eitaa logo
روز‌نوشت
554 دنبال‌کننده
718 عکس
342 ویدیو
1 فایل
✍طلبه‌ام و مبتلاء به نگارش با کپی پیست میانه‌ی خوبی ندارم. کپی از این کانال با اشاره به نام صاحبش باشد. با نقدهاتون، خوش‌حال میشم! @islamic_ethic https://eitaa.com/roznevesht http://zil.ink/roznevesht
مشاهده در ایتا
دانلود
آدمی وقتی شیرینی چیزی را بچشد و مزه‌اش برود زیر دندانش، خودش بدون هیچ اجباری به آن تمایل پیدا می‌کند. همین قاعده و قانون برای امور معنوی هم جاری‌ست. مثلا وقتی بنده طعم نماز را چشید خودش بدون هیچ زور و اصراری، نمازخوان می‌شود. حجاب یکی از زیباترین دستورهای معنوی خداست. خانم‌های محجبه حتما طعم خوشمزه‌ی حیا را چشیده‌اند که دل‌شان نمی‌خواهد چادر از سر بردارند. اما نکته‌‌ی مهم این است که وظیفه‌ی ما چشاندن همین طعم است به کام دیگران؛ ولی نه با زور و اجبار و تهدید بلکه در کمال ادب و احترام و مهربانی. امام موسی صدر در برخورد با مخالفان بسیار مدبرانه عمل می‌کرد. به عنوان مثال «غاده جابر» یک دختر جوان و از خانواده‌های مرفه بیروت بود. غاده بعدها با مصطفی چمران ازدواج کرد. غاده اهل قلم بود. از خانواده‌ی سرمایه‌دار و مشغول به تجارت مروارید در آفریقا و ژاپن. او به دعوت امام موسی صدر وارد فعالیت‌های سیاسی شد و به همكارى در مجلس اعلای شیعیان مشغول گشت. حضور غاده آن هم با آن وضع حجاب میان فعالان جنبش، منجر به اعتراض برخی از اعضا شد. اما امام موسی صدر به جای اجبار و برخورد تند، به‌گونه‌ای رفتار کرد که بعد از مدتی غاده محجبه شد تا جایی که حتی نسبت به حجاب خویش غیرت می‌ورزید. 🖋زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht
من کف خیابان نیستم؛ اما برای آن‌هایی که به بهانه‌ی آزادی کف خیابانند، نگرانم! هر کدام از آن‌ها امید یک مادرند شاید! و پشت سر تک‌تک‌شان نگاه‌های دلواپس یک پدر هست حتما! اگرچه از ابر صدای‌شان، خشونت می‌بارد؛ اما از چشم‌های هرکدام‌شان هزار قصه‌ی غصه‌دار می‌چکد. این بچه‌ها بیش از این‌که بخواهند در دنیای بیرون انقلاب کنند و پیش از آن‌که بخواهند در انقلاب بیرونی‌شان موفق باشند، هر کدام‌شان به تنهایی از درون شبیه یک انقلاب شکست‌خورده‌اند. این بچه‌ها ظلم را، اختلاس را، فقر را، تبعیض را و دویدن‌ها و نرسیدن‌ها را چشیده‌اند. پایِ دل این بچه‌ها روی پوست موز‌هایی هست که ما در مسیرشان انداخته‌ایم. امام عزیزمان گفته بود که آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند! راست گفته بود. چون تمام غلط‌ها را خودمان مرتکب می‌شویم. آمریکا انگار نقش شیطانی را دارد که فقط وسوسه‌کننده است و این از ضعف اراده‌ی ماست که به دعوتش لبیک می‌گوییم. امروز اینترنشنال می‌گفت مردم از داخل ایران باید کار نظام را یکسره کنند و به امید کمک‌های بیرونی نباشند. کارشناس‌نماهای احمق دلار بگیر هم فهمیده‌اند که تا ما نخواهیم کاری از دست تبلیغات‌شان بر نمی‌آید. این ما هستیم که می‌توانیم جوانان خود را از اسارت افکار، به دامان آزادی حقیقی اندیشه برگردانیم. وقتی انقلاب به درخت تنومندی تشبیه می‌شود و وقتی تاکید می‌شود که مسئولان درگیر حواشی نشوند و به مسئولیت‌های مهم‌شان بپردازند منظور این است که ثمره‌ی این درخت تنومند را باید به جوانان نشان داد و ثمره‌ی انقلاب یعنی مبارزه با فقر، اختلاس، بی‌کاری، تبعیض و در یک کلام نزدیک شدن به مدینه‌ی فاضله. پائیز هیچ سالی این‌قدر بی‌رحم نبوده است که این اندازه غم به قلب آدمی پمپاژ کند. مگر ما چقدر توان غمگین‌شدن داریم؟! 🖋زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht
گریه فقط سهم چشم‌ها نیست. گاهی تمام وجود آدمی می‌گرید. قلمش اشک می‌ریزد. دلش اشک می‌ریزد. دستانش اشک می‌ریزند. اما چشم‌هایش می‌خندند.
اینکه آدم اول متنی بنویسد و بعد برای متنش دنبال عکس و تصویر بگردد کار سختی نیست. اما اینکه بخواهد عکسی را بنویسد کمی سخت است. گذشته‌تر، ما این‌جا گاهی مشق‌نوشت داشتیم. تمرینی می‌دادیم برای نوشتن. خیلی وقت است که سراغش نرفته‌ایم. اگر دوست داشتید مشق‌نوشت زیر را تمرین کنید. نوشته‌های‌تان را اینجا بازنشرش می‌دهیم.
مشق‌نوشت ۹ در مشق‌نوشت، هر‌ از‌ گاهی چندکلمه‌ای می‌نویسیم و از شما در خواست می‌کنیم تا جمله را کامل کنید. مشق‌های بهتر را این‌جا به اشتراک خواهیم گذاشت. مشق‌ نهم: تصویر زیر را در یک خط توصیف کن. https://eitaa.com/roznevesht
مشق‌های شما در رابطه با تصویر بالا: 1⃣ پنجره‌ی چشمانش به آسمان گیتی گشوده شد، صدای گریه‌ای به گوش رسید. 2⃣ پنجره‌ی قلبش بر روی آسمان بیکران آیات الهی گشوده شد؛ گفت:اشهد ان لا اله الا الله... 3⃣ لحظه‌هایی که پنجره‌ی قلبم را به سمت آسمان باز می‌کنم... روزنه‌‌ی امید را در قلبم آبیاری می‌کنم ... 4⃣ نشانه‌هات چشمم را بینا کرد تا عاشقتم بشم❤️ 5⃣ این پنجره تا بینهایت مرا به سوی تو می‌کِشد 6⃣ در چاه غیبت اسیریم يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ 7⃣ آسمان فرصت پرواز بلندیست..... ادامه دارد...
ادامه‌ی مشق‌نوشت‌های شما: 8⃣ خاک هم می تواند آسمانی بشود به شرط آن که نگاهش به بالا باشد و به آسمان، ای کاش ما انسان ها هم گاهی سرمان را بالا می گرفتیم آن وقت حتما بهتر می دیدیم 9⃣ یا الهی لب این پنجره چوبی سرد ، چه دل‌انگیز مرا می‌خوانی غم چشمان مرا میدانی ❤️ 0⃣1⃣ پنجره ی دنیا « و گفت: خدای را نگاه دار. گفتم: تفسیر این چیست؟ گفت: همیشه چنان باش که گویی خدای را می‌بینی.» می بینم دنیا را، تمام قد! جلو می روم. می بینم دنیا را، نیمه تَن. جلوتر… تنها سایه اش… جلوتر… تُـــ را… 1⃣1⃣ دوری از تو... باید به تو نزدیک شوم! نزدیکِ نزدیکِ نزدیک، تا از پنجره ی دُنیـا تنـها تو را ببینم و منِ تیرگی، در تابش نور گُـم شَـوم. 2⃣1⃣ همیشه پنجره‌ی کوچکی از دلت رو به آسمان صاف و زیبا باز کن. کلید پنجره‌ی خوبی‌ها به دست خود توست، مثل پنجره‌ی بازداشتگاه‌ها نیست که از بیرون باز می‌شوند. 3⃣1⃣ امیدم به آن روزی‌ست که از پنجره‌ای از دل خاک به سوی آسمان پرواز کنم.
یک تکه از آسمان سهم توست هرجای این سیاره‌ی رنج که باشی. 🖋زهرا ابراهیمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هشدار فرمانده کل سپاه: به رژیم آل‌سعود هشدار می‌دهم که رسانه‌های خود را کنترل کنید وگرنه دود آن در چشم شما خواهد رفت. https://eitaa.com/roznevesht
یک نکته‌ی مهمی در رابطه با این اغتشاشات وجود دارد که نباید نسبت به آن بی‌توجه بود. ما قائل به این امر هستیم که نقش دشمن در تحریک احساسات جوانان و فریب آن‌ها از طریق تحریف روایت‌ها نقش بسیار پررنگی است. دشمن با رسانه‌هایش در پنهانی‌ترین لایه‌های فکر و ذهن و زندگی مردم نفوذ پیدا کرده است. خوب قبول! عده‌ای هم که پول دریافت کرده‌اند تا پروژه‌ی کُشته‌سازی را پیش ببرند. این هم قبول! برخی هم دلار می‌گیرند و توئیت می‌زنند. باشد این هم قبول! گروهی سربازِ هشتگ زدن شده‌اند! گروهی اجیر شده‌اند برای دیوارنویسی! عده‌ای هم که احتمالا از صدای رسایی برخوردار بوده‌اند تکلیفشان داد‌زدن و عربده کشیدن بوده. چشم این‌ها را هم قبول می‌کنیم! همسایه‌های ما هم که هرشب قلب و روح ما را با شعارهای‌شان آزار می‌دهند یک‌راست از پای اینترنشنال می‌آیند داخل تراس و شعار می‌دهند. قبول! میان اساتید دانشگاه هم نفوذی داریم! برخی سلبریتی‌ها هم که ابزار دست دشمن‌اند! نویسندگان، خبرنگاران، وکلا و عده‌ای از روحانیت هم حتی دچار بی‌بصیریتی شده‌اند. این را هم می‌پذیریم! حالا سوال این است که چه کسی چنین بلایی را سر این جامعه آورده که دانش‌آموزش توان تشخیص زشتی و زیبابی را ندارد؟ چه کسی مسئول تربیت دانشجو بوده که حالا در بحبوحه‌ی انتخاب توان فرق گذاشتن میان حق و باطل را ندارد؟ نویسنده و خبرنگار و وکیل و روحانی و روزنامه‌نگار از چه آبشخور سیاسی تغذیه شده‌اند که راه گم‌کرده‌اند؟ ما بسیار کوتاهی داشته‌ایم در تزریق فرهنگ دین به مردم‌مان و همین امر باعث شده تا تزلزل عقیده را در طیف‌های متعددی شاهد باشیم. حالا می‌فهمیم که چقدر آموزش و پرورش، آموزش نداده و پرورشی نداشته است. حالا می‌فهمیم که وقتی می‌گویند حوزه سالهاست که در انتظار شخصیت‌هایی چون مطهری و بهشتی‌ست یعنی چه؟ حالا برون‌داد روضه‌های بی سخنران را به عینه شاهد هستیم. همان‌جا که حتی روی بنر، نام مداح و عکسش را بسیار بزرگ‌تر از نام و عکس سخنران می‌زنند. ما مقصریم و باید به‌پاخیزیم. ما نیازمند انقلابیم از درون. ما در این اغتشاشات نقطه‌ضعف‌های‌مان را فهمیدیم. ما باید در سایه‌ی رهبری مدبر، توصیه‌های‌شان را گوشواره‌ی گوش‌ِجان کنیم و جز به مسئولیت به‌چیزی نیاندیشیم. 🖋زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht
اَنتَ‌ مولا و اَنا... هرچه‌صلاح‌است‌ "حسین"
به من پیام داده‌اید و دوتا مطلب را عنوان کرده‌اید یکی این‌که چرا هر روز نمی‌نویسم و به اصطلاح رگباری پست نمی‌گذارم. خوب راستش را بخواهید پست زدن اگر کپی باشد کار خاصی ندارد و ادمین هم می‌تواند پشت سر هم برای این‌جا پست ارسال کند؛ اما بنای من برای روزنوشت این است که تولید‌محتوا داشته باشم کاری که کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد. خوب تولید محتوا هم وقت‌گیر است و نیاز به ذهن باز و تمرکز زیاد دارد که هروقت شرایط فراهم باشد کوتاهی نمی‌کنم. نکته‌ی دومی هم که مطرح کردید این است که چرا به فکر افزایش تعداد اعضای کانال نیستم. خوب راستش را بخواهید من از آن‌دسته آدم‌هایی هستم که کیفیت را بر کمیت ترجیح می‌دهم. چندتا مخاطب فهمیده و پیگیر و به اصطلاح درست ودرمون برای روزنوشت از هزارتا مخاطب فیک ارزشمند‌تر است. و من با توجه به شناختی که از برخی مخاطبینم دارم خیالم راحت است که روزنوشت توسط آن‌ها که باید، خوانده می‌شود. حضور همه‌ی روزنوشتی‌ها اینجا برای من مغتنم است تا قلمم را وادار به واکنش نمایم. حضورتان مستدام🍃
گویی همه چیز درون ما مُرده است؛ جز امید، که هنوز نفس می‌کشد.
انگار آه کسی پشت سرم است. مثل آه مادری که بچه‌اش را بی‌گناه کشته‌ باشند! یا شاید آه درختی که میوه‌ی نارسش را چیده‌ باشند! شاید آه مزرعه‌ای باشد که ساقه‌ی گندمش را با داس زده‌‌‌باشند! مثل آه نمازی‌ که بی‌حضور ادا شده‌باشد! یا آه سربازی که اجازه‌ی مرخصی نداشته باشد! آهی شبیه آه شاعری که شعرش را دزدیده باشند! به گمانم آه دنیا پشت سرم است که این‌قدر بی‌قرارم.
نسل ما تقدس‌پذیر بود. هم قداست، برایش اصالت داشت و هم اصالت، برایش قداست. برای ما بچه‌های دهه شصتی و حتی قبل‌تر از آن، معلم، مادر، پدر، شهید، مُحرم، حیا و خیلی از چیزهای دیگر مقدس بودند. این نسل اما، تقدس‌گریز است. معلم و مادر و پدر را مثل آب خوردن کنار می‌گذارد. اگر برایش دلیل منطقی نیاورند، ککش هم نمی‌گزد و مدرسه را تعطیل می‌کند. نه از رسوایی می‌ترسد و نه از بدنامی ابا دارد. ما در مواجهه‌ی با این نسل نیازمند تقدس تبلیغاتی نیستیم؛ چرا که نسل امروز با اینگونه مقدسات هم‌سو نمی‌شود، بلکه نیازمند تفهیم صحیح مقدساتیم؛ چیزی که تشنه‌ی آن است. 🖋زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht
نمک که نه، اما این بغض است که می‌پاشند روی دل‌هایمان، در انتهای جمعه‌هایی که نمی‌آیی... https://eitaa.com/roznevesht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امنیّت ما درون‌زاست. رهبر انقلاب اسلامی: امتیاز بزرگ کشور ما این است که امنیّتی که داریم، امنیّت درون‌زا است. فرق دارد که یک کشوری، یک ملّتی، از درون خود، با نیروهای خود، با قدرت خود، با اندیشه و فکر خود برای خودش امنیت ایجاد کند، یا یکی از بیرون بیاید بگوید من برای شما امنیّت ایجاد می‌کنم. ۱۴۰۱/۰۷/۱۱ @roznevesht
داشتم دنبال معنای کلمه‌ای در لغت‌نامه‌ی دهخدا می‌گشتم، چشمم خورد به فعل ترک‌کردن. دهخدا در لغت‌نامه‌اش ترک‌کردن را این‌گونه معنا می‌کند: ترک کردن.[ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بهشتن. رها کردن. هشتن. واگذاشتن. یله کردن. بگذاشتن. بینداختن و گذشتن از چیزی. صرف نظر کردن از هر چه موجود است. گویی برای ترک‌کردن باید گذشت! مثلا اگر بخواهیم گناه را ترک کنیم باید از لذتش بگذریم. یک نکته‌ای که کمتر به آن توجه می‌شود این است که گاهی آنچه گناه را برای آدمی لذت‌بخش می‌کند، توهم اغراق در لذت است. یعنی آن عمل خطا خیلی هم لذت‌بخش نیست؛ اما شیطان آنقدر تزئینش می‌کند و جذاب جلوه‌اش می‌دهد که آدمیزاد فکر می‌کند نمی‌تواند از لذتش بگذرد. بعد از انجام گناه وقتی انسان به عمل خویش و میزان لذتش می‌اندیشد تازه می‌فهمد چه کلاهی سرش رفته و شیطان چگونه با تدلیس، فریبش داده است. 🖋 زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht
وقتی در رابطه با موضوع تربیت بحث می‌شود، بعضی‌ها تصور می‌کنند در پروسه‌ی تربیت لزوما باید یک مربی بالای سر متربی بایستد و به او چیزهایی را یاد بدهد تا تربیت شکل گیرد؛ این در حالی‌ست که بخش عظیم تربیت به شکل ناخودآگاه اتفاق می‌افتد. یعنی فرزند ما نه از امر و نهی ما، بلکه از آنچه در متن خانه و جامعه می‌بیند اثر می‌گیرد و تربیت می‌شود. ناآرامی‌های اخیر در یک ماه گذشته، محور گفت‌وگو‌های خانوادگی و دوستانه را به سمت موضوع اغتشاشات برده است. در کوچه، خیابان، توی تاکسی، مترو و خیلی جاهای دیگر هم ناآرامی‌ها بحث روز است. و این بدان معناست که همین اتفاقات در یک‌ماه گذشته توانسته تاثیر مثبت یا منفی بر روی تربیت فرزندان ما داشته باشد؛ حالا بستگی دارد واکنش ما به حوادث روز چه نوع واکنشی باشد! متناسب با همان واکنش، فرزندان ما نیز در این قضیه مورد تربیت قرار می‌گیرند. بچه‌ی سه چهارساله‌ای که به‌جای دیکتاتور، دیتتاتور می‌گوید و والدینش از ذوق برایش غش می‌کنند، دختر بچه‌‌های کلاس اولی که روسری از سر برمی‌دارند، شعار زن، زندگی، آزادی می‌دهند و مادرهایشان فیلم‌شان را می‌گیرند و کودکانی که عکس امام و رهبری را از کتاب‌های‌شان پاره می‌کنند همگی تحت تاثیر روش تربیتی غلطی هستند که والدین‌ و جامعه برایشان رقم می‌زنند. در حقیقت این‌دسته از والدین تربیت فرزندان خود را فدای تنفر خویش از نظام می‌کنند و اینگونه به بدتربیتی فرزندان‌شان رضایت می‌دهند. این دسته از والدین شعارشان آزادی فکر و اندیشه است اما بر خلاف ادعای آزادی، فرزندان خود را تسلیم تنفر می‌کنند. 🖋زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht
یک نکته‌ی مهمی در تعامل با دیگران وجود دارد که نباید از نظر دور داشت. اجازه دهید اول به عنوان مقدمه یک ‌کمی توضیحش بدهم، بعدش جانِ کلام را می‌گویم. خودِ من خیلی وقت‌ها که دست‌به‌قلم می‌شوم و چیزی می‌نویسم، تصورم این است که خواننده، مطلب نوشته شده را دقیقا همان شکلی می‌فهمد و درمی‌یابد که من دریافته‌ام. وقتی بعد از نوشتن، از روی جملات روخوانی می‌کنم تصورم این است که مطلب مبهمی وجود ندارد و همه‌چیز واضح است. در حقیقت از نگاه من، در نوشته‌های من همه‌چیز بدیهی و روشن است و با همین تصور، توقع دارم که برای خواننده هم بدیهی و روشن باشد؛ اما بعد از نوشتن وقتی با بازخوردهای مختلف روبرو می‌شوم می‌بینم چیزهایی که برای من بدیهی بوده برای مخاطبم چنین نبوده است. این مثال را آوردم تا حرف اصلی‌ام را بزنم. حرفم این است که بدیهی بودن و پذیرش چیزی در نزد ما، لزوما به معنی بدیهی بودن آن نزد دیگران نیست. اگر با این نگاه با دیگران تعامل داشته باشیم توقع‌مان از دیگران پایین می‌آید و انتظار نخواهیم داشت که هرچه را ما می‌گوییم، بپذیرند. 🖋زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht
یک جمله‌ی معروفی هست که صاحبش را نمی‌شناسم اما می‌گوید: رنجش [از دیگران]، بسته به اندازه‌ی دلبستگی‌ست، نه به اندازه‌ی خطا. یعنی وقتی کسی را زیاد دوست بداریمش، خطایش را نادیده می‌گیریم. خوب نادیده‌گرفتن خطا، کار بدی نیست. در نگاه اسلام اصلی به نام تغافل وجود دارد که توصیه‌ می‌کند به هنگام خطا، خود را به غفلت و ندیدن بزنید. این یک راهکار تربیتی هم هست و می‌تواند امر ممدوحی باشد. اما اینکه دوست‌داشتن آدم، باعث شود که احساسش، چشم منطقش را کور کند و آنقدر خطاها و زشتی‌ها را نبیند و تذکر ندهد تا تلمبار شوند روی همدیگر، طبیعتا مذموم است و نیاز دارد به بازبینی مجدد. 🖋زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht
این چند روزه چندتایی کلیپ دیدم در رابطه با رویارویی مستقیم دانشجویان با دیگر دانشجویانی که از قضا بسیجی هم بودند. یکی تقابل دانشجویانی که شعار می‌دادند بر علیه دانشجویانی که نماز جماعت می‌خواندند! و دیگری دانشجویانی که تلاش می‌کردند سلف دانشگاه را مختلط نمایند! و بسیجیانی که مقاومت می‌کردند! این بدترین نوع رویارویی مردم مسلمانی‌ست که خدا، پیامبر، امام، وطن و کشورشان مشترک است. فارغ از اهل اغتشاش، حداقل سایر جوانان را دریابید. اوضاع را به‌گونه‌ای مدیریت کنید که جوانان این مرز و بوم مجبور نشوند مقابل هم بایستند؛ بلکه کنار هم بمانند. https://eitaa.com/roznevesht
چرا خسته نمی‌شوند؟! همسایه‌ها را می‌گویم. هر شب حول‌وحوش همین ساعت می‌آیند کنار پنجره‌ها و شروع می‌کنند به شعار دادن. انگار ساعت زیستی و بیولوژیکی ما هم کوک شده است و دقیقا سر همین ساعت آلارم می‌دهد. بهشان عادت کرده‌ایم. کاش جان‌لاک مثلا در قوانین مدنی‌ و قرارداد‌های اجتماعی‌اش حرفی زده بود از رعایت حقوق همسایه‌ها یا کاش مثلا دیوید هیوم که معتقد بود اخلاق، مبتنی بر عاطفه و احساس است، می‌گفت چطور می‌شود بی‌اخلاقی آدم‌های بی‌عاطفه را تحمل کرد. کاش یکی از همسایه‌های ما عضو کانال بود. کاش درک می‌کردند که یکی خواب است، یکی بچه‌دارد، یکی میگرن دارد، یکی هم اول صبح باید سرکار برود. کاش حداقل حالا که شعار می‌دهند شعارهای خوب می‌دادند! این بیشتر به میدان فحاشی شباهت دارد تا بستری برای انقلاب. کاش خوابشان ببرد. 🖋زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht