تقدیرباوری نامانگارانه
#یادداشت
1. یکی از شبهات اساسی بنده دربارۀ اسم کوچکم،
محمدباقر، همیشه این بوده که چرا روز تولد پیامبر ص به همنامهای ایشان جایزه و هدیه میدهند، روز تولد امام علی ع، حضرت زهرا س، امام رضا ع و امام مهدی ع نیز همینطور. اما قربان غربت امام باقر ع بروم چرا هیچ وقت، به عنوان یک محمدباقر تأکید میکنم، هیچ وقت به هم نامهای ایشان به دلیل هم نامی جایزه یا هدیهای ندادهاند و ظاهراً هم نمیخواهند بدهند؟ حداقل به من که نرسیده و به گوشم هم نخورده. با اینکه فکر میکنم به لحاظ اقتصادی بهتر است به همنامهای امام باقر ع هدیه بدهند چرا که تعدادمان بسیار کم است؛ مثلاً در مدرسه حقانی یادم هست کلاً دو نفر محمدباقر بودیم و یا در محل کار کنونیام کلاً سه نفر محمدباقر هستند.
بگذریم.
2. مادرم معتقد است علاقۀ من به درس و بحث ریشه در اسمی دارد که برایم انتخاب کردهاند؛ یعنی
محمدباقر! و من همیشه این ارتباط اسم با شخصیت و رفتار را اعتقادی عامیانه میپنداشتم. با خود میگفتم: «یکی از یادگاریهای هر پدر و مادری برای فرزندش نام او است و طبیعتاً مادرم دوست دارد من قدر یادگاری او را بیشتر بدانم.» تا اینکه چهار سال پیش کتابی را مطالعه کردم با عنوان
#بازداشتگاه_صورتی، کتابی که به دنبال بیان نیروهای پنهانی است که طرز فکر، احساس و رفتار آدمی را شکل میدهند. فصل اول این کتاب دربارۀ نامها است که اینگونه آغاز میشود:
"زمانی کارل یونگ، از نامدارترین روانشناسان قرن بیستم، پیش خود فکر میکرد که چرا این قدر دلبسته موضوع تولدِ دوباره است. در همین فکرها بود که یکدفعه جواب را پیدا کرد: نام خانوادگی او یونگ است و یونگ به معنای جوان (یانگ) است. از همین رو، از بدو تولد، مفاهیم جوانی، سالخوردگی و زایشِ دوباره ذهن او را به خود مشغول ساخته بود. سایر روانشناسانِ سرشناس اوایل سدۀ بیستم به برنامههای پژوهشی کاملاً متفاوتی مبادرت کردند، ولی همانطور که یونگ توضیح میدهد «آقای فروید (که نامش در آلمانی به معنای لذت است) از اصل لذت دفاع میکند. آقای آدلر (در آلمانی به معنای عقاب) مدافعِ میل به قدرت است و آقای یونگ (جوان) از ایدۀ تجدید حیات حمایت میکند». به نظر یونگ، نامهایی که در بدو تولد بر ما میگذارند، سالیان سال، همچون مشعلی بر مسیر تقدیرمان پرتو میافکند. سالها بعد در 1994، یکی از نویسندگان ستون نظر خوانندگان نشریۀ نیوساینتیست پدیدار مزبور را تقدیرباوری نامانگارانه نامید که معنای تحت اللفظی آن «پیامد ناشی از نام» است." (آدام آلتر، بازداشتگاه صورتی، نشر ترجمان، ص17 و 18) این کتاب در ده فصل از تأثیرِ نامها، برچسبها، فرهنگها، دیگران، رنگها، مکانها، آب و هوا و ... بر رفتار انسان بحث میکند و شواهد خوب و درخور توجهی میآورد.
بله ظاهراً حق با مادرم است.
3. حلول ماه رجب و میلاد مبارک امام محمد باقر ع را به همۀ عاشقان و شیعیانش تبریک و تهنیت عرض کرده و سخن را به دعای امام باقر ع از زبان
#عطار_نیشابوری در آخرین بخش
#تذکرةالاولیا خاتمه میدهم:
«نقل است که از یکی از خواص او پرسیدند که او (امام محمدباقر ع) شب چون میگذراند، گفت: چون از شب لختی برود او از اوراد فارغ شود به آواز بلند گوید: الهی و سیدی، شب درآمد و ولایت تصرف ملوک به سر آمد و ستارگان ظاهر شدند و خلایق بخفتند و صوت مردمان بیارامید و مردم از در خلق رمیدند و بایستهای خود بنهفتند و به نوم درها فروبستند و پاسبانان برگماشتند و آنها که بدیشان حاجتی داشتند فرو گذاشتند. بار خدایا تو زندهای و پایندهای و بیننده، غنودن بر تو روانیست و آن که تو را بدین صفت نداند هیچ نعمت را مقر نیست. تو آن خداوندی که رد سائل بر تو روا نباشد، آن که دعا کند از مومنان بر درگاهست سایل را باز نداری. بار خدایا چون مرگ و گور و حساب را یاد کنم چگونه از دنیا بهرهای پس از تو خواهم از آن که تو را دانم و از تو جویم از آن که تو را میخوانم راحتی درحال مرگ بیبرگ و عیشی درحال حساب بیعقاب. این میگفتی و میگریستی. تا شبی او را کسی گفت: یا سیدی چند گوئی؟ گفت: ای دوست، یعقوب را یک یوسف گم شده، چنان بگریست علیه السلام که چشمهایش سفید شد. من ده کس از اجداد خود یعنی حسین و قبیله او را در کربلا گم کردهام، کم از آن کی در فراق ایشان دیدهها سفید کنم. و این مناجات به عربی بود و بغایت فصیح اما ترک تطویل کرده، معانی آن را به پارسی آوردیم تا مکرر نشود و به جهت تبرک ختم کتاب را ذکر او کردیم.» (آخرین برگ کتاب تذکرة الاولیا)
🖋سیدمحمدباقر میرصانع
کانال
#آسمان_دیگر
🆔
https://eitaa.com/AnotherSky