی حسین گریه نکنه... کسی اشک حسین رو نبینه...
⬅️(داداش اگرچه منو با زهر مسموم کردند اما حسین جان تو خونه خودم هستم دارم جون میدم،،،
الان آب طلب کنم بهم شیر تعارف می کنند...
همه کنار بسترم جمعند خواهرم هستش، برادرم هستش،،،
اما حسین جان
💥#لایوم_کیومک_یااباعبدالله💥
حسین جان روزی میاد روز عاشورا....
دشمن دورت حلقه میزنه حسین جان...
داداش لب تشنه شهیدت می کنند...
سر تو بالای نی میبرن....
امان امان
⬅️ یه مرتبه صدا زد خواهرم زینب...
خواهر طشتی برام بیار خواهر..
میگن اینجا بیبی خوشحال شد ..
گفت الان حسنم زهرو بر میگردونه...
حالش بهتر میشه...
اما یه وقت نگاه کنه ببینه پاره های جگر برادر....
⚫️حسنم بس که ز غم ناله نمود
🔴طشت را پر زِ گُل لاله نمود
☑️اما ای روزگار چه کردی با دل زینب....
دو تا طشت نشون زینب دادی...
یه طشت تو مدینه پاره های جگر برادرش حسن.....
یه طشتم توی شام، سر بریده حسیــــــــن....
🔘از دو طشت آمد نوای شور و شین
🔘گاه از طشت حسن گاه از حسین
🔘اندر اینجا قلب زینب خسته بود
🔘وندر آنجا دست زینب بسته بود
🔘از دو لبهای حسن خون میچکید
🔘خورد لبهای حسین چوب یزید
🔆هر چقدر ناله داری به سوز جگر ابی عبدالله ناله بزن سه مرتبه بگو
یا حســــــــین
#هفتم_صفر #بیست_و_هشتم_صفر
#شهادت_امام_حسن
♻️هدیه محضر خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)♻️
.@rozehdaftari
4_5825952472203526878.mp3
911.1K
روضه #پنج_تن آل کسا
حجتالاسلام حسین انصاریان
پنج تن
@rozehdaftari
#روضه کوتاه پنج تن#
#روضه حضرت زهرا س
وقت گذشته دو سه جمله روضه و التماسِ دعا ، ساعتی گذشت ، اسماء هرچه صدا زد دید فاطمه جواب نمیده .. گریبان پاره کرد ، حَسَنین سلام الله آمدند .. تا حالا سابقه نداشته مادرِ ما این ساعت ، غروب استراحت کنه ..اسماء هرکاری کرد مخفی کنه نتونست .. آخرالامر گفت بچه ها برید باباتون علی رو خبر کنید .. یا صاحب الزمان .. علی میدونه داغِ زهرا چقدر سنگینه .. تو مسجد نشسته بود ، این خونه ای که درش به مسجد باز میشد یه وقت دید دوتا آقازاده هاش سراسیمه دارن میان .. هنوز حرفشون تموم نشده علی بلند شد .. ابن عباس میگه بلند نشده با صورت زمین خورد .. از مسجد تا خونه چند قدم بیشتر راه نبود ، بعضی ها گفتن سه مرتبه خورد زمینُ بلند شد .. هی میگفت : بِمَنِ الْعَزَاءُ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ .. (جانم ... آماده ای به وصیتِ فاطمه عمل کنی یا نه ؟..) کربلا هم دخترِ همین علی از خیمه پا برهنه ، سراسیمه دوید .. این لباسِ عربی مانع میشد .. هی زمین میخوردُ بلند میشد .. هی میگفت وا محمدا .. وا حسینا ..*
#روضه_دفتری
@rozehdaftari
روضه پنج تن صلوات الله علیه
🎤🎤🎤👇👇👇
ب احترام غمه مادرت بیا مهدی
قسم ب عمرکمه مادرت بیامهدی
به چادری که شده پرچم عزاداری
به پرچم علم مادرت بیامهدی
دل هاروببریم مدینه کنار حرم رسول الله و ائمه بقیع و توسلی
ب دامن پنج تن آل عبا بزنیم یا رسول الله آرزومندان مدینه دلشون پر میزنه برا اون حرمی که راهش بسته شده هروقت دلتنگ فاطمه میشدند هروقت بهانه قبر مخفی رو میگرفتند میامدند ب زیارت قبرشما حالا اونایی که آرزوی نجف دارن
برو ای گدای مسکین در خانه علی زن
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدارا
یاعلی امدم صحن و سرایت دیدم
گلی از گلشن رویت چیدم
جان عالمی ب فدای ان مولایی که وقتی سلام ب مردم مدینه میکرد جواب سلام مولارو نمیدادن اما بازم دلش خوش بود که زهرارو داره اما یجا خیلی ب مولا سخت گذشت اونم اون لحظه ای بود
که دسش رسید ب بازوی ورم کرده ب صورت سیلی خورده
اما حالا یه کاروان اشک ببریم مدینه کنار بستره مادری که ب سختی نفس میکشه ب سختی دست بالا میاره ی دست ب گردن حسن ی دست ب گردن حسین .....👇👇👇
ودختر4ساله ای که زبانحالی داره ازهمگی التماس دعا اونایی که سوز دل دارن عزیزایی که داغ مادر دیدن منو ببخشن
اخ..به 18ساله بانویی بباله
دعا میکرد طفلی 4ساله
الهی مادرم زهرا جوان است
چرا در نوجوانی پیر گشته
چرا ازعمرخود او سیر گشته
اما این خواهر دلش ب برادرا خوشه ای کاش امام مجتبی
رو هم مثل مادرش شبانه ب خاک میسپردند دیگ هفتاد چوبه تیر ب تابوت برادر
لا یوم کیومک یا اباعبدالله
اما کربلا رفته ها حسینیا روزی برا این خواهر سخت از روز عاشورا نبود که وقتی اومد کنار بدن برادر ،برادرو نشناخت ناله میزنه
گلی گم کرده ام میجویم اورا
به هر گل میرسم میبویم اورا
اگرجویم گلم را در گلستان
به اب دیدگان میشویم اورا
همه ناله بزنید غریب مادر حسین ...یا مظلوم حسین ....
التماس دعا..
#روضه_پنج_تن
روضه پنج تن آل عبا علیهم السلام
قصه ی تشییع جنازه ی پنج تن آل عباخیلی عجیب و غریبانه است . همه ی مردم معمولا وقتی از دنیا میروند خیلی با عزت و احترام تشییع میشوند .دوستان و آشنایان هم جمع میشوند و به بازماندگان تسلیت میگویند ...پنج تن آل عبا سروران همه ی عالمند اما ببینید چطور تشییع شده اند . جنازه مطهر رسول خدا (ص) سه روز بر روی زمین ماند .عده ای از مردم بی اعتنا از مساله در سقیفه جمع شده بودند و بر سر تصاحب قدرت با یکدیگر میجنگیدند این از وضع تشییع رسول خدا حضرت زهرا(س) هم فرمود : علی جان مرا شب غسل بده و شب کفن کن . نمی خواهم آنهایی که در حق من ظلم کرده اند در تشییع جنازه ام شرکت کنند . امیرالمومنین بدن فاطمه اش را در نهایت غربت و مظلومیت تشییع کرد . مثل این ایام هم چند نفر از خواص جنازه امیرالمومنین را مثل حضرت زهرا مخفیانه و غریبانه دفن کردند و تا صد سال بعد که حضرت امام صادق (ع) مرقد آن حضرت را معرفی کرد مردم آن حرم شریف را نمیدانستند . شاید بپرسید چرا دیگر بدن امیرالمومنین را مخفیانه و شبانه دفن کردند ؟ من میگویم : به همان دلیل که این خاندان جنازه ی امام حسن (ع) را روز برداشتند که ای کاش او را هم شبانه دفن میکردندچون این نامردمان روزگار بجای احترام و تکریم و تشییع ، جسارت و بی احترامی کردند و به جای گلباران تابوت را تیر باران کردند اما من بمیرم برای آن امامی که کارش به تابوت و کفن و دفن نرسید . لگد کوب سم اسبان شد و سه روز زیر آفتاب سوزان عراق باقی ماند .
این بنده ی خدا و عاشق بی چون حسین توست
قلبش دریده و غرق دریای خون حسین توست
سردار سر به نیزه و راسش به دیر تنور
زخم های قلب او شده از تن برون حسین توست
@rozehdaftari
🔷🎤روضه پنج تن
🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪
*روضه بخونم برات،كانون توجه،تو خونه ی زهرا،زینبه،راه می رن تو خونه،همه نگاه به زینب می كنن،آخه پرستار زینبه،*یه حرفی بزنم،نمی دونم چقدر می تونم این حرف و باز كنم،باید ناله ات بلندبشه،قربون این زینب برم،كه از چهار ساله گی پرستار شده،بگم،اما بمیرم براش،پرستار هركی شد باالاخره رفت،از هر كی پرستاری كرد،داغش به دلش موند،فقط امام سجاد زنده موند،اما هركی رو زینب پرستاری كرد،تنهاش گذاشت ورفت،از هر پرستاری یه خاطره تلخ تو ذهن زینب مونده،من یكی یكی جلو می رم،سه چهار ساله بود با مادر پرستاری رو یاد گرفت،می دونی پرستاری رو كی یاد گرفت،وقتی پیغمبر تو بستر اُفتاد،می دید مادرش هی دور باباش می چرخه،پرستاری می كنه،اما از این پرستاری یه خاطره تلخ تو ذهنش موند،یادش موند،تو اوج مصیبت پیغمبر،مادرش یه لبخند زد،بعدها فهمید این لبخند یه سرّی داشت،بعداًفهمید پیغمبر به بی بی این جوری وعده داد بود،دخترم گریه نكن،فراق بین منو تو خیلی طول نمی كشه،بعد از نود و پنج روز فهمید این خنده چی بوده،یه بار از مادر پرستاری كرد،از هرپرستاری من یه خاطره بگم،دلشو داری؟دخترم بیا بشین باهات حرف دارم،عجب پرستاریه،دخترم این بقچه رو باز كن،این كفن اول مال منه،می دی بابات علی منو كفن كنه،ببین چه خاطره هایی،آه امون ازدل زینب كفن دوم مال بابات علیه،می دی داداش حسنت بابا تو كفن كنه،كفن سوم،مال داداشت مجتبی است،باید بدی حسین،یه دفعه دید این بقچه داره جمع می شه،یه پیراهن و رو دست گرفته،آخ كربلا،كربلا، کربلااینم یه خاطره، *از یه پرستاریه دیگه برات خاطره بگم،مادره شم رفت،چند سال طول كشید از باباش پرستاری كرد،یه خاطره ام از بابا بگم،اون شب همه جمع بودن،صدا زد بچه های زهرا بمونن،بقیه برن،زینب یه طرف،اُم كلثوم یه طرف،حسین یه طرف امام حسن یه طرف،زینب یادش نمی ره،داداش عباس اُمد بره از اتاق بیرون،بابا صداش زد،بابا تو بمون پسرم،صدا زد بابا من كه بچه ی زهرا نیستم،بذار برم،خجالتم نده،زینب این خاطره رو یادش می ره مگه،خودش با چشم خودش دید،دست حسین و تو دست عباس گذاشت علی،یه روزی می آد،حسینم و كربلا تنها می ذارن، آی حسین.. *من نمی دونم هر خاطره ای رو برا زینب ورق می زنی،یه سرش كربلا و حسینه،باباشم رفت، حالا شده پرستار برادراش، داداش بزرگتر هم رفت،با جگر پاره رفت،با بدن سوراخ سوراخ شده رفت،اما خدا رو شكر تو این یكی زینب خیلی ندید چه جوری رفت،اما همه اینها كنار،من می خوام یه پرستاری رو امشب بگم،خیلی ها رو كنار گذاشتم، ،دونه دونه جاهایی كه زینب پرستاری كرده،تنهایی وایستاده،اما من همه رو حذف می كنم،یه پرستاری دیگه ام كرد،اونم آخرش رفت،*اما این یكی ، یه جور دیگه دل زینب وآتیش زد،اگه مادرش و پرستاری كرد،باباش بود،داداشاش بودن،اگه باباشو پرستاری كرد،دو تا داداشاش بودن،اگه گفتی كجا میخوام برم،یه جایی كه بی برو برگرد،جواب بدن،اگه داداشاش و پرستاری کرد
هر كدوم به یه نوعی زینب و آروم كردن،اما امان از خرابه ی شام،برای دختر سه ساله سنگ تموم گذاشت،چرا؟هر جایی رقیه رو زدن ،خودشو انداخت رو این دختر،آی،آخه تو امانت حسینمی،شب آخرچیكار كرد،وای وای بگم كجا پرستاری كرد،بگم كجا،اون جایی كه دید دارن با چوب خیزران می زنن،هی جلو چشای رقیه رو گرفت،این بچه چیزی نبینه،اما امون ازوقتی که سر بریده رو بغل گرفت،آخه این لبا چرا پاره است،نالتوآزادکن صدابزن یاحسین....
خرابه با تو بهتر از جنان است
دل پیرم به شوق تو جوان است
اگر خونی شده لب های خشكت
گمانم جای چوب خیزران است
حالا دستاتو بیار بالا كدوم سفره بهتر از سفره عزای بی بی،چه اسمی بهتر از نام حسین،دست تو بیار بالا،به زهرا و بچه های زهرا،به حسین زهراده مرتبه یاالله
@rozehdaftari
علیا مخدرات چه کسانی بودند؟؟
علیا مخدره حضرت زینب، دختر بزرگ مولا امیرالمومنین (علیه السلام) است و مادرش حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است. حضرتش به زینب کبری توصیف شده، ولی توصیف نه از این راه است که اکبر بنات بوده، زیرا عرب را عادت نبوده است که دختر بزرگ را کبری لقب دهند.
چنین واژه ای به معنی زنان والامقام و محجبه پاکدامن و احترام آمیز و....میباشد
ولی در مداحی علیای مخدرات به بانوان حرم سید الشهدا میگفتن و هر کدام هر روضه خاص خودشون را دارند
مثال روضه علیا مخدره حضرت زینب سلام الله یا روضه علیا مخدره حضرت رباب و یا حضرت سکینه سلام الله و حضرت فاطمه صغری سلام الله علیها🙏
@rozehdaftari
▪️🎤روضه ی جانسوز شهادت امام حسن مجتبی(ع)
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
مدینه موج اشک وآه دارد
غم هجران رسول الله دارد
مدینه در عزا بنشسته امشب
در شادی به مردم بسته امشب
ز دست خلق پریشان است زهرا
ز قطع وحی گریان است زهرا
مدینه شاهد داغی گران است
که سوگ خاتم پیغمبران است
حسن قبری ملال انگیزدارد
حسن صبری شهادت خیز دارد
سلام ما به قبر بی چراغش
قلوب شیعیان سوزد ز داغش
▪️شب رحلت خاتم الانبیا ، شب شهادت میوه ی دلش امام حسن مجتبی است،امشب هم برای پیغمبر گریه کنیم، هم برای کریم اهل بیت،با پای دل برویم خانه امام مجتبی،کاش امشب مدینه بودیم کنار قبر ویرانش می نشستیم برای غربتش اشک می ریختیم .
(یاد امام ، شهدا،اموات فیض ببرند)مرد هر مشکلی دارد، هر گرفتاری برایش پیش بیاید به محرم خانه اش می گوید ، فدای غربتت یا امام مجتبی در خانه محرم نداشتی ، چه کرد زهر با بدن امام مجتبی ، یک مرتبه صدای ناله آقا بلند شد آه جگرم .
یک لحظه ریخت در طشت
یک عمر خون دل را
چون آب کوزه نوشید
فرزند پاک زهرا
▪️امام حسین آمد ، ابوالفضل آمد ،همه دور بستر امام حسن ، یک مرتبه دیدند زینب هی دست روی دست می زند می گوید : وای برادرم . من نمی دانم اینجا خیلی به زینب سخت گذشت وقتی در میان طشت خونابه جگر امام حسن را دید یا شام،در مجلس یزید ، وقتی نگاه کند ببیند سر بریده حسین میان طشت قرآن تلاوت می کند و ...
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
@rozehdaftari
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#ماه_صفر
🔸در کرم خانه ی حق سفره به نام حسن است
🔸عرش تا فرش خدا، رحمت عام حسن است
قربونت برم آقای کریم...
عزیز زهرا...
یا حسن...
🔸بی حرم شد که بدانند همه مادری است
میدونی چرا امام حسن حرم نداره...
این تعبیر منه...
آخه مادرش زهرا حرم نداره...
ای...غریب حسن...
ای...غریب حسن...
((اگه قراره مادرم زهرا حرم نداشته باشه...
بزار قبر منم با خاک یکسان باشه...))
🔸بی حرم شد که بدانند همه مادری است
🔸ور نه در زاویه ی عرش مقام حسن است
🔸هرکه آمد به در خانه او آقا شد
🔸ناز عشاق کشیدن ز مرام حسن است
آی اونی که گفتی مریض دارم...
آی اونی که گفتی گرفتارم...
حاجت دارم...
خدا ميدونه...
سفره امام حسن با بقیه فرق داره...
کسی رو بی جواب بر نمیگردونه...
امشب اگه از این مجلس دست خالی بری تقصیر خودته...
آی اونایی که میخواستید برید کربلا و جا موندید...
اگه برات کربلا هم میخواهی...
از امام حسن بگیر...
🔸ناز عشاق کشیدن ز مرام حسن است
دلت آماده شد... بسم الله...
🔸حرم و نام و وجودش همه شد وقف حسین
🔸هر حسینیه که برپاست خیام حسن است
تا به آقا زهر دادند...
صدای ناله اش بلند شد...
فرمود...
بگید برادرم حسین بیاد...
ابی عبدالله اومد کنار بالین برادر...
یک نگاه کرد...
دید رنگ از صورت قشنگ برادر حسن، پریده...
صورت قشنگش از شدت زهر زرد شده...
طاقت نیاورد...
عرضه داشت...
آخ برادر خوبم... حسنم...
چه بلایی سرت آوردند داداش...
همین جا بود...
اشک های قشنگ ابی عبدالله جاری شد...
یدفعه امام حسن چشمان مبارک رو باز کرد...
دید حسینش داره گریه میکنه...
صدا زد...
حسینم... برادرم...
گریه نکن حسین جان...
(یا صاحب الزمان منو ببخشید آقا)
حسین جان... برادرم...
هر کس برا من گریه میکنه...
تو ديگه برا من گریه نکن حسین...
لا یوم کیومک یا اباعبدالله
همه عالم باید برا تو گریه کنند حسین...حسین...
تو ديگه برای من گریه نکن حسین...
((نميدونم اینطوری بخونم حقش رو میتونی ادا کنی یا نه))
آخ آقا جان امام حسن...
چشمان مبارک رو باز کردی...
دیدی برادرت حسین...
بالا سرت نشسته...
داره گریه میکنه...
اما کربلا وقتی ابی عبدالله چشمان مبارک رو باز کرد...
دید شمر با خنجر برهنه...
آقا جانم امام حسن...
لحظات آخر فرمودید
بگید خواهرم زینب بیاد...
اما کربلا...
ابی عبدالله صدا زد...
زینبم... خواهرم برگرد...
خواهرم برگرد نبینی...
🔸سوی خیمه برگرد خواهر حزینم
🔸تا به زیر خنجر ننگری چنینم
🔸رو به خیمه خواهر تا که خود نبینی
🔸وقت جان سپردن آه آتشینم.
@rozehdaftari
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#ماه_صفر
گریز دوم:
تا خبر مسمومیت امام حسن رو به ابی عبدالله گفتند...
سریع خودش رو به بردار رسوند...
نگاه کرد دید دیگه کار برادر تمامه...
سر حسنش رو در آغوش گرفت...
روی دستان حسین جان به جانان تسلیم کرد...
عرضه بداریم آقا جان یا اباعبدالله...
چه حالی داشتید وقتی خبر مسمومیت برادر رو به شما گفتند...
آقا اینجا بهتون سخت تر گذشت یا کربلا...
وقتی صدای ابالفضل بلند شد...
(یا اخا ادرک اخاک)
برادر حسین برادرت رو دریاب...
فقط همین رو بگم...
ابی عبدالله یه نگاه کرد...
دید فرق عباسش شکافته...
دستهاش رو قطع کردند...
تیر به چشمش زدند...
صداش به ناله بلند شد...
الان انکسر ظهری
کمرم رو شکستند...
بی برادرم کردند...
🔸دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد
🔸چشم حرامی با حرم روبرو شد
🔸بیا برگرد خیمه، ای کس و کارم
🔸منو تنها نگذار ای علمدارم
@rozehdaftari
4_5899736209302749493.MP3
2.29M
🎧 مناجات امام زمان (عج)
🔸پر کن دوباره کیل مرا أَيُّهَا الْعَزِيز
🔸دست منو نگاه شما أَيُّهَا الْعَزِيز
يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ
یابن الحسن...
🔸رو از من شکسته مگردان که سالهاست
🔸رو کرده ام به سوی شما ایها العزیز
آقا... یه عمره دارم صدات میزنم...
یه عمره میگم یابن الحسن...
یادم میاد از بچگی هام...
پدر و مادرم...
اسم شما رو بهم یاد دادند...
🔸وادی به وادی آمده ام از درت مران
🔸وا کن دری به روی گدا ایها العزیز
آقا میدونم خیلی دلت رو شکستم...
خیلی بی حرمتی کردم...
اما...
امشب اومدم بگم شرمنده ام...
امام زمان علیه السلام. ..
منو از در خونت ردم نکن آقا...
آخه من جز در خونه شما جایی ندارم...
یابن الحسن...
🔸چیزی که از بزرگی تو کم نمی شود
🔸این کاسه را " فَأَوْفِ لَنَا " ایها العزیز
🔸خالیتر از دو دست من این چشم خالی است
🔸محتاج یک نگاه شما ایها العزیز ...
(شاعر: سقلاطونی)
امشب اومدم بگم آقا...
با همه بدی هام دستمو بگیری آقا...
یک عنایتی هم به ما کنید
(یا صاحب الزمان...)
#امام_زمان (عج)
#حضرت_رقیه (س)
#شهادت_حضرت_رقیه (س)
@rozehdaftari
✍
حضرت رقیه (سلام الله علیها)
سر مطهّر را در طشت نهادند و رو به خرابه آوردند، و در حالي كه پرده بر روي آن سر بود، در حضور آن مظلومه نهادند، پرده را برداشتند. آن معصومه چون متوجّه سر پدر شد، «فَانْكَبَّتْ عَليهِ تقَبَّلُهُ و تَبْكي و تَضربُ علي رَأسُها و وَجْهِها حَتّي امْتَلأَ فَمُها بِالدَّم»
«خود را بر آن سر انداخت و صورت پدر را مي بوسيد و بر سر و صورت خود مي زد تا اينكه دهانش پر از خون شد».
و در «منتخب» آمده است كه او پدرش را مخاطب قرار داده مي فرمود:
«يا أبَتاهُ، مَنْ ذَاالَّذي خَضبكَ بِدِمائكَ»
«پدر جان، كي صورت منوّرت را غرق خون ساخته؟»
«يا أبتاهُ، منْ ذَا الَّذي قَطع و ريدَيْكَ!»
«پدر جان، چه كسي رگهاي گردنت را بريده است؟»
«يا أبتاه، منْ ذا الَّذي أيْتمني علي صغر سِنّي»
«پدر جان، كدام ظالم مرا در كودكي يتيم كرده است؟»
«يا أبتاهُ، منْ لِلْيَتيمة حتّي تَكْبُر»
«پدرجان، كي متكفّل يتيمه ات مي شود تا بزرگ شود؟»
«يا أبتاهُ، منْ للنّساءِ الحاسرات»
«پدر جان، چه كسي به فرياد اين زنان سر برهنه مي رسد؟»
«يا أبتاهُ، منْ للْأَرامِلِ المسْبيّاتِ»
«پدر جان، چه كسي دادرسي از اين زنان بيوه و اسير مي كند؟»
«يا أبتاهُ، منْ للْعيونِ الْباكياتِ»
«پدر جان، چه كسي نظر مرحمتي به سوي اين چشمهاي گريان (ما كند كه شب و روز در فراق تو گريه) مي كند؟»
«يا أبتاهُ، مَنْ لِلضّايعاتِ الْغريبات»
«پدرجان، كي متوجّه اين زنان بي صاحب، غريب خواهد شد؟»
«يا أبَتاهُ، مَنْ لَلشُّعورِ الْمَنْشورات»
«پدرجان، كي از براي اين موهاي پريشان خواهد بود؟»
«يا أبتاهُ، منْ بَعْدكَ واخَيْبَتاهُ»
«پدر جان، بعد از تو داد از نا اميدي!»
«يا أبتاهُ، منْ بَعدكَ وا غُرْبَتاهُ»
«پدر جان، بعد ا زتو داد از غريبي و بي كسي!»
«يا أبتاهُ، لَيْتني كُنت لَك الْفِداء»
«پدر جان، كاش من فداي تو مي شدم»
«يا أبتاهُ، لَيْتني كَنت قَبل هذا الْيَومِ عمياءَ»
«پدر جان، كاش من پيش از اين روز كور شده بودم، و تو را به اين حال نمي ديدم»
«يا أبتاهُ، لَيْتني وُسدتُ الثَّري و لا أري شَيبكَ مُخضَّباً بِالدّماء»
«پدر جان، كاش مرا در زير خاك پنهان كرده بودند و نمي ديدم كه محاسن مباركت به خون خضاب شده باشد»
آن معصومه نوحه میكرد و اشك ميريخت تا آن كه نَفَس او به شماره افتاد و گريه راه گلويش را گرفت، مثل مرغ پركنده، گاهي سر را به طرف راست مينهاد و ميبوسيد و بر سر ميزد، و زماني به چپ ميگذارد و میبوسيد...
🥀 پس آن نازدانه لب بر لب پدر نهاد، زمان طويلي از سخن افتاد گريست «فَناديِ الرَّأسُ بِنْتَهُ، إليَّ إليَّ، هَلُمّي فَأنا لَك بِالانْتظار. فغُشيَ عليها غشْوةً لمْ تُفقْ بعدها، فحرَّ كوها فَإذا هيَ قدْ فارقتْ روحها الدُّنيا...»
🥀 «آن رأس شريف دختر را صدا كرد كه به سوي من بيا، من منتظرت هستم، او غش كرد و ديگر به هوش نيامد، چون او را حركت دادند متوجّه شدند كه روح شريفش از بدن مفارقت كرده و به خدمت پدر شتافته است»
#امام_حسین (ع)
#حضرت_رقیه (س)
#شهادت_حضرت_رقیه (س)
@rozehdaftari