eitaa logo
روضه دفتری مجمع الذاکرین اهلبیت (ع)
4.5هزار دنبال‌کننده
48 عکس
49 ویدیو
8 فایل
شامل اشعار و متن روضه با مدیریت خادم الحسین کربلایی محمد مسلمی ارتباط با مدیر @moslemi_124 لینک کانال @rozehdaftari پذیرش تبلیغات👈 @moslemi_124
مشاهده در ایتا
دانلود
⬛️روضه / حاج محمدرضا بذری ⬛️ ⬛️ هیئت یافاطمه الزهرا سلام الله علیها بابل ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ؛ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً؛ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ؛وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْن ِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ با صد جلالت و شرف و عزت و وقار آمد به دشت ماریه ناموس کردگار   فرش زمین به عرش مباهات میکند گر روی خاک پای گذارد "ملک سوار"   چه ناقه ای چه ناقه نشینی چه محملی مریم رکاب گیر و خدیجه است پرده دار   حتی حسین تکیه بر این شانه میزند خلقت زنی ندیده بدین گونه استوار   بیش از همه خدای مباهات میکند که شاهکار خلقت او کرد شاهکار   تا هست مستدام حسین است مستدام تا هست پایدار حسین است پایدار   کوهی اگر مقابل او قد علم کند مانند کاه میشود و میرود کنار   با خشم خویش میمنه را میزند زمین با چشم خویش میسره را میکند شکار   آنگونه که علی به نجف اعتبار داد زینب به دشت کرب و بلا داد اعتبار   پنجاه سال فاطمه ی اهل بیت بود زینب که هست فاطمه هم هست ماندگار   تا اینکه فرش راه کند بال خویش را جبریل پای ناقه نشسته به انتظار   حتی هزار بار بیایند کربلا زینب پی حسین می آید هزار بار   کار تمام لشگریان زار میشود زینب اگر قدم بگذارد به کارزار   روز دهم قرار خدا با حسین بود اما حسین زودتر آمد سر قرار   محمل که ایستاد جوانان هاشمی زانو زدند یک به یک آنهم به افتخار   افتاد سایه قد و بالاش روی خاک رفتند از کنار همین سایه هم کنار   طفلان کاروان همه والشمس و والقمر مردان کاروان همه واللیل و والنهار   عبدند ، عبد گوش به فرمان زینبند از پیرمرد قافله تا طفل شیرخوار   رفتند زیر سایه عباس یک به یک با آفتاب غنچه گل نیست سازگار   از این به بعد هیچ نمازی شکسته نیست وقتی قدم گذاشته زینب به این دیار   از فرش تا به عرش چه خاکی به سر کنند بر روی چادرش بنشیند اگر غبار   از خواهری چو زینب کبری بعید نیست معجر به پای این تن عریان کند نثار   یک عده گوشواره ولی دختر علی یک گوش پاره برد از اینجا به یادگار   خیلی زدند "تـا" شود اما تکان نخورد سر خم نمیکند به کسی کوه اقتدار   او که فرار کرد عدو از جلالتش فریاد میزند که علیکن بالفرار   ترسم که انبیاء بیفتند بر زمین دستی اگر خدای نکرده به گوشوار ....   پرده نشین کوفه،بیابان نشین شده با دختر بتول چه ها کرد روزگار !   " قومی که پاس محملشان جبرئیل داشت گشتند بی عماری و محمل، شترسوار "   آن بانویی که سایه او هم حجاب داشت با رفت و آمد سربازارها چه کار؟!!!!   چشم طنابهای اسارت به دست اوست زینب به شام رفت ولیکن به اختیار   در یک محله زخم زبان خورد بی عدد در یک محله سنگ گران خورد بیشمار   دردی به درد طعنه شنیدن نمیرسد یا رب مکن عزیز کسی را بدان دچار   علی اکبر لطیفیان آخرین سال حج ابی عبدالله* زنی از حجاز اومد برای زیارت اون موقع آستین ها گشاد بود آستین اومد بالا کنار بیت خدا یه مردی دستشو روی مرد گذاشت هردو رسوا شدن شلوغ شد کنار بیت خدا ببینن چه خبره چرا دستاشون جدا نمیشه گفتن خدا تنبیهشون کرده یه وقت کرده ابی عبدالله اومدن دیدن شلوغه اومد طرفشون چه شده گفتن خلافی کردن و رسوا شدن ابی عبدالله ناراحت شد و به هردو تشر زد همین جا توبه کنین ابی عبدالله عباشو انداخت رو دست اینا فرمود خدایا بهشون رحم کن تا دعا کرد دست این زنو مرد جدا شد گفت حسین جان ابرومو خریدی یه روز جبران میکنم چند روز تا قبل سفر فرمود بجدل بن سلیم شتراتو به من اجاره بده گفت باشه حسین جان کاروان راه افتاد مثل فردا رسیدن کربلا همون اول ابی عبدالله همه رو حساب کرد فرمود میخواین کمک کنین و گرنه برین فاصله بگیرین برگشت دید غوغایی شده گفت چه خبر شده بجدل بن سلیم تا دید همه چی رو غارت کردن گفت من عقب نمونم هرچی گشت پیدا نکرد یه وقت دید زیر نور ماه انگشتر آقارو دید انگشت متورم شده انگشتر به راحتی بیرون نمیاد هرچی کشید بیرون نیومد گشت یه خنجری پیدا کرد .....حسین https://eitaa.com/matnroozeh