#کتاب1(خون دلی که لعل شد 87)
#فصل_هشتم(قلعه سرخ 23)
#زندانیان_عرب_نزد_ساواک(بخش چهارم)
پس از آزادی از زندان، در روزنامه ها خبر اعدام او و دهراب الکعبی و شیخ عیسی را خواندم، که تاثیر بسیار غم انگیزی بر من گذاشت.
آل ناصر الکعبی لبریز از شخصیت و جوانمردی بود. از جمله ی حرفهای او که در خاطرم مانده، این عبارت است که خطاب به من میگفت: سیدنا! زن باید کاملا زن باشد؛ یعنی از هر جهت دارای ویژگی های زنانه باشد.
این عبارت با توجه به معنایی که به خودی خود داشت و از زبان مردی با عقل و تبحر بیرون می آمد، در من تاثیر گذاشت.
همسایه ام «شیخ حنش» نیز میان قبیله اش محترم بود. او با وقار و توسط القامه و شصت ساله بود.
از جمله حرفهایش این را به یاد دارم که میگفت: من سه زن دارم! اخیرا یک زن چهارم هم گرفته ام!! که هنوز با او هم خانه نشده ام. تصمیم دارم اگر تا عید فطر آزاد نشوم، او را طلاق دهم تا معلقه نماند.
البته او پیش از عید فطر آزاد شد.
ضمنا یک روز از او معنای «حنش» را پرسیدم، ولی پاسخی نداد.
سید باقر نزاری از من خواست که دیگر این سوال را از او نپرسم. با تعجب پرسیدم: چرا؟ گفت: چون «حنش» معنای خوبی ندارد.
بیشتر تعجب کردم و علت نام گذاری را پرسیدم. گفت: مردم منطقه اعتقاد دارند که اگر پسر را با بدترین نامها نام گذاری کنند، زنده میماند و از حوادث روزگار جان سالم به در میبرد!
این اعتقاد عجیبی است، اما عجیب تر اینکه برادران حنش همگی مرده اند و تنها او زنده مانده است!
📚 کانال پژوهش های اصولی
https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945