🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹
بسم رب العشاق
#قسمت_هفتم
#حق_الناس
فاطمه تا شب چندین بار ازم خواست باهش حرف بزنم تا یه راه حلی پیدا کنه
فاطمه نسبت به من خیلی عاقل بود اما من احساسی بودم
بالاخره شب شد
من با فاطمه و علی راهی هئیت شدم
مداح هئیت محمد بود
شروع کرد به مداحی حضرت علی اصغر
خیلی گریه کردم از باب الحوائج حسین خواستم
کمک کنه
اونشب برخلاف تمام وقتایی که میرفتم هئیت اصلا پا نشدم برای کمک
برگشتنی چون علی آقا همراهمون بود
نشد با فاطمه حرف بزنم
اونشب که از هئیت برگشتم باخودم خیلی فکر کردم
آخرشم به این نتیجه رسیدم باید برم
بامحمد حرف بزنم و از این مهر لعنتی بگم
اره باید دلمو بزنم به دریا باید این بازی تمومشه
نام نویسنده : بانو.....ش
🚫کپی فقط با حفظ نام و آیدی نویسنده حلال است 🚫
❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣
#کانال_داستان_و_رمان_مذهبی 👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662