خطای مشت بسته ۱. شكار ميمون زنده بخاطر چابكی و سرعت عمل جانور بسيار مشكل است . يكی از روشهای شكار ميمون در آفريقا اين است كه شكارچی به محل اقامت ميمونها می رود و بدون توجه به آنها در سوراخ كوچكی در يك سنگ بزرگ مقداری خوراكی می ريزد و دور می شود ميمونهای گرسنه و كنجكاو دستشان را به درون سوراخ می برند و خوراكيها را در مشت خود می ريزند اما دهانه سوراخ كوچكتر از آن است كه مشت ميمون از آن خارج شود ! ميمون وحشت زده می شود و تقلا می كند تا خسته شود اما هرگز مشت بسته خود را باز نمی كند تا رها شود !! (برگرفته از کتاب ؟!، نشر ذهن آویز) ۲. بسیاری از آتش‌نشان‌ها به دلیل نبستن کمربند قبل از رسیدن به محل حادثه در تصادفات جان داده یا مصدوم می‌شوند. (برگرفته از کتاب ، نشر ترجمان) ۳. وقتی جنگل آتش گرفته بود، پانزده آتش‌نشان با بالگرد در آنجا پیاده شدند. وقتی از مهار آتش ناامید شدند به سمت بالای تپه فرار کردند. اما تنها سه نفر توانستند به منطقه امن برسند و بقیه زنده نماندند. در گزارشات بیان شد، یکی از علل کندی حرکت آنها به سمت بالای تپه، رها نکردن وسایل آتش‌نشانی و سنگینی بار آنها بود. ( برگرفته از کتاب ، نشر نوین) خطایی است در حوزه رفتار که ناشی از تمرکز زیاد و یا حرص و طمع است. تمرکز بیش از حد میمون بر فرار و حرص‌ش بر حفظ خوراکی او را زمین‌گیر می‌کند. همچنین تمرکز بیش از حد آتش‌نشان‌ها برای رسیدن به محل حادثه، آنها را از رعایت ایمنی غافل می‌کند. تمرکز بیش از حد آتش‌نشان‌های جنگل برای رسیدن به بالای تپه، آنها را از سنگینی بار غافل و حرکتشان را کُند کرد. زندگی روزمره ما نیز خالی از این خطا نیست. ۱. بخاطر درآمد بیشتر والدین از تربیت فرزندان، سلامت روان خانواده و نیازهای معنوی آن غافل می‌شوند. ۲. تمرکز بر ظاهر افعال دینی و اخلاقی ما را از باطن و گوهر آن غافل می‌کند. معمولا تمرکز بیش از حد بر ظاهر نماز از ذکر و خشوع در آن می‌کاهد. تمرکز زیاد بر ادب ظاهری ما را از صمیمیت دور می‌کند. ۳. تمرکز بیش از حد بر ضرر فعلی در بازارهای مالی معمولا به ضررهای جدید و بیشتر سرمایه‌گذار منجر می‌شود. علاوه بر تمرکز، حرص و طمع از عوامل بسته نگه داشتن مشت است. حرص (تمایل به بیش از حد نیاز) و طمع (تمایل به آنچه در اختیار دیگران است) نیز باعث غفلت از حواشی و لوازم یک امر می‌شود. در مثال ميمون میتوان این حرص را دید. بسیاری از سودجویان با تکیه بر حرص و طمع انسانها آنها را می‌فریبند. معمولا وعده‌های بزرگ‌تر _همان وعده‌هایی که اگر بشود چه می‌شود_ ما را در دام مشت بسته می‌اندازد. وقتی از بیرون یا بعد خسارت به آن وعده‌ها می‌نگرید، تخیلی بودن آنها را بیشتر متوجه می‌شوید ولی در آن زمان حرص نمی‌گذاشت مشتتان را باز کرده و فرار کنید. طمع و حرص موتور محرک بازارهایی مانند ارز، طلا و بورس است. همه هم معترفند اما بیشتر افراد مشت‌شان در این سوراخ‌ها گیر می‌کند. اما چه می‌شود کرد انسان است و تمرکز، و انسان است و حرص و طمع!! 🚫این خطا مثل نیست و تغییر موقعیت ممکن نیست و یا حداقل آسان نیست. پس به تغییر موقعیت فکر نکنید. 🔅یکی از راه‌حل‌های مهم فهم و قبول این اشکال است. انسان‌های توجیه‌گیر بارها و بارها مشت‌‌شان در سوراخ تمرکز، حرص و طمع گیر خواهد کرد. بپذیرید آدمیزاد یکسری خطاهای کارخانه‌ای دارد که باید رفع کند. 🔆حواستان باشد! ۱. هیچ چیز جای دیگری را نمی‌گیرد. پول جای محبت را نمی‌گیرد. ظاهر درست جای باطن صحیح را نمی‌گیرد. ۲. هزینه کردن برای یک کار و هدف، دلیل خوبی برای ادامه دادن در آن مسیر نیست. ضرر کردن در یک بازار دلیلی برای بقا در آن نیست. 🔆تمرکز زیاد ناشی از کمیابی و فقر است، چه زمانی و چه مالی. با مدیریت زمان و اموال در موقع فراوانی می‌توان موارد کمیابی را به حداقل رساند. 🔅قناعت مقابل حرص و یأس مقابل طمع است. قناعت در امور دنیایی و یأس از آنچه در دست مردم است، نوش‌داروی حرص و طمع است. 😉پس هر صبح کمی قناعت را با یأس از مردم قاطی کرده و همراه با دیدن فیلم کوتاه زیر با عنوان سوراخ سیاه سر بکشید. 🖋سیدمحمدباقر میرصانع کانال 🆔️https://eitaa.com/AnotherSky