eitaa logo
🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
2.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
386 ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5866318387327547836.mp3
4.49M
هدیه. به حضرت ام البنین صلوات. اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل لولیک فرج زمینه واحد. شور. حضرت. عباس.  پهلوونم بلند شو. تمومه لشگرم.  ابالفضل پهلوونم بلند شو امید خواهرم. ابالفضل پاشو. از جا پاشو ای همه سپاهه من ابالفضل بی پناهم. پاشو ای همه پناهه من ابالفضل یه طرف. مشک.    یه طرف. افتاده.  عباس. علمه تو از رو خاکا بر می دارم. دو تا دسته قلمه تو پیچیده تو تمامه صحرا بوی عطر گل یاس چجوری من تن تو از رو زمین. جمع کنم عباس ابو فاضل.     ابو فاضل. ابو فاضل. ابو فاضل توی خیمه سکینه چشم براته تا که بیایی. داره میگه رقیه با گریه که عمو کجایی. به شماره نفست افتاده دیگه اخراشه ای ماهه من چقدر تنت پر از زخم. و خراشه تو نباشی به زینب خیلی میشه جسارت عباس تو نباشی می برن زینب و به اسارت عباس سره تو تا بینه ابروهای تو.  وا شده. عباس تیرو نیره چقدر تو تنه تو جا شده عباس. ابو فاضل.   ابو. فاضل.  ابو فاضل. ابو فاضل می بوسم من با گریه دو چشم از خون تره تو من روی زانوم می زارم. لحظه ی آخر سره تو من غرق خونی غرق خونی غرق خونی. ای علمدار می خوای از جا پاشی. اما نمی تونی ای علمدار ابو فاضل.   ابو فاضل.   ابو. فاضل.  ابو. فاضل رضا نصابی
سبک. جدید حضرت عباس
4_6019438189087820878.mp3
12.63M
‍ هدیه به حضرت عباس. و حضرت ام البنین حضرت آمنه حضرت عبدالله صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شعررضا نصابی به نفس. کمیل مظفر پور فدای سرت اگه نمیاد اگر نمی باره بارون فدای سرت اگه اب ریخت اگه مشکت‌ شده گریون پناه حرم پاشو داداش نزاری من و تنها تو علمدارم سپهدارم دلم شده از داغت خون یل ام البنین نکش پارو زمین تموم لشگرم ابوالفضل پرت خونی شده سرت خونی شده امید خواهرم ابوالفضل بند دوم زدن به چشم تو.با تیر زدن با نیزه به پهلوت زدن با گرز و افتاده شکافی بین دو ابروت می بینم هر جارو هستش نشونی از تنت عباس فتاده یک طرف مشکو فتاده یک طرف بازوت دیدی که این لشگر غمت رو برادر روی دلم میزارن عباس دورت کردن داداش تو رو زدن داداش رحمی اینا ندارن عباس واکن چشمای خونت رو ببین کی اومده. اینجا به جای مادرت اومد کنارت مادرم زهرا از اربا‍‌ اربا‍‌ هم دیگه گذشته این تنه پرخون چقدر تیرو‍ و چقدر نیزه شده توی تن تو جا ای ماه من عباس پناه من عباس چی اومده داداش سره تو شبیه اکبرم شدی برادرم چی کار کنم با پیکره تو رضا نصابی
4_5940631148433509302.mp3
5.64M
شورلطمه زنی لطفا باحال مناسب گوش کنین کربلایی حسین ایزد خواه از تهران کربلایی علیرضا رضایی ازساری یابن. الشبیب. گریه کن از غم و غربت حسین شعررضا نصابی زینبیون_خرم_آباد محفل_زینبیون_خرم آباد
4_5938359939662611250.mp3
4.17M
🍃🌷﷽🌷🍃 ❣غــُلــامــِ قــَنــبــَرَمــ❣: کربلایےمجیدمرادزاده(غلامِ قنبر): 🍁🍁327🍁🍁 خداحافظ پرستوی علی زهرا (س) خداحافظ سپیدموی علی زهرا (س) 🍁 خدا حافظ چراغ خونه ی حیدر خدا حافظ شمع کاشونه ی حیدر 🍁 خداحافظ تو ای بود ونبود من خداحافظ تو ای یاس کبود من 🍁 خداحافظ چراغ خونه ی حیدر خداحافظ شمع کاشونه ی حیدر 🍁 خدا حافظ عزیز مهربونه من خدا حافظ جوونه قد کمونه من 🍁 خدا حافظ ای همراز. علی زهرا (س) خدا حافظ ای اعجاز علی زهرا (س) خداحافظ خدا حافظ خداحافظ ➖➖➖➖➖➖➖➖ حلالم کن تمام هستیه حیدر حلالم کن به پای من شدی پرپر 🍁 حلالم کن که رخسارت شده نیلی حلالم کن که خوردی ضربه ی سیلی 🍁 حلالم کن گل نیلوفریه من حلالم کن مریضه بستریه من 🍁 حلالم کن که سوختن برگ و ریشه ت رو حلالم کن شکستن بار شیشه ت رو 🍁 حلالم کن زمین خوردی پیش چشمام حلالم کن حلالم کن توای زهرام حلالم کن حلالم کن حلالم کن حلالم کن ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ قرار ما. میون دشت کربلا قرارما باشه تو ظهر عاشورا قرارما کنار زینب و اون تل قرار ما میون گودی مقتل قرار ما کنار جسم سرجدا قرار. ما باشه بالای نیزه ها حسین جانم حسین جان ڪربلایی_مجیدمرادزاده به نفس. استاد نریمان پناهی.
سبک زمینه یا واحد ایام فاطمیه بند✅ ای وای ضرب غلاف شکست بازو تو آتیش در سوزونده موتو صورت تو بسکه کبوده زهرا می گیری از من روتو ای وای چرا شدی یهو زمین گیر با سن کم خانم شدی پیر ازبس که درد داری عزیزم تو خونتم شدی گوشه گیر (یا فاطمه یا فاطمه جان)۳ بند✅✅ ای وای حسن تو خواب کاووس می بینه پا میشه گوشه ای می شینه به زیر لب هی میگه ای وای هیشکی مثل من داغ نبینه ای وای تو کوچه ها حسن چی دیده دیگه دل از دنیا بریده میگه با اشک و حسرت وآه جونم خدا به لب رسیده (یا فاطمه یا فاطمه جان)۳ بند✅✅✅ ای وای رفتی دلم با غم اجینه هردم ببین به شور و شینه یه گوشه از ذهنم همیشه به فکر غم‌های حسینه ای وای رفتی رفیق نیمه راهَم با رفتنت خونه خرابَم همدم من میشه دل چاه بعد تو ای سنگ صبورَم (یا فاطمه یا فاطمه جان)۳ 1403/08/21 2:30" @akarbalaei
ابلیس حِقد و کینه را بی‌کار نگذاشت بیت خدا را نیز بی آزار نگذاشت گفتند زهرا پشت این در ایستاده گفتند او را راحتش بگذار، نگذاشت* «در» شعله‌ور شد! غنچه‌اش را در خطر دید می‌خواست برگردد ولی دیوار نگذاشت سعی فراوان کرد حتی بین آتش- «در» را نگه دارد ولی مسمار نگذاشت دیگر نشد پای علی برخیزد از جا می‌خواست برخیزد، تنِ تب‌دار نگذاشت شاید از آن پس مرتضی هر خانه‌ای ساخت دیگر به روی درب آن مسمار نگذاشت 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
سرنوشت آن گل پرپر نمی‌دانم چه شد شرح این خون‌گریه را آخر نمی‌دانم چه شد احترامش را پدر خیلی سفارش کرده بود آن سفارش‌های پیغمبر نمی‌دانم چه شد روزگاری مرغ عشقی این حوالی خانه داشت آشیانش سوخت، بال و پر نمی‌دانم چه شد چند نامرد آمدند و هیزمی آماده شد «در» که کلاً سوخت، میخ در نمی‌دانم چه شد بعد از آن سیلی که چون طوفان به رخسارش وزید حالت گلبرگ نیلوفر نمی‌دانم چه شد شد فدک سیراب از سرچشمه‌ی پهلوی او لاله‌های رسته بر بستر نمی‌دانم چه شد دست‌های شوهرش زخمی شد از ردّ طناب ریسمان بر گردن حیدر نمی‌دانم چه شد هیچ کس قبر شریفش را نمی‌داند کجاست آخرِ این قصه را دیگر نمی‌دانم چه شد 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
آن شب نمی‌شد آتشِ غم شعله‌ور، اگر یا که نبود مادرمان پشتِ «در» اگر یا اینکه بازوان نحیفش در آن میان در پیش تازیانه نمی‌شد سپر اگر یا دستِ‌کم به پیش نگاهِ ابوتراب دستی نمی‌گذاشت به رویش اثر اگر صیّاد اگر به لاله‌ی زخمیِ مرتضی هم بی‌هوا نمی‌زد و هم بی‌خبر اگر قصه نمی‌کشید به تنهاییِ حسین... در کوچه یار داشت علی، ده نفر اگر... 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
تا قنوتَت رو به‌سوی یار بالا می‌رود بر دو دستت آسمان انگار بالا می‌رود پرچمت را از زمانی که درِ خانه زدم برکت و نور از درودیوار بالا می‌رود اوج، معنایش به دست‌وپای تو افتادن است نوکرت از این جهت بسیار بالا می‌رود بردن نام تو مُهرِ استجابت بر دعاست ذیل ذکر اسم تو، اذکار بالا می‌رود تربت تو در حقیقت آبِ روی آتش است هر زمانی که تب بیمار بالا می‌رود حاجتش لمس ضریح و صحن و پایین پای توست دست‌های سینه‌زن هربار بالا می‌رود :: کشته‌ی جمعه، تو را تیغ دوشنبه ذبح کرد نیزه با دستور آن مسمار بالا می‌رود 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
خواستم یاری کنم اما در آن غوغا نشد خواستم من هم بگیرم دست بابا را نشد مادرم آن را گرفت و تازیانه پشت هم، هی فرود آمد، ولی دستان مادر وا نشد دستِ مادر آخرش واشد، نمی‌گویم چطور اینقدر گویم که زهرا دیگر آن زهرا نشد "من" فقط می‌دانم آن روز و در آن کوچه، چه شد "من" فقط دیدم چرا افتاد مادر، پا نشد حال و روزش فکر می‌کردم که بهتر می‌شود هر چه ماندم منتظر، فردا و فرداها... نشد هر چه گشتم کوچه را، فردا و فرداها... نبود هر چه گشتم گوشواره آخرش پیدا نشد... آخرش خم شد به درگاه علی، ماه علی آری، آن قامت به جز در پای یکتا، تا نشد... چشم امید یتیمان! چشم را وا کن ببین ناله هم، سهم یتیمان تو از دنیا نشد 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
سلام الله علیها آشوبِ فتنه در مدینه قائله انداخت دیوارِ بیت وحی را از شاکله انداخت آتش زبانه می‌کشید از خانه‌ی مولا این شعله‌ها در آسمان‌ها ولوله انداخت دنیا به عاشق‌ها همیشه سخت می‌گیرد مابین زهرا و علی هم فاصله انداخت جای غلافِ تیغ بر بازوی مادر ماند یک دست او را از قنوت نافله انداخت آن دست که با ریسمان، دستِ علی را بست در کوفه دور دست زینب سلسله انداخت ثانیِ ملعون در مدینه ظلم کرد اما در کربلا تیر جفا را حرمله انداخت 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————