eitaa logo
یارقیه
147 دنبال‌کننده
542 عکس
795 ویدیو
43 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 😍😭 بند اول: تنم میسوزه از سَم زیرِ لب هر دم مرگمو میخوام از خدا کم کم شده این زهرِ کاری تو خونم جاری با لبِ تشنه جون دارم میدم میسوزم از زهر ، این دمه آخر رویِ لبهامه مادر ای مادر خدایا من غریبه آلِ حیدرم اسیره بسترم ، شبیهِ مادرم یا صادق یا غریب بند دوم: زده این زهرِ کینه آتیش به سینه بی حُرمتی ها خیلی سنگینه دلم دریای درده پُر آه و سرده شِکوه دارم از شهرِ مدینه زخمیِ کُلِّ بال و پره من دُشنام میدادن به مادره من منو رو خاک غم ، کشیدن بی هوا شبیه مرتضی ٰ، میون کوچه ها یا صادق یا ‌غریب بند سوم: مُدام در بین بستر با چشمای تَر روضه میخونم از شَهِ بی سر نکش خنجر رو حنجر دست بردار از سر داره می بینه مادری مُضطر وقتی سرِ تو ، رو نیزه ها رفت زینب میونِ نامحرما رفت امون از بزمِ مِی ، امون از ازدحام امون از کوچه ی ، یهود و شهرِ شام غریب آقای من 🎵📝: (طاها تحقیقی) (روضه نشین)
4_5875272556621083793.mp3
2.38M
هدیه به حضرت رقیه صلوات شور احساسی حضرت رقیه زیبایی صاحبه دمه عیسایی تو عشقه عمو عباس و تو نبضه قلبه بابایی دریایی ما پایین و تو بالایی هر کی تورو دیده می گه المثنای زهرایی نخه چادرت مسلمونم کرد نگاهه تو تنها در مونم کرد بزار این طوری بگم که عشقت من و راهیه بیابونم کرد تو یاسی کاشف الکربه عباسی خیلی شبیه زینب تو روی چادرت حساسی الماسی یه جورایی خیلی خاصی سرمیزاری روی ابرا وقتی رودوشه عباسی کشیده به فاطمه تو صورتت کشیده به عمه زینب غیرتت سه ساله هستی ولی زبون زده در میونه خاصه و عام نجابتت مجنونم تو روضه ها سر گردونم جاذبه داره عشق تو واسه دله بی سامونم محزونم برای تو من گریونم سینه زنی توی روضتـ می دونی شده قانونم بردن اسمت اقا عبادته نوکری برای تو سعادته بهترین خاطره های زندگیم لحظه های خوب توی هیته دوست دارم کرم تورو دوست دارم می دونی که خیلی اقا حرم تورو دوست دارم دوست دارم بزم عزاتو دوست دارم می دونی که خیلی اقا کربو بلاتو دوست دارم بی خیاله دنیا و ظواهرم واسه سردادن پای تو حاظرم بنویس اربعینی اسم من و بنویس بیام حرم با مادرم رضا نصابی
4_5945303085009078406.mp3
12.88M
‍ ‍ 🏴 😍😭 بند اول: تنم میسوزه از سَم زیرِ لب هر دم مرگمو میخوام از خدا کم کم شده این زهرِ کاری تو خونم جاری با لبِ تشنه جون دارم میدم میسوزم از زهر ، این دمه آخر رویِ لبهامه مادر ای مادر خدایا من غریبه آلِ حیدرم اسیره بسترم ، شبیهِ مادرم یا صادق یا غریب بند دوم: زده این زهرِ کینه آتیش به سینه بی حُرمتی ها خیلی سنگینه دلم دریای درده پُر آه و سرده شِکوه دارم از شهرِ مدینه زخمیِ کُلِّ بال و پره من دُشنام میدادن به مادره من منو رو خاک غم ، کشیدن بی هوا شبیه مرتضی ٰ، میون کوچه ها یا صادق یا ‌غریب بند سوم: مُدام در بین بستر با چشمای تَر روضه میخونم از شَهِ بی سر نکش خنجر رو حنجر دست بردار از سر داره می بینه مادری مُضطر وقتی سرِ تو ، رو نیزه ها رفت زینب میونِ نامحرما رفت امون از بزمِ مِی ، امون از ازدحام امون از کوچه ی ، یهود و شهرِ شام غریب آقای من 🎵📝: (طاها تحقیقی) (روضه نشین) نفس کربلایی جواد مقدم
‍ ‍ هدیه به حضرت زینب صلوات شور روضه ای حضرت زینب شعررضا نصابی به نفس برادر عزیزم خواننده ارزشی کشور کربلایی حمید قلیچ پور ام المصائب یعنی رونیزه ها سر دیدن سر برادر دیدن غارت معجر دیدن ام المصائب یعنی غنچه پر پر دیدن ضجه مادردیدن شیر خواره بی سر دیدن ام المصائب یعنی لحظه ی غارت دیدن خیلی جسارت دیدن طعم اسارت دیدن ام المصائب یعنی خنده ی اغیار دیدن طعنه و ازار دیدن کوچه و بازار دیدن ام المصائب یعنی بزم حرامی دیدن بی احترامی دیدن بازار شامی دیدن ام المصائب یعنی پژمرده لاله دیدن گریه و ناله دیدن مرگ سه ساله دیدن ام المصائب یعنی کتک به هر جا دیدن تازیانه ها دیدن ضربه های پا دیدن ام المصائب یعنی غصه و غم ها دیدن رد قدم ها دیدن دست قلم ها دیدن ام المصائب یعنی غرقه به خون تن دیدن غارت پیرهن دیدن غرقه به خون تن دیدن رضا نصابی
زبان حال حضرت صادق با امام زمان علیهماالسلام😭 گریز به روضه حضرت عباس علیه السلام امام صادق علیه السلام فرمودند: سَیِّدی غَیْبَتُکَ نَفَتْ رُقادی و ضَیَّقَت عَلَیَّ مِهادی و ابتَزَّت عَنّی راحَةُ فُؤادی..😭 « ای آقای من! غیبت تو خواب از دیدگانم ربوده و بسترم را بر من تنگ ساخته و آسایش قلبم را ازمن سلب نموده است... یابن الحسن، عزیز دلم، نور دیده ام بنگر که رود اشک ز داغت چکیده ام خواب مرا ربوده غم ِبی کسی تو از غیبت تو کاسه ی خون شد دو دیده ام هستم به یاد غربت ِصحرانشینی ات وقتی که بین بستر خود آرمیده ام هستم همیشه منتظر ِ انتقام تو از دشمنان جفای زیادی کشیده ام یک نیمه شب به خانه ی من دشمن آمده از بی حیا، چقدر اهانت شنیده ام خیس از عرق شدم وسط کوچه های درد پای برهنه در پی مرکب دویده ام خوردم زمین و رفت دلم بین علقمه نزد عموی ِزخمی و در خون تپیده ام گویا کنار علقمه چون جدّمان حسین در حال لطمه، پیش دو دست بریده ام گویا میان هلهله ی لشکر عدو من هم ز دست های جدا بوسه چیده ام ناله زد و سه شعبه کشید از میان چشم گفت ای پناه خیمه ببین قدخمیده ام برخیز! چاره ساز ِحرم، بی کسم نکن بنگر بدون چاره کنارت رسیده ام ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
زبان حال حضرت صادق با امام زمان علیهماالسلام😭 گریز به روضه حضرت عباس علیه السلام امام صادق علیه السلام فرمودند: سَیِّدی غَیْبَتُکَ نَفَتْ رُقادی و ضَیَّقَت عَلَیَّ مِهادی و ابتَزَّت عَنّی راحَةُ فُؤادی..😭 « ای آقای من! غیبت تو خواب از دیدگانم ربوده و بسترم را بر من تنگ ساخته و آسایش قلبم را ازمن سلب نموده است... یابن الحسن، عزیز دلم، نور دیده ام بنگر که رود اشک ز داغت چکیده ام خواب مرا ربوده غم ِبی کسی تو از غیبت تو کاسه ی خون شد دو دیده ام هستم به یاد غربت ِصحرانشینی ات وقتی که بین بستر خود آرمیده ام هستم همیشه منتظر ِ انتقام تو از دشمنان جفای زیادی کشیده ام یک نیمه شب به خانه ی من دشمن آمده از بی حیا، چقدر اهانت شنیده ام خیس از عرق شدم وسط کوچه های درد پای برهنه در پی مرکب دویده ام خوردم زمین و رفت دلم بین علقمه نزد عموی ِزخمی و در خون تپیده ام گویا کنار علقمه چون جدّمان حسین در حال لطمه، پیش دو دست بریده ام گویا میان هلهله ی لشکر عدو من هم ز دست های جدا بوسه چیده ام ناله زد و سه شعبه کشید از میان چشم گفت ای پناه خیمه ببین قدخمیده ام برخیز! چاره ساز ِحرم، بی کسم نکن بنگر بدون چاره کنارت رسیده ام ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
‍ ❤️☘روضه و توسل جانسوز _شهادتِ شیخُ الائمه حضرتِ امام جعفر صادق علیه السلام _ حجت الاسلام میرزا محمدی *دلهامونو روانه کنیم بریم ببینیم مدینه چه خبره ..." ساعت های آخر عمر امام صادق هست" دوباره یکی از گلهای زهرا رو پرپر می کنن،اما الان اگه مدینه باشی،کنار بقیع خبری نیست...." هیچ کسی تو مدینه لباس عزا به تن نکرده ..." آخه این بچه های فاطمه غربت و از مادر به ارث بردن* غروب سرخ نگاهش، به رنگ ماتم بود غریب شهر خودش نه،غریب عالم بود چقدر روضه ی کرببلا به پا میداشت *شعرا و روضه خوان ها رو که دعوت می کرد،انقده برا ابی عبدالله گریه میکرد،این بکاء بر سیدالشهدا رو ما از مدرسه ی امام صادق به عنوان جلسات و هیئات به ارث داریم* چقدر روضه ی کرببلا به پا میداشت به روی سر در خانه همیشه پرچم بود اگر چه زخم جگر تازه میشد اما باز برای داغ دلش روضه مثل مرهم بود *فرمود گریه ی بر جد غریب ما ابی عبدالله،یه فرح و نشاطی تو دل گریه کن به ارث میزاره،که تا قیامت این شادمانی از دلش بیرون نمیره* همیشه در وسط کوچه ی بنی هاشم پر از تلاطم اشک و مصیبت و غم بود شبی که در تب آتش بهشت او می سوخت *خونشو مثل مادرش فاطمه آتش زدن،آتش به درون خانه سرایت کرد،از این حجره به آن حجره،چقدر اهل و عیال حضرت ترسیدن،اومد مثل مادر وسط آتش ایستاد* چقدر شبی که در تب آتش بهشت او می سوخت شکسته قامت و آشفته حال و در هم بود *وسط آتش ایستاد فرمود:ان ابن ابراهیم خلیل الله* (این یه مصیبت ...) شتاب مرکب و پای برهنه ی آقا میان کوچه زمین خوردنش مسلم بود *اگه یه وقت جوان رشیدالقامتی باشه،دنبال مرکب بدواننش،پابه پای مرکب حرکت میکنه،اما خدا نکنه اینی که پشت مرکب دارن میدوننش یه پیرمرد باشه،مثل امام صادق یا یه بچه ی سه چهار ساله باشه،مثل بچه های ابی عبدالله ...* شتاب مرکب و پای برهنه ی آقا میان کوچه زمین خوردنش مسلم بود کبود زخم طناب و اسارت و غربت چقدر در نظرش کربلا مجسم بود *عجب مصیبت هایی،دونه دونشو یا یاد مدینه می کرد یا یاد کربلا می افتاد* خلاصه لحظه ی آخر زمان تدفینش بساط غسل و بساط کفن فراهم بود در آن زمان به خدا هر دلی پریشان شهید بی کفن وادی محرم بود حسین ..... به زخم پیکر گل بوریا نمی پیچید اگر که پیرهن پاره پاره ای هم بود .... *چندین هزار نفر امروز برا دفنش تو مدینه اومدن" با چه عزت و احترامی دفنش کردن، (درستشم همینه) فرزند پیغمبر احترام داره؛بچه ی فاطمه محترمه؛اینجا چهارهزار نفر برا تشییع جنازه ی عزیز زهرا اومدن،کربلا هم سی هزار نفر اومده بودن،آخ بمیرم ...." عوض گل باران این بدن،چه کردن؟!! فقط یه جمله و زیارتو شروع کنم،کاری کردن که حتی خواهرش بدن برادر رو نشناخت،گفت داداش:* ته گودال فقط پیکر تو مانده و من همه رفتن،فقط مادر تو مانده و من .... حسین ...