❣﷽❣
💥#زمزمه_امام_عسکری_ع
💥#حاج_منصور_ارضی
سلام آقا تو هستی یوسفِ زهرا
سلام آقا شدی آوارۀ صحرا
غریب آقا
سلام آقا میدونم که عزاداری
در این شبها به درد و غمگرفتاری
غریب آقا
میاد امشب صدایِ گریه های تو
غم بابا شده امشب عزایِ تو
غریب آقا
*منتظر پسرشِ…پنج سالشه…عزیزمُ بگید بیاد…مهدی مُ بگید بیاد کنارم*
بیا بابا کنارم با دو چشم تر
ببوسم من لب تو لحظه آخر
عزیزمن
همین روزا به زخم ما نمک خورده
همین روزا بدون مادر کتک خورده
عزیز من
همین روزا عمومون محسنُ کشتن
همین روزا یه کوهِ هیزم آوردن
عزیز من
همین روزا میون یک در و دیوار
شده زخمی یه سینه با نوک مسمار
لب تشنه غریبِ عالمینم من
دم آخر فقط یاد حسینم من
*میگه آبُ که برد تادهانش…حضرت این دندوناش چنان میخورد به این ظرف آب…آب میریخت رو لباسایِ حضرت…هرجوری تونست بخوره
قطره ای،ذره ای، بیشتر آبُ خورد ریخت رو لباسش*
لب تشنه غریب عالمینم من
دم آخرفقط یاد حسینم من
حسین جانم
به هرسختی مرا آخرکفن کردی
توهم گریه برای پیرُهنکردی
حسینجانم
دم مغرب سرش بر نیزها بردن
همه زنها به هرکوچه کتک خوردن
حسین…
@rozehdaftari