عرفان ناب ۴ نویسنده: غفلت چرا؟! خداوند رحمان به آدمی می‌فرماید: یابن آدم! ۱. إِذا كانَ الله تَعالى قَد تَكَفَّلَ لَكَ بِرِزقِكَ فَطُولُ اهتِمامِكَ لِماذا؟! ۲. وَ إذِا كانَ الخَلقُ مِنّي حَقّاً فَالبُخلُ لِماذا؟! ۳. وَ إِذا كانَ إِبلیسُ عَدُوّاً لی فَالغَفلَةُ لِماذا؟! ۴. وَ إِذا كانَ الحِسابُ وَالمُرُورُ عَلَى الصِّراطِ حَقّاً فَجَمعُ المالِ لِماذا؟! ۵. وَ إِن كانَ عِقابُ اللهِ حَقّاً فَالمَعصيَةُ لِماذا؟! ۶. وَ إِن كانَ ثَوابُ اللهِ تَعالى فِي الجَنَّةِ حَقّاً فَالِاستِراحَةُ لِماذا؟! ۷. وَ إِن كانَ كُلُّ شَيءٍ بِقَضائي وَ قَدَري فَالجَزَعُ لِماذا؟! ۸. لِكَيلا تَأسَوا عَلى ما فَاتَكُم وَ لا تَفرَحُوا بِما آتيكُم. ۱ ای فرزند آدم! ١. اگر خداوند، رزق و روزی‌ات را به عهده گرفته است، پس نگرانی و تلاش طولانی (و بیجا و حرص بر دنیا) چرا؟! ٢. و اگر آفرینش همهٔ اشیاء، به‌راستی از آن من است، پس بخل ورزيدن چرا؟! ۳. و اگر شیطان، دشمن من (و تو) است، پس غفلت چرا؟! ۴. و اگر حسابرسی و عبور از صراط، حق است، پس جمع‌کردن مال چرا؟! ۵. و اگر کیفر خداوند، حق است، پس گناه‌کردن چرا؟! ۶. و اگر پاداش و ثواب خداوند متعال در بهشت، حق است، پس استراحت و سُستی) چرا؟! ۷. و اگر همه چیز (و تمامی حوادث جهان) به قضا و قَدَر من است، پس بی‌تابی و جَزَع و فَزَع چرا؟! ۸. برای آنچه از دستتان می‌رود، تأسف نخورید و - نیز - برای آنچه به شمایان می‌دهم، شادمانی نکنید (و مغرور نشوید، زیرا این‌ها همه وسیلهٔ امتحان الاهی است). کمتر عاملی را می‌توان نشان داد که چونان «غفلت»، آدمی را به «هلاکت» افکند. منشاء بسیاری از تباهی‌های مردمان و انحطاط جوامع بشری، غفلت است. از این روی، ادیان الاهی، انسان را به هشیاري همیشگی فرا می‌خوانند و او را از «خودفراموشی» و «خدافراموشی» بر حذر می‌دارند. هر آن کو غافل از حق، یک زمان است در آن دم کافر است، اما نهان است اگر آن غافلی، پیوسته بودی در اسلام بر وی بسته بودی این همه تأکید اسلام بر مراقبت از خویشتن و محاسبهٔ نفس، برای رهانیدن آدمیان از دام غفلت است. غیر ره دوست، کی توانی رفتن؟! جز مدحت او کجا توانی گفتن؟! هر مدح و ثنا که می‌کنی، مدح وی است بیدار شو ای رفیق! تا کی خفتن؟! ۲ ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ ۱. کلمة‌الله، صفحه ۴۷۱. ۲. امام خمینی، دیوان امام، صفحه ۲۳۰. 🌍 zil.ink/mazaheriesfahani