eitaa logo
🕊آسمان دیگر🕊
131 دنبال‌کننده
58 عکس
29 ویدیو
7 فایل
یادداشت‌های سیدمحمدباقرمیرصانع @mirsane_smb دانش‌آموخته حوزه علمیه قم دانش‌آموخته دکتری فلسفه اخلاق دانشگاه قم عدم تو همچو مشرق اجل تو همچو مغرب سوی #آسمان‌دیگر که به آسمان نماند ره آسمان درونست پَر عشق را بجنبان پَر عشق چون قوی شد غم نردبان نماند
مشاهده در ایتا
دانلود
ایستادگیِ پویا عباراتی که داخل تصویر می‌بینید مربوط به صفحه ۲۴۰ و ۲۴۱ جلد سوم کتابِ نوشته است. خواجۀ «جان بِدَر بُرده» از حمله مغول و «گرفتار» در قلعۀ اسماعیلیان در انتهای کتاب این چنین سفرۀ دل می‌گشاید: "بیشتر مطالب آن را در چنان وضع سختی نوشته ام که مشکل تر از آن ممکن نیست و بیشتر آنها را در دورانی همراه با تشویش خاطر به رشته تحریر درآورده ام که هر جزئی از آن زمان حاوی غصه و عذاب دردناکی بود و پشیمانی و حسرت بزرگی همراه داشت. در جاهایی بودم که آتش جهنم در هر لحظه، در آنها زبانه می کشید و آتش گداخته به سرم می ریخت، و زمانی بر من نگذشت که چشم هایم پر از اشک و خیالم ناراحت و مشوش نباشد و زمانی پیش نمی آمد که دردم در آن مضاعف نشود و غم و غصه ام فزونی نیابد. به قول شاعر به زبان فارسی: بگرداگرد خود چندانکه بینم//بلا انگشتری و من نگینم نمی دانم چرا در دوره زندگانی ام به زمانی برنخوردم که پر از حادثه هایی نباشد که مستلزم پشیمانی دائم است و زندگانی من در بین سپاهی می گذرد که امیرش غم و لشگریانش هم بود. خداوندا، مرا از تزاحم امواج بلا و توفان‌های مشقت و سختی نجات بده، به حق رسول برگزیده ات و وصی پسندیده او (درود خداوند بر رسول تو و بر وصی او و خانواده آنان باد) و مرا به حرمت آن که خدایی نیست جز تو از آنچه در آن افتاده ام فرجی عنایت فرما، و تو ارحم الراحمینی." وضع چنان سخت است که از هر عبارت آتشی بر می‌خیزد، اما مقاومت و ایستادگی او در مقابل سختی جنگ و اسارت منفعلانه نیست، بلکه پویا و فعالانه است. در دل خاکستر اوضاع، او ققنوسی چون شرح اشارات را به نگارش درمی‌آورد، که یکی از متون فلسفی مهم جهان اسلام به شمار می‌آید. ایستادگی و مقاومت دو صورت دارد یکی فعّال و پویا و دیگری منفعل و پذیرا. از دل تهدید فرصت ایجاد می‌کند و امید به زندگی را همچنان زنده نگه می‌دارد. نقل است که بعد از حمله هلاکوخان به آن قلعه تنها خواجه و دو پزشک زنده ماندند. 🖋سیدمحمدباقر میرصانع کانال 🆔https://eitaa.com/AnotherSky
دانشگاه آزاد عمومی نزدیک به 15 سال پیش، من و سه نفر از رفقا، داخل اتاقک هشتم سالن 15 قطار تهران-مشهد نشسته بودیم که پیرمردی لاغر اندام، خوش‌پوش و خوش‌رو وارد شد. برق چشمانش در همان ابتدای ورود نشان از خوش‌حرفی و خوش‌مجلسی‌اش می‌داد. دربارۀ همه چیز حرفی داشت و برای هر متنی حاشیه‌ای. به ویژه با غذا خوردن من خیلی حال کرده بود و می‌گفت: «جوری می‌خوری که آدمِ سیر به هوس می‌افته» (اون موقع بود که فهمیدم با چه حرصی و ولعی لقمه‌ها را می‌خورم!😅از آن پس شیک‌تر خوردم. ) همسرش را به تازگی از دست داده بود و از عشق‌اش به او حکایت‌ها داشت. اما مهم‌تر از همۀ اینها دیدگاه‌اش دربارۀ دنیا بود: «دنیا است. دانشگاهی که هرکسی یا هر چیزی در آن می‌تواند و باشد، به شرط اینکه شاگرد و دانشجو اهل دیدن، دقّت کردن و درس گرفتن باشد.» با این پیش‌درآمد قصد دارم از برخی معلمان و اساتیدِ خودم در این دانشگاه آزاد تشکر کنم: 1. همان پیرمرد لاغراندمِ خوش‌پوشِ خوش‌روی خوش‌سخنِ خوش‌مجلس که به واژۀ دانشگاه آزاد آبرو داد. 2.معلم کلاس دومِ ابتدایی‌ام مرحوم پیشوا❤️ که با اینکه متوجه شد کلاس را نجس کرده‌ام عیب‌پوشی کرد و دروغ من را راست پنداشت و ضایع‌ام نکرد. (اما خداییش جوری با اعتماد به نفس گفتم: «قبل از اینکه ما بیایم بود» که همۀ بچه‌ها باور کردند) 3. دایی‌ام که با شُل بستنِ پالان الاغ و سوار کردنِ من، برادرم، پسردایی و پسرخاله بر روی الاغِ بی‌چاره به من آموخت، کار از غیرمحکم‌کاری خیلی عیب می‌کنه. (هنوزم احتمال می‌دم دایی بنده قصد ترور دسته‌جمعیِ ما رو داشت) 4. آن سنگ بزرگی که در مسیر خانۀ پدربزرگم بود و به منِ سر به هوا، سر به زیری را آموخت. (البته کمی بد اخلاق بود چون هم شلوارم پاره شد و هم صورتم زخمی.) و بسیار معلم دیگری که به من بسیار درس آموختند و الان فرصتِ بازگو کردنشان نیست. 🖋سیدمحمدباقر میرصانع کانال 🆔https://eitaa.com/AnotherSky
استعاره‌های غلط و اخلاق انتخابات «ذهنِ ما برای فهم و درک بسیاری از چیزها از چیز‌های دیگر کمک می‌گیرد» به این عملیات ذهنی استعاره می‌گویند. برای مثال ما برای بررسی و نقد نظریه‌ها و استدلال‌ها، آنها را مانند یک ساختمان در نظر می‌گیریم. به این جملات توجه کنید: 1. این موضوع زیربنای استدلال شما است. 2. پایه‌های استدلال متزلزل است. 3. اگر این ثابت شود استدلال فرو خواهد پاشید. 4. نظریه فلانی بر دلایل قدرتمند بنا شده است. ما در زندگی عادی اینقدر با این استعاره‌ها انس گرفته‌ایم که بسیاری را متوجه نمی‌شویم و به راحتی به کار می‌بریم. اهمیت این استعاره‌ها از آن جهت است که به رفتارهای ما جهت می‌دهند. (برای اطلاع بیشتر ن.ک: «اصول فلسفه و روش رئالیسم»، مقاله ششم، علامه طباطبایی، انتشارات صدرا و «استعاره‌هایی که با آنها زندگی می‌کنیم»؛ نوشته جرج لیکاف، نشر علم) استعاره‌های درست رفتارهای صحیح و اخلاقی را تسهیل می‌کنند و استعاره‌های غلط به رفتارهای ناصواب منجر می‌شود. متأسفانه انتخابات یکی از چیزهایی است که استعاره غلط درباره آن همه‌گیر شده است. بیشتر مردم برای فهم صحنه انتخابات از استعاره "جنگ" استفاده می‌کنند. به عبارات زیر توجه کنید: ۱. کارزار انتخابات ۲. ما پیروز انتخاباتیم. ۳. او در مناظره غلبه کرد. ۴. رقیب با تمام توان به صحنه آمده ... بسیاری از تنش‌ها، بی‌اخلاقی‌ها و گفت‌وگوهای چالشی و تخریبی زاییده این استعاره غلط است. مرزکشی میان نامزدها، تفسیق و تکفیر رقیبِ انتخاباتی به دلیل این است که انتخابات را صحنه جنگ پنداشته‌ایم. در جنگ علاوه بر توانایی خود باید نقاط ضعف نیروی مقابل را ملاحظه کرد، دقیقا به همین دلیل است که نامزدهای انتخاباتی و هواداران دست به تخریب یکدیگر می‌زنند. یکی از راه‌های ترمیم برگرداندن استعاره آن از به است. در انتخاب وکیل تقابل و درگیری معنا ندارد. دو وکیل ممکن است سالم، صالح و معتمد باشند اما آنچه یکی را بر دیگری مقدم می‌کند توانایی و مهارت او است. "حقیقتِ انتخابات گزینش وکیل برای رتق و فتق امور جاری مملکت است." آن را صحنه جنگ و زورآزمایی ندانید. 🖋سیدمحمدباقر میرصانع کانال 🆔https://eitaa.com/AnotherSky
مخالفانِ اخلاق‌مدار چگونه‌اند؟ بخشی از زندگی و رفتارهای ما در حوزۀ مخالفت کردن است؛ مخالفت کردن با کسی، با عقیده‌ای، با دیدگاهی، با حزبی، با نامزدِ انتخاباتی، یا با دین و یا مذهب دیگری است. آدم‌های اخلاقی چگونه مخالفت می‌کنند؟ به طور طبیعی هر مخالفی خود دیدگاهی، عقیده‌ای یا مذهبی دارد و انتظار دارد دیگران و به ویژه دگراندیشان قواعد و نکاتی را در مخالفتِ با او رعایت کنند؛ حال آن انتظارات چیست؟ گنسلر در کتاب "اخلاق و دین" هشت انتظار زیر را مطرح می‌کند: 1. سخنان ما را کامل و خوب گوش کند. 2. منصف باشد و نخواهد به هر صورت ما را محکوم کند. 3. به دیدگاه و عقیدۀ ما احترام بگذارد و توهین را کنار بگذارد. 4. کلام ما را تحریف نکند و نهایت تلاش خود را برای ارائه بهترین تبیین از کلام ما انجام دهد. 5. چند آدم بد که هم عقیدۀ با ما هستند را به همۀ ما تعمیم ندهد. 6. بهترین افراد در مذهب و عقیدۀ خود را با بدترین یا افراد متوسط در دیدگاه ما مقایسه نکند. 7. به نگاه، باور و اعتقاد ما خوش گمان باشد. 8. تفاوت‌ها و اختلافات‌مان را انکار نکند و بزرگ نیز نکند. این هشت انتظار به ضمیمه قاعده زرین -با دیگران چنان رفتار کن که خوش داری با تو رفتار کنند- اصولِ اخلاقیِ مخالفت را بیان می‌کنند؛ (با مخالفان‌ت چنان رفتار کن که خوش داری با تو رفتار کنند) به نظرم این ۸ انتظار را برآورده می‌کنند. 🖋سیدمحمدباقر میرصانع کانال 🆔https://eitaa.com/AnotherSky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جنایت‌کاران معمولی فیلم بالا👆 را ملاحظه کنید؛ این ۲ شهروند غیر مسلح افغانستان بوسیله یک دختر ۲۰ ساله آمریکایی -اپراتور پهپاد- که در آمریکا ساکن است، کشته می‌شوند. دخترک گویی دارد بازی رایانه‌ای می‌کند هیچ تغییری در صورت و حالات او مشاهده نمی‌شود. ممکن است تا پایان عمر نیز احساس گناه نکند و همچنین ممکن است جنایات هولناکتری را رقم بزند. یکی از تصورهای هراس‌انگیز این است که آدم‌های معمولی، بدون ذرّه‌ای احساس گناه دست به جنایت‌های هولناک بزنند. این همان یا است. هانا آرنت در کتاب یکی از عوامل دمِ‌دستی‌شدنِ‌شرارت را حکومت‌های تمامیت‌خواهی می‌داند که از آدمهای معمولی جنایتکار می‌سازند. آدمهای معمولی هیچ وقت از کسی نفرت ندارند، قتل کسی را آرزو نمی‌کنند. گناه آنها تنها فرمانبرداری از حکومت‌شان است. امروزه یکی دیگر از عواملِ دمِ‌دستی‌شدنِ‌ جنایت و شرارت دنیای رایانه‌ای و مجازی شده است. اگر به دست شما چاقو یا تفنگ بدهند و بخواهند کسی را بکُشید امتناع خواهید کرد. اما اگر پشت رایانه خود نشسته باشید و با یک کلیک این کار کنید، شاید راحت‌تر تن دهید. همچنان که در فضای مجازی راحت‌تر آبرو می‌برند، راحت‌تر هتک حرمت می‌کنند، راحت‌تر به حریم خصوصی تجاوز می‌کنند و کلاً راحت‌تر شرارت می‌کنند. گویی در تنظیمات روان‌مان ریختن خون با چاقو و تفنگ منزجر کننده است اما با یک کلیک و فشار دادن چند دکمه نه! 🖋سیدمحمدباقر میرصانع کانال 🆔https://eitaa.com/AnotherSky
بچه سوسول‌های غرغرو وقتی در دانشگاه، ارشدِ فلسفه می‌خواندم، دانشجویان بر سر هزینه تحصیل با مسئولانِ دانشگاه به مشکل خورده بودند و قصد اعتراض داشتند. وقتی خواستم در تجمع آن‌ها شرکت کنم، یکی از دوستان خیلی مشفقانه عذرم را خواست و گفت: "شماها _منظورش طلبه‌ها_ اعتراض را خراب می‌کنید، هی می‌گید: این کار رو نکن اخلاقی نیست، اون کار رو نکن شرعی نیست، فلان کار رو نکن خلاف است. آقا اینجوری که نمی شه اعتراض کرد. اعتراض با سوسول بازی و غرغر به سرانجام نمی‌رسه" وقتی تحولات منطقه و جهان را نگاه می‌کنم، احساس می‌کنم واقعا حق داشت. صحبت از اخلاق، صلح و دوستی در جنگلی به پهنای کرهٔ زمین واقعاً چرت و پرتی بیش نیست. رژیمی حدود ۷۰ سال است که نسل‌کشی کرده و فقط در ده ماه اخیر نزدیک به ۴۰هزار انسان را به قتل رسانده و در کشورهای اطراف ترور کرده و از هر وسیله‌ای برای ضربه زدن استفاده کرده مانند و موبایل و ... و آب از آب تکان نخورده است. حالا برخی سوسول‌ها و بچه قرتی‌های به ظاهر اخلاقی از برخورد شیک و انسانی حرف میزنند. واقعاً داروین اشتباه کرده، اگر ما همزاد حیوانات هم بودیم اینقدر پست نبودیم. 🖋سیدمحمدباقر میرصانع کانال 🆔https://eitaa.com/AnotherSky
ران معیوب انیمیشنی خوش‌ساخت با موضوع کودکان و فضای مجازی است. داستان: یک شرکت سازندۀ روبات جدیداً روباتی را به نام بی‌بات ساخته است که به شکل حباب است و مثل یک گوشی هوشمند به شبکه‌های اجتماعی متصل می‌شود. نوجوانی به نام بارنی دوست دارد مانند همه همکلاسی‌هایش یکی از این بی‌بات‌ها را داشته باشد اما فقر خانواده مانع از خرید آن است. بالاخره پدر خانواده برای تولد بارنی یک روبات به نام ران برای او تهیه می‌کند که یک خصوصیت ویژه دارد؛ معیوب است. داستان حول اتفاقاتی که میان این ران معیوب و بارنی می‌افتد می‌چرخد. دوستیِ مجازی: این انیمیشن به خوبی نشان می‌دهد که هرچند بی‌بات‌ها (بخوانید کلِ شبکه‌های اجتماعی) برای دوست‌یابی و ارتباط بهتر ساخته شده است (آنطور که سازنده بی‌بات ادعا می‌کند)، اما عملاً انسان‌ها را از هم دور کرده و در مقابل وابسته به خود شبکه‌ها می‌کند. ارزش‌های دوستی اعم از حمایت، مهربانی، فداکاری، همدلی، یکرنگی و صداقت به پسند (لایک) و نپسند (دیس‌لایک)، تعداد نمایش (ویو) و امثال این‌ها تقلیل می‌یابد. از سوی دیگر صداقت رنگ باخته، و جلوه و جلوه‌گری و شخصیت‌های نمایشی پررنگ می‌شود. از سوی دیگر ارتباط فرزندان با اطرافیان به خصوص خانواده قطع می‌شود. عیب به عنوان امتیاز: اتفاقاً در این فضا یک بی‌بات معیوب می‌تواند اشکالات شبکه‌های ارتباطی-اجتماعی را روشن کند. رانِ معیوب به دلیل اینکه دستورالعمل کامل از شرکت سازنده نگرفته، به ناچار دستورالعمل‌های خود را با یادداشت‌های بارنی که پسری درونگرا، بامحبت و خجالتی است تکمیل می‌کند و سعی در جبران کردن این نقص‌ها می‌کند. رانِ معیوب از بارنی دفاع می‌کند با او همدلی دارد و صداقت می‌ورزد و در نهایت نیز خود را فدای بچه‌ها می‌کند. در این انیمیشن به اهداف شرورانه برخی شرکت‌های ارائه دهندۀ این شبکه‌های مجازی اعم از جاسوسی و سود مالی نیز اشاره‌هایی دارد. 🖋سیدمحمدباقر میرصانع کانال 🆔https://eitaa.com/AnotherSky
معمولاْ در مباحث اخلاقی به مسایل و دغدغه‌های زمینی، پیشِ پا افتاده و دمِ دستی کم توجهی می‌شود. این کم‌توجهی به خصوص در اخلاقِ فضیلتِ فلسفی و عرفانی مشهود است. اما در کتب اخلاقی که روش داستانی و حکایتی را در پیش گرفتند، این ضعف به خوبی جبران شده است. 🙃فی المثل به جهت مسرتِ خاطر دوستان حکایتی از کتاب گلستان را پیشکش می‌کنم: «یکی را از بزرگان بادی مخالف در شکم پیچیدن گرفت و طاقتِ ضبطِ آن نداشت و بی اختیار از او صادر شد. گفت ای دوستان! مرا در آنچه کردم اختیاری نبود و بَزَهی بر من ننوشتند و راحتی به وجودِ من رسید. شما هم به کَرَم معذور دارید. شکم زندانِ باد است ای خردمند ندارد هیچ عاقل باد در بند چو باد اندر شکم پیچد فرو هل که باد اندر شکم بار است بر دل حریفِ ترشرویِ ناسازگار چو خواهد شدن دست پیشش مدار» بحثی مرتبط با اخلاق زمینی را می‌توانید در یادداشت اندر آداب خلاف بخوانید. 🖋سیدمحمدباقر میرصانع کانال 🆔https://eitaa.com/AnotherSky
تابادچنین‌بادا حاشیه‌ای بر یک گفت‌وگو چندی پیش گفت‌وگویی درباب میان دکتر سروش و استاد علیدوست برگزار شد که بسیار مورد توجه علاقمندان به این مباحث قرار گرفت. ادب و احترام حاکم بر رفتار هر دو بزرگوار و تعامل منطقی آنها، در نوع خود ستودنی و آموزنده بود. خلاصه‌ای از مواضع اختلافی این دو استاد را در متن زیرین ارائه کرده‌ام. آنچه مورد اتفاق هر دو بزرگوار بود، عدم کفایت فقه موجود و نیاز به اصلاح آن بود. اما آنچه گره کار را در میانهٔ بحث می‌تواند بگشاید نه دست اندازی به بحث انتظار بشر از شریعت و دین است و نه حضور و ظهور اخلاق در فقه، بلکه برگشت به بحث مبنایی‌ترِ ماهیت و نسبتِ فقه و اخلاق است. دکتر سروش اصرار داشت که این فقه اخلاقی نیست و استاد علیدوست بر حضور اخلاق در فقه پافشاری می‌کرد. بحث نسبت فقه و اخلاق در دههٔ پیش کمی رونق گرفت ولی با تولید آثار و برگزاری نشست‌هایی رو به سردی گذاشت. اما همچنان مشکل و مسأله آن پابرجاست. حل این مسأله در گرو مطالعات تاریخِ علمی و تأملات نسبت‌شناختی این دو علم است. تنها در دو جای این گفت‌وگو امیدوار شدم که در بحثِ نسبتِ فقه و اخلاق ورود جدّی کنند که البته به سرعت گذر کردند؛ ۱. آنجا که استاد علیدوست منظور دکتر سروش از اخلاق را جویا شد. ۲. آنجا که دکتر سروش نظریهٔ اخلاقی حاکم بر فقه را مورد نقد قرار داد. به هر روی موضوع گفت‌وگو، شیوهٔ تعامل دو استاد و فرایند منطقی بحث بسیار قابل ستایش بود. تا باد چنین بادا 🖋سیدمحمدباقر میرصانع کانال 🆔https://eitaa.com/AnotherSky
بغضی میان تحسین، حسرت و امید، در انعکاس بلندپروازی‌های امیرکبیر امروز صبح، یعنی دقیقاً ۳۷ سال و ۱۱ روز پس از تولدم، بغض کردم؛ آن هم به خاطر شنیدن داستانی از بلندپروازی، استعداد و تلاش خستگی‌ناپذیر میرزا محمدتقی خان امیرکبیر. عجیب بود! چرا باید بغض کنم؟ مگر چه چیزی در این سه خصوصیت نهفته است که باید مجاری احساسی‌ام را این‌گونه درگیر خود کند؟ 🌱 شاید دلیل این بغض، پیوندی باشد که ناخودآگاه میان احساساتم و مسیری که طی کرده‌ام، شکل گرفته است. این حس، شاید یادآور کودکی‌ام باشد؛ دورانی که بلندپروازی‌هایم بی‌مرز بود و آرزوهایم روشن‌تر از هر چیزی در زندگی. اما حالا، با گذشت این‌همه سال، وقتی داستان امیرکبیر را شنیدم، آن رویاهای خاموش و شاید دفن‌شده دوباره در ذهنم جان گرفتند. این بغض شاید ادای احترام به آن بخش از خودم باشد که هنوز زنده است و به دنبال فرصت دوباره‌ای برای تحقق آن آرزوها می‌گردد. 😔 شاید هم این بغض، برخاسته از حسرت باشد؛ حسرتِ از دست دادن فرصت‌هایی که می‌توانستند مرا به چیزی شبیه به آن‌چه امیرکبیر نمایندگی می‌کند، نزدیک کنند. وقتی درباره بلندپروازی، استعداد و پشتکار او می‌شنوم، به مسیرهایی فکر می‌کنم که در زندگی طی نکردم، به انتخاب‌هایی که از روی ترس یا تردید از آن‌ها گذشتم. این حسرت، نه فقط به گذشته، که به فاصله‌ی میان من و آنچه می‌توانستم باشم، اشاره دارد. 👏 اما شاید این بغض، ریشه در تحسین داشته باشد؛ تحسینِ انسانی که توانست بر خلاف جریان‌ها شنا کند و تأثیری ماندگار بر جای بگذارد. امیرکبیر، با بلندپروازی و پشتکارش، تصویری است از چیزی که من همیشه آرزو داشتم در زندگی‌ام ببینم: قدرت بی‌نظیر انسان برای تغییر، حتی در سخت‌ترین شرایط. این تحسین، گاهی با نوعی تلخی همراه است؛ تلخیِ این حقیقت که چنین نمونه‌هایی در زندگی واقعی نادرند و ارزشمند. ✨ شاید هم این بغض، برخاسته از نیرویی مثبت باشد؛ از امید. امید به اینکه هنوز هم برای من فرصتی باقی است. این بغض می‌گوید: هنوز می‌توانی، هنوز وقت هست. این امید، شعله‌ای است که هرچند کم‌سو، اما در تاریکی زندگی می‌درخشد و مرا به بازنگری در مسیرم وامی‌دارد. 🌀 در نهایت، این بغض چیزی بیش از یک واکنش احساسی ساده است؛ این بغض صدای درونی من است که می‌خواهد با من حرف بزند. صدایی که از کودکی 🌱، حسرت 😔، تحسین 👏 و امید ✨ سرچشمه می‌گیرد و تلاش می‌کند مرا به حرکت وادارد. 🔥 شاید این بغض، دعوتی باشد برای بازگشت به بلندپروازی‌های فراموش‌شده؛ برای بازبینی آرزوها و یافتن نیرویی تازه برای ادامه دادن. 🖋سیدمحمدباقر میرصانع کانال 🆔https://eitaa.com/AnotherSky
آزمایش آینه و خودآگاهی اخلاقی آزمایش آینه🪞 یکی از روش‌های شناخته‌شده برای بررسی خودآگاهی در موجودات زنده است. این آزمایش نخستین بار در دهه ۱۹۷۰ برای ارزیابی خودآگاهی در حیواناتی مانند شامپانزه‌ها🐵، دلفین‌ها🐬و فیل‌ها🐘 مورد استفاده قرار گرفت. در این آزمایش، محققان علامتی کوچک را هنگام خواب روی صورت حیوانات رسم می‌کنند. اگر حیوان بتواند با نگاه به آینه متوجه وجود علامت روی بدن خود شود، نشان‌دهنده سطحی از خودآگاهی است. 🔹 خودآگاهی در کودکان کودکان از هجده‌ماهگی می‌توانند در این آزمایش موفق شوند. در این سن، آن‌ها متوجه می‌شوند که تصویر آینه‌ای، انعکاسی از خودشان است. اگر علامتی روی صورت کودک باشد، او با دیدن آن در آینه، متوجه تغییر در بدن خود می‌شود و سعی می‌کند آن را لمس کند. 🔹 خودآگاهی اخلاقی ما انسان‌ها علاوه بر خودآگاهی بدنی و روانی، به سطحی بالاتر به نام خودآگاهی اخلاقی نیز می‌رسیم. این نوع خودآگاهی زمانی شکل می‌گیرد که فرد در مواجهه با مشکلات و اختلافات، به جای سرزنش دیگران، مسئولیت را پذیرفته و به درون خود رجوع کند. 💡 کسی که هنوز مشکلات، دردها و رنج‌هایش را تنها در عوامل بیرونی جست‌وجو می‌کند، به خودآگاهی اخلاقی نرسیده است. 🖋 سیدمحمدباقر میرصانع 📢 کانال 🆔 Eitaa.com/AnotherSky
جریمه و امر اخلاقی آیا قرار دادن جریمه برای بی‌اخلاقی کار درستی است؟ وضع جریمه برای مسائل اخلاقی، چالش‌هایی را به همراه دارد که قانون‌گذار نباید از آن غافل شود. یکی از مهم‌ترین این چالش‌ها، تبدیل شدن جریمه به قیمت است. 1⃣ تبدیل شدن جریمه به قیمت 💰 قیمت، بهایی است که فرد برای دریافت یک کالا یا خدمت می‌پردازد، در حالی که جریمه، نوعی تاوان و مجازاتی است که به دلیل نقض قانون بر فرد تحمیل می‌شود و هدف آن، ایجاد بازدارندگی و احساس شرمساری در فرد خطاکار است. اما در برخی شرایط، جریمه به جای اینکه نقش بازدارنده داشته باشد، به یک هزینه تبدیل می‌شود که فرد در ازای انجام یک عمل خاص آن را می‌پردازد، گویی که آن عمل به یک "خدمت" قابل خرید تبدیل شده است. جریمه در دو حالت می‌تواند نقش خود را از دست داده و به قیمت تبدیل شود: ۱.زمانی که آنچه برای آن جریمه وضع شده، در جامعه امری قبیح و ناپسند تلقی نشود. در این حالت، فردی که مرتکب آن عمل شده، احساس شرمساری نخواهد کرد و پرداخت جریمه برای او صرفاً یک هزینه خواهد بود. به عنوان مثال، اگر بی‌حجابی در یک جامعه پذیرفته‌شده باشد، جریمه آن تأثیر بازدارنده‌ای نخواهد داشت. ۲.زمانی که میزان جریمه پایین باشد یا فرد توان پرداخت آن را بدون مشکل داشته باشد. در چنین شرایطی، جریمه از بازدارندگی خارج شده و صرفاً به یک هزینه برای انجام آن عمل تبدیل می‌شود. نمونه‌ای از این وضعیت را می‌توان در کشورهای فرانسه و دانمارک مشاهده کرد، جایی که رشید نکاز جریمه افرادی را که به دلیل رعایت حجاب جریمه شده بودند، پرداخت می‌کرد و عملاً اثر بازدارنده قانون را از بین می‌برد. 2⃣گسترش امر غیراخلاقی 🚨 یکی دیگر از چالش‌های مهم در جریمه کردن رفتارهای غیراخلاقی این است که گاهی اوقات چنین جریمه‌هایی به جای کاهش آن رفتار، باعث گسترش آن می‌شوند. این اتفاق معمولاً زمانی رخ می‌دهد که جریمه موجب برانگیختن حس مظلومیت در فرد یا گروهی از افراد شود و در نتیجه، نوعی واکنش اجتماعی در برابر قانون شکل بگیرد. 🔄 در برخی موارد، افراد نه‌تنها از عمل خود پشیمان نمی‌شوند، بلکه آن را نشانه‌ای از اعتراض یا هویت اجتماعی خود تلقی کرده و به انجام مکرر آن تشویق می‌شوند. این مسأله به‌ویژه در جوامعی که شکاف ارزشی و فرهنگی میان حکومت و مردم وجود دارد، بیشتر به چشم می‌خورد. 🚫 در چنین جوامعی، هرگونه اجبار برای رعایت یک هنجار، می‌تواند نتیجه‌ای معکوس داشته باشد و آن هنجار را به نمادی از مقاومت تبدیل کند. در نهایت، قانون‌گذار باید پیش از وضع جریمه برای مسائل اخلاقی، تأثیرات اجتماعی و روانی آن را به دقت بررسی کند تا به جای کاهش یک رفتار، موجب تقویت آن نشود. 🎯 در مجموع، وضع جریمه برای رفتارهای اخلاقی، بدون در نظر گرفتن بستر اجتماعی و تأثیرات آن، می‌تواند به نتایج نامطلوبی منجر شود. اگر جریمه باعث احساس شرمساری نشود یا بازدارندگی نداشته باشد، به‌جای جلوگیری از رفتار ناهنجار، آن را به یک تبدیل خواهد کرد. 🔥 علاوه بر این، جریمه ممکن است در برخی شرایط به جای کاهش یک رفتار، موجب گسترش آن شود. ازاین‌رو، سیاست‌گذاران باید در تعیین چنین مجازات‌هایی، به دقت پیامدهای اجتماعی و فرهنگی آن را بسنجند و به جای راه‌حل‌های قهری، به دنبال روش‌های مؤثرتری برای تقویت اخلاق عمومی باشند. ✅ 🖋سیدمحمدباقر میرصانع کانال 🆔https://eitaa.com/AnotherSky