❤️زندگی عاشقانه ی مذهبی❤️ امین ابهت و غرور خاصی داشت و واقعاً هر کس بیرون از خانه او را می‌دید تصور می‌‌کرد آدمی بسیار جدی و حتی بد اخلاق است. وقتی پایش را از خانه بیرون می‌گذاشت کلاً عوض می‌شد... اما در خانه آدم متفاوتی بود.به خانه که می‌آمد دست هایش را به علامت احترام نظامی کنار سرش می‌گرفت و می‌گفت :سلام رئیس،  و با چهره ی شاد و رویِ خندان، شروع به شیطنت و شوخی می‌کرد. آخر شب هم خوردنی‌های مختلف می‌آوردیم و تا نیمه‌های شب فیلم و سریال و ... نگاه می‌کردیم. همان زمان‌ها هم با خودم می‌گفتم چقدر به من خوش می‌گذرد و چقدر زندگی خوبی دارم... واقعا هم همین‌طور بود. من با داشتن امین، خوشبخت‌ترین زن دنیا بودم... 🔹کپی بدون لینک کانال اشکال شرعی دارد ❌ ┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ @inmania_thim 💕