•𓆩⚜𓆪•
.
.
••
#عشقینه ••
#یکسالونیمباتو
#قسمت_چهارصدوسوم
مادر گفت:
ای خدا فقط زنده و سالم باشن دیگه هیچ چی ازت نمیخوام
آقاجان هم گفت:
بد به دلت راه نده ان شاء الله پیداشون می کنیم
تو فقط آروم باش حال این دختر بد نشه
تو که بی قراری می کنی اونم بی قرار می کنی خانم
مادر آه کشید و گفت:
دست خودم نیست ...
همه اش می ترسم نکنه دیگه بچه ام رو نبینم ...
هر دفعه احمد آقا می رفت خودمو میذاشتم جای مادرش می گفتم عجب دلی داره
اون چند ماه آخرش که حالش بد بود و احمد احمد از لبش نمی افتاد و از آخر آرزو به دل دیدن بچه اش از دنیا رفت گفتم خدایا من نمی تونم منو این طور امتحان نکن
مادر با بغض گفت:
من دلش رو ندارم از بچه هام بی خبر بمونم ...
دلش رو ندارم ندونم بچه ام زنده اس یا مرده و صبر کنم
از یه طرف دلم برای این دختر و بچه اش خونه و می جوشه از یه طرف برای سلامتی محمد علی
حاجی احمد آقا رو پیدا کن برش گردون سر زندگیش اون نباشه این دختر دق می کنه
خودت که داری می بینیش هر دفعه احمد آقا نیست این چه حالی داره
درسته صبوره حرف نمی زنه می ریزه تو خودش ولی آب شدنش رو که داریم می بینیم
با حرف های مادر اشکم از گوشه چشمم جاری شد و لب هایم را به هم فشردم تا صدایم در نیاید.
مادر ادامه داد:
امروز بچه طفلکش این قدر اذیت شد
یک ذره شیر نداشت بده شکم بچه اش رو سیر کنه
احمد آقا مرد خوبیه ولی گاهی به خودم میگم بد کردیم در حق دخترمون که به این مرد دادیمش
از روزی که رفت سر خونه زندگیش از دست کارای این احمد آقا یک سره تن و بدنش لرزید و یا آواره بود یا بی خبر
این چه بختی بود این دختر داشت
_این حرفا رو یه وقت جلوش نزنی از زندگیش دلسردش کنی
_مگه چیزی هم از زندگیش مونده که بخواد دلسرد یا دلگرم بشه
اصلا مگه تا الان زندگی ای داشته
همه اش آوارگی و بدبختی کشیده تو این مدت
طفلکم صداش در نمیاد یه ذره ناراحتی نمی کنه
_رقیه هم بسازه هم خاطر احمد رو میخواد و مطمئن باش از زندگیش راضیه
_راضی نباشه چه کار کنه مگه راه برگشتی هم داره
_من اگه بدونم یک درصد رقیه از وضعیتش ناراضیه زندگیش رو دوست نداره خودم همه جوره پشتش هستم و نمیذارم بیش از این اذیت بشه
در خونه من همیشه به روی دخترام بازه مجبور نیستن بسوزن و بسازن
درسته زندگیش با احمد بالا پایین زیاد داشته سختی و مصیبت زیاد داشته ولی این دو تا دل شون به هم وصله هم رو میخوان
احمد هم همه جوره هوای رقیه رو داره
_اگه همه جوره داشت این وضع دختر طفلکم نبود
_شما الان ناراحتی دلت می جوشه بیخودی داری پشت احمد حرف می زنی
ولی بدون من یک ذره هم از این که رقیه رو دادم احمد آقا نه ناراحتم نه پشیمون
با همه اتفاقایی هم که افتاده اگه بازم برگردیم به سال پیش بازم بهتر از احمد برای رقیه سراغ نداشتم و ندارم
خود رقیه هم مطمئن باش نظرش همینه نه تنها ناراضی و ناراحت نیست بلکه افتخارم می کنه به احمد
🇮🇷هدیه به روح مطهر شهید رسول خلیلی صلوات🇮🇷
✨لینڪ قسمت اول👇
https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/77174
.
.
•🖌• بہقلم:
#ز_سعدی
.
.
𓆩مرجعبهروزترینرمانها𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩⚜𓆪•