eitaa logo
مرکز رشد دانشگاه امام صادق (ع)
2.9هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
167 ویدیو
10 فایل
﷽ ✅ کانال مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیه السلام ✔️ نظر، انتقاد و پیشنهاد 🆔 @rushdadmin ✔️ سایت مرکز ↙️ ✅ http://rushd.ir ✔️ کانال بله و تلگرام ↙️ ✅ @Rushdisu ✔️ اینستاگرام ↙️ ✅ instagram.com/Rushd.ir —---------------------
مشاهده در ایتا
دانلود
📄چرا تعصب به کالای ایرانی نداریم؟! ✴️ «جوان ‌های ما تعصب دارند به فوتبال؛ یکی طرفدار تیم قرمز و یکی طرفدار تیم آبی است؛ حتی تعصب دارند به تیم ‌های خارجی مثل رئال و ...اگر همین اندازه تعصب را نسبت به اقتصاد ملی و تولید داخلی داشته باشیم، بسیاری از کارهای ما اصلاح خواهد شد». 🔹این تشبیه همراه با مزاح حضرت آقا در بیانات ابتدای سال، این پرسش را در افکار عمومی طرح می کند که چرا همچون تعصب یک هوادار دو آتیشه فوتبالی به تیمش، به تعصب نداریم؟ این یادداشت تلاش می کند از منظر عدالت اجتماعی و موضوع «سهم بری عادلانه عوامل تولید» به این پرسش پاسخ دهد. بدون تردید به این پرسش می توان از منظرهای دیگر همچون فرهنگ مصرفی و...نیز پاسخ داد. 🔹«کالای ایرانی» خروجی یک نظام است و آن «» است. این نظام، دارای ورودی هایی است که کلیت فعالیت این مجموعه را به مثابه سیستم حفظ می کند. این ورودی ها در واقع نهاده های تولید هستند. منابع طبیعی، سرمایه فیزیکی، سرمایه مالی، نیروی کار فیزیکی، سرمایه انسانی، کارآفرینی، مهندسی و طراحی(سرمایه دانشی) و سایر مواد اولیه و نهاده های تولید در کنار یکدیگر و به فراخور نوع محصول در این نظام دخالت دارند. 🔹صاحبان این نهاده ها حسب مناسبات و روابطی با یکدیگر در تعامل هستند. در طی سده های گذشته در تاریخ اندیشه اقتصادی، پرسش بزرگ نحوه سهم بری هر کدام از این صاحبان عوامل تولید از ارزش ایجاد شده است. بدون تردید آن است که هر کدام از صاحبان نهاده های تولید به تناسب ارزشی که خلق کرده است، از برخورداری های نهایی نظام تولید نیز بهره ببرد. آنگاه که ورودی ها با ستاده ها، آورده ها و شایستگی ها با برخورداری ها تطابق نداشته باشد، نظام تولیدی به تعبیر اقتصاددانان، وارد بازی جمع صفری می شود که قابل تداوم نخواهد بود. @Rushdisu 🔹به دلایل مختلف، تعصب به کالای ایرانی به شکل مطلوب در میان ایرانیان وجود ندارد. یکی از این دلایل آن است که نظام تولید ایرانی، سالهاست که وارد یک بازی جمع صفر و یک حلقه تضعیف کننده ذاتی شده است. سهم بری صاحبان نهاده های تولید ایرانی عادلانه نیست و آنجا که نباشد، علاقه و دلبستگی وجود نخواهد داشت. 🔹اما چرا نظام تولید ایرانی عادلانه نیست؟ شاید چند آمار در این مورد کافی باشد. سهم نیروی کار در هزینه تمام شده در نظام تولید ما، حدود 5 درصد است و این یعنی ایرانی از پایین ترین دستمزد در میان کشورهای جهان برخوردار است. نسبت دستمزد به بهره وری نیروی کار نیز در نظام تولیدی کشور حدود 30 درصد است؛ این بدان معناست که کارگر ایرانی حدود یک سوم بهره وری خود دستمزد دریافت می کند. 🔹این نظام تولیدی بنا به عقلانیت و خردی که حتی سرمایه داری مدرن نیز حدود صد سال قبل به آن رسید، قابل تداوم نیست. زیرا نظام اقتصادی یک حلقه و شبکه به هم مرتبط است. تولید، مبادله و مصرف. اگر به عنوان مثال سهم کارگر به عنوان یکی از صاحبان نهاده های تولید، به اندازه ارزش ایجاد شده او نباشد، علاوه بر آنکه عدالت اجتماعی شکل نگرفته و برای اقلیت رقم می خورد، به چرخه اقتصاد طبیعی نیز صدمه می زند زیرا کاهش قدرت خرید آنها، در حقیقت کاهش قدرت خرید مصرف کنندگان خروجی های این نظام تولیدی است و این خود به خود به کاهش خرید محصولات صاحبان بنگاه تولیدی منجر می شود. 🔹واضح است که اگر تعاملات در نظام تولیدی را در بلندمدت و در یک تداوم زمانی مشاهده کنیم، آنگاه است که در تحلیل آنچه رقم می خورد کمی متفاوت تر از حالت ایستا، عمل می کنیم. خانواده چند ده میلیونی کارگران ایرانی امروز خریداران بالقوه کالای ایرانی هستند اما نه قدرت خرید کافی برای این کار را دارند و نه تعصب به این کار را. @Rushdisu 🔹هوادار یک تیم فوتبال، خود را با یازده نفری که در مستطیل سبز در تلاش برای پیروزی هستند، متحد و هم جبهه می داند اما کارگر ایرانی چنین تعلق را به خروجی نظام تولیدی که خود در آن فعال است، ندارد چون در افراطی ترین صورت به تعبیر مارکس، دچار نوعی شده است که آنچه تولید کرده است را متعلق به خود نمی داند. 🔹امروز دهک های پایین و متوسط درآمدی، در پرتو مناسبات غیرعادلانه نظام تولید ایرانی، به کالای ایرانی تعصب ندارد چون به دلیل قدرت خرید پایین خود، تنها فاکتور خرید خود را «قیمت» می بیند و پارامترهای دیگر را دارای اهمیت نمی تواند بداند. در سال گذشته، واردات در کشور بیش از 6 میلیارد دلار افزایش و در برآوردهای اولیه بیش از 70 میلیارد دلار واردات قانونی و قاچاق در کشور صورت پذیرفته است. اگرچه بخشی از این واردات مربوط به کالاهای سرمایه ای و مواد اولیه تولیدی است، اما مع الوصف بخش عمده کالاهای بی کیفیت اما ارزان متناسب با قدرت خرید این گروه های درآمدی است. 👇👇 👇👇
📄 چرا تعصب به کالای ایرانی نداریم؟! ✴️ «جوان ‌های ما تعصب دارند به فوتبال؛ یکی طرفدار تیم قرمز و یکی طرفدار تیم آبی است؛ حتی تعصب دارند به تیم ‌های خارجی مثل رئال و ...اگر همین اندازه تعصب را نسبت به اقتصاد ملی و تولید داخلی داشته باشیم، بسیاری از کارهای ما اصلاح خواهد شد». 🔹این تشبیه همراه با مزاح حضرت آقا در بیانات ابتدای سال، این پرسش را در افکار عمومی طرح می کند که چرا همچون تعصب یک هوادار دو آتیشه فوتبالی به تیمش، به تعصب نداریم؟ این یادداشت تلاش می کند از منظر عدالت اجتماعی و موضوع «سهم بری عادلانه عوامل تولید» به این پرسش پاسخ دهد. بدون تردید به این پرسش می توان از منظرهای دیگر همچون فرهنگ مصرفی و...نیز پاسخ داد. 🔹«کالای ایرانی» خروجی یک نظام است و آن «» است. این نظام، دارای ورودی هایی است که کلیت فعالیت این مجموعه را به مثابه سیستم حفظ می کند. این ورودی ها در واقع نهاده های تولید هستند. منابع طبیعی، سرمایه فیزیکی، سرمایه مالی، نیروی کار فیزیکی، سرمایه انسانی، کارآفرینی، مهندسی و طراحی(سرمایه دانشی) و سایر مواد اولیه و نهاده های تولید در کنار یکدیگر و به فراخور نوع محصول در این نظام دخالت دارند. 🔹صاحبان این نهاده ها حسب مناسبات و روابطی با یکدیگر در تعامل هستند. در طی سده های گذشته در تاریخ اندیشه اقتصادی، پرسش بزرگ نحوه سهم بری هر کدام از این صاحبان عوامل تولید از ارزش ایجاد شده است. بدون تردید آن است که هر کدام از صاحبان نهاده های تولید به تناسب ارزشی که خلق کرده است، از برخورداری های نهایی نظام تولید نیز بهره ببرد. آنگاه که ورودی ها با ستاده ها، آورده ها و شایستگی ها با برخورداری ها تطابق نداشته باشد، نظام تولیدی به تعبیر اقتصاددانان، وارد بازی جمع صفری می شود که قابل تداوم نخواهد بود. 🔹به دلایل مختلف، تعصب به کالای ایرانی به شکل مطلوب در میان ایرانیان وجود ندارد. یکی از این دلایل آن است که نظام تولید ایرانی، سالهاست که وارد یک بازی جمع صفر و یک حلقه تضعیف کننده ذاتی شده است. سهم بری صاحبان نهاده های تولید ایرانی عادلانه نیست و آنجا که نباشد، علاقه و دلبستگی وجود نخواهد داشت. 🔹اما چرا نظام تولید ایرانی عادلانه نیست؟ شاید چند آمار در این مورد کافی باشد. سهم نیروی کار در هزینه تمام شده در نظام تولید ما، حدود 5 درصد است و این یعنی ایرانی از پایین ترین دستمزد در میان کشورهای جهان برخوردار است. نسبت دستمزد به بهره وری نیروی کار نیز در نظام تولیدی کشور حدود ۳۰٪ است؛ این بدان معناست که کارگر ایرانی حدود یک سوم بهره وری خود دستمزد دریافت می کند. 🔹این نظام تولیدی بنا به عقلانیت و خردی که حتی سرمایه داری مدرن نیز حدود صد سال قبل به آن رسید، قابل تداوم نیست. زیرا نظام اقتصادی یک حلقه و شبکه به هم مرتبط است. تولید، مبادله و مصرف. اگر به عنوان مثال سهم کارگر به عنوان یکی از صاحبان نهاده های تولید، به اندازه ارزش ایجاد شده او نباشد، علاوه بر آنکه عدالت اجتماعی شکل نگرفته و برای اقلیت رقم می خورد، به چرخه اقتصاد طبیعی نیز صدمه می زند زیرا کاهش قدرت خرید آنها، در حقیقت کاهش قدرت خرید مصرف کنندگان خروجی های این نظام تولیدی است و این خود به خود به کاهش خرید محصولات صاحبان بنگاه تولیدی منجر می شود. 🔹واضح است که اگر تعاملات در نظام تولیدی را در بلندمدت و در یک تداوم زمانی مشاهده کنیم، آنگاه است که در تحلیل آنچه رقم می خورد کمی متفاوت تر از حالت ایستا، عمل می کنیم. خانواده چند ده میلیونی کارگران ایرانی امروز خریداران بالقوه کالای ایرانی هستند اما نه قدرت خرید کافی برای این کار را دارند و نه تعصب به این کار را. 🔹هوادار یک تیم فوتبال، خود را با یازده نفری که در مستطیل سبز در تلاش برای پیروزی هستند، متحد و هم جبهه می داند اما کارگر ایرانی چنین تعلق را به خروجی نظام تولیدی که خود در آن فعال است، ندارد چون در افراطی ترین صورت به تعبیر مارکس، دچار نوعی شده است که آنچه تولید کرده است را متعلق به خود نمی داند. 🔹امروز دهک های پایین و متوسط درآمدی، در پرتو مناسبات غیرعادلانه نظام تولید ایرانی، به کالای ایرانی تعصب ندارد چون به دلیل قدرت خرید پایین خود، تنها فاکتور خرید خود را «قیمت» می بیند و پارامترهای دیگر را دارای اهمیت نمی تواند بداند. در سال گذشته، واردات در کشور بیش از ۶ میلیارد دلار افزایش و در برآوردهای اولیه بیش از ۷۰ میلیارد دلار واردات قانونی و قاچاق در کشور صورت پذیرفته است. اگرچه بخشی از این واردات مربوط به کالاهای سرمایه ای و مواد اولیه تولیدی است، اما مع الوصف بخش عمده کالاهای بی کیفیت اما ارزان متناسب با قدرت خرید این گروه های درآمدی است. 👇👇 👆👆