eitaa logo
روزنگار
834 دنبال‌کننده
56.9هزار عکس
22.6هزار ویدیو
1.3هزار فایل
مجله روزنگار ، حاوی مطالب مفید در موضوعات مختلف مرتبط با حال و هوای روز و کاربردی است. قدمت چندین ساله این کانال آنرا به مرجعی قابل جستجو تبدیل کرده است.
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 چرا شمرِ ملعون سر امام (ع) را از پشت برید؟ ✅ در این درباره چند احتمال وجود دارد: افراد دیگری -غیر از شمر- که می‌خواستند نزدیک امام حسین(ع) شوند و او را به شهادت برسانند، همین که امام به آنها نظری می‌افکند، تنشان می‌لرزید و شمشیر از دستشان می‌افتاد؛  «اولین شخصی که با شمشیر کشیده به سوی امام پیش تاخت، شبث بن ربعى بود. امام حسین(ع) به جانب او نظرى افکند. شبث را رعده‌اى گرفت و لرزید و شمشیر از دستش افتاد و گفت: «معاذ اللّه که من خداى را ملاقات کنم و ذمه من مشغول به خون حسین باشد». 📚قندوزی ج 3، ص 82، سنان بن أنس با شماتت و با عصبانیت رو به شبث کرد و گفت: «مادر بر تو بگرید و قوم تو تباه گردد! چرا از قتل او دست بازداشتى و روى برداشتی؟» شبث گفت: «چون چشم بگشود و مرا نظاره کرد، چشم‌هاى رسول خدا را دیدم. نیروى من برفت و اندامم بلرزید». سنان گفت: «این شمشیر مرا ده که من از براى قتل او شایسته‌‌تر از تو هستم» اما او هم با نگاه اباعبدالله منصرف شد. شمر او را سرزنش کرد و گفت: «چرا بگریختى؟» سنان گفت: «چون چشم به سوى من بگشود، شجاعت پدر او یادم آمد. پس گریختم». خولى بن یزید اصبحى، تصمیم گرفت که سر مبارک امام(ع) را از تن دور کند. وى نیز چند قدمى برداشت و رعدتى او را گرفت و فرار کرد. شمر گفت: «چه مردم ترسویی هستید! هیچ‌کس سزاوارتر از من نیست در قتل او». سپس شمشیر گرفت و بر سینه حسین(ع) نشست... 📚ینابیع ج3 ص 82 – 83. ✅ شاید با توجه به این جریانات، برای این‌که شمر ملعون به عاقبت این افراد دچار نشود، سر امام حسین(ع) را از پشت برید تا چشم او به چشم امام حسین(ع) نیفتد. ✅ علامه مجلسی می‌نویسد: در بعضى از کتاب‌های معتبر از طبری و او از طاوس یمانى نقل کرده است: «...پیامبر اسلام(ص) پیشانی و گلوى امام حسین(ع) را زیاد می‌بوسید» 📚بحار الانوار، ج 44، ص 187 – 188، این مطلب در کتاب «معدن البکاء فی مقتل سید الشهداء» نیز آمده است. به هر حال، با فرض پذیرش این نقل؛ چون گلوی امام حسین(ع) مکان بوسه پیامبر اسلام(ص) بوده، شمر سر امام حسین(ع) را از پشت برید. 📚ج 21، ص 220 – 221، @Roznegaar
#موزه #آستان_قدس_رضوی : #نگاره‌های چشم‌نواز استاد #فرشچیان است که به سبک #نگارگری با تکنیک اکریلیک روی مقوای بدون اسید خلق شده و در تالار استاد فرشچیان موزۀ آستان قدس رضوی به نمایش درآمده است. آثاری همچون تابلوی معروف « #عصر_عاشورا » در ابعاد 98 در 73 سانتی‌متر، تابلوی « #شام_غریبان »، اثری با عنوان عرش بر زمین (گودی قتلگاه)، تابلوی «هدیۀ عشق با تصویرپردازی صحنۀ شهادت حضرت علی اصغر(ع) و «پرچمدار حق» با موضوع حضرت ابوالفضل(ع) از جمله نگاره‌های عاشورایی استاد در موزۀ رضوی است. @Roznegaar
‍ 🏴 : باب الحوائج العباس علیه السلام ، پس از شهادت اصحاب و ياران، عليه السلام تنهايي و بي كسي امام را نتوانست تحمل كند. محضر امام رسيد و رخصت ميدان رفتن و جانفشاني خواست و عرضه داشت: برادر جان! اجازه ميدان مي دهي؟ امام حسين(علیه السلام) گريه شديدي كردند و فرمودند: برادر! تو پرچمدار مني عباس(علیه السلام) عرض كرد: «سينه ام تنگي مي كند و از زندگي سير گشته ام.» امام فرمودند: مقداري آب براي اين طفلان تهيه نما. جناب قمر بني هاشم(علیه السلام) مشك به دوش گرفت و روانه ميدان شد. با سپاه حريف، درباره آوردن آب به خيمه ها سخن گفت وقتي از آن ها مأيوس شد، نزد امام بازگشت و طغيان و سركشي دشمن را به عرض رسانيد. در اين حال صداي العطش كودكان فضاي خيمه ها را پر كرده بود. سقّا نگاهي به چهره معصوم كودكان انداخت و بدون تأمل سوي شريعه فرات برگشت و به نگهبانان شريعه حمله كرد و جمع كثيري را كشت و وارد شريعه شد، دست زير آب برد تا مقابل صورت آب را بالا آورد. «ذَكَرَ عَطَش الحسين و اهل بيته» به ياد لبان خشكيده حسين و اهل بيتش افتاد و آب را برگرداند به شريعه. هنگام بازگشت، دشمن راه را بر او بست. حضرت براي محافظت از مشك به سمت نخلستان رفت و دشمن نيز به دنبالش. از هر طرف تير و نيزه به سمتش پرتاب مي كردند، تا اينكه زره از انبوه تيرها همچون خار پشت به نظر مي رسيد. ابرص بن شيبان (لعنة الله علیه) دست راست حضرت را قطع نمود، حضرت مشك را به دوش چپ انداخت و با دست چپ جنگيد و اين گونه رجز خواند: «وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني، اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني»، به خدا قسم اگر دست راستم را قطع كنيد، من از حمايت از دينم دست بر نمي دارم. در اين هنگام دست چپ حضرتش را حكيم بن طفيل(لعنة الله علیه) از مچ قطع كرد. مشك را به دندان هاي مبارك گرفته سعي مي كرد آب را به خيام برساند. لذا خود را به روي مشك انداخت. در اين حال دشمن تيري به چشم و تيري به مشك زد، حكيم بن طفيل(لعنة الله علیه) با گرزي آهنين فرق مبارك را نشانه گرفت و ضربتي وارد کرد و او را بر زمين انداخت. عباس(علیه السلام) عرضه داشت: «يا ابا عبد الله عليك مني السلام»، اي اباعبد الله بر تو سلام، مرا درياب. امام خود را به نعش برادر رسانيد، وقتي قمربني هاشم در بالين امام حسين(علیه السلام) جان سپرد، حضرت فرمودند: «الان انْكَسَر ظَهري»، عباسم الآن كمرم شكست و چاره ام از هم گسست... ا▪️▪️🔲▪️▪️ا ز بس که بردن هر تكه ات هنر شده است كنار علقمه دعوا سر قمر شده است خدا كند كه به صورت ز زين زمین نخوري كه تیر مانده به چشم تو دردسر شده است مكش چنین به زمین پا برادرت آخر كنار پیكر تو دست بر كمر شده است تعادل تو به هم ريخت از عمود كه من تعادل قدمم از كفم به در شده است جگر نداشتم از بعد اكبرم حالا تمام دور و برم لخته‌ی جگر شده است خداروشكر كه زينب نیامده تا كه ببیند آن قد و بالا چه مختصر شده است تو را به جان رقیه بلند شو برويم عدو سويِ حرمَ الله حمله ور شده است تمام كرب و بلا سوخت تا چنین گفتي حسین پهلويِ مادر شكسته تر شده است . . . الا لعنة الله على القوم الظالمين @Roznegaar