▪️«کوثر» و معنای تمدنی آن (1) ✍️ حبیب الله بابایی تمدن در نگاه فلسفی و اجتماعی به مثابه «کلان‌ترین نظام مناسبات انسانی» و در نگاه اخلاقی به مثابه «انباشتِ خیرات کثیر و کلان» همواره با مقولات کلان انسانی و مسائل بزرگ اجتماعی ارتباط دارد. یکی از نکته‌های مهم در قرآن در صورت‌بندی تمدن اسلامی، مقولۀ «خیرِ کلان» و صورت‌بندی اجتماعیِ آن است، اینکه اساسا «خیر» از منظر قرآنی در چه فرایندی تبدیل به «خیر بزرگ» می‌شود و در مقیاس امت اسلام و یا در مقیاس کلان بشری نقش‌آفرینی می‌کند؟ این پرسش، محور اصلی و مرکزی در این مقاله خواهد بود تا با تأکید بر آیه 261 از سورۀ بقره («مَثَلُ الَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ في‏ سَبيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ‏ في‏ كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليم‏»)، فرایند کلان‌شدگیِ خیر در ادبیات و در منطق قرآنی را نشان داده و از آن خوانش تمدنی ارائه بکند. آیۀ مزبور یکی از شاخص‌ترین آیاتی است که به خیر کلان و مکانیسم این کلان‌شدگی اشاره کرده است. این آیه با بیان مثالی به تبیین چگونگی کلان‌شدگیِ خیر و نیکی پرداخته و مهمترین عامل این رشد و کلان شدگی را «فی سبیل الله» بودن معرفی می‌کند.آیه سنبله به انفاق مال در راه خدا پرداخته و آن را به منزله حبه و دانه گندم می‌شمارد که این دانه رشد کرده و از آن هفت خوشه می‌روید و از هر یک از این خوشه‌ها صد دانه گندم به بار می‌آید. سپس آیه این نوید را می‌دهد که خدا این مقدار را برای هر که بخواهد چند برابر می‌کند. بدین‌ ترتیب هر حبه مالی که در راه خدا انفاق می‌شود، برکت می‌یابد و به صدها و بلکه هزاران دانه خیر تبدیل می‌شود و از این خیرها و نیکی‌های فرد، خیرات بزرگِ اجتماعی و نیک‌های کلان در مقیاس امت رخ می‌نماید. در این چند یادداشت به نسبت بین «فی سبیل الله» بودن (در یک مرحله) و «فی الله» بودن (در مرحله دیگر) و «کلان‌شدگی» و فرایند زایش خیرات کثیر و کلان از عمل فی‌سبیل‌الله و عمل فی‌الله خواهیم پرداخت تا شاید از این رهگذر بتوان به قاعده‌ای تمدنی در تبدیل خیرات اجتماعی به خیرات تمدنی دست یافته و آن را به مثابه یک سنت در فرایند تمدنی مسلمانان مورد توصیه و تأکید قرار داد. @HOWZAVIAN