🟥 بخش قابل توجهی از اصولگراهای حزبی یک سری عقول منفصل دارند! حضرت آقای فلانی، فلان عضو دفتر رهبری، فلان شخصیت اطلاعاتی، فلان فرمانده بلند پایه، فلان مرکز ... ⬜ قرار بود مشاوره بگیریم، اما تقلید به جای تحقیق مجتهدانه در نهادهای مهم نظارتی مانند مجلس، زینت برای جمهوری اسلامی و ولایت فقیه نیست. دأب رهبری که ورود مستقیم در این امور نیست، اما اصرار بر این روش ها موجب تقلیل نگاه مجتهدانه داشتن، به روش های تقلیدی از افراد دون مرتبه از ولی فقیه میشود، که تجربه ثابت کرده چندان نتایج در خوری هم به همراه نداشته. بعلاوه خیلی اوقات تکالیف مسلم، معطل کدکشی از رهبری و سخنان ایشان میشود.و گاهی بخاطر نرسیدن کد به مقلدان این مسلک، تکلیف مسلم تعطیل میشود. ⬜مسلک در گوشی به جای مسلک اجتهاد و عقلانیت، موجب تورم مرید پروری و جامعه توده ای فاقد عقلانیت استنباطی، حتی در سطح نمایندگان مجلس و خواص جامعه می‌شود، که با روح انسانیت، هدف کلی انبعاث انبیاء و اسلام، گفتمان انقلاب اسلامی و خواسته رهبری فاصله ها دارد. چه اینکه جزو متواترات روایات است که هدف انبیاء بالابردن سطح عقلانیت مردم بوده است و نه مریدپروری مقلدانه و در گوشی. و گفتمان انقلاب اسلامی و امامین انقلاب پیوسته بر این مدار در حرکت بوده است. 🟥 در موضوعات مختلف حتی مشاوره به عوام جامعه نیز باید همراه با استدلال باشد. چه برسد بر خواص! چون انقلاب اسلامی در تداوم مسیر انبیا، قرار است عقول را ارتقائ بدهد، نه صرفا با تشکیل محدود عقول منفصل! یا یک فیلسوف شاه حامی پروری کند. خطی که سستی اش در بزنگاه های تاریخی مشخص شده و میشود. 🟥وقتی وظیفه ما تحقیق و تفحص هست، این وضعیتِ فلانی گفته، فلانی فلانی را تایید کرده، فلانی فلانی را اصلح دانسته، در شأن گفتمان اصولی انقلاب اسلامی نیست. وتوی تحقیق، در موضوعات با سفارش صحابه و تابعین! معنا نداره و حتی گاهی اجتهاد در مقابل نص از آن بیرون می آید. که عملا خود نمودی از حاکمیت دو گانه است. وقتی هم اختلاف نظر و مبانی رهبری را با رابطشان تذکر بدهید متهم به دوگانگی ایجاد کردن میشوید!! یعنی انتظار دارند در مقابل تحریف نظرات ولی فقیه و گفتمان انقلاب اسلامی هم سکوت کنید! 🟥در اینکه ولی فقیه احکام و مداخلاتی در برخی موارد و مواقع دارند شکی نیست، از مواردی که مسلم است جنگ و صلح است، همچنین مواردی که مصلحت مهمی در میان باشد. خود ایشان بارها و بارها این مواضع را شرح داده اند. بنابراین اصلا بحث بر حق داشتن ولی فقیه برای صدور فرمان نیست، بحث بر روی دأب اولیای الهی از جمله امامین انقلاب در ورود به مسائل و رابطه آن با وظیفه و تشخیص وظیفه ماست. شکی نیست که بیانات و محکمات امامین انقلاب دسته اول ترین منبع برای فهم اسلام راستین است. و همه حرف هم همین است که منبع باید همین باشد، اما دست یافتن به تکلیف در موضوعات و متشابهات، که دأب ولی فقیه بر ورود نیست، نه بر پایه ارجاعات غلط، ناصواب و بخصوص درگوشی بلکه بر اساس اجتهاد محکمات پایه بایستی باشد. 🖋️سعید اسماعیل دخت ، طلبه حوزه علمیه قم ، ارشد علوم سیاسی ۲۸ مرداد ۱۴۰۳ @alamesorkh