eitaa logo
کانال سردار سپهبد شهید 🌷حاج قاسم سلیمانی شهرستان نجف اباد
71 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
4.8هزار ویدیو
39 فایل
این کانال اطلاع رسانی وترویج گفتمان انقلاب اسلامی واسلام ناب است و زمینه سازان ظهور حضرت 💐❤️مهدی❤️ یاوران رهبر انقلاب این زمان هستند 🌷❤️خون که درتن ماست هدیه به رهبر ماست 🌷❤️ #لبیک یاحسین #لبیک یا صاحب الزمان #لبیک یا خامنه ای بهترین ره
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبیین
⭕️هدف انبیا، آزادی انسان‌ها 🔹نه [تنها] ، هر در عالم که آمده برای این آمده است که را نجات بدهد از شرّ این . یک نفر شبان بود و - عرض می‌کنم - از این بود از همین طبقه بود و کرد و همین طبقه مستضعفین را شوراند بر و فرعون را از بین بردش. هم از همین مستضعفین، [از] اشخاصی بود که اینها را کوچک می‌شمردند. از همین جمعیت بود. 🔹ایشان هم کرد و همین مستضعفین را، همین درجه سه به اصطلاح، اینها را که درجه اول هستند، اینها را دور خودش جمع کرد و به آنها کرد و فهماند که قضیه چیست. همین ها کردند و اول جزیره العرب را از این پاک کردند و بعد هم آمدند سراغ رم و سراغ ایران و آنها را هم شکست دادند. نمی‌خواستند که بگیرند، می‌خواستند را بدهند از انسی و از شیاطین جنی. 🔹اصلًا بنا بر این بود. غصه می‌خورد برای اینکه نمی‌شوند اینها. در هست که تو مثل اینکه مثلًا جانت را می‌خواهی - قریب به این مضمون - از دست بدهی که اینها مسلمان نمی‌شوند. می‌خورد برای مردم، [۱] داشت به ، علاقه به داشت. می‌خواست را نجات بدهد، نمی‌خواست که بشر راهی برود که بشود و فاسد کند همه را. پی نوشت؛ [۱] ترجمه آیه ۶ سوره کهف: «گویی می‌خواهی بخاطر اعمال آنان، خود را از غم و اندوه هلاک کنی، اگر به این گفتار ایمان نیاورند!». بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۸/۰۹/۱۶ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️امام محمد باقر عليه السلام: 🔸«فِيمَا نَاجَى بِهِ اللهُ مُوسَى (ع) عَلَى الطُّورِ أَنْ يَا مُوسَى أَبْلِغْ قَوْمَكَ أَنَّهُ مَا يَتَقَرَّبُ إِلَيَّ الْمُتَقَرِّبُونَ بِمِثْلِ الْبُكَاءِ مِنْ خَشْيَتِی وَ مَا تَعَبَّدَ إِلَيَّ الْمُتَعَبِّدُونَ بِمِثْلِ الْوَرَعِ عَنْ مَحَارِمِی وَ لَا تَزَيَّنَ لِيَ الْمُتَزَيِّنُونَ بِمِثْلِ الزُّهْدِ فِي الدُّنْيَا عَمَّا بِهِمُ الْغِنَى عَنْهُ قَالَ فَقَالَ مُوسَى (ع) يَا أَكْرَمَ الْأَكْرَمِينَ فَمَا ذَا أَثَبْتَهُمْ عَلَى ذَلِكَ فَقَالَ يَا مُوسَى أَمَّا الْمُتَقَرِّبُونَ إِلَيَّ بِالْبُكَاءِ مِنْ خَشْيَتِي فَهُمْ فِي الرَّفِيقِ الْأَعْلَى لَا يُشَارِكُهُمْ فِيهِ أَحَدٌ».   🔹از نجواهاى با (ع) در اين بود: اى موسى! به قوم خود برسان كه ، با چيزى مانند از ترس من، به من نزديك نشدند، و به چيزى مانند پرهيز از هاى من مرا عبادت نكردند، و ، به چيزى مانند بی اعتنايى به چيزهايى از دنيا كه بدان نياز ندارند، خويشتن را نياراستند.  (ع) عرض كرد: اى گرامی ترين گراميان! چه چيز آنان را در اين راه و ثابت قدم گرداند؟ فرمود: اى موسى! امّا آنان كه با از ترس من جوياى به من هستند، در اند و هيچ كس در اين (مرتبه) با آنان شريك نيست. 📕ثواب الأعمال، ۲۰۵/۱ @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️قرآن کریم حقیقت «امامت» را چگونه تبیین مى کند؟ (بخش اول) 🔸با مراجعه به پى مى بریم که براى معناى جامع و کاملى است که مرجعیت دینى و سیاسى از شئونات آن به حساب مى آید، در اینجا به برخى از آیات اشاره مى کنیم: 1⃣امامت عهد الهى است 🔹خداوند می فرماید: «وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمات فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظّالِمِینَ» [بقره، ۱۲۴] (و به یاد آر هنگامى که خداوند ابراهیم را به امورى چند کرد و او همه را به جاى آورد، و خداوند به او گفت: من تو را به برگزیدم. ابراهیم عرض کرد: این پیشوایى را به فرزندان من نیز عطا خواهى کرد؟ فرمود: عهد من هرگز به ستمکاران نخواهد رسید). 2⃣جعل امامت به امر خداوند است 🔹از استفاده مى شود که به امر خداست، و آن را براى هر کس که قابل بداند قرار می‌دهد و این به جهت عظمت مقام و  است. در آیه فوق خداوند میفرماید: «إِنِّی جاعِلُکَ لِلنّاسِ إِمام» (من تو را به برگزیدم). و بدین ترتیب جعل را به خود نسبت مى دهد. 🔹 از زبان (عليه السلام) نقل کرده که فرمود: «رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی - وَ یَسِّرْ لِی أَمْرِی - وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِی - یَفْقَهُوا قَوْلِی - وَاجْعَلْ لِی وَزِیراً مِنْ أَهْلِی - هارُونَ أَخِی...» [طه ۲۵-۳۰]؛ ( عرض کرد: پروردگارا! پس شرح صدرم عطا فرما و کار مرا آسان گردان و عقده زبانم را بگشا تا مردم سخنم را فهم کنند. و از اهل بیت من یکى را وزیر و معاون من قرار ده، برادرم هارون را...). 🔹و نیز خداوند می فرماید: «وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمّا صَبَرُو» (آنان را به جهت آن که صبر پیشه کردند قرار دادیم تا خلق را به امر ما هدایت کنند). از مجموعه این آیات و آیات دیگر استفاده مى شود که براى ، معناى خاصى ـ غیر از آنچه اهل سنّت مى گویند ـ وجود دارد. 3⃣اطاعت مطلق براى امام به جهت ولایت کلیه الهى 🔹خداوند می‌فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الاَْمْرِ مِنْکُمْ» [نساء، ۵۹] (اى اهل ایمان! از خدا و رسول و  از میان خود اطاعت کنید). فخر رازى در ذیل آیه فوق مى گوید: «صاحبان امر غیر از کسانى دیگر نمى توانند باشند؛ زیرا امر به از غیر معصوم محال است». [۱] ... پی نوشت؛ [۱] تفسیر فخر رازى، ذیل آیه ۵۹ سوره نساء. 📕امام شناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، انتشارات مسجد جمکران، چ دوم، ج۱، ص۳۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«سخن چينی» در چه مواردی جایز شمرده شده است؟ 🔹حرام بودن به عنوان ، و زشتى آن از نظر علم اخلاق يك اصل اساسى است كه بايد هميشه مورد توجه باشد، لکن ممكن است اين حكم نیز مانند ساير احكام شرع هايى داشته باشد كه در آن موارد، نقل كردن حرف اين براى آن يا بالعكس نه تنها جايز است، بلكه گاه واجب نیز می باشد؛ 🔹مثلا زمانی كه احساس كنيم فرد يا گروهى قصد كشتن يا ضربه زدن به فردى را دارد و مسأله جدى است، سخن آنها را براى فرد مورد نظر نقل كنيم تا در محافظت از خويشتن بكوشد يا از منطقه خطر دور شود، نظير آنچه در مورد (عليه السلام) واقع شد. پس از داستان كشتن قبطى متجاوز، كسى نزد (عليه السلام) آمد و گفت: «اِنَّ الْمَلاَ يَأتَمِرُونَ بِكَ لِيَقْتُلُوكَ فَاخْرجْ اِنّى لَكَ مِنَ النّاصِحينَ»؛ [۱] (اين جمعيت براى كشتن تو به مشورت نشسته اند فوراً از شهر خارج شو كه من از خيرخواهان تو هستم). 🔹گاه مى توان به وسيله «سخن چينى» راست يا دروغ در اختلاف افكند؛ اين نيز از موارد يا است، نظير آنچه درباره «نعيم بن مسعود» و نقل شده كه در ميان دو گروهى از اختلاف افكند و آنها را نسبت به يك ديگر بدبين و در امر جنگ سست نمود؛ [۲]  🔹ولى اين گونه نادر، هرگز نبايد بهانه اى براى آلوده شدن به اين يا استقبال از گفته های سخن چينان شود. بلکه با آنها باید مثل حکم جواز اکل میته (خوردن مردار) در برخورد کرد. (عليه السلام) در حديثى می فرمایند: «لا تَعْجَلَنَّ اِلى تَصْدِيْقِ واشٍ وَ اِنْ تَشَبَّهَ بِالنّاصِحِيْنَ» [۳] (در تصديق سخنان افراد عجله نكن هر چند خود را در لباس خيرخواهان درآورند). پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره قصص، آيه ۲۰ [۲] تفسير نمونه، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الإسلامية، چ ۱، ج ‏۱۷، ص ۲۵۹ [۳] تصنيف غرر الحكم و درر الكلم‏، دفتر تبليغات‏، چ ۱، ص ۲۲۲ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسة الامام على بن ابيطالب (ع)، ۱۳۷۷ش،‏ چ ۱، ج ۳، ص ۳۱۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️شهید علم و دانش 💠حضرت آیت الله العظمی بهجت (ره): 🔹در حقیقت (علیه‌ السلام) در راه کشته شد؛ زیرا اگر می‌گفت من عالم نیستم کارش نداشتند. از روی تقیه هم حاضر نبود اظهار کند، ولی مجبورش کردند تا اظهار کرد و جواب داد، و همان اظهار علم و فضل باعث و و با او، و سرانجام منجر به قتل او گردید. در حقیقت و را از بین بردند و به رساندند. اگر هیچ امتیازی برای و نبود، جز اینکه آنها، با مخالف هستند، برای امتیاز و کافی بود. 🔹قتل و رجم انبیا (علیهم‌ السلام) بر این اساس بوده که مردم با نور و و مخالفند، و کمال را منحصر در و و تناکح و تسلط و بر دیگران و ریاست و و پست و می‌دانند. به زندگی جنگل می‌ماند، و حکومت انسانیت حکومت حیوانیت شده است؛ لذا در اعتراض به رسالت (علیه‌ السلام) می‌گوید: «فَلَوْ لا أُلْقِيَ عَلَيْهِ أَسْوِرَةٌ مِنْ ذَهَبٍ أَوْ جاءَ مَعَهُ الْمَلائِكَةُ مُقْتَرِنين» [۱] (پس چرا بر او دست‌بندهای زرین آویخته نشده؟ یا فرشتگان همراه او نیامده‌اند؟). 🔹بله، مخالفین انبیا و ائمه با نور و مخالفت دارند و اهل زر و زور هستند. می‌بینید به (علیه‌ السلام) اعتراض می‌کند که اگر او رسول خداست، پس چرا این امتیازات را ندارد، دست‌بند زرین ندارد، یا چرا فرشتگان آسمان همراه او نیستند؟! شما را چه با ملائکه؟! اگر ملائکه آشکار بودند، کار آنها را هم می‌ساختید؛ چون هرچه ملائکه دارند، پیامبران (علیهم‌ السلام) هم دارند، بلکه افضل از آنها هستند، ولی شما به اَسْوِرَه و زر و زیور دل بسته‌اید! 🔹الحمدلله واضح و آشکار است که (علیهم‌ السلام) مخالف و هستند! هرجای دنیا اگر شخصی بود که مانند حضرت (علیه‌ السلام) هزاران را در یک مجلس حل می‌کرد و جواب صحیح می‌داد، به او جایزه می‌دادند، نه اینکه به او حسد بورزند و با او کنند و سرانجام او را بکشند! هم به همین کیفیت است. مخترع را یا از کار منصرف می‌کنند، یا به قتل می‌رسانند، چون صاحب امتیاز می‌شود. می‌گویند: فقط باید ما دارای امتیاز باشیم، نه دیگران. 🔹آقایی قبل از جنگ جهانی دوم در کربلا مدعی شده بود که می‌شود هواپیمای بدون خلبان ساخت و در این‌باره تلاش می‌کرد، تا اینکه به بغداد رفت، ولی از آلمان مکرر تلگراف و نوشته پشت نوشته به‌سوی او آمد که زحمت نکش، کار شما بی‌فایده و نشدنی است؛ زیرا ما هرچه تلاش کردیم نشد! سرانجام آلمان خود هواپیمای بدون خلبان ساخت، در حالی‌که پیش از آن می‌گفت: ساختن هواپیمای بدون خلبان امکان‌پذیر نیست! 🔹صحبت بر سر نیست و مسابقه‌ آنها ذاتاً برای پیشرفت دانش و فرهنگ نیست، بلکه برای آنها جنبه مقدمیت دارد و منظور اصلی آنان و است. به کره‌ ماه برای این نمی‌روند که به علم خدمت کنند، بلکه برای موضع‌گیری در برابر رقیب و قطب مخالف است، برای اینکه بتوانند در آنجا کاری کنند که در کره‌ زمین از لحاظ و بر همه مقدم باشند و دولت‌های مخالف و رقیب را در روی زمین خوب مورد هدف قرار دهند و نابود کنند، با این‌ وجود، ما فریب آنها را می‌خوریم و می‌گوییم: اینها راست می‌گویند که بشردوستند. بله! شردوستند، نه بشردوست! پی نوشت؛ [۱] قرآن کریم سوره زخرف، آيه ۵۳ 📕در محضر بهجت، ج۲، ص۳۲ـ۳۳ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«تولی» و «تبری» از منظر روایات چه اهمیّتی دارند؟ (بخش چهارم و پایانی) 🔸احاديث بسيار فراوانى در كتب اسلامى اعم از شيعه و اهل سنّت در زمينه «حبّ فى الله» و «بغض فى الله» و و آمده است، و به قدرى در اين باره داده شده كه در كمتر چيزى نظير آن ديده مى شود. بى شك اين اهمّيّت به خاطر آثار مثبتى است كه پيوند «دوستى با اولياء الله و دوستان خدا»، و «بيزارى از دشمنان حق» دارد؛ اين آثار مثبت هم در ظاهر مى شود و هم در و هم در و . 💠اين احاديث نشان مى دهد كه بايد در طريق «تهذيب نفس» و «سير و سلوك الى الله»، هر كس و مقتدايى را برگزيند. در اينجا به بخشى از اين احاديث كه از كتب مختلف گلچين شده است اشاره مى شود: 9⃣در حديث قدسى مى خوانيم: به (عليه السلام) فرمود: «هرگز براى من انجام داده اى؟ موسى عرض كرد: آرى! براى تو نماز خوانده ام، روزه گرفته ام، انفاق كرده ام و به ياد تو بوده ام؛ فرمود: امّا نماز براى تو نشانه [ايمان] است و روزه سپر آتش و انفاق سايه اى در محشر و ذكر خدا نور است؛ كدام را براى من به جا آورده اى اى موسى؟! عرض كرد خداوندا! خودت مرا در اين مورد راهنمايى فرما! فرمود: آيا هرگز به خاطر من كسى را داشته اى و به خاطر من كسى را داشته اى؟ [در اينجا بود كه] (عليه السلام) دانست برترين اعمال و [دوستى براى خدا و دشمنى براى خدا] است». [۱] 🔟اين بحث را با حديث ديگرى از (عليه السلام) پايان مى دهيم (هر چند احاديث در اين زمينه، بسيار فراوان است)، فرمود: «مَنْ اَحَبَّ لِله وَ اَبْغَضَ لِله وَ اَعْطى لِلّهِ وَ مَنَعَ لِلّهِ فَهُوَ مِمَّنْ كَمُلَ إِيمانُهُ» [۲] (كسى كه «به خاطر » بدارد و به خاطر خدا بدارد و به خاطر خدا ببخشد و به خاطر خدا ترك بخشش كند، او از كسانى است كه كامل شده است!». 💠از احاديث دهگانه بالا استفاده مى شود كه در حساب مهمّى براى و باز شده است؛ تا آنجا كه به عنوان و نشانه و برتر از نماز و روزه و حجّ و جهاد و انفاق فى سبيل الله معرّفى شده و صاحبان اين صفت، پيشگامان در بهشتند و دارند كه انبياء و شهداء به حال آنها غبطه مى خورند. اين تعبيرات، پرده از نقش مهمّ مسأله و و در تمام برنامه هاى دينى و الهى بر مى دارد. 🔹دليل آن هم روشن است، زيرا انسان پيشوايان بزرگ را به خاطر و و و اعمال صالحه ديگر، دوست مى دارد، با اين حال چگونه ممكن است به آنان تأسّى نكند و همگام و همدل و همرنگ نشود! اين همان است كه علماى اخلاق از آن به عنوان يك اصل اساسى در ياد كرده اند، و پيروى و كردن به را شرط موفّقيّت در سير و مى دانند. يكى از دلايل مهمّى كه در هر مورد و در هر مناسبت از انبياى الهى سخن مى گويد و پيغمبر اكرم و را دستور مى دهد كه به ياد آنها و تاريخ و زندگانى شان باشند، همين است كه از آنان بگيرند و راه و را در تاريخ زندگى آنها بجويند. 🔹اين نكته شايان توجّه است كه معمولاً داراى روح قهرمان پرورى هستند؛ يعنى هركس مى خواهد به شخص بزرگى عشق بورزد و او را در زندگى خود قرار دهد و در ابعاد مختلف زندگى به او اقتدا كند. انتخاب چنين قهرمانى در و شكل دادن به زندگى او تأثير فراوانى دارد و با تغيير شناخت اين قهرمانها، زندگى ممكن است دگرگون شود. بسيارى از افراد يا ملّت ها كه دستشان به دامان نرسيده، قهرمانان خيالى و افسانه اى براى خود ساخته اند و در ادبيّات و فرهنگ خود جايگاه مهمّى براى آنها قائل شده اند. 🔹محيط زندگى اجتماعى و تبليغات مطلوب و نامطلوب در گزينش قهرمانها مؤثّر است. اين قهرمانها ممكن است مردان الهى، رجال سياسى، چهره هاى ورزشى و يا حتّى بازيگران فيلمها بوده باشند. هدايت اين تمايل فطرى بشر به سوى و «الگوهاى والاى انسانى» مى تواند كمك مؤثّرى به پرورش در فرد و جامعه بنمايد. مسأله در حقيقت، در همين راستا است؛ و به همين دليل آيات و روايات اسلامى اهمّيّت فوق العاده اى براى آن قائل شده است و بدون آن بقيّه برنامه ها را ناقص و حتّى در خطر مى شمرد. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالانوار، دار احیاء التراث العربی، چ۲، ج۶۶، ص۲۵۲، باب۳۶ [۲] همان، ص۲۳۸ 📕اخلاق در قرآن‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، چ۱، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۷۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«زن» در قصص قرآن کریم 🔹در میدان زندگی، از نظر «حقوقی»، «شخصیت انسانی»، «قلمرو» و «مسئولیت‌» هایش با یکسان است، مگر در آنجا که اختلاف آن دو از لحاظ آفرینش و سبب تفاوت استعدادهایش و عملش با مردان گردد. به همین منظور در ، به مثابه یک «عنصر اصیل» چهره می‌نماید. انسانی است خردمند و رشد یافته که امور را به ترازوی اندیشه می‌سنجد و نقش خویش را به عنوان یک «انسان متفکر» و «سازنده جامعه» ایفا می‌کند. [۱] 🔹از «اراده‌ای سرسختانه» بهره دارد که با آن مرزها را می‌شکند و بندها را می‌گسلد تا خواست خویش را چنان که باید تحقق بخشد. بهترین نمونه این چهره، (سلام الله علیها) همسر فرعون است، که فریفته جاه و مقام و جلوه‌های فرعونی و مقهور شیطان نمی‌گردد، و از قلمرو نفوذ فرعون می‌رهد و اقتدار او را از هم می‌درد و «قرآن» او را به عنوان مثل می‌زند. «وَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ... » [۱] (و خدا بر کسانی که ایمان آورده‌اند، را مثل می‌زند...). 🔹و اما در مقابل، نیز هستند که گاه با حق به ستیز بر می‌خیزند و از هدایت سر می‌پیچند. «ضَرَبَ اللهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللهِ شَيْئًا وَ قِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ» [۲] (خداوند برای کسانی که کافر شده‌اند به و مثَل زده است، آن دو تحت سرپرستی دو بنده از بندگان صالح ما بودند، ولی به آن دو خیانت کردند و ارتباط با این دو (پیامبر) سودی به حالشان (در برابر عذاب الهی) نداشت، و به آنها گفته شد: وارد آتش شوید همراه کسانی که وارد می‌شوند). در «قصه‌ های قرآنی»، به حسب طبیعت مونث خویش در جستجوی زوج است، بی‌آنکه و کبریای خود را فراموش نماید. 🔹«قرآن» رفتار (عليه السلام) را با (علیه السلام) این‌گونه ترسیم می‌نماید: «فَجَاءَتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِی عَلَى اسْتِحْيَاءٍ قَالَتْ إِنَّ أَبِي يَدْعُوكَ لِيَجْزِيَكَ أَجْرَ مَا سَقَيْتَ لَنَا...» [۳] (پس یکی از آن دو [زن] در حالی که با حالت و گام بر می‌داشت، نزد او آمد [و] گفت: پدرم تو را می طلبد تا پاداش اینکه [دام های] ما را آب دادی به تو بدهد...). به راستی این گام برداشتن چه زیبا ترسیم شده است. راه سپردن بر و چه شگفت‌مندانه قرآن این صحنه را باز می‌آفریند، را گستره‌ای می‌‌ شمارد که آن روی آن گام بر می‌دارد. او نه بر زمین، که بر گام می‌زند. 🔹در دیگر جای «قرآن کریم»، را می‌یابیم صاحب جاه و حکمت. این تجلی از پادشاه سبا است. وی الگوی یک زن حکمران است که در جایگاه رهبری در هنگامه بحران، مقهور عواطف و احساسات خود نگردیده و با دلیری و بیداری با آن رویارو می‌شد. اگرچه در آثار هنری امروزی مثل داستان‌ها، نمایشنامه‌ها و... پایه‌‌ای اصلی به عنوان عنصری فعال در جذب خواننده یا بیننده حضور دارد، اما در «قصص‌ قرآن‌ کریم» در جایی حضور دارد که اوست، و در خور شان و منزلت اوست، 🔹و هرگز بر شالوده خودنمایی، دیگرفریبی و... عمل ننموده است، تا عواطف و احساسات را از رهگذر زیبایی به سوی خویش معطوف سازد. در مجموع آیات مربوط به ، جایگاه واقعی و اصیل زن و مقام و منزلت شایسته او را بیان می‌نماید، و الگوهای رضای عملی زنان را برای ما ترسیم می‌نماید؛ و چه زیباست تا هنرمندان و فعالان اجتماعی بتوانند از «قرآن کریم» گرفته و در آ‌ثار خویش چهره واقعی و در خور زنان را به تصویر کشند. پی نوشت؛ [۱] عبدالکریم خطیب، زن در قصه‌های قرآن کریم برگرفته از: روزنامه رسالت شماره ۶۰۹۳ منبع؛ وبسایت پژوهشکده باقرالعلوم (ع) @tabyinchannel