eitaa logo
روز‌نوشت
561 دنبال‌کننده
720 عکس
345 ویدیو
1 فایل
✍طلبه‌ام و مبتلاء به نگارش با کپی پیست میانه‌ی خوبی ندارم. کپی از این کانال با اشاره به نام صاحبش باشد. با نقدهاتون، خوش‌حال میشم! @islamic_ethic https://eitaa.com/roznevesht http://zil.ink/roznevesht
مشاهده در ایتا
دانلود
و انسانی که اساسا موجودیست دردآلود...
و دنیایی که جنسش غم است و اصالت آن، رنج.....
بعد از کتاب‌های شهید مطهری، بیشترین بهره را از کتاب‌ها و مقاله‌های آیت‌الله مصباح بردم. زمان باید بگذرد تا برکتی که امشب از کف دادیم را بفهمیم. https://eitaa.com/roznevesht
مرگ آیت‌الله مصباح برایم بسیار دردناک است. از آن لحظه که شنیدم انگار روحم جایی جا مانده و من فقط با جسمم ادامه می‌دهم...
بعضی‌ها موقع ناراحتی دچار پر‌خوری می‌شوند که به آن پرخوری‌ عصبی می‌گویند؛ من اما وقتی از شدت ناراحتی راه به جایی نمی‌برم، دچار پُرنویسی می‌شوم. اینقدر می‌نویسم تا کمی از بار محنت را بر دوش قلم بیاندازم.
اصلا بگذار خیال‌ها را راحت کنیم. ما در این یک‌سال به اندازه‌ی یک عمر شکسته شدیم. https://eitaa.com/roznevesht
دست و دلمان به هیچ کاری نمی‌رود؛ انگار مانده‌ایم روی دست خودمان...
می‌گویند خاک سرد است؛ پس چرا امروز که یک‌سال از شهادتت می‌گذرد ما همچنان داغداریم... https://eitaa.com/roznevesht
تو چه وزنه‌ای بودی برای دنیا! که با نبودنت تعادل جهان بهم ریخت.... https://eitaa.com/roznevesht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صداتو بلند کن بفهمم که هستی هنوز زنده‌ای و چشاتو نبستی بلند شو علمدار، علم رو بلند کن بازم پرچم‌ این حرم رو بلند کن... https://eitaa.com/roznevesht
یلدا که گذشت! پس چرا شب‌های ما اینقدر طولانیست... https://eitaa.com/roznevesht
گاهی آدم‌ها اندوهگین می‌شوند و غم می‌شود بخشی از وجودشان؛ اما گاهی بار مصیبت‌ها اینقدر سنگین است که آدم می‌شود خودِ خودِ اندوه. این‌جا دیگر غم، بخشی از وجودش نیست، که تمام وجود اوست. مگر قلب آدم چقدر ظرفیت دارد که بتواند این همه حزن را یکجا تحمل کند؟! برای پهلوی شکسته‌ی "فاطمه" گریه کند؟! یا برای دردهای "علی" زانوی غم بغل گیرد؟! از "حسین" حرف بزند یا از امتداد این ظلم بعد از هزار‌وچهار‌صدسال... شیعه‌ای که از غریبی امام عصر میراثی جز اشک ندارد چگونه آرام گیرد؟! چگونه سکوت کند در برابر آنچه در طول تاریخ بر سر یاران امامش می‌آید؟! این چه قاعده‌ی عجیبی است در عالم که غم را با غم تسکین می‌دهند؟! این چه اتمسفری است که برای نفس کشیدن باید به دم نزدن متوسل شد؟! این چه آرامشی است که قرار را از وجودمان می‌برد؟! این چه رجائی است که خوف دست از سرش بر‌نمی‌دارد؟! تنها چیزی که از این ابهام و از این تناقضات می‌فهمم استیصال جهان است. جهان و بشریت مستاصل است و حضور امامش را طلب می‌کند... مولای من، به ما خرده نگیرید. ما مثل کودک نوپایی هستیم که در انبوه آدم‌ها دست مادرمان را رها کرده‌ایم. درست مثل همان کودکی که از پشت شیشه‌ی مغازه مبهوت اسباب‌بازی‌ها شده است و دیگر چیزی حریفش نمی‌شود. آقای‌جانم، شما با ظهورتان حریف این حماقت کودکانه‌ی ما شوید. ما کم آورده‌ایم..... 🖋زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht
از تکلیف‌مداری تا ظرافت‌های منطقی آیت الله مصباح یزدی(ره) گوهری بود که نه تنها برای مردم، بلکه برای حوزه‌های علمیه نیز ناشناخته بود و طبیعتاً فقدان ایشان خسارتی بزرگ محسوب می‌گردد. او با تدریس و تربیت شاگردان متعدد حق بزرگی را بر حوزه‌های علمیه داشت و درعین‌حال هرگز خود را از تحقیق و علم‌آموزی بی‌نیاز نمی‌دید. از حیث علمی متفکری بزرگ بود که مبنای اندیشه‌اش استدلال‌های مبتنی بر عقل بود. او همواره به پشتوانهٔ تفکری سیستماتیک که از آن بهره‌مند بود و به نظریه‌پردازی‌هایی دقیق و عمیق می‌پرداخت و با این شیوه فهم مباحث فلسفی و معارف قرآنی را برای شاگردان خود آسان می‌کرد. چیزی که امروزه نسل جوان ما برای تثبیت عقاید خویش بدان محتاج‌اند مبانی عقلی است. اگرچه توجه به استدلال‌های عقلی در روش علمی بزرگان دیگری مشهود است اما دقت و ظرافت آیت‌الله مصباح در تبیین این مبانی امتیاز ویژه‌ای است که مختص به ایشان بود. خردگرایی ازجمله پتانسیل‌هایی است که در نسل امروز پررنگ‌تر از نسل گذشته است. جوانان امروزی نه‌تنها در ایران بلکه در سایر کشورها از تقلیدهای صِرف و ظاهرسازی‌ها بشدت بیزارند و شناخت به‌موقع این مسئله و تلاش در جهت اثبات عقلی عقاید دینی برای جوانان ازجمله خصوصیات این عالم بزرگ بود. آیت‌الله مصباح در پرتو مطالعات فراوان و توانمندی‌های علمی به‌خوبی تشخیص داد که آنچه انسان امروز از آن رنج می‌برد نداشتن یک سیستم فکری درست و ایدئولوژی متناسب با نیازهای مادی و معنوی انسان است. ایشان با فهم این خلأ و مدنظر گرفتن بلایی که ایدئولوژی‌های دروغین غرب بر سر انسان امروز می‌آورد توان علمی خویش را معطوف به ارائهٔ ایدئولوژی دینی نمود و با تفکر نقادانهٔ خود نسبت به این نظریات بی‌پایه و اساس، جوان امروزی را از خطرات پوچ‌گرایی آگاه می‌نمود. جان کلام اینکه او با اصالتی که برای تفکر اسلامی قائل بود هرگز مرعوب تفکرات بی‌اصالت نگردید. حراست از مرزهای عقیدتی و تخریب پایه‌های تفکر بی‌خدایی از مهم‌ترین مؤلفه‌هایی است که با خواندن آثار ایشان می‌توان بدان اعتراف نمود. او خیمهٔ تفکرات اسلامی و الهی را نه بر زمین احساسات و عواطف بلکه بر بستر تعقل برافراشت و زمان باید بگذرد تا ارزش کار ایشان بر ملأ گردد.  ایشان نه‌تنها در بعد علمی بلکه از حیث اخلاقی نیز جایگاه والایی داشت و بی‌توجهی به مقام و منصب و گریز از دنیاگرایی در متن زندگی او کاملاً محسوس بود. خلوت‌های متعبدانهٔ او با خداوند نشان از بینش توحیدی او داشت. رفتارش همواره خارج از محاسبات مادی‌گرایی بود و با حفظ خصوصیات انقلابی خویش هرگز در هاضمهٔ سیاست گرایی محض هضم نشد. ازجمله ویژگی‌های ناب ایشان که اتفاقاً منجر به ترور شخصیت والای علمی و اخلاقی ایشان هم شد، پذیرش اصل ولایت‌فقیه و تسلیم در برابر این اصل مهم و تبعیت از آن بود. او در حساس‌ترین شرایط، جایگاه انقلابی خود را حفظ نمود و با پرهیز از موقعیت خواهی، مردانه پای انقلاب و آرمان‌های امام ایستاد و با موضع‌گیری‌های به‌جا و به‌موقع در شرایط بحرانی و حساس، تکلیف ولایتمداری خویش را روشن نمود. بر ماست که با مرور و بازخوانی آثار ایشان به تکثیر اندیشه او اهتمام ورزیم، از خام‌اندیشی پرهیز نموده و اینگونه سهم خویش را در جان تازه بخشیدن به اهداف انقلاب ادا نماییم.   🖋زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht
اینجا هم می‌توانید بخوانیدش: rasanews.ir/002ooB https://eitaa.com/roznevesht
نمی‌دانم این بیماری جسم است که به تمام روحم پمپاژ می‌شود، یا روح بیمار است که جسمم را در تبعیدگاه خویش محصور نموده است؛ اما هرچه که هست قصد دارد مرا از پای در‌آورد. من اما سلول‌های یخ‌زده را دوباره با نوشتن گرما خواهم بخشید. من بعد از بهبودی کامل دوباره خواهم نوشت... https://eitaa.com/roznevesht
مدیون می‌شوم اگر چیزی برای وجود مقدس حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها ننویسم؛ اما ذهنم قفل شده و فقط این چند کلمه‌ که دقیقا نمی‌دانم منبعش کجاست، در زیر آوار واژه‌‌ها بجا مانده است: شب‌ است‌ و غربت‌ و تابوت‌ و چندین‌ شانه‌‌ی لرزان...
یکی از ویژگی‌های خوبی که انسان دارد ویژگی انعطاف‌پذیری است. آدم‌های منعطف با فراز و فرود‌های زندگی راحت‌تر کنار می‌آیند. بعضی از چیزها اما انعطاف‌پذیری آدم را تحت‌تاثیر قرار می‌دهند. آدم‌هایی که دائما شرایط خشم را تجربه می‌کنند به نوعی از لجبازی مجهز می‌شوند و با استمرار این شرایط، لجبازی در وجودشان مستحکم می‌شود. پس از مدتی انعطاف این آدم‌ها به انتقام تبدیل می‌شود. حالا چیزی که مهم است فرار از بازنده شدن است به هر قیمتی. آن‌ها از شکست می‌گریزند حتی اگر برای برنده شدن مجبور شوند به جنگ با خود بروند. آن‌ها در این شرایط قدرت زیادی پیدا می‌کنند در جهت تخریب. دیگر چیزی برای‌شان مهم نیست. گوش‌شان به هیچ حرفی بدهکار نیست. انگار دیگر هیچ خدایی را بنده نیستند.حالا دردها و سختی‌ها برای این جور آدم‌‌ها حکم خون تازه دارد در رگ‌هایشان. هرچقدر بیش‌تر آزار ببینند قوی‌تر می‌شوند و یا شاید لجبازتر. اگر در اطراف‌تان آدم‌های لجباز می‌بینید صرفا به لجبازی‌شان ایراد نگیرید بلکه بگردید و ببینید ریشه‌ی این لجبازی‌ها از کجا آب می‌خورد. شاید شما آن‌ها را در لجباز شدن کمک کرده باشید! https://eitaa.com/roznevesht
هدایت شده از مناهج 🇵🇸🇮🇷
🌀 لزوم حمایت از طلاب خواهر اهل قلم 🖋 زهرا ابراهیمی 🔹 یکی از ویژگی‌هایی که رهبر معظم انقلاب در رابطه با طلاب اهل قلم به آن تاکید می‌کنند قانع نبودن به سطح و مرتبه‌ای است که از حیث نوشتن در آن قرار دارند. ایشان بالابردن کیفیت نوشتن را از لوازم مهم نویسندگی می‌دانند و اذعان می‌نمایند که هرکس در هر مرحله‌ای از نوشتن هست باز باید احساس کند که در قدم‌های اول و پله‌های پایین قرار دارد و بداند که باید خودش را به پله‌های بالاتر برساند. 🔹 اگرچه در میان طلاب، اهل‌قلم‌ها اندک نیستند اما آن‌ها که نوشتن را با معیارهای لازم همراه می‌کنند، اندک‌اند. نوشتن همچون فرآیند تبلیغ یک مبلّغ، نیازمند جسارت است. همان‌گونه که یک مبلّغ باید با اعتمادبه‌نفس کامل، خوب سخن‌گفتن را بیاموزد و روش تبلیغ را به‌درستی بکار گیرد؛ نویسندگان حوزوی نیز باید جسارت لازم برای حضور در عرصه نویسندگی را پیدا کنند. 🔹 در میان طلاب، برادران طلبه از حیث جسارت‌ورزی موفق‌ترند چراکه منبر رفتن به‌نوعی آمادگی آن‌ها برای حضور در اجتماع را فراهم آورده است؛ لذا در نوشتن و اشتراک‌گذاری نوشته‌های خویش پیشتازند؛ اما خواهران طلبه به دلیل تجربه محدودتری که در منبر و سخنرانی داشته‌اند هنگام قلم‌زدن نیز دچار خودباختگی می‌شوند و این مسئله مانعی در مسیر پیشرفت آن‌ها می‌شود. ✅ توجه به نویسه‌های طلاب خواهر، نشر آن‌ها، ایجاد فضا برای نوشتن و در نظرگرفتن امتیازاتی برای اهل‌قلم شاید بتواند خواهران طلبه را برای حضور پررنگ‌تر در این عرصه مجاب نماید. @Manahejj
چقدر این جملات در باب مرگ تامل‌برانگیزند: وَ بَادِرُوا الْمَوْتَ الَّذِي إِنْ هَرَبْتُمْ مِنْهُ أَدْرَكَكُمْ وَ إِنْ أَقَمْتُمْ أَخَذَكُمْ وَ إِنْ نَسِيتُمُوهُ ذَكَرَكُمْ  و بر مرگ پيشى گيريد كه اگر بگريزيد شما را دريابد و اگر بايستيد شما را مى‌گيرد و اگر فراموشش كنيد شما را ياد می‌آورد. گاهی به آدم‌هایی که یک سنی از آن‌ها گذشته است اصطلاحا می‌گویند که پای‌شان لب گور است؛ اما این تعبیر حضرت علی علیه‌السلام آدم را به این نتیجه می‌رساند: که مرگ سایه‌به‌سایه‌ی ما می‌آید، که آدمیزاد از همان لحظه‌ی تولد، پایش لب گور است. https://eitaa.com/roznevesht
آدم‌ها هر روز و با حرارت هرچه‌تمام، سهم‌شان را از این دنیا می‌خواهند. اصلاً سهم‌خواهی خصیصه‌ی جدانشدنی از انسان است؛ نوعی ولع برای بیشتر داشتن. به گمانم از میان آدم‌ها، این نسل سردرگم در سهم‌خواهی سرسخت‌تر و یک‌دنده‌تر است. نسلی که غرق در باور است، اما خود را باور ندارد؛ نسلی که فضیلت خلوت‌نشینی در او عمیقاً به خواب رفته و چکیده‌ی زیستش چیزی جز غرق شدن در عمق بی‌هویتی نیست. شاید این نسل نیازمند گوشه‌ای از کویر است تا در تنهایی خویش دوباره به نجوای راویان خلقت گوش سپارد؛ شاید این نسل باید به سهم تازه‌ای از زندگی بیندیشد، به سهمی متفاوت از سهم‌های گذشته؛ به پروازی دوباره؛ شاید این نسل این‌گونه به خود آید. شاید... https://eitaa.com/roznevesht
خودم: می‌دونی غم چه وقت‌هایی سراغ آدم میاد؟ خیالم: چه وقت‌هایی؟ خودم: وقت‌هایی که آدم یادش میره خدا هست. به قول مولوی، چون تو با مایی نباشد هیچ غم. https://eitaa.com/roznevesht
من این عکس را مدتی پیش دیدم. معمولا عکس‌هایی که قصد نوشتن‌شان را داشته باشم سیو می‌کنم. این‌جا وطن ماست، با همه‌ی سرفرازی‌اش در تمام عرصه‌ها. اما این‌جا باز وطن ماست، با دخترکان معصومی که برای سیر کردن شکم‌شان مجبورند تا کمر در سطل‌های زباله‌ی شهر خم شوند. این‌جا وطن ماست، یک خیابان بالاتر از جایی که عزت انسانی‌ این دختر به تاراج می‌رود، آدم‌هایی زندگی می‌کنند که اهل دغدغه‌اند. آدم‌هایی که دغدغه‌ی آن‌ها سیر کردن شکم سگ و گربه‌های‌شان است. این‌جا وطن ماست، جایی که وجب‌به‌وجبش شاهد خون شهداست؛ که جان دادند تا عزت بیافرینند. این‌جا وطن ماست، جایی که بیش از همه چیز برای آن جنگیده‌ایم؛ با خود، با دشمن، با دیگری تا حفظش کنیم. این‌جا وطن ماست، جایی که آزادی‌ و امنیتش را مدیون بزرگ‌مردانی هستیم که تمام قد برای بقایش ایستاده‌اند. اما این‌جا باز وطن ماست، جایی که راحت در گوشه‌ای از آن زمین و جنگل و دریایش را دزدیدند و در گوشه‌ی دیگرش، مجرمانی با جرم‌هایی سبک‌تر، مجازات شدند. این‌جا وطن ماست، کشوری که یک وجبش را به دشمن بیرونی نداده‌ایم؛ اما دشمنان داخلی وجب‌به‌وجبش را تصاحب کردند. این‌جا وطن ماست، جایی که سطل زباله‌ها نقش سفره‌ها را دارند و پس‌مانده‌ی غذاها، جایگزین حق مسلّم این مردم شده‌ است. این‌جا وطن ماست... 🖋زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht
گاهی آدم را برای گفتن مجازات می‌کنند و گاهی برای نگفتن. حتما یک روز از ما خواهند پرسید: شما که تمام واژه‌های جهان را و تمام حروف و کلمات را در اختیار داشتید، پس چرا حرف‌هایی که باید می‌زدید را نزدید؟! ترس این مواخذه بد جور به جانم افتاده است. https://eitaa.com/roznevesht