eitaa logo
روضه دفتری مجمع الذاکرین اهلبیت (ع)
4.4هزار دنبال‌کننده
48 عکس
49 ویدیو
8 فایل
شامل اشعار و متن روضه با مدیریت خادم الحسین کربلایی محمد مسلمی ارتباط با مدیر @moslemi_124 لینک کانال @rozehdaftari پذیرش تبلیغات👈 @moslemi_124
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5886597839919778723.mp3
637.1K
❣﷽❣ ‌‌‌‌⚜️ کبوتر من مپر ز لانه ♦️ کشم خجالت ز ناتوانی جوانی از من ،من از جوانی غم دو عالم به دوشم افتاد چنان ز سیلی خروشم افتاد که گوشواره ز گوشم افتاد فتادم ازپا به ناتوانی ⚜فاطمه جانم فاطمه جانم فلک به من فتنه بی گنه کرد اسیر خصمم میان ره کرد عدو مرا زد حسن نگه کرد گرفته ام دست گهی به پهلو گهی به دیوار گهی به زانو گهی به صورت گهی به بازو گهی عیانی گهی نهانی کبوترمن مپر زلانه مبر صفا را زآشیانه ز جوجه گانت چرا بریدی روی زلانه چرا شبانه مزن شرارم مبر شکیبم تمام، دردم تویی طبیبم میان دشمن،ببین غریبم مکن کناره ازین میانه ⚜فاطمه جانم … کتاب عشقم ورق ورق شد غروب گونه رخ شفق شد چه شد که دست تو بی رمق شد که موی زینب نکرده شانه زمن تو خود راجدا نکردی به چنگ دشمن رها نکردی نشان گرفتی به سینه امّا نشان ندادی به من نشانه ⚜فاطمه جانم … کسی چه داند چه کرده دشمن چه گشته باتو چه کرده با من ترا کشانده میان کوچه مرانشانده به کنج خانه دو زانویم در بغل نشسته درانتظار اجل نشسته که خرمن جان ز بعدجانان بجز امید شرر ندارد ⚜فاطمه جانم … @rozehdaftari
دلخورم از شام آهم را تماشا کرده اند چشمه ی چشمِ مرا از گریه دریا کرده اند امشب دختردارها حرف منو بهتر میفهمند سخت بابا به غرورِ دخترت بر خورده است با من از بس مردمِ بی خیر بد تا کرده اند کوچه گردی، ریسمان، نانِ تصدق، کعب نِی خیلی از این بدترش را بد دهان ها کرده اند هر کجا در راه افتادم سرم آورده اند با لگد، کاری که با پهلویِ زهرا(س) کرده اند ای بابا،ای بابا،معذرت می خوام از بی بی حضرت سکینه سلام الله علیها،از امام زمان(عج)، این روضه ها رو اگه کم بذاریم، کم کم میآن حقانیت روضه رو زیر سئوال میبرند. گفت:بابا صورتی از من نمانده بسکه خوردم پشتِ دست کاشکی حداقل یکی با من هم دلی میکرد، وقتی گریه میکردم هق هقم را از سرِ لج سخت دعوا کرده اند آه، دندان هایِ من یک در میان افتاده اند یه پشت دست ان شاءالله از کسی نخوری،اگه محکم بخوری،دندانهای آدم بزرگم میریزه ،این بچه دندوناش شیریه،نه یه بار،نه دو بار،هر موقع گفتم بابا،هی زدند،هی زدند آه، دندان هایِ من یک در میان افتاده اند بی هوا تا آستینِ غیظ بالا کرده اند تا به حدِّ مرگ بعد از آنکه هر بارم زدند از سرِ نو از خدا مرگم تمنّا کرده اند فهمیدی یانه؟ یعنی هی میزدند،میگفتند خدا مرگت بده،چقدر مارو به زحمت میندازی،هی از رو ناقه می اُفتی……دختردارها از اینجا رفتی هر وقت خواستی موهای دخترت رو شونه کنی یادت باشه،دختر وقتی باباش داره میآد، هی میره زود التماس مادر میکنه ، مادر بیا موهام رو مرتب کن،بابا داره میآد،میخوام منو قشنگ ببینه. بابا بابا ریشه ریشه فرش ِ سرخِ گیسوانم ریخته می دونی چرا؟ بر سرم با پا یهودی ها تقلّا کرده اند شامیان ناز ِ یتیمانه نمی دانند چیست!  غیرِ اَخم و قهر و تندی کاری آیا کرده اند؟ دخترت را زَجر کُش کردند هَرزه چشم ها غربتم را سنگ و خاکستر تسلّا کرده اند خوب شد بابا عمو با ما نیامد تویِ کاخ تا نبیند پای ماها را کجا وا کرده اند بابا خیلی بهم بر خورده،بابا غرورم رو له کردند،تو مجلس یزید زن یزید سر برهنه اومد، دیدم یزید عبا شو در آورد رو سرت انداخت،بابا ما با آستین رو صورتمون رو پوشوندیم خوب شد بابا عمو با ما نیامد تویِ کاخ تا نبیند پای ماها را کجا وا کرده اند مهربانِ من رفیق ِ تازه پیدا کرده ای خیزرانها بر لبِ تو جشن بر پا کرده اند این همه روضه شنیدیم و خوندیم،اگه از این گروه داعش ملعون این مسائل رو ندیده بودیم،باورش سخت بود زیور آلاتِ حرم بازیچه هایِ دختران چند سر اسباب بازیِ پسرها کرده اند…….               شاعر: علیرضا شریف سرت روی نیزه انگار تکون خورده رو لب و دندون ِ تو خیزران خورده زخم پیشونیت رو سنگ ها وا می کردند روی نی سرت رو جا به جا می کردند بابایی حسینم،بابایی حسینم بعد تو ماها رو به اسیری بردند بابا گوش تو بگیر دست شمر و زجر و حرمله سپردند نمیدونی درد این کبودی ها رو طعم رد شدن از تو یهودی ها رو بابایی حسینم،بابایی حسینم حالا که بابا جون مرهمی ندارم زخمات و میبندم با لباس پاره ام دیگه قصه ی زخم سرم بمونه سوختن لباس و معجرم بمونه بابایی حسینم،بابایی حسینم خیلی حرف ها داشت میخواست به بابا بزنه،تا میومد راه بره،تاول های پاش مزاحم بود،هر کی میومد بغلش میکرد،میگفت: برید اگه بابام بیاد به بابام میگم،همه حرف ها،درد و دل ها،کبودی ها،زخم هایی که داشت،اما تا روپوش رو از رو طبق کنار زد،نگاش افتاد به سر بابا،ای کاش فقط سر بریده بود،لب ها پاره، صورت زخمی،محاسن سوخته، همه حرف های خودش یادش رفت، صدا زد مَنْ ذَا الَّذی قَطع وَ رِیدَیْکَ، مَن ذا الذی خضّبک بدمائک؟ مَنْ ذَا الَّذی أَیتمنی علی صِغَر سِنّی؟ می خوای با رقیه هم ناله بشی بسم الله،هر کجا هستی بگو:حسین….گره تو کار ِته،شب باب الحاجات ِ،می خوای حرم رقیه بری؟کربلا می خوای؟حسین…….   الا لعنت الله علی القوم الظالمین😭😭 @rozehdaftari
کوتاه پنج تن# حضرت زهرا س وقت گذشته دو سه جمله روضه و التماسِ دعا ، ساعتی گذشت ، اسماء هرچه صدا زد دید فاطمه جواب نمیده .. گریبان پاره کرد ، حَسَنین سلام الله آمدند .. تا حالا سابقه نداشته مادرِ ما این ساعت ، غروب استراحت کنه ..اسماء هرکاری کرد مخفی کنه نتونست .. آخرالامر گفت بچه ها برید باباتون علی رو خبر کنید .. یا صاحب الزمان .. علی میدونه داغِ زهرا چقدر سنگینه .. تو مسجد نشسته بود ، این خونه ای که درش به مسجد باز میشد یه وقت دید دوتا آقازاده هاش سراسیمه دارن میان .. هنوز حرفشون تموم نشده علی بلند شد .. ابن عباس میگه بلند نشده با صورت زمین خورد .. از مسجد تا خونه چند قدم بیشتر راه نبود ، بعضی ها گفتن سه مرتبه خورد زمینُ بلند شد .. هی میگفت : بِمَنِ الْعَزَاءُ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ .. (جانم ... آماده ای به وصیتِ فاطمه عمل کنی یا نه ؟..) کربلا هم دخترِ همین علی از خیمه پا برهنه ، سراسیمه دوید .. این لباسِ عربی مانع میشد .. هی زمین میخوردُ بلند میشد .. هی میگفت وا محمدا .. وا حسینا ..* @rozehdaftari
📱 پروفایل‌ساز ❗️با انتشار این پست در فضای مجازی به همه‌گیری این پویش کمک کنید. وب‌گاه ساخت پروفایل؛ 🔗 Rezvanoreza.ir/palestine | | | @rozehdaftari
❣﷽❣ 🔘 (5) 🔘 🔘گریز به روضه حضرت رقیه س ▪️به علی فاتح خیبر صلوات ▪️به علی شافع محشر صلوات ▪️به علی همسر والای بتول ▪️به علی ساقی کوثر صلوات (دعای فرج) 🔷️السلامُ عَلَیْکَ یا عَلیُ بْنِ أبیطالب ع ️، ️السلام عَلَیْکَ یا أَمِینَ اللهِ فِی أَرْضِهِ… وَ حُجَّتَهُ عَلَى عِبَادِهِ… السلاَمُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ الْوَصِیِّینَ… السلاَمُ عَلَیْکَ یا وَصِیَّ رَسُولِ الله… ️السلامُ عَلَیْکَ یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع… یا علی 3 ➖بر غم عشقت یاعلی ,من مبتلایم ➖ که تو سلطانی و ، من فقیرم ➖آرزویم بُود به وقت مُردن ➖یا علی گویم و آندم بمیرم ➖من بنده تو مولایی ➖من قطره تو دریایی ➖ای سید و مولایم۲ ➖دل خسته و غمینی ➖ تو اولین مظلومی ✨یا سیدی یا حیدر (آقا جان) ➖ای خاک کویت طلا ➖ این دل شده مبتلا ➖کن قسمتم کربلا ✨یا سیدی یا حیدر ⬅️ امروز بریم در خانه امیرالمومنین … آی عاشقان امیرالمومنین … ⬅️اصبغ ابن نباته میگه ، بعد از ضربت خوردن علی،مردم همه با کاسه های شیر جمع شده بودند دم در خونه امیرالمومنین…های های گریه میکردن… یه وقت امام حسن اومد صدا زد همه برید خونه هاتون ، بابام ممنوع الملاقاته… میگه همه رفتن من پشت در نشستم ، زانوهای غم بغل گرفتم گریه میکردم (امام حسن اومد صدا زد اصبغ مگه نگفتم همه برن, بابام ممنوع الملاقاته) گفتم آقا جان میخام برم ، اما دلم اینجا جامونده, پاهام یاری نمیده، من آقامو میخام ، یه عمر زیر سایه علی بودم  همه هستیم تو این خونه است، کجا برم… تا علی رو نبینم این دلم آروم نمیگیره صدای گریه و ناله اصبغ رو امیرالمومنین شنید چه خبره... چی شده.. این صدای ناله کیه؟ این صدای گریه کیه؟ گفتن آقا جان اصبغ ابن نباته است میخاد شما رو ببینه... (هر چی گفتیم بره قبول نکزد،امیرالمومنین اجازه داد اصبغ وارد شد) چی میخام بگم میخام بگم در خانه امیرالمومنین رو همه بازه… مشگل گشای عالم علیه یا علی ۲ امروز بگو آقا جان قربون مظلومیتت برم ، قربون غربتت برم آقا ای اول مظلوم عالم علی… آقا جان ما امروز اومدیم در خونت ، در خونتو باز کن… آقا مارو از در خونت رد نکن آقا شب اول قبر فراموشم نکن 🔘آنقدر در میزنم این خانه را 🔘تا ببینم روی صاحب خانه را اصبغ ابن نباته میگه، وقتی وارد شدم، دیدم علی بستر نشین شده، هی پاهاشو رو زمین میکشه، گفتم ای کاش کور بودم این لحظه رو نمیدیدم (دیدم یه دستمال زردی به سر آقا  بستن، معلوم نیست دستمال زردتره یا صورت مولا اشکم در اومد آخ … یا علی ۳ (ناله میکردم گریه میکردم) یه وقت امیرالمومنین فرمود اصبغ گریه نکن من دارم به آرزوم میرسم,من دارم به فاطمه ام میرسم (گفتم آقا جان من بخاطر دوری شما گریه میکنم… چجوری دوریتونو تحمل کنم) این اصبغ بود اینهمه ناله کرد گریه کرد (اوج) اما میخام بگم امان از دل زینب س امان از دل حسن ع امان از دل حسین ع امان از دل ابالفضل ع ⬅️ (نمیدونم خونه ی بی بابا دیدی یا نه) خونه ای که بابا نداره صفا نداره (آی اونایی که بابا دارید قدر باباها تونو بدونید) آخه بابا چشم و چراغ خونه است، صفای خونه به وجود پدره اما اونایی که پدر از دست دادن، امروز برا بابا دعا کنن (داغ بابا خیلی سخته) امروز دلتو بزار کنار دل زینب…تو مصیبت بابا اونی که بهش سخت گذشته شاید بی بی زینب باشه (دشتی) 🔘آخ بنال ای دل که زینب خونجگر شد 🔘نصیبش ناله و آه سحر شد (بابا داری یا نه) 🔘پدر ای رونق کاشانه من 🔘که بودی چلچراغ خانه من 🔘برفتی از کفم ای داد بیداد 🔘صفا دیگر ندارد خانه من خانم جان علاقه زیادی به بابا داشتی ، بابا رو خیلی دوست داشتی (دختر علاقه خاصی به بابا داره دیگه) بی بی جان نمیدونم چه کشیدی ، وقتی فرق شکافته بابا دیدی ، ناله زدی, گریه کردی, آخ بابا بابا گفتی (خانم جان فرق شکافته بابا دیدی طاقت نیاوردی) (آخه دختره طاقت نداره ) آی جوون دارا ، آی مریض دارا ، آی حاجت دارا… میخوام بگم چه کشید سه ساله ابی عبدالله کنج خرابه شام سر بابارو بغل گرفت ناله زد (شروع کرد با سر بریده بابا درد دل کردن) باباااا ۴ ▪️به قربان سرت بابا ▪️بگردد دخترت بابا ▪️کدامین دست کین آخر ▪️بریده حنجرت بابا ▪️تُرا ای لالهٔ زهرا ▪️که از شاخه جدا کرده ▪️مرا چون بلبل شیدا ▪️به داغت مبتلا کرده ▪️الهی بشکند دستی ▪️که رگهای تو ببریده ▪️نداده گوئیا آبت ▪️ که لبهای تو خشکیده حسین جانم ۴ 🔷هر چقدر ناله داری به سوز جگر سه ساله ابی عبدالله صدای ناله تو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو یا حسین 🔸بر طاق جنّان حک شده سیمای رقیه 🔸خورشید اسیرِ رخِ زیبای رقیه 🔸مهتاب كه شبها دل عالم برباید 🔸یک‌ نور ز رخسارِ دل آرای رقیه (حسن ثابت جو) 🔳(به نیت حاجت حاجتمندا، شفا مرضان اسلام،  بلاخص مریضین منظور ،  محمدی صلوات هدیه کن) 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 @khatme14 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈    
حضرت زینب س 🖤🖤🖤 یا این دل شکسته ی ما را صبور کن یا لااقل به خاطر زینب ظهور کن آقام آقام،آقام آقام،آقام آقام دیگر بتاب از افق مکه ماه من این جاده های شب زده را غرق نور کن امشب بیا تو روضه بخوانی برای ما امشب بساط گریه مار ا تو جور کن یا چند صفحه مقتل کرببلا بخوان یا خاطرات عمه خود را مرور کن هم از وفای ساقی لب تشنگان بگو هم یادی از مصیبت سرخ تنور کن آقام آقام،آقام آقام،آقام آقام امشب خیلی حواست باشه،گریه کن،خیلی مشهوره توی روضه ی عموجانش قمر بنی هاشم علیه السلام میاد، اما من اعتقاد خودم و میگم،توی روضه ی عمه جانش زینب خیلی احتمال بیشتر داره،چرا؟ دلیل می گیم.می گیم:وقتی از آقا سئوال کردن برا کدوم روضه فرمودید:یا جدا اگه اشک چشمم تموم بشه خون گریه میکنم،روضه ی عموتون عباس بود؟فرمود:نه،اگه عموم هم بود خون گریه میکرد،روضه ی جد غریبتون بود؟فرمود:اگه جد غریبم بود خون گریه می کرد.کدوم روضه؟ روضه ی علی اکبر؟نه.اگه علی اکبر و قاسم همه برادر های قمربنی هاشم هم بودند،همه با من خون گریه می کردند،آقا کدوم روضه است؟فرمود: من برا اون روضه ای خون گریه میکنم، که عمه جان من زینب و سه روز و سه شب ،پشت دروازه های ساعات نگه داشتن،ای وای ای وای.. رقاص های شهر شام رو خبر کردند،امان امان... با کوله بار غربت و اندوه خود بیا از کوچه های سینه زنیمان عبور کن یا لااقل به خاطر زینب ظهور کن * نفس آخر است به سینه ی من قدر یک رشته کوه غم دارم سایه بان سرم کجا هستی؟ برسرم سایه ی تو کم دارم آروم آروم بسوزی امشب تا برسی به روضه های طوفانی دیر شد زودتر بیا که فقط از من خرد نیمه جان مانده تشبیه میکنه بی بی آخرین روزهای زهرایم پوستی روی استخوان مانده پوستی مانده است اما نه نقشی از حلقه های زنجیراست نَفَسم بی تو با نَفَسهایم استخوانی شکسته درگیر است همه تقصیر زخمهای تو شد زخم چشمم اگر نمک دارد آه...آه وقتی امشب با زینب آه میکشی،تمام آه کشیدنت رو ثواب تسبیح می نویسند. آه آینه ای که می دیدیش یاد هر سنگ یک ترک دارد حسین بار دگر برادرانه بیا با لب چاک خود صدایم کن شام را گشته ام نبود امشب بین این خانه بوریایم کن روضه خوانی خواهرت با توست نوبت توست وقت تلقین است اما حسین جان روضه ها را بخوان بلند چون که گوشهایم هنوز سنگین است. وقتی عبدالله سئوال کرد خانم،نشنیده بودم،دست به دیوار بگیری راه بری،دلیلش چیه؟فرمود عبدالله دست از دلم بردار،بعد خانم توضیح داد.عبدالله اینقدر تو مسیر کربلا تا شام،با تازیانه به سرم زدند،اگه می بنی چشمام دیگه،کم میبینه،اگه میبینی گوش هام سنگین شده، اینقدر سیلی زدند. روضه خوانم بخوان که در پیشت،شاهد قتلگاه می اید باز هم از کنار پیکر تو،شیهه ی ذوالجناح می آید حالا خود زینب شروع میکنه به روضه خوندن لخته خونی که روی یالش بود گفت با من چه بر سرم امد کاری از من بر نمی آمد مات بودم که مادرم آمد غیرتیا،جوونها،آفرین به غیرت شما،شما خودتون میگردید،عزاخونه ی ابی عبدالله رو پیدا میکنید،اگه همه ی ایران هم با زینب قهر باشه،بی بی شماهارو انتخاب کرده،تماشاچی نه!برا اینکه بیایی پا به پای زینب ناله بزنی،دیگه ناله های زنب خاموش داره میشه،حالا دیگه نوبت تواست. تو نبودی و در نبودن تو حرمت بین صد حرامی بود بعد تیغ کشیده ی کوفی نوبت نیزه های شامی بود. * تشنگی، سنگ،داس و سر نیزه سخت میشد،نفس نفس زدنت سنگ هاشان تمام شد وقتی شد شروع پای کوبی بدنت هرکه نزدیک تر به تو میشد ضربه اش را عمیق تر می زد نقطه ضعف تو داغ اکبر بود اولی ضربه بر کمر می زد قاتلت سر رسید وقتی که سینه ی نیزه خورده ات حس داشت قاتلت رفت با سرت اما حنجر تو هنوز خس خس داشت حسین....بگو آروم میشی، زینبم وقتی سینه اش سنگین می شد،می گفت حسین.حسین.... این همه داغ دیده زینب،این همه روضه تحمل کرده،ما طاقت یه لحضه شنیدنش رو هم نداریم،نباید هم داشته باشیم. اگر این است تأثیر شنیدن شنیدن کی بود مانند دیدن خودم دیدم زبالای بلندی که محبوب خدا را سر بریدن * داره از قاتل برادرش میگه عرقش پاک کرده بود اما رد خون تو بر جبینش بود حالا نوبت خنده های خونین شد که سری بین خورجینش بود * روضه خوانم دیدی روضه خونها کنار هم باشن،میگه تو روضه بخون من دیگه نفس ندارم،روضه هارو زینب خوند حالا، گفت: روضه خوانم بخوان که با نفست،بوی پیراهن تو پیچیده میشوم من به دستی که،بوریا تن تو پیچیده کسی جرأت نداره،نزدیک زینب بشه،زیر آفتاب شیئی رو ،روی سینه قرار داده،مثل جونش از خودش جدا نمیکنه، همچین که دست بیجونش افتاد،جلو اومد عبدالله،دیدن پیراهن خون آلود حسین رو ،روی سینه گرفته..حسین سلام الله علیها @rozehdaftari
❣﷽❣ 🥀  4 🥀 س 4 🥀 🌿بر نور دل و  دیده  زهرا  صلوات 🌿بر دخت  گرانمایه  مولی صلوات 🌿برمظهر صبروحلم وایمان وشرف 🌿بر  یاورِ دین زینبِ کبری  صلوات ❤️() @rozehdaftari 💥السلام علیک یا بنتَ امیرالمومنین، السلام علیک یا ام المصائب، السلام علیکِ يا عقیلة بنی هاشم، یا زینب س یا زینب س💥 🌾کسی که رنج فراوان کشید زینب بود 🌾کسی که شادیِ دوران ندید زینب بود 🌾به چهار  سالگی  یتیمی  از  غم  مادر 🌾کسی‌که رنج‌چهل ساله‌کشیدزینب بود 🌾به  راه  کرببلا تا زِ راه شـــام  خـــراب 🌾کسی  که  پای برهنه دوید زینــب بود 🌾بدید بر سر نی، رأس پُر زخون حسین 🌾کسی‌که‌سرش‌به‌محمل شکست‌زینب بود 🌾میان  آن در و  دیــوار  و  شعـلهٔ  آتش 🌾کسی که نالهٔ مـــادر شنیــد زینب بود     ⬅️امروز دلهارو ببریم حرم بی‌بی زینب.. ان شالله یه روزی کنار حرمش ناله بزنی.. امروز از چشات بخواه برا بی بی زینب گریه کنه، زینب ام المصائبه، پیغمبر بشارت داده برا کسی که برا خانم زینب گریه کنه.. 🌿فرمود: پاداش اون مثل کسیه که برا حسین ع گریه کنه،     ⬅️یه روز آقا امیرالمومنین فرمود زینب جان ، پسر جعفر طیار عبدالله ازت خواستگاری کرده،، فرمود بابا هر چی شما بفرمایید،، فرمود واقعا دنبال رو باباش طیاره. گفت:بابا هر چی شما بگین من قبول میکنم،، فقط یه شرط دارم، اونم چون شرط مال مادرمه میگم، اگه قبول کرد منم برای ازدواج مانعی نمی بینم، بابا من از حسینم جدا نمیتونم باشم... اگه حسینم سفری داشته باشه،  همراه حسین باید برم... از الان اجازه شرعیشو به من بده قبول میکنم.. به عبدالله گفتن، گفت: من غلام شما خاندانم، هر چی شما بگین همونه.. آقا امیرالمومنین اومدن پیش بی‌بی زینب،، فرمودند:زینب جان عبدالله قبول کرد.   ⬅️سوز⬅️صدا زد بابا من نمیتونم بدون جسینم زندگی کنم، لذا از وقتی که تو مدینه بودند روزی یک بار باید حسینو میدید ⏪شاید شنیده باشید ام سلمه میگه،، اومدم خونه عروس دیدم داره گریه میکنه،، (خانم جان تازه عروسی چرا گریه میکنی..تازه عروس که گریه نمیکنه) یاد مادر افتادید.، (نه، بالاتر از مادرم) خانم جان یاد پدر افتادید،( نه بالاتر) (چه شده خانم جان)     ⬅️سوز⬅️ فرمود سه روزه حسینمو ندیدم.. ام سلمه میگه الان میرم این خبرو به حسینت میدم،    ⬆️اوج و سوز⬆️میگه اومدم دیدن امام حسین.. دیدم داره گریه میکنه، صدا ام سلمه سه روزه زینبم رو ندیدم.. هر دو عاشق هم بودن علاقهٔ شدیدی به هم داشتن، 🔅آخ میون همه دلها امون از دل زینب🔅 (زمزمه کن)➡️ 🔶آی دلای کربلایی، دل عالمی بسوزه برا دل زینب.. کدوم روضه رو بخونم نام بی‌بی زینب نباشه، هر روضه ای شما بخونی نام بی‌بی زینب میاد ♦️♦️((هر روضه رو میشه اینجا خوند )) @rozehdaftari 🔅مدینه زینبه...( روضه پیامبر، حضرت زهرا س، امام حسن ع) 🔅آخ کربلا زینبه(روضه کربلا حضرت عباس ..حضرت علی اکبر..حضرت علی اصغر...هر چی....) 🔅آخ قتلگاه زینبه(روضه قتلگاه) 🔅دم دروازه کوفه زینبه(روضه اسرا... وقایع شام...) 🔅خرابه شام زینبه(روضه حضرت رقیه س) 🔅آخ اربعین کربلا زینبه(روضه اربعین) 🔅برگشت کاروان به مدینه زینبه      آخ .. یه لحظه رو یاد کنم و التماس دعا...     ⬅️لحظه ای کاروان برگشت مدینه، عبدالله ابن جعفر همسر بی‌بی زینبه، دوید جلوی کاروان ، آی کاروانیا بگید ببینم همسرم زینب کجاست.. یه کَجاوِه ای رو نشونش دادن گفتن خانمت زینب تو این کجاوه نشسته.. رفت جلو پردهٔ کجاوه رو زد بالا یه خانمی رو دید.. صدا زد خانم بگو ببینم همسرم زینب کجاست.. آی جوون دارا...آی حاجت مندا...آی گرفتارا...آی مریض دارا... بگم و التماس دعا ⬅️ سوز و اوج⬅️ یه وقت عبدالله نگاه کرد دید صدای ناله ای بلند شد.. عبدالله.. عبدالله.. من زینبم عبدالله، چرا نمیشناسی؟؟ صدا زد: (دشتی) 🌾آخ اگر تو زینبی کو پس حسینت ( مگه نمیگفتی بی حسین نمیتونم باشم ) 🌾آخ اگر تو زینبی کو پس حسینت 🌾اگر تو زینبی کو نور عینت 🌾اگر تو زینبی چرا رنگت پریده 🌾اگه تو زینبی چرا موهات سپیده           ✨ حسینت کو✨ الهی خواهری که داغ برادر دیده بینمون نباشه.. خواهر برادر و خیلی دوست داره.. الهی نبینی اونچه که زینب دید.. صدا زد عبدالله داغ برادر دیدم عبدالله.. تن بی سر حسینم رو دیدم عبدالله... رأس حسین به نیزها دیدم عبدالله... 🍂آخ میون همه دلها امون از دل زینب🍂 🌾تمام ذکر زینب یا حسیــــن  است 🌾وجودش لحظه لحظه با حسین است 🌾قنــــوت نیــــمه شبهای خواهــــر 🌾زیارتنامـــهٔ مولا  حسیـــــن  است 🍁هر چقدر ارادت داری به ابی عبدالله به ناله های دل بی‌بی زینب به اشک و آه و گریه های خانم زینب کبری سه مرتبه ناله بزن بگو🍁         ✨ یا حسیـــــــن✨ @rozehdaftari     
🏴🏴🏴 🌹 روضه فاطمه زهرا (س)🥀 روضه مادرشهید🥀 سوم _هفتم_چهلم_سالگرد بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم یا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ، یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، یَا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ، یَا سَیِّدَتَنا وَ مَوْلاتَنا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکِ إِلَی اللّٰهِ وَ قَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهَةً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعِی لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ ایام فاطمیه عزداری بی بی دو عالم فاطمه زهرا (س)است انشالاروح این مادر شهیدمان بافاطمه زهرا محشوربشه روح ایشان وپسر شهیدشان رابر سرسفره اهل بین مهمان کنه برات روضه بخوانم التماس دعا 🔸خداوندا دگر مادر ندارم 🔸دریقا سایه اش برسرندارم 🔸همه گویندکه مادر رفته ازما 🔸فراق مرگ او باورم ندارم مادرجان دلم را مادر شکستی تمام رشته عمرم گسستی ⬅️اخ قربان دردهای دلت بشم مادر امیداست فاطمه دستت بگیرد اخه مادر یک عمری برای زهرا مرضیه اشک ریختی مادر😭😭 برای حسین فاطمه عزاداری کردید 🔸امید فاطمه دست بگیرد😭 🔸که تودر روضه زهرا نشستی 🔸دوچشمی ای فلک پر آب دارم 🔸دلی پر غصه وبی تاب دارم 🔸چرا چون مرغ شب از دل ننالم 🔸که این جا مادری درخواب دارم ⬅️ای عزیزان دلم خدا به شما صبر بده همسری مهربان مادری دلسوز خواهری غم خوار ازدست دادید مجلس امروز به مناسبت درگذشت مادری دلسوز خواهری غم خوار برگزار شده بچه های مرحومه شما مدت (سه روز_هفت روز.....جای خالی مادر واحساس می کنید شما هروقت دل تنگ مادر می شدید هرکجا بودید می آمدید از نزدیک مادر وملاقات می کردی اما حالا باید به عکس مادر نگاه کنید یا باید برید سر مزار مادر بنشیند عقده دل لو خالی کنیداما عزیزان امروز همه فامیل ، همسایگان،اقشار مردم آمدند درکنار شما بودند به به شما تسلیت گفتند شما رادلداری دادند اما دخترهای مرحومه کجا نشته ای نمی دانم به یاد کدام خاطره مادر اشک می ریزید تنها یادگار مادر چادر نمازاست که یاد دختر نمی ره اما من یک مادری را سراغ دارم گفتند یادگاری ان راجمع کند اما مولا علی گفت یادگاریها را جمع کنم خون روی در را چکارکنم یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر الخصوص روی این مادر وفرزند شهیدشان ازاین مجلس ومحفل فیض ببرد امشب بگید مادر حالا (سه روز،هفت روز) است که مهمان برادر شهیدمان هستید خیلی دلتنگ برادرمان بودید هنوز زود بود که ما را تنها بگذاری مادر ⬅️، اما دلها امده شد بریم مدینه دلها بسوزه برای ان مادری که نیمه شب غسل دادند بمیرم چه کرد مولا علی به وصیت زهرا😭😭😭 میگن شبانه بدن زهراش را ارام ارام غسل داد اسما روی بدن زهرا آب می ریخت یک وقت اسما متوجه شدعلی دست ازغسل کشید دست بر دیوار غربت گذاشت صدای ناله علی بلندشد لا اله الا الله😭😭 صدازدعلی جان چرا بلند گریه می کنید😭 صدا زد اسما دست روی دلم نگذار حالا دستم رسید به بازوی ورم کرده زهرا 😭😭😭😭 دستت رسید به بازوی طاقت نیاوردی😭 اما علی جان نبودی کربلا آن ساعتی که زینب آمد گودی قتلگاه 😭 اما برادران مرحومه این جا شما کنار بدن خواهر بودی اما کربلا برعکس شد😭😭 خواهر آمد کنار بدن برادرچه کرد شمشیر شکسته ها را نیزه شکسته ها را کنار زد صدا زد زینب 😭😭 گلی گم کرده ام می جویم اورا به هر گل می رسم می بویم اورا گل من یک نشانی دربدن داشت یکی پیراهن کهنه به تن داشت اما جمله اخر و زبان حال فرزندان این مادر روبگم 🔸یتیمی درد بی درمان یتیمی 🔸اخ یتیمی خاری دوران یتیمی بدون مادر خیلی سخته مادر جدایی ما خیلی زود بود مادر 🔸الهی طفلی بی مادر نباشد 🔸اگرباشد دراین سامان نباشد لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات @rozehdaftari 🥀🥀🥀🥀🥀🥀
⚫️ س ⚫️ س @rozehdaftari بر زینب و رافت کمالش صلوات بر کوه شکوه این جلالش صلوات بر نایبه حضرت زهرای بتول بر قلب حسینی و وصالش صلوات 💔🖤💔🖤💔🖤 بر چهره ی تابنده ی زینب صلوات بر منطق کوبنده ی زینب صلوات در گریه به رخسار حسینش خندید.  بر گریه و بر خنده ی زینب صلوات 💔🖤💔🖤💔🖤 بر تربت پر نکهت زینب صلوات بر شیر نهار و زاهدِ شب صلوات برمظهر صبر و حلم و جانبازی و عشق بر دُخت علی و زینتِ اَب صلوات 💔🖤💔🖤💔🖤 بر نور دل و دیده زهرا صلوات بر دخت گرانمایه مولی صلوات بر مظهر صبر و حلم و ایمان و شرف بر یاورِ دین زینبِ کبری صلوات 💔🖤💔🖤💔🖤 درکرب وبلا به دردها درمان داد جان داد ولی جان به ره جانان داد بربرگ گل لاله نوشتند به خون ازهجر حسین زینب آخر جان داد 💔🖤💔🖤💔🖤 بس که دریای دلش پرجوش شد ازگل غم سینه اش گلپوش شد ای دریغا بعد عمری سوختن شمع جانش سوخت وخاموش شد @rozehdaftari 💔🖤💔🖤💔🖤 گهی روز وگهی شب گریه می کرد میان شعله ی تب گریه می کرد به یاد کام عطشان حسینش تمام عمر زینب گریه می کرد () 💔🖤💔🖤💔🖤 چشمش کویر خشک و ولی تر نمی شود بغض اش همیشه تازه و آخر نمی شود مانند زینبی که ز میلاد تا به مرگ هر خواهری که پیر برادر نمی شود () 💔🖤💔🖤💔🖤 ز تو دارم دلِ پر آه و دردي نديدم قدري از سوي تو مردي به هر جا رو نمودم ذره‌اي هم الا دنيا وفا بر من نكردي () 💔🖤💔🖤💔🖤 زينب آخر اين شبِ تاريك را سر مي‌كند ياد از ياس و شقايق، يا صنوبر مي‌كند اين وداعِ آخر و جان دادنِ بانوي عشق عاقبت وصل حسينش را ميّسر مي‌كند ( ) 💔🖤💔🖤💔🖤 ای نور خداوند مبین یازینب ای جان امیرمومنین یا زینب همچون حسن و حسین ومامت زهرا بر شیعه تویی حبل متین یا زینب 💔🖤💔🖤💔🖤 الا ای روح صبر و استقامت که داری همچو زهرا تو شهامت علی گفته به تو روحی فدا ها فدای عزت و جاه و مقامت 💔🖤💔🖤💔🖤 تو بر زهرا و حیدر نور عینی دم آخر تو داری شور و شینی بود پیراهنش در دست هایت به یاد پیکر چاک حسینی 💔🖤💔🖤💔🖤 همه دلها ز داغ تو غمین است به جنت مادرت اندوهگین است الا ای نور چشم آل طاها کنار قبر تومهدی حزین است 👆👆 💔🖤💔🖤💔🖤 شیعه دارد آبرو زیرا دلش با زینب است آبرو دارحقیقی در دو دنیا زینب است راه ما راه حسین و مقصدماکربلاست افتخار و اعتبار مکتب ما زینب است 💔🖤💔🖤💔🖤 🏴السلام ای دختر شاه نجف 🏴السلام ای صابر صحرای طف 🏴السلام ای چادر زهرا به سر 🏴السلام ای نور خورشید و قمر 🏴السلام ای مقتدای عالمین 🏴السلام ای خواهر خوب حسین @rozehdaftari 💔🖤💔🖤💔🖤 ▪️زلف عفاف، رشته دامان زینب است ▪️آیات صبر، پایه ی ایمان زینب است ▪️ایثار و پاکدامنی و عزم و اقتدار ▪️ این چار، درسِ طفلِ دبستان زینب است 💔🖤💔🖤💔🖤 👇👇 در بحر شرف گوهر نابی زینب احیاگر عصمت و حجابی زینب دوریّ تو از حسین امری‌است محال او شمس و تو همچو آفتابی زینب 💔🖤💔🖤💔🖤 ای شمسه‌ی ایوان امامت زینب وی اسوه‌ی صبر و استقامت زینب کوچک بوَد این جهان و شخصیت تو معلوم شود روز قیامت زینب 💔🖤💔🖤💔🖤 در مکتب عشق اوستادی زینب مصداق محبت و ودادی زینب فرمود به مدح تو امام سجاد دارای مقام اجتهادی زینب 💔🖤💔🖤💔🖤 روح ادب و عشق و امیدی زینب در عرصه‌ی صبر، روسپیدی زینب فرمود امام چارمین ، عالمه‌ای با آنکه معلمی ندیدی زینب 💔🖤💔🖤💔🖤 در مرحله‌ی عشق، تمامی زینب در مهر و وفا ، صاحب نامی زینب هرجا که شود صحبت عشاق حسین تو ورد زبان خاص عام 💔🖤💔🖤💔🖤 بیا بنشین برادر غصه دارم هزاران سال گویا بی قرارم اجازه می دهی بعد از اسیری سرم را روی دامانت گذارم () 💔🖤💔🖤💔🖤 @rozehdaftari ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🌹﷽🌹 ⬛️ ◼️ ◾️# 🍁برروح سُلاله حسینی صلوات 🍁بر او که بود چو نور عینی صلوات 🍁بر سمبل پرتوان ایمان وشرف 🍁بر رهبر پاکِ ما خمینی صلوات 🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 🍂بر بت شکن کبیر دوران صلوات 🍂بر روح خدا پیر جماران صلوات 🍂فرمود که فخر ما به اهلبیت است 🍂بر پیرو اهلبیت و قرآن صلوات 🖤 🔘 💔خیسه چشام آهی کشم ای خدا 💔سینه سوزونده عالمو گریونده ماتم روح الله 💔هر طپشم آه میکشم ای خدا بودی وارث امامت 💔ای تو خورشید هدایت 💔تو چشمات ای نور ولایت ای روح الله ⬅️روز سالگرد ارتحال ملکوتی امام عزیزمونه...یه جمله بگم.. ◾️دل به تو دادیم و سر به سید علی ◾️میرسه راه حیدر به سید علی ◾️پرچم که دست گرفتی ◾️بعد از تو زمین نمانده ◾️آقا رو خدا رسونده ◾️یا روح الله... ☑️شنیدید ...دیدید ...سه شبانه روز بدن امام عزیزمون دفن نشد.. گفتن همه مردم بیان دلداه ها میخوان بیان... سه شبانه روز طول کشید تا بدن امام عزیزو دفن کنند..اونم با اون همه جمعیت و بدرقه عظیم میلیونی... 🔘همون امامی که وقتی آقای کوثری روضه میخوند تا میگفت شاته های امام میلرزید ...اشک امام جاری میشد... ⚫️اما میخوام بگم یا امام عزیز...سه شبانه روز بدنتون منتظر آمدن عاشقان و یارانت بود... گفتن مبخوایم بدن امام رو با عزت تشیع کنیم..حق هم همین بود.. آخه فرزند زهراست رهبر ماست..امام ماست... ☑️اما آی دلای کربلایی میخوام بگم مگه حسین ع فرزند پیغمبر نبود...بدنی که سه شبانه روز زیر آفتاب گرم کربلا...بعد از سه شبانه روز بنی اسد اومدن.. بدن آقا رو دفن کردند.. ای غریب حسین... 🍁غم به دل افتاده، نیمه خرداده 🍁روز فراق تو، تاب و تبم ذکر لبم، یا حسین 💠بأبی_انت_و_امی_و_نفسی_یا_اباعبدالله ✅ثواب نشر به نیت شادی حضرت معصومه سلام الله علیهاست✅ ⬇️صلوات حذف نشه لطفا ⬇️ 🍁هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🍁 👇 @rozehdaftari
❣﷽❣ بسم الله الرحمن الرحیم ⚫️ ( 5) ⚫️ ⚫️گریز به امام حسن ع ⚫️گریز به حضرت علی اکبر ع حاج_ آرمین _غلامی ✨ 🔆السَّلَامُ علیک یا ابالحسن یا علی ابْنِ موسی ایها الرِّضَا یابن رَسُولَ اللَّه یا حجه الله علی خلقه یا سیدنا و… 🍀السلام علیک یا اباجعفر یا محمد ابن علی ایها التقی الجواد یابن رسول الله یا حجه الله علی خلقه ..یا سیدنا و مولانا انا توجهنا... عده ای بی سر و پا دور و برش خندیدند پاسخ ناله و سوز و جگرش خندیدند مادری بود و جوان مرگ شد و آخر کار همچنان فاطمه بر چشم ترش خندیدند همچو بسمل شده ای دور خودش می پیچید به پریشان شدن بال و پرش خندیدند درد پیچیده به پهلویش و از هر دو طرف دست میبرد به سوی کمرش،خندیدند آمده بر سرش اینجا کمی از داغ حسین همگی جمع شدند دور سرش خندیدند یک نفر نیست که از خاک سرش بردارد بر نفسهای بدون اثرش خندیدند زهر اثر کرده و رویش به کبودی زده است بدنظرها به خسوف قمرش خندیدند دست پا می زند و نیست کنارش پدری تا ببیند به عزای پسرش خندیدند کربلا جسم علی پخش به صحرا شده بود لشگری دور تن مختصرش خندیدند هر چه می گفت حسین یاولدی یاولدی.. عده ای بی سر و پا دور و برش خندیدند ⬅️دلارو ببریم کاظمین، حرم آقا جوادالائمه، امروز همه با هم برا غربت امام جواد ناله بزنیم… امروز زیر خیمه امام جواد دل شکسته رو میخرند... دلشکسته ها کجا نشستند.. امروز اگه درد نگفتنی داری به آقات بگو.. کیا آرزوشونه برند کاظمین... حاجت مندا کجا نشستند… مریض دارا کجا نشستند …جوون دارا کجا نشستند… بگو قربون مظلومیت برم آقا جان… قربون غربتت یا جواد الائمه.. یه گوشه چشمی به عنایتی آقا جان.. بگو منم جوون دارم…حاجتمندم… مریض دارم… ▪️من بمیرم برات آقاجان یا جوادالائمه… چه کرد ام‌الفضل... تا ام فضل ملعونه زهرو به آقا داد. یه وقت دیدن صدای جوادالائمه بلند شد. هی صدا میزنه جگرم داره میسوزه… العطش العطش العطش … 🔺(همه ی من و شما میدونیم، هر کسی تو خونه محرم رازش همسرشه هر مردی هر دردی داشته باشه به اول کسی که میگه همسرشه) 🔸اما من بمیرم برا غربت آقا جوادالائمه… تو خونش هم غریب بود محرم نداشت… امام حسنم تو‌خونش مثل جوادالائمه خیلی غریب بود تو‌خونه محرم نداشت … امام مجتبی هم مثل جوادالائمه خانمش بهش زهر داد.اما خواهر بالا سرش بود برادری مثل حسین ع و ابالفضل ع کنارش بودند… اما من بمیرم… هر چقدر جگر گوشه امام رضا میون حجره در بسته ناله زد… کسی نیومد بالا سرش… هر چی طلب آب کرد کسی اعتنا نکرد. ▪️رسیده جان به لب اطهرت ابالهادی ▪️نشسته پیک اجل در برت ابااهادی ▪️دوباره قصه ی زهرو دوباره نامردی ▪️کبود شد همه ی پیکرت ابااهادی ▪️میان‌حجره‌ی‌دربسته‌دست‌و پا زدیو ▪️بریده شد نفس آخرت ابالهادی ▪️لباس شمر به تن کرد و منع آبت کرد (دلت رفت یه جایی …آی کربلائیا) ▪️لباس شمر به‌تن کردو‌منع آبت کرد ▪️چه کرد با دل تو همسرت ابالهادی ▪️مدام هلهله شد تا صدای تو‌نرسد ▪️صدای ناله و خسته ات ابالهادی ( اوج /سوز)اینقدر صدای ناله ی آقا جانکاه بود… هی صدا میزد…جگرم داره میسوزه… ◾️معلونه دستور دادکنیزا پشت در حجره کف بزنند، هلهله کنند ، تا کسی صدای ناله ی امام جوادو نشنوه… اما بمیرم یه وقت دیدن صدای ناله امام جواد نمیاد… تا در حجره رو‌باز کردند… دیدن جگر گوشه امام رضا، گل یکی یه دونه امام رضا ع… سر رو خاک حجره گذاشته جان داده… (دلت اینجاست)… (یه لحظه دلتو ببرم کربلا) آی دلای کربلایی… آی حسینیا…آی آبرو دارا… ‏آی حاجت دارا…آی جوون دارا… ‏ اینجا پسر از دنیا رفت بابا نبود ببینه… ( بابا بالا سرش نبود …) اما من بمیرم کربلا … فدای اون پدری که با زانو رسید کنار بدن اربا اربای پسر… (دشتی اوج) ▪️چرا موهاتو خاک و خون گرفته ▪️غم تو از تنم توون گرفته (علی اکبرم بابا) ▪️میبینی نیزه‌ای که‌خورد‌ به پهلوت ▪️چجوری قلبمو نشون گرفته 🔺(فرود) بأبی المضطر الغریب یا قتیل اعدا یا اباعبدالله ⏺یه وقت دیدن حسین عبارو پهن کرد صدا زد :«يا فُتْيانَ بَنِي هاشِم إحْمِلُوا أَخاكُمْ إلى الْفُسْطاطِ» … یعنی به دادم برسید… بیایید جنازه علی مو ببرید خیمه… ➖آخ جوانان بنی هاشم بیایید ➖علی را بر در خیمه رسانید ➖خدا داند که من طاقت ندارم ➖علی را بر در خیمه رسانم 🎇صل الله علیک یا مظلوم … یا غریب … یا اباعبدالله …یا حسین 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈@rozehdaftari
                      ﷽ (ع) (ع) 🌴به شاه قبّه طلاحضرت رضا صلوات 🌴به نور چشم پیمبر گل ولا صلوات 🌴به خواهرش که بود فاطمه بوصف و کمال 🌴بگوبلند تو براین دو جدا جدا صلوات (دعای فرج) السَّلَامُ علیک یا ابالحسن یا علی ابْنِ موسی ایها الرِّضَا یابن رَسُولَ اللَّه یا حجه الله علی خلقه یا سیدنا و .... 🌾پشتِ درِحرم که میام 🌾خجالتی ام اما 🌾برا واردشدن میخونم 🌾اأَدْخُلُ یازهرا 🌾با یه نگاه ، فاطمه 🌾زائر رضا رو میخره 🌾حس میکنم اباالفضل 🌾دستم و میگیره و میبَره 🌾یا امام رضا.. 🌾روضه ها مو ازتو دارم 🌾یاامام رضا.. 🌾گریه هامو ازتو دارم 🌾یا امام رضا.. 🌾به حسین 🌾کربلامو از تو دارم (حرف دل همه مون اینه) 🌾یا امام رضا به درد من دوا بده 🌾یا امام رضا مریضمو شفا بده 🌾با امام رضا برات کربلا بده ◾️از همین جا دلتو پر بده ..کنار پنجره فولادی که ..الان مریضا دخیل بستن.. نمی دونم امروز با چه حاجتی اومدی.. (نمیدونم با چه نیتی اومدی) ◾️اما خود امام رضا فرمود ..هر کسی منه امام رضا رو بجان جوادم قسم بده ،، دست خالی از در خونه منه امام رضا برنمیگرده.. ◾️آی جوون دارا... گرفتارا... مریض دارا ◾️پنجره فولادرضا مریضارو شفا میده ◾️پنجره فولاد رضا برات کربلا میده ◾️قربون کبوترای حرمت امام رضا (یا امام رضا..از هر جا نا امید میشیم ، خسته میشیم ، میاییم کنار حرم شما) ◾️آقا جان ◾️قربون کبوترای حرمت امام رضا ◾️قربون این همه لطف وکرمت امام رضا ◾️آقا جون خودت از دردای دل همه مون خبر داری... ◾️آقا جان خیلیا نمیتونن سفره دلشونو هر کجایی باز کنند... ◾️اما امروز شما رو قسم میدم بجان جوادت... ◾️به اون لحظه ای که میان حجره در بسته ◾️هی صدا میزد آی ام الفضل ،، بخدا جگرم از تشنگی داره آتش میگیره... (جوون داری خدا جوونت رو برات نگه داره ان شاالله شادیشو ببینی) ◾️اخ بمیرم چه کرد ◾️گفت کنیزا بیایین دور حجره هلهله کنید کف بزنید ..نگذارید کسی صدای جوادالائمه رو بشنوه.. ◾️آخ بمیرم یکی از کنیزا میگه ،،خیلی دلم بحال امام جواد سوخت،، میگه یه مقدار آب برداشتم رفتم به طرف حجره ،، اما همین که از روزنه در نگاه کردم.. دیدم جگر گوشه امام رضا رو به قبله خوابیده ،، ◾️آخ من از بیگانگان هرگز ننالم ◾️که هر چه کرد و بامن آشنا کرد 🥀خدا لعنتش کنه به اینم اکتفا نکرد.. گفت بدن رو ببرید بالای پشت بام...سه روز این بدن بالای پشت بام.. 🥀آخ ناله داری دلتو ببرم کربلا.. میخوام بگم این بدن یه فرقی با بدن شهید کربلا داره.. 🥀اینجا کبوترها اومدن بالهاشونو باز کردن نگذاشتن آفتاب به بدن امام جواد بتابه.. 🥀اما من بمیرم برا جگر گوشه زهرا... بدنش سه روز مقابل آفتاب گرم کربلا.. 🥀اما بعد از سه روز شیعه ها اومدن بدن امام جوادو گلباران کردند.. بدن امام جوادو از زیر گلها بیرون آوردند.. اما دل عالمی بسوزه برا اون آقایی که... خواهرش اومد گودی قتلگاه... دیدن شمشیر شکسته هارو کنار میزنه.. نیزه شکسته هارو کنار میزنه.. (چی میگه زینب) 🥀آخ 🥀گلی گم کرده ام میجویم او را اخ 🥀به هر گل میرسم میبویم او را وای 🥀گل من یک نشانی در بدن داشت 🥀گلم کهنه پیراهن در بدن داشت 🥀ندا امد ز حلقوم بریده 🥀گل گم کرده ات خواهر منم من 🥀سرور سینه ات خواهر منم من 🥀تا بی بی نگاهش به بدن بی سر برادر افتاد .. از روی تعجب صدا زد: ای کشته آیا تو عزیز مادر منی.. آیا تو برادر زینبی.. دیدن خم شد لبهارو گذاشت به رگهای بریده 🥀الهی خواهرت زینب بمیرد😭 🥀ای برادر😭 🥀نماند بعد تو ماتم بگیرد😭 🥀ای برادر😭 🥀هر کجا نشستی به سوز دل زینب کبری سه مرتبه صدا بزن 🥀 3 👇👇👇 @rozehdaftari
❣﷽❣ 🥀 🍁 🥀 🍁 🚩به شاه قبّه طلاحضرت رضا صلوات 🚩به نور چشم پیمبر گل ولا صلوات 🚩به خواهرش که بود فاطمه بوصف و کمال 🚩بگوبلند تو براین دو جدا جدا صلوات (دعای فرج) 🔆السَّلَامُ علیک یا ابالحسن یا علی ابْنِ موسی ایها الرِّضَا یابن رَسُولَ اللَّه یا حجه الله علی خلقه یا سیدنا و .... ♨️پشتِ درِحرم که میام ♨️خجالتی ام اما ♨️برا واردشدن میخونم ♨️اأَدْخُلُ یازهرا ♨️با یه نگاه ، فاطمه ♨️زائر رضا رو میخره ♨️حس میکنم اباالفضل ♨️دستم و میگیره و میبَره ♨️یا امام رضا.. ♨️روضه ها مو ازتو دارم ♨️یاامام رضا.. ♨️گریه هامو ازتو دارم ♨️یا امام رضا.. ♨️به حسین ♨️کربلامو از تو دارم (حرف دل همه مون اینه) 🔅یا امام رضا به درد من دوا بده 🔅یا امام رضا مریضمو شفا بده 🔅با امام رضا برات کربلا بده ⬅️از همین جا دلتو پر بده ..کنار پنجره فولادی که ..الان مریضا دخیل بستن.. نمی دونم امروز با چه حاجتی اومدی.. (نمیدونم با چه نیتی اومدی) اما خود امام رضا فرمود ..هر کسی منه امام رضا رو بجان جوادم قسم بده ،، دست خالی از در خونه منه امام رضا برنمیگرده.. ⏺آی جوون دارا... گرفتارا... مریض دارا 🔸پنجره فولادرضا مریضارو شفا میده 🔸پنجره فولاد رضا برات کربلا میده 🔸قربون کبوترای حرمت امام رضا (یا امام رضا..از هر جا نا امید میشیم ، خسته میشیم ، میاییم کنار حرم شما) آقا جان 🔸قربون کبوترای حرمت امام رضا 🔸قربون این همه لطف وکرمت امام رضا ⬅️آقا جون خودت از دردای دل همه مون خبر داری... آقا جان خیلیا نمیتونن سفره دلشونو هر کجایی باز کنند... اما امروز شما رو قسم میدم بجان جوادت... به اون لحظه ای که میان حجره در بسته هی صدا میزد آی ام الفضل ،، بخدا جگرم از تشنگی داره آتش میگیره... (جوون داری خدا جوونت رو برات نگه داره ان شاالله شادیشو ببینی) اخ بمیرم چه کرد گفت کنیزا بیایین دور حجره هلهله کنید کف بزنید ..نگذارید کسی صدای جوادالائمه رو بشنوه.. آخ بمیرم یکی از کنیزا میگه ،،خیلی دلم بحال امام جواد سوخت،، میگه یه مقدار آب برداشتم رفتم به طرف حجره ،، اما همین که از روزنه در نگاه کردم.. دیدم جگر گوشه امام رضا رو به قبله خوابیده ،، ◾️آخ من از بیگانگان هرگز ننالم ◾️که هر چه کرد و بامن آشنا کرد ◀️خدا لعنتش کنه به اینم اکتفا نکرد.. گفت بدن رو ببرید بالای پشت بام...سه روز این بدن بالای پشت بام.. ◼️آخ ناله داری دلتو ببرم کربلا.. میخوام بگم این بدن یه فرقی با بدن شهید کربلا داره.. اینجا کبوترها اومدن بالهاشونو باز کردن نگذاشتن آفتاب به بدن امام جواد بتابه.. اما من بمیرم برا جگر گوشه زهرا... بدنش سه روز مقابل آفتاب گرم کربلا.. ♦️اما بعد از سه روز شیعه ها اومدن بدن امام جوادو گلباران کردند.. بدن امام جوادو از زیر گلها بیرون آوردند.. اما دل عالمی بسوزه برا اون آقایی که... خواهرش اومد گودی قتلگاه... دیدن شمشیر شکسته هارو کنار میزنه.. نیزه شکسته هارو کنار میزنه.. (چی میگه زینب) آخ 🔺گلی گم کرده ام میجویم او را اخ 🔺به هر گل میرسم میبویم او را وای 🔺گل من یک نشانی در بدن داشت 🔺گلم کهنه پیراهن در بدن داشت 🔺ندا امد ز حلقوم بریده 🔺گل گم کرده ات خواهر منم من 🔺سرور سینه ات خواهر منم من ⬅️تا بی بی نگاهش به بدن بی سر برادر افتاد .. از روی تعجب صدا زد: ای کشته آیا تو عزیز مادر منی.. آیا تو برادر زینبی.. دیدن خم شد لبهارو گذاشت به رگهای بریده 🍁الهی خواهرت زینب بمیرد😭 🍁ای برادر😭 🍁نماند بعد تو ماتم بگیرد😭 🍁ای برادر😭 🥀هر کجا نشستی به سوز دل زینب کبری سه مرتبه صدا بزن 🥀 3 @rozehdaftari
❣﷽❣ 💟 ع ✴️ @roze_daftari محمد ابن علی باقر العلوم جهان به علم ومرتبه اش بی ریا بگو صلوات 🔷🔷 باقر العلوم آن امام معصوم دریای فضیلت خدا را صلوات 🔷🔷 اگر ز حق طالبی علم عالی ودرجات برای حضرت باقر بکن ادای صلوات 🔷🔷 ای همسفران دیده ی خود باز کنید امشب به سوی مدینه پرواز کنید عشق و ادبِ خــود بــه امام باقــر با یک صلواتِ ناب ابراز کنید 🔷💠🔷💠🔷💠 حامل علم نبی را صلوات پنجمین پور ولی را صلوات پنجمین نــور امامت باقر، آن مهر جلی را صلوات 🔷💠🔷💠🔷💠 به‌ قدِ سرو چمان‌ ماه‌ درخشان‌ صلوات‌ به‌ همان‌ باقر و آن‌ علم‌ فراوان‌ صلوات 🔷🔷 بر معدن نور و علم باقر صلوات بر حجت حق امام باقر صلوات 🔷🔷 بر پنجمین امام و کرم و جود برات بر رخ زیبای باقر بفرست یک صلوات 🔷💠🔷💠🔷💠 باقر امام دین است نور خدا یقین است فرزند عابدین است امام پنجمین است صلی علی محمد صلوات بر محمد 🔷💠🔷💠🔷💠 خواهی اگر از خدای سبحان درجات یا بزل عنایت و وفور نعمات بفرست شبانه روز تا گاه ممات بر طلعت روی باقر بفرست یک صلوات @roze_daftari 🔷💠🔷💠🔷💠 رو سوی بقیع، اولیا را صلوات گنجینۀ علمِ انبیا را صلوات بر باقر و شاکر و به هادی و امین آن گوهر نابِ کبریا را صلوات 🔷💠🔷💠🔷💠 بر آیینه‌ی نور خدایی صلوات بر باقر علم مصطفایی صلوات تبریک به زین‌العابدین میگویم بر مسافر کرببلایی صلوات ‍ ‍ ‍ 🔷💠🔷💠🔷💠 اي همسفران ديده ي خود باز كنيد امشب به سوي مدينه پرواز كنيد عشق و ادبِ خود به امام باقر با يك صلواتِ ناب ابراز كنيد 🔷💠🔷💠🔷💠 زيبا گل باغ سرمدي آمده است مرآت جمال احمدي آمده است شادند تمام خلق عالم زيرا يك دسته گل محمدي آمده است 🔷💠🔷💠🔷💠 امروز بهار عاشقان احيا شد الفاظ محبت و وفا معنا شد با آمدن امام باقر بجهان پنجم گل گلخانه ي زهرا وا شد 🔷💠🔷💠🔷💠 برخيز که دومين محمد آمد داراي علوم علم سرمد آمد درياي علوم نبوي را باقر با خُلق نکو و روي احمد آمد @roze_daftari 🔷💠🔷💠🔷💠 امشب گل سرخ باغ دين مي آيد فرزند اميرمؤمنين مي آيد تبريک که ماه برج حکمت باقر در خانه ي زين العابدين مي آيد 🔷💠🔷💠🔷💠 ماه رجب و ماه نزول بركات است طعم لحظاتش به لبم همچو نبات است بشنو ز من ار طالب شيرين تر از آني شيرين تر از آن، لحظه ي ذكر صلوات است 🔷💠🔷💠🔷💠 ماه رجب است ماه خير و برکات شد باز به روي عاصيان باب نجات با توبه بگو براي درک حسنات بادا به علي و آل احمد صلوات 🔷💠🔷💠🔷💠 ماه رجب است و ماه خیر و برکات شد باز به روی عاصیان باب نجات با توبه بگو برای درک حسنات بادا به علی و آل احمد صلوات 🔷💠🔷💠🔷💠 ماه رجب و پیک سعادت آمد در روز نخست با ولادت آمد یعنی گل گلزار محمد باقر آن قافله سالار عبادت آمد 🔷💠🔷💠🔷💠 تا روی به کشتی نجات آوردیم امید به ساحل نجات آوردیم در روز ولادت امام باقر ما هدیه برایش صلوات آوردیم 🔷💠🔷💠🔷💠 امروز که عرشیان برانگیخته اند بر عرش بلور نور آویخته اند در مقدم باقر العلوم از فردوس یک باغ گل محمدی ریخته اند 🔷💠🔷💠🔷💠 @rozehdaftari ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🏴🏴🏴🏴 🏴 🏴 چینش مصیبت امام باقر علیه‌السلام 1⃣سلام به امام زمان و مستمع سلام علیکم و رحمه‌الله عرض خالصانه‌ترین سلام‌ها رو دارم محضر قطب دایره‌ی امکان حضرت حجه‌بن الحسن العسکری، شهادت مظلومانه‌ی حضرت باقرالعلوم رو محضر امام عصر و شما مهدی‌یاوران باقری تسلیت عرض می‌کنم. 2⃣۱تا۳ صلوات نثر ان‌شاءالله از شاگردان مکتب‌باقری و از منتظران واقعی حضرت صاحب‌‌الزمان باشیم بلند و قراء صلوات ختم کنیم -شاد و بهره‌مند کنیم روح همه‌ی گذشتگان، شهدا اموات رو با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد -ان‌شاءالله قدم‌هامون به زودی‌های زود به جنه‌البقیع برسه سوم صلوات رو جلی‌تر ختم کنیم 3⃣صلوات نظم(شعر) ما روی به کشتی نجات آوردیم امیـد به سـاحل نجات آوردیم ایام شهــادت امام باقــر ع ماهدیه برایش صلوات آوردیم 4⃣ دعای سلامتی یا فرج 5⃣عرض سلام محضر امام باقر السلام‌علیک‌یا‌ابا‌جعفر‌یا‌محمد‌بن‌علی‌ایها‌الباقر‌یابن‌رسول‌الله‌اناتوجهناواستشفعناوتوسلنابک‌الی‌الله‌وقدمناک‌بین‌یدی‌حاجاتنایاوجیهاعندالله‌اشفع‌لناعندالله 6⃣ اشعارمناجاتی ای آنکه قبرت بی‌چراغ و سایبان است روضه نمی‌خواهی؛ مزارت روضه خوان است گلدسته‌ات سنگی‌ست، روی تربت تو گنبد نداری، گنبد تو آسمان است 7⃣مقدمه‌‌ی‌مصیبت باجمله نثرعامیانه {شب/ روز} شهادت امام باقر علیه‌السلامِ دلتو راهی کن مدینه، امروز بقیع خلوته، فدای اون آقایی که امروز عزادار نداره، قربون قبر بی‌شمع و چراغت آقا، خیلی امام باقر غریبن، خیلی مظلومن... امروز آخرین کاروان زائرای مدینه هم رفتند مکه شب و روز شهادت امام باقر ع که میشه مدینه خلوته همه میرن مکه،، یه نفر نیست امروز من و شما خودمون اینجا باشیم و دلمونو ببریم مدینه پشت دیوار بقیع برا غربت امام باقر اشک بریزیم آخه این روزا غربت ائمه‌‌ی بقیع بیشتر حس میشه... بیایید امروز غریب نوازی کنیم بگو غریبم آقا(۳) قربون مظلومیتت برم آقا جان قربون غربتت بشم آقا امروز هم ناله بشیم با امام صادق ع [ان شاء الله وعده‌ی من و شما به زودی‌های زود با نابودی آل سعود جنه‌البقیع ] امروز امام زمان عزادارن، مادرشون حضرت زهرا عزادارن 8⃣ اشعارمرثیه‌‌ای‌ سوغات ما از کربلا دردو محن بود پژمردگی لاله های در چمن بود من تشنگی در خیمه را احساس کردم یاد از د ودست خونی عباس کردم من کودکی بودم که آهم را شنیدند دیدم سر جدم حسین را که بریدند من دیده ام در وقت تشییع جنازه اسبان دشمن را که خورده نعل تازه 9⃣ جملات مرثیه‌ای که با الهام گرفتن از شعر مرثیه‌ای وقتی امام باقر به شهادت رسیدند مدینه یک پارچه ضجه و ماتم شد دوستان و شیعیان حضرت اومدن،، شاگردان امام باقر عقب جنازه وااماما سر می‌دادند امام صادق ع به بدن بابا نمازخوندند نازنین بدن امام باقر ع رو بردن بقیع با احترام کنار تربت پاک پدرشون امام زین العابدین دفن کردند ( اما دلای کربلایی یه جمله عرض کنم محضر امام باقر علیه السلام و وعده‌ی همه‌مون کربلا ) آقا جان بدن شما رو شعیان، و محبین بردند بقیع با احترام دفن کردند 🔟گریز اما لا یوم کیومک یا اباعبدالله دلای کربلایی دلها بسوزه برا جد غریبشون حسین به فدای اون بدنی که سه روز و دوشب بدنش رو خاک گرم کربلا، بنی اسد وقتی اومدن بدنها رو دفن کنند نشناختند، یه وقت امام سجاد فرمود بنی اسد صبر کنید من این بدنها رو خوب میشناسم این بدن بریره، این بدن ظهیره، این بدن عموم ابالفضله این بدن بابای غریبم حسینه، یه وقت آقا فرمود بنی اسد برید یه قطعه حصیر بیارید... بدن بابا رو میان حصیر گذاشت.... همینکه بدن رو گذاشت داخل قبر دیدن آقا بیرون نمیاد بنی اسد نزدیک شدن دیدن آقا لبها رو گذاشته به رگهای بریده بابا سه مرتبه ناله بزنیم یا حسین... 1⃣1⃣ جمله‌ی پایان مصیبت (بابی‌انت‌و‌امی یااهل‌بیت‌النبوه) 2⃣1⃣نوحه ☑️سبک : یه قلب مبتلا تو این سینه است کنار کوچه بنی هاشم دلم رو خاک غربت افتاده کنار تربت مزاری که مجاور امام سجاده ☑️دلم امشب شده زائر ✔️دخیلم اقا یا حضرت باقر یه عمری روضه خوندی و روضه برای مکتبت رسالت بود میون روضه گریه‌های تو برای عمه سه سالت بود تو همسفر کنار زینب با سر شهید کربلا بودی تو هم شبیه عمه آماج بارون تازیانه‌ها بودی پر از اشک و تب و تابم پریشون کربلای اربابم 3⃣1⃣ دعای پایانی 🔆 عربی الهی يَا حَمِيدُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ يَا عَالِي بِحَقِّ عَلِيٍّ يَا فَاطِرُ بِحَقِّ فَاطِمَه يَا مُحْسِنُ بِحَقِّ الْحَسَنِ یا قدیم الاحسان بحق الحسین (ع) 🔆فارسی خدایا در ظهور ارباب و ولی نعمت ما آقا امام زمان علیه السلام تعجیل بفرما علم ما رو بال ما قرار ده وبال ما قرار مده اموات‌مون، شهادمون، علمای درگذشته، ذوی‌الحقوق و ذوی‌الارحام‌مون رو الساعه از این محفل بهره‌مند بگردان. بالنبی و آله‌ی مع‌الصلوات 4⃣1⃣ سلام پایان مجلس 🖊تنظیم‌کننده: ذاکر اهلبیت مرضیه‌رمضان‌قاسم @rozehdaftari
🏴🏴🏴🏴 🏴 🏴 چینش مصیبت امام باقر علیه‌السلام 1⃣سلام به امام زمان و مستمع سلام علیکم و رحمه‌الله عرض خالصانه‌ترین سلام‌ها رو دارم محضر قطب دایره‌ی امکان حضرت حجه‌بن الحسن العسکری، شهادت مظلومانه‌ی حضرت باقرالعلوم رو محضر امام عصر و شما مهدی‌یاوران باقری تسلیت عرض می‌کنم. 2⃣۱تا۳ صلوات نثر ان‌شاءالله از شاگردان مکتب‌باقری و از منتظران واقعی حضرت صاحب‌‌الزمان باشیم بلند و قراء صلوات ختم کنیم -شاد و بهره‌مند کنیم روح همه‌ی گذشتگان، شهدا اموات رو با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد -ان‌شاءالله قدم‌هامون به زودی‌های زود به جنه‌البقیع برسه سوم صلوات رو جلی‌تر ختم کنیم 3⃣صلوات نظم(شعر) ما روی به کشتی نجات آوردیم امیـد به سـاحل نجات آوردیم ایام شهــادت امام باقــر ع ماهدیه برایش صلوات آوردیم 4⃣ دعای سلامتی یا فرج 5⃣عرض سلام محضر امام باقر السلام‌علیک‌یا‌ابا‌جعفر‌یا‌محمد‌بن‌علی‌ایها‌الباقر‌یابن‌رسول‌الله‌اناتوجهناواستشفعناوتوسلنابک‌الی‌الله‌وقدمناک‌بین‌یدی‌حاجاتنایاوجیهاعندالله‌اشفع‌لناعندالله 6⃣ اشعارمناجاتی ای آنکه قبرت بی‌چراغ و سایبان است روضه نمی‌خواهی؛ مزارت روضه خوان است گلدسته‌ات سنگی‌ست، روی تربت تو گنبد نداری، گنبد تو آسمان است 7⃣مقدمه‌‌ی‌مصیبت باجمله نثرعامیانه {شب/ روز} شهادت امام باقر علیه‌السلامِ دلتو راهی کن مدینه، امروز بقیع خلوته، فدای اون آقایی که امروز عزادار نداره، قربون قبر بی‌شمع و چراغت آقا، خیلی امام باقر غریبن، خیلی مظلومن... امروز آخرین کاروان زائرای مدینه هم رفتند مکه شب و روز شهادت امام باقر ع که میشه مدینه خلوته همه میرن مکه،، یه نفر نیست امروز من و شما خودمون اینجا باشیم و دلمونو ببریم مدینه پشت دیوار بقیع برا غربت امام باقر اشک بریزیم آخه این روزا غربت ائمه‌‌ی بقیع بیشتر حس میشه... بیایید امروز غریب نوازی کنیم بگو غریبم آقا(۳) قربون مظلومیتت برم آقا جان قربون غربتت بشم آقا امروز هم ناله بشیم با امام صادق ع [ان شاء الله وعده‌ی من و شما به زودی‌های زود با نابودی آل سعود جنه‌البقیع ] امروز امام زمان عزادارن، مادرشون حضرت زهرا عزادارن 8⃣ اشعارمرثیه‌‌ای‌ سوغات ما از کربلا دردو محن بود پژمردگی لاله های در چمن بود من تشنگی در خیمه را احساس کردم یاد از د ودست خونی عباس کردم من کودکی بودم که آهم را شنیدند دیدم سر جدم حسین را که بریدند من دیده ام در وقت تشییع جنازه اسبان دشمن را که خورده نعل تازه 9⃣ جملات مرثیه‌ای که با الهام گرفتن از شعر مرثیه‌ای وقتی امام باقر به شهادت رسیدند مدینه یک پارچه ضجه و ماتم شد دوستان و شیعیان حضرت اومدن،، شاگردان امام باقر عقب جنازه وااماما سر می‌دادند امام صادق ع به بدن بابا نمازخوندند نازنین بدن امام باقر ع رو بردن بقیع با احترام کنار تربت پاک پدرشون امام زین العابدین دفن کردند ( اما دلای کربلایی یه جمله عرض کنم محضر امام باقر علیه السلام و وعده‌ی همه‌مون کربلا ) آقا جان بدن شما رو شعیان، و محبین بردند بقیع با احترام دفن کردند 🔟گریز اما لا یوم کیومک یا اباعبدالله دلای کربلایی دلها بسوزه برا جد غریبشون حسین به فدای اون بدنی که سه روز و دوشب بدنش رو خاک گرم کربلا، بنی اسد وقتی اومدن بدنها رو دفن کنند نشناختند، یه وقت امام سجاد فرمود بنی اسد صبر کنید من این بدنها رو خوب میشناسم این بدن بریره، این بدن ظهیره، این بدن عموم ابالفضله این بدن بابای غریبم حسینه، یه وقت آقا فرمود بنی اسد برید یه قطعه حصیر بیارید... بدن بابا رو میان حصیر گذاشت.... همینکه بدن رو گذاشت داخل قبر دیدن آقا بیرون نمیاد بنی اسد نزدیک شدن دیدن آقا لبها رو گذاشته به رگهای بریده بابا سه مرتبه ناله بزنیم یا حسین... 1⃣1⃣ جمله‌ی پایان مصیبت (بابی‌انت‌و‌امی یااهل‌بیت‌النبوه) 2⃣1⃣نوحه ☑️سبک : یه قلب مبتلا تو این سینه است کنار کوچه بنی هاشم دلم رو خاک غربت افتاده کنار تربت مزاری که مجاور امام سجاده ☑️دلم امشب شده زائر ✔️دخیلم اقا یا حضرت باقر یه عمری روضه خوندی و روضه برای مکتبت رسالت بود میون روضه گریه‌های تو برای عمه سه سالت بود تو همسفر کنار زینب با سر شهید کربلا بودی تو هم شبیه عمه آماج بارون تازیانه‌ها بودی پر از اشک و تب و تابم پریشون کربلای اربابم 3⃣1⃣ دعای پایانی 🔆 عربی الهی يَا حَمِيدُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ يَا عَالِي بِحَقِّ عَلِيٍّ يَا فَاطِرُ بِحَقِّ فَاطِمَه يَا مُحْسِنُ بِحَقِّ الْحَسَنِ یا قدیم الاحسان بحق الحسین (ع) 🔆فارسی خدایا در ظهور ارباب و ولی نعمت ما آقا امام زمان علیه السلام تعجیل بفرما علم ما رو بال ما قرار ده وبال ما قرار مده اموات‌مون، شهادمون، علمای درگذشته، ذوی‌الحقوق و ذوی‌الارحام‌مون رو الساعه از این محفل بهره‌مند بگردان. بالنبی و آله‌ی مع‌الصلوات 4⃣1⃣ سلام پایان مجلس 🖊تنظیم‌کننده: ذاکر اهلبیت مرضیه‌رمضان‌قاسم @rozehdaftari
😭توی روضه ی عباس هرچه قدر هم بلند بلند گریه كنی،نمی تونه كسی منع ت كنه،چرا؟آخه میگی اربابم ابی عبدالله اینطوری ناله زده،و فبكاء،بكاءً شدیدا،😭😭 نیم نگاه و گوشه چشمی به ما داشته باش تا لحظات زندگانی مان را با آبِ حیات دین آبیاری کنیم.😭😭 @roze_daftari ✋سلام بر ابوالفضل عبّاس، فرزند امیرمؤمنان آن کسی که برای برادرش ازجان خود گذشت، آن کس که از دیروزش برای فردایش گذشت، آن که فداییِ برادر، مراقب او، تلاشگر برای رساندن آب به او و کسی که دست‌هایش بُریده شد بود. خداوند قاتلانش، یزیدبن رُقاد حیتی و حَکیم بن طُفَیل طایی را لعنت کند! آوازه دلاورمردی هاى حضرت عباس (ع) چنان در گوش عرب آن روزگار طنین افکنده بود که دشمن را بر آن داشت تا با اقدامى جسورانه، وى را از صف لشکریان امام جدا سازد. به همین منظور، شمر بن ذی الجوشن کلابی که از قبیله‌ام البنین سلام الله علیها بود، مأموریت یافت که به حضرت عباس (ع) و سه تن از برادرانش امان نامه دهد. وی، در عصر روز تاسوعا (نهم محرم) به نزدیکی خیمه‌گاه امام حسین (علیه السلام) رفت و با صدای بلند فریاد زد: «أَیْنَ بَنُوا أُخْتِنَا» خواهر زادگانم کجایند؟ امام حسین (علیه السلام) که منظور شمر را دانسته بود، به برادران خود فرمود: پاسخ شمر را بدهید، اگر چه او فاسق است ولیکن با شما قرابت و رابطه خویشاوندی دارد. حضرت عباس (ع) به همراه سه تن از برادرانش (عبدالله، جعفر و عثمان) در نزد شمر حضور یافته و از او پرسیدند: حاجت تو چیست؟ شمر گفت: شما خواهر زادگان منید. بدانید تا ساعاتی دیگر شعله‌های جنگ برافروخته می‌گردد و از یاران حسین بن علی (ع) کسی زنده نمی‌ماند. من برای شما امان نامه‌ای از عمر بن سعد آوردم. شما از این ساعت در امان ما هستید، مشروط بر اینکه از یاری برادرتان حسین (ع) دست برداشته و سپاهش را ترک کنید. حضرت عباس (ع) که کانون غیرت، حمیت و وفاداری بود، بر او بانگ زد و فرمود: بریده باد دستان تو و لعنت خدا بر تو و امان نامه تو.‌  ای دشمن خدا! ما را فرمان می‌دهی که از یاری برادر و مولایمان حسین (ع) دست برداریم و سر در طاعت ملعونان و ناپاکان در آوریم. آیا ما را امان می‌دهی ولی برای فرزند رسول خدا (ص) امانی نیست؟ شمر از پاسخ دندان شکن فرزندان‌ام البنین (س)، ناامید و خشمناک شد و با سرافکندگی به خیمه‌گاه خویش برگشت. عصر عاشورا، پس از شهادت اصحاب و ياران، حضرت عباس عليه السلام تنهايي و بي كسي امام را نتوانست تحمل كند. محضر امام(ع) رسيد و رخصت ميدان رفتن و جانفشاني خواست و عرضه داشت : برادر جان! اجازه ميدان مي دهي؟ امام حسين(ع) گريه شديدي كردند و فرمودند: برادر! تو پرچمدار مني. @rozehdaftari عباس(ع) عرض كرد: «سينه ام تنگي مي كند و از زندگي سـير گشتـه ام.» امام(ع) فرمودند: مقداري آب براي اين طفلان تهيه نما. جناب قمر بني هاشم(ع) مشك به دوش گرفت و روانه ميدان شد. با سپاه حريف، درباره آوردن آب به خيمه ها سخن گفت. وقتي از آن ها مأيوس شد، نزد امام(ع) بازگشت و طغيان و سركشي دشمن را به عرض رسانيد. در اين حال صداي العطش كودكان فضاي خيمه ها را پر كرده بود. سقّا نگاهي به چهره معصوم كودكان انداخت و بدون تأمل سوي شريعه فرات برگشت و به نگهبانان شريعه حمله كرد و جمع كثيري را كشت و وارد شريعه شد دست زير آب برد تا مقابل صورت آب را بالا آورد. «ذَكَرَ عَطَش الحسين و اهل بيته» به ياد لبان خشكيده حسين و اهل بيتش افتاد و آب را برگرداند به شريعه. هنگام بازگشت، دشمن راه را بر او بست. حضرت براي محافظت از مشك به سمت نخلستان رفت و دشمن نيز به دنبالش. از هر طرف تير و نيزه به سمتش پرتاب مي كردند از هر طرف تير و نيزه به سمتش پرتاب مي كردند، تا اينكه زره از انبوه تيرها همچون خار پشت به نظر مي رسيد. ابرص بن شيبان دست راست حضرت را قطع نمود، حضرت مشك را به دوش چپ انداخت و با دست چپ جنگيد و اين گونه رجز خواند: «وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني، اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني»،به خدا قسم اگر دست راستم را قطع كنيد، من از حمايت از دينم دست بر نمي دارم. در اين هنگام دست چپ حضرتش را حكيم بن طفيل از مچ قطع كرد. مشك را به دندان هاي مبارك گرفته سعي مي كرد آب را به خيام برساند. لذا خود را به روي مشك انداخت. در اين حال دشمن تيري به چشم و تيري به مشك زد، حكيم بن طفيل با گرزي آهنين فرق مبارك را نشانه گرفت و ضربتي وارد کرد و او را بر زمين انداخت. عباس(ع) عرضه داشت: «يا ابا عبد الله عليك مني السلام»، اي اباعبد الله بر تو سلام، مرا درياب. امام خود را به نعش برادر رسانيد، وقتي قمربني هاشم در بالين امام حسين(ع) جان سپرد، حضرت فرمودند: «الان انْكَسَر ظَهري»، عباسم الآن كمرم شكست و چاره ام از هم گسست.. @rozehdaftari
امروزهوای روضه سقاگرفته ام امروزدل ازاهالی دنیاگرفته ام یابن الحسن(عج)بهانه دیدارحاضراست چون روضه عموی شماراگرفته ام آسیم سربه روضه ی سقارسیده ای من هم بپای منبرتان جاگرفته ام @rozehdaftari یاصاحب الزمان.مجلس مجلسه عموتون ابوالفضل العباسه...مجلس بنام قمرمنیربنی هاشم ابوالفضل العباس نوجوان بودیروز ازمنزل بیرون اومد.اروم اروم اومدکنارقبرستان بقیع..اومدکنار قبرای خاکی...شروع کردبه حرفزدن..مادراگه من بودم نمیزاشتم اون نامرددست روی شمابلندکنه مادراگرمنه عباس بودم نمیزاشتم تازیانه بربدنت بزنند...یوقت امیرالمومنین امدن منزل.دیدن ام البنین مضطربه.چشده خانوم؟یاعلی،عباسم ازصبح ازمنزل بیرون رفته هنوزبرنگشته،فرمودند یاام البنین عباس بچه نیست.برمیگرده،امادیدن مادره دلنگرانه بچشه.اروم اروم اقااومدبیرون روانه قبرستان بقیع شدند.میدونست پسرش کجاست؟اماهرچی نزدیکترمیشدصدای نجوایی میشنید،اروم اومددیدن ابوالفضل باادب ایستاده دست به سینه هی میگه مادر..مادراگرمن بودم انروزچنان سیلی بصورت اون نامردمیزدم.دستشو میشکستم..چشده عباسم؟روبرگرداند،بابا یاامیرالمومنین.صبح که ازمنزل بیرون اومدم صدایی میومد:هی میگفت:ولدی؟صدایی ازسمت قبرستان بقیع.میگه خودمورسوندم صداازاینجا میاد.ینفرهی صدامیزد پسرم؟عزیزم؟میوه دلم امااینوبگم،صدازدمادر،من اومدم به دیدنت .یروزیم شمابیا کربلا؟اومداکجااومد؟ اون لحظه ایکه یوقت شنیدن صدازد:یااخاادرک اخا😢برای اولین بارپسرفاطمه رابرادرخطاب کرد چه شد؟تعجب کردند؟یک عمری: تومرا سیدوسرور خواندی؟ چشداین باربرادرخواندی؟ اما میگن هرکی ازبلندی میخواد.به زمین بیفته دستشوجلوصورت میگیره تاصورت ضربه نخور؟ اینوبگم؟پسرام البنین دست دربدن نداشت. عباس داره به زمین می افته؟روی اسب بود.دستاشوقطع کردن،مشک به دندان،بدن تیرباران شده/تصورشم سخته ها😢 اما ینفرداره این صحنه رومیبینه؟اونم زینب کبری است.اونم پسرفاطمه حسین بن علی😔 نگاه کردن چخبرشده؟بدن غرقه به تیر.مشک ازش اب میریزه.فرق شکافته.تیربرچشم آخ/چنان برزمین افتاد.اومدسرعباسوبه دامن گرفت.برادرم چشدعباسم؟چشداینبار مرابرادر خطاب کردی؟درنفسهای اخرش فرمودند:اقاجان مادرت فاطمه امدبسرم/اومراخواندوصدازدپسرم تااومدم زمین بیفتم،صدازد:ولدی.عباسم.مادر.. امادیدن نفس بالانمیاد.ههمه دیدن باباداره برمیگرده؟چه برگشتنی؟زینب داره نگاه میکنه؟ چشدبرادرم؟علمدارم کجاست؟ یدست به کمرویدست به قبضه شمشیر.چشدحسینم.فرمودند:زینبم.بریداماده بشیدبرااسیری.دیگه علمدارندارم😢 امامیگن: وقتی سیلی خوردی بگو یازهرا(س) وقتی گرفتارشدی.دستاتوبستن بگویاعلی(ع) وقتی بی یاورشدی بگو یاحسن(ع) وقتی تشنه شدی بگویاحسین(ع) وقتی شرمنده شدی بگویااباالفضل(ع) اما:ینفروسراغ دارم،هم تشنع بود.هم بی یاوربود هم سیلی خورد.هم شرمندش کردن.هم اسیرش کردن(آخ امان ازدل زینب)😢 💔💚💔💚 @rozehdaftari
🕊﷽🕊 🌹 🌾 @rozehdaftari 🍁 اول به نبی حضرت خاتم صلوات 🍁دوم به علی شیر دو عالم صلوات 🍁سوم به گل وجودِ پاک زهرا 🍁چهارم به حسن خونجگر غم صلوات 🍁از بهر حسین آن شه کرب و بلا 🍁وآن تشنه‌ی در مقتلِ ماتم صلوات 🖤💔🖤💔🖤💔🖤 ✨چهل روز است حسینم را ندیدم ✨ بلایش را به جان و دل خریدم ✨چهل روز چهل منزل اسیرم   ✨دعا کن در کنار تو بمیرم ✨چهل روز غم چهل ساله دیدم ✨ غم و اندوه دیدم ناله دیدم ✨سر پر خون تو همراه من بود   به هر جا چلچراغ راه من بود ✨همین جاغرق درغم شد وجودم ✨تن پاک ترا گم کرده بودم ✨میان نیزه ها دل با ختم من ✨ ترا دیدم ولی نشناختم من ✨اگر امروز برداری سرت را ✨ تو هم نشناسی ای گل خواهرت را ✨ز جا برخیز ای نور دو دیده  ✨ببین مویم سپید و قد خمیده ⬅️قافله رسید سر دو راهی. بشیر اومد خدمت امام سجاد ع ـ یابن رسول الله .... یه راه میره مدینه .... یه راه میره کربلا... کدوم راهُ بریم؟؟ امام فرمود بشیرقافله سالار ما عمه ام زینبه، برید از عمه جانم زینب سوال کنید..... ـ ⏪بشیر میگه اومدم خدمت دختر علی زینب.... بی بی جان مدینه بریم یا کربلا.... میگه بی بی تا نام کربلا رو شنید، اشک از چشماش جاری شد... فرمود بشیر ما رو ببر کربلا.... چهل روزه عزیزانمونو ندیدیم... چهل روزه حسینمو ندیدم.... نگذاشتن ما مجلس عزا براشون بگیریم .... ⬅️آی کربلا زینب داره میاد اون یه عالمه خاطره داره فرصت گریه کردن نداشته.... ⬅️روز اربعین قافله ای که چهل روزه بود عزیزانشونُ ندیده بودن اومدن کربلا ... 🔘آخ کاروان رسید کربلا.... ☑️این زن و بچه برا دومین بار از این ناقه ها پایین اومدن .... اما اولین بار روز دوم محرم بود... وقتی میخواستن از ناقه ها پایین بیان،،،، جوونای بنی هاشم اومدن.... هر کدوم این زن و بچه ها رو پیاده کردند.... با احترام وارد زمین کربلا شدن.... وقتی زینب میخواست از ناقه پیاده بشه ،علی اکبر اومد.، ،،،، عمه جان دستتو بده به من پیاده شو ..... عباس اومد ، زانو زمین زد ... خواهرم زینب پاتو رو زانوی عباست بزار پیاده شو ..... با چه عزت و احترامی همه رو پیاده کردن 💔اما اما اما آی کربلائیا..... 💔 روز اربعین وقتی خواستن از ناقه ها پایین بیان دیگه بچه ها کسی رو ندیدن ..... نه عباسی هست.... نه علی اکبری هست.... از بالای ناقه ها خودشونو زمین می انداختن .... هر کدوم کنار قبری رفتن... ◾️هر یکی سوی مزاری میدوید ▪️هر یکی قبری در آغوش میکشید ◾️ناگهان بانوی قد خمیده ای ▪️قد خمیده مو پریشان خسته ای ◾️گفت یارب چه سازم یا کریم ▪️رو سوی قبر که باشم یا رحیم ◾️ناگهان آمد به خود با شور و شین ▪️دید بنشسته سر قبر حسین ⬅️زینب اومد کنار قبر برادر.... 🔸(شاید درد دلش این بوده باشه) حسین جان یادته تو کربلا هر کشته ای رو می آوردی من اولین نفر بودم که از خیمه بیرون می اومدم حسین جان...... یه جا نیومدم.... (یادته داداش) اونم اون وقتی بود که دیدم بدن عزیزانم عون و جعفر رو آوردی..... حسین جان میدونی چرا نیومدم... ترسیدم چشات به چشام بیفته از من خجالت بکشی داداش.... داداش حالا بیا تلافی کن .... سراغ رقیه تو از من نگیر حسین جان .... وقتی سرتو وارد خرابه کردن .... 🔹(گریز به روضه حضرت رقیه س)..... حسین جان سراغ سه ساله تو از من نگیر داداش ⚫️آورده ام تمام عزیزانت ای حسین 🔴جز دختر سه ساله ات ای مهربان من ⚫️از من مپرس حال دل آن سه ساله را 🔴در گوشه خرابه برفت از کنار من @rozehdaftari
😭روضه ی اربعین😭 🍁زبانحال زینب س🍁 السلام ای کشته ی بی سر حسین السلام ای یاور خواهر حسین حالا خواهر بر گشته کربلا سرو بدن حسینش با هم هستند،ولی افسوس که زیر خاکها قرار دارن وخواهرش باید قبر برادرو بغل کنه حرفاش وبزنه به طفلانت نه تنها جای مادر بل جای پدر بودم به گلهایت نگر تا باغبانیهای من بینی حجاب کودکادنت می شدم وقت کتک خوردن که نیلی پیکرم از مهربانیهای من بینی به پاس قهرمانیها به تن دارم نشانیها نبودی تادراین ره قهرمانیهای من بینی اگر نامحرمی اینجا نبود ای محرم زینب نشان می دادمت تاآن نشانیهای من بینی زینب از شام وکوفه برا حسینش سوغات میاره سوغاتی های اوبدنهای کبودوصورتهای سوخته وبدنهای نحیف ولاغر بچه های حسینش کربلا! هرکدوم حرفای زیادی براگفتن دارن. کربلا یه مسافر کوچولو داشتی به نام رقیه س اما اون دیگه برنگشته،حالا بی بی زینب س داره،به حسینش میگه آورده ام تمام عزیزانت ای حسین جزدختر سه ساله ات ای مهربان من آیی کربلا یادت با باباش چه وداعی کرد ؟ یادت هست چه جوری جلوی بابا رو گرفته بود؟ یادت هست که وقتی میرفتی چه حالی داشت، آی کربلا نبودی ببینی چه جوری جون داد!! امروز سراسر کربلا غوغا شده هرکسی یه زمزمه ای داره،هر کسی سراغ قبری رو میگیره ، بچه ها احساس می کنن،بوی بابا میاد،بوی برادراش میاد،بوی عموهاش میاد امروز روز ملاقات زینب س کبری باحسینش آخ بمیرم این خواهرو برادر سابقه نداشته چهل روز همدیگرو نبینن مخصوصا"لحظه ی آخری که همدیگرو دیدن یه جوری بود که خواهر نمی خواست از حسینش جدا بشه، بمیرم برادل زینب س حسین سر در بدن نداشت توی گودال قتلگاه غریبانه افتاده بود اونجا سر حسینشو ندید فقط بدن خون آلودشودید اما سر حسینشو برا آخرین بار بالای نیزه ومقابل یزید(لعن)دید..... 😭صل الله علیک یا قتیل العبرات😭 ✨التماس دعا برا شفای مریض ها✨ 😭روضه ی اربعین😭 🍁زبانحال زینب س🍁 السلام ای کشته ی بی سر حسین السلام ای یاور خواهر حسین حالا خواهر بر گشته کربلا سرو بدن حسینش با هم هستند،ولی افسوس که زیر خاکها قرار دارن وخواهرش باید قبر برادرو بغل کنه حرفاش وبزنه به طفلانت نه تنها جای مادر بل جای پدر بودم به گلهایت نگر تا باغبانیهای من بینی حجاب کودکادنت می شدم وقت کتک خوردن که نیلی پیکرم از مهربانیهای من بینی به پاس قهرمانیها به تن دارم نشانیها نبودی تادراین ره قهرمانیهای من بینی اگر نامحرمی اینجا نبود ای محرم زینب نشان می دادمت تاآن نشانیهای من بینی زینب از شام وکوفه برا حسینش سوغات میاره سوغاتی های اوبدنهای کبودوصورتهای سوخته وبدنهای نحیف ولاغر بچه های حسینش کربلا! هرکدوم حرفای زیادی براگفتن دارن. کربلا یه مسافر کوچولو داشتی به نام رقیه س اما اون دیگه برنگشته،حالا بی بی زینب س داره،به حسینش میگه آورده ام تمام عزیزانت ای حسین جزدختر سه ساله ات ای مهربان من آیی کربلا یادت با باباش چه وداعی کرد ؟ یادت هست چه جوری جلوی بابا رو گرفته بود؟ یادت هست که وقتی میرفتی چه حالی داشت، آی کربلا نبودی ببینی چه جوری جون داد!! امروز سراسر کربلا غوغا شده هرکسی یه زمزمه ای داره،هر کسی سراغ قبری رو میگیره ، بچه ها احساس می کنن،بوی بابا میاد،بوی برادراش میاد،بوی عموهاش میاد امروز روز ملاقات زینب س کبری باحسینش آخ بمیرم این خواهرو برادر سابقه نداشته چهل روز همدیگرو نبینن مخصوصا"لحظه ی آخری که همدیگرو دیدن یه جوری بود که خواهر نمی خواست از حسینش جدا بشه، بمیرم برادل زینب س حسین سر در بدن نداشت توی گودال قتلگاه غریبانه افتاده بود اونجا سر حسینشو ندید فقط بدن خون آلودشودید اما سر حسینشو برا آخرین بار بالای نیزه ومقابل یزید(لعن)دید..... 😭صل الله علیک یا قتیل العبرات😭 ✨التماس دعا برا شفای مریض ها✨ @roze_daftari
💚🌴🌑🍃💚🍀🌴🌑💚 🌑🍃🌴🌑🍃💚 🍀🌴💚 ﷽ مناجات_با_امام_زمان_ارواحنا_فداه پیش مقدمه برای روضه حضرت زینب (س) 😭😭😭 ای عمه جان برای تو خون گریه میکنم از سوز ماجرای تو خون گریه میکنم با یاد غصه های تو از حال میروم با یاد غصه های تو خون گریه میکنم داغ اسیری ات کمرم را شکسته است بستند ، دست و پای تو خون گریه میکنم حتی خدا برای تو روضه بپا کند با روضه ی خدای تو خون گریه میکنم تو زار میزنی ز فراق حسین و ، من ... از سوزِ های های تو خون گریه میکنم بالای نعش بی سر جدم صدا زدی ... از "وا محمدای" تو خون گریه میکنم هر صبح و شب برای سرِ روی نیزه ها ... هر صبح و شب برای تو خون گریه میکنم ای "کربِ وَ الْبَلای" حقیقی کربلا از داغ کربلای تو خون گریه میکنم از داغ همسفر شدنت با حرامیان ... میمیرم ، از عزای تو خون گریه میکنم تو پا به پای نیزه ی جدم فغان کن و من نیز ، پا به پای تو خون گریه میکنم ✍ ی اربعین ⬅️ خواهر کنارقبر برادر محمود بیات معروف به سبک دشتی✨ ی مارضایی🌴 روزه حسینم را ندیدم(آیی عزیزم) بلایش را به جان ودل خریدم(آیی عزیزم عزیزم) 😭😭😭 چهل روز است چهل منزل اسیرم(آیی) دعا کن در کنار توبمیرم(آیی عزیزم)2 چهل روزه غم چهل ساله دیدم 😭😭😭 غم واندوه دیدم ناله دیدم(هایی غریبم آیی غریبم) سر پر خون تو همراه من بود 😭😭😭 به هرجاچهل چراغ راه من بود(آیی عزیزم)2 همینجا غرق در خون شد وجودم(عزیزم)2 تن پاک توراگم کرده بودم2 میان نیزه ها دل باختم من(آخ عزیزم)2 ترا دیدم ولی نشناختم من(وایی عزیزم)2 اگر امروز برداری سرت را(ای والله به خدا حسینم) توهم نشناسی ای گل خواهرت را 😭😭😭 زجا برخیز ای نور دودیده(هایی عزیزم2 وایی غریبم2) ببین موی سپید وقد خمیده(هایی عزیزم)2 😭😭😭 روزاربعین امام حسین ع دو زائر دل شکسته داشته، 💚 یکی زینب س ودیگری جابراست،اما عاشقان ابی عبدالله جابر برااولین بار قبرحسین ع و زیارت میکنه، آی گریه کنای ابی عبدالله ع خودت وکربلا ببین کنار خواهرخسته و داغ دیده ی حسین امروز با ناله هات مرهم تاول پاهاش باش،آخه چهل روزه شاید کفش زینب ازپاش در نیومده ، 😭😭😭 ولی عمه ی سادات اولین بار تو گودال قتلگاه زائر حسینش بود بدن بی سر حسینشو در آغوش گرفت (لبهاشو) گذاشت رو رگهای بریده ی برادر ... 😭😭 جایی که من بوسیده ام زهرانبوسید بابم علی مرتضی، جدم رسول الله نبوسید سرشو طرف آسمون بلند کرد، گفت:خدایا این قربانی را ازآل رسول الله قبول بفرما درقتلگاه جسم برادر بروی دست بگرفت کای خدای من این جان زینب است 😭😭 قربانی تواست بکن از کرم قبول کاری چنین زعهده ی ایمان زینب است الله علیک یا اباعبدالله دعای فرج @rozehdaftari
◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️ روضه وداع حضرت زهرا س ووصیت به دخترش حضرت زینب س صل الله علیک یا فاطمة الزهرا یا قرة عین الرسول یا سیدتنا و مولاتنا انا توجهنا و استشفعنا و توسلنا بک علی لله و قدمناک بین یدیه حاجاتنا یا وجیهه عندالله اشفعی لنا عندالله 🤲😭 🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ببین مادر نشستم در کنار بستر تو به سختی بازو بسته می‌شود چشم تَر تو منو شمع وجودم بسوزد تار و پودم همه شب تا سحر با منو روی کبودم😭 ببین مادرم به چشم ترم کنم بر تو نظاره ز خانه مرو شبانه مرو مکن ازما کناره مرو مادر مرو مادر مرو مادر غریبم مرو مادر مرو مادر مرو مادر غریبم بریزد اشک غم از چشم بابای غریبم بگم یا نه😭 بریزد اشک غم از چشم بابای غریبم کنار بسترت درناله ی امن یوجیبم در شَوَم مادر فدایت کنم هر شب دعایت برای رفتن راه شود در عصایت😭 بمیرم برات، عزیز مادرم ،نرو مادر غریبم ز خانه مرو شبانه مرو ببین مادر غریبم 😭 مرو مادرم مرو مادرم مرو مادر غریبم مرو مادرم مرو مادرم مرو مادر غریبم اخی😭😭😭 الهی در جهان ای حی داور نبیند دختری داغ مادر نبیند دختری داغ مادر 😭😭 صدا زد زینبم مادر برو توحجره بغلی یه بقچه داخل صندوقه بردار و برام بیار بی بی زینب میگه اومدم بقچه رو برداشتم آوردم نزد مادرمون فاطمه س مادرم فاطمه س بقچه رو باز کرد دیدم ۳ تا پارچه سفید از داخل بقچه بیرون آورد گفتم مادر اینا چیه گفت دخترم زینبم به اینا میگن کفن به اینا میگن لباس آخرت مادر، اخی صدا زد زینب جانم دخترم اولین کفن مال منه 😢 هر وقت بابات علی بدن منو غسل داد همینکه اومد کفن کنه کفن بده بابات علی بدن منو بپوشونه😭😭😭 مادر دومین کفن مال کیه گفت دخترم دومین کفن مال بابات علی ع حواست باشه وقتی داداشت بدن باباتو غسل داد این کفنو بده بر بدن بابات علی ع بپوشونه ، مادر پس سومی کفن مال کیه اینم مال داداشت حسن دخترم حواست باشه وقتی حسینم بدن داداش غسل داد این کفنو بده بربدن حسن غریبم بپوشونه اینقدر ذهن این دختر درگیر حسینشه مادر مگه حسینم کفن نداره😭😭 مگه حسینم لباس آخرت نداره مادرمادر😭😭 دیدم صدای ناله ی مادر بلند شد گفت دخترم یه روز میاد کربلا حسینم غریبه مادر نداره آخ کفن حسینم میشه گرد و غبار زمین کربلا دخترم بعد من جان تو جان حسین من اخه حسینم غریبه کربلا نه مادر داره نه پدر داره نه داداش بزرگش حسن هست 🤲همه ناله بزن بلند بگو ای حسین 😭 اخ بنال ای دل که قلبم بی شکیب است دلم محتاج درمان طبیب است اخ بگو به سوی آسمان پر کشیدی مادر مادر خداوندا چه آمد بر سر من 😭 مازندرانی اخ کفن ندارنه ته غریبه برار الهی مه بمیرم کفن ندارنه ته مظلومه برار ،الهی من بمیرم😭 اخ ته ره اون بیابوناکنده داغدار، الهی مه بمیرم بوینی ته سر برار بالای نیزها الهی مه بمیرم آخ مار اخ بوریا یارنه ب جای کفن الهی مه بمیرم مگر حسینم ندارنه وطن الهی مه بمیرم مادر مگر در کربلا حسین مادر ندارنه الهی خواخر بمیرم مگر در کربلا زینب ندارنه الهی خواخر بمیرم هرجا صدای منو میشنوی امشب مادر امیر عالم ان شاءالله دعات کنه😭 ان شاءالله امشب مادر دل سوخته مادر غریب برای گره های کارت برای شفای مریضت برای دردهای سرت دعا کنه 😭 دستتو بیار بالا از سویدای وجودت صداش بزن یا حسین یا حسین یا حسین✋😭 حسین آرام جانم حسین روح و روانم صل الله علیکم یا اهل بیت نبوه و معدن الرساله هم فاطمه و ابوها و بعلها و بنوها اللهم عجل الولیک الفرج @rozehdaftari
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 حضرت_ام_البنین سلام الله علیها بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم ‍ 🔸برتو ای ام البنین مادر روضه صلوات 🔸بر مادر با وفــای ســـــقا صلوات 🔸رخسارِ مه و ستاره ها را صلوات 🔸آن چهار شهید و مادر پاک سرشت 🔸بر گلشــــن و باغبانِ والا صلوات 🍀لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‌ وَنِعْمَ النَّصِیر، أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیه🍀 اجرومزده شما عزیزان با فاطمه زهر(س) انشاالله حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشاالله امشب بریم درخونه خانم ام البنین آی حاجت دارا..مریض دارا..آی جوون دارا.. تویی که آرزو داری حرم اباالفضل رو ببینی.امشب دامن مادر ابالفضل رو بگیر.. دامن اباالفضل رو بگیر..باب الحوائجه.. درسته کربلا دستاشو ازبدن جدا کردن اما دست عالمی رو گرفته.. آقا خودش ناامید شد اماکسی را نا امید از در خونش رد نمی کنه مادرش ام البنین هم همینطوره.. اینا از خانواده کرمند.. از خانواده لطف و احسانند.. هر کی بیاد در خونشون دست خالی برش نمیگردونند.. ⬅️فقیری هرسال یه شب می اومد مدینه..در خانه ابالفضل..خرجی یک سالش رو از دست ابالفضل میگرفت و میرفت.. یه سال اومد مدینه درِ خانهٔ ام البنینو زد.. کنیز درو بازکرد..پرسید با کی کار داری..فقیر گفت برو به مولا و آقات بگو بیاد.. من با یه آقایی کار دارم اسمش رو نمیدونم.. ولی هرسال میام خرجی یکسالمو میگیرم و میرَم.. (گفت نشونی بده ببینم آقات کیه؟) مرد فقیر گفت:اسمشو نمیدونم ولی آقای رشیدی بود..بلند بالا.. خیلی زیبا..خیلی مهربان.. ⏪کنیز برگشت منزل مادر ابالفضل بی‌بی پرسید کی بود پشت در؟ صدا زد خانم جان فقیری بود که هر سال می اومد خرجی یک سالشو از آقام عباس میگرفت.. خانم جان حالا که آقام نیست..شروع کرد گریه کردن.. یه وقت ام البنین صدا زد حالا که عباسم نیست.. منه مادرش هستم.. نمیزارم کسی از در خونه ابالفضلم نا امید برگرده..عباسم ناراحت میشه بی بی فرمودند هر چی زیورالات تو خونه است بیارین بدین دست فقیر.. یه وقت دیدن ناراحت سرشو به دیوار گذاشت.😭 (چرا ناراحتی بگیرو برو) صدا زد من به بهانه دیدن آقام می اومدم من عاشق عباسم.(من برای پول نیامدم اومدم دست و بازوی آقام ابالفضل رو ببوسم.. یه لحظه بگین آقام. خودش بیاد. یه وقت نگاه کرد دید صدای شیون زنها بلند شد..چی شده (چرا گریه میکنید؟(امان امان) خانم صدا زد آی مرد دیر اومدی.. کربلا دستای ابالفضلمو از بدن جدا کردند..😭 آخ عمود آهن به فرقش زدند.. تیر به چشم نازنین پسرم زدند.. آخ تو کربلا شهیدش کردند. داغشو به دل حسین گذاشتند.. الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا @rozehdaftari
🕊﷽🕊 ⚫️ 🔘 2 ‍ 💥برتو ای ام البنین مادر روضه صلوات 💥بر مادر با وفــای ســـــقا صلوات 💥رخسارِ مه و ستاره ها را صلوات 💥آن چهار شهید و مادر پاک سرشت 💥بر گلشــــن و باغبانِ والا صلوات ااحاط‌بهی‌علمک 🔹باغ گل یاس سلام علیک 🔹مادر عباس سلام علیک 🔹سایه نشین حرم آفتاب 🔹غرق شده در کرم آفتاب 🔹فاطمهٔ دوم حیدر شدی 🔹مادر یک ماه و سه اختر شدی 🔹قدر تو گوی شرف و ناس برد 🔹ارث ادب را زتو عباس برد ⬅️نام مادر ادب نام مادر اباالفضله.. آی حاجت دارا..مریض دارا..آی جوون دارا.. تویی که آرزو داری حرم اباالفضل رو ببینی.. دامن مادر ابالفضل رو بگیر.. دامن اباالفضل رو بگیر..باب الحوائجه.. درسته بی دست کربلاست. اما دست عالمی رو گرفته.. آقا خودش ناامید شد نمیزاره کسی نا امید از در خونش برگرده.. مادرش هم همینطوره.. اینا از خانواده کرمند.. از خانواده لطف و احسانند.. هر کی بیاد در خونشون دست خالی برش نمیگردونند.. ⬅️فقیری هرسال یه شب می اومد مدینه..در خانه ابالفضل..خرجی یک سالش رو از دست ابالفضل میگرفت و میرفت.. یه سال اومد مدینه درِ خانهٔ ام البنینو زد.. کنیز درو بازکرد..پرسید با کی کار داری..فقیر گفت برو به مولا و آقات بگو بیاد.. من با یه آقایی کار دارم اسمش رو نمیدونم.. ولی هرسال میام خرجی یکسالمو میگیرم و میرَم.. (گفت نشونی بده ببینم آقات کیه؟) مرد فقیر گفت:اسمشو نمیدونم ولی آقای رشیدی بود..بلند بالا.. خیلی زیبا..خیلی مهربان.. ⏪کنیز برگشت منزل مادر ابالفضل بی‌بی پرسید کی بود پشت در؟ صدا زد خانم جان فقیری بود که هر سال می اومد خرجی سالشو از آقام عباس میگرفت.. خانم جان حالا که آقام نیست..شروع کرد گریه کردن.. یه وقت ام البنین صدا زد حالا که عباسم نیست.. منه مادرش هستم.. نمیزارم کسی از در خونه ابالفضلم نا امید برگرده.. عباسم ناراحت میشه.. بی بی فرمودند هر چی زیورالات تو خونه است بیارین بدین دست فقیر.. 🔘تا همه رو دست فقیر دادند یه وقت دیدن ناراحت سرشو به دیوار گذاشت.. (چرا ناراحتی بگیرو برو) صدا زد من به بهانه دیدن آقام می اومدم گدایی در این خونه.. من عاشق عباسم.. (من برای پول نیومدم) اومدم دست و بازوی آقام ابالفضل رو ببوسم.. یه لحظه بگین آقام. خودش بیاد.. یه وقت نگاه کرد دید صدای شیون زنها بلند شد.. (چی شده) (چرا گریه میکنید؟) امان امان خانم صدا زد آی مرد دیر اومدی.. کربلا دستای ابالفضلمو از بدن جدا کردند.. آخ عمود آهن به فرقش زدند.. تیر به چشم نازنین پسرم زدند.. آخ تو کربلا شهیدش کردند. داغشو به دل حسین گذاشتند.. ⬅️روز اولی که خانم ام البنین واردِ خانه ی امیرالمومنین شد.. مرحوم ربانی خلخالی تو (ستاره درخشان مدینه) مینویسه میگه اُمُّ البنین رسید مقابل در خانهٔ امیرالمومنین داخل نشد.. به اُمِّ سلمه فرمود: ام سلمه من شرط دارم.. وارد نمیشم.. (همه تعجب کردند، گفتن، این خانمی که روز اول زندگیشه چه شرطی داره) ❇️صدا زد اول بگید خانمم زینب بیاد.. همه تعجب کردند.. میخواد چه کنه این  مادر.. خانم زینب آمد در آستانه ی در.. به نقل تاریخ دختر هفت، هشت  ساله.. تاریخ مینویسه روزی که ام البنین واردخانهٔ امیرالمومنین شد حسنین بیمار بودند.. بودند تب داشتند میگن..خانم ام البنین ایستاددم در.. خانم زینب تو آستانه ی دَره.. میدونی این مادر چه کرد.. از همان روز اول، یکمرتبه دیدن ام البنین خودشو انداخت روی پاهای خانم زینب..خانم جان من نیومدم اینجا برات مادری کنم.. خانم جان من نیومدم جای مادرت زهرا رو بگیرم.. فقط اومدم یه جمله بگم.. اومدم اجازه بدی تا آخرِ عُمر کنیزیوخدمت این خونه رو بکنم.. من اومدم کنیزت باشم خانم جان.. 💔آخ.. بمیرم برا دردای دل ام البنین.. با چه سوزی ناله میکرد گریه میکرد.. دوست و دشمن بحال ام البنین گریه میکردند.. میومد بقیع.. چهار تا صورت قبر درست میکرد.. ناله میکرد گریه میکرد. ولی فقط میگفت حسین.. حسین.. حسین.. 🔆 گفتن ام البنین تو چهار تا پسرت شهید شدن چرا فقط میگی حسین.. می گفت دو تا علت داره.. 🍁اول اینکه پسرای من مادر دارند.. اما حسینم مادر نداره.. 🍁 ثانیا شنیدم اون لحظه آخر حضرت زهرا اومد سر پسرمو به دامن گرفت.. براش مادری کرد.. صداش زد پسرم.. حالا می خوام جبران کنم.. به عوض زهرا برا پسرش مادری کنم.. 💔 حسین جان ای آبروی دو عالم 💔 نگین سلیمان به حلقه ی خاتم 💔 ز زخم تنت روی ریگ بیابان 💔 به اشک دل و سوز و آه یتیمان 💔 تنت بی سر مانده در دل صحرا 💔 سرت هر دم روی نیزه اعدا 💔 کند گریه خواهر تو به هر شب 💔 تو ای سوره ی پاره در بر زینب 🦋الهی به نا امیدی ابالفضل دستتو بیار بالا حاجتت رو مد نظر بگیر.. سه مرتبه ناله بزن یا ابالفضل3 👇 @rozehdaftari
❣﷽❣ ⚫️ س ⚫️ س ⚫️ س بر مادر با وفــای ســـــقا صلوات رخسارِ مه و ستاره ها را صلوات آن چار شهید و مادر پاک سرشت بر گلشــــن و باغبانِ والا صلوات ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ می خورد آب ز چشمان تو صد رود فرات چشمه اشک تو بی بی شده است آب حیات کربلا تاز بقیع و ز بقیع تا ز خدا بر تو ای ام بنین مادر روضه صلوات ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ دارایی من محبت آل عباست ذکر لب من ناد علیّ و زهراست دل گشته اگر شهر ابالفضل آباد بی شک اثر دعای امّ الشّهداست شاعر: ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ ای مادر چار آفتاب ادرکنی زهرای سرای بوتراب ادرکنی ما دست به دامان توایم ای بانو یا فاطمه ی بنی کلاف ادرکنی. ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ ای مادر عباس فدای پسرت ای همسر خورشید فدای قمرت ای ام بنین مادر مردان نبرد عالم به فدای چار نور بصرت ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ تا ستون عرش را عباس محکم می کند کوه هم نزد ابالفضل کمر خم می کند هر کجا که روضه ی عباس غوغا می کند چایی این روضه را " البنین"دم می کند ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ گوهر دریای احساسی تو یا ام البنین میهمان گلشن یاسی تو یا ام البنین همدم اولاد زهرایی و همراه علی فخرت این بس ، ام عباسی تو یا ام البنین ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ گر چه عباس شما هیبت محشر دارد در شجاعت جگرِ حضرت حیدر دارد لیکن اوجِ ادب و خُلقِ وفاداری خویش همه از ام بنین حضرت مادر دارد شاعر: ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ قدم اگر خمید ، فدای سر حسین جانم به لب رسید ، فدای سر حسین ام البنین سابق این شهر عاقبت شد مادر شهید ، فدای سر حسین ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ مرثیه ی سرخِ جگرش را می خواند می گفت حسین و پسرش را می خواند تنها وسط حجره به صورت می زد تا روضه ی مشکِ قمرش را می خواند شاعر: ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ گر چه فرزند شما قلبِ دلاور دارد در شجاعت جگرِ حضرت حیدر دارد لیکن اوجِ ادب و خُلقِ وفاداری خویش همه از ام بنین حضرت مادر دارد ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ الا مادر که روحی پاک داری چرا احوال غربت ناک داری نبینم بی پسرهایت تو تنها میان حجره سر بر خاک داری ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ اگر که یوسفم را می دریدند و عباس مرا در خون کشیدند فقط پاسخ بده این جمله ام را حسینم را چگونه سر بریدند؟ ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ الا مردم مرا مادر ندانید مرا با غصه ها تنها گذارید منی که یک پسر دارم، ندارم مرا ام البنین دیگر نخوانید ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ پيش رخسارم اگر خورشيد مهتاب من است مادرم ام البنين، حیدر چو ارباب من است آب شد شرمنده ام، منهم شدم شرمنده چون کهکشان شیری شش ماهه بی تاب من است ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ امشب عزا گرفته‌ي غوغاي مادرم. هستم خموش و گوش به آواي مادرم گر منصبم چنين شده «سقاي تشنه لب» مرهون لطفِ هُرمِ دعاهاي مادرم ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ عباس اگر نامش حماسه آفرین است چون از بهشتِ دامنِ امّ البنین است هم کفوِ مولا بعدِ زهرا غیرِ او کیست آن مادرِ عباس شاهِ مَه جبین است! ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ س پیش تو تَعظیم کَردهِ آسمان ها و زمین الدَخیل اُم البَنین ... مادری کَردی تو بَر نَسلِ امیرالمُومنین الدَخیل اُم البَنین ... باتو می شُد عطرُ بویِ فاطمه(س) اِحساس کرد الدَخیل اُم البَنین ... عِصمتِ دامان تو عَباس(ع) را عَباس(ع) کرد الدَخیل اُم البَنین ... ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 👇 @rozehdaftari ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🏴 ➖یا امّ بنین حال گرفتار ندیدی ➖دستان قلم، اشک علمدار ندیدی ➖بر پیکر بی دست علمدار رشیدت ➖آشفتگیِ سیّد و سالار ندیدی ➖مادر به خدا بس که وفا داشت اباالفضل ➖غوغای مُواسات سپهدار ندیدی ننه ام‌البنین چوخ تلاش ایلدی مشکی گتیره خیمه‌لره مشکی باسدی اورگینین باشینا هرسمتیدن اوخ گلدی سینه سین ویردی قاباقا قولارین ویردیقاباقا ساق ال قلم اولدی مشکی آلدی صول الینه صول ال قلم اولدی مشکی آلدی دیشینه عجله ایلور مشکی گتوره خیمه‌لره اوزین دولاندیرور خیمه‌لرین سمتینه ▪️گل گیتدی حسین حید اوپن اللر الیمدن ▪️دوشدی یره لشگر داغیدان خنجر الیمدن حسین قولاریم قلم اولدی آی قارداش هرایه یتیش مشکی گتیرم خیمه‌لره آقا سراسیمه گلیر خیمه‌لره اوندا گوردی بیر اوخ دَیدی مشکه سویی جاری اولدی یره ▪️ای مشکه دَین اوخ نه جسارت ایلدون ▪️من همایت ائله‌میشدیم سن خیانت ائلدون ▪️اوبالاجا قیزلاردان منی خجالت ایلدون ▪️ای وای حسین هارداسان قارداش ➖گر آب نیاورد نگو آبرویش رفت ➖خونبارش آن دیده و رخسارو ندیدی ای وای ننه ام‌البنین عباسین او قلم اولان قولارین گورمه‌دون پارچالانان باشین گورمه‌دون ➖شق‌القمر کوفه که در القمه رخ داد ➖تکرار رخ حیدر کرارو ندیدی ننه ایله باشی پارچالاندی قان دولدی گوزلرینه دیدی ننه یوزین دولاندیردی خیمه‌لره ▪️گل باشیم پارچالاندی آی قارداش ▪️مشکیدن سو جالاندی آی قارداش ▪️ننه ام‌البنین بیله یوزین دولاندیردی ▪️قان دولوب گوزمه بیلمیرم هیچ ▪️خیمه سمتی هایاندی ای قارداش ▪️حسین بیله گوزومی قان تودوب ▪️خیمه‌لرین یولون ایتیرمیشم انقدر ادب داشت که با سر به زمین خورد سجاده‌ی خون بر بدن یار ندیدی مادر که شود ام‌البنین هیچ غمی نیست در عهد و وفای پسرش هیچ کمی نیست 👇 @rozehdaftari
نوحه سنگین حضرت ام البنین_س(شاهمندی).mp3
1.49M
، واحد ، شور (به همه سبکها خوانده میشود) @rozehdaftari سلامِ ما بر تو اِی ، گل امیرالمومنین یار و یاور حیدر ، یا حضرت ام البنین سلامِ همه عالم ، بر تو ای مادر ادب بعد زهرا تو هستی ، همسر قَتال العرب تویی ماه بی قرین. حضرت ام البنین ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ بی بی یا ام البنین (۴)‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ یه روزی ان شالله ، بانو کنار مزارت بر سر و سینه زنیم از ناله های غمبارت گریه های تو بی بی ، دل همه زنها شکست کربلا هم تیغ کین ، بر گل یاس تو نشست بفدای عباسِت دلِ پُر از احساسِت بی بی یا ام البنین (۴)‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ تا شنیدی از فرقِ ، عباس و دستان جدا گفتی همه پسرهام ، فدای حسین زهرا تا که شنیدی بانو ، از غم و غربت حسین صیحه ای زده ای و ، دلت شده به شور و شین بند دلت پاره شد زینبش آواره شد بی بی یا ام البنین (۴)‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 👇👇 @rozehdaftari