eitaa logo
روضه دفتری مجمع الذاکرین اهلبیت (ع)
3هزار دنبال‌کننده
44 عکس
39 ویدیو
7 فایل
شامل اشعار و متن روضه با مدیریت خادم الحسین کربلایی محمد مسلمی ارتباط با مدیر @moslemi_124 لینک کانال @rozehdaftari پذیرش تبلیغات👈 @moslemi_124
مشاهده در ایتا
دانلود
(سبک : تومشکتو به آب زدی...) ای ساربان گیتمه دایان ، دشت بلایه چاتمیشام بوردان حسین عطری گلیر ، من کربلایه چاتمیشام تعال الله بو تجلّای جاه عشقه گلور زینب اربعین دوتسون شاه عشقه یازهرا ، یازهرا (2) یا فاطمه گل دادیمه ، چوخدور ئوره ک دردیم سنه یوخدور دوزوم گورمورگوزوم،گورست حسین قبرین منه جانی چیخار هر بلبلین ، دوشسه یولی بو گلشنه پرپردی گوللر لاله لر ، اشگیم رواندی دامنه یولوم دوشدی وعده گاه دلخواه عشقه گلور زینب اربعین دوتسون شاه عشقه یازهرا ، یازهرا (2) من زینبم قارداش حسین ، سنسیز یوزوم هئچ گولمدی بیلمم ندن غملی باجین ، ویرانسراده ئولمدی آزاد اولوب اهل حرم ، اما ئوره ک دینجلمدی گلدی بو قبر اوسته هامی ، نازلی رقیه ن گلمدی سلامی وار کشتگان آگاه عشقه گلور زینب اربعین دوتسون شاه عشقه یازهرا ، یازهرا (2) هرکس فراتین موجینی ، گورسه باتار اشگ تره گاهی ربابه وای دئیر ، گه شیر خواره اصغره یانّام کسیلمیش اللره ، هم ساقی نام آوره دوشدی اباالفضلین قولی ، اما سو آخدی چوللره هزار افسوس ابر غم آلتدا ماه عشقه گلور زینب اربعین دوتسون شاه عشقه یازهرا ، یازهرا (2) ** ♦السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (ع)♦ @rozehdaftari
اربعین، زبانحال حضرت زینب(س)🏴🏴 سبک: عم اوغلی چوخ گول سارالار گلوب زینب اربعینووه گورنه باغریقان قارداش (۲)بار دولانوب بس کوفه و شامی قامتی کمان قارداش (۲)بار بالالارون آلدیلار حسین دور مزارون آغوشه باجوندا ایستور مزاروندن اخذ ائده حسین توشه مزاریوه زینبون قربان بس ندندی شش گوشه هایاندا یاتمیش علی اکبر ای مزاری قان قارداش هایاندادی صود اَمر بالون آختارور رباب آغلور باخور قارداش بوینی چیگنینده غصّه قلبینی داغلور بالاسینین قانلی قنداقین گه آچور گهی باغلور ربابیوه قالدی اصغردن غملی بیر نشان قارداش گئدنده شامه یارالارون باغلیانمدیم قارداش جنازون اوسته دویونجا بیر آغلیانمدیم قارداش توکولدی دشمن خیامه یاس ساخلیانمدیم قارداش آلموشدی تاب وتوانیمی قمچیلر اینان قارداش قولی باغلی چوخ دولانموشام بس کی خستییم نینیم اوشاقلیقمدان سنه حسین قلبی بستییم نینیم ئولوبدی قارداشلاریم ایندی دلشکستییم نینیم گلوبدی کاخ ستمگری خطبه سی یخان قارداش ئولونجه باشیمدن آچمارام مونسیمدی بو قارم ملالیم چوخدی بوسینمده واردی بیر عمیق یارم روقیّوندن چوخ خجالتم اولمادی حسین چارم خرابه ده قانلی باشیوی ئوپدی وئردی جان قارداش بابا بابا سسلدی قیزون جان بَسر اولوب یاتدی خرابه ده یومدی گوزلرین ماه منظرون باتدی یارالی باشون قوجاقینده زینبووی آغلاتدی اوجالدی ناگه خرابه دن ناله و فغان قارداش خرابه ده دفن ائدوب باجون ماه پاره سین قارداش دور ائیله سن ایندی بو ایشین راه چاره سین قارداش رقیّووین ایندی نیله سین گوشواره سین قارداش آلوب بو نسگیل قرارینی جسمیدن توان قارداش ♦السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (ع)♦ @rozehdaftari
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (ع)♦
i کربلا تعظیم کن ، پیرِ قبیله می رسد کوچه وا کن با ادب ، دارد عقیله می رسد کیست این خانم علمدارِ سپاهِ اربعین شاه بانو، دخترِ آقا امیرالمومنین شرم دارد از تماشایِ جمالش آفتاب شد یکی از گریه کن هایِ کلاسِ او رباب هرنفس هر محملی یک منبرِ روضه شده پینه های دستِ زینب ،آخرِ روضه شده گریه آزاد است هرمنزل چه شوروحالی است روضه خوانها دورِ هم ،جایِ رقیه خالی است زینبِ امروز ، با روزِ دهم، ... تغییر کرد این چهل روزِاسارت، عمه جان راپیر کرد بارها وبارها رأسِ بریده گریه کرد بر گرفتاریِ این ، قامت خمیده گریه کرد سنگ هایِ بی ادب سنگِ صبورش را شکست چشمهایِ کوچه بازاری، غرورش راشکست چشمهایِ کوچه بازاری جسارت می کند هرچه می بینند با  لبخند قیمت می کند!!!! هرکس و ناکس کنارِ ناقه،  پایش واشده بابنیِ الزّهرا شبیهِ خارجی ها تا شده بچه ها را،  با کمربندِ زِرِه ،می زد سنان گیسوانت را به یک شاخه گِرِه می زد سنان نیزه دارت از سرِ شب تا طلوعِ صبح ،مست روی صندوقهای حملِ سر، حرامی می نشست بسکه شد نیزه به نیزه حنجرت پاشیده شد در میانِ پنجه ها مویت بهم تابیده شد بدترین جایِ سفر شد مجلسِ ابن زیاد تا که دادِ او درآید پا به روی سر نهاد هرکجا ام المصائب صبرکرد وصبرکرد بی صدا ام المصائب صبرکرد وصبرکرد کوچه ها ام المصائب صبرکرد و صبرکرد شام را ام المصائب صبر کرد و صبرکرد حضرت پرده نشین را عاشقی ، آواره کرد مثلِ مادر چادرش را تازیانه پاره کرد برسیاهی های چادر جای پا افتاده است از فشار گریه دیگر از صدا افتاده است درد ِ غیرت بر دل ِ هفت آسمان افتاده است نام زینب بر زبان ِ این و آن افتاده است چادری که روی آن روح الامین حساس بود با وقار فاطمی اش ، کعبهٔ عباس بود بر سر بازار زیر پای ِ مردم گیر کرد کوچه های شام اهل بیت را تحقیر کرد باید از این روضه صدها بار مُردُ زنده شد با چه دستی روز غارت گوشواره
😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭 ما جاماندگان از زيارت اربعين هستيم، حسرت داريم اما تأسف نداريم، تأسف جايي است كه نشود جبران كرد، ما نرفتيم زيارت اما ميشه جبران كرد، در هر شهري كه هستيم ميشه جبران كرد، با دستور اهلبيت هم ميشه جبران كرد، مرحوم آيت الله میرزا احمد سیبِوَیه كه در احترام به سادات بي نظير بوده، ايشون چهل سال امام جماعت حرم قمر بني هاشم عليه السلام بوده،از عراق عُذرش رو خواستن فرستادنش ايران، فرمودن: روزي كه خواستن من رو تبعيد كنند ايران، دلم شكست، رفتم حرم حضرت سيدالشهداء گِله كردم كه آقا در پيري من رو بيرون كردن و من ديگه از اين ثواب كه در محضر شما شرف ياب بشوم محروم شدم، مرحوم آيت الله سیبِوَیه ميگن: در عالم رؤيا حضرت سيدالشهدا رو ديدم، به من فرمودن: میرزا احمد! نگران نباش، از زيارت ما محروم خواهي بود، اما جبران ميشود. سئوال كردم: آقاجان! كجا جبران ميشه؟ حضرت فرمودن:هر جايي بيرق عزاي من بود در آنجا شركت كن و براي من گريه كن، گريه جبرانِ زيارت مي كند... حسين جان! ما امروز گريه ميكنيم تا جبرانِ زيارت باشه و مي دانيم كه گريه ي بر شما خيلي خريدار داره، گريه بر شما شروع تحول است... توي اربعين هر سال هم ايراني ها و هم عراقي ها موكب هاي زيادي دارند با امكانات زياد، به زوّار ابي عبدالله خدمت مي كنند،غذا ميدن؛ آب ميدن، تاول هاي پاهاشون رو ميگيرن، ميگيم: چرا اينقدر احترام ميكنيد؟ ميگن: اينا زائر امام حسين هستند، اما دلا بسوزه براي كاروان داغدار آلُ الله كه امروز رسيدن كربلا، اما احترام امروز زائران ابي عبدالله كجا و آن احترام كاروانِ اُسرا كجا... من ميخوام براي اسيري روضه بخونم كه هيچ وقت به كربلا نرسيد، اونم خاتونِ دو سرا حضرت رقيه سلام الله عليها است، گريه و زيارتمون رو هديه به ايشون كنيم، وقتي ميخواهيم بريم زيارت چاوُشي ميخونن، به نيابت از حضرت رقيه همه با هم بخونيم:* بر مشامم ميرسد هر لحظه بوي كربلا بر دلم ترسم بماند آرزوي كربلا * آرزوي رسيدنِ به كربلا بر دلِ رقيه موند...* تشنه ي آبِ فراتم اي اَجل مهلت بده تا بگيرم در بغل قبرِ شهيدِ كربلا كربلا يا كربلا يا كربلا... از حرم تا قتلگه زينب صدا ميزد: حسين! دست و پا ميزد حسين، زينب صدا ميزد: حسين! *چرا حسين دست و پا ميزد؟ وقتي اومدن حضرت زينب سلام الله عليها بالاي تَلِ زينبيه، امام زمان مي فرمايند: "وَالشِّمرُ جالِسٌ عَلى صَدرِك" شمر روي سينه ي ابي عبدالله نشسته بود، با يه دستش محاسن ابي عبدالله رو گرفته بود، با يه دستش شمشيرش رو از قفا گذاشته بود، خوب بدن وقتي ميخوان سر رو از بدن جدا كنند، دست و پا ميزنه...* دست و پا ميزد حسين، زينب صدا ميزد حسين! هرجا دل شکست من هم دعا کن التماسدعا 😭😭😭😭😭 روضه ی اربعین# @rozehdaftari
🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴🌾 هر که دارد آرزوی کربلا می دهد برگ براتش را رضا آن امام مهربان و آن عطوف با گدایان درش باشد رئوف چون رضا باشد غریب الغربا او بگیرد دست هرچه بی نوا منتظر نَبوَد کسی لب وا کند او نگفته حاجتش اعطا کند چون به دلهاحکمرانی می کند با همه او مهربانی می کند این چنین آقا کجا داری سراغ گرچه زدمظلومی اش برسینه داغ جان پاکش رابه زهر آغشته اند این رئوف مهربان را کشته اند گفت اباصلت گرعبا بُد برسرم در کنارم باش تا خانه روم با من ای یارم مگو دیگر سخن بر لب آید لحظه لحظه جان من شیعیان را گو که زهرم داده اند گو که زهر از روی قهرم داده اند تا امام بی کسم از پا فتاد ناله می زدپس کجایی ای جواد شاه افتاده به حال محتضر دیدگان نازنینش سوی در آرزو دارد جواد آید بَرَش بر سر زانوی او باشد سرش تا جواد آمد شد حجره کربلا دید بابا را که می زد دست وپا از زمین برداشت سر را نورعین بین دست وپازدن می گفت حسین ای حسین داغی چنان داغ تونیست چون تومظلوم وغریب وتشنه کیست ای عزیز دُردانه ای خون خدا جز تو کی در بحرخون زد دست وپا ای که از داغت به سر زدفاطمه بر دل عالم شرر زد فاطمه قاریِ خوش لحن روی نیزه ها در عزایت نوحه گر عرض وسما ای حسین بس داغ تو جانکاه شد واحسینا ناله ی «مداح» شد 🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴🌾 @rozehdaftari
‍ ‍ 🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴🌾 ای خواهر غم پرورم زینب ای زینب بنگربه حال مضطرم زینب ای زینب ==================»»»»» ای خواهر محنت کشم ای مرا یاور بنشین کنار بسترم زینب ای خواهر عازم بسوی داورم تا دم دیگر هستی به جای مادرم زینب ای زینب ای خواهر غم پرورم زینب ای زینب بنگربه حال مضطرم زینب ای زینب ==================»»»»» خواهر بیا بنما مرا از وفا یاری مُردم من از زهرجفا کن مدد کاری نَبوَد بجز تو برحسن یار وغمخواری میسوزد از پا تاسرم زینب ای زینب ای خواهر غم پرورم زینب ای زینب بنگربه حال مضطرم زینب ای زینب ==================»»»»» داد از جفای بی حد و کینه اسماء رفت ازکفم تاب وتوان خواهراز اعدا من میروم سوی جنان خواهراز دنیا شدقاتل من همسرم زینب ای زینب ای خواهر غم پرورم زینب ای زینب بنگربه حال مضطرم زینب ای زینب ==================»»»»» خواهرنما یاری به من رفتم از دنیا بنما حسن را مادری زین مصیبتها طشتی بیاور در برم زینب ای زینب بنگربه حال مضطرم زینب ای زینب ای خواهر غم پرورم زینب ای زینب بنگربه حال مضطرم زینب ای زینب 🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴🌾 @rozehdaftari
🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴🌾 السلام ای مرد تنهای وطن جان به قربان غریبی ات حسن ای ز مَحرم از محبت بی نصیب ای غریب بن غریب بن غریب ای امیر بی بدیل و کم سپاه می چکد از هرنفس های تو آه ای کریم اهل بیت و بی حرم چون حسین در هر دوعالم محترم ای عـزیـز دُردانـۀ پـروردگار وی ستم ها دیده ای از غیرو یار ای شجاعت طفل دانشگاه تو وی سخاوت شد گدای راه تو گرچه یارانت بتو نارو زده صبر پیش صبر تو زانو زده می زنم از دل صدایت یا حسن جان من بادا فدایت یا حسن بس که دیدی رنج ومحنت هاو درد ماهی دریا برایت گریه کرد برق اشک حضرت صاحب زمان شد چراغ قبر تو ای مهربان بس که بودی مادری ای با کرم مثل مادر هم تو هستی بی حرم بس که آقایی کرم داری حسن در دل شیـعه حرم داری حسن ای به قربان تو و برصبر تو کاش شمعی می شدم بر قبرتو تا بسوزم همچو خاکستر شوم تـا زداغـت لالـۀ پـرپـر شوم بهترین یارِ شه بی کفنم جان عالم بفدایت حسنم چون پدر دادی به اسلام آبرو بغض خود پنهان نمودی در گلو چشم هستی، دیدۀ هر مرد و زن اشک خون می بارد از داغت حسن عالمی را غرق ماتم کرده ای تو صفر را هم مُحرم کرده ای بر یتیمان تو آن شب چون شده قلب عبدالله و قاسم خون شده ای چه خونها که نکردند در دلت عاقبت شد همسرتو قاتلت من بمیرم، زیر این سقف کبود مَحرمت هم ای حسن یارت نبود پاره های دل که آمد بر لبت پاره پاره گشته قلب زینبت زینب ازداغت به سرمی ریخت خاک ناله ها زد یا حسین ادرک اَخاک ای غریب و آشنا را دستگیر زار می زد بر تنت هفتاد تیر با حسین آن شب عباس رشید تیرها را از تنت بیرون کشید داغ تو سوزانده بنیاد حسین تا فلک می رفت فریاد حسین من نه تنها که عزادارت شدم ای برادرجان دگر غارت شدم باز«مداح»بر حسن خون گریه کن بر غریب در وطن خون گریه کن 🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴🌾 @rozehdaftari
نوحه: شهادت پیامبر اسلام ص 🖤🖤🖤 دیدی، رخت عزا شد بر تنم‌ای دلبرم گشتم، یتیمه و خاک غمش شد بر سرم علی علی علی علی ندارم به سر، سایه پدر صد واویلتا صد واویلتا (۲) ❆❆❆❆❆❆❆❆ دل شد، در ماتمش پر از داغ و درد و محن مولا، تنها نما پیکرش را غسل و کفن علی علی علی علی هستند پیش من، حسین و حسن صد واویلتا (۲) ❆❆❆❆❆❆❆❆ جز غم، که از وفا به خانه ما سر زده؟ بهر، یاری ما دیگر کسی نیامده علی علی علی علی اهل کینه اند، در سقیفه اند صد واویلتا (۲) ❆❆❆❆❆❆❆❆ اسم، فرزند آخر من را او بر گزید اما، سوزد دلم که عاقبت رویش ندید علی علی علی علی رفت از این جهان، آن خلد آشیان صد واویلتا (۲) @rozehdaftari
و توسل ویژه شهادت پبامبر اکرم صلوات الله علیه 🖤🖤🖤 "یا اَبَاالقاسِم یا رَسوُلَ اللّه، یا مُحَمَّد بن عَبدِالله، یا اِمامَ الرَّحمَه، یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِه، یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا، یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه" اي ملائک سوي يثرب همه پرواز کنيد شمع سان، ناله و سوزِ جگر آغاز کنيد همه با هم به سَما دستِ دعا باز کنيد خون فشانيد ز چشم و به خدا راز کنيد مُهرِ غم، نقش به بال و پرتان مي گردد مرگ دورِ سَرِ پيغمبرتان مي گردد پيک غم از حرمِ خواجه ي اَسرا آيد خبر از فاجعه ي محشر کبري آيد کاورانِ اَجل از جانبِ صحرا آيد نگذاريد دَرِ خانه ي زهرا آيد قاصد مرگ کجا، کعبه ي مقصود کجا مَلَکُ الموت کجا، خانه ی معبود کجا * مثل پروانه ای حضرت زهرا داره دورِ بابا میگرده، اشک میریزه، دستمالِ نمناکی روی پیشانی گذاشته، تبِ بدن رسول اکرم، تن فاطمه رو میلرزونه، ناگهان بی بی صدای در شنید، آمد پشت در حضرتِ فاطمه، در رو باز کرد، یه نفر دَمِ در ایستاده با ادب، اجازۀ ورود میخواد، شما کی هستید؟ گفته باشه: من سائلِ دَرِ این خانه هستم، گفت: برو ای سائل، برو حالِ پدرم خوب نیست، برو یه وقت دیگه ای بیا...* اَجل اِستاده هراسان به دَرِ بيت رسول پشت در لحظه به لحظه طلبد اذن دُخول لرزد از زمزمه ي او دلِ زهراي بتول فاطمه نزد پدر آمده محزون و ملول *اومد پیش بابا، کی بود در میزد؟ پدر جان! گفت: من سائلم، میخوام شمارو ببینم، دوبار، سه بار تا حالا اومده، پیغمبر فرمود: فاطمه جان! نشناختیش؟...* که اي پدر پيک عجيبي است تو را مي خواند کيست کز هر نَفَنش قلب مرا لرزاند گفت در پاسخِ زهرا پدر، اي پاک سرشت دست تقدير براي تو غمي تازه سرشت پدرت مي رود امروز به گلزار بهشت آسمان کوهِ بلا را به سر دوش تو هِشت فَلَک امروز پُر از ناله ي جبرائيل است اين غريبي که بُوَد پشت در، عزرائيل است * دخترم! این برادرم مَلَكُ الموتِ، از هر در خونه ای بخواد وارد بشه اجازه نمیگیره، اما چون تو جلوی در ایستادی، تا تو اجازه ندی وارد نمیشه... یا رسوالله! نذاشتن آب کفنت خُشک بشه، کاش فقط اجازه نمیگرفتن، اومدن هیزم آوُردن، کاش فقط هیزم می آوُردن، آتیش زدن، با لگد در رو شکستن... یارسول الله! بعد از رحلت شما...* کار و بار دو جهان ریخت بهم غوغا شد چشم زهرا و علی بعدِ شما دریا شد رفتی و خنده به کاشانۀ تو گشت حرام رخت مشکیِ یتیمی به تنِ زهرا شد عهد و پیمان غدیرت به فراموشی رفت حکم بر خانه نشینی علی امضا شد بعدِ تو حُرمت کاشانۀ تو حفظ نشد پای اولاد حرامی به حریمت وا شد دخترت پشت در و آتش و دود و مسمار خوب فرمان موَدت به خدا اجرا شد *مگه آیۀ قرآن نیست که خداوند فرمود: ای پیغمبر! به این مردم بگو:"لا اَسئَلُکُم عَلَیه اَجرًا، اِلا المَوَدَةَ فى القُربیٰ" بیست و سه سال چه زحمت ها کشید، دندونش رو شکستن، محاصره اش کردن، تحریمش کردن، شکمبه شتر روی سرش خالی کردن، زدنش، تبعیدش کردن، دلش رو شکستن، اما پیغمبرِ مهربانیِ، اهل گذشته، اهل ندید گرفتنِ، اما فرمود به امر خدا: هیچ مزدی از شما نمیخوام، فقط به من قول بدید با بچه هام مهربون باشید، با دخترم مهربون باشید، دلشون رو نشکنید... یا رسول الله!....* خبرِ پَر زدن فاطمه، حیدر را کُشت چند باری به زمین خورد علی تا پا شد روضه ها هست، بمانند، ولی عاشورا تشنه لب شاهِ غریبی که تک و تنها شد از بلندی فَرَس تا به زمین خورد شنید صحبت از غارتِ معجر ز سَرِ زن ها شد زینتِ دوش شما بود ولی کرب و بلا منزلش خار و خس بادیه و صحرا شد *مگه شما حسین رو بغل نمیکردی؟ مگه روی دوشِ شما جاش نبود؟ مگه رویِ سینۀ شما جاش نبود؟ وقتی پیغمبر داشت جون میداد، امام حسین سن و سالی نداشت، تو اون عالمِ بچگی خودش رو انداخت رو سینۀ پیغمبر اکرم، اهل خانه اومدن بردارن، آخه سینۀ محتضر رو باید سَبُک کنی، اما دیدن دست پیغمبر داره اشاره میکنه، دست نزنید، وقتی حسینم رویِ سینۀ منه من راحت جون میدم... یه روز حسین رویِ سینۀ پیمبر، یه روزم رویِ خاکِ داغ کربلا...ای حسین...* زینتِ دوش شما بود ولی کرب و بلا منزلش خار و خس بادیه و صحرا شد داد زد زینب کبری: به روی سینه نرو گوش قاتل نشنید و قد مادر تا شد سر او تا که جدا شد زره اش را بُردند زره اش هیچ، سرِ پیرهنش دعوا شد ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
✍ روضه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) 🍂برخُلق خوشُ خوی محمد صلوات 🍂بر عطر گُل روی محمد صلوات 🍂در گلشن سرسبز رسالت گویند 🍂بر چهره گل بوی محمد صلوات ▪️در روی زمین و آسمانها و کُرّات ▪️در بین مناجات و تمام کلمات ▪️زیباتر ازاین دعاندیده است کسی ▪️بر خاتم الانبیا محمد صلوات السلام‌علیک‌یامظلوم‌یا‌رسول‌الله‌یاامام‌الرحمه‌یا‌سیدنا‌ومولانا‌اناتوجهنا... 🔘 ای ملائک سوی یثرب همه پرواز کنید‌ 🔘شمع سان ناله ز سوز جگر آغاز کنید 🔘مُهر غم، نقش به بال و پرتان می‌گردد 🔘مرگ دور سر پیغمبرتان می‌گردد 🔘کاروان اجل از جانب صحرا آید 🔘نگذارید در ِ خانه ی زهرا‌ آید 🔘قاصد مرگ کجا، کعبه یت مقصود کجا 🔘ملک الموت کجا، خانه معبود کجا ◀️صدا زد بابا یه جوونی هست چند بار در زده اجازه ورود خواسته ندادم ...فرمود:فاطمه جان... اون جوونی كه دیدی از  هیچ كسی اجازه نمیگیره....،بی اجازه واردمیشه...،اون ملك الموت عزرائیله فقط در خونه ی تو رو در زده اجازه گرفته...هیچ کجا اجازه نمیگیره...زهرا جان اجازه بده بیاد تو..... امان امان.... ⏪دل بده با هم بریم مدینه... بیاد اون پیغمبری که تو بستر بود... الهی هیچ دختری لحظه جون دادن بابا،،کنار بستر بابا نباشه... آخ بمیرم..تو مدینه یه دختری کنار بستر بابا گریه میکرد 💔بابای خوب و مهربون 💔حرفامو از چشام بخون 💔من التماست میکنم 💔یه شب دیگه پیشم بمون کنار بستر باباش پیغمبر گریه میکرد... بابا بابا میگفت... امیرالمومنین هم ایستاده... یه مرتبه صدا زد فاطمه جان جلوتر بیا بابا... صدای گریه فاطمه بلند شد... فاطمه جان گریه نکن بابا... ناله نکن بابا....به فراق من مبتلا میشید...دومرتبه صدازد فاطمه جان جلوتر بیا بابا....وقتی بی‌بی جلو اومد صدازد فاطمه جان اولین کسی که به منه پیغمبر ملحق میشه تویی بابا... ▪️بنشین دمی کنارم ▪️ای دختر حزینم ▪️تا خوب وقت رفتن ▪️روی تو را ببینم ▪️من میروم از اینجا ▪️با حال خسته بابا ▪️اما در انتظارت ▪️آنجا نشسته بابا ⬅️آی مردم هنوز آب غسل کفن پیغمبر خشک نشده بود...اومدن دسته های هیزم آوردند....در خانه زهراشو آتش زدند 🍁شهر از فتنه ایام پر از واهمه بود 🍁اولین اجر رسالت زدن فاطمه بود ⬅️ رسمه هر کی میخواد از دنیا بره....دکمه های پیراهنشو باز میکنند...میگن رو سینه اش سنگین نباشه.... آخ لحظات آخر عمر پیغمبر... حسنین خودشون انداختند رو سینه پیغمبر... امام حسن صورت به صورت پیغمبر گذاشت... رو سینه پیغمبر.... یه وقت امیرالمومنین اومد بچه هارو از سینه پیغمبر برداره... که پیغمبر با آرامش جون بده... تا اومد بچه ها رو برداره... پیغمبر فرمود:علی جان رهاشون کن....حسین باید رو سینه ام باشه..حسنم باید باشه.... پیغمبر نگذاشت امیرالمومنین بچه هارو برداره... اما اما اما 🔘75یا 95 روز نگذشت که نیمه شبی این قضیه تکرار شد... امیرالمومنین بدن زهرا رو کفن کرد... نگاه کرد دید بچه ها دارند بال بال میزنند .... صدا زد بچه ها بیایین از مادرتون توشه بردارید.... آخ حسنین رو سینه مادر افتادند... امام حسن رو سینه مادر... امام حسین صورت کف پای مادر گذاشت...آخ مادر من حسینتم مادر اگه بلند نشی دق میکنم مادر... ⏪اینجا امیرالمومنین بچه هارو بلند نکرد... یه مرتبه هاتفی ندا داد علی جان بچه هارو از روی مادر بلند کن...عرش خدا از ناله بهم ریخته.... (بچه هارو از سینه مادر بردار..عرش خدا به لرزه در آمده...) امیرالمومنین یتیم های زهرا رو با احترام بلند کرد... (حق بچه یتیمه نوازشش کنند آرومش کنند ) ✔️اما آی حسینیا ....آی ناله دارا....آی کربلائیا....میخوای ناله بزنی دلتو ببرم کربلا.... من یه جای دیگه سراغ دارم... بچه رو بدن پاره پارهٔ بی سر بابا افتاد....چجور بلندش کردند...آیا کسی نوازشش کرد نه به والله ... آیا کسی آرامش کرد نه به والله.... با کعب نی و تازیانه آمدند.... 🖤یا ابتا اُنظُر الی عمتی المضروبه.... 🔳الا که غرق به خون اوفتاده پیکر تو 🔳بباید از که بگیرم نشانى سر تو؟ 🔳ز بس که بر بدنت ریخته است بارش تیر 🔳بسان غنچه دهن باز کرده پیکر تو ناله داری به ناله های دل خانم فاطمه زهرا کنار بدن. باباش پیغمبر حاجتت رو مد نظر بگیر 3 مرتبه ناله بزن بگو یا حســـــــــین ❣ای جهان ماتم سرایت یا حسین ❣کعبه جان کربلایت یا حسین ❣کائنات اندر عزایت یا حسین ❣جان به قربان صفایت یا حسین هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها(صلوات) @rozehdaftari
وقتی زینب برگشت مدينه همه لحظه شماری ميکردن دو مادر شهید بهم میرس چه اتفاقی میفته ازین طرف زینب مادر دو شهیده ازون ورم ام البنین مادر چهار شهید بهم رسیدن دست انداختن گردن هم شروع کردن گریه‌ کردن یکی سر سلامتی میداد یکی خوشامد میگفت زانو ها سست شد روی زمین نشستن خانم دست زینب گرفت زینب جان خسته ای بریم استراحت امشب روضه منزل ما لذا تو روایات دیدم اولین کسی که برا امام حسین روضه گرفت خانم ام البنین بوده شب شد همه اومدن تصور کن خانم دم در ایستاده به همه خوشامد میگه کی میدونه شاید الان مادر سادات با ام البنین دم در ایستادن بما خوشامد گفتن همه اومدن زینب اومد ام البنین گفت زینب حلا برام از حسینم بگو بی بی فرمود خانم عباس تو کنار علقمه کشتن زینب جان عباسم فدای حسینم برام از حسین بگو خانوم رفتم بلای بلندی ایستادم دیدم دور حسینم حلقه زدن نیزه دار با نیزه میزنه شمشیر دار شمشیر میزنه اونا ای که هیچ صلاح حربه ای نداشتن به بدن حسین سنگ میزدن خوب که گریه هاشو کرد چند بار غش کرد از حال رفت نمیدونم اما هر وقط از حال میرفت آب میریختن رو صورتش خوب که گریه هاشو کرد خان عرض کرد حلا از عباسم بگو خانوم عباستو کنار علقمه کشتن.. بی بی جان عباس من پهلوان بود کی میتونست به عباسم نزدیک بشه برام بیشتر بگو زینب جان خانوم معافم کن نگم اصرار کرد خانوم دور داداش عباسم گرفتن اول دستاشو از بدن جدا کردن عمود آهن به فرقش زدن داداش عباسم کنار علقمه تیر بارون کردن همین جور که گریه میکرد سوال کرد زینب جان عباسم کنار علقمه چیکا می‌کرد وظیفه اش چی بود خانوم رفته بود برا بچه های حسین آب بیاره تا اینو گفت خانوم ام البنین گفت زینبم بگو ببینم آب رسوند یا نه که آنه نمک ریخت رو دل زینب صدای ناله زینب بلند شد نه مشک شو زدن دیگه روی اومدن به خیمه رو نداشت ام البنین بچه‌ای حسین جمع کرد روسرشون دست می‌کشید میگفت عباسمو حلال کنید میخواست آب بیاره نشد کاری ام البنین همین شده بود روز میرفت قبرستان بقیع چهار تا صورت قبر درست می‌کرد هی بچها رو نوازش می‌کرد عباسم حلال کنید خانم سکینه میگه ام البنین من مشک دادم داست عموم عباس آخه داداش اصغرم از تشنگی بال بال میزد خانوم تو منو ببخش من مشک دادم دست عمو جونم...خانوم.. یک مشک از قبیله ما یک عمو گرفت @rozehdaftari
❣﷽❣ 🥀  4 🥀 _زینب س 4 🥀 🌿بر نور دل و  دیده  زهرا  صلوات 🌿بر دخت  گرانمایه  مولی صلوات 🌿برمظهر صبروحلم وایمان وشرف 🌿بر  یاورِ دین زینبِ کبری  صلوات ❤️() 💥السلام علیک یا بنتَ امیرالمومنین، السلام علیک یا ام المصائب، السلام علیکِ يا عقیلة بنی هاشم، یا زینب س یا زینب س💥 🌾کسی که رنج فراوان کشید زینب بود 🌾کسی که شادیِ دوران ندید زینب بود 🌾به چهار  سالگی  یتیمی  از  غم  مادر 🌾کسی‌که رنج‌چهل ساله‌کشیدزینب بود 🌾به  راه  کرببلا تا زِ راه شـــام  خـــراب 🌾کسی  که  پای برهنه دوید زینــب بود 🌾بدید بر سر نی، رأس پُر زخون حسین 🌾کسی‌که‌سرش‌به‌محمل شکست‌زینب بود 🌾میان  آن در و  دیــوار  و  شعـلهٔ  آتش 🌾کسی که نالهٔ مـــادر شنیــد زینب بود     ⬅️امروز دلهارو ببریم حرم بی‌بی زینب.. ان شالله یه روزی کنار حرمش ناله بزنی.. امروز از چشات بخواه برا بی بی زینب گریه کنه، زینب ام المصائبه، پیغمبر بشارت داده برا کسی که برا خانم زینب گریه کنه.. 🌿فرمود: پاداش اون مثل کسیه که برا حسین ع گریه کنه،     ⬅️یه روز آقا امیرالمومنین فرمود زینب جان ، پسر جعفر طیار عبدالله ازت خواستگاری کرده،، فرمود بابا هر چی شما بفرمایید،، فرمود واقعا دنبال رو باباش طیاره. گفت:بابا هر چی شما بگین من قبول میکنم،، فقط یه شرط دارم، اونم چون شرط مال مادرمه میگم، اگه قبول کرد منم برای ازدواج مانعی نمی بینم، بابا من از حسینم جدا نمیتونم باشم... اگه حسینم سفری داشته باشه،  همراه حسین باید برم... از الان اجازه شرعیشو به من بده قبول میکنم.. به عبدالله گفتن، گفت: من غلام شما خاندانم، هر چی شما بگین همونه.. آقا امیرالمومنین اومدن پیش بی‌بی زینب،، فرمودند:زینب جان عبدالله قبول کرد.   ⬅️سوز⬅️صدا زد بابا من نمیتونم بدون جسینم زندگی کنم، لذا از وقتی که تو مدینه بودند روزی یک بار باید حسینو میدید ⏪شاید شنیده باشید ام سلمه میگه،، اومدم خونه عروس دیدم داره گریه میکنه،، (خانم جان تازه عروسی چرا گریه میکنی..تازه عروس که گریه نمیکنه) یاد مادر افتادید.، (نه، بالاتر از مادرم) خانم جان یاد پدر افتادید،( نه بالاتر) (چه شده خانم جان)     ⬅️سوز⬅️ فرمود سه روزه حسینمو ندیدم.. ام سلمه میگه الان میرم این خبرو به حسینت میدم،    ⬆️اوج و سوز⬆️میگه اومدم دیدن امام حسین.. دیدم داره گریه میکنه، صدا ام سلمه سه روزه زینبم رو ندیدم.. هر دو عاشق هم بودن علاقهٔ شدیدی به هم داشتن، 🔅آخ میون همه دلها امون از دل زینب🔅 (زمزمه کن)➡️ 🔶آی دلای کربلایی، دل عالمی بسوزه برا دل زینب.. کدوم روضه رو بخونم نام بی‌بی زینب نباشه، هر روضه ای شما بخونی نام بی‌بی زینب میاد ♦️♦️((هر روضه رو میشه اینجا خوند )) 🔅مدینه زینبه...( روضه پیامبر، حضرت زهرا س، امام حسن ع) 🔅آخ کربلا زینبه(روضه کربلا حضرت عباس ..حضرت علی اکبر..حضرت علی اصغر...هر چی....) 🔅آخ قتلگاه زینبه(روضه قتلگاه) 🔅دم دروازه کوفه زینبه(روضه اسرا... وقایع شام...) 🔅خرابه شام زینبه(روضه حضرت رقیه س) 🔅آخ اربعین کربلا زینبه(روضه اربعین) 🔅برگشت کاروان به مدینه زینبه      آخ .. یه لحظه رو یاد کنم و التماس دعا...     ⬅️لحظه ای کاروان برگشت مدینه، عبدالله ابن جعفر همسر بی‌بی زینبه، دوید جلوی کاروان ، آی کاروانیا بگید ببینم همسرم زینب کجاست.. یه کَجاوِه ای رو نشونش دادن گفتن خانمت زینب تو این کجاوه نشسته.. رفت جلو پردهٔ کجاوه رو زد بالا یه خانمی رو دید.. صدا زد خانم بگو ببینم همسرم زینب کجاست.. آی جوون دارا...آی حاجت مندا...آی گرفتارا...آی مریض دارا... بگم و التماس دعا ⬅️ سوز و اوج⬅️ یه وقت عبدالله نگاه کرد دید صدای ناله ای بلند شد.. عبدالله.. عبدالله.. من زینبم عبدالله، چرا نمیشناسی؟؟ صدا زد: (دشتی) 🌾آخ اگر تو زینبی کو پس حسینت ( مگه نمیگفتی بی حسین نمیتونم باشم ) 🌾آخ اگر تو زینبی کو پس حسینت 🌾اگر تو زینبی کو نور عینت 🌾اگر تو زینبی چرا رنگت پریده 🌾اگه تو زینبی چرا موهات سپیده           ✨ حسینت کو✨ الهی خواهری که داغ برادر دیده بینمون نباشه.. خواهر برادر و خیلی دوست داره.. الهی نبینی اونچه که زینب دید.. صدا زد عبدالله داغ برادر دیدم عبدالله.. تن بی سر حسینم رو دیدم عبدالله... رأس حسین به نیزها دیدم عبدالله... 🍂آخ میون همه دلها امون از دل زینب🍂 🌾تمام ذکر زینب یا حسیــــن  است 🌾وجودش لحظه لحظه با حسین است 🌾قنــــوت نیــــمه شبهای خواهــــر 🌾زیارتنامـــهٔ مولا  حسیـــــن  است 🍁هر چقدر ارادت داری به ابی عبدالله به ناله های دل بی‌بی زینب به اشک و آه و گریه های خانم زینب کبری سه مرتبه ناله بزن بگو🍁         ✨ یا حسیـــــــن✨ 💥هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)💥 @rozehdaftari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حکایت مداحی که صدایش را به طور کامل از دست داد! 🔹حاج مصطفی خرسندی ذاکر اهل بیت، مسئول سازمان بسیج مداحان، شعرا و هیأت مذهبی کشور از خاطره شفا گرفتن به دست امام رضا(ع) گفت که باعث تعجب پزشکان فوق تخصص شد. منبع؛ تابناک @rozehdaftari
گروه مجمع الذاکرین و شعرای ایینی و روحانیون سراسر کشور این گروه جهت پاسخ به درخواستهای شما ذاکرین و روحانیت معزز با مدیران باتجربه ایجاد شد هرگونه درخواست در مورد مداحی و سخنرانی دارید رو این گروه درخواست بدین در کوتاهترین زمان پاسخ را دریافت خواهید کرد جهت عضویت کلیک کنید👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/77201857C160ebf881a
‍ ‍ ‍─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─‌ وداع با ماه صفر حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام گریز حضرت اباعبدالله علیه السلام وداع ما با ماه صفر هست،منم وداع امام رضا رو بخونم و از همه التماس دعا،،، السَّلَامُ عَلَى مَنْ أَمَرَ أَهله وَ عِيَالَهُ بِالبکاء عَلَيْهِ قَبْلَ وُصُولِ الْقَتْلِ زن و بچش رو جمع کرد،،، تو همون مدینه پشت سر من گریه کنید،،، آقا گریه پشت سر مسافر شگون نداره،،، فرمود دیگه از این سفر برنمیگردم مدینه،،، وقت رفتـن ز شــهـر پیغمبر گـفـت باید به غـربتم گریید دیگـر این شـهر را نمی بینم بـر غــم بی نهـایـتـم گـریید خواهرا،،،امشب جای حضرت معصومه گریه کنید،،، گریه بر من رواست معصومه این مســـافر که بر نمی گردد دیدن قــبر مــادرم زهرا(س) روزی مـن دگــــر نمی گــردد _رفت وقسمت نشدکه این خواهر ما میگیم خوب شد قسمت نشد،یه خواهر بابرادر همسفر شد،دیگه بسه،،، رفت و قسمت نشدکه این خواهر همـســـــفـر با بـرادرش باشــــد رفــت و قســمت نشـد که برگردد زائــــر قـبـــر مــــادرش باشــــد کجا بردنش؟!،،، رفـت و دور از مــزار پیغمــبر در غریبی ز زهر کین جان داد کنج حجره به خودمی پیچید همچومادر به روی خاک افتاد میگم و رد میشم،،، اثـر زهـــــر کـیــنـه کاری بـود صـورتـش شــد کبـــود واویلا ذکـــر پایانیــش در این عالم لب خشکیده بود یا زهرا،،، مادر،،، مادر،،، فیض آمادست،،، بگم شام غریبانیه محدث قمی هم فیض ببره،،، دل شب، زنای نوقان تازه عروساشونو داشتن میبردن خونه ی شوهر،،،دیدن یه بدنی رو غریبانه دارن تشیع میکنن،،، پرسیدن، گفتند: این بدن امام رضاست(غربت و ببین)این تازه عروسا به شوهراشون گفتن مهریه هامون حلالتون،،،اجازه بدید بریم بدن جگرگوشه ی فاطمه رو دفن کنیم،،، چی جوری دفن کنن؟!!،،، برگشتن،،،هر چی هر کی براشون گل آورده بود،پس گرفتن،گفتن باید این بدن رو گل بارون کنیم،،،، آوردن گلها رو ریختن،بدن زیر این گلها دفن شد،،، قربونت برم که زنها واسطه ی دفنت شدن فهمیدی چی میخوام بگم؟!!،،، یه همچین اتفاقی تو تاریخ یه بار دیگه هم افتاده،،، اونم مال کربلاست،،، زنای بنی اسد اومدن به نامرداشون گفتن،،،مهریه هامون حلال،،، اجازه بدید این بدن ها رو بریم دفن کنیم،،، لذا تو زیارت ناحیه به ابی عبدالله می گی: أَلسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَهُ أَهْـلُ الْقُرى قربونت برم که روستایی ها دفنت کردن،،، اما من میخوام بگم یا امام رضا،،، خود حضرت رضا فرمودا:إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْ ءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ اگه میخوای برا کسی گریه کنی،،،بر حسین ما گریه کن،،، یا امام رضا بدنتو وقتی میخواستن دفن کنن،تلی از گل و کنار زدن،،، اما لایوم کیومک یا اباعبدالله،،،، به به ،،، رحمت خدا بر این ناله ها،،،، شصت شبه داری میگی حسین،،،دیگه بستونه،بازم دلت کربلا میخواد؟!!،،، نشست کنار گودال،چه کنه زینب؟!! _نیزه شکسته ها رو کنار بزن،،، نه نه،،،دونه دونه اینا رو بیرون آورد،،،شمشیرا رو از بدن بیرون آورد،تازه بدنی که زیر سم اسب رفته،،،اما ادب اقتضا میکنه روضه ی خود امام رضا رو بگم،،،برا ابی عبدالله اینجوری روضه خواند،،، به خدا ما که هنوز یه دل سیر براش گریه نکردیم،،،چقد زود داره این سفره جمع میشه،،،چه شبای خوبی بود چه روزای خوبی بود،،، صبح و شاممون با تو شروع میشد،،، ان شاالله عمرمونم با تو تموم بشه آقا؛،،، ان شاالله تو بیای بالا سرمون،،، امام رضا فرمود: یابن شبیب إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْ ءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ چرا؟ علتشم فرمود،اگه نمی گفت جرات نمیکردیم اینجوری بگیم: فَإِنَّهُ ذُبِحَ کَمَا یُذْبَحُ الْکَبْشُ اخه مثل یه مذبوح سر از بدنش جدا کردن،،، یدونه شباهتشو بگم،،،میخوام بگم شباهتش اینه،تو ماها اگه بخوان یه گوسفندی رو سر ببرن،،،یه مذبوحی رو ذبح کنن،همه دورش جمع میشن،همه خوشحالن، هر کی میگه من از این مذبوح سهمی دارم،،، ( فهمیدی چی گفتم؟!!) همه دورش حلقه زدن،،، اخنس گفت عمامه ش رو من میبرم،،،بجدل گفت انگشترشو من میبرم،،، خولی گفت سرشو من میبرم،،،، همه دارن شادی می کنن،،، حسین،،،،، •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌باز نشر مطالب با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد(ص) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─ @rozehdaftari
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─‌ 🔰 🔰 _ای غریبی که ز جد و پدر خویش جدایی ای امام‌ رضا آقا جانم،،، _خفته در خاک خراسان تو غریب الغربایی قربون غریبیت برم‌ امام رضا،،، _اغــنیا مکــه روند و فقـــرا سـوی تو آیند _جان به قربان تو شاها که تو حج فقرایی شب شهادت امام رضاست(ع)،،،آی اونایی که آرزوی حرم با صفاش رو دارید اما چند ساله نرفتید،،، (بعد منزل نبود در سفر روحانی) امشب کبوتر دلتون رو با من همراه کنید،،،بریم کنار پنجره فولاد امام رضا،،، _جان به قربان تو شاها که تو حج فقرایی فرمود اباصلت من میرم مجلس مامون،،،ساعتی بعد برمیگردم اگه دیدی عبا رو سرم کشیدم دیگه با من حرف نزن،،،بدان کارم تمامه،،، یا صاحب الزمان،،، اباصلت میگه دیدم امام رضا از مجلس مامون بیرون اومدن،،،عبا روی سر کشیدن،،،حالشون منقلبه،،،هی روی زمین میشینه،،،هی بلند میشه،،، وارد حجره شد،،، صدا زد اباصلت،،، درها رو ببند،،،میخام تنها باشم،،،یه گوشه ای داخل حجره،،،این فرش ها رو کنار زد،،،روی زمین نشست،،،مثل مار گزیده ای از شدت درد به خودش میپیچه و‌ناله میزنه،،، خدایا یدفعه دید یه جوانی اومده،،،یه گوشه ای ایستاده،،، اباصلت میگه اومدم نزدیکتر،،،عرضه داشتم،،،من تمام درها رو بسته بودم شما از کجا وارد شدید،،، فرمود اباصلت،،،اون خدایی که منو از مدینه تا طوس آورده،،،از در های بسته هم عبور میده،،،میگه دیدم تا این‌ آقازاده وارد حجره امام رضا شد،،، حضرت خوشحال شدند،،،از جاشون بلند شدند،،،هی صدا میزدند،،،پسرم خوش آمدی بابا،،، جوانم جواد،،، خوش آمدی بابا،،، فهمیدم میوه‌ی دل امام رضا(ع)،،،آقام جوادالائمه است،،،سر بابا رو در آغوش گرفت،،،دارن با هم نجوا میکنن،،، عجب لحظات سختیه،،،امام رضا داره وصیت میکنه،،،اما طولی نکشید،،،یه دفعه دیدن حضرت آرام آرام چشمانشون رو از این دنیا بستند،،، صدای اقا جوادالائمه به ناله بلند شد،،، اما خود امام رضا(ع) فرمودند: یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ همه روضه ها به کربلا ختم میشه،،،اگر اینجا پسر سر بابا رو در آغوش گرفت،،،کربلا قضیه برعکس بود،،،ابی عبدالله سر پسر رو در آغوش گرفت،،، آماده ای بگم یا نه،،، _ســپـه کوفـه و شام استاده _به تماشـای شــه و شــهزاده _شه به روی پســرش افتاده _همه گفتن حسین جان داده اومد کنار جوانش نشست،،،سر علی اکبرش رو به دامن گرفت،،، دلش طاقت نیاورد،،،سر جوانش رو به سینه چسباند،،،دید دلش طاقت نمیاره،،،لحظات آخر،،،خدایا،،، ابی عبدالله چکار کن،،،علی اکبرش داره جلو چشماش جان میده،،، یدفعه دیدند حسین صورت به صورت علی چسبان،،،هی صدا میزنه«عَلَى الدُّنْیا بَعْدَکَ الْعَفا» علی جان،،،بابا،،،اُف بر این دنیا بعد از تو علی،،، تسلای دل ابی عبدالله،،،ناله بزن یاحسین،،، ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔰 عرضه بداریم آقا جان،،،یا امام رضا،،،شما رو مظلومانه به شهادت رسوندند،،،اما لحظات آخر دیگه شما تنها نبودی،،،وقتی چشمان مبارک رو باز کردید،،،سر شما روی دامن آقا جوادالائمه بود،،، اما دلها بسوزه برا اون آقایی که،،،داخل گودال قتلگاه،با لب تشنه،سر از تنش جدا کردند،،، امام سجاد هر کاری کرد نتونست بیاد کنار بابا،،،بمیرم، داخل خیمه،از شدت بیماری با صورت به زمین افتاده بود،،،لحظات آخر نتونست بیاد کنار بابا،،،اما،،،یک جایی دیگه اومد،،،کجا؟،،، اون لحظه ای که بنی اسد میخواستند بدنها رو دفن کنند اما متحیر مانده بودند،،،اومد صدا زد،،،بنی اسد!،،،من این بدنها رو خوب میشناسم،،، بنی اسد بیایید_کفن با خود بیارید مگر خـبر ندارید_حسین کفن ندارد با دستان مبارک بدن بابا رو داخل قبر گذاشت،،،حالا میخواد با پدر وداع کنه،،،لبها رو گذاشت روی رگهای بریده حسین،،، _اگــر کشتند چـرا خاکت نکردند _کفـن بر جسم صد چاک نکردند ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔰 آقای خوبم،،، جان عالم به فدای مظلومیت شما،در عالم غربت به‌ شهادت رسیدید،،،اما وقتی شیعیان خبردار شدن،،، کفن قیمتی آوردند،،،برای تشییع جنازه همه آمده بودند،،،بدن شما رو با عزت و احترام تشییع کردن،،،با چه عظمتی بدن مبارک دفن شد،،، اما لا یوم کیومک یا اباعبدالله،،، دلها بسوزه،،،برا اون آقایی که بدنش سه روز روی زمین کربلا،،، بدون غسل و کفن،،، ای خدا،،، کاش به همین اکتفا میکردند،،،صدا زدند اسبهاتون رو نعل تازه بزنید،،، ده نفر اونقدر با اسب روی بدن عزیز زهرا اسب دواندند،،، جلو چشمان بچه های حسین،،، جلو چشمان خانم زینب کبری،،،تمام استخوان ها شکست،،، _به کـربـلا کــفــن مگــر بغـیـر بوریا نبود _مگـر حسین فاطمــه عـزیز مصطفـی نبود _مگرکسی که کشته شدتنش برهنه میکنند _مگر که پاره پیروهن به پیکـرش روا نبود
👆 _سرش به نوک نیزه ها تنش به خاک کربلا _کفن برای او بجــز شکســته نـیزه ها نبود الا لعنت الله علی القوم الظالمين •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• @rozehdaftari
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بسم الله الرحمن الرحیم از مرحوم آقا سید علی اکبر تبریزی یکی از منبری های معروف نقل شده که در عالم رویا، حضرت زهرا سلام الله پس از تاکید بر روضه خوانی برای امام حسن(ع) فرمودند،پیغمبر (ص) فرمود: هر چشمی که برای حسنم گریه کند فردای قیامت کور وارد محشر نمی شود.   در خانه هم غریب بود مرحوم آقا سید علی اکبر تبریزی یکی از منبری های معروف می گوید: یک ماه رمضان به تبریز رفتم. تا شب بیست و هفتم ماه رمضان پیش نیامد تا توسلی به امام حسن (ع) پیدا کنم. آن شب بعد از منبرم رفتم خانه خوابیدم. در عالم رویا بی بی فاطمه (ع) را دیدم، به حضرت زهرا (س) سلام کردم. دیدم حضرت زهرا (س) مکدرانه به من جواب داد گفتم: بی بی جان! من از خودم خاطر جمع هستم، در نوکریم خیانت نکردم، صاف هستم. چرا من سلام می کنم و شما مکدرانه به من جواب می دهید؟ یک مرتبه خانم صدا زد: حاج شیخ! مگر حسن پسرم نیست؟ پیغمبر (ص) فرمود: هر چشمی که برای حسنم گریه کند فردای قیامت کور وارد محشر نمی شود. من می گویم: چرا این همه چراغانی کرده اید؟ به رفقا بگویید یکی از این چراغ ها را بردارند و به قبرستان بقیع، سر قبر امام حسن(ع) بروند. آی مدینه رفته ها! قبرش تاریک است. اسمش غریب است، خودش غریب است. امام دوم و سبط رسول و پور بتول که ذوالجلال بنامید از ازل حسنش چه حرفها که شنید از زبان دشمن و دوست که بود سخت تر از زخم نیزه بر بدنش.  ای خدا! امام حسن (ع) را زهرش دادند. بمیرم آقا روزه بود. زنش زهر را داخل شربت ریخته بود و برای آقا آورد. همین که امام حسن (ع) مقداری از آن شربت را خورد، همین که از گلویش پایین رفت، زهر بر بدن مبارک آقا اثر کرد. آقا! من برایت بمیرم که در خانه ات هم غریب بودی. «اللهم صل علی محمد و آل محمد بحق الزهراء و أبیها و بعلها و بنیها سیما الحجة یا الله» 📚منبع کتاب روضه های مرحوم کافی •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• @rozehdaftari
🇮🇷🇮🇶🇮🇷🇮🇶🇮🇷🇮🇶🇮🇷🇮🇶🇮🇷🇮🇶 🖤بسم الله الرحمن الرحیم🖤 کلمة شكر وتقدير من قبل شعب الجمهوريه الاسلامیه الايرانيه إلى البلد الشقيق جمهورية العراق حكومة وشعبا" اللسان قاصرعن اي شكر وتقدير منكم ياابناء اميرالمؤمنين حيدر الكرار انتم الحسينيون وانتن الزينبيات بذلتوا ماعندكم لكي توفروا كل مايحتاج زوار أربعينية استشهاداباالحرار المولا اباعبدالله الحسين عليه السلام شكرا" لكم ونقول لکم ماجورین واجركم عند صاحبة العزاء فاطمة الزهراء سلام الله عليها يوم الاحدالموافق ٢٤من شهرصفرالمظفر 🇮🇶🇮🇷🇮🇶🇮🇷🇮🇶🇮🇷🇮🇶🇮🇷🇮🇶🇮🇷
سلام علیکم ورحمة الله وبركاته تشكروقدرداني از دولت وملت عراق سروران گرامی لطفادرصورت امکان روي وضعيت قرار دهند ودرگروه هامخصوصا گروهای عراقی پخش نمایند
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹علت گرفتگی صدا چیست😳؟ 🎼برای محرم روش‌هایی هست که ازاین معظل راحت بشیم 💯 ➖➖➖➖ کانال مجنون کرمانشاهی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤حسین علیزاده مقدم
‍ ‍ ‍ ✹﷽✹ وزبانحال حضرت زهرا سلام اولا آقامون باصفاقوناخلارینا سلام اولاآقامون  باصفاقوناخلارینا صفای بزم عزاباوفاقوناخلارینا ایاقوز آتدا آچوب شهپرین ملائکه عرش حسینه خاطراولوب خاک پاقوناخلارینا حسین آدیندانه حکمئت وارای خلیل جلیل اولورگوزل آدی همچون دواقوناخلارینا اولوب دی بزم عزاسی حسین شفاخانه آقام ویرر ئوز الیلن شفاقوناخلارینا هایاندابزم عزااولسااوردادور زهرا حسینه خاطراولارهم نواقوناخلارینا حتماخانم عنایت ایلرگوزیاشین گوشولار سیدالشهدایه آغلیانارا گوزیاشینا کیمن بصیرتی واردل گوزیله یاخجی گورر جناب فاطمه ایلوردعاقوناخلارینا ایون آباداولا سسیوی گوش فاطمه زهراناله سینه هاموزدان التماس دعاوارمدی هرنه دردون وار حاجتون وارهرنه مشکلون وارمریضلریده یادایله مدافعان حرم یاداولسون کیمین بصیرتی واردل گوزیله یاخجی گورر جناب فاطمه ایلوردعاقوناخلارینا اولانداگوزیاشی عشق نگاریدن خارج خانم زهراویره جک برات کربلا قوناخلارینا خانملق ایله کربلانی گوررمین وار یا فاطمه بوچتین نوحه ده عفوایله منی قالدی بیرحالیده مقتلده حسینون بدنی باش آچیخ گلدی اوماوایه رسوله مدنی ایندی ئوزون بول بیر یره پیغبرگئله امام حسین آقاجان ویره ننه سی فاطمه زهراگله خانم زینب کبری گله هامیسی اللرین قویاراورگینین  باشینابیری یواش یواش دیه بالام لای لای بالام لای لای بیری دیه بالالارینانن دویمویان بالام لای لای فاطمه جان عنایت ایله سنده نالونن ونانن مضایقه ایلمه نالوی قوش پیغبرین ناله سینه ایله بوردان دیر بالاما لای لای چالاخ آه سوزانی اونا رشته محنت توخدی اوچخوریرده ئوزی روضه ماتم اوخودی هردن یواش یواش دیرزینب گیت خیمه لره زینب گیت رقیمی سکینه می آرام ایله دیدی عالمده حسین عشقی ده گلمزسنه تای ایله ایثارایلیوبسن کی سالوب جنته های حقلیم باشون اوستونده دیم وای بالاوای   ارباب من مولای من سیدالشهدا هریرده روضون  گلیب آقاسینه می داغلا مشام زینب آدی گلنده زهرانین آدی گلنده منده آغلامشام سنده عنایت ایله آقاشب اول قبرآقالیق ایله حسین   ملکوت اهلی غمونده گوزلیم داده گلیب سنه قان آغلماقا مقتله زهراده گلیب حسین گوزون آچ آی بالاحسین گئجه قبره گیدن ننوم آی بالاحسین یادوندادابالا آخرین لحظه ده جان وررنده سوراسورنه سورنه  یوزوی قویدون ایاقیمه بالایواش یواش دیدون ننه ایاقوی اوپورم  کربلایه تئزگلسن حسین عهدیمه وفاایلدیم بالا کربلایه گلمیشم بالا دیمیرم ننه خیمه لریم اوتدا یاناندا گلسن دیمیرم توسی سمایه اوجالاندا گلسن ننه منتون اولسااگرعباسیم ئولنده گلسن عباسون یخلاندا گلدیم آی بالااکبرون ئولنده گلدیم آی بالا اما دایانابیلمدیم جنته ئوزحضوریمده حسینی تاپدی خانم قان ایچینده مقتل اچینده  یواش یواش دیدی بالاگوزون آچ ننوم ای بالا یاحسین یاحسین  صلی الله علیک یااباعبدالله یاحسین بن علی مداحی‌استاد طالبی (روضه بسیارسوزناک به مناسبت ورود)خاندان ال الله به کربلا معلی وشروع عزاداری حسینی @rozehdaftari