📌 دوم : مبنای معرفت شناختی 💢 آدمی از زمانی که چشم به جهان می گشاید و جهان پیرامون خود را بررسی می کند؛ در می یابد که نسبت به بخش هایی از جهان آگاهی دارد و اشیایی را مشاهده می کند و علومی به دست می آورد و می یابد که در اطراف او موجوداتی هستند و این عالم ، در بردارنده کائناتی است که او نیز در زمره آنهاست. ⭕️ مسایل اصلی معرفت‌شناسی، وقتی ناظر به بررسی معرفت است، از این قرارند: 🔻 شرایط لازم و کافی معرفت کدامند؟ آیا معرفتْ باورِ صادقِ موجه است، یا باور صادقی است که معلول صادق‌ساز آن باور است، یا باور صادقی است که هیچ واقعیتی آن را نقض نکند؟ 🔻 چه منابعی می‌توانند معرفت‌بخش باشند؟ یعنی کدام یک از این‌ها و تحت چه شرایطی می‌توانند برسازنده معرفت باشند: تجربه حسی، یادآوری، درون‌نگری، گواهی، شهودِ عقلی، تجربه دینی؟ 🔻 معرفت چه ساختاری دارد؟ آیا معرفت ساختاری هرمی دارد، یعنی سلسله معرفت‌های استنتاجی به معرفت‌هایی می‌رسند که معرفت بودن‌شان از معرفتی دیگر اخذ نشده‌است؟ آیا معرفت ساختاری شبکه‌ای دارد، یعنی معرفت بودن هر باوری منوط به معرفت بودن باورهای دیگری است؟ 🔻محدوده معرفت چیست؟ آیا برهان‌های شک‌گرایانه می‌توانند نشان دهند که درباره هیچ موضوعی، یا درباره برخی موضوع‌ها، چون اشیاء فیزیکیِ جهان خارج، نمی‌توان معرفت داشت؟ لینک کانال ↙️↙️ 🆔 @olum_ensani_eslami