eitaa logo
روضه دفتری مجمع الذاکرین اهلبیت (ع)
3.5هزار دنبال‌کننده
46 عکس
39 ویدیو
7 فایل
شامل اشعار و متن روضه با مدیریت خادم الحسین کربلایی محمد مسلمی ارتباط با مدیر @moslemi_124 لینک کانال @rozehdaftari پذیرش تبلیغات👈 @moslemi_124
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ روضه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) 🍂برخُلق خوشُ خوی محمد صلوات 🍂بر عطر گُل روی محمد صلوات 🍂در گلشن سرسبز رسالت گویند 🍂بر چهره گل بوی محمد صلوات ▪️در روی زمین و آسمانها و کُرّات ▪️در بین مناجات و تمام کلمات ▪️زیباتر ازاین دعاندیده است کسی ▪️بر خاتم الانبیا محمد صلوات السلام‌علیک‌یامظلوم‌یا‌رسول‌الله‌یاامام‌الرحمه‌یا‌سیدنا‌ومولانا‌اناتوجهنا... 🔘 ای ملائک سوی یثرب همه پرواز کنید‌ 🔘شمع سان ناله ز سوز جگر آغاز کنید 🔘مُهر غم، نقش به بال و پرتان می‌گردد 🔘مرگ دور سر پیغمبرتان می‌گردد 🔘کاروان اجل از جانب صحرا آید 🔘نگذارید در ِ خانه ی زهرا‌ آید 🔘قاصد مرگ کجا، کعبه یت مقصود کجا 🔘ملک الموت کجا، خانه معبود کجا ◀️صدا زد بابا یه جوونی هست چند بار در زده اجازه ورود خواسته ندادم ...فرمود:فاطمه جان... اون جوونی كه دیدی از  هیچ كسی اجازه نمیگیره....،بی اجازه واردمیشه...،اون ملك الموت عزرائیله فقط در خونه ی تو رو در زده اجازه گرفته...هیچ کجا اجازه نمیگیره...زهرا جان اجازه بده بیاد تو..... امان امان.... ⏪دل بده با هم بریم مدینه... بیاد اون پیغمبری که تو بستر بود... الهی هیچ دختری لحظه جون دادن بابا،،کنار بستر بابا نباشه... آخ بمیرم..تو مدینه یه دختری کنار بستر بابا گریه میکرد 💔بابای خوب و مهربون 💔حرفامو از چشام بخون 💔من التماست میکنم 💔یه شب دیگه پیشم بمون کنار بستر باباش پیغمبر گریه میکرد... بابا بابا میگفت... امیرالمومنین هم ایستاده... یه مرتبه صدا زد فاطمه جان جلوتر بیا بابا... صدای گریه فاطمه بلند شد... فاطمه جان گریه نکن بابا... ناله نکن بابا....به فراق من مبتلا میشید...دومرتبه صدازد فاطمه جان جلوتر بیا بابا....وقتی بی‌بی جلو اومد صدازد فاطمه جان اولین کسی که به منه پیغمبر ملحق میشه تویی بابا... ▪️بنشین دمی کنارم ▪️ای دختر حزینم ▪️تا خوب وقت رفتن ▪️روی تو را ببینم ▪️من میروم از اینجا ▪️با حال خسته بابا ▪️اما در انتظارت ▪️آنجا نشسته بابا ⬅️آی مردم هنوز آب غسل کفن پیغمبر خشک نشده بود...اومدن دسته های هیزم آوردند....در خانه زهراشو آتش زدند 🍁شهر از فتنه ایام پر از واهمه بود 🍁اولین اجر رسالت زدن فاطمه بود ⬅️ رسمه هر کی میخواد از دنیا بره....دکمه های پیراهنشو باز میکنند...میگن رو سینه اش سنگین نباشه.... آخ لحظات آخر عمر پیغمبر... حسنین خودشون انداختند رو سینه پیغمبر... امام حسن صورت به صورت پیغمبر گذاشت... رو سینه پیغمبر.... یه وقت امیرالمومنین اومد بچه هارو از سینه پیغمبر برداره... که پیغمبر با آرامش جون بده... تا اومد بچه ها رو برداره... پیغمبر فرمود:علی جان رهاشون کن....حسین باید رو سینه ام باشه..حسنم باید باشه.... پیغمبر نگذاشت امیرالمومنین بچه هارو برداره... اما اما اما 🔘75یا 95 روز نگذشت که نیمه شبی این قضیه تکرار شد... امیرالمومنین بدن زهرا رو کفن کرد... نگاه کرد دید بچه ها دارند بال بال میزنند .... صدا زد بچه ها بیایین از مادرتون توشه بردارید.... آخ حسنین رو سینه مادر افتادند... امام حسن رو سینه مادر... امام حسین صورت کف پای مادر گذاشت...آخ مادر من حسینتم مادر اگه بلند نشی دق میکنم مادر... ⏪اینجا امیرالمومنین بچه هارو بلند نکرد... یه مرتبه هاتفی ندا داد علی جان بچه هارو از روی مادر بلند کن...عرش خدا از ناله بهم ریخته.... (بچه هارو از سینه مادر بردار..عرش خدا به لرزه در آمده...) امیرالمومنین یتیم های زهرا رو با احترام بلند کرد... (حق بچه یتیمه نوازشش کنند آرومش کنند ) ✔️اما آی حسینیا ....آی ناله دارا....آی کربلائیا....میخوای ناله بزنی دلتو ببرم کربلا.... من یه جای دیگه سراغ دارم... بچه رو بدن پاره پارهٔ بی سر بابا افتاد....چجور بلندش کردند...آیا کسی نوازشش کرد نه به والله ... آیا کسی آرامش کرد نه به والله.... با کعب نی و تازیانه آمدند.... 🖤یا ابتا اُنظُر الی عمتی المضروبه.... 🔳الا که غرق به خون اوفتاده پیکر تو 🔳بباید از که بگیرم نشانى سر تو؟ 🔳ز بس که بر بدنت ریخته است بارش تیر 🔳بسان غنچه دهن باز کرده پیکر تو ناله داری به ناله های دل خانم فاطمه زهرا کنار بدن. باباش پیغمبر حاجتت رو مد نظر بگیر 3 مرتبه ناله بزن بگو یا حســـــــــین ❣ای جهان ماتم سرایت یا حسین ❣کعبه جان کربلایت یا حسین ❣کائنات اندر عزایت یا حسین ❣جان به قربان صفایت یا حسین هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها(صلوات) @rozehdaftari
وقتی زینب برگشت مدينه همه لحظه شماری ميکردن دو مادر شهید بهم میرس چه اتفاقی میفته ازین طرف زینب مادر دو شهیده ازون ورم ام البنین مادر چهار شهید بهم رسیدن دست انداختن گردن هم شروع کردن گریه‌ کردن یکی سر سلامتی میداد یکی خوشامد میگفت زانو ها سست شد روی زمین نشستن خانم دست زینب گرفت زینب جان خسته ای بریم استراحت امشب روضه منزل ما لذا تو روایات دیدم اولین کسی که برا امام حسین روضه گرفت خانم ام البنین بوده شب شد همه اومدن تصور کن خانم دم در ایستاده به همه خوشامد میگه کی میدونه شاید الان مادر سادات با ام البنین دم در ایستادن بما خوشامد گفتن همه اومدن زینب اومد ام البنین گفت زینب حلا برام از حسینم بگو بی بی فرمود خانم عباس تو کنار علقمه کشتن زینب جان عباسم فدای حسینم برام از حسین بگو خانوم رفتم بلای بلندی ایستادم دیدم دور حسینم حلقه زدن نیزه دار با نیزه میزنه شمشیر دار شمشیر میزنه اونا ای که هیچ صلاح حربه ای نداشتن به بدن حسین سنگ میزدن خوب که گریه هاشو کرد چند بار غش کرد از حال رفت نمیدونم اما هر وقط از حال میرفت آب میریختن رو صورتش خوب که گریه هاشو کرد خان عرض کرد حلا از عباسم بگو خانوم عباستو کنار علقمه کشتن.. بی بی جان عباس من پهلوان بود کی میتونست به عباسم نزدیک بشه برام بیشتر بگو زینب جان خانوم معافم کن نگم اصرار کرد خانوم دور داداش عباسم گرفتن اول دستاشو از بدن جدا کردن عمود آهن به فرقش زدن داداش عباسم کنار علقمه تیر بارون کردن همین جور که گریه میکرد سوال کرد زینب جان عباسم کنار علقمه چیکا می‌کرد وظیفه اش چی بود خانوم رفته بود برا بچه های حسین آب بیاره تا اینو گفت خانوم ام البنین گفت زینبم بگو ببینم آب رسوند یا نه که آنه نمک ریخت رو دل زینب صدای ناله زینب بلند شد نه مشک شو زدن دیگه روی اومدن به خیمه رو نداشت ام البنین بچه‌ای حسین جمع کرد روسرشون دست می‌کشید میگفت عباسمو حلال کنید میخواست آب بیاره نشد کاری ام البنین همین شده بود روز میرفت قبرستان بقیع چهار تا صورت قبر درست می‌کرد هی بچها رو نوازش می‌کرد عباسم حلال کنید خانم سکینه میگه ام البنین من مشک دادم داست عموم عباس آخه داداش اصغرم از تشنگی بال بال میزد خانوم تو منو ببخش من مشک دادم دست عمو جونم...خانوم.. یک مشک از قبیله ما یک عمو گرفت @rozehdaftari
❣﷽❣ 🥀  4 🥀 _زینب س 4 🥀 🌿بر نور دل و  دیده  زهرا  صلوات 🌿بر دخت  گرانمایه  مولی صلوات 🌿برمظهر صبروحلم وایمان وشرف 🌿بر  یاورِ دین زینبِ کبری  صلوات ❤️() 💥السلام علیک یا بنتَ امیرالمومنین، السلام علیک یا ام المصائب، السلام علیکِ يا عقیلة بنی هاشم، یا زینب س یا زینب س💥 🌾کسی که رنج فراوان کشید زینب بود 🌾کسی که شادیِ دوران ندید زینب بود 🌾به چهار  سالگی  یتیمی  از  غم  مادر 🌾کسی‌که رنج‌چهل ساله‌کشیدزینب بود 🌾به  راه  کرببلا تا زِ راه شـــام  خـــراب 🌾کسی  که  پای برهنه دوید زینــب بود 🌾بدید بر سر نی، رأس پُر زخون حسین 🌾کسی‌که‌سرش‌به‌محمل شکست‌زینب بود 🌾میان  آن در و  دیــوار  و  شعـلهٔ  آتش 🌾کسی که نالهٔ مـــادر شنیــد زینب بود     ⬅️امروز دلهارو ببریم حرم بی‌بی زینب.. ان شالله یه روزی کنار حرمش ناله بزنی.. امروز از چشات بخواه برا بی بی زینب گریه کنه، زینب ام المصائبه، پیغمبر بشارت داده برا کسی که برا خانم زینب گریه کنه.. 🌿فرمود: پاداش اون مثل کسیه که برا حسین ع گریه کنه،     ⬅️یه روز آقا امیرالمومنین فرمود زینب جان ، پسر جعفر طیار عبدالله ازت خواستگاری کرده،، فرمود بابا هر چی شما بفرمایید،، فرمود واقعا دنبال رو باباش طیاره. گفت:بابا هر چی شما بگین من قبول میکنم،، فقط یه شرط دارم، اونم چون شرط مال مادرمه میگم، اگه قبول کرد منم برای ازدواج مانعی نمی بینم، بابا من از حسینم جدا نمیتونم باشم... اگه حسینم سفری داشته باشه،  همراه حسین باید برم... از الان اجازه شرعیشو به من بده قبول میکنم.. به عبدالله گفتن، گفت: من غلام شما خاندانم، هر چی شما بگین همونه.. آقا امیرالمومنین اومدن پیش بی‌بی زینب،، فرمودند:زینب جان عبدالله قبول کرد.   ⬅️سوز⬅️صدا زد بابا من نمیتونم بدون جسینم زندگی کنم، لذا از وقتی که تو مدینه بودند روزی یک بار باید حسینو میدید ⏪شاید شنیده باشید ام سلمه میگه،، اومدم خونه عروس دیدم داره گریه میکنه،، (خانم جان تازه عروسی چرا گریه میکنی..تازه عروس که گریه نمیکنه) یاد مادر افتادید.، (نه، بالاتر از مادرم) خانم جان یاد پدر افتادید،( نه بالاتر) (چه شده خانم جان)     ⬅️سوز⬅️ فرمود سه روزه حسینمو ندیدم.. ام سلمه میگه الان میرم این خبرو به حسینت میدم،    ⬆️اوج و سوز⬆️میگه اومدم دیدن امام حسین.. دیدم داره گریه میکنه، صدا ام سلمه سه روزه زینبم رو ندیدم.. هر دو عاشق هم بودن علاقهٔ شدیدی به هم داشتن، 🔅آخ میون همه دلها امون از دل زینب🔅 (زمزمه کن)➡️ 🔶آی دلای کربلایی، دل عالمی بسوزه برا دل زینب.. کدوم روضه رو بخونم نام بی‌بی زینب نباشه، هر روضه ای شما بخونی نام بی‌بی زینب میاد ♦️♦️((هر روضه رو میشه اینجا خوند )) 🔅مدینه زینبه...( روضه پیامبر، حضرت زهرا س، امام حسن ع) 🔅آخ کربلا زینبه(روضه کربلا حضرت عباس ..حضرت علی اکبر..حضرت علی اصغر...هر چی....) 🔅آخ قتلگاه زینبه(روضه قتلگاه) 🔅دم دروازه کوفه زینبه(روضه اسرا... وقایع شام...) 🔅خرابه شام زینبه(روضه حضرت رقیه س) 🔅آخ اربعین کربلا زینبه(روضه اربعین) 🔅برگشت کاروان به مدینه زینبه      آخ .. یه لحظه رو یاد کنم و التماس دعا...     ⬅️لحظه ای کاروان برگشت مدینه، عبدالله ابن جعفر همسر بی‌بی زینبه، دوید جلوی کاروان ، آی کاروانیا بگید ببینم همسرم زینب کجاست.. یه کَجاوِه ای رو نشونش دادن گفتن خانمت زینب تو این کجاوه نشسته.. رفت جلو پردهٔ کجاوه رو زد بالا یه خانمی رو دید.. صدا زد خانم بگو ببینم همسرم زینب کجاست.. آی جوون دارا...آی حاجت مندا...آی گرفتارا...آی مریض دارا... بگم و التماس دعا ⬅️ سوز و اوج⬅️ یه وقت عبدالله نگاه کرد دید صدای ناله ای بلند شد.. عبدالله.. عبدالله.. من زینبم عبدالله، چرا نمیشناسی؟؟ صدا زد: (دشتی) 🌾آخ اگر تو زینبی کو پس حسینت ( مگه نمیگفتی بی حسین نمیتونم باشم ) 🌾آخ اگر تو زینبی کو پس حسینت 🌾اگر تو زینبی کو نور عینت 🌾اگر تو زینبی چرا رنگت پریده 🌾اگه تو زینبی چرا موهات سپیده           ✨ حسینت کو✨ الهی خواهری که داغ برادر دیده بینمون نباشه.. خواهر برادر و خیلی دوست داره.. الهی نبینی اونچه که زینب دید.. صدا زد عبدالله داغ برادر دیدم عبدالله.. تن بی سر حسینم رو دیدم عبدالله... رأس حسین به نیزها دیدم عبدالله... 🍂آخ میون همه دلها امون از دل زینب🍂 🌾تمام ذکر زینب یا حسیــــن  است 🌾وجودش لحظه لحظه با حسین است 🌾قنــــوت نیــــمه شبهای خواهــــر 🌾زیارتنامـــهٔ مولا  حسیـــــن  است 🍁هر چقدر ارادت داری به ابی عبدالله به ناله های دل بی‌بی زینب به اشک و آه و گریه های خانم زینب کبری سه مرتبه ناله بزن بگو🍁         ✨ یا حسیـــــــن✨ 💥هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)💥 @rozehdaftari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حکایت مداحی که صدایش را به طور کامل از دست داد! 🔹حاج مصطفی خرسندی ذاکر اهل بیت، مسئول سازمان بسیج مداحان، شعرا و هیأت مذهبی کشور از خاطره شفا گرفتن به دست امام رضا(ع) گفت که باعث تعجب پزشکان فوق تخصص شد. منبع؛ تابناک @rozehdaftari
گروه مجمع الذاکرین و شعرای ایینی و روحانیون سراسر کشور این گروه جهت پاسخ به درخواستهای شما ذاکرین و روحانیت معزز با مدیران باتجربه ایجاد شد هرگونه درخواست در مورد مداحی و سخنرانی دارید رو این گروه درخواست بدین در کوتاهترین زمان پاسخ را دریافت خواهید کرد جهت عضویت کلیک کنید👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/77201857C160ebf881a
‍ ‍ ‍─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─‌ وداع با ماه صفر حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام گریز حضرت اباعبدالله علیه السلام وداع ما با ماه صفر هست،منم وداع امام رضا رو بخونم و از همه التماس دعا،،، السَّلَامُ عَلَى مَنْ أَمَرَ أَهله وَ عِيَالَهُ بِالبکاء عَلَيْهِ قَبْلَ وُصُولِ الْقَتْلِ زن و بچش رو جمع کرد،،، تو همون مدینه پشت سر من گریه کنید،،، آقا گریه پشت سر مسافر شگون نداره،،، فرمود دیگه از این سفر برنمیگردم مدینه،،، وقت رفتـن ز شــهـر پیغمبر گـفـت باید به غـربتم گریید دیگـر این شـهر را نمی بینم بـر غــم بی نهـایـتـم گـریید خواهرا،،،امشب جای حضرت معصومه گریه کنید،،، گریه بر من رواست معصومه این مســـافر که بر نمی گردد دیدن قــبر مــادرم زهرا(س) روزی مـن دگــــر نمی گــردد _رفت وقسمت نشدکه این خواهر ما میگیم خوب شد قسمت نشد،یه خواهر بابرادر همسفر شد،دیگه بسه،،، رفت و قسمت نشدکه این خواهر همـســـــفـر با بـرادرش باشــــد رفــت و قســمت نشـد که برگردد زائــــر قـبـــر مــــادرش باشــــد کجا بردنش؟!،،، رفـت و دور از مــزار پیغمــبر در غریبی ز زهر کین جان داد کنج حجره به خودمی پیچید همچومادر به روی خاک افتاد میگم و رد میشم،،، اثـر زهـــــر کـیــنـه کاری بـود صـورتـش شــد کبـــود واویلا ذکـــر پایانیــش در این عالم لب خشکیده بود یا زهرا،،، مادر،،، مادر،،، فیض آمادست،،، بگم شام غریبانیه محدث قمی هم فیض ببره،،، دل شب، زنای نوقان تازه عروساشونو داشتن میبردن خونه ی شوهر،،،دیدن یه بدنی رو غریبانه دارن تشیع میکنن،،، پرسیدن، گفتند: این بدن امام رضاست(غربت و ببین)این تازه عروسا به شوهراشون گفتن مهریه هامون حلالتون،،،اجازه بدید بریم بدن جگرگوشه ی فاطمه رو دفن کنیم،،، چی جوری دفن کنن؟!!،،، برگشتن،،،هر چی هر کی براشون گل آورده بود،پس گرفتن،گفتن باید این بدن رو گل بارون کنیم،،،، آوردن گلها رو ریختن،بدن زیر این گلها دفن شد،،، قربونت برم که زنها واسطه ی دفنت شدن فهمیدی چی میخوام بگم؟!!،،، یه همچین اتفاقی تو تاریخ یه بار دیگه هم افتاده،،، اونم مال کربلاست،،، زنای بنی اسد اومدن به نامرداشون گفتن،،،مهریه هامون حلال،،، اجازه بدید این بدن ها رو بریم دفن کنیم،،، لذا تو زیارت ناحیه به ابی عبدالله می گی: أَلسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَهُ أَهْـلُ الْقُرى قربونت برم که روستایی ها دفنت کردن،،، اما من میخوام بگم یا امام رضا،،، خود حضرت رضا فرمودا:إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْ ءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ اگه میخوای برا کسی گریه کنی،،،بر حسین ما گریه کن،،، یا امام رضا بدنتو وقتی میخواستن دفن کنن،تلی از گل و کنار زدن،،، اما لایوم کیومک یا اباعبدالله،،،، به به ،،، رحمت خدا بر این ناله ها،،،، شصت شبه داری میگی حسین،،،دیگه بستونه،بازم دلت کربلا میخواد؟!!،،، نشست کنار گودال،چه کنه زینب؟!! _نیزه شکسته ها رو کنار بزن،،، نه نه،،،دونه دونه اینا رو بیرون آورد،،،شمشیرا رو از بدن بیرون آورد،تازه بدنی که زیر سم اسب رفته،،،اما ادب اقتضا میکنه روضه ی خود امام رضا رو بگم،،،برا ابی عبدالله اینجوری روضه خواند،،، به خدا ما که هنوز یه دل سیر براش گریه نکردیم،،،چقد زود داره این سفره جمع میشه،،،چه شبای خوبی بود چه روزای خوبی بود،،، صبح و شاممون با تو شروع میشد،،، ان شاالله عمرمونم با تو تموم بشه آقا؛،،، ان شاالله تو بیای بالا سرمون،،، امام رضا فرمود: یابن شبیب إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْ ءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ چرا؟ علتشم فرمود،اگه نمی گفت جرات نمیکردیم اینجوری بگیم: فَإِنَّهُ ذُبِحَ کَمَا یُذْبَحُ الْکَبْشُ اخه مثل یه مذبوح سر از بدنش جدا کردن،،، یدونه شباهتشو بگم،،،میخوام بگم شباهتش اینه،تو ماها اگه بخوان یه گوسفندی رو سر ببرن،،،یه مذبوحی رو ذبح کنن،همه دورش جمع میشن،همه خوشحالن، هر کی میگه من از این مذبوح سهمی دارم،،، ( فهمیدی چی گفتم؟!!) همه دورش حلقه زدن،،، اخنس گفت عمامه ش رو من میبرم،،،بجدل گفت انگشترشو من میبرم،،، خولی گفت سرشو من میبرم،،،، همه دارن شادی می کنن،،، حسین،،،،، •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌باز نشر مطالب با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد(ص) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─ @rozehdaftari
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─‌ 🔰 🔰 _ای غریبی که ز جد و پدر خویش جدایی ای امام‌ رضا آقا جانم،،، _خفته در خاک خراسان تو غریب الغربایی قربون غریبیت برم‌ امام رضا،،، _اغــنیا مکــه روند و فقـــرا سـوی تو آیند _جان به قربان تو شاها که تو حج فقرایی شب شهادت امام رضاست(ع)،،،آی اونایی که آرزوی حرم با صفاش رو دارید اما چند ساله نرفتید،،، (بعد منزل نبود در سفر روحانی) امشب کبوتر دلتون رو با من همراه کنید،،،بریم کنار پنجره فولاد امام رضا،،، _جان به قربان تو شاها که تو حج فقرایی فرمود اباصلت من میرم مجلس مامون،،،ساعتی بعد برمیگردم اگه دیدی عبا رو سرم کشیدم دیگه با من حرف نزن،،،بدان کارم تمامه،،، یا صاحب الزمان،،، اباصلت میگه دیدم امام رضا از مجلس مامون بیرون اومدن،،،عبا روی سر کشیدن،،،حالشون منقلبه،،،هی روی زمین میشینه،،،هی بلند میشه،،، وارد حجره شد،،، صدا زد اباصلت،،، درها رو ببند،،،میخام تنها باشم،،،یه گوشه ای داخل حجره،،،این فرش ها رو کنار زد،،،روی زمین نشست،،،مثل مار گزیده ای از شدت درد به خودش میپیچه و‌ناله میزنه،،، خدایا یدفعه دید یه جوانی اومده،،،یه گوشه ای ایستاده،،، اباصلت میگه اومدم نزدیکتر،،،عرضه داشتم،،،من تمام درها رو بسته بودم شما از کجا وارد شدید،،، فرمود اباصلت،،،اون خدایی که منو از مدینه تا طوس آورده،،،از در های بسته هم عبور میده،،،میگه دیدم تا این‌ آقازاده وارد حجره امام رضا شد،،، حضرت خوشحال شدند،،،از جاشون بلند شدند،،،هی صدا میزدند،،،پسرم خوش آمدی بابا،،، جوانم جواد،،، خوش آمدی بابا،،، فهمیدم میوه‌ی دل امام رضا(ع)،،،آقام جوادالائمه است،،،سر بابا رو در آغوش گرفت،،،دارن با هم نجوا میکنن،،، عجب لحظات سختیه،،،امام رضا داره وصیت میکنه،،،اما طولی نکشید،،،یه دفعه دیدن حضرت آرام آرام چشمانشون رو از این دنیا بستند،،، صدای اقا جوادالائمه به ناله بلند شد،،، اما خود امام رضا(ع) فرمودند: یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ همه روضه ها به کربلا ختم میشه،،،اگر اینجا پسر سر بابا رو در آغوش گرفت،،،کربلا قضیه برعکس بود،،،ابی عبدالله سر پسر رو در آغوش گرفت،،، آماده ای بگم یا نه،،، _ســپـه کوفـه و شام استاده _به تماشـای شــه و شــهزاده _شه به روی پســرش افتاده _همه گفتن حسین جان داده اومد کنار جوانش نشست،،،سر علی اکبرش رو به دامن گرفت،،، دلش طاقت نیاورد،،،سر جوانش رو به سینه چسباند،،،دید دلش طاقت نمیاره،،،لحظات آخر،،،خدایا،،، ابی عبدالله چکار کن،،،علی اکبرش داره جلو چشماش جان میده،،، یدفعه دیدند حسین صورت به صورت علی چسبان،،،هی صدا میزنه«عَلَى الدُّنْیا بَعْدَکَ الْعَفا» علی جان،،،بابا،،،اُف بر این دنیا بعد از تو علی،،، تسلای دل ابی عبدالله،،،ناله بزن یاحسین،،، ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔰 عرضه بداریم آقا جان،،،یا امام رضا،،،شما رو مظلومانه به شهادت رسوندند،،،اما لحظات آخر دیگه شما تنها نبودی،،،وقتی چشمان مبارک رو باز کردید،،،سر شما روی دامن آقا جوادالائمه بود،،، اما دلها بسوزه برا اون آقایی که،،،داخل گودال قتلگاه،با لب تشنه،سر از تنش جدا کردند،،، امام سجاد هر کاری کرد نتونست بیاد کنار بابا،،،بمیرم، داخل خیمه،از شدت بیماری با صورت به زمین افتاده بود،،،لحظات آخر نتونست بیاد کنار بابا،،،اما،،،یک جایی دیگه اومد،،،کجا؟،،، اون لحظه ای که بنی اسد میخواستند بدنها رو دفن کنند اما متحیر مانده بودند،،،اومد صدا زد،،،بنی اسد!،،،من این بدنها رو خوب میشناسم،،، بنی اسد بیایید_کفن با خود بیارید مگر خـبر ندارید_حسین کفن ندارد با دستان مبارک بدن بابا رو داخل قبر گذاشت،،،حالا میخواد با پدر وداع کنه،،،لبها رو گذاشت روی رگهای بریده حسین،،، _اگــر کشتند چـرا خاکت نکردند _کفـن بر جسم صد چاک نکردند ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔰 آقای خوبم،،، جان عالم به فدای مظلومیت شما،در عالم غربت به‌ شهادت رسیدید،،،اما وقتی شیعیان خبردار شدن،،، کفن قیمتی آوردند،،،برای تشییع جنازه همه آمده بودند،،،بدن شما رو با عزت و احترام تشییع کردن،،،با چه عظمتی بدن مبارک دفن شد،،، اما لا یوم کیومک یا اباعبدالله،،، دلها بسوزه،،،برا اون آقایی که بدنش سه روز روی زمین کربلا،،، بدون غسل و کفن،،، ای خدا،،، کاش به همین اکتفا میکردند،،،صدا زدند اسبهاتون رو نعل تازه بزنید،،، ده نفر اونقدر با اسب روی بدن عزیز زهرا اسب دواندند،،، جلو چشمان بچه های حسین،،، جلو چشمان خانم زینب کبری،،،تمام استخوان ها شکست،،، _به کـربـلا کــفــن مگــر بغـیـر بوریا نبود _مگـر حسین فاطمــه عـزیز مصطفـی نبود _مگرکسی که کشته شدتنش برهنه میکنند _مگر که پاره پیروهن به پیکـرش روا نبود
👆 _سرش به نوک نیزه ها تنش به خاک کربلا _کفن برای او بجــز شکســته نـیزه ها نبود الا لعنت الله علی القوم الظالمين •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• @rozehdaftari
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بسم الله الرحمن الرحیم از مرحوم آقا سید علی اکبر تبریزی یکی از منبری های معروف نقل شده که در عالم رویا، حضرت زهرا سلام الله پس از تاکید بر روضه خوانی برای امام حسن(ع) فرمودند،پیغمبر (ص) فرمود: هر چشمی که برای حسنم گریه کند فردای قیامت کور وارد محشر نمی شود.   در خانه هم غریب بود مرحوم آقا سید علی اکبر تبریزی یکی از منبری های معروف می گوید: یک ماه رمضان به تبریز رفتم. تا شب بیست و هفتم ماه رمضان پیش نیامد تا توسلی به امام حسن (ع) پیدا کنم. آن شب بعد از منبرم رفتم خانه خوابیدم. در عالم رویا بی بی فاطمه (ع) را دیدم، به حضرت زهرا (س) سلام کردم. دیدم حضرت زهرا (س) مکدرانه به من جواب داد گفتم: بی بی جان! من از خودم خاطر جمع هستم، در نوکریم خیانت نکردم، صاف هستم. چرا من سلام می کنم و شما مکدرانه به من جواب می دهید؟ یک مرتبه خانم صدا زد: حاج شیخ! مگر حسن پسرم نیست؟ پیغمبر (ص) فرمود: هر چشمی که برای حسنم گریه کند فردای قیامت کور وارد محشر نمی شود. من می گویم: چرا این همه چراغانی کرده اید؟ به رفقا بگویید یکی از این چراغ ها را بردارند و به قبرستان بقیع، سر قبر امام حسن(ع) بروند. آی مدینه رفته ها! قبرش تاریک است. اسمش غریب است، خودش غریب است. امام دوم و سبط رسول و پور بتول که ذوالجلال بنامید از ازل حسنش چه حرفها که شنید از زبان دشمن و دوست که بود سخت تر از زخم نیزه بر بدنش.  ای خدا! امام حسن (ع) را زهرش دادند. بمیرم آقا روزه بود. زنش زهر را داخل شربت ریخته بود و برای آقا آورد. همین که امام حسن (ع) مقداری از آن شربت را خورد، همین که از گلویش پایین رفت، زهر بر بدن مبارک آقا اثر کرد. آقا! من برایت بمیرم که در خانه ات هم غریب بودی. «اللهم صل علی محمد و آل محمد بحق الزهراء و أبیها و بعلها و بنیها سیما الحجة یا الله» 📚منبع کتاب روضه های مرحوم کافی •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• @rozehdaftari
🇮🇷🇮🇶🇮🇷🇮🇶🇮🇷🇮🇶🇮🇷🇮🇶🇮🇷🇮🇶 🖤بسم الله الرحمن الرحیم🖤 کلمة شكر وتقدير من قبل شعب الجمهوريه الاسلامیه الايرانيه إلى البلد الشقيق جمهورية العراق حكومة وشعبا" اللسان قاصرعن اي شكر وتقدير منكم ياابناء اميرالمؤمنين حيدر الكرار انتم الحسينيون وانتن الزينبيات بذلتوا ماعندكم لكي توفروا كل مايحتاج زوار أربعينية استشهاداباالحرار المولا اباعبدالله الحسين عليه السلام شكرا" لكم ونقول لکم ماجورین واجركم عند صاحبة العزاء فاطمة الزهراء سلام الله عليها يوم الاحدالموافق ٢٤من شهرصفرالمظفر 🇮🇶🇮🇷🇮🇶🇮🇷🇮🇶🇮🇷🇮🇶🇮🇷🇮🇶🇮🇷
سلام علیکم ورحمة الله وبركاته تشكروقدرداني از دولت وملت عراق سروران گرامی لطفادرصورت امکان روي وضعيت قرار دهند ودرگروه هامخصوصا گروهای عراقی پخش نمایند
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹علت گرفتگی صدا چیست😳؟ 🎼برای محرم روش‌هایی هست که ازاین معظل راحت بشیم 💯 ➖➖➖➖ کانال مجنون کرمانشاهی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤حسین علیزاده مقدم
‍ ‍ ‍ ✹﷽✹ وزبانحال حضرت زهرا سلام اولا آقامون باصفاقوناخلارینا سلام اولاآقامون  باصفاقوناخلارینا صفای بزم عزاباوفاقوناخلارینا ایاقوز آتدا آچوب شهپرین ملائکه عرش حسینه خاطراولوب خاک پاقوناخلارینا حسین آدیندانه حکمئت وارای خلیل جلیل اولورگوزل آدی همچون دواقوناخلارینا اولوب دی بزم عزاسی حسین شفاخانه آقام ویرر ئوز الیلن شفاقوناخلارینا هایاندابزم عزااولسااوردادور زهرا حسینه خاطراولارهم نواقوناخلارینا حتماخانم عنایت ایلرگوزیاشین گوشولار سیدالشهدایه آغلیانارا گوزیاشینا کیمن بصیرتی واردل گوزیله یاخجی گورر جناب فاطمه ایلوردعاقوناخلارینا ایون آباداولا سسیوی گوش فاطمه زهراناله سینه هاموزدان التماس دعاوارمدی هرنه دردون وار حاجتون وارهرنه مشکلون وارمریضلریده یادایله مدافعان حرم یاداولسون کیمین بصیرتی واردل گوزیله یاخجی گورر جناب فاطمه ایلوردعاقوناخلارینا اولانداگوزیاشی عشق نگاریدن خارج خانم زهراویره جک برات کربلا قوناخلارینا خانملق ایله کربلانی گوررمین وار یا فاطمه بوچتین نوحه ده عفوایله منی قالدی بیرحالیده مقتلده حسینون بدنی باش آچیخ گلدی اوماوایه رسوله مدنی ایندی ئوزون بول بیر یره پیغبرگئله امام حسین آقاجان ویره ننه سی فاطمه زهراگله خانم زینب کبری گله هامیسی اللرین قویاراورگینین  باشینابیری یواش یواش دیه بالام لای لای بالام لای لای بیری دیه بالالارینانن دویمویان بالام لای لای فاطمه جان عنایت ایله سنده نالونن ونانن مضایقه ایلمه نالوی قوش پیغبرین ناله سینه ایله بوردان دیر بالاما لای لای چالاخ آه سوزانی اونا رشته محنت توخدی اوچخوریرده ئوزی روضه ماتم اوخودی هردن یواش یواش دیرزینب گیت خیمه لره زینب گیت رقیمی سکینه می آرام ایله دیدی عالمده حسین عشقی ده گلمزسنه تای ایله ایثارایلیوبسن کی سالوب جنته های حقلیم باشون اوستونده دیم وای بالاوای   ارباب من مولای من سیدالشهدا هریرده روضون  گلیب آقاسینه می داغلا مشام زینب آدی گلنده زهرانین آدی گلنده منده آغلامشام سنده عنایت ایله آقاشب اول قبرآقالیق ایله حسین   ملکوت اهلی غمونده گوزلیم داده گلیب سنه قان آغلماقا مقتله زهراده گلیب حسین گوزون آچ آی بالاحسین گئجه قبره گیدن ننوم آی بالاحسین یادوندادابالا آخرین لحظه ده جان وررنده سوراسورنه سورنه  یوزوی قویدون ایاقیمه بالایواش یواش دیدون ننه ایاقوی اوپورم  کربلایه تئزگلسن حسین عهدیمه وفاایلدیم بالا کربلایه گلمیشم بالا دیمیرم ننه خیمه لریم اوتدا یاناندا گلسن دیمیرم توسی سمایه اوجالاندا گلسن ننه منتون اولسااگرعباسیم ئولنده گلسن عباسون یخلاندا گلدیم آی بالااکبرون ئولنده گلدیم آی بالا اما دایانابیلمدیم جنته ئوزحضوریمده حسینی تاپدی خانم قان ایچینده مقتل اچینده  یواش یواش دیدی بالاگوزون آچ ننوم ای بالا یاحسین یاحسین  صلی الله علیک یااباعبدالله یاحسین بن علی مداحی‌استاد طالبی (روضه بسیارسوزناک به مناسبت ورود)خاندان ال الله به کربلا معلی وشروع عزاداری حسینی @rozehdaftari
بسم الله الرحمن رحیم... یا رحمن یا رحیم... 🔸ای امت رسول قیامت بپا کنید 🔸لبریز جام دیده ز اشک عزا کنید ایام مصیبت پیغمبر خدا... و از طرفی هم ایام شهادت آقای غریب... کریم اهل بیت امام حسن مجتبی است 🔸در ماتم پیمبر و تنهایی علی 🔸باید برای حضرت زهرا دعا کنید از فردا دیگه ایام تنهایی و غربت امیرالمومنین شروع میشه... دیگه مادرمون زهرای مرضیه یتیم میشه... 🔸داغ پیغمبر است و بلاییست بس عظیم 🔸حیدر غریب گشته و زهرا شده یتیم دلت اینجا نباشه... با پای دل بریم مدینه... ای مدینه... عجب روزهایی رو دیدی... 🔸حیدر غریب گشته و زهرا شده یتیم امان از یتیمی ... مثل فردایی پیغمبر خدا در بستر بیماریه... زهرای مرضیه مثل پروانه دور بستر بابا میگرده... هی به صورت زیبای بابا نگاه میکنه... اشک میریزه... میگه بابا جان یا رسول الله خوب میشی بابا... بلاخره از بستر بیماری بلند میشی بابا... خیلی سخته برای خونواده ای... ببینند بابا تو بستر بیماری باشه و... نتونن کاری کنن... هی رسول خدا بیهوش میشدن... هی به هوش می اومدن... بچه ها طاقت نیاوردند... حسن و حسین اومدن... خودشون رو انداختن روی سینه ی پیغمبر... رسول خدا رو در آغوش گرفتند... گریه میکنند... تا امیرالمومنین اومد بچه ها رو از رو سینه پیغمبر خدا بلند کنه... حضرت چشمان مبارک رو باز کردند... فرمودن علی جان... بگذار بچه ها کنارم باشن... بگذار با بچه ها وداع کنم... حسنش رو در آغوش گرفت... حسینش رو در آغوش گرفت... لحظات آخره... دیگه دست های پیغمبر خدا رمق در بدن نداره... هر طوری بود با بچه ها وداع کرد... یکوقت دیدند حضرت آروم آروم چشماشون رو از این دنیا بستند و... راحت شدند... عرضه بداریم یا رسول الله... آقا... شما خیلی در دنیا اذیت شدید... خیلی به شما ظلم کردند... اما لحظات آخر وقتی چشمان مبارک رو‌ باز کردین... یک طرف حسن و حسین کنارتون بودن... یک طرف امیرالمومنین کنارتون بودن... یک طرف هم زهرای مرضیه مثل پروانه دور بستر شما... دل ها بسوزه... برا اون آقایی که لحظات آخر وقتی چشماش رو باز کرد ببینه... و الشمر جالس علی صدره شمر روی سینه حسین هر کجا نشستی صدا بزن... ای غریب حسین... یک نفر دیگه هم اومد کنار ابی عبدالله... خواهرش زینب کبری اومد کنار برادر... اما دیر رسید... از بالای تل زینبیه یه نگاه کرد دید دارن بردارش حسین رو سر میبرن... چکار کنه بی بی زینب، یا الله... دستهاش رو گذاشت روی سر... صدا زد... وا محمدا... واعلیا... یا رسول الله منو ببخشید آقا... چیزی نگذشت... یکدفعه زینب کبری ببینه... زمین و زمان بلرزه در اومد... هوا متغیر شد... نگاه کرد دید... سر حسینش روی نیزه... 🔸سری به نیزه بلند است در مقابل زینب 🔸خدا کند که نباشد سر برادر زینب الا لعنت الله علی القوم الظالمین -@rozehdaftari
گریز دوم: تا خبر مسمومیت امام حسن رو به ابی عبدالله گفتند... سریع خودش رو به بردار رسوند... نگاه کرد دید دیگه کار برادر تمامه... سر حسنش رو در آغوش گرفت... روی دستان حسین جان به جانان تسلیم کرد... عرضه بداریم آقا جان یا اباعبدالله... چه حالی داشتید وقتی خبر مسمومیت برادر رو به شما گفتند... آقا اینجا بهتون سخت تر گذشت یا کربلا... وقتی صدای ابالفضل بلند شد... (یا اخا ادرک اخاک) برادر حسین برادرت رو دریاب... فقط همین رو بگم... ابی عبدالله یه نگاه کرد... دید فرق عباسش شکافته... دستهاش رو قطع کردند... تیر به چشمش زدند... صداش به ناله بلند شد... الان انکسر ظهری کمرم رو شکستند... بی برادرم کردند... 🔸دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد 🔸چشم حرامی با حرم روبرو شد 🔸بیا برگرد خیمه، ای کس و کارم 🔸منو تنها نگذار ای علمدارم -@rozehdaftari
. . بسم الله الرحمن رحیم... یا رحمن یا رحیم... 🔸ای امت رسول قیامت بپا کنید 🔸لبریز جام دیده ز اشک عزا کنید ایام مصیبت پیغمبر خدا... و از طرفی هم ایام شهادت آقای غریب... کریم اهل بیت امام حسن مجتبی است 🔸در ماتم پیمبر و تنهایی علی 🔸باید برای حضرت زهرا دعا کنید از فردا دیگه ایام تنهایی و غربت امیرالمومنین شروع میشه... دیگه مادرمون زهرای مرضیه یتیم میشه... 🔸داغ پیغمبر است و بلاییست بس عظیم 🔸حیدر غریب گشته و زهرا شده یتیم دلت اینجا نباشه... با پای دل بریم مدینه... ای مدینه... عجب روزهایی رو دیدی... 🔸حیدر غریب گشته و زهرا شده یتیم امان از یتیمی ... مثل فردایی پیغمبر خدا در بستر بیماریه... زهرای مرضیه مثل پروانه دور بستر بابا میگرده... هی به صورت زیبای بابا نگاه میکنه... اشک میریزه... میگه بابا جان یا رسول الله خوب میشی بابا... بلاخره از بستر بیماری بلند میشی بابا... خیلی سخته برای خونواده ای... ببینند بابا تو بستر بیماری باشه و... نتونن کاری کنن... هی رسول خدا بیهوش میشدن... هی به هوش می اومدن... بچه ها طاقت نیاوردند... حسن و حسین اومدن... خودشون رو انداختن روی سینه ی پیغمبر... رسول خدا رو در آغوش گرفتند... گریه میکنند... تا امیرالمومنین اومد بچه ها رو از رو سینه پیغمبر خدا بلند کنه... حضرت چشمان مبارک رو باز کردند... فرمودن علی جان... بگذار بچه ها کنارم باشن... بگذار با بچه ها وداع کنم... حسنش رو در آغوش گرفت... حسینش رو در آغوش گرفت... لحظات آخره... دیگه دست های پیغمبر خدا رمق در بدن نداره... هر طوری بود با بچه ها وداع کرد... یکوقت دیدند حضرت آروم آروم چشماشون رو از این دنیا بستند و... راحت شدند... عرضه بداریم یا رسول الله... آقا... شما خیلی در دنیا اذیت شدید... خیلی به شما ظلم کردند... اما لحظات آخر وقتی چشمان مبارک رو‌ باز کردین... یک طرف حسن و حسین کنارتون بودن... یک طرف امیرالمومنین کنارتون بودن... یک طرف هم زهرای مرضیه مثل پروانه دور بستر شما... دل ها بسوزه برای غریبِ مدینه... برا اون آقایی که لحظات آخر وقتی چشماش رو باز کرد دید: همه دور بسترش جمعن .. سرش رو پای خواهرش ، عباس یه گوشه از حجره سر رو دیوار گذاشته داره اشک می ریزه .. داداشاش یه جور دارن گریه می کنن .. خواهرا یه طور .. همه رو داره نگاه می کنه امام حسن.. اما تا نگاهش افتاد به ابی عبدالله دید حسین داره گریه میکنه ؛ فرمود داداش تو دیگه گریه نکن.. چرا گریه نکنم؟! اماممُ دارم از دست میدم.. (هیچ کی مثل ابی عبدلله،امام مجتبی رو نشناخت.. فرمود یک بار جلوتر از برادرش حرف نزد.. این ادبُ ابالفضل داره یاد می گیره..) چرا گریه نکنم؟! یه وقت نگاه کرد دید امام مجتبی داره گریه می کنه.. فرمود لایوم کیومک یا اباعبدالله .. هزار تا حرف داره.. هزار تا اشاره داره.. یکیش اینه: یعنی داداش این لحظۀ آخر سر من رو زانوی زینبِ .. همه دور من جمع شدید گریه می کنید....اما یه لحظه ای برای تو میرسه حسین همه دارن هلهله میکنن .. نه اینکه سرت رو دامن کسی نیست .. یه وقت زینب داره نگاه می کنه... میبینه نانجیب داره وارد گودال میشه .. "والشمر جالس علی صدرک..‌"* دستِ گداییتُ بیار بالا بلند بگو یا حسین .. @rozehdaftari
شهادت حضرت امام حسن (ع) ✍️مرحوم صحاف تبریزی توکمه اشکون ایلمه بیر - بیله افغان باجون ئولسون توکدی کول باشیمه یوخسا - گینه دوران باجون ئولسون گول کیمی رنگ رخون اوزگه صفایه بَزَنوبدور بلمورم باشیمه قارداش گینه نه کول اَلَنوبدور بو نه قاندور که بو قانیله جمالون بَلَنوبدور دوزموسن لؤلؤ خضر اوستونه مرجان باجون ئولسون گورورَم عارض گلناریوی پژمرده دی قارداش توکوسن گول یوزه گوزدن بیله بیفاصله قانیاش کیم سنی سالدی بو احواله ئولِیدی باجون ایکاش زینبه دردیوی دئ جان سنه قربان باجون ئولسون گئجه وقتینده منیم طاقتیمی اَلدَن آلورسان نگران چوخ باخوسان قلبیمی تشویشه سالورسان گَه سولوب گَه سارالوب گاه برادر چابالورسان کیم سنی ایلدی بو نوع هراسان باجون ئولسون اشقیا ظلمیله بیله سنی مهموم ائلیوبلر تازه دن ای آنام اوغلی بیزی مظلوم ائلیوبلر دئ گوروم بو گئجه آیا گینه مسموم ائلیوبلر اثر سمّ اولوری سنده نمایان باجون ئولسون اولدی آگه منه باشیمده منیم چوخلی بلا وار آچمامیش باشدان آتام قاره سینی تازه قرا وار بو قرادن صورا هم واقعۀ کرب و بلا وار غمدن آیریلمیاجاق زینب نالان باجون ئولسون گوره جاق زینب غمکش پوزولوب گلشن زهرا کربلا دشتین ائدوب کوفه لیلر قانیله دریا جسمی صد چاک دوشوب ایستی قوم اوسته شهِ بطحا گون قباقینده قالوب قانینه غلطان باجون ئولسون چوخ چتیندور منه اُول عرصه گهِ کرب و بلاده اوندا که گورّم حسین باشی اوخور آیه جداده منیده شامه چکور شمر جفا پیشه پیاده قولی باغلو باش آچوخ دیده سی گریان باجون ئولسون اوزینی خلق بو درگاهه امیدیله سالوللار آلماقا ایستدیقین باب کرامتده قالوللار عاقبت اجرلرین باب کرامتدن آلوللار آغلا «صحاف» او دلیله دئ حسن جان باجون ئولسون@rozehdaftari
شهادت حضرت امام حسن (ع) مرحوم خوندل سبک : گئت قالما علی غم سوروسونن دالا لایلای                                   لایلای بالا لایلای زهرانین ایدر قلبینی قان بو غم و حسرت اوغلی حسنه اؤز وطنین ایتدیله غربت قان قطره سی وار من دئمورم گول دوداقیندا یا نوک عصا زخمی مقدس ایاقیندا چوخ نسگلی وار قبری قالوب گون قاباقیندا زوّاری اوزاقدان ایدر اظهارِ ارادت تحریم ایلیوبلر او شهین بوس و کنارین ممکن دگی احبابی اؤپه توزلی مزارین سیلسه سیله جاق باد صبا گرد و غبارین یا یاندوراجاق پرتو مه شمع محبت بیر دوشسه دوشر وقفه ده حجّاج گذاری اولماز اونا بیر کیمسه ائده گوز یاشی جاری سپسه سو سپر قبرینه باران بهاری هر گون سحر ایلر گون او مظلومی زیارت مشکل او مزاره یته زوّار ایاقی افسوس نه وار گنبد و ایوان و نه طاقی نه بقعه نه صحن و نه ضریح و نه رواقی نه ایله گوزل قبره نشان وار نه علامت بیر شه که اونون لطفیدی رأفتدی صفاتی بیر گون کیمی تابنده دی تاریخ حیاتی آیا نه روادور بو تأسفله وفاتی قتلینده ایدوب اؤز حرمی اؤزگیه سبقت تنگ اولدی مدینه او قدر ایتیله تهدید قالموب وطنینده داخی بیر مؤمن و امّید آخر اوزینه آلدی او شه حالت تبعید شهریندن ائدوب موصله ناچارعزیمت چوخ زهر ویروبله پوزولوب صورت حالی عمرینده مکرر او گونون اولدی زوالی آخر او شهی ایلدی مسموم اؤز عیالی یارب یوخوموش جعده ده انصاف و مروت چوخ ظلملر اولدی او شهنشاه حجازه بیگانه گلوب زادۀ زهرایه نمازه تابوتیده اوخلاندی جفائیله جنازه عالم گوره بُلمز ایله دهشتلی جنایت هر چند بو مظلوم اولوب ظلمیله مسموم ترک ایلدی بو عالمی چوخ غصّه لی مغموم اما هانی بیر کیمسه حسین تک اولا مظلوم مظلوم غلط دوشدی دئ دریای شهامت صدّیقۀ صغرا شرف عترت طاها زهرا قیزی گنجینۀ غم زینب کبرا گوردی حرمی قصد ایلیوب لشکر اعدا خرگاهه جلو ریز گلور اهل شرارت «خوندل» دئمه غفلتدن او ظلم اهلی دایاندی بیر ظلمیله صحرای بلا قانه بویاندی زهرانین اوغول وای سسی افلاکه دایاندی نشر اولدی هامی عالمه معنای شهادت @rozehdaftari
زبانحال به امام حسین (علیه السلام)   بیله قوملار اوسته یاتما، گوزون آچ وفالی قارداش بیله خاک و خونه قویما، یوزون ای یارالی قارداش   بیله آه چکمه توکمه یوزه قانلی گوزون یاشون سن پوزولوب حسینی پوزما، داخی یوخ یانوندا دشمن بئله ناز ایتمه، سس ویر، بولوسن اوغولسوزام من بو اوغولسوزین بو گون وار مگر آز ملالی قارداش؟   نقدر آیق قالوبدور گجه لر چکوب ریاضت یتوروب آنان جهاندا، بئله سرو رشک قامت یری بوش آناوین ایمدی، گوره لشگر ضلالت نجه سالدیلار ایاقدان بو گوزل نهالی قارداش   بئله قامتی که سروین اولا بوستاندا رشگی گر آنان گوره یخوبلار نجه قانه دونمز اشگی گورونوبدی هانسی سقا، دولا قانیله سو مشگی ایده مشگ چشمی جاری، یوزه اشگ آلی قارداش   او عمود آهنین که سنه ایلیوب اصابت یخلوب ترابه قولسوز اونیلا بو سرو قامت بوکولوب او ضربتیله کمر شه ولایت اوجالوب ابوترابین گویه ابتهالی قارداش   ایله صدمه ووردی دینه بو سپاه کفر فرجام که او صدمه ئیله سندی بولوسن ستون اسلام بو شکستی بیرده ترمیم ایلمز مرور ایام یرین آلدی آل هندین بو گون ایده آلی قارداش   قمر عارضونده قاندان چکلوبدی سرخ پرده دوتولوبدی آل هاشم آئی، گون گلوبدی درده گونون اللری بلینده، آی الی قالوبدی یرده منه گون، سنه سپهرین یاناجاق هلالی قارداش   بو نه اوخدی سجده گهده؟ بو نه قاندی یوز گوزونده؟ دوتولان آیا شباهت، گورونور گوزل یوزونده گلورم دالونجا منده، بولوسن بونی اوزونده نجه آی باتار، گونینده یتوشر زوالی قارداش   اگر آی ایشیق سالاندا اولا شاخ و برگ، حایل گورونر چو سایه روشن، گوزه، نور بدر کامل گوزیمه او سایه روشن گورونور بو مه شمایل دوزه لوب یوزونده ماه و شجرین مثالی قارداش   آیا سرو سایه سیندن ایده لر اگر نظاره نظره جمالی بدرین، گلر اوندا پاره پاره سنه تیغ و خنجریله او قدر ووروبلا یاره دیه سن که پاره پاره، اولوب آی جمالی قارداش   سن او شیرسن کسوبدور ایکی پنجن اهل کینه سن او سروسن که ساین، یتوشردی هر حزینه قیریلوبدی قول بوداقون، یخلوب تنه زمینه نیه شاخه لر دوشوبدور تنه دن آرالی قارداش   ادب و وفادن ایتدون ایله بیر بیوک مواسات که جهاندا آسنانون، اولی قبله گاه حاجات ایشی مشکله دوشنده، یتوشنده هر ملمات سنه جمله دردمندین اولی عرض حالی قارداش   او که ایستور ای (حسینی) اولا ملک شعره مالک اولا وار لزومی سالک ره حقه، مثل سالک بو طریقدن چخانلار یولی آزوب، اولولا هالک داخی پیر عشقین اولماز، اولارا نوالی قارداش.   موضوع: حضرت امام حسین (ع) زبانحال , مداح اهل‌بیت محمدزاده @rozehdaftari
شعار شهادت امام حسن مجتبی(علیه السلام) خواهر! از زهر جفا بال و پرم می سوزد با تو آن قدر بگویم جگرم می سوزد   جگرم سوخت ولی از اثر زهر نبود جگرم از غم مادر-پدرم می سوزد   لحظه ای هم نرود از نظرم آتش در دائما فاطمه،پیش نظرم می سوزد   زینب از غم من اشک مریز و بنگر وز غم کرب و بلا چشم ترم می سوزد   فکر گودالم و زانوی حرامی به کمر خواهر از غصه ی آن تن،کمرم می سوزد   می کشد شمر سرش را به روی خاک زمین من به یاد سر پاشیده،سرم می سوزد @rozehdaftari
اشعار شهادت امام حسن مجتبی(علیه السلام) مادر ز بس برای غمت گریه کرده ام عمری برای عمر کمت گریه کرده ام   موی سپید و روی شکسته است حاصلم از بس که بی صدا ز غمت گریه کرده ام   داغِ جوانی اَت کَبِدم را مذاب کرد با خونِ دل بر آن عظمت گریه کرده ام   مانند شمع این جگر خسته آب شد با لخته لخته بر اَلَمت گریه کرده ام   سِرّم به کس نگفتم و با خویش سوختم یعنی به غنچۀ حرمت گریه کرده ام   ای پهلوی شکستۀ تو حامی علی بر دندۀ قلم قلمت گریه کرده ام   کردی برای دین علی سینه ات سپر مادر! بر این همه کَرمت گریه کرده ام   گفتی قسم به جان علی یاری اَش کنم عمری برای این قَسَمت گریه کرده ام   ظلمی که بر تو شد به کسی در جهان نشد تنها ، به این همه سِتَمَت  گریه کرده ام   مادر قسم بجان تو من کشتۀ توأم خون در عزای محترمت گریه کرده ام   تیغ مغیره راز جوانمرگیِ تو بود بازو شکسته ! بر وَرَمت گریه کرده ام   ضرب غلاف و سیلی و میخ و لگد چه کرد؟! یاس علی به پیچ و خَمت گریه گرده ام   با آن شتاب رفتی و برگشتنت ولی... آهسته شد ، به هر قدمت گریه کرده ام   از کوچه تا هنوز عصای تو مانده ام از بس برای قدّ خمت گریه کرده ام  زینب هنوز چادر خاکی به سر کند عمری به سایۀ عَلَمت گریه کرده ام   بهتر که من بخاک بقیع فانی ات شوم یعنی به غربت حرمت گریه کرده ام شاعر: محمود ژولیده @rozehdaftari
اشعار شهادت امام حسن مجتبی(علیه السلام) ای طشت یاریم‌ بده دیگر بریده ام این زهر  را به قصد شفایم چشیده ام   کم سن و سال بودم و پیری به من رسید مانند شمع قطره به قطره چکیده ام   راضی به مردنم که نبینم‌ مغیره را! من‌ ناز مرگ‌ را به دل و جان خریده ام   عمری ز کوچه رد شدم و سوخت صورتم! کوچه‌ نرفته ای‌ که‌ بدانی چه دیده ام   نامحرمی به مادر من حرف تند زد جایی نگفته ام که چه حرفی شنیده ام!   سنگین‌ شدست گوش حسن مثل مادرم آزرده از صدای بلند کشیده ام!   ناموس مرتضی به کمک احتیاج داشت فریاد زد حسن! کمکم‌ کن خمیده ام!   این تنگی نفس اثر زهر کینه نیست از کوچه تا به خانه فراوان دویده ام @rozehdaftari شاعر: سید پوریا هاشمی