eitaa logo
روضه دفتری مجمع الذاکرین اهلبیت (ع)
3.2هزار دنبال‌کننده
45 عکس
39 ویدیو
7 فایل
شامل اشعار و متن روضه با مدیریت خادم الحسین کربلایی محمد مسلمی ارتباط با مدیر @moslemi_124 لینک کانال @rozehdaftari پذیرش تبلیغات👈 @moslemi_124
مشاهده در ایتا
دانلود
میزبان رفته است از اینجا و مهمان مانده است یک گلستان گل در این بَرِّ بیابان مانده است   گرچه آل الله را بردند از این سرزمین جسمشان رفته است از اینجا ولی جان مانده است   آنچنان اینجا رها کردندشان انگار که بر زمین اجساد مشتی نامسلمان مانده است قومی از راه آمدند و روی خاک کربلا ماه را دیدند که صدچاک و بی‌جان مانده است   یک طرف در خیمه‌هایی سوخته دیدند که در عبایی پیکری اما پریشان مانده است   در کنارش نوجوانی بود چون قرص قمر بر تنش رد هلال سم اسبان مانده است   پیکری بی دست را دیدند بین علقمه آسمانی بر زمین از تیرباران مانده است   از حضور مشک پاره نزد او دریافتند ساقی‌اش حتی کنار آب عطشان مانده است   ناگهان از راه مردی آمد و با گریه گفت چشمتان از چه بر این اجساد حیران مانده است   این عمو عباس، این هم اکبر و این قاسم است این تنی هم که در این گودال، عریان مانده است...   ...پاره های پیکر بابای مظلوم من است که جدا از هم، چنان آیات قرآن مانده است   پیکرش را با حصیری می‌برم در قبر و آه آه که انگشتی از دست سلیمان مانده است @rozehdaftari
توسل به حضرت ابوالفضل(ع) ای درد بی درمانلارا درمان ابوالفضل باب الحوائج شأنیوه قربان ابوالفضل ای شیعه نین هر یرده امید و پناهی سنگر نشین زوّارلارین پشت و پناهی مظلوملارین سندن صورا یوخدور پناهی اول منصب و ایمانیوه قربان ابوالفضل ای بت شکن شیر خدانون شیر بالاسی حیران قویوپ قارداشیوین کرب و بلاسی اول آلتی گوشه قبرینون اوللوق فداسی احسان ایله احسانیوه قربان ابوالفضل هر کس سنین اَل آتسا دوتسادامه نیندن هرگز قایتماز دستِ خالی محضریندن اَل چکمروک بیزده سنون پاکدامه نیندن گوز تیکمیشوک احسانیوه قربان ابوالفضل ای کربلا میدانینون رحمت هماسی شأنون بویوک قبرون کیچیک وارماجراسی بسکی یروبلار جیسمیوه پیکان یاراسی غیرتلی مظلوم جانیوه قربان ابوالفضل دیوانه عشق حسینوک یا ابوالفضل پروانه شمع حسینوک یا ابوالفضل محتاجِ درمانِ حسینوک یا ابوالفضل اول شاه لب عطشانیوه قربان ابوالفضل قلبیم اولوب هجران غمینده شانه شانه شش گوشه قبرین حسرتی اود ویردی جانه بو حسرتی قبره آپارام یانه یانه باغلی قالان یولّاریوه قربان ابوالفضل هر کس اولا عشق حسینون مبتلاسی وصلِ حبیبه اَل تاپار اولسا وفاسی محشر گونی اجرین ویرر مظلوم آقاسی اول گلشن جانانیوه قربان ابوالفضل @nooheemajmaozakerin آغلار گوزیله ایستروک صاحب زمانی گلسون اوزی ویرسون براتِ کربلانی قبرین اوپوب اولسون((وحیدی )) نوحه خوانی باب الحوائج شانیوه قربان ابوالفضل @nooheemajmaozakerin
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔳🔳🔳🔳🔳🏴😭😭😭😭😭😭😭 @nooheemajmaozakerin
|⇦•من نگویم ظلم بر من کم کنید... و توسل به راوی دشتِ کربلا امام سجاد سلام الله علیه به نفس حاج عباس حیدرزاده•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيم یَا رَبِّ الْعَالَمِينَ من نگویم ظلم بر من کم کنید بلکه زنجیر مرا محکم کنید *غل و زنجیر به گردن آقا امام سجاد انداختن، وقتی حضرت رو سوار بر شتر بی جهاز کردن نوشتن: شتر یک کوهانه بود، حضرت رویِ مرکب قرار نگرفت، از روی مرکب بر زمین افتاد، عوض اینکه بگن کجاوه بگذارین، محمل بگذارین، مرکب راهوار بیارین، میدونید چه دستور دادن؟ دستور دادن پاهای حضرت رو از زیر شتر ببندن...* من نگویم ظلم بر من کم کنید بلکه زنجیر مرا محکم کنید *اگه میخواین تازیانه بزنید به من بزنید، میخواین سنگ بزنید به من بزنید....* ظلم بر من بیشتر ز اینها کنید لیک دست عمه ام را وا کنید عمه ام چون مادرم زهرا شده پشتش از بار مصیبت تا شده مادرم گر پهلویش از در شکست عمه ام را چوپ محمل سرشکست *روضه های زین العابدین عجیبه، بی جهت نبود سی و پنج سال گریه میکرد... دَرِ دروازه شام یه جمله ای فرموده که کنار بدن بی سر بابا این جمله رو نفرمود، فرمود: ای کاش مادر من رو نزایده بود... آدم وقتی صحنه ای ببینه که از دنیا سیر بشه، میگه: ای کاش من نبودم نمی دیدم... مگه حضرت چه صحنه ای میدید؟ شاید یه نگاه میکرد میدید عمه هاش رو دارن تازیانه میزنند، یه نگاه میکرد میدید خواهراش رو دارن سنگ میزنند، یه صحنه ای نوشتن جگر رو آتیش میزنه، نوشتن: یه پیرزن شامی از بالای بام یه سنگی پرتاب کرد این سنگ به سر بُریده ابی عبدالله اصابت کرد، سر از بالای نیزه رو زمین افتاد، زین العابدین این صحنه رو دید... اما من بگم: آقا! دستات بسته بود، جلو چشمتون عمه هاتون رو میزدن، خواهراتون رو میزدن... دستای شما در غل و زنجیر بود، اما این تازگی نداشت، یه روز هم مدینه دستای جدت علی رو بستن ... اون روز جلو چشم بابات علی مادرت زهرا رو میزدن، اون روز جلو چشمای امیرالمومنین مادرت زهرا زمین خورد ...* میزد مرا مغیره و یک تن به او نگفت زن را کسی مقابل شوهر نمی زند *الهی اگه مادری رو میزنن جلو چشم دخترش نزنن...* بیش از خودم به حالت زینب دلم بسوخت مادر، کسی مقابل دختر نمیزند *اما این بیت از زبانِ بی بی زینبِ...* دیدم که ریخت خصم ستمکار بر سرت قدّم نمی رسید که خود را سپر کنم *قدم نمی رسید، این عقده توی سینه اش بود، مدینه قدش نمی رسید که خودش رو سپر مادر کنه، اما کربلا تلافی کرد، زینب هرکجا میخواستن بچه هارو بزنن میدوید بازوش رو سپر میکرد، رقیه رو نزنید، سکینه رو نزنید، زینب رو بزنید، هرکجا نشستی به قصد فرج ناله بزن: یا حسین ...* @rozehdaftari ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•من نگویم ظلم بر من کم کنید... و توسل به راوی دشتِ کربلا امام سجاد سلام الله علیه به نفس حاج عباس حیدرزاده•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ @rozehdaftari
بـعـد از کــ🚩ـــربلا چـه گذشـت3⃣ بعد از سخنان شجاعانه حضرت زینب که باعث بیداری مردم در آن مجلس شد ابن زیاد به منظور پیاده کردن قدرت خود و پیشگیری از حرکت احتمالی مردمی که از جنگ با اباعبدالله پشیمان شده بودند و صدای گریه و شیونشان بلند بود دستور داد سر حسین علیه‌السلام و سایر شهداء را در کوچه‌های کوفه بگردانند تا مردم بدانند قدرت از آن کیست! 📢 منادی هم صدا میزد: قَتَّلَ کَذاب اِبنِ کذّاب... زید ابن ارقم می‌گوید: در غرفه خود نشسته بودم دیدم سر حسین را بالای نیزه در کوچه‌ها می‌گردانند شنیدم که آیه‌ای از سوره کهف می‌خواند: آیا گمان می‌کنی که داستان اصحاب کهف و رقیم از آیات عجیب ماست! از شنیدن این آیه از سر بریده اباعبدالله مو بر تنم راست شد و بی‌اختیار صدا زدم: یابن رسول الله!!! حرف زدن سر تو از داستان زنده شدن اصحاب کهف هم عجیب‌تر است! پس از آنکه اسرای کربلا وارد کوفه شدند از سوی مردم کوفه که فضائل اهل بیت را زیاد شنیده بودند و از عدالت علی علیه‌السلام پنج سال برخوردار بودند از هر طرف صدای لعن بر کشندگان فرزند پیغمبر بلند شد و به گوش دشمنانشان می‌رسید دشمنان اباعبدالله بدتر از سگان از کرده خود پشیمان شدند چنانکه عمر سعد بعد از برگشتن از کربلا آنچنان پشیمان بود که به یکی از بستگانش که از او احوالپرسی می‌کرد گفت: هیچکس نزد خانواده‌اش برنگشته که بدتر باشد از وضعی که من برگشته‌ام از مرد فاسقی چون ابن زیاد اطاعت کردم و خدای حکیم را معصیت بزرگی مرتکب شدم و رحم و خویشاوندی را قطع نمودم ⤵️ بعد از شهادت امام حسین علیه‌السلام سیل انتقادات بر کشندگان پسر پیغمبر وارد شد حتی از سوی نزدیک‌ترین بستگان عثمان ابن زیاد به برادرش عبیدالله گفت: بخدا قسم دوست داشتم بر بینی تمام فرزندان زیاد تا قیامت علامت بردگی می‌زدند ولی حسین کشته نمی‌شد و این لکه ننگ بر خاندان زیاد نمی‌نشست مرجانه مادر عبیدالله ابن زیاد بر فرزند خبیثش خشم گرفت و گفت: ای پست فطرت پسر رسول ﷺ را کشتی! بخدا قسم هرگز خدا را با روی خوش ملاقات نخواهی کرد معقل ابن یسار به شدت از عبیدالله انتقاد می‌کرد و از او کناره گرفت مردم هرگاه عمر بن سعد را می‌دیدند او را لعنت می‌کردند و هرگاه وارد مسجد می‌شد از مسجد خارج می‌شدند حصین ابن عبدالرحمن می‌گوید: چون خبر قتل حسین به ما رسید سه روز به حالت بهت باقی ماندیم گویی بر سر ما خاکستر پاشیده شده است خواجه ربیع بیست سال سکوت اختیار کرده بود وقتی خبر قتل حسین به او رسید رنگش متغیر شد و گفت: براستی حسین را به شهادت رساندند؟ سپس فرمود: بخدا جوانمردانی را کشتند که رسول خدا آنها را بسیار دوست می‌داشت و با دست خود لقمه بر دهانشان می‌نهاد سپس به سکوت برگشت تا از دنیا رفت حسن بصری وقتی خبر شهادت امام حسین را شنید آنقدر گریه کرد تا پهلوهایش ورم کرد و گفت: آه چه ذلّت و خواری است برای ملتی که فرزند زنازاده، فرزند پیغمبرش را بکشد بخدا قسم جد و پدر حسین از پسر مرجانه انتقام می‌گیرند حتی عده‌ای شهر را ترک کردند و گفتند: در شهری که پسر پیغمبر در آن شهید می‌شود سکنی نمی‌گزینیم ◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️ ✍ منابع: 📓 حیات الحسین، جلد۳، صفحه۱۱۹ 📔ارشاد مفید، صفحه۲۲۹ 📚 بحارالانوار، جلد۴۵ صفحه۱۸ 📒 طبری، جلد۷ صفحه۳۸۵ @rozehdaftari
پیرمرد ِ بلا کشیده منم پسرِ شاه سربریده منم روضه خوانی که هرچه می گوید با دوچشم کبود دیده منم آنکه از ناقه دید بانوئی پایِ یک بوسه شد خمیده منم آن امامی که با تنی تب دار عقبِ ناقه ها دویده منم آنکه وقت فرار از خیمه نالة دختران شنیده منم آنکه در بین بوریا دلِ شب پیکر یک امام چیده منم آنکه درگوشة خرابة شام دفن کرده گلی شهیده منم همة روضه ها کنار ولی آنکه بازار شام دیده منم روضه را باز میکنم امشب سخن آغاز میکنم امشب روضه در یک کلام وای از شام دردِ بی التیام وای از شام کاش مادر مرا نمی زائید ناله های مدام وای از شام ناسزاهای بد به ما گفتند همه جایِ سلام وای از شام آن دیاریِ که کرده بازی با آبروی امام وای از شام قافله تا غروب گیر افتاد کوچه ها ناتمام وای از شام دخترِ فاطمه اذیت شد از نگاهِ حرام وای از شام گذر از کوچه هایِ تنگِ یهود آتشِ رویِ بام وای از شام جایِ حیدر زگیسویِ دختر می گرفت انتقام وای از شام در میان ِ چهار هزار رقاص گریه در ازدحام وای از شام سر وتشت و پیاله های شراب چوبِ بی احترام وای از شام لعنتی در کنارِ سر میریخت میِ باقیِ جام وای از شام سرخ موئی اشاره کرد و یزید گفت : گفتی کدام؟؟وای از شام من چهل سال گریه میکردم با همین یک کلام وای از شام قاسم نعمتی @rozehdaftari
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
یازهرا🖤 🖤روضه جانسوز_تنور خولی و کوفه اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام _حاج محمود کریمی🎙 ▪️▪️▪️▪️ روضه برات بخونم،زن خولی میگه دیدم از تنور خانه نور به آسمان بلند ...." وارد مطبخ شدم ، دیدم چهار زن مجلله، دور تنور نشستن،سر حسین تو تنوره ...." یکی میگه حسین جان ، مادرت حوا به فدای تو،یکی میگه حسین .... هاجر فدای تو،یکی میگه مریم فدای تو ... یکی میگه آسیه فدای تو" همه داشتن گریه می کردن" یه وقت دیدم یه هودجی از آسمان پایین آمد،پایین آمد،پایین آمد" این چهار بانوی بهشتی بلند شدن،رفتن کمک کردن از این هودج یه خانم قد خمیده ای را آوردن ...." خمیده خمیده این بانو آمد کنار تنور ..." نشست ؛ سر در تنور کرد " هی صدا میزد مادرت برات بمیره حسین ..... '" این بازدید اون دیدار هایی که نیمه شب حسین میرفت سر قبر مادرش ...." مادرم شبا بازدیدشو پس میداد ..." اولین بازدید شب یازدهم محرم بود" خانم زینب کنار بدن پاره پاره ....." زبان گرفته ...." مجلس عزا گرفته ..... یه وقت دیدن هم نوا و هم ناله پیدا شد ...." خوب که دقت کرد دید صدای ناله ی مادرش فاطمه ست ...." هی صدا میزنه غریب مادر حسین ...... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ @rozehdaftari
🎤🌷متن روضه اسارت حضرت زینب در کوفه این است نوایِ دِلِ من در همه حالآت از روزِ ازل تا بِ دم صبحِ مکافات نقش است به لوحِ دلِ من با قلم عشق این جاست حسینیۀ تو عمۀ سادات ... خوبانِ روزگار مسلمانِ زینبند دیوانۀ حسینُ پریشانِ زینبند آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند حتماً کنیز و پیرغلامانِ زینبند در جنت الحسین تمام حسینیان هستند غرق ناز که مهمان زینبند مرغان خوش صدای بهشتی تمامشان بیچاره طنین حسین جان زینبند .... کعبه رقیب حُرمت زینب نمی شود عالم حریف هیبت زینب نمی شود این ها که گفته اند ز عیسی مسیح ها یک قطره از کرامت زینب نمی شود هر جا که حرف اوست همان جاست کربلا در هر مکان که صحبت زینب نمی شود ... باید به سوی عرش خدایش سفر کند روی زمین رعایت زینب نمی شود تنها به احترام حسینش اسیر شد هر عاشقی که حضرت زینب نمی شود زینب اگر نبود محرّم نداشتیم هیئت نبود ، این همه آدم نداشتیم وقتی غرور حیدری اش جلوه گر شود هر کس که هست مرد خطر بی جگر شود تنها پیمبری ست که باید چهل مسیر با شمر ها و حرمله ها همسفر شود ... بین حرامیان سپرِ هر اسیر شد اما کسی نبود برایش سپَر شود با دست های بسته نمی شد به سر زند سر را شکست تا کمی آرام تر شود *عرضِ روضه ام : گفت نذر کردم  یه بار دیگه معلمِ قرآنم زینبُ ببینم ... هر فقیر و اسیری وارد شهر میشه نان و خرما صدقه بدم ....  خبر آوردن اُمِ حبیبه یه کاروان اسیر وارد شهر شده ... (گفت نون و خرما ببرید) بردن و برگشتن گفتن اُم حبیبه از ما قبول نکردن ... ( گفت چطور مگه ؟) گفت آخه فرمودن صدقه بر ما حرامِ ... گفت یا للعجب مگه کی واردِ شهر شده ؟؟  میگن خودش چادر به کمر بست گفت برم ببینم کی اومده ... اومد دید یه عده رو سوارِ شتر هایِ بی جهاز کردن ... سوال کرد بزرگِ این کاروان کیه؟ سیدا،با دست عمه تون رو نشون دادن .... اومد جلو گفت چرا نون و خرمایِ منو قبول نکردید؟ با اون هیبتِ حیدری فرمود صدقه به ما حرامِ .... گفت تا جایی که من میدونم و یادمه صدقه فقط به بچه هایِ پیغمبر حرامه ؟؟؟... فرمود اُمِ حبیبه برا چی نذر کرده بودی ؟ عرض کرد خانم یه بار دیگه معلم قرآنم زینب رو ببینم ...  فرمود ام حبیبه نذرت قبول .... من زینبم .... نوکرا ... میگن ام حبیبه یکی دو قدم فاصله گرفت ، خانم مگه چند وقته ندیدمت ...چرا انقد شکسته شدی ... چرا قدت خمیده ....؟؟ اصلاً باور نمیشه شما زینب باشی ... اگه شما زینبی ، زینب همیشه یه نشونه داشت ... همه جا سایه به سایۀ حسینش بود ... به من بگو اگه زینبی پس کجاست حسینت ...فرمود ام حبیبه .... اون سری که بالایِ نیزه داره قرآن میخونه .....*حسین .. @rozehdaftari
‍ از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین دست و پا میزد حسین زینب صدا میزد حسین اومده بالای تل زینبیه داره نگاه میکنه، هر کی سنگ داره با سنگ میزنه، هر کی نیزه داره با نیزه میزنه، بدن عزیز زهرا. دستاشو رو سرش گذاشت زینب صدا زد، اَلسلامُ علیکَ یا مُرَمِّلٍ بِالدِماء، اَلسلامُ علیکَ یا ذَبیحَ العطشان، وا محمدا وا علیا. رسانه آهنگ اما یه وقت دیدن زینب داره تو صورت خودش میزنه صدا زد، اَلسلامُ علیکَ یا ذَبیحاً بِلقَفا. چی دید زینب، دید بدن آقامونو برگردوند. میون نیزه و خنجر ، یه تنی افتاده بی سر ناله ی غریبی میگه یا حسین غریب مادر @rozehdaftari
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین @rozehdaftari
آزاد آن دلی‌ست که این جا اسیر شد باید به پای مِهرِ شما بود و پیر شد در روز رستخیز سرافکنده کِی شود، هرکس که در حضور شما سر به زیر شد؟ بی مهرتان کسی به مقامی نمی‌رسد هرکس که بود سائل این در، امیر شد باشد چراغ ظلمت قبرش هرآن دلی کز پرتو ولای تو روشن ضمیر شد هر روز پیش چشم به تصویر می‌کشم سر روی نیزه رفت و تنت غرق تیر شد در حیرتم که بین تمامی اولیا آقا کفن برای تو تنها حصیر شد! مدیون لطف توست «وفایی» و باز هم در محضرت رسیده و منت پذیر شد ✍ @rozehdaftari
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
( علیه السلام ) مداح گرامی ، مرحوم ما ندیدیم اما از بزرگترها شنیدیم که در گذشته مداحانی بودند که در مجلس ، فقط کلمه « حسین » را زمزمه میکردند ومردم از سوز و تاثیر کلامشان ، از خود بیخود میشدند ... آماده ساز دیده برای گریستن بی شک بهشت بوَد بهای گریستن ... ذکر جفا و نقل مصیبت نیاز نیست نام‌ « حسین » بس است برای گریستن ... @rozehdaftari
🔊 روضه ورود کاروان اسراء به شام هیئت احرار الحسین علیه السلام شامیان من داغ دارم، هل هله کمتر کنید ۲ بخدا نمیزارم اینجور بشینید... (امام زمان) خارجی نه، زاده، پیغمبرم، باور کنید اگه برام داستان درست نمیکنید، اگه فردا حرف برام در نیاد، یه کار ازتون میخوام، به خدا برا روضه است، کسی خجالت نکشه من دارم میگم، میخوام همه باهم دست بزنید میخوام شعر بخونم، صدا دستتونو بشنوم میخونم، دست بزن، عیب نداره بزن، کف زدن،( بزن) کف زدن پای سر (دست بزن) کف زدن پای، سر، فرزند زهرا، خوب نیست (دست) دست زدن، دست زدن، پای سر ، فرزند زهرا خوب نیست آقا، تو هی دوتا میزنی قطع میکنی، هی داد میزد، اینا میخندیدن کف زدن پای سر، فرزند زهرا ، خوب نیست نا مسلمانان، حیا، از دخت پیغمبر، کنید یه روضه بگم، از کربلا به شام ، هیچ جا نشده بود به اینا احترام بزارن، سادات، یا باید مثل سید اجازم بدید، یا پاشید برید بیرون، عمامه برداشت، یعنی واویلا، یعنی من اجازه دارم هر روضه ای، هیچ کس احترام نذاشت، الا دم دروازه، تو شلوغیا و خنده ها، یکی گفت سلام آقا، یهو آقا برگشت علی بن الحسین، دید تو شلوغیا یکی دستشو آورده، سلام آقا، آقا لبخند زد، تو مارو میشناسی؟ گفت آره آقا، باباتم میشناسم، جون بخواه، چه بلایی سرت آوردن؟ گفت ببینم، ازت خواسته ای بگم آره، گفت یه پارچه بیار، آفتاب، زنجیرارو سوزونده، این زنجیرا رو گردنمه، گردنم سوخته، (ای وای، اگه بعدیشو بگم، همه دستا کار میکنه) گفت سَهل، پول داری؟ آقا تو اسارت پول چکارت؟ گفت میخوام بدم، به این، نیزه دارها ، (گوشتو بگیر)، میخوام اینقدر به بهونه سرها ، وسط ناقه، اینقدر نچرخند، بین عمه ها، آه، بگیریدش، مگه سید اولاد زهرا، خودشو میزنه؟ نزن بچت داره میبینه، وای چه روضه ای اومد تو سرم، نزن، بچه اش داره میبینه، نزن، نزن، این پسرِ، این پسرِ، نزن، دخترش، دخترش داره میبینه، آه، پیش سه ساله، رو سینه اش نرو ، حسیــــــــــن، حسیـــــــــــن باشه، دست تو مستمع رو میبوسم، الان خوشهالم، روضه ثابت گرفتم، دیونه هامو پیدا کردم، آره، هر کدوم شما تو یه هیئت میدیدمتون، اما حالا دور هم جمع شدیم، پسرش داشت میدید باباش خودشو میزنه، از این ور میزد، میگفت نزن، خودشو میزد، میگفت نزن، اون بچه میدونی چکار میکرد، میزد هی خودشو، پاتو وردار، پاتو وردار، یَومٌ عَلی صَدرِ المُصطَفی، یَومٌ عَلی، وَجهِ الثُری، رو زمین افتاده، کمک، کمک، کمک، آخ کمک اومدن، اما به حسین نه ، کمک سنان، کمک شمر، کمک خولی، حسیـــــــــــن، حسیــــــــن آه، آه، اگه پا به پات، گریه نمیکردم نمیخوندم، بخونم یا نه؟، روضه بگم برا اینم، یه ساعت داره میزنه، از اول روضه داره میزنه، اما خون نیومد، الان یکم خون اومد در حیرتم، چگونه، به رویش، عدو زده تو رو خدا نزنید، تو رو خدا نزنید، به پا من نیفت، کاش یکی به پا اون می افتاد، نزن، زینب به پاش افتاد، اومد تو گودال، آه، دیگه نمیخونم، تو حسین بگو من نخونم، تو حسین بگو، به جان مادرم هنوز روضه نخوندم، حسیــــــــــن، حسیــــــــــن بسه، باشه، فقط یه دونه بگم، هنده اومد تو مجلس، یه عبایی پوشیده بود، یه قبایی پوشیده بود، (بخونم یا نه)، اومد تو مجلس، طلا هاشو بسته، گردنبندشو انداخته،( بزار بخونم، بزار بخونم، تو گلوم میمنه وا)، یه وقت رسید، عمه های تو رو دید، گفت اینا که حجاب دارن، پس میگفتید اینا خارجی اند، بزرگتون کجاست، اومد جلو زینب، خانم اینطور بود، میدونست هنده ببینه میشناسه، گفت دستتو بردار، دستتو بردار ببینم، دستشو برداشت، واویلا، دیدن چادرشو برداشت، عباشو برداشت، یکی هنده رو بگیره، گفت زن یزید محجبه، دختر علی، با پارچه؟ حسیـــــــــــن، حسیــــــــن، حسیـــــــــــن 🎤 حاج @rozehdaftari
. |⇦•نوا از نینوا می رفت... و توسل به حضرت زینب کبری سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج‌مهدی صالحی کرمانی ●━━━━━━─────── شب شددیدم عده ای کنیز اطراف یه خانم مجلله ی رو گرفتن دارند میارن. بی بی زینب تا چشمش افتادبه این‌خانم بلند شدند رفتن بین بچه ها نشستن چادر رو صورت کشیدن. الهی بمیرم برات زینب. کار به جایی رسیده بود با دستشون صورتشون رو پوشانده بودن الله اکبر هنده آمد روی کرسی مخصوص که گذاشته بودند نشست اما دیدند بر خلاف دیگران که بهشون زخم زبان میزدن این خانم شروع کرد دلداری دادن از خدا گفتن از زمان قضاو قدر گفتن حرفاشو زد رو کرد بعدرو‌کرد به خانوما، خانم ها بزرگ تر شما کیه؟ یه چندتا سوال ازش دارم بی بی زینب رو نشونش دادن. یکی گفت: عمه جان! خانم ادب داره جوابشون رو بدید. جواب ابن زیاد رو زینب نمی داد. یزید با اون همه شکوه وجلالی که براخودش درست می کرد بی بی فرمودند: من اصلا ننگم میاد با تو حرف بزنم. دنیا من رو کشونده اینجا با تو روبه رو شدم من ننگم میاد با توی یزید حرف بزنم.. دختر علی است، دختر حضرت زهراست... اینجا گفتند: خانم جان این خانم فرق می‌کنه جوابشون رو بدین. رو کرد به بی بی زینب... خانمِ اسیر! بگو بدانم شما از کدام شهر و دیارید؟ بی بی فرمودند: ما از مدینه ی پیغمبریم.هنده تا نام رسوالله و مدینه را شنید ادب کرد از روی کرسی بلند شد نشست روی خاکای خرابه صدا زد: خانم! اسم مدینه رو بردی من چندسال تو مدینه بودم خاطرات خوبی دارم، دوستان خوبی دارم، بگو بدانم شما از کدام محله ی مدینه هستید؟ بی بی فرمودند: ما از محله ی بنی هاشمی هستیم. هنده خوشحال شد یعنی میشه این خانم زینب من رو دیده باشه؟! یعنی میشه این خانم از حسین به من خبری بده !؟صدا زد خانم! بگو بدانم آیا خانه ی مرتضی علی و زهرا را می‌شناسی؟ گفت: بله!... چقدر هنده خوشحال شد. گفت: خانم آیا بچه های زهرا رو میشناسی؟ فرمودند: بله! از کدامشان سوال میکنی؟ صدا زد: خانم! بگو بدانم آیا حسینِ زهرا را میشناسی؟فرمودند: بله، هنده حسین رو خوب میشناسم. اما یه سوال دیگه کرد دیگه بی بی زینب نتونست جواب بده آنچنان گریه ای سر داد تمام خرابه ضجه و ناله شد. اومد جلوی بی بی صدا زد: خانم مگر زینبِ من طوری شده؟ مگر از بی بی ام زینب خبری داری؟ چادر رو کنار زد بی بی، صدا زد هنده حق داری نشناسی بخدا من زینبم! آنچنان هنده تو صورت خود زد کاش کور شده بودم نمی دیدم خانم به من گفتن اسرای خارجی اند. شما کجا؟ اسیری کجا؟ شما کجا؟ خرابه ی شام کجا؟ حسین از دست ما می‌رفت اگر زینب نمی آمد ... نوا از نینوا می‌رفت اگر زینب نمی آمد ــــــــــــــــــ@rozehdaftari
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦نوا از نینوا می رفت.. و توسل به حضرت زینب کبری سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج مهدی صالحی کرمانی مرادقلی‌: ●━━━━━━─────── امام حُسَیْن(ع) می فرماید: شیعیان و پیروان ما آن کسانی هستند که دلهایشان (و به تبع آن افکار و اعمالشان ) از هر گونه ناخالصی (و فریب و نیرنگ و سوء استفاده از اعتماد مردم) و کینه ( و دشمنی یا خیانت ) و ناسالمی ( و تقلب و تزویر ) پاک و پیراسته باشد. 📚تفسیرالإمام العسکری(ع)، (ص 309، ح154) @rozehdaftari
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
دستامو بگیر آقای دلم این بار اومدم با پای دلم با تو خودمو پیدا میکنم چشمامو برات دریا میکنم خودم و نوکر در خونت شمردم تموم خونواده مو به تو سپردم آقا اگه یه وقت هایی جونی کردم تو‌دستمو گرفتی من زمین نخوردم زیر علمت من قرصه دلم اما شب و روز میپرسه دلم کی میشه بازم پیش تو بیام حتی یه نفس واسه یه سلام همیشه توی سختی ها بودی کنارم با حسرت زیارتت تنها نزارم بیاودستمو بگیر بریم زیارت میدونی توی این فراق توم کارم من روضه هایت را رها نمی کنم من اگر ازتو دور افتم،از بین میرم هرروز نان و نمک را خورده ام ای کاش دلت کمی برای من بسوزد دلم خون است؛ولی سرتو سلامت آتش گرفته ام؛ولی سرتو سلامت به چه کسی بگویم که دلتنگ توام حسین جان؟ کربلا برایم حسرت شده؛ولی سرتو سلامت دست هایت را به اشک هایم بکش مرا به خال خود رهانساز فکری به حالم کن آقا و نگذار در این احوال بمانم انگار اصلا صدایم به تو نمی‌رسد نوکرت را بغل کن واو را به سخن بگیر به خدا حرف دلم همیشه این است آیا می‌شود برای تو بمیرم؟اما چشمم آب نخورد هم دستت زخمی است و هم سرت هم خواهرت زخمی است و هم برادرت ابر غمها آسمان زندگی خواهرت را گرفت و داغ برادر خانه خرابش کرد وقتی که آب خواستی،با سنگ جوابت را دادن مگه بی کس و کار بودی که غارتت کردند؟ هرکس که آمد و رفت به تو زخمی زد خواهرت برایت بمیرد که سه ساعت تمام آزار دیدی @rozehdaftari
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
گریز روضه خانم حضرت زینب سلام الله علیها😭👇🏻 دیگر چه زینبی ؟ چه عزیزی؟ چه خواهری؟! وقتی نمانده است برایش برادری تا نیزه ات زدند زمین خورد خواهرت با تو چه کرده اند در این روز آخری؟! از صبح یکسره به همین فکر می کنم  وقت غروب می شود اینجا چه محشری اینجا همه به فکر غنیمت گرفتن اند از گوشواره ها بگیر تو تا کهنه معجری اصلا کجا نوشته اند که در روز معرکه  در قتلگاه باز شود پای مادری؟! اصلا کجا نوشته اند که هنگامه غروب در خیمه گاه باز شود پای لشکری؟! اصلا کجا نوشته اند که در پیش خواهری باید جدا کنند گلوی برادری؟! من مانده ام چطور تو را غسل می دهند اصلا چه غسل دادنی ؟ اصلا چه پیکری؟! در زیر سم اسب چه می کردی ای حسین؟ از تو نمانده است برایم بجز سری از روی نیزه سایه ات افتاده بر سرم  ممنونم ای حسین که در فکر خواهری در کوفه ، زینب از تو چه پنهان ، تمام کرد... ای کاش رفته بود سرت جای دیگری ...التماس دعا 🎤حاج حسین سیب سرخی @rozehdaftari
توسل به حضرت ابوالفضل(ع) ای درد بی درمانلارا درمان ابوالفضل باب الحوائج شأنیوه قربان ابوالفضل ای شیعه نین هر یرده امید و پناهی سنگر نشین زوّارلارین پشت و پناهی مظلوملارین سندن صورا یوخدور پناهی اول منصب و ایمانیوه قربان ابوالفضل ای بت شکن شیر خدانون شیر بالاسی حیران قویوپ قارداشیوین کرب و بلاسی اول آلتی گوشه قبرینون اوللوق فداسی احسان ایله احسانیوه قربان ابوالفضل هر کس سنین اَل آتسا دوتسادامه نیندن هرگز قایتماز دستِ خالی محضریندن اَل چکمروک بیزده سنون پاکدامه نیندن گوز تیکمیشوک احسانیوه قربان ابوالفضل ای کربلا میدانینون رحمت هماسی شأنون بویوک قبرون کیچیک وارماجراسی بسکی یروبلار جیسمیوه پیکان یاراسی غیرتلی مظلوم جانیوه قربان ابوالفضل دیوانه عشق حسینوک یا ابوالفضل پروانه شمع حسینوک یا ابوالفضل محتاجِ درمانِ حسینوک یا ابوالفضل اول شاه لب عطشانیوه قربان ابوالفضل قلبیم اولوب هجران غمینده شانه شانه شش گوشه قبرین حسرتی اود ویردی جانه بو حسرتی قبره آپارام یانه یانه باغلی قالان یولّاریوه قربان ابوالفضل هر کس اولا عشق حسینون مبتلاسی وصلِ حبیبه اَل تاپار اولسا وفاسی محشر گونی اجرین ویرر مظلوم آقاسی اول گلشن جانانیوه قربان ابوالفضل @nooheemajmaozakerin آغلار گوزیله ایستروک صاحب زمانی گلسون اوزی ویرسون براتِ کربلانی قبرین اوپوب اولسون((وحیدی )) نوحه خوانی باب الحوائج شانیوه قربان ابوالفضل @rozehdaftari
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
روضه کوچ از خرابه (وصال تبریزی) رقیه دور،دوشوب یولا،گئدور بو کاروان قیزیم زیارته بیز گئدیروخ،یانا یانا،ایاقه دور سنده قوشول بو هیئته دور، غم منی درده سالوب دور،گور بی بیون دای قوجالوب دور،گوشواران الده قالوب دور جان یارالی جان دور ،اوز عموون او قانلی پرچمون داخی گتور اله آغلا نقدری آغلوسان،نه واردی شمریلن سنان نه حرمله دور، دیلدن هامی سسلنور دور،باجولار اشکین الور دور،اربعین عطری گلور دور جان یارالی جان یارالی جان،نه یاتموسان،اولما شیرین گلور سنه بو خواب ناز دور نجه گور،گلین باجوون ،قبریون اوسته ایلوری سوز و گذار دور،الیوی وئر گلینه دور،باخ حنالی الینه دور،اوت وئروبلار دیلینه دور جان یارالی جان دور،ربابیله،گئداخ او یرده صود امردن دانیشاخ ناقه نون اوسته نوحه ده ، او گیر و داره نیزه لردن دانیشاخ دور،اورگیم اولدی کباب دور،منه وئر باری جواب دور،اوزون اولدوردی رباب دور جان یارالی جان یارالی دور،اولمیه خوشدی یرون دور،ناقه ده بوشدی @rozehdaftari
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
روضه اربعین بوردا دیردی بیزلری سالدلار آت قباقینه بوردا دیردی ناله میز یتدی سپهر طاقینه ایندیده عمه هرکسین خار باتور ایاقینه سوزشی وار سزلدوری آه وفادور عمه جان رسمیدور آغلیوب یانار هرکسین ئولسه بیر کسی فاطمه نین بو نقطه ده غیردی سر ناله سی عمه گلور قولاقیمه اصغرین آغلاماق سسی اله دییر یاندین ننه @rozehdaftari
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
اربعین آمد دلا امروز زینب خسته است آمده بر کربلا امروز زینب خسته است در کنار مرقد شش گوشه بنت المرتضی گویی افتاده زپا امروز زینب خسته است این همان بنیان کن کاخ ستم باشد ولی داردآهنگ عزا امروز زینب خسته است ای شهیدان بهر استقبال او کاری کنید بوده حامی شما امروز زینب خسته است ای برادر حال خواهر را نمی پرسی چرا همچو نی دارد نوا امروز زینب خسته است خیز ای عباس پرچم را از او تحویل گیر قامتش گشته دو تا امروز زینب خسته است ای علی اکبر قطار عمه ات برگشته است گوید ای مشکل گشا امروز زینب خسته است (ایستیرم اورکلری روانه الیاخ کربلایه او زائرلری که پای پیاده گدیلرآقانین او آلتی گوشه قبرینه بیزده اورکلری بوردان روانه الیاخ قوشولاخ او زائرلره) ای حرمینه ناز ائدن تربتی قانلی کربلا سنده آقام حسین یاتوب صورتی قانلی کربلا آند اولا قانلی تربته آند اولا قانلی پرچمه  دوشسه یولوم گرک دیم شکوه می نهر علقمه  آخدی سو چوللره ولی یاندی عزیز فاطمه  اولدی دوداخدا اصغری شربتی قانلی کربلا کربلا کربلا کربلا کربلا @rozehdaftari
@nooheemajmaozakerin کانال نوحه مجمع الذاکرین گلچین نوحه ها و زمزمه های فارسی و ترکی و...
این گروه جهت پاسخگویی به درخواست های شما با مدیریت ذاکر اهلبیت ع کربلایی محمد مسلمی ایجاد شدایجاد ارباط با مدیر 👇 @Moslemi_124 لینک گروه👇 https://eitaa.com/joinchat/77201857C160ebf881a