یکی از همکارای دبیر ما
تو دفتر نشسته بودیم
و داشت سختی زندگیش رو
میگفت.. اینکه دخترش دانشجو شده
و تو خرجش مونده و به سختی
تونسته قسطی، یه گوشی براش
بخره.. از فروشگاه فرهنگیان..
با نرخ سود ۱۲میلیونی!
از طرفی یکی از دبیران متخصص
و فوقالعادهمون، بعد بازنشستگی
شغل آزاد زده، و شعبه دومش رو
افتتاح کرده و خیلی راضیه و گفته:
ای کاش همون سال اول
با اینکه دبیری رو خیلی دوس دارم
ولی میاومدم بیرون و مغازه میزدم!
(لطفاً #آگاهانه یه راهی رو برید
که بعداً سرزنش نکنید خودتون رو)
این چیزا هست همراه دبیری..
شما فقط حقوق دانشجوییشو
میبینی، ولی بعدش رو نمی بینی
نمیدونم شاید نباید اینو میگفتم
ولی احساس کردم
هر چند تلخه، ولی الآن بدونی
بهتر از اینه که ۳۰سال دیگه
بشی تجربه برای دیگران! 🤷♂
توکل بر خدا