با یک تکهی کوچک گچ، وسط یک دیوار بزرگ نوشته بودند: آدم اینجا تنهاست!
چشمهایمان دیوارنویسیهایی را شاهد است که پرده از ذهنها و قلبها برمیدارند و صاحبانشان را رسوا میکنند.
نوشتهها روی دیوارها در سطح شهر و در میان کوچهها، حکم رسانه را دارند برای مردم آن شهر.
واژهها نعره میزنند برای دیده شدن. گویا صاحبان این نوشتهها ترجیح میدهند تقدیرشان را اینگونه مکتوب کنند بر دل دیوارهای شهر.
گاه، یک سرباز بر صفحهی دیوار، تیری را بر قلبی نشانه میرود، تا بلکه بتواند غم نهفتهاش را تسکین دهد. گاه، دیوارنویس تنها هدفش، دادن نشانی مغازهاش است؛ تا شاید مشتری به هوای دیوار، ردّ او را دنبال کند. گاه نیز دیوارها خودشان شدهاند دستفروش و بساط کلیهفروشی راه انداختهاند.
دیوار نویسیها حکم غزل دارند برای شاعران.
حکم نامه برای عاشقان.
حکم تبلیغ دارند برای کاسبان
و حکم چتر، برای اهل باران.
دیوارنویسیها گاهی عقیدهاند برای آنها که در ایدئولوژی خویش شک کردهاند.
همهی آنچه که بر دیوارها نوشته میشود حاصل آدمهای حقیر و مغزهای زنگ زدهشان نیست؛ بلکه دیوارنویسی حتی در انقلابها هم نقش داشته است.
ما که نبودهایم اما میگویند یکی از بهترین رسانههای مردم ما در زمان انقلاب، همین دیوارها بودهاند. دیوارهایی که نوید آمدن خمینی و رفتن شاه را به مردم میدادند. در زمان جنگ نیز دیوارها مثل خبرگزاریها، اخبار جنگ و شهادت را اعلام میکردند.
دیوارنویسها بلند فکر میکنند و کوتاه مینویسند.
دیوارنویسیها میتوانند معلمان خوبیباشند. مثل دوران بلوغ که آدمی از پوچی به تفکر رو میآورد، خواندن خیلی از این نوشتههای روی دیوارها هم آدم را عوض میکند و جرقهی بلوغ را در روح انسان، روشن.
دیوارنویسی یعنی آدمیزاد تنهاست. یعنی میخواهد دیده شود. دیوارنویسیها میگویند که شهر در تسخیر اندیشهها، عواطف، احساسات و بنبستهاست و باید فکری به حالش کرد و الا فرو میریزد.
ما هرگز نمیفهمیم که پشت هر کدام از آن واژهها، پشت همان دیوارها، هزار قصهی تو در تو نهفته است.
با یک تکهی کوچک گچ، وسط یک دیوار بزرگی نوشته بودند: آدم اینجا تنهاست.
🖋زهرا ابراهیمی
#روز_نوشت
#دیوار_نویسی
#عکس_تزئینی_است
https://eitaa.com/roznevesht