همین بس که خدا از آنان بیزار است! «وكتب السبري [صحيح: السري] بن سلامة إلى أبي الحسن عليه‌السلام سأله عن الغالية ومذاهبهم وما يدعون إليه وما يتخوّف من معرّتهم على ضعف اخوانه ، ويسأله الدعاء له ولإخوانه في ذلك. فأجاب عليه‌السلام : عدل الله عنكم ما سلكوا فيه من الغلوّ ، فحسبهم أن يبرأ الله جلّ وعزّ وأولياؤه منهم ، وجعل الله ما أنتم عليه مستقرّا ولا جعله مستودعا ، وثبّتكم بالقول الثابت في الدنيا والآخرة ، ولا أضلّكم بعد إذ هداكم ، وأحمد الله كثيرا وأشكره.» ✍ يوسف بن حاتم، الدرّ النظيم في مناقب الأئمّة اللهاميم، ص٧٣٢ روایت شده است که سَریّ بن سلامه به امام هادی علیه السلام نامه نوشت و از او درباره غالیان و مذاهب آن‌ها و آن چه بدان فرامی‌خوانند و بیم شرّشان با وجود ضعف برادرانش پرسید و از او خواست که برای او و برادرانش در این باره دعا کند. حضرت پاسخ داد: «خدا شما را از غلوّی که آنان پیموده‌اند، دور بدارد. برایشان همین بس است که خدا _عز و جل_ و دوستانش از آن‌ها بیزارند. خدا ایمان شما را مستقرّ (پایدار) بدارد و آن را مُستَودَع (موقّت و عاریه) قرار ندهد و شما را به سخن ثابت در دنیا و آخرت استوار بدارد و بعد از این که هدایتتان کرد، گمراه نکند. خدا را بسیار می‌ستایم و سپاس می‌گزارم.» @Gholow