eitaa logo
مدح و روضه (روضه کده)
80 دنبال‌کننده
40 عکس
73 ویدیو
8 فایل
👉💐@rozekade 💐👈
مشاهده در ایتا
دانلود
وقایع روز سوم محرم 1. «عمر بن سعد» یک روز پس از ورود امام علیه السلام به سرزمین کربلا یعنی روز سوم محرم با چهار هزار سپاهی از اهل کوفه وارد کربلا شد. 2. امام حسین علیه السلام قسمتی از زمین کربلا که قبر مطهرش در آن واقع می شد را از اهالی نینوا و غاضریه به شصت هزار درهم خریداری کرد و با آنها شرط کرد که مردم را برای زیارت راهنمایی نموده و زوار او را تا سه روز میهمان کنند. 3. در این روز «عمر بن سعد» مردی بنام «کثیر بن عبدالله » - که مرد گستاخی بود - را نزد امام علیه السلام فرستاد تا پیغام او را به حضرت برساند. کثیر بن عبدالله به عمر بن سعد گفت: اگر بخواهید در همین ملاقات حسین را به قتل برسانم; ولی عمر نپذیرفت و گفت: فعلا چنین قصدی نداریم . هنگامی که وی نزدیک خیام رسید، «ابو ثمامه صیداوی » (همان مردی که ظهر عاشورا نماز را به یاد آورد و حضرت او را دعا کرد) نزد امام حسین علیه السلام بود . همین که او را دید رو به امام عرض کرد: این شخص که می آید، بدترین مردم روی زمین است . پس سراسیمه جلو آمد و گفت: شمشیرت را بگذار و نزد امام حسین علیه السلام برو . گفت: هرگز چنین نمی کنم . ابوثمامه گفت: پس دست من روی شمشیرت باشد تا پیامت را ابلاغ کنی . گفت: هرگز! ابوثمامه گفت: پیغامت را به من بسپار تا برای امام ببرم، تو مرد زشت کاری هستی و من نمی گذارم بر امام وارد شوی . او قبول نکرد، برگشت و ماجرا را برای ابن سعد بازگو کرد . سرانجام عمر بن سعد با فرستادن پیکی دیگر از امام پرسید: برای چه به اینجا آمده ای؟ حضرت در جواب فرمود: «مردم کوفه مرا دعوت کرده اند و پیمان بسته اند، بسوی کوفه می روم و اگر خوش ندارید بازمی گردم .... » 4-نامه عمر بن سعد به عبیدالله بن زیاد: حسان فائد می‌گوید: من نزد عبیدالله بن زیاد بودم که نامه عمر بن سعد را آوردند و در آن نامه چنین آمده بود: چون من با سپاهیانم در برابر حسین و یارانش پیاده شدم قاصدی نزد او فرستادم و از علت آمدنش جویا شدم، او در جواب گفت: اهالی این شهر برای من نامه نوشته و نمایندگان خود را نزد من فرستاده و از من دعوت کرده‌اند، اگر آمدنم را خوش نمی‌دارید باز خواهم گشت. عبیدالله چون نامه عمر بن سعد را خواند گفت: اکنون که در چنگ ما گرفتار شده امید نجات دارد ولی حالا وقت فرار نیست. 5-نامه عبیدالله بن زیاد به عمر بن سعد: عبیدالله به عمر بن سعد نوشت: نامه تو رسید و از مضمون آن اطلاع یافتم از حسین بن علی بخواه تا او و تمام یارانش با یزید بیعت کنند اگر چنین کرد ما نظر خود را خواهیم نوشت. چون نامه به دست عمر بن سعد رسید، گفت: می‌پندارم که عبیدالله بن زیاد خواهان عافیت و صلح نیست. عمر بن سعد نامه عبیدالله بن زیاد را به اطلاع امام نرسانید زیرا می‌دانست که آن حضرت با یزید هرگز بیعت نخواهد کرد. عبیدالله بن زیاد پس از اعزام عمر بن سعد به کربلا اندیشه سپاه انبوهی را در ذهن می‌پرورانید. 6-عبیدالله بن زیاد در نخیله: عبیدالله شخصا از کوفه به طرف نخیله حرکت کرد و کسی را نزد حصین به تمیم که با قادسیه رفته بود فرستاد و او به همراه چهارهزار نفر که با او بودند به نخیله آمده سپس کثیر بن شهاب حارثی و محمد بن اشعث و قعقاع بن سوید و اسماء‌بن خارجه را طلب کرد و گفت: در شهر گردش کنید و مردم را از اطاعت و فرمانبرداری از یزید و من فرمان دهید و آنان را از نافرمانی و برپا کردن فتنه برحذر دارید و آنان را به لشگرگاه فرا خوانید. پس آن چهار نفر طبق دستور عمل کردند و سه نفر از آنها به نخیله نزد عبیدالله بن زیاد بازگشتند و کثیر بن شهاب در کوفه ماند و در میان کوچه‌ها و گذرگاه‌ها می‌گذشت و مردم را به پیوستن به لشکر عبیدالله بن زیاد تشویق می‌کرد و آنان را از یاری امام حسین علیه السلام بر حذر می‌داشت. عبیدالله گروهی سواره را بین خود و عمر بن سعد قرار داد که هنگام نیاز او وجود آنها استفاده شود و در هنگامی که او در لشگرگاه نخیله بود شخصی به نام عمار بن ابی سلامه تصمیم گرفت که او را ترور کند، ولی موفق نشد به طرف کربلا حرکت کرد و به امام ملحق گردید و شهید شد.
سید رضا نریمانی_محرم 98 - شب هفتم- روضه -چشمتو دنبال خود چشمان مارو میکشد-1.mp3
3.85M
دعای فرج را فراموش نکنیم 🔸اللهم عجل لولیک الفرج مراسم دهه اول محرم سال 98 شب هفتم-بخش اول-مناجات حاج سیدرضا نریمانی ═══🌿🌸🌿🌸🌿═══ 🌿🌿🌿🌿 مداحی و روضه (روضه کده) https://eitaa.com/rozekade 💐همراه مداحان💐 https://t.me/maddahhan14
دعای فرج را فراموش نکنیم 🔸اللهم عجل لولیک الفرج مراسم دهه اول محرم سال 98 شب هفتم-بخش اول-مناجات حاج سیدرضا نریمانی ═══🌿🌸🌿🌸🌿═══ چشمِ تو دنبالِ خود چشمانِ ما را میکِشد منتِ این اشکها را لطفِ آقا میکِشد (یاابن الحسن) در کجا می‌آیی و گیسو پریشان میکُنی میکُشد ما را غمت تا آه زهرا میکِشد (لَیتَ شعری اَینَ استقرَّت بک النَّوی امشب کجا میری آقا؟ یادتونه شب اول چی گفتم؟ از همون شب اول باید بخوایم بیاد اگر آقا کنار ما بشینه مجلس متفاوت میشه خودمون محضر امام ببینیم و حالا برای جدش گریه کنیم) آخرِ این روضه گردی‌هایِ ما خیر است خیر عاقبت دستِ تو دستی بر سرِ ما میکِشد تا که مجنون می‌شود بیمار راحت می‌شود آه مجنون دارد اما درد ، لیلا میکِشد نوکری کردیم اما کار دستِ دیگریست بارِ ما را حضرتِ زهرا همین جا میکِشد ( تو فکر کردی خودت اومدی نه والله خبر نداریم. بی بی اومده درب خونمونو زده دعوت کرده امیرالمومنین مادر رو سوار مرکب میکرد مرکب کوتاه که بی بی راحت بتونه سوار و پیاده بشه آخه هم بازوش شکسته هم پهلوش شکسته هم سینه اش شکسته سوار مرکب از این خونه به اون خونه درب خونه هارو میزدن بی بی میفرمود منو که میشناسید؟ این آقا رو میشناسید؟ غدیر که یادتونه؟ نامرد ها میگفتن بله. فرمود پس چرا نمیاین کمکش کنید؟ میگفتن فردا میایم هر روز بی بی میرفت اینارو دعوت میکرد اما نمیومدن بجز سه چهار نفر حالا بار عام حضرت اومده درب خونه همه رو زده تصور کن بی بی اومده درب خونتو زده بیاین حسین منو کمک کنید) ما خرابش میکنیم و او درستش می‌کند خوب معلوم است خانوم نازِ ما را میکِشد ما گناه آلوده‌ایم اما عروجِ ماست اشک گریه کن با گریه اِی دل کار بالا میکِشد گفت عُقبای خودت را صرف دنیایت مکن میروی دنبال آن ، دنیا ولی پا میکِشد 🌿🌿🌿🌿 مداحی و روضه (روضه کده) https://eitaa.com/rozekade 💐همراه مداحان💐 https://t.me/maddahhan14
سید رضا نریمانی_محرم 98 - شب هفتم- -روضه-2.mp3
7.99M
دعای فرج را فراموش نکنیم 🔸اللهم عجل لولیک الفرج مراسم دهه اول محرم سال 98 شب هفتم-بخش دوم-روضه حاج سیدرضا نریمانی ═══🌿🌸🌿🌸🌿═══ 🌿🌿🌿🌿 مداحی و روضه (روضه کده) https://eitaa.com/rozekade 💐همراه مداحان💐 https://t.me/maddahhan14
دعای فرج را فراموش نکنیم 🔸اللهم عجل لولیک الفرج مراسم دهه اول محرم سال 98 شب هفتم-بخش دوم-روضه حاج سیدرضا نریمانی ═══🌿🌸🌿🌸🌿═══ (امام صادق نشسته روضه خون اومد وارد شد نشست کنار امام صادق آقا فرمود میشه یکم برای ما از جدمون بخونی شروع کرد شعر خوندن روایت میگه بشدت امام گریه میکرد اونطرف هم زن ها به شدت گریه و ناله. یهو پرده کنار رفت یه کنیز یه بچه شیرخوار گذاشت رو دامن امام امام تا این بچه رو دید گریه اش بلند تر شد همه گریه میکردن. امام گریه میکرد. بچه گریه میکرد. پس کسانی که بچه شونو میارن از زمان امام صادق اینطور بوده یا امام سجاد بعد از کربلا از بازار رد میشد دید یه خانوم بچش تو بغلش بچه داره بی تابی میکنه صدا زد خانوم ببخشید فکر کنم این بچه تشنه هست عرض کرد بله آقا مسیر طولانی بود نرسیدم امام فرمود برو سریع بهش آب بده و شروع کرد گریه کردن اون خانوم گفت چشم یا ابن رسول الله اما چرا گریه میکنی فرمود آخه داداش من تو کربلا آب بود و بهش ندادن میدونم تشنه ای مادر ولی من بجز اشک چشام آبی ندارم تو بازم تشنه خوابت برده اما (همچین که تیر خورد ارباب دید این دست فشار داد. دیدی نوزاد دست و فشار میده؟) تو بازم تشنه خوابت برده اما من از داغ لبهات خوابی ندارم بخواب آروم جونم بخواب ای حیدر شیرین زبونم برای اون کویر خشک لبهات تا صبح لالایی بارون میخونم دلم از مردم این شهر خونِ اینا گمراهی رسم و راهشونِ نمیدونم چرا دلشوره دارم گمونم حرمله همراهشونه شنیدم حرمله رحمی نداره یه رد خون همیشه تو چشاشه شنیدم بین تیر هایی که داره یه چندتایی سه شعبه هم باهاشه میگن خیلی دقیق تو هدفهاش نشون گیری هاش ردخور نداره نترس مادر بهت قول میده مادر دیگه اسم کثیفش رو نیاره (این قسمت خیلی توجه کن) نترس مادر عمو عباس هستش تا اون هستش که آزاری ندارن همیشه جنگ با آدم بزرگاس اینا با بچه ها کاری ندارن ایشالا فردا ازاین دشت میریم برات گهواره تازه میگیرم همین حالا دارم از شوق روزی که رو لبهات میگی مادر میمیرم تو هم مثل علی اکبر میمونی که از پشت نقابش نور پیداست بابات وقتی در آغوشت میگیره سفیدی گلوت از دور پیداست بخواب آروم آهسته عزیزم که تنها بابا غم نداریم علی اکبر عمو عباس قاسم خدارو شکر چیزی کم نداریم جوونای بنی هاشم زیادن نترس بابا جونت تنها نمیشه ایشالا فردا از این دشت میریم خدای من چرا فردا نمیشه؟ عمو جونت بهت قول داده فردا بره از خواهرت مشک و بگیره بهت قول داده دریارو بیاره اگه دستاش بره قولش نمیره (خیلی رو این آقا حساب کردیم شاید این حرف برای تاسوعا باشه اما رباب هی لالایی میخوند میگفت علی جان گریه نکن عمو قول داده عمو که قولش ردخور نداره وقتی قول داده آب میاره اما اما... دیدن این بچه داره گریه میکنه ازین خیمه به اون خیمه دیدن فایده نداره ارباب اومد دم خیمه صدا زد خواهرم بور این بچه رو بیار اینا بچه رو ببینن شرم میکنن بچه رو دادن به ارباب وقتی اومد تو بغل ارباب آروم شد بچه رو گرفت تو دل لشکر رفت جلو جلو که صداش به همه برسه بچه رو رو دست گرفت آروم بلندش کرد دیدی بچه رو بلند میکنی این سر برمیکرده؟ همچین که این سر برگشت سفیدی گلو مشخص شد اون نانجیب دید لشکر به هم ریخته میگن چ خبره قرار ما نبود. گفت برو سریع حرمله رو خبر کن حرمله اومد. چیه امیر؟ گفت لشکر بهم داره میریزه یکاری بکن. چکار کنم؟ بابارو بزنم یا بچه رو؟ بچه راحت تره. سفیدی گلو رو نمیبینی؟ نمیبینی زیر گلوش؟ تیر سه شعبه برداشت. همچین که تیر کشید تیر به بچه خورد... بعضیا میگن ارباب بچه رو زیر عبا پنهان کرد هی میره سمت خیام هی میاد سمت دشمن میدونی چرا؟ علت داره؟ دقت کن . اکر شنیدی باید خودتو بزنی امام زمان ببخشید آخه دیدی یه مرغ رو سر میبری تا یه چند دیقه هی دست و پا میزنه تا این تیر خورد ارباب سریع بچه رو زیر عبا پنهان کرد میرفت سمت خیمه میدید بچه دست و پا میزنه برمیگشت دوباره میرفت دوباره دست و پا بر میگشت... آی حسین.... 🌿🌿🌿🌿 مداحی و روضه (روضه کده) https://eitaa.com/rozekade 💐همراه مداحان💐 https://t.me/maddahhan14
سید رضا نریمانی_محرم 98 - شب هفتم- روضه - نگات میکنم با پریشونی-3.mp3
3.44M
دعای فرج را فراموش نکنیم 🔸اللهم عجل لولیک الفرج مراسم دهه اول محرم سال 98 شب هفتم-بخش سوم- روضه و زمزمه حاج سیدرضا نریمانی ═══🌿🌸🌿🌸🌿═══ 🌿🌿🌿🌿 مداحی و روضه (روضه کده) https://eitaa.com/rozekade 💐همراه مداحان💐 https://t.me/maddahhan14
دعای فرج را فراموش نکنیم 🔸اللهم عجل لولیک الفرج مراسم دهه اول محرم سال 98 شب هفتم-بخش سوم- روضه و زمزمه حاج سیدرضا نریمانی ═══🌿🌸🌿🌸🌿═══ نگات میکنم با پریشونی نه شیری نه آبی نه بارونی گرفتار شدیم تو بیابونی که پره گرگه میدونم چقدر سخته انتظار یه کم چشماتو روی هم بذار عموت برمیگرده دووم بیار خدا بزرگه شرمنده میشم از چشمای پر غمت ای کاش بمیرم و این جور نبینمت تا که دل منو از گریه هات بشه طاقت بیار گلم مادر فدات بشه 🌸🌿🌸 بامن داره حرف میزنه نگات ولی در نمیاد دیگه صدات میلرزونی هر بار با گریه هات دلای مارو کسی قطره ای آب به ما نداد بچم داره جونش به لب میاد خدا واسه هیچ مادری نخواد این ماجرارو سخته که بچه ای یه قطره آب بخواد مادر ولی ازش هیچ کاری بر نیاد رو دستای بابات میزارمت علی میری و به خدا میسپارمت علی 🌸🌿🌸 کجا رفته لبخند آخرت سه شعبه چی آورده به سرت حالا چی بگم من به مادرت ببین بابارو دوباره منو یاری کن علی اصن گریه و زاری کن علی بیا آبرو داری کن علی همین یه بارو ای من به قربون رگهای گردنت باور نمیکنم از من گرفتنت لبهات حالا نیس دنبال آب دیگه لالا لالا گلم راحت بخواب دیگه 🌸🌿🌸 وقتی میگن ذبح یعنی چی؟ میخوام ذبح معنی کنم آخه برای این بچه نوشتن فَذُبِحَ الطِّفلُ مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُنِ ذبح میدونی یعنی چی؟ یعنی یه نفر رو زنده زنده سرش و جدا کنن بهش میگن ذبح دو نفر تو کربلا ذبح کردن. اولی همین علی اصغر بود. تا ارباب رو دست گرفت داشت دست و پا میزد. هنوز بچه زندس. چشما بازه. داره بابرو نگاه میکنه. تا تیر خورد به گلو. دستای بابارو یه فشاری داد.... ذبح بعدی کی بود؟ اون لحظه که شمر اومد نشست رو سینه حسین هنوز ارباب داره نفس میکشه . هنوز ارباب داره حرف میزنه. مناجات میکنه. برای من و شما دعا میکنه خنجر و درآورد.... آی حسین.... 🌿🌿🌿🌿 مداحی و روضه (روضه کده) https://eitaa.com/rozekade 💐همراه مداحان💐 https://t.me/maddahhan14
سید رضا نریمانی_محرم 98 - شب هفتم- -زمینه - پرید رنگو روت مادر-4.mp3
3.25M
دعای فرج را فراموش نکنیم 🔸اللهم عجل لولیک الفرج مراسم دهه اول محرم سال 98 شب هفتم-بخش چهارم-سینه زنی زمینه حاج سیدرضا نریمانی ═══🌿🌸🌿🌸🌿═══ پریده رنگ وروت مادر خشک زیر گلوت مادر بعد خدا امیدم به فراته و عموت مادر بذار برگرده با مشکش چه خوابا که ندیدم من برا یک سالگیت مادر لباس نو خریدم من تشنته تب داری میدونم لالایی قهر نکن ای شیرین زبونم لالایی چشماتو واکن مهربونم لالایی لالا لالا گلم آروم بخواب مادر روی بازوم لالایی اصغرم لالا گل نیلوفرم لالا 🌸🌿🌸 لبات تَرک تَرک بازه ولی چشای تو بستس عموت نیومد و انگار باید تورو بدم از دست از این خیمه به اون خیمه پِی آبم من آواره به هل من ناصر بابات بگو لبیک تو گهواره آخرین امید بابایی لالایی مثل حیدر صاحب لوایی لالایی اسماعیل کربلایی لالایی لالا لالا گل نازم لالا لالا شیر خوار سربازم لالایی اصغرم لالا گل نیلوفرم لالا 🌸🌿🌸 گلوم میسوزه از درد و چرا تو برنمیگردی این حس مادریم میگه بدون من سفر کردی صدای هلهله اومد چرا بابات پریشونه مسیر خیمه اونور نیست چرا دستاش پر از خونه آخ بمیرم مادر کجایی لالایی به گمونم زیر عبایی لالایی سر تو اومده مگه بلایی لالایی لالا لالا گل لالم برا داغ تو مینالم لالایی اصغرم لالا گل نیلوفرم لالا 🌿🌿🌿🌿 مداحی و روضه (روضه کده) https://eitaa.com/rozekade 💐همراه مداحان💐 https://t.me/maddahhan14
سید رضا نریمانی_محرم 98 - شب هفتم- -زمینه - شروع استقامت عاشورا-5.mp3
2.68M
دعای فرج را فراموش نکنیم 🔸اللهم عجل لولیک الفرج مراسم دهه اول محرم سال 98 شب هفتم-بخش پنجم-سینه زنی زمینه حاج سیدرضا نریمانی ═══🌿🌸🌿🌸🌿═══ طلوع استقامته عاشورا تجلی شهادته عاشورا رهایی از اسارت دنیاو شهادت قیامت عاشورا عهد خود که بستن شهیدان با ولایت موندن توی راه ولایت ، تا شهادت عاقبت بخیری یعنی شهادت سر سپرده بودن پای ولایت عاقبت بخیری یعنی موندن تو راه حسین توی سپاه حسین با یک نگاه حسین ماه تویی شاه تویی رهرو منم راه تویی 🌸🌿🌸 طلیعه ی محرمه عاشورا چراغ راه عالمه عاشورا همیشه نهضت حسین پا برجاست خاک بلند پرچم عاشورا این بیرق تا روز قیامت رو سر ماست هرجا پرچم یا حسینه سنگرماست عاقبت بخیری یعنی تو دنیا پای دینی بمونی مثل شهیدان عاقبت بخیری یعنی باشیم فدای حسین تنها برای حسین وقف عزای حسین ماه تویی شاه تویی رهرو منم راه تویی 🌸🌿🌸 سیره ی خودشناسیه عاشورا جلوه ی حماسیه عاشورا همیشه الگوی جهاد و صبره تو جبهه ی سیاسی عاشورا این نهضت سرآغاز فردای ظهوره فردایی که دل ها محیای ظهوره عاقبت بخیری یعنی تا محشر باشی تو رکاب ارباب بی سر عاقبت بخیری یعنی موندن تو راه حسین توی مدار حسین بر لب شعار حسین ماه تویی شاه تویی رهرو منم راه تویی 🌿🌿🌿🌿 مداحی و روضه (روضه کده) https://eitaa.com/rozekade 💐همراه مداحان💐 https://t.me/maddahhan14
سید رضا نریمانی_محرم 98 - شب هفتم- واحد-6.mp3
4.46M
دعای فرج را فراموش نکنیم 🔸اللهم عجل لولیک الفرج مراسم دهه اول محرم سال 98 شب هفتم-بخش ششم-سینه زنی واحد حاج سیدرضا نریمانی ═══🌿🌸🌿🌸🌿═══ 🌿🌿🌿🌿 مداحی و روضه (روضه کده) https://eitaa.com/rozekade 💐همراه مداحان💐 https://t.me/maddahhan14
دعای فرج را فراموش نکنیم 🔸اللهم عجل لولیک الفرج مراسم دهه اول محرم سال 98 شب هفتم-بخش ششم-سینه زنی واحد حاج سیدرضا نریمانی ═══🌿🌸🌿🌸🌿═══ از برکات روضته نماد اوج عزته برای ما یه فرصته اربعینه اربعینه خیالشم غنیمته نشونه ی رفاقته آرزومه زیارته اربعینت اربعینت فکرشو بکن راهیه بهشت خدا باشی فکرشو بکن هم نوای با زائرا باشی فکرشو بکن اربعین توهم کربلا باشی یعنی میشه بازم امسال با رفیقام بیام یعنی میشه روبه گنبد باز بگم السلام یعنی میشه ای آقا ربنا آتنا اربعین کربلا 🌸🌿🌸 قسم به این اشک چِشَم من از تو دست نمی کشم بدم ولی خوشم دوست دارم 2 همیشه اسمت رو لبا تو شاهیو منم غلام عزیز خاطرت برام دوست دارم 2 حس خوبیه سر بزارم آخر رو پای تو حس خوبیه پر زدن تو حالو هوای تو حس خوبیه سر به راه شدن با دعای تو یادت باشه 2 نوکراتو حسین یادت باشه من هم باشم محشر با تو حسین یادت باشه ای آقا ربنا آتنا اربعین کربلا 🌸🌿🌸 کاش یه روزی با مادرم راهی بشم آقا حرم نمی ره فکرش از سرم کرب و بلا کرب و بلا تویی قتیل العبرات تویی سفینه النجاه معنی اهدنا صراط کرب و بلا کرب وبلا دستمو بگیر توی این مسیر نور راهمی دستو بگیر بی پناهمو تو پناهمی دستمو بگیر تنها تو حسین تکیه گاهمی خوب می دونم با تو بودن راه نجاتم خوب می دونم اشک عزات آب حیاتم خوب می دونم ای آقا یعنی می شه بازم امسال با رفیقام بیام روبه گنبد باز بگم السلام یعنی میشه ای آقا یادت باشه 2 نوکراتو حسین یادت باشه من هم باشم محشر با تو حسین یادت باشه ای آقا ربنا آتنا اربعین کربلا 🌿🌿🌿🌿 مداحی و روضه (روضه کده) https://eitaa.com/rozekade 💐همراه مداحان💐 https://t.me/maddahhan14
سید رضا نریمانی_محرم 98 - شب هفتم- شور -میخونم برات-7.mp3
3.2M
دعای فرج را فراموش نکنیم 🔸اللهم عجل لولیک الفرج مراسم دهه اول محرم سال 98 شب هفتم-بخش هفتم-سینه زنی شور حاج سیدرضا نریمانی ═══🌿🌸🌿🌸🌿═══ میخونم برات، بازم از عشق تو بی تابم حسین تورو میبینم، توی بیداری و توو خوابم حسین 'سلام اربابم حسین۳' وقتی از دست همه خسته میشم تو پناه خستگی‌های منی همه میذارن و میرن ولی تو یار دلشکستگی‌های منی چه پناهی دارم باتو حال و روزگار روبه‌‌راهی دارم چه پناهی دارم تو که سایه‌ت رو سر منه چه شاهی دارم چه نگاهی داری چه علمدار رشیدی، چه سپاهی داری چه نگاهی داری تو دوازده ماه هرسال تو چه ماهی داری " یا اباعبدالله الحسین " توی رگای ما، سینه زنها میجوشه خون حسین سرمو میدم، تا بشم بی سر و سامون حسین 'انا مجنون الحسین۳' وقتی اسم تو میاد روی لبم خودمو تو کربلا حس میکنم تا که نزدیکتر از اینها به تو شم خودمو هم‌‌رنگ عابس میکنم چه امیری دارم چه امیر بی بدیل و بی نظیری دارم چه امیری دارم در این خونه عجب خیر کثیری دارم چه صفایی داره شب جمعه کربلات حال و هوایی داره چه صفایی داره آقا بین الحرمینت چه شبایی داره " یا اباعبدالله الحسین " 🌿🌿🌿🌿 مداحی و روضه (روضه کده) https://eitaa.com/rozekade 💐همراه مداحان💐 https://t.me/maddahhan14
سید رضا نریمانی_محرم 98 - شب هفتم-شور - من میخوام به هوای کودکیم برگردم-8.mp3
3.25M
دعای فرج را فراموش نکنیم 🔸اللهم عجل لولیک الفرج مراسم دهه اول محرم سال 98 شب هفتم-بخش هشتم(آخر)-سینه زنی شور حاج سیدرضا نریمانی ═══🌿🌸🌿🌸🌿═══ من می خوام به هوای کودکیم بر گردم منو ببخش ازتو دور شدم جوانی کردم سلام می دم با رو سیاهی ای پناه بی پناهی اومدم به یک نگاهی حسین رفیق نیمه راه من هستم با همین پای خسته یادمه چه عهدی بستم حسین بار عامه محرم تو براهمه جا داری تو محاله بخوای که دست تو از سرم برداری ابا عبد الله می خونم من همیشه از غمت اربابم منو بخر تو همین محرمت اربابم به دور پرچمت می گردم درمونی برای دردم این شبا هواتو کردم حسین الهی تو حرم بمیرم چون به عشقتو اسیرم ای حبیبم و امیرم حسین لحظه لحظه نوکریمه الهی برا تو باشه وقته مردن آقا نزار که غلام تو تنها شه بار عامه محرم تو براهمه جا داری تو محاله بخوای که دست تو از سرم برداری ابا عبد الله محتاجم به نفس زدن میون روضت تو خواستی که حالا دارم توی دنیا عزت می خوام برات بشه فدایی سروری دل ربایی ابتدا و انتهایی حسین یه عمریه مست کربلاتم کربلا میده نجاتم من غلام بچه هاتم حسین رخصت از مادرت می گیرمو اربعین ای یارم تو مسیر نجف تا کرب و بلا قدم می گزارم بار عامه محرم تو براهمه جا داری تو محاله که دست تو از سرم برداری ابا عبد الله 🌿🌿🌿🌿 مداحی و روضه (روضه کده) https://eitaa.com/rozekade 💐همراه مداحان💐 https://t.me/maddahhan14
متن مراسم شب هفتم محرم 98- حضرت علی اصغر - سیدرضا نریمانی.pdf
358.2K
دعای فرج را فراموش نکنیم 🔸اللهم عجل لولیک الفرج فایل PDF متن مراسم شب هفتم دهه اول محرم سال 98 حاج سیدرضا نریمانی ═══🌿🌸🌿🌸🌿═══ 🌿🌿🌿🌿 مداحی و روضه (روضه کده) https://eitaa.com/rozekade 💐همراه مداحان💐 https://t.me/maddahhan14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعای فرج را فراموش نکنیم 🔸اللهم عجل لولیک الفرج ═══🌿🌸🌿🌸🌿═══ 🌿🌿🌿🌿 مداحی و روضه (روضه کده) https://eitaa.com/rozekade 💐همراه مداحان💐 https://t.me/maddahhan14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعای فرج را فراموش نکنیم 🔸اللهم عجل لولیک الفرج ═══🌿🌸🌿🌸🌿═══ دو شب از محرم، قطعا امام حسنی است ای امامِ حسین، حسن... 🌿🌿🌿🌿 مداحی و روضه (روضه کده) https://eitaa.com/rozekade 💐همراه مداحان💐 https://t.me/maddahhan14
کاش که در باغ اضطراب نیفتد روی زمین شیشه ی گلاب نیفتد چشمِ‌‌ ابوالفضل در حرم نگران است پای علی اکبر از رکاب نیفتد می‌رود ارباب مثلِ بازِ شکاری شیرِ حرم از روی عقاب نیفتد کرده کمین نیزه ای به قصدِ تقرب نقشه کشیده‌ ست از ثواب نیفتد آمده شیطان ز صحنه‌ عکس بگیرد حرمله نزدیک‌ شد ز قاب نیفتد خیمه‌ی لیلا غریق اشکِ حرم شد خانه‌ی کس اینچنین در آب نیفتد
حسین گفت:برادر! حدیث طوبی را بخوان دوباره برایم به یادِ مادرمان بیا دوباره بگو از دلیلِ خَلقِ جهان بیا دوباره بگو از شکوهِ باورمان! از آن درخت که رنگِ خزان نخواهد دید به باغبانیِ ذریه ی مطهرمان کجاست مادرمان تا که افتخار کند به شور قاسممان و به نورِ اکبرمان چه شاعرانه در این خانه نجمه و لیلا گذاشتند دو آیینه در برابرمان بیا دمی به تماشای خویش بنشینیم که جلوه کرده در آیینه نیمِ دیگرمان قسم به زینب کبری که زینتِ پدرست علیِ اکبر و قاسم شدند زیورمان زبرجد است و به یاقوت سرخ می آید کنار هم چه شکیل اند درّ و گوهرمان وضوی عشق به اهل سما می آموزند شبیه کودکیِ از خدا سراسرمان... حدیث شوکتشان را کشیده ایم به دوش چنانکه دوش نبی بوده است منبرمان پسرعموی هم و بیقرار هم هستند درست مثل پدر پیش جدّ اطهرمان درست مثل من و تو به پیشگاهِ علی.... ببین چقدر ادب می کنند محضرمان به پشتوانه اولاد خویش مثل پدر چه باک اگر که نباشد زره به پیکرمان من و تو پیش هم انگار مرتضی هستیم چنانکه اکبر و قاسم شُبیر و شبَّرمان به ذوالفقار قسم تیغمان دودم شده است که یاعلی ست دمِ این دوتا دلاورمان دوچشمه ای که به تفسیر نور می جوشند به کوری همه ی دشمنان ابترمان یکی به ناز رسانده به جاممان انگور یکی به شوق، عسل ریخته به ساغرمان ستاره های حرم نور چشمِ عباس اند چه عاشقانه رفیق اند با برادرمان کنار دستِ علمدارمان قسم خوردند که تا همیشه بمانند یارو یاورمان و گفته اند: که آیین سروری این است غلام فاطمه ایم و علیست سرورمان همین که دیدمشان در کنار هم گفتم هزارشکر که آماده است لشکرمان یکی، نقاب شود قامتش برای حرم یکی، رکاب بگیرد برای خواهرمان به فتح قله ی احلی من العسل رفته بدون واهمه پرمی زند کبوترمان شکسست بغض زمان و شکست قلب زمین حسین گفت رسیده ست روز آخرمان و گفت: آه برادر! یکی دوساعتِ بعد بیا به دیدن جسم به خون شناورمان میان اشک من و خط به خطّ نامه ی تو رسید رایحه ی آشنای مادرمان حسین پلک زد و نامه ی حسن را بست.
یک نـفـر بـرخاسـته یک نفـر در هیبـتِ یک شـیرِ نَـر برخاسته.. در دفاعِ از حُـسـین تیـغ بُـرّانی به شـکل یک سِــپر برخاسته.. وقـت رزمش”یاعلی» از دهـانِ بـازِ شمــشیرِ دو سر برخاسته از تماشایش مَلَک با نـوایِ”هٰا عَلیْ، کیفَ بـشر» برخاسته مصطفی و مرتضی ست آمده خورشیدْ میدان، یا قمر برخاسته؟ آمـده خـیر البَشَـر نالـه‌ واویلتــایِ اهـلِ شَـر برخاستــه از صفوفِ دشمنان وقت رویارویی اش”أَیْنَ المَـفَر» برخاسته تیغ هاشان شد غلاف چون تصوّر شد، نبی بارِ دگر برخاسته.،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعای فرج را فراموش نکنیم 🔸اللهم عجل لولیک الفرج ═══🌿🌸🌿🌸🌿═══ انیمیشن شهادت 🌿🌿🌿🌿 مداحی و روضه (روضه کده) https://eitaa.com/rozekade 💐همراه مداحان💐 https://t.me/maddahhan14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعای فرج را فراموش نکنیم 🔸اللهم عجل لولیک الفرج ═══🌿🌸🌿🌸🌿═══ خیلی زیبا 🌿🌿🌿🌿 مداحی و روضه (روضه کده) https://eitaa.com/rozekade 💐همراه مداحان💐 https://t.me/maddahhan14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعای فرج را فراموش نکنیم 🔸اللهم عجل لولیک الفرج ═══🌿🌸🌿🌸🌿═══ دلم میخاد بیام اقا... بخونم باز سلام آقا... 🌿🌿🌿🌿 مداحی و روضه (روضه کده) https://eitaa.com/rozekade 💐همراه مداحان💐 https://t.me/maddahhan14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعای فرج را فراموش نکنیم 🔸اللهم عجل لولیک الفرج ═══🌿🌸🌿🌸🌿═══ تو رو قربت الی الله زدن.... 🌿🌿🌿🌿 مداحی و روضه (روضه کده) https://eitaa.com/rozekade 💐همراه مداحان💐 https://t.me/maddahhan14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعای فرج را فراموش نکنیم 🔸اللهم عجل لولیک الفرج ═══🌿🌸🌿🌸🌿═══ مادر برای دیدن بچش میاد... 🌿🌿🌿🌿 مداحی و روضه (روضه کده) https://eitaa.com/rozekade 💐همراه مداحان💐 https://t.me/maddahhan14